مدرسه علمیه الزهرا (س)  نصر تهران

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

" زنان شیفته " نوشته ی "رابین نوروود "

15 اسفند 1395 توسط الزهرا (س) نصر

معرفی کتاب
برایت رنج می کشم تا دوستم بداری
بسیاری از ما زن ها درگیر محبت بی تناسب به مردی که دوستش داریم/ عاشقش هستیم می شویم.
بیش از اندازه عشق ورزیدن و پاسخی به همان اندازه دریافت نکردن و حتا دچار بی محبتی و بی توجهی شدن!
چرا گاهی در عشق دچار اعتیاد می شویم و همواره مردهای مقابلمان در عشق ورزی شان منطقی و با حساب و کتاب پیش می روند؟

کتاب ” زنان شیفته” به روانشناسی محبت بی تناسب پرداخته تا آن را ریشه یابی کند: نشانه های محبت بی تناسب، دلایل گرفتار شدن به شیفتگی معتادگونه و راه حل مقابله با آن.
مثال های گوناگونی از زنانی که دچار عشق افراطی می شوند و نه تنها پاسخی دریافت نمی کنند بلکه پس زده می شوند، آورده است.
این بخش از کتاب انتخاب شده:
«اگر درگیر مردی هستید که فکر و ذکرتان را مشغول کرده بدانید ریشه های این مشغله ذهنی به جای عشق، “هراس” است. زنانی که اضطراب گونه و بیش از حد محبت می کنند پر از ترس هستند.
ترس از تنها شدن، از این که کسی آن ها را دوست نداشته باشد، که ارزشمند نباشند، نادیده انگاشته شوند و فراموش گردند.
ما عشقمان را ارزانی مرد می کنیم به این امید که به پایان هراس برسیم. اما اگر محبت تولید محبت متقابل نکند به هراسمان اضافه می شود.
وقتی با این روش به خواسته ی خود نمی رسیم بیشتر محبت می کنیم و گرفتار عشق بی تناسب می شویم.
پدیده عشق بی تناسب نشانه افکار،احساسات و رفتار بیمارگونه است. مسائلی که ریشه در دوران کودکی زنان و خانواده هایشان دارد …

مردانی نیز هستند که این گونه رفتار می کنند اما مردها به دلایل گوناگون و از جمله عوامل فرهنگی و بیولوژیایی می توانند از خود حمایت کنند و با پرداختن به جنبه های بیرونی و نه درونی، خود را تسکین دهند.با فرو رفتن در کار زیاد، ورزش های مختلف، تفریحات و سرگرمی می توانند تا حد زیادی از تالماتشان فاصله بگیرند و اما زنان دقیقا به دلایل فرهنگی و بیولوژیایی، کمبودهای خود را در روابطشان متجلی می سازند و چه بسیار اتفاق می افتد سر و کارشان با مردانی می افتد آسیب دیده و در نهایت سرد و بی اعتنا»

اگر درگیر عشق مردی هستید که در حال حاضر نامزد یا همسر شماست یا مراحل اول آشنایی را طی می کنید، کتاب را حتما بخوانید. در مثال ها موارد جالبی از رفتارهای کلی و جزئیات وجود دارد :

*به محض جدا شدن…فاصله ی رسیدن به محل کار یا منزل به او زنگ می زنید.رسیدی؟ نرسیدی؟ داشتم از نگرانی می مردم …در این هنگام مرد با بی تفاوتی کامل می گوید : نگرانی ؟!
تازه کمی گیج و متعجب می شود … چرا باید نگران شود؟ شاید به من شک دارد!

*می ترسید اگر خیلی از او بی خبر بمانید حتما از دستش بدهید …مرتب و با فاصله های کم تماس می گیرید و پیامک می زنید.بگذارید تماس ها،پیامک ها مساوی و حتی بیشتر از مرد باشد.
مطمئنا اگر واقعا دوستتان داشته باشد تنهایتان نمی گذارد (اینقدر نترسید! مردی که اهل وفاداری نباشد دیر یا زود می رود. چه بهتر که برود!)

*قرار بود زنگ بزند اما نزده …می گوید فراموش کردم!
سریع تماس نگیرید.بحث نکنید.حرف های تکراری نزنید: می دونم برات مهم نیستم …چرا من هیچ وقت فراموش نمی کنم اگر مامانت بود صد بار زنگ زده بودی!
این ها تاثیر عکس دارد (حرص می خورید قبول! اما خود را بی خیال نشان دهید)

*خیلی ببخشید راحت می گویم آویزان همسرتان نشوید .هر جایی که خواست برود حتی وقتی توی اتاق نشیمن می رود و فاصله می گیرد …اگر مرتب دور و برش بروید و شما محبت کنید کم کم …خسته می شود .نشانه هایش ؟ جلوی تلویزیون می نشیند روزنامه می خواند …و اگر در مراحل نامزدی هستید کمتر به شما زنگ می زند و حتی ممکن است تلفن هایتان را هم بی پاسخ بگذارد .نترسید به او فرصت تنها بودن بدهید .
از همه مهمتر تصمیم بگیرید بهبود را برگزینید. از زنی که با محبت بیش از اندازه به دیگران، خود رنج می برد به زنی تبدیل شوید که آنقدر خودش را دوست دارد که از تالم مصون بماند.

کتاب ” زنان شیفته ” نوشته ی “رابین نوروود “

 نظر دهید »

برنامه غذایی پیشنهادی

14 اسفند 1395 توسط الزهرا (س) نصر

یکی از مواردی که به نظم در برنامه ریزی و حتا خرید کمک می کند، داشتن برنامه غذایی ماهانه یا هفتگی است.
یعنی حداقل از یک روز قبل برای نهار و شام روز بعد تصمیم گرفته و مقدمات آن آماده شود.

برنامه زیر یک پیشنهاد است که می توانید باتوجه به سلیقه خانواده و تغدیه صحیح آن را تثبیت کنید.

شنبه ها:
نهار:خورشت قیمه - قورمه سبزی - بادمجان – کرفس- فسنجان- به- بامیه- لوبیا سبز

شام:املت گوجه- قارچ- کلم –تخم مرغ و خرما – اسنک با ساندویچ میکر

یک شنبه ها :
نهار:کوکو سیب زمینی -کوکوی مرغ - کوکو هویج -کوکو سبزی – کروکت اسفناج - شامی - کتلت

شام: کشک بادمجان-کشک کدو- خوراک بادمجان- گراتن بادمجان

دوشنبه ها
نهار: استانبولی - عدس پلو - لوبیا پلو -هویج پلو- میگو پلو - رشته پلو و مرصع پلو

شام: سوپ جو- سوپ سبزیجات- سیب زمینی شکم پر- عدسی - سینی سبزیجات بخار پز 


سه شنبه ها
نهار: ماکارانی - لازانیا- ته چین مرغ – ته چین بادمجان
شام: آش رشته –آش ماست – آش انار – آش غوره - آش شلغم

چهارشنبه ها
نهار: ماهی - میگو - مرغ – ماهیچه- بنیه میگو- کباب تابه 
شام:کوفته – دلمه – پیتزا- مرغ بریان با سبزیجات – ناگت مرغ

پنج شنبه ها
نهار:چیکن استروگانف - ساندویچ مرغ و قارچ - سالاد الویه – هات داگ

شام :میرزا قاسمی- جگر - کباب ترکی - چیکن کوردن بلو - چیپس و پنیر

جمعه ها
نهار: کباب - آبگوشت- بریونی
نان پنیر - فلافل- سمبوسه- اشکنه- پیراشکی

 نظر دهید »

شهادت حضرت زهرا.س. تسلیت باد

11 اسفند 1395 توسط الزهرا (س) نصر

  حضرت حيدر به نام فاطمه حساس بود
خلقت از روز ازل مديون عطر ياس بود
اي که ره بستي ميان کوچه ها بر فاطمه
گردنت را مي شکست آنجا اگر عباس بود

 نظر دهید »

برنامه نیم ساعته نظافت روزانه

10 اسفند 1395 توسط الزهرا (س) نصر

برنامه نیم ساعته نظافت روزانه:
هر روز هفته قبل از آمدن اعضا، به ویژه همسر

آشپزخانه: ظرفهای کثیف را بشویید یا در ماشین ظرفشویی بگذارید. بعد سینک را با اسکاچ تمیز کنید. (5 دقیقه)

با دستمال نمدار یا مایع چند منظوره لکه های روی گاز را پاک کنید(یک دقیقه)

روی کابینتها را پاک کنید و اگر چیزی کف آشپزخانه ریخته تی بکشید. (2 دقیقه)

دستمال آشپزخانه های کثیف را در سبد بیندازید.(یک دقیقه)

اسکاچ بردارید و روشویی را با آن تمیز کنید (یک دقیقه)

جا صابونیها را تمیز کرده و اگر صابون یا دستمال تمام شده جایگزین کنید. (یک دقیقه)

آینه حمام و روشویی را با شیشه پاک کن تمیز کنید. (یک دقیقه)

توالتها را سریع بشویید و آبکشی کنید. (2 دقیقه)

اتاق خواب: ملحفه را صاف و مرتب کنید. اگر لازم است آن را عوض کرده و اگر نیست پتو/روتختی را روی آن بکشید (2 دقیقه)

لباسهایی که گوشه و کنار ریخته را آویزان کرده و روی میز توالت را مرتب کنید. وسایل اضافه را در کشو بگذارید. (4 دقیقه)

کتابها و مجلاتی که خوانده اید را به کتابخانه برگردانید. (یک دقیقه)

تمام چیزهایی که اتاق را به هم ریخته سر جای خود بگذارید. لیوانها و ظرفها در آشپزخانه، کنترلها و … (4دقیقه)

مبلها و روکش ها را مرتب کنید، کوسنها را سر جایشان بگذارید. (2 دقیقه)

اثر انگشت، گرده ها و خرده ریزها را از روی میزهای شیشه ای پاک کنید.
گرد و خاک صفحه تلویزیون را با دستمال خشک بگیرید. (3 دقیقه)

 نظر دهید »

برنامه ی هفتگی پیشنهادی برای نظافت خانه

09 اسفند 1395 توسط الزهرا (س) نصر

روزهای آخر سال که می رسد خیلی از خانم های خانه دار با حجم زیادی از کارهای خانه که عقب مانده اند مواجه می شوند! برای نظم بیشتر در طول سال و هر روز زندگی از همین حالا برنامه ریزی کنیم!

برنامه ی هفتگی پیشنهادی برای نظافت خانه

شنبه ها روز کشوها و سامان دادن کمدها

یکشنبه ها روز یخچال و کابینت ها(هر هفته یک کابینت)

دوشنبه ها روز گاز و هود و سایر وسایل برقی

سه شنبه ها روز گردگیری کامل! + تمیز کردن کلید پریزها

چهارشنبه ها روز سرویس های بهداشتی

پنجشنبه ها (روز اصلی نظافت و بازیابی خونه) جاروبرقی حسابی و T کشیدن+ تمیز کردن راه پله های ورودی خونه و یا تراس+ (شیشه ها هرماه یکبار)

جمعه ها….استراحت و تفریح!
البته لباس ها و ملحفه ها و به خصوص روتختی را جمعه صبح یاعصر بریزید ماشین تا
اولا برای شروع هفته لباس ها تمیز باشن و
ثانیا شنبه که میخواین کمدها رو مرتب کنین لباس های تمیز رو هم بچینید.

 نظر دهید »

بهترین دوست شوهرتان باشید

08 اسفند 1395 توسط الزهرا (س) نصر

صرف نظر از اینکه چند سال است ازدواج کرده اید و یا چه قدر به هم شناخت دارید، مردها بازهم چیزهایی برای پنهان کردن از شما خواهند داشت. 

ممکن است زمان هایی احساس ناامنی کنند و احساساتی شوند، باید به آن ها در بروز احساساتشان کمک کرد. مردها همیشه چیزهایی برای پنهان کردن دارند.

اولین چیزی که پنهان می کنند: مردها گاهی در مورد ظاهر خود احساس ناامنی می کنند.

ممکن است شما یک لباس جذاب به تن کنید و از او بخواهید نظرش را بگوید. اما مردها صبر نخواهند کرد که شما در مورد تناسب اندام آن ها قضاوت کنید. مردها همیشه دوست دارند بدانند همچنان در نگاه شما جذاب هستند یا خیر. همه مردها طوری نشان می دهند که اعتمادبه نفس داشته و احساس امنیت می کنند، اما همیشه نیاز دارند که بدانند در دید شما همچنان جذاب هستند.
پس بهتر است همیشه با کلام به همسرشان بگویند که او همچنان مرد جذابی است
اگرچه ممکن است تظاهر کنند که اصلاً برایشان مهم نیست اما در اصل کلمه به کلمه حرف شما را با روح خود جذب می کنند.

مردان از همسرشان پنهان می کنند که نمی دانند چگونه احساسات خود را بروز دهند. ازنظر روحی نسبت به زنان کمتر احساساتی هستند و معمولاً نمی توانند به راحتی در مورد نگرانی های خود صحبت کنند.
دلیلش آن نیست که احساس ندارند، این است که معمولاً به آن ها یاد دادند خودشان به تنهایی از پس مشکلات اینچنینی برایند و آن را بروز ندهند؛ همیشه می شنوند ” مرد که گریه نمی کند!”
پس شگفت زده نشوید اگر نمی تواند بعد از یک مشاجره یا برای کار کردن شما تا دیروقت به راحتی به شما بگوید که واقعاً ناراحت شده است.
همچنین ممکن است مرد احساس کند نگرانی و ناراحتی هایش نادیده گرفته و این مسئله خود می تواند در خلق و خوی او اثرگذار باشد.

حال چه می توان کرد؟
 یک زن تنها می تواند مشوق و صبور باشد. احساسات خود را واضح به زبان بیاورید و صبر کنید تا او نیز زبان باز کند و سعی کنید در ابراز احساسات به او کمک کنید.

مردان از همسرشان پنهان می کنند که به شدت به او وابسته هستند.
مردها به راحتی می توانند نقش حمایت گر و تأمین گر را به عهده بگیرند. اما تعداد کمی از آن ها کمک دیگران را می پذیرند. حتی از طرف همسرشان
مردها دوستان زیادی دارند اما کمتر پیش می آید که دوستی داشته باشند که همه احساس ایشان را بفهمد و کاملاً درکشان کند.
مردها واقعاً دوست دارند که به حمایت همسرانشان تکیه کنند اما درعین حال دوست ندارند ضعیف به نظر برسند.

فراموش نکنید معشوقه، همسر و بهترین دوست شوهرتان باشید. یادتان باشد که در مورد مسائل کاری از او سؤال بپرسید و یا از او بخواهید(ولی به هیچ وجه اصرار نکنید) در مورد مسائلش با شما صحبت کند.
اگر به نظر می رسد استرس دارد به او بگویید که می تواند با شما صحبت کند، حتی اگر ابتدا بگوید مشکلی نیست. وقتی صحبت می کند کاملاً به او گوش دهید و از پاسخگویی به او نترسید.

مردان از همسرشان پنهان می کنند که از در آغوش کشیده شدن لذت می برند

شاید حتی حوصله رابطه جنسی نداشته باشد اما به آن معنا نیست که دوست ندارد او را در آغوش کشیده و نوازش کنید. مردها مانند زن ها از در آغوش کشیده شدن و نوازش لذت می برند. می توانید این کار را بیشتر انجام دهید. دستانش را بگیرید، شانه هایش را نوازش کنید هنگام خواب به او نزدیک شوید. شاید گاه رابطه جنسی پیش بیاید اما تنها گرفتن دستان او و یا لمس شانه هایش نیز می تواند برایش قوت قلبی باشد که نیاز دارد.

 نظر دهید »

مبانی تصمیم گیری امام خمینی در مورد فتوای ارتداد سلمان رشدی

25 بهمن 1395 توسط الزهرا (س) نصر

دیر زمانی از پذیرش قطعنامه 598 نگذشته بود که کتاب آیات شیطانی توسط  سلمان رشدی، یک نویسندة مسلمان هندی‎الاصل دارای تابعیت انگلستان، انباشته از  توهین و افترا و اهانت به مقدسات اسلامی منتشر شد؛ و تبلیغات فراوانی حول و  حوش آن به راه افتاد. تظاهرات و واکنشهای فراوانی در مقابل آن صورت گرفت و  عده‎ای از مسلمانان به شهادت رسیدند و اوضاع جهان اسلام ملتهب گردید. در هر  حال، در چنین شرایطی امام خمینی(س) فتوای تاریخی خود را درباره ارتداد سلمان  رشدی اعلام کردند و علی‌رغم اینکه غرب در برابر این حکم ایستادگی نمود، لیکن  ملتهای اسلامی و بسیاری از دولتها در همان اوان، به نوعی از این حکم حمایت نمودند  و کنفرانس اسلامی نیز در هجدهمین اجلاس سالانه خود آن را تأیید نمود. این فتوا نه  تنها باعث افول جنبشهای اسلامی نشد، بلکه انرژی بالقوه حاصل از استثمار و استعمار  و تحقیر ملل مسلمان را شعله‎ور ساخت، و چهره پرفریب غرب نیز برملا شد؛ و  همچنان که امام خمینی(س) بیان می‎کنند:


این یک نمونه است که خدا مى‏خواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز «آیات  شیطانى» در این زمان اتفاق بیفتد و دنیاى تفرعن و استکبار و بربریت چهره واقعى  خود را در دشمنى دیرینه‏اش با اسلام برملا سازد تا ما از ساده‏اندیشى به درآییم و  همه چیز را به حساب اشتباه و سوء مدیریت و بى‏تجربگى نگذاریم و با تمام وجود  درک کنیم که مسئله اشتباه ما نیست، بلکه تعمد جهانخواران به نابودى اسلام و  مسلمین است و الّا مسئله فردى سلمان رشدى آنقدر برایشان مهم نیست که همه  صهیونیستها و استکبار پشت سر او قرار بگیرند.[1]


 کتاب رشدی در مجموع به هتک حیثیت مسلمانان پرداخته است که برای آنها  غیرقابل تحمل است و افزون بر این، برداشتی تحقیر‌آمیز و موهن از رویدادهای اصیل  تاریخ اسلام که با ظهور پیامبر آغاز شد و تا عصر امام خمینی(س) ادامه می‌یابد،  می‌باشد. به هر حال، کتاب رشدی برای غیر مسلمانان، همانند کنار یکدیگر چیدن  رویدادهایی است که در ادوار گوناگون رخ داده است و مفهوم این رویدادها برایشان  روشن نیست و آنان را دچار سرگشتگی می‌سازد. برعکس، آن مسلمانی که به تاریخ  اسلام آشنایی دارد، یکایک صحنه‎های کتاب را به عنوان تجاوزی بزرگ به حریم  ارزشهای مقدس خویش می‎داند؛

ادامه »

 نظر دهید »

22 بهمن پیروزی انقلاب مبارک باد

22 بهمن 1395 توسط الزهرا (س) نصر

 نظر دهید »

روز خوب پیروزی

21 بهمن 1395 توسط الزهرا (س) نصر

پيروزي انقلاب اسلامي در ايران تنها يك حادثه داخلي براي تغيير يك رژيم سياسي نبود. بلكه همان‌گونه كه

بسياري از دولتمردان آمريكائي، اسرائيلي و اروپائي در خاطرات خود از آن روزها تعبير كرده‌‌اند، انقلاب از ديدگاه آنان

زلزله‌اي ويرانگر براي جهان غرب بود.

گذشته از آنكه آمريكا مطلوبترين شرائط جغرافيائي، اقتصادي و نظامي را در يكي از حساسترين مناطق جهان كه

مرزهاي طولاني با رقيب (دولت شوروي) داشت، از دست مي‌‌داد امواج اين انفجار بزرگ رژيمهاي وابسته به غرب را

در ممالك اسلامي و بلاد عربي متزلزل و بيمناك كرده بود. پيام اصلي انقلاب اسلامي ماهيتي فرهنگي داشت و

مبتني بر انديشه ديني و ارزشهاي معنوي بود.

 پپروزي انقلاب به معناي صدور پيام و ارزشهاي آن و به حركت در

آمدن موجي از خيزشهاي رهايي بخش در كشورهاي اسلامي و جهان سوم بود. همزمان با ايران، رژيم وابسته به

آمريكا در نيكاراگوئه نيز سرنگون شد. در افغانستان دولت شوروي ناگريز از كودتاي خونين و سپس لشكركشي و

اشغال اين كشور شد تا حركت اسلامي را مهار كند.1 در عراق، كودتاي صدام با همين هدف شكل گرفت. 2

مردم لبنان و فلسطين پيروزي انقلاب ايران را جشن گرفتند و جهاد خويش را در شكلي نوين و ملهم از انقلاب

اسلامي آغاز كردند. جنبشهاي اسلامي در مصر، تونس، الجزاير، سودان، عربستان و تركيه احيا شدند.

پس از جنگ جهاني دوم نظمي ظالمانه بر جهان حكمفرما بود. مناطق مختلف جهان بين دو قدرت غالب شرق و

غرب تقسيم شده بود و سازمان‌هاي نظامي ورشو و ناتو نگهبانان اين نظم ناعادلانه بودند. هيچ حركت و تحولي در

جهان سوم خارج از اين چارچوب و بدون وابستگي به يكي از دو قطب حاكم امكان موفقيت نمي‌يافت. اينك انقلابي

در جهان معاصر و در منطقه امن غربيها پيروز شده بود كه شعار اصلي آن «نه شرقي نه غربي» بود. نهضت امام

در ايران مستقيماً با امپرياليسم آمريكا درافتاده بود و شكست را بر او تحميل كرده بود. اين واقعيت كمونيست‌ها را

در ادعاي مبارزات ضدامپرياليستي شان خلع سلاح مي‌كرد و براي نخستين بار در عصر حاضر، دين را به عنوان

عاملي حركت‌زا در پهنه مبارزات ملتها مطرح مي‌ساخت.

با وجود همه ناباوريها و تمامي تلاشهايي كه در سطح بين‌‌المللي براي حفظ رژيم شاه و جلوگيري از موفقيت

امام‌خميني بعمل آمد، انقلاب اسلامي در مرحله نخست مبارزات خويش پيروز گرديد و از اين جهت پيروزي آن

بيشتر به يك معجزه شبيه بود تا تحولي عادي. به جز امام‌خميني و توده‌‌هاي بيشماري كه خارج از تحليل‌هاي

معمول، به گفته‌‌ها و وعده‌هاي امام باور قلبي داشتند، عموم تحليل‌گران سياسي و همه كساني كه در رخدادها

و حوادث ايران دخيل بودند وقوع چنين پيروزي را، حتي تا روزهاي واپسين عمر رژيم شاه ناممكن مي‌دانستند.

چنين بود كه از صبحدم 22 بهمن 1357 خصومت با نظام نوپاي اسلامي در پهنه‌اي گسترده آغاز شد. جبهه

دشمنيها را آمريكا رهبري مي‌كرد و دولت انگليس و برخي دول اروپايي ديگر به همراه تمامي رژيمهاي وابسته به

غرب در آن مشاركت فعال داشتند. شوروي (سابق) و اقمار آن نيز ناخرسند از اتفاقي كه در ايران افتاده و به

حاكميت دين منجر گرديد، با آمريكائيها در بسياري از خصومتها همسو شدند. نمونه بارز اين هم‌پيماني در همنوائي

نيروهاي چپ و راست ضدانقلاب داخل كشور كه بعدها اسناد وابستگي آنان به سفارتخانه‌هاي شوروي و آمريكا

افشا گرديد و از آن بارزتر هماهنگي همه‌‌جانبه دو كشور در تجهيز صدام و حمايت از او در جنگ با جمهوري

اسلامي را مي‌‌توان مشاهده كرد. اما امام‌خميني با همان منطقي كه نهضت اسلامي را آغاز كرده بود، در اوج

فتنه‌ها و فشارهاي خارجي انقلاب را هدايت كرد و آن را با اراده خويش به دوره سازندگي و ثبات هدايت نمود.

نهضتي كه امام‌‌خميني پرچمدار و پايه‌گذار آن بود، توانست غبار از چهره اسلام زدوده و سيماي حقيقي آن را پس

از 14 قرن به جهان تشنه عدالت بنماياند. به همين دليل است كه انقلاب اسلامي ايران در جهان اسلام به عنوان

«انقلاب امام‌‌خميني» شناخته شده است.

به همين علت است كه تاكنون هيچ يك از طرحهاي سياسي و اقتصادي و نظامي آمريكا عليه ايران ك غالباً با

حمايت يا سكوت متحدان منطقه‌اي و جهاني آن كشور همراه بوده، به نتيجه نرسيده است. و به همين دليل است

كه پس از گذشت نزديك به سه دهه مقابله غرب با انقلاب، امروز تئوريسين‌ها و سياستمداران اروپائي و آمريكائي

بر ضرورت پذيرش و تحمل واقعيت انقلاب و جايگاه جمهوري اسلامي در عرصه بين‌المللي تاكيد مي‌كنند. 

نهضتي كه در 22 بهمن 1357 به پيروزي رسيد، امروزه براي بسياري از ملل جهان چراغ راه زندگي است. مهمترين

دستاوردهاي اين انقلاب در صحنه‌ بين‌المللي تاكنون به قرار زير بوده است.

1. تجديد بناي تفكر انقلابي بر مبناي دين 

2. مطرح شدن اسلام بعنوان يك ايدئولوژي انقلابي. 

3. تلفيق موفقيت آميز رهبري سياسي و مذهبي. 

4. احياء اخوت اسلامي در ميان مسلمانان جهان.

5. احياء روحيه گرايش به معنويات و ارزشهاي ديني در ميان مسلمانان جهان. 

6. احياء روحيه خودباوري و سلطه ستيزي در ميان ملتها. 

7. منفعل شدن دولتها و قدرتها در برابر اراده ملتها. 

از اين رو «22 بهمن» تنها نبايد به عنوان روز پاياني يك رژيم سياسي و آغازي بر حيات رژيم ديگر تلقي گردد. بلكه

بايد از آن به عنوان سرفصلي برجسته در تاريخ سياسي ايران و نقطه‌اي عطف در روند مبارزات ملت ايران ياد كرد.

 1 نظر

بازگشت امام خمینی (ره) به میهن

12 بهمن 1395 توسط الزهرا (س) نصر

با گسترش قیام مردم و خروج شاه از ایران، شاپور بختیار به عنوان آخرین و تنها امید رژیم پهلوی و سردمداران غربی پشتیبان این رژیم، به عنوان نخست وزیر باقی مانده بود. در طرف مقابل تظاهرات مردم هر روز پر شورتر و مصمم‌تر می‌شد و شعار استقلال،‌ آزادی، جمهوری اسلامی بعنوان اصلی ترین خواسته مردم در نهضت انقلابی به رهبری امام خمینی مطرح می‌شد. امام خمینی كه شرط ورود خود را به كشور، خروج شاه، اعلام كرده بودند، با فرار شاه در 26 دی 1357، تصمیم به بازگشت گرفتند. قرار بود این رجعت تاریخی در روز پنجشنبه پنجم بهمن 1357 انجام گیرد اما بختیار، با بستن فرودگاه ها مانع از انجام این امر شد. با انتشار خبر بسته شدن فرودگاهها، مردم خشمگین به خیابان ها ریخته و با تحصن و شعارهای كوبنده، دولت بختیار را تحت فشار شدیدی قرار دادند. در همین زمان رییس شورای سلطنت، سید جلال تهرانی،‌ در پاریس ضمن استعفا خدمت امام، اعلام كرد كه شورای سلطنت غیر قانونی است. سرانجام، تحصن‌ها و تظاهرات عظیم مردم بختیار را مجبور كرد،‌ فرودگاه ها را باز كند. كاركنان اعتصابی تلویزیون اعلام كردند برای ضبط و پخش مستقیم مراسم آماده‌اند. فرودگاه مهرآباد آماده استقبال از پرواز انقلاب بود. روز 12 بهمن 1357، پرشكوه ترین استقبال تاریخی رقم خورد و هواپیمای ایرفرانس در حوالی ساعت 9 صبح در فرودگاه مهرآباد نشست و حضرت امام، با قلبی آرام و مطمئن پس از 15 سال هجرت، پا به خاك میهن اسلامی گذاشتند. صدها خبرنگار و عكاس و فیلمبردار به ثبت این رویداد تاریخی پرداختند. جمعیت استقبال كننده در طول 33 كیلومتر از فرودگاه امام تا بهشت زهرا كه مقصد بعدی امام بود. بین 4 تا 8 میلیون نفر تخمین زده می‌شد. امام از فرودگاه مستقیما به بهشت زهرا رفتند و ضمن ادای احترام به شهدای انقلاب اسلامی، سخنرانی تاریخی خود را در آنجا ایراد كردند. در این سخنرانی امام نخست وزیری شاپور بختیار را غیر قانونی اعلام كرده و فرمودند: «من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می‌كنم.» بدین ترتیب از ورود امام ده روز تاریخی كه بعدها دهه فجر انقلاب اسلامی نام گرفت، سپری شد تا طومار رژیم پهلوی و 2500 سال استبداد شاهنشاهی برای همیشه در هم تنیده شود.

 نظر دهید »

با کودک چگونه صحبت کنیم

04 بهمن 1395 توسط الزهرا (س) نصر

وقتی به کودکی این کلمات را می گوییم:
“دست نزن، نمیتونی، نکن،بگیر یه جا بشین و..”

وقتی به دوران نوجوانی و جوانی رسید همین کلمات را به شما تحویل خواهد داد:
“درس ها سخته نمی تونم نمره خوب بگیرم ،کنکور غیر ممکنه قبول بشم، سرکار نمیتونم برم از پس کار نمیتونم بربیام از پس ازدواج و زندگی برنمیام و…”

پایه اعتماد بنفس درکودکی و در ۱ تا ۳ سالگی گذاشته می شود.

 

بهترین راه برای جلوگیری از بروز خشم در مقابل كودك، کشیدن چند نفس عمیق است؛

بنابراین به جای این که عصبانیت خود را نشان دهید، ۲ یا چند نفس عمیق بکشید و هرگز اجازه ندهید که بروز خشم موجب ایجاد مشاجره میان شما و فرزندتان شود.

به جای فکر کردن به کلمات گفته شده، روی احساسات قلبی خود تمرکز کنید و سعی کنید خونسرد باشید.

 

تذکر دادن به کودک در حضور دیگران یکی از مشکلات والدین است:

چشم پوشی از رفتار کودک باعث رفع آن نخواهد شد. از این رو والدین باید به محض بروز رفتار اشتباه از جانب کودک با او برخورد کنند.

او را به محل خلوتی برده و رفتار نادرست او را به او گوشزد کنند. گاهی اوقات حتی یک چشم غره تأثیر بسیاری بر کودک خواهد داشت.

 

وقتی كودك برای خرید چیزی پافشاری می‌کند یا درخواست‌های بی‌مورد دارد یا فریاد می‌زند و کج خلقی می‌کند، محکم وجدی باشید!

ممکن است فرزندتان فریاد بزند و بگوید شما پدر و مادر خیلی بی‌انصافی هستید و…

آگاه باشید که همیشه راحت‌ترین کار برای خانواده‌ها این است که کارت اعتباری شان را بدهند و هر چه که فرزندشان می‌خواهد بخرند.

اما نتیجه این عمل فقط پرورش مصرف گرایی است. پس مقتدر باشید!

 نظر دهید »

غزه همیشه تاریخ پیروز است

29 دی 1395 توسط الزهرا (س) نصر

به مناسبت روز غزه 

به خاطر سرپوش گذاشتن رسانه‌های غربی بر جنایات رژیم صهیونیستی و از طرفی هم به خاطر حماسه آفرینی مردم مظلوم غزه در دفاع از سرزمینشان روز 29 دی ماه با نام روز ملی غزه نام‌گذاری شده است. روز غزه مانند روز جهانی قدس فرصتی است که فریاد مظلومیت و حق طلبی مردم مظلومش به گوش جهانیان برسد.
نظام مقدس جمهوری اسلامی همواره شعار دفاع از مظلومین را در مقابل زورگویان سرلوحه قرار داده است و مسئله فلسطین و دفاع از مسلمانان آن سرزمین از دغدغه‌های مردم ایران اسلامی بوده است. در طول سال‌های اشغالگری رژیم صهیونیستی، امام خمینی(ره) با درایت خود در نام‌گذاری روز جهانی روز قدس، حمایت از فلسطینیان را به عنوان یک مسئله راهبردی برای نظام جمهوری اسلامی ایران تعیین کرد که ما به آن پای بند بوده و هستیم.
غزه به دلیل این‌که خط مقدم مسلمانان و شیعیان در مقابله با اسرائیل است و همچنین نزدیک‌ترین مکان برای ضربه زدن به پیکره رژیم اسرائیل است برای ما مسلمانان اهمیت استراتژیکی دارد. نوار غزه به دلیل نزدیکی به مصر که شاهراه انرژی و امنیت اسرائیل بوده و از طرفی هم آن‌ها با تصرف این منطقه می‌توانند کل فلسطین را اشغال کنند و دغدغه آسیب پذیری خود را از بین ببرند برای اسرائیل هم دارای اهمیت فراوانی است. این پیروزی‌های غزه در جنگ 8 روزه و 22 روزه به مردم دنیا نشان داد که قدرت ایمان در مقابل تجهیزات نظامی و ساز و برگ ارتش دوم دنیا پیروز شد و هیمنه پوشالی اسرائیل را از بین برد. این پیروزی‌ها از طرفی هم باعث برهم زدن معادلات غرب و اسرائیل در منطقه غرب آسیا و همچنین کاهش محبوبیت سردمداران رژیم اسرائیل بین مردم و افزایش اعتبار و عزت جمهوری اسلامی و حزب الله لبنان بین مسلمانان جهان شد. سانسور خبری شدید رسانه‌های غربی از جنایات اسرائیل در این منطقه، حمایت آمریکا، اروپا از اسرائیل و وتو لایحه‌ها و قطعنامه‌های ضد اسرائیلی باعث سکوت جامعه جهانی در برابر جنایات رژیم اسرائیل در این منطقه شده است.
مقاومت ساکنان محدود، محصور و مظلوم غزه با دستان خالی مقابل نظامیان صهیونیست به ملت‌های عرب زبان نشان داد که می‌توان با توکل به خدا، عزم و بردباری، زورگویان عالم را به خاک زبونی و مذلت نشاند.
هر حرکت آزادی‌بخش و ضد‌استکباری در جهان آثار و برکاتی دارد که در گذر زمان مشخص می‌شود، از این رو پیروزی انقلاب اسلامی در ایران روح تازه‌ای به کالبد گروهای مقاومت در خاورمیانه بخشید به طوری‌که تابوی شکست ناپذیری رژیم صهیونیستی در دو میدان جنگ ۳۳ روزه و ۲۲ روزه در هم شکست.
حماس در فلسطین و حزب الله در لبنان از جمله گروه‌های مقاومت در منطقه هستند که با تأسی از ملت ولایتمدار ایران ضربه‌های مهلکی به اعتبار رژیم صهیونیستی در جهان زدند و ماهیت ضدبشری، اشغالگری و جنایتکار آن را بر همگان روشن کردند.
ملت‌های مسلمان بعد از غلبه حزب الله و حماس بر رژیم صهیونیستی فهمیدند که کمی عِده و عُده تأثیری بر نتیجه پایداری و حق طلبی آن‌ها ندارد از این رو در مصر، تونس و لیبی توانستند دیکتاتورهای زمان را از اریکه قدرت به زیر بکشند.
نوار غزه در جنوب‌ غربی‌ سرزمین‌های‌ اشغالی فلسطین، با مساحتی بیش از ‌۳۶۰‌ کیلومتر مربع‌ واقع شده و یک‌ میلیون‌ و۴۰۰ هزار نفر جمعیت دارد. این باریکه‌ هم مرز با مصر، فلسطین و ساحل‌ مدیترانه است‌. رژیم صهیونیستی با محاصره دریایی و زمینی این منطقه باعث شد که تنها راه ارتباطی این منطقه با دنیای خارج، تنها گذرگاه رفح، در مرز مشترک با مصر باشد.
هفتم دی ماه ۸۷، روز حمله رژیم صهیونیستی به غزه و آغاز عملیات سرب گداخته علیه مقاومت بود. این رژیم باور داشت طی یک دوره کوتاه ۷ تا ۱۰ روزه می‌تواند جریان مقاومت را از بین ببرد یا آن‌که آن را تا حد زیادی تضعیف کند به طوری‌که توانایی مخالفت با طرح‌های اسرائیلی، آمریکایی را نداشته باشد اما پس ۲۲ روز مفتضحانه از نوار غزه مجبور به عقب نشینی شد.

 نظر دهید »

به مناسبت سالروز شهادت شهید نواب صفوی

27 دی 1395 توسط الزهرا (س) نصر

 

سید مجتبی میرلوحی تهرانی معروف به نواب صفوی، در سال 1303 شمسی در خانواده ای روحانی و اصیل در خانه محقری در خانی آباد تهران قدم به عرصه ی وجود گذاشت.با رحلت پدر،دايی سيد مجتبي سر پرستي خانه ايشان را بر عهده مي گيرد. سيد مجتبي عشق و علاقه زيادي به دروس اسلامي دارد ولي دايي وي با او مخالفت مي کند.سيد مجتبي دست از عقيده خويش بر نمي دارد و در مسجدي که در خاني آباد است شروع به فراگيري درسهاي حوزه مي کند و همزمان در مدرسه آلمانيها به دروس جديد مي پردازد. او در فرصت هاي مناسب آنچه فهميده به همکلاسي هاي خويش مي گويد و اوضاع سياسي و فرهنگي و اقتصادي را براي آنان شرح مي دهد. سيد در سال 1321 تحصيلات خود را به پايان برده و در خرداد 1322 در شرکت نفت استخدام مي شود. وي شبها جلساتي براي کارگرها دائر مي کند و وظايف ديني و اجتماعي شان را گوشزد مي کند.سيد سيماي زشت استعمار را در کارها و فعاليت هاي آنان نشان مي دهد و مي گويد: «اين چيست که در چند جاي شهر مي نويسند"ورود ايراني و سگ ممنوع” آنان ايرانيان را در رديف سگ قرار داده اند در حالي که خودشان زير دست ما هستند.»
شش ماه از ورود سيد مجتبي به شرکت نفت نگذشته بود که يک انگليسي به کارگري ايراني حمله مي کند و وي را زخمي ميکند. همان شب جلسه اي تشکيل مي شود و قرار مي گذارند که صبح قبل از کار در پالايشگاه جمع شوند. سيد مجتبي شروع به سخنراني مي کند و چنين مي گويد: «چون ما مسلمان هستيم و قصاص يکي از احکام ضروري ماست ، يا بايد آن انگليسي اينجا بيايد و در جلوي همه از اين برادر عذر خواهي کند و يا اگر اين کار را نکرد ، عين کتکي را که به اين برادر زده را به او ميزنيم». هنوز سخنان سيد به پايان نرسيده بود که کارگران به خشم آمده ، به سالن آن انگليسي رفته، و آنجا را خراب کردند. پليس دخالت مي کند و با دخالت پليس، انگليسي متواري مي شود. چند نفر از کارگران دستگير مي شوند ولي سيد موفق به فرار از معرکه مي شود و شبانه راهي نجف مي شود.
شهيد نواب صفوي در دي ماه 1326 با نيره السادات ازدواج کرد و سه دختر حاصل سه سال زندگي مشترک آنها بود که دختر سوم پس ازشهادت نواب به دنيا آمد.

 نظر دهید »

راه حل های موثر مقابله با لجبازی کودکان

21 دی 1395 توسط الزهرا (س) نصر

 

به کودک میدان دهید(استقلال)

اولین قدم این است که پذیرش خطا را یاد بگیریم. بهتر است به عنوان والد رفتارهای کودک را با توجه به نسل و جنس وی، مورد ارزیابی قرار دهیم و خطاها و رفتارهای او را به شخصیتش ارتباط ندهیم. البته باید او مسئول کارها و رفتارهایش باشد اما لازم است مواظب باشیم که او را سرزنش نکنیم و به او حق دهیم گاهی اشتباه کند.

وقتی با او صحبت می کنیم باید واضح، شفاف و ساده و دقیق انتظاراتمان را از کودک بیان کنیم. استفاده از جملاتی مثل «عرضه نداشتی این کار را انجام بدهی» در واقع تخریب شخصیت کودک است. بهتر است به او بگوییم که «اگر می خواهی این کار را انجام دهی، باید … این گونه انجام دهی».

به این ترتیب به او کمک کرده ایم تا بدون تحقیر و سرزنش به هدفش برسد. باید یاد بگیریم به کودک حق انتخاب دهیم. بهتر است بین چند گزینه موردنظر خودمان به او حق انتخاب دهیم. اگر به او حق انتخاب دادیم در واقع به نظرش احترام گذاشته ایم. مادری که از کودک می پرسد «غذا می خوری یا نه» و پس از پاسخ منفی کودکش به او تشر می زند که باید غذا بخوری، در واقع به او حق انتخاب نداده است.

دادن حق انتخاب به کودک

انعطاف پذیری و دادن اختیار به کودک در انتخاب‌هایی که از طرف والدین پذیرفته شده است و باعث بروز مشکل نمی شود به کاهش لجبازی کمک می کند ولی در صورت بروز رفتارهای آسیب زا همراه با لجبازی، والدین باید با قاطعیت رفتار کنند البته منظوراز جدی بودن پرخاشگری و توهین نیست و والدین تنها باید روی کلام خود ایستادگی داشته باشند تا کودک متوجه شود با بد رفتاری چیزی را به دست نمی آورد.

عجله و شتاب زدگی جواب نمی دهد

معمولا ً خانواده ها در چند كار، كودك را ناخواسته یا خواسته به عجله و شتابزدگی وادار می كنند كه بیشتر مواقع عدم آگاهی والدین در تشدید آ ن ها، دخالت مستقیم دارد از جمله چیزهایی كه می توان در این رابطه یاد آور شد:

الف - حمام كردن : در دوران طفولیت عدم آشنایی والدین به خصوص مادر از مسایل تربیتی باعث می شود به جای فراهم آوردن محیطی شاد و مفرح هنگام استفاده از حمام ، آن را به محیطی درد آور و وحشتناك برای او تبدیل می كند. برای این كار بهتر است اجازه بدهیم كودك ابتدا خوب بازی كند و در همان حال با شعرها و قصه های كودكانه شروع به شستن او كنیم و ضمنا ً اجازه دهیم تا كودك حتی برخی از اسباب بازی های خود را به حمام بیاورد و با آن ها مشغول بازی شود.

ب- مهمانی رفتن: همان طور كه ما بزرگ ترها قبل از رفتن به مهمانی یا گردش نیاز داریم خود را آماده كنیم ، فرزندان ما هم نیاز دارند كه آماده شوند. البته نیاز آن ها با نیاز ما اندكی تفاوت دارد. پس بهتر است زمان رفتن به مهمانی یا گردش را یك ساعت قبل از حركت به كودك یادآورشویم تا بتواند با كمك بزرگ ترها آماده شود.

متاسفانه بعضی از والدین كمی قبل از حركت به كودك می گویند آماده شود و این كار باعث لجبازی و مخالفت او می شود. چون دایم به او تذكر می دهیم كه زود باش ، سریع تر، دیر شد و… به جای این كه سرعت كودك را برای آماده شدن بیشتر كنیم،‌ باعث می شویم كه مخالفت كند.

ج - غذا خوردن، خوابیدن و …: بهر حال كودك مانند افراد بزرگسال نمی تواند از نیروی تفكر و حركت در یك زمان استفاده كند و والدین باید بدانند زمان تفكر و انجام كارها در كودكان به سعه ی صدر بیشتری نیاز دارد.

رشوه ندادن و حذف پاداش

اگر كودك برای رسیدن به مطلوب خود چه درست و چه نادرست شروع به گریه كردن و یا داد كشیدن بكند و از این راه بخواهد به خواسته ی خود برسد و والدینی كه به اصطلاح حوصله ندارند با دادن امتیاز (رشوه ) به كودك، او را ساكت می كنند، باعث پرورش لجبازی در او می شوند.

پس باید پدر به خصوص مادر از دادن هرگونه رشوه و پاداش به كودك خوداری كند. البته تشویق برای كارهای خوب و مثبت كودك با رشوه دادن فرق دارد. تشویق باعث رشد اعمال نیك و حركت به سوی ترقی می شود. اما باید توجه داشت كه تشویق و پاداش ، باید به اندازه و درخور كار او باشد.

عدم توجه و نادیده گرفتن

گاهی بهتر است وقتی فرزندمان شروع به داد و بیداد می كند خیلی خونسرد و بی توجه از كنار مسئله عبور كنیم به طوری كه یا متوجه نشده ایم و یا موضوع برایمان اهمیت ندارد.

برقراری آرامش و امنیت در خانواده

به هر حال در هر خانواده مسایل و مشكلاتی به وجود می آ ید كه منجر به بحث و گفت و گو می شود. والدین باید بدانند كه تمام مسایل گره هایی هستند كه به وسیله ی دست باز می شوند. یعنی به جای بحث و متهم كردن دیگران ، آرام و بدون بر هم زدن امنیت خانواده به خصوص كودكان ، مشكلات و مسایل را می توان به راحتی حل كرد، به طوری كه هم خود و هم دیگران از نوع گفت و گو ها لذت ببرند.

راهنمایی “آری ” اما دخالت “خیر”

هیچ كس از دخالت كردن دیگران در امور زندگی خوداحساس رضایت و خشنودی نمی کند.

 نظر دهید »

جملاتی که هرگز نباید به کودک خود بگویید

19 دی 1395 توسط الزهرا (س) نصر

درتربیت کودک تان هرگز این 6 جمله را به او نگویید.

1 - دختر/پسر بد

هیچ‌وقت پس از آنكه فرزندتان اشتباهی را مرتكب شد، برچسب «دختر بد!»، «پسر بد!» روی او نچسبانید. شاید بدون آنكه منظور خاصی داشته باشید و از سر عادت چنین جملاتی را به زبان بیاورید اما با این كار به كودك‌تان می‌گویید كه تنها در صورتی كه بی‌عیب و نقص باشد از محبت شما بهره‌مند می‌شود و به او ناخواسته آموزش می‌دهید كه نقد رفتار هر كس، مساوی است با نقد شخصیت او و یك رفتار نادرست به معنای داشتن شخصیت منفی و غیرقابل پذیرش است.

2 - پولم نمی‌رسه

كودك‌تان به شما برای خرید یك اسباب‌بازی گران‌قیمت یا وسیله غیر ضروری اصرار می‌كند و شما می‌گویید كه به اندازه خریدنش پول ندارید؟ مراقب باشید! شما با گفتن چنین جمله‌هایی به فرزندتان می‌گویید كه از پس كنترل هزینه‌های‌تان برنمی‌آیید و نمی‌توانید به خوبی دخل‌تان را با خرج‌تان تنظیم كنید. بهتر است به جای استفاده از چنین شیوه‌ای به فرزندتان بگویید پول‌ها را برای هزینه‌های مهم‌تر نگه می‌دارید و از این طریق در صورت تمایلش باب صحبت كردن در مورد این حساب و كتاب‌ها را باز كنید.

3 - تو بی مسئولیتی!

هرگز روی كودك‌تان به خاطر انجام یك رفتار نادرست، برچسب كلی نزنید. اگر در درسی نمره پایین گرفته، از او به‌خاطر همین كاستی گلایه كنید نه به خاطر «بی‌مسئولیتی»‌اش.
4 - رژیم دارم

می‌خواهید وزن كم كنید؟ بهتر است این خیال را در ذهن خودتان نگه دارید و برای كودكتان بازگویش نكنید. نگذارید كودك‌تان با وسواس لاغر كردن رشد كند و از همین كودكی به جای درك كردن مفهوم رژیم غذایی سالم، با عذاب وجدان لقمه‌ها را در دهانش بگذارد و بعدها دچار پرخوري يا بي اشتهايي نشود.

5 - به بابات بگو. . .

به هیچ قیمتی كودك‌تان را واسطه جنگ‌های میان خود و همسرتان نكنید. درست است كه دعواهای شما تاثیر منفی بر روان فرزندتان می‌گذارند اما واسطه كردن فرزندتان در این جنگ‌های زن و شوهری یا قاضی قرار دادن او می‌تواند به مراتب تاثیر بدتری را بر روانش بگذارد. اگر از فرزندتان بخواهید حق را به یكی از شما دو نفر بدهد یا از او بخواهید میان شما و همسرتان یكی را انتخاب كند، كودك‌تان را به بحران‌های روانی وارد می‌كنید كه تا پایان عمر می‌توانند بر نگرش و زندگی‌اش تاثیری منفی بگذارند.

6 - من مامانت نیستم

برای اصلاح اشتباهات رفتاری فرزندتان و متنبه كردنش، هرگز محبت خود را از او دریغ نكنید. حتی اگر فرزندتان پس از شنیدن این جمله، هرگز اشتباهش را تكرار نكند، نمی‌توانید آن را عبارتی تربیت‌كننده بدانید.
آداب معاشرت را به فرزندانتان آموزش دهید!

این وظیفه والدین است که به فرزندانشان آداب معاشرت بیاموزند. زندگی وقتی در خانواده و حتی جامعه شیرین میشود که فرزندان، از کودکی، یاد بگیرند چه نکاتی را در ارتباط با دیگران باید رعایت کنند؛ آنها باید بدانند زمان گفت‌وگو با دیگران چه جملاتی به کار ببرند، چطور از مسخره کردن اشتباهات دیگران اجتناب کنند و…
- به کودکان خود مجموعه‌ای از کلمات مودبانه همچون لطفا، اگر ممکن است، بفرمایید و… را یاد دهید.
- به آنها یاد دهید وقتی به کسی معرفی می‌شوند، رفتارهای مودبانه‌ای همچون از جا برخاستن، سلام کردن، لبخند زدن، دست دادن و… را رعایت کنند.
- کاری کنید که بدانند وقتی کسی به آنها لطف می‌کند باید در قبال آن سپاسگزاری کنند.
- مسئولیت‌های کوچک به فرزندانتان بدهید تا در آینده مسئولیت‌پذیر شوند (آب دادن به گل‌ها، پختن غذاهای ساده، اتو کردن لباس و…).
- فرزندان خود را راحت‌طلب بار نیاورید (هر کاری را برایشان انجام ندهید)
- باید بدانند اگر اشتباهی کردند یا باعث ایجاد زحمت برای کسی شدند، معذرتخواهی کنند.
- شایسته است کودکانتان عفت کلام داشته باشند و از بیان بعضی کلمات خجالت بکشند. در معاشرت با دیگران والدین می‌توانند کودکانشان را عادت دهید تا با احترام به اشخاص پاسخ دهند. در عوض گفتن « هوم »، « هان » بهتر است « بله »، « خیر » و « حتما » بگویند.
- کودکان باید بدانند مکث کردن (نه مکث طولانی)‌ در حین صحبت خوب است، چرا که باعث فکر کردن قبل از شروع صحبت می‌شود.
- فرزند‌تان را تشویق کنید واضح صحبت کند، چرا که زیر لب سخن گفتن گیرایی کافی ندارد و هوش و ذکاوت وی را زیر سوال می‌برد.

 نظر دهید »

پدران به فرزندان خود آموزش بدهند

16 دی 1395 توسط الزهرا (س) نصر

مهارت مهمی که پدران و مادران وظیفه دارند به فرزند خود آموزش بدهند، اشاره کرد.

1.احساس امنیت

باید به فرزند خود بیاموزید که هر انسانی حق و حقوقی دارد؛ از جمله حق نفس کشیدن، حق زنده ماندن و بسیاری حقوق دیگر. کودک باید بداند که حق امن ماندن و امنیت داشتن جزو حقوق طبیعی اوست و دیگران وظیفه دارند این حق او را به رسمیت بشناسند و رعایت کنند.

2.محافظت از بدن خود

کودک باید بداند که صاحب تمام بدن خود است و کسی حق ندارد بدون رضایت او و والدین‌اش، بدن وی را لمس کند.

3.کمک گرفتن از دیگران در برابر باج‌گیرها

افرادی که از بچه‌ها باج‌گیری می‌کنند از لحاظ روانی افرادی ترسو هستند که در برابر جمع هراسان می‌شوند و پا به فرار می‌گذارند. باید به کودک خود آموزش دهید که در چنین مواردی از دوستان نزدیک خود کمک بگیرد و حتما مساله را با مسوولان مدرسه یا با پدر و مادر در میان بگذارد. البته حتما به کودک بگویید در مواردی که باج‌گیرها برای او تهدید جانی داشتند مقاومت نکند. گاهی بچه‌ها از ترس اینکه به خاطر از دست دادن وسایل‌شان توسط والدین خود تنبیه شوند، به هیچ عنوان تسلیم نمی‌شوند و این بسیار خطرناک است.

4.گفتن حقیقت

اگر با فرزند خود مرتب صحبت کنید و همیشه به او یادآور شوید که پشتیبان همیشگی او در زندگی هستید، کودک هم یاد می‌گیرد مشکلات و رازهای خود را با شما در میان بگذارد و از شما کمک بگیرد.

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

چگونه به فرزندمان بياموزيم كارش اشتباه است؟

15 دی 1395 توسط الزهرا (س) نصر

اگر قرار است دادنزنيم، دعوا نكنيم، اخم نكنيم، تهديد و تنبيه نكنيم پس چگونه به فرزندانمام بياموزيم كار تو اشتباه است؟

كودكان تا شش يا هفت سالگي، منطق برايشان مفهومي ندارد چون عقل از حدود هفت سالگي ظاهر ميشود. بنابراين كودك تا سن هفت سالگي با حس و احساس و تخيل خود زندگي ميكند. به همين دليل معيار درستي و غلطي كاري براي او احساس اوست. ميخواد در پارك بماند وقتي جواب نه ميشنود حس ميكند والدين او بي انصاف هستند او را دوست ندارند و به او اهميت نميدهند پس شروع به بدرفتاري ميكند چون تنها راهيست كه براي احساساتش بلد است. اما چگونه ميتوانيم براي اين موجودات بي منطق سراسر احساس مرز بگذاريم؟
اولين قدم اين است كودك بداند احساسات والدينش وابسته به رفتار و احساسات او نيست. وقتي اخم ميكنيد، داد ميزنيد، تنبيه ميكنيد، تهديد ميكنيد، به كودك احساس شرم و خجالت ميدهيد، به او ياد ميدهيد وقتي كاري مطابق خواسته تو نشد داد بزن اخم كن تنبيه كن، به علاوه به كودك اين پيام را ميدهيد كه من كه قرار است پناه تو باشم و تو به من اعتماد كني و تكيه كني از كنترل رفتار و احساس خودم عاجزم و رفتار من كاملا در اختيار رفتار توست، و كودك كه مرتبا در حال محك زدن قدرت والدين و تاثير قدرت خود بر آنهاست در مي يابد حد و مرزي وجود ندارد و والدين قدرتي ندارند.


قدم دوم اين است كه به جاي رفتارمان از گفتارمان كمك بگيريم. احساس كودك را تاييد كنيم و حد و مرز رفتارش را مشخص كنيم در حاليكه رفتارمان كاملا در اختيارمان است. همقد كودك شويد به چشمانش نگاه كنيد و بگوييد: “ميدونم دلت ميخواست بيشتر تو پارك بموني اما تو دوستات رو كتك زدي و قرار ما اين بود وقتي كتك ميزني به خونه برگرديم". “ميدونم ناراحتي به بچه شير ميدم و نميتونم باهات بازي كنم. اما ميتوني به اتاقت بري و بازي كني يا اينجا كنار من بموني و آروم باشي تا كارم تموم شد بيام كنارت". كودكان از گفتار ما بيشتر مياموزند تا رفتار همراه با خشونت ما. يادتان باشد هميشه با كودك شفاف و كوتاه صحبت كنيد. احساسش را تاييد كنيد. به او دو انتخاب بدهيد و به او بگوييد انجام چه كاري بد است. با او وارد بحث نشويد.در تمام اين مراحل بايد خودتان كاملا كنترل بر رفتارتان داشته باشيد. زماني كه ما بر رفتارمان نداريم چگونه انتظار داشته باشيم كودك ما كه گيج و گم در دنياي بزرگسالان است به احساسات و رفتار خود كنترل داشته باشد؟

 نظر دهید »

علل پیدایش دروغگویی در کودکان

13 دی 1395 توسط الزهرا (س) نصر

 

دروغگویی از نظر لغوی به معنی کتمان واقعیت است و بیان سخنی که واقعیت خارج برای گوینده ندارد.

دروغ چيست؟
دروغ بيان سخن و مطلبي است كه مطابق با واقع وحقيقت نيست. معمولا كسي كه دروغ مي گويد آگاهانه به تعريف حقيقت مي پردازد و امري را تاييد مي كند كه وجود خارجي ندارد. البته اين امر هميشه براي كودكان صادق نيست. چرا كه بسياري از كودكان خردسال و آن هايي كه در مرز سن تشخيص هستند، گاهي بين تخيل و واقعيت فرقي نمي گذارند و سخني مي گويند كه به نظر ما دروغ است. كودكاني كه آگاهانه دروغ مي گويند، معمولا با زمينه سازي ها و تدابيري از پيش تعيين شده اين كار را انجام مي دهند. در اين دروغ گويي ها، نقشه كشي و حساب مطرح است و كودك آن را به خاطر وصول به هدف و مقصد مورد استفاده قرار مي دهد.

علل پیدایش دروغگویی در کودکان
١. دروغ یک نوع انحراف از سلامت روانی است. بدین‌ترتیب وقتی والدین به صورت منطقی به نیازهای کودک پاسخ ندهند، کودک دروغگو می‌شود.

٢. ضعف شخصیت و مورد تحقیر واقع شدن کودک به وسیله والدین و اطرافیانش منجر به دروغگو شدن او می‌شود.

٣. وقتی از سوی والدین و اطرافیان به کودک توجه جدی نشود برای جلب توجه دیگران و والدین دروغ می‌گوید.

٤. داشتن والدین یا اطرافیان دروغگو، بدین‌ترتیب کودک از بزرگترها تقلید می‌کند.

٥. به شدت توسط والدین و اطرافیان‌شان سرکوب و تنبیه می‌شوند.

٦. والدین و اطرافیان‌شان از آنها انتظارات بیش از حد دارند، لذا کودک به خاطر ترس از انتقاد دروغ می‌گوید.

٧. از سوی والدین و اطرافیانش شخصیت وی مورد تهاجم قرار می‌گیرد، لذا برای دفاع از خود دروغ می‌گوید.

٨. بی‌توجهی والدین دربرخورد با کودکان، به‌عنوان مثال والدین گاهی به شوخی دروغ می‌گویند.

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

مبناي تاريخ ميلادي چيست؟

12 دی 1395 توسط الزهرا (س) نصر

بر اساس سنتي ديرينه، مسيحيان ابتداي سال را اول ژانويه مي‌دانند. (همانگونه كه ما ايرانيان ابتداي سال خود را روز اول فروردين مي‌دانيم و اعراب ابتداي سال خود را ماه محرم مي‌دانند) و شروع سال، غير از مبدأ سال است. مبدا تاريخ نزد مسيحيان تولد حضرت عيسي مسيح است(ع) كه اتفاقا در روز 25ماه دسامبر واقع شده يعني يك هفته مانده به تحويل سال (همانگونه كه مبدا تاريخ شمسي ما ايرانيان و سال‌هاي قمري: 12ربيع الاول مصادف با هجرت پيامبر از مكه به مدينه است اما ابتداي سال، فروردين ماه در سال شمسي و محرم در ماه‌هاي قمري است). در صورت تمايل به كسب اطلاعات بيشتر مي‌توانيد به نكات ذيل نيز توجه فرماييد:
‌گاه شماري (تقويم) در كشورهاي اروپايي فراز و نشيب بسياري داشته است كه در اينجا به مهمترين نكات آن اشاره مي‌شود:
- اساس و ريشه اوليه تقويم ميلادي، تقويمي به نام: «سال شمار رومي» است.( زيرا زماني كه مسيحيت به عنوان دين رسمي مردم اروپا پذيرفته شد روميان بر قسمت عمده‌اي از اروپا حاكم بودند). لازم به تذكر است كه تقويم روم باستان تقويمي قمري بوده و ماه‌هاي آن با مشاهده هلال ماه نو آغاز مي‌شد. قدمت اين تقويم نيز به قبل از ميلاد مسيح بر مي‌گردد.
- در تقويم روميان قديم هيچ يك از اصول شناخته شده تقويم‌هاي شمسي، شمسي- قمري و قمري رايج در قسمت اعظم دنياي متدن باستان رعايت نمي‌شد.
- رومي‌ها بر خلاف مردم بابل، مصر، ايران و يونان كه از قرن‌ها قبل تقريبا طول دقيق و بسيار نزديك به مقادير مورد قبول امروز را مي‌دانستند، طول يك سال شمسي را 365 روز و 13 ساعت و يا 366 روز تمام تصور مي‌نمودند. لذا تقويم آنان در مدت كوتاهي شاهد سيرقهقراييِ آغازِ سال بود.
- سال‌هاي رومي ابتدا ده ماهه بودند.
- در حدود سال‌هاي 715 قبل از ميلاد مسيح شخصي به نام نوماپومپيلوس (numapompilus) ماه‌هاي ژانويه و فوريه را به عنوان ماه‌هاي يازدهم و دوازدهم به اين تقويم اضافه كرد.

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

چگونه رختخواب و اتاق فرزندم را جدا كنم؟ (1)

11 دی 1395 توسط الزهرا (س) نصر

چگونه رختخواب و اتاق فرزندم را جدا كنم:

بهترين سن براي جدايي اتاق كودك، ٥ ماهكيست يعني بعد از تبديل شير نيمه شب به يك وعده و قبل از شروع اضطراب جداييست. خواب كودك معمولا در چهار ماهگي تنظيم شد ست و كودك تمام شب در تخت خود قادر به خوابيدن است.
اگر كودكان به هر دليلي تا بعد از يكسالگي در رختخواب شما مانده، حتما بايد براي جدايي او اقدام كنيد.
- مدتي را در اتاق او، كنار تخت او و بدون تماس پوستي تا صبح بخوابيد. هرگز دست مو يا گوش خود را وقت خواب در اختيار كودك قرار ندهيد. اگر كودك عادت به تماس پوستي با شما دارد، به بهانه خواندن كتاب، عروسك يا وسيله ديگري را جايگزين كنيد.
- كوتاه نياييد. كودك ممكن است دست به هر مانوري بزند تا شما را راضي كند او مي‌گويد: «تشنمه»، «دلم برات تنگ شده»، «مي‌شه امشب پيشت بخوابم؟»، «من مي‌ترسم»، «تو اتاقم صدا مياد»، «من مريضم»، «خوابم نمي‌بره»، «من تو اتاقم تنهام». اگر از تاريكي ميترسد، چراغ خواب و چراغ راهرو را روشن بگذاريد. اگر شبي ده بار به اتاقتان ميايد، هر ده بار او را به تخت خودش باز گردانيد. اگر واقعا مي ترسد مدتي كنار تختش بدون تماس پوستي بخوابيد.

- اتاق كودك را ساده بچينيد، گاهي اتاق پر از عروسك و دكتور در شب جلوه وحشتناكي به اتاق مي بخشد. مراقب سايه هاي روي ديوار و سقف اتاق كودك باشيد.

- از جدول ستاره يا برچسب يا جايزه براي تشويق استقاده كنيد. هر روزي كه در تخت خودش بيدار شد يك جايزه دريافت كند.

- هيچ گاه از اتاق خواب و تخت خواب كودك براي تنبيه استفاده نكنيد. از كودك نخواهيد براي تنبيه به اتاقش رفته روي تختش بنشيند و به كار بدش فكر كند.
- هرگز تحت هيچ شرايطي حتي بيماري او را به تخت خود بازنگردانيد. در صورت لزوم شب را كنار تختش بخوابيد.

- عادت‌هاي خواب جالب بسازيد. مثلا ممکن است خواندن يک کتاب مورد علاقه در محل خاصي از اتاق خواب براي کودکتان بسيار جالب باشد يا دوش گرفتن، گوش کردن به يک موزيک و خوردن يک خوراکي موردعلاقه و سپس مسواک زدن به همراه آواز خواندن، دعا کردن، حرف زدن درباره اتفاقات روزانه و آداب بوسيدن و به آغوش گرفتن همگي مي‌توانند بخشي از عادات خواب کودک شما باشند.

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

انرژی های مثبت

10 دی 1395 توسط الزهرا (س) نصر

ﻣﺮﯾﻢ در ششمین سال زندگی خود ﮐﺎﻏﺬﯼ ﺩﺭ ﺟﯿﺐ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﮔﺬﺍﺷﺖ که ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ:

«ﺭﺯﻫﺎ ﻗﺮﻣﺰﻧﺪ، ﺑﻨﻔﺸﻪ ﻫﺎ ﺁبی اند، ﻣﻦ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﻥ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ، ﻟﻄﻔﺎ ﺳﺎﻋﺖ ﺩﻭ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﯿﺎ»
ﻣﺤﻞ ﮐﺎﺭ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺍﺯ ﻣﻨﺰﻟﺸﺎﻥ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺩﺍﺷﺖ و ﻫﯿﭻ ﺷﺎﻧﺴﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺳﺎﻋﺖ ﭘﻨﺞ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﮔﺮﺩﺩ.
ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺮﯾﻢ ساعت 2ونیم ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﮔﺸﺖ، ﮐﺎﻏﺬﯼ ﺭﻭﯼ ﺩﺭ ﺩﯾﺪ با این ﻧﻮﺷﺘﻪ:

«ﺭﺯﻫﺎ ﻗﺮﻣﺰﻧﺪ،
ﺑﻨﻔﺸﻪ ﻫﺎ ﺁبی اند،
ﻣﻦ ﺳﺎﻋﺖ ﺩﻭ ﺁﻣﺪﻡ،
ﺗﻮ ﮐﺠﺎ ﺑﻮﺩﯼ؟»

ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺘﻬﺎ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺘﻬﺎ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﻏﺮﻭﺭ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺯﯾﺮ ﭘﺎ ﺑﮕﺬﺍﺭﻧﺪ.
ﺣﺮﻓﻬﺎﯼ ﺗﻪ ﺩﻟﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺪﻭﻥ ﺭﻭﺩﺭﺑﺎﯾﺴﺘﯽ ﺑگویند.

از معجزه یادداشت استفاده کنید و در جیب یا کیف همسرتان بگذارید. ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖی که ﺣﺪﺍﻗﻞ ﯾﮏ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻭ ﯾﮏ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺧﻮﺏ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﮐﻨﺪ.

ﮐﻮﺗﺎﻩ، ﻭﺍﻗﻌﯽ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ.

ﺍﮔﺮ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ نمی نویسید، ﺗﻐﯿﯿﺮی ﺩﺭ ﭘﯿﺎﻣﮏ به همسرتان دهید.

ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺧﻮﺏ ﯾﺎ ﺑﺪ بود؛ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺎﯾﺪ ﺧﻮﺏ ﺑﺎﺷﺪ.
ﺍﺻﻼ‌ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ دلخوری ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺗﻘﺼﯿﺮ ﮐﯽ ﺑﻮﺩ…
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ.

ﺍﻧﺘﻬﺎﯼ ﻟﯿﺴﺖ خرید مثلا؛
ﺁﺑﻠﯿﻤﻮ
ﺩﻭ ﺗﺎ ﻧﻮﻥ
یک کیلو گوشت چرخ کرده
یک کیلو سیب و…
روی ماه خودت

ﺑﯿﻦ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺑﮕﻮ ﻣﮕﻮﯼ ﺭﻭﺯﻣﺮﻩ، ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻫﺎﯼ ﻣﺜﺒﺖ و ﺣﺮﻓﻬﺎﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ ﺩﺭ ﯾﺎﺩﺩﺍشت ﭘﯿﺎﻣﮏ ﯾﺎ ﺣﺘﯽ ﺷﻔﺎﻫﯽ منتقل کنیم.

 نظر دهید »

9 دی روز بصیرت

09 دی 1395 توسط الزهرا (س) نصر

سالروز حماسه 9 دیماه ، روز بصیرت و میثاق امت با ولایت ، گرامی باد.
“مردم عزیز ما در روز نهم دی، آنچنان عظمتی از خود نشان دادند که دنیا را خیره کرد.”
مقام معظم رهبری

حماسه نهم دی ماه و حضور عاشورایی مردم حماسه ساز و ولایتمدار ایران اسلامی در راهپیمایی 9 دی ماه 1388 نقطه عطفی در تاریخ انقلاب و برگ زریّن دیگری در افتخارات مرد و زن ایرانی به حساب می آید . حماسه 9 دی نماد عزّت، استقلال و بصیرت مردمی است که تا پای جان برای حفظ اصول اسلام و آرمان‌های انقلاب ایستاده اند و با صدای رسا اعلام کردند که اگر دشمن در برابر دین آنها بایستد در برابرتمام دنیای آنها خواهند ایستاد. روز نهم دی ماه در تاریخ انقلاب اسلامی با عنوان روز «بصیرت» تبدیل به یوم الله و ماندگار گردید. در این روز ماندگار و تاریخی ملت همیشه در صحنه ایران اسلامی، حماسه ای دیگر آفرید و دشمنان خدا و دینش را مأیوس و ناامید ساخت و قلب امام زمان (عج) و نائب بر حقش حضرت آیت الله العظمی خامنه ای(دامت برکاته) را شاد ساخت.
این روز می توان گفت نهم دی، روز غلبه جنود الهی بر جنود شیطان است. روز خروش ملت ایران و آشکار ساختن خشم مقدس در برابر اهانت ها و حرمت شکنی های عده ای غافل و یا مزدور وابسته به اجانب نسبت به مقدسات در روز عاشورای حسینی است. روز نهم دی در واقع روز نه گفتن ملت ایران به سران فتنه و آری گفتن به نظام اسلامی و بیعت مجدد مردم با آرمان های والای حضرت امام خمینی(ره) و رهبر فرزانه انقلاب اسلامی است. مردم در این روز، تیر خلاص را به سران فتنه شلیک و پشت پیکر نامبارک فتنه را به خاک مالیدند.
در روز نهم دی ماه 1388، مشروعیت سیاسی نظام اسلامی ایران بار دیگر با حضور خودجوش ده ها میلیونی مردم در تهران و تمامی شهرهای دیگر کشور به جهانیان اعلام گردید.
روز نهم دی، روزی است که مردم ایران نشان دادند دشمنان خود و انقلاب خود را به خوبی می شناسند و هرگز فریب حیله ها و نیرنگ های آنان را نمی خورند. روز نهم دی روزی است که مردم ایران نشان دادند که با بصیرتند و در میان گرد و غباری که فتنه گران به پا کرده اند هرگز، نه راه را گم می کنند و نه دست از راهبر واقعی که همانا ولایت فقیه است، بر می دارند و در نهایت روز نهم دی روزی است که مردم مسلمان و انقلابی ایران نشان دادند که این جمله حضرت امام (ره) را که فرمودند: «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت تان آسیب نرسد» به خوبی در عمل به آن معتقد و پایبند هستند. نهم دی ماه یک هزار و سی صد و هشتاد و هشت، جشن بلوغ فکری و شخصیتی نظام اسلامی بود.
9 دی، عرق شرم امت را در طول تاریخ به خاطر بی بصیرتی در ماجرای سقیفه پاک کرد.
9 دی، درد کوته بینی حکمیت را تا حدودی التیام داد و بر آن مرهمی شد.
9 دی، سوزش خیانت جمل و نهروان را کمی خنک کرد و از تکرار غربت 25 ساله جلوگیری کرد.
9 دی، فرق کوفه و تهران، عراق و ایران را نشان داد و آب رفته را به جوی بازگرداند.
9 دی، ایران، بدون خواست سفیر حسین، بیعت مجدد کرد و بر سر بیعتش ماند.
9 دی، ندای هل من ناصر بلند نشد ولی فریاد لبیک یا حسین تا آسمان به گوش همه رسید.
9 دی، شش ماهه، سه ساله، جوان، پیر، زن، مرد، ویلچری، شیمیایی و … داشت.
9 دی، نه دی زمستان بود ولی درخت انقلاب در آن سرمای زمستان گل داده بود.
9 دی، در ایران بود ولی پایه های کاخ سفید در مکان و کاخ سبز معاویه در زمان را لرزاند.
9 دی، قیام مختار نبود، ولی اگر مختار هم زنده بود در مقابل آن کرنش می کرد.
9 دی، مانور اعلام آمادگی یاران آخر الزمان مهدی (عج) بود.
9 دی، شروع حرکت و یک فرهنگ بود یعنی «عزت خواهی»
9 دی، یک روز بود ولی خیرٌ مِن الفِ شَهر بود.
9 دی، مبیّن کوثر و ابتر بود که گفتند خامنه ای کوثر است، دشمن او ابتر است.
9 دی، عاشورا بود و ایران کربلا.
9 دی، ثمره ی خون شهید آیت ها، مطهری ها، بهشتی ها، باکری ها، همت ها و … بود.
9 دی، تاریخ نبود، بلکه خود تاریخ ساز بود.
9 دی، روز بخشش فریب خوردگان و روز غضب بر فتنه گران توسط امت بود.
9 دی، آموخت که نیازی نیست همیشه ولیّ در بین باشد بلکه کافی است ولیّ در دل باشد.
9 دی، غدیر خم بود در کویر قم و سراسر ایران.
9 دی، نور بصیرت الهی بود در دلهای امت.
هرچه خواستم بگویم که 9 دی چیست، زبان الکن بود و قلم قاصر. فقط می توانم که بگویم 9 دی، 9 دی بود و بس

 نظر دهید »

قدردانی یک انتخاب است2

08 دی 1395 توسط الزهرا (س) نصر

نامه قدردانی بنویسید
نامه ی قدردانی برای شخصی/ چیزی که شما را آزار می دهد، بنویسید. سعی کنید تا از درسی که از این شرایط می آموزید، سپاسگزار باشید.از آن درس بگیرید.
این تمرین به شما کمک می کند فرایند تفکر خود را در مسیر مثبت قرار دهید و چیزهایی که نمی پذیرید را قبول کنید و از آنها درس بگیرید.

قدردانی یک انتخاب است
شما زندگی خود را هدایت می کنید و می توانید انتخاب کنید که چگونه واکنش نشان دهید یا فکر کنید. اگر افکار و نگرش های مثبت را در سر بپرورانید، خوشحال تر، سالم تر و راضی تر خواهید بود.

رخدادهای بعد از قدردانی
قدرشناسی رمز موفقیت است. وقتی احساس کنید قدرتان را می دانند، در شرایط عاطفی مقبولی قرار می گیرید و به جای آنکه فکر کنید چه ندارید/کم دارید، به آنچه دارید می اندیشید.
وقتی قدرشناسیم، اتفاقات زیر را به خانه مان دعوت می کنیم:

رضایت از زندگی
آدم‌های قدرشناس‌تر آدم‌های راضی‌تری هستند، با زندگی خودشان بیشتر حال می‌كنند و خوبی‌های همسر را بیشتر می‌‌بینند و درک می‌‌کنند. اصلاً یک جـــورهایی رضایت از زندگــی خود خوشـــبختی است.

افسردگی
قدرشناسی افسردگی را كم می‌كند. چرا؟ راستش را بخواهید افسردگی از یك خودخواهی خیلی عمیق اما خیلی پنهان سرچشمه می‌گیرد. تا وقتی در مقام گیرنده‌ی مطلق باشیم و توقع داشته باشیم همه چیز و از جمله محبت را دودستی تقدیممان كنند، معلوم است كه افسرده می‌شویم.
ذاتاً دنیا این جور جایی نیست كه مفتی مفتی و بدون تعامل ادم را به چیزی برساند. آدم‌های قدرشناس افسرده نمی‌شوند چون قدردانی با حس پنهان خودخواهی مقابله می‌كند.

کمرنگ شدن خشم و حسادت 
خشم و حسادت یك جورهایی از ناكامی سرچشمه می‌گیرد. خشم شكل می‌گیرد چون ما برای رسیدن به هدف‌مان با مانع روبه‌رو شده‌ایم. حسادت هم به این خاطر كه دلمان می‌خواسته در جایگاه یك نفر دیگر باشیم اما نیستیم.
قدردانی یعنی رضایت از جنبه‌های مثبت وضعیت فعلی است. دقیقاً برخلاف ان چه به خشم و حسادت دامن می‌زند.

از قدرناشناسی تا قدرشناسی
برای این كه قدرشناس شویم هیچ‌وقت دیر نیست. قدرشناسی مهارت است كه می‌شود همیشه آموخت و تجربه كرد و از آن لذت برد.

 نظر دهید »

قدردانی یک انتخاب است 1

07 دی 1395 توسط الزهرا (س) نصر

قدردانی یک انتخاب است 
فرقی نمی کند مادر هستید یا دختر، همسر یا نامزد، یا کارمند. مهم این است که قدردان زحمات یکدیگر باشید. سپاسگزار و قدردان بودن عادتی است که می توان، روز به روز بزرگ تر داشت. این ارزان ترین راه برای نفوذ به قلب دیگران است.

روان‌شناسان می‌گویند قدر‌شناسی، روابط ما با دیگران را مثبت می‌کند، بخصوص با همسر. پایه رضایت از زندگی به همین رابطه‌ مثبت برمی‌گردد. به همین خاطر کسانی با شما راحت‌ترند که بدانند لطف‌هایشان را هم به یاد دارید و به زبان می آورید.

 هر چه قدرشناس‌تر؛ راضی‌تری
قدرشناس ها از زندگی خودشان بیشتر راضی هستند، خوبی‌های همسر را بیشتر می‌بینند. رضایت از زندگی خود خوشبختی است.

چگونه قدرشناس باشیم؟
قدر‌شناسی یک مهارت است که می‌توان همیشه آن را آموخت و تجربه کرد.

تهیه لیست سپاسگزاری
قبل از شروع روز، آخرشب یا هر وقت که پنج/ ده دقیقه وقت دارید، 10 چیزی که به خاطر آنها سپاسگزار هستید بنویسید.
لازم نیست چیزهای بزرگی باشند، فقط به دوروبر نگاه کنید و از خود بپرسید، در این لحظه از چی سپاسگزارم؟ لباس های راحتم، یک فنجان چای داغ، یک دوست خوب…
اگر تمرین را هر روز انجام دهید، قول می دهم بعد از چند هفته، حتی چند روز، احساس خوشبختی بیشتری کنید.

روزانه 10 دقیقه تمرین حضور در لحظه
این تمرین را حداقل یک بار در هفته انجام دهید. 10 دقیقه به این تمرین اختصاص دهید و روی جایگاه کنونی خود در زندگی متمرکز شوید. به اطراف بنگرید. چه چیزهایی می بینید، حس می کنید، می شنوید؟
وقتی دچار روزمرگی می شویم، مانند خلبان اتوماتیک عمل می کنیم و این امر باعث بی حسی، ناسپاسی و تلخ کامی نسبت به زندگی می شود.
تمرین حضور در لحظه، شما را از این حالت خارج و کمک می کند زندگی را از زاویه دلپذیری ببینید.
آدم‌های قدرشناس‌تر آدم‌های راضی‌تری هستند، با زندگی بیشتر حال می‌كنند و خوبی‌های همسر را بیشتر می‌‌بینند.

???? به زندگی بی طرفانه نگاه کنید
گفتن این موضوع، آسان تر از عمل کردن است، اما آگاهانه سعی کنید تا جایی که می توانید بی طرف باشید.
شخصی که با او کار می کنید، به همان اندازه که فکر می کنید آزاردهنده است یا شما بیش از حد حساس شده اید؟ یک قدم به عقب بردارید و سعی کنید به جای این که به صورت شخصی با موضوع برخورد کنید، از بیرون به شرایط نگاه کنید.

 قبل از خواب روزتان را مرور کنید
هر شب قبل از خواب، به چیزهایی خوبی که در روز اتفاق افتاده، فکر کنید. حتی اگر فکر می کنید هیچ چیز فوق العاده ای اتفاق نیفتاده، به چیزهایی کوچکی فکر کنید که از داشتن آنها سپاسگزارید. اگر نمی توانید به چیزی فکر کنید، به جستجوی خود ادامه دهید.
به این موضوع ساده فکر کنید: «من عاشق بالشتم هستم!»

افکارتان را بازنگری کنید
اغلب به چی فکر می کنید؟ درباره چی با دیگران صحبت می کنید؟
اغلب بدون این که بدانیم انرژی خود را صرف چه می کنیم، زندگی را می گذرانیم.
یک هفته بی طرفانه افکارتان را بررسی کنید، بدون این که آنها را قضاوت کنید. شاید افکارتان را روی کاغذ بیاورید.
بعد از یک هفته، به تمرین نگاهی کنید. اگر بیشتر اوقات خود را به شکایت کردن گذرانده اید، یادداشتی ذهنی ثبت کنید تا عادت های فکری خود را تغییر دهید.

قدرشناسی
تعریف کردن را جایگزین شکایت کردن کنید.
لزومی ندارد این تمرین را بیش از حد انجام دهید.گاه انسان نیاز دارد خود را تخلیه کند. اما دفعه ی بعد که خواستید حرف بی فایده و آزاردهنده بزنید، برعکس آن را انجام دهید.
سعی کنید هر روز از چیزی تعریف کنید. احساس شادی و قدردانی بیشتری را تجربه خواهید کرد.

 1 نظر

حضرت عیسی مسیح.ع. یکی از پیامبران اولوالعزم

05 دی 1395 توسط الزهرا (س) نصر

حضرت عيسي بن مريم(ع) پيامبر بزرگ الهي و اولوالعزم، در روز ۲۵ دسامبر سال اول ميلادي، ۶۲۲ سال قبل از هجرت پيامبر بزرگ اسلام(ص)، در بيت لحم واقع در سرزمين فلسطين به دنيا آمد. با اين حال تاريخ تولد حضرت عيسي(ع) دقيق نيست و در قرن ششم قبل از هجرت، روز ۲۵ دسامبر به عنوان عيد ميلاد مسيح(ع) برگزيده شد، درصورتي كه تاريخ‏نويسان، معتقدند تولد ايشان ۴ يا ۶ سال قبل از آن بوده است. حضرت عيسي(ع) به فرمان خداوند، به گونه‏اي اعجازآميز از مادري باكره و مقدس متولد شد و سپس در گهواره شروع به سخن گفتن كرد و پيامبري خود را بشارت داد. زمان جواني حضرت عيسي(ع) دوره بحراني تاريخ يهود است. يهوديان تحت سيطره روميان چشم انتظار موعودي نجات بخش بودند. با اين حال با ظهور مسيح(ع)، علي‏رغم ديدن نشانه‏ها و معجزات بر حق آن حضرت، باز هم با ايشان به مخالفت برخاستند. آن حضرت در دوران حيات خود به موعظه و شفاي بيماران مي‏پرداخت و در تعليمات خويش، بيشتر از تمثيل بهره مي‏گرفت. معجزات فراوان، تبيين مسائل اخلاقي به همراه مثال‏ها، شفاي بيمارانِ علاج‏ناپذير و بالاخره پافشاري بر اطاعت از شريعت و پرستش خداي يكتا باعث شد تا تعداد زيادي گرد وي جمع شوند. در اين ميانْ، پيروان نزديك و خاص او حواريون نام داشتند كه دوازده نفر بودند و هميشه همراه حضرت بودند. مسيح(ع) كه از ۳۰ سالگي به نبوت برگزيده شد، سرانجام مورد تهديد بزرگان يهود واقع شد و آنان تصميم به قتل وي گرفتند. زيرا سران يهودي از اين‏كه مردم به عيسي(ع) علاقه‏مند مي‏شدند، احساس نگراني نموده و مي‏دانستند اگر او را آزاد بگذارند، همه مردم به او ايمان مي‏آورند. روي گرداني يهوديان از بزرگان خود باعث شد تا سران يهود به اين نتيجه برسند كه بايد عيسي(ع) را براي حفظ قوم خود، قرباني نمايند. در آن حالْ، چون خواستند آن حضرت را از ميان بردارند، خداوند مسيح(ع) را به آسمان‏ها برد و يهوديان فردي شبيه به عيسي(ع) را به صليب كشيدند. در روايات اسلامي و شيعي، بازگشت عيسي(ع) مسيح(ع) در زمان ظهور حضرت مهدي موعود(عج) تصريح شده و به نمازگزاردن آن حضرت پشت سر امام عصر اشاره گرديده است. كتاب حضرت عيسي(ع) انجيل نام دارد. نام حضرت عيسي(ع) در سيزده سوره قرآن، ۴۵ بار تكرار شده است.

 نظر دهید »

بخشیدن افراد تا چه حد؟

04 دی 1395 توسط الزهرا (س) نصر

پرسش

بخشیدن افراد رفتاری پسندیده است که در آیات و روایات به آن اشاره شده؛ اما این رفتار بایستی تا چه حدی باشد که طرف مقابل از آن سوء استفاده نکند؟
پاسخ 

در وهله اول با بخشش، خود فرد احساس راحتی و آرامش می‌کند. در کار بالینی هم مشاهده شده است که خیلی از زوجین، شاید روزها و یا ماه‌ها درگیر مسئله‌ای هستند و ذهنشان مشغول و مدام با خود کلنجار می روندکه طرف مقابل را ببخشند یا خیر؟

این افراد معمولاً با خودشان درگیر می‌شوند که«چرا طرف مقابل آن بلا/مشکل را به وجود آورده و این حق من نیست» همین باعث می‌شود فرد خودش را آزار داده و بیشترین آسیب را می‌بیند.
این افراد فکرشان تخریب شده و خود خوری می‌کنند. یک خشم نهفته و حس پرخاشگری در درونشان وجود دارد که مدام در فکر انتقام گرفتن هستند.
اما وقتی طرف مقابل خود را می‌بخشد، در مدت کم آسایش روانی و راحتی پیدا می‌کند.
پس بخشش اولین لطفی است که افراد در حق خود می‌کنند، نه در حق طرف مقابل.

اما باورهای غلط در بین افراد وجود دارد که اگر ببخشیم طرف مقابل درس عبرت نمی‌گیرد و اشتباهش را دوباره تکرار می کند، حتی ممکن است متوجه اشتباهش نشود.

روانشناسان در این حالت تاکید می‌کنند در ارتباط بین فردی یا ارتباطاتی که بین زوجین است، فقط کافی است که طرف مقابل بفهمد رفتارش درست نبوده (به نحوی با رفتارشان به طرف مقابل بفهمانند که از رفتار او ناراحت شدند.)

متاسفانه برخی به این موضوع اعتقاد دارند که اگر از کسی ناراحت می‌شوند، اصلا نشان نداده و طوری وانمود ‌کنند که اصلا اتفاقی نیفتاده. این بخشش نیست و ممکن است طرف مقابل اصلا متوجه نشود چه خطایی کرده است.

پس همیشه باید طوری برخورد کنند که احساسات واقعی را به دیگران نشان دهند؛اما با زبان ملایم و عواطف کنترل شده به طرف مقابل خود بگویند” از رفتار/گفتارتان ناراحت شدم و توقع از شما نداشتم”
اگر افراد بخواهند قهرهای طولانی مدت و خشم و انتقام را در درون خود قرار دهند، رابطه‌ تخریب می شوده.
ما بنا را بر این می‌گذاریم که زوجین از رفتار و روان سالم و شخصیت نرمال برخوردار باشند.
روانشناسان زمانی بخشش را راه حل می‌دانند که زوجین با همدیگر دچار خطا و اشتباه شده و بین آنها سوء تفاهمی ایجاد شود.
این بدان معنا نیست که یکی از زوجین همیشه خطا کند و دیگری او را ب‌بخشد، یکی همیشه قربانی و بخشنده و دیگری خطا کار باشد.

اگر خطا فقط از یکی از طرفین باشد، باعث می‌شود که پرتوقع، خود خواه، خودشیفته شود و هر که کاری دلش می‌خواهد، انجام دهد. همیشه از طرف مقابل انتظار دارد که او را ببخشد.
این رابطه، اصلا رابطه سالمی نیست و نیاز به مداخله روانشناسان، درمان و مشاوره دارد و چنین افرادی معمولا مشکل/ اختلال شخصیتی دارند.

 نظر دهید »

دق الباب مساجد در شب اول ربیع الاول ؛ مستند یا خرافات ؟

10 آذر 1395 توسط الزهرا (س) نصر

خرافات و تمسک به اموری که مستند و مدرک معتبر روایی و دینی ندارند از جمله اموری است که موجب انحراف دین و منجر به بدعت در دین می شود. آداب و رسومی که با رنگ و لعاب دینی ناگهان در جامعه سر برمی آورند و عده ای ساده دل و یا جاهل را هر چند با نیت پسندیده به دنبال خود می کشد.

جای تأسف است در برخی موارد این گونه آیین های من درآوردی و نامعلوم در جامعه رواج می یابد و برخی از مردم به جای آنکه به علما و مراجع رجوع کرده و با تحقیق سراغ این اعمال بروند با اعتماد به سخنان بی پایه افراد بی مایه در دام خرافات گرفتار می شوند. این تأسف آن گاه فزونی می یابد که در این سال ها بارها مراجع و علما بر رواج خرافات نهیب زده اند.

چند سالی است در پایان ماه صفر مراسمی در برخی شهرها باب شده است که در ظاهر مانند بسیاری از خرافات دیگر عملی نیکو وانمود می شود، اما هنگامی که در آن اندیشیده می شود نتیجه به آنجا می رسد که با خرافه ای دیگر مواجه هستیم.

داستان از این قرار است که گفته می شود در شب اول ماه ربیع الاول چند ساعتی قبل از نماز صبح روز اول این ماه می بایست درب هفت مسجد را کوبید و با این کار پایان دو ماه عزاداری و آغاز ماه شادمانی حضرت زهرا(سلام الله علیها) را اعلام کرد و بدین سان از دستان حضرت زهرا (سلام الله علیها) صله دریافت کرده و حاجات خود را طلب کنیم.

در سال های ابتدایی این مراسم به کوبیدن در مسجد و آن گاه اقامه نماز صبح در آخرین مسجد اکتفا می شد. اما با گذشت زمان بر پیرایه های این عمل افزوده شد. سال بعد تضرع و ناله و گریه بر درب مسجد. سال بعد پخش نذورات و شیرینی و شکلات و…، سال بعد گفته شد در آخرین مسجد باید دعای توسل خوانده شود و سال بعد روشن کردن شمع بر در مسجد و آب و جارو کردن مقابل آن هم اضافه شد و همین طور این سیر تکاملی ادامه یافت تا جایی که برخی از نماز مغرب شب اول شروع به این کار می کردند تا از خواب شب هم بی بهره نمانند.

در همان سال های ابتدایی مراجع عظام طبق وظیفه دینی و شرعی خود که هنگام ظهور بدعت ها، علما باید علم خود را بروز و ظهور دهند بر بی ریشه بودن این عمل تأکید کردند. اما متأسفانه هنوز برخی این راه اشتباه را می پیمایند. این نمونه ای از نمونه های فراوان است که برخی در خارج از چارچوب دین برای طلب حاجات و نیازهای خود از خداوند و ائمه متمسک به آیین هایی این چنینی می شوند.

حجت الاسلام حسین هاشمی از محققین حوزه علمیه قم پیرامون سندیت کوبیدن درب مساجد و روشن کردن شمع مقابل مسجد در پایان ماه صفر به خبرنگار شبستان گفت: اعمالی پس از پایان ماه صفر بین مردم رایج است از جمله کوبیدن درب هفت مسجد، روشن کردن هفت شمع مقابل درب مساجد و یا جارو کردن مساجد که اینها از نظر تاریخی هیچگونه سندیتی ندارد و از سیره بزرگان و علما نبوده است.

دق الباب مسجد در سیره علما نیست
حجت الاسلام هاشمی ادامه داد: این موارد، پیشینه روایی ندارد و بیشتر آداب و رسومی قومی و بومی است. به عنوان مثال در برخی مناطق استان بوشهر نیز دیده‌ شده است که مردم به نشانه پایان نحسی ماه صفر، قلیان می‌شکنند.

بدعت در دین گناه محسوب می شود
وی ادامه داد: متاسفانه در بسیاری از موارد این اعمال با خرافات مخلوط شده و به مواردی انحرافی در دین تبدیل می شود. اگر عملی در دین وارد نشده باشد و با عنوان دین انجام شود، علاوه بر اینکه ثوابی ندارد، بلکه گناه نیز محسوب می‌شود، چرا که بدعت در دین نهی شده است.

بنابر مستندات تاریخی و روایی معتبر شیعه و سنی، شب اول ماه ربیع الاول به واسطه واقعه مهم خوابیدن حضرت علی(علیه السلام) در بستر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در سال سیزدهم بعثت (همان شبی که کفار مکه تصمیم به قتل دسته جمعی حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) در بستر خواب گرفته بودند) مشهور است و در همان شب ایشان به مدینه هجرت فرمودند که به “لیلهٔ المبیت” مشهور است.

حضور در مساجد در پایان ماه صفر به یاد مجاهدت امیرالمومنین(علیه السلام)
بنابر نظر فقها و بر اساس آنچه در روایات مستند و معتبر آمده است، مستحب است که مومنین در این شب به یاد مجاهدت امیرالمومنین(علیه السلام) در مساجد حضور یافته و تا سحر به راز و نیاز و مناجات با خداوند متعال بپردازند بنابراین آن چیزی که از رسانه ملی با عنوان باز بودن در مساجد تا صبح عنوان شده به این دلیل بوده است نه تاکید و یا احیانا ترویج مسئله خرافی رفتن به درب مساجد و در زدن و شمع روشن کردن برای رفع حاجت.

به هر حال به نظر می رسد که اطلاع رسانی و آگاه ساختن صحیح، دقیق و به موقع مردم در مورد مسایل دینی از ضروریات و اصول کاری دستگاه های مربوطه و از جمله رسانه است که می تواند جلوی ترویج و گسترش خرافات که همچون موریانه ریشه اعتقادات جامعه را می خورد را گرفته و به تعالی جامعه یاری رساند.

حجت الاسلام هاشمی با اشاره به روایت «من بشرنی بخروج صفر قله الجنه؛ هر کس به من بشارت دهد که ماه صفر تمام شده است، بهشت برای اوست» به عنوان یکی دیگر از تحریفات خروج از ماه صفر ادامه داد: این روایت نیز از سند متقنی برخوردار نیست و به احتمال فراوان این روایت در مورد ابوذر غفاری بیان شده است، اما عده ای این روایت را دال بر این گرفته اند که بشارت دادن پیامبر به اتمام ماه صفر، ثواب و پاداش دارد.

این کارشناس مسائل دینی با اشاره بر اینکه بدعت گذار در دین مورد خشم خدا و رسول خداست، افزود: افرادی که سنت های غیردینی را با اسم دین و به عنوان عملی مستحب ترویج می کنند، دچار فعل حرام می شوند.

وی با اشاره به اینکه البته ماه صفر ماهی حزن آمیز و اندوهناک برای شیعیان است، خاطرنشان کرد: ماه صفر ماه حزن اهل بیت (علیهم السلام) و برای شیعیان است چرا که در ابتدای این ماه ورود کاروان اسرا به شهر شام و بیستم این ماه اربعین و 28 صفر نیز طبق نقل های مشهور رحلت پیامبر، شهادت امام حسن مجتبی (علیه السلام) و آخرین روز این ماه شهادت امام رضا (ع) است.

وی درباره آداب خاص خروج از ماه صفر و حلول ماه ربیع‌الاول در روایات اسلامی و اعمال مستحبی این ماه گفت: در مفاتیح‌الجنان شیخ عباس قمی آداب خاصی برای این امر ذکر نشده و تنها به ذکر اعمال شب اول ماه بسنده شده است. ولی در برخی روایات، اقامه نماز شکر به شکرانه اقامه دو ماه عزاداری و عبادت، روزه گرفتن، صدقه دادن، کمک به مستمندان و قرائت زیارت پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امیرالمومنین علی(علیه السلام) در ابتدای این ماه توصیه شده است.

حجت الاسلام هاشمی پیرامون وقایع و مناسبت های ماه ربیع الاول گفت: در روز اول این ماه حادثه لیلهٔ المبیت و نزول آیه 207 سوره بقره در مورد حضرت علی (علیه السلام) رخ داده است و روز نهم ماه ربیع الاول با آغاز ولایت امام زمان (علیه السلام) مصادف است و در روز دهم این ماه نیز سالروز ازدواج پیامبر با حضرت خدیجه (سلام الله علیها) است. همچنین طبق نقل اهل سنت در روز 12 ربیع الاول و طبق نقل اکثر بزرگان شیعه در روز هفدهم ربیع الاول، ولادت پیامبر رخ داده است.

این محقق حوزه علمیه قم بر لزوم آگاه سازی مردم در این زمینه و در راستای منابع متقن و اصیل اسلامی از سوی علما و ائمه جماعات تاکید کرد.

 نظر دهید »

خاطره دختر آیت‌الله طالقانی از مرضیه دباغ

01 آذر 1395 توسط الزهرا (س) نصر

خانم دباغ از جمله زنان شجاع و مبارز بود، چراکه با توجه به شخصیتی که از ایشان شناختم، او از جمله زنانی بود که در تکنیک‌های مبارزه و جنگ‌های چریکی تبحر زیادی داشت. حتی او در لبنان در زمانی که دکتر چمران و دکتر یزدی در لبنان بودند کنار فلسطینی‌ها برای فلسطین‌ها می‌جنگید…

اعظم طالقانی، دبیرکل جامعه زنان انقلاب اسلامی و فرزند آیت‌الله سید محمود طالقانی، یکی از زنان مبارز انقلابی است که همانند مرضیه دباغ نقش مؤثری در کادرسازی جامعه زنان ایران داشت. به بهانه درگذشت مرضیه دباغ، اعظم طالقانی در یادداشتی که در اختیار «امید ایرانیان» قرار داد، خاطرات خود را از دوست قدیمی‌اش بازگو کرد که متن آن در ادامه می‌آید:

اوایل سال 50، مدرسه رفاه تأسیس شد. مدرسه رفاه مدرسه‌ای بود که اغلب خانواده‌های مبارز، فرزندانشان را برای تحصیل به آنجا می‌فرستادند. بعد از آنکه به همراه خواهرانم مدرسه راهنمایی بنیاد علایی را تأسیس کردیم فرزندان آن خانواده‌ها برای دوره راهنمایی به مدرسه بنیاد علایی منتقل می‌شدند و دختران خانم دباغ هم برای تحصیل در مدرسه بنیاد علایی ثبت نام کرده بودند.

آشنایی من با خانم مرضیه دباغ، به واسطه حضور فرزندانش در آنجا صورت گرفت در همان ایام تصادف سختی کردم و در بیمارستان آریا، بستری شدم. همزمان با بستری شدنم، خانم دباغ نیز در آن بیمارستان بستری بودند. از این جهت گاهی با هم ، هم کلام می‌شدیم و در یکی از روزها، میان صحبت‌های ایشان متوجه شدم که او را از زندان به بیمارستان منتقل کردند، چراکه او را در زندان مورد آزار و اذیت قرار داده و حتی یکی از دختران او را برابر او آزار داده بودند. به دلیل شکنجه‌ها و آزارها، ایشان دچار بیماری عفونی می‌شوند اما هیچ‌گونه رسیدگی و مداوایی برایشان انجام نمی‌شود.

بر اساس گفته‌های خانم دباغ، روزی رئیس زندان در سلول او را باز می‌کند و متوجه بو و وضعیت بسیار بد سلولش می‌شود و دستور انتقال او به بیمارستان را می‌دهد. هنگامی که به بیمارستان منتقل می‌شود درصدد معالجه او برمی‌آیند. این آشنایی گاهی به صورت دو را دور و گاهی هم نزدیک بود حتی چند سال پیش اطلاع پیدا کردم ایشان دچار بیماری قلبی شدند به همین دلیل به عیادتشان رفتم و او را همانند گذشته صبور و آرام دیدم.

خانم دباغ از جمله زنان شجاع و مبارز بود، چراکه با توجه به شخصیتی که از ایشان شناختم، او از جمله زنانی بود که در تکنیک‌های مبارزه و جنگ‌های چریکی تبحر زیادی داشت. حتی او در لبنان در زمانی که دکتر چمران و دکتر یزدی در لبنان بودند کنار فلسطینی‌ها برای فلسطین‌ها می‌جنگید. بعد از مبارزاتی که در لبنان داشت، به ایران آمد و فعالیت‌هایش را در ایران و در سپاه پاسداران ادامه داد.

نکته‌ای که در خانم مرضیه دباغ به عنوان یک زن مبارز وجود داشت این بود که او شیفته حضرت امام به معنای اعتقادی و نه ظاهری بود. به عبارتی او شخصیت کاریزماتیک حضرت امام را نه‌تنها دوست داشت بلکه باور قلبی داشت. امام نیز به ایشان بسیار اعتماد داشت تا آنجا که حتی پیامی را که می‌خواست به گورباچف ارسال کنند، توسط خانم دباغ در کنار آیت‌الله جوادی آملی ارسال کردند. البته شرایط اتحادیه جماهیر شوروی هم به گونه‌ای بود که گورباچف هم تلاش می‌کرد که اتحادیه جماهیر شوروی را از آن شرایط خارج کند و با پیامی هم که امام فرستادند، همزمان این استقلال حاصل شد.

نکته پایانی هم اینکه خانم مرضیه دباغ نام خوشی از خود به جای گذاشت، چراکه علاوه بر شجاعت، صداقت و مبارز بودنش، بسیار هم با تقوا و مردم دوست بود. برای جامعه مردم دوست ایران فقدان او را تسلیت می‌گویم.

 

به نقل از مهرخانه

 نظر دهید »

اگر پسر دارید این مقاله را بخوانید

23 آبان 1395 توسط الزهرا (س) نصر

پسرم به سن ده سالگی رسیده ‌است و گاه در برخورد با او نمی‌دانم چگونه رفتار کنم. زمانی آ‌ن‌قدر کودک می‌شود که کاملاً من را یاد دوران ساده‌ کودکی‌اش می‌اندازد و گاهی آن‌قدر فهمیده و قاطع رفتار می‌کند که فکر می‌کنم دیگر بزرگ شده ‌است. پسرها در هر رده سنی ویژگی‌های متفاوت و بعضاً متناقضی دارند که والدین را ممکن ‌است دچار سردرگمی در رفتار کند. اگر من به‌عنوان یک مادر اطلاعاتی کلی در مورد ویژگی‌ها و خصوصیات رده‌های سنی پسرم داشته ‌باشم، قاعدتاً در نحوه‌ رفتار با فرزندم موفق‌تر عمل خواهم کرد؛ چراکه همه‌ ما به پسرهایی نیاز داریم تا در آینده به مردان جوانی تبدیل شوند که از یک‌سو مسؤلیت‌پذیر باشند و به دیگران اهمیت دهند، و از سویی دیگر احساسات خود را بروز دهند و با برچسب مردبودن نیازهای طبیعی خود را سرکوب نکنند؛ مردانی که هم طبق طبیعت خود باید حامی و حمایت‌گر باشند و هم نیاز به پشتوانه‌ای محکم و عاطفی از جنس زنانه دارند.

در یک چشم‌انداز کلی، مراحل رشد در پسرها را می‌توان به طور تقریبی به سه مرحله‌ اصلی تقسیم کرد و براساس این سه دوره، ویژگی‌های مرتبطی را برشمرد.

دوره‌ اول از تولد تا حدود 6 سالگی یعنی سال‌های پیش از دبستان است. در این سال‌ها او پسر مادر است و بیشتر به مادر تعلق دارد؛ حتی اگر پدرش نقش مهمی را در این مرحله ایفا کند. محور و سرچشمه اصلی محبت و اولین الگوی کودک، مادر است و او می‌تواند احساس امنیت و آرامش را در فرزند خود تأمین کند. آغوش مادر برای نوزادان، امن‌ترین مکان هستی است. پسرها به عشق زیادی نیاز دارند تا عشق‌ورزیدن را بیاموزند. صحبت و آموزش چهره‌به‌چهره از جانب مادر به آن‌ها کمک می‌کند تا با دنیای اطراف ارتباط برقرار کنند. در این سنین حالات روحی و روانی مادر بر فرزند تأثیر مستقیم دارد و تمام دنیای شاد کودکانه با مادر خلاصه می‌شود.

ادامه »

 نظر دهید »

با کنترل گری های خانواده همسر اینگونه کنار بیایید

19 آبان 1395 توسط الزهرا (س) نصر

دخالت خانواده‌ها در زندگی مشترک زوج‌های جوان یکی از آن مواردی است که متأسفانه هنوز هم خیلی‌ها با عناوینی مثل دلسوزی و وظیفه در انجام آن کوشا هستند. کافی است که متأهل باشید و طعم این دخالت‌ها را چشیده باشید؛ آن وقت حتماً تصدیق ‌می‌کنید که چقدر این تجربه تلخ و ترسناک است. تلخ است چون به شما القاء ‌می‌کند که آن‌قدر توانمند نیستید که خودتان از پس زندگی‌تان بربیایید، و ترسناک است چون احساس کنترل داشتن بر زندگی‌تان را از شما ‌می‌گیرد و حس تحت کنترل بودن را جایگزین ‌می‌کند. البته ازآن‌جایی‌که شما انسان باهوش و توانمندی هستید، ‌می‌توانید با راه‌کارهایی از عهده مدیریت این وضعیت دشوار بربیایید و زندگی مشترک‌تان را به سلامت به سر منزل مقصود برسانید. برای تحقق این هدف، سه کار باید بکنید: مدیریت خودتان، مدیریت رابطه با همسرتان و مدیریت رابطه با خانواده همسرتان.

قصه از کجا شروع ‌می‌شود؟
سر و کله کنترل‌گری‌های خانواده‌ها در زندگی زوج‌ها از زمآن‌های مختلفی پیدا ‌می‌شود؛ بعضی از زوج‌ها از همان نامزدی متوجه این موضوع ‌می‌شوند. بعضی‌های دیگر بعد از عقدشان به آن پی ‌می‌برند و بعضی دیگر هم از عروسی‌شان. شکل این کنترل‌گری‌ها هم چند جور است:

1. کنترل‌گری اقتصادی: برای مثال اگر زوجین خرید کوچکی بکنند، باید به خانواده همسرشان توضیح بدهند. در تفریح، سفر، پس‌انداز و درمان هم وضع همین است. مثلاً اگر دندان‌درد اورژانسی برایتان پیش بیاید و شما به ناچار به یک دندانپزشکی خصوصی بروید، آن‌ها تا مدت‌ها آدرس مراکز دولتی را برای شما ‌می‌فرستند.

2. کنترل‌گری روابط: در این نوع، خانواده همسر روی معاشرت‌های شما تمرکز ‌می‌کنند؛ مثلاً «فلانی را که تازه مهمان کردی»، «مگر دیروز خانه پدرت نبودی؟» و …

3. کنترل‌گری تیپ: «اگر ‌می‌خواهی فلان جا بروی باید فلان لباس را بپوشی یا نپوشی» یکی از انواع این کنترل‌گری است.

4. کنترل‌گری فعالیت‌های شخصی: در این نوع، تحصیل، ورزش، خواب و خوراک، کار‌کردن و خلاصه همه چیزتان زیر ذره‌بین خانواده همسرتان قرار دارد.

این قصه به کجاها ختم ‌می‌شود؟
این‌که این کنترل‌گری‌ها به کجا ختم بشوند، بستگی زیادی دارد به واکنشی که شما نسبت به آن‌ها نشان ‌می‌دهید. زوج‌های تازه‌کار برای حل این مسأله خیلی روی همسرشان حساب باز ‌می‌کنند چون فکر ‌می‌کنند که اگر همسرشان با خانواده‌اش صحبت کند، آن‌ها دست برمی‌دارند و همه چیز ختم به خیر ‌می‌شود، به همین آسانی! اما واقعیت این است که در اغلب اوقات، خانواده همسرتان با صحبت‌های او رفتارشان را تغییر نمی‌دهند؛ چراکه فکر ‌می‌کنند دلایل درستی برای رفتار خود دارند، تازه آن هم اگر همسرتان حاضر بشود با خانواده‌اش صحبت بکند. کلید حل این مشکل فقط دست خودتان است، البته اگر زرنگ باشید ‌می‌توانید با شیوه‌های درست و محترمانه، حمایت همسرتان را هم جلب کنید و با تشکیل یک تیم واحد و منسجم، جلوی تبدیل‌شدن این مسأله به بحران را بگیرید. برای این کار کافی است مدیر خوبی باشید.

ادامه »

 نظر دهید »

لطفاً به همسرتان دست نزنید!

13 آبان 1395 توسط الزهرا (س) نصر

اوایل ازدواج، معمولاً مسئله خاصی بین همسران نیست، البته نه‌ اینکه هیچ مسئله‌ای نباشد بلکه چیزی که شکل و شمایل یک مشکل و یا اختلاف جدی را داشته باشد وجود ندارد. به عبارت بهتر اگر هم مسئله‌ای باشد با اذعان هر یک از طرفین به ‌اینکه «این رفتار» جزء ویژگیهای شخصیتی طرف دیگر است به سادگی از آن عبور می‌شود. ولی مدتی که می‌گذرد و آن هیجانات پرشور اولیه فرو می‌نشینند، سر و کله اصرارهای زن‌ها و شوهرها برای تغییر دادن ویژگی‌ها و رفتارهای همدیگر پیدا می‌شود. از‌اینجا به بعد است که ازدواج که قرار بوده مایه آرامش طرفین باشد، به بلای جان آنها تبدیل می‌شود. اما چرا ‌این اتفاق می‌افتد؟ و چه کار می‌توان کرد؟

تغییر مثبت، بخشی از فلسفه ازدواج
شما برای چه ازدواج کرده‌اید؟ پاسخ شما به ‌این سؤال هر چه که باشد، یک نکته مشترک را در خود پوشیده دارد. و آن «رشد کردن در سایه ازدواج» است. بله، ازدواج به رشد‌شخصی و اجتماعی شما کمک می‌کند و باعث می‌شود که از فردیت خود بیرون بیایید. به عبارت دیگر ازدواج، بخشی از هویت شما را از «من» به «ما» تغییر می‌دهد، موجب می‌شود که با افراد جدیدی آشنا بشوید و خانواده گسترده‌تری داشته باشید. همچنین ازدواج باعث می‌شود که تلاش شما برای زندگی بیشتر بشود، عواطفتان عمیق‌تر بشوند و زندگی‌تان اهداف جدیدی پیدا کند. در یک کلام ‌اینکه ازدواج موجب ‌ایجاد تغییراتی در زندگی شما می‌شود. اصلاً یکی از دلایل ازدواج کردن هم تجربه کردن همین تغییرات است؛ تغییراتی که زن و شوهر را همگام با هم به سمت رشد و تعالی سوق می‌دهد. تا ‌اینجای کار تغییر نه تنها بد نیست بلکه برای شکل گیری و تداوم زندگی ضروری نیز است. پس با ‌این حساب، تغییر از کجا باعث ‌ایجاد دردسر برای زندگی مشترک می‌شود؟

ادامه »

 نظر دهید »

معرفی کتاب قلب نامرئی

03 آبان 1395 توسط الزهرا (س) نصر

نانسی فولبر، در مقدمه کتاب «قلب نامرئی»، خود را اقتصاددان رادیکال و فمینیست معرفی می‌کند که کتاب «قلب نامرئی» را در سال ۲۰۰۱ به رشته تحریر درآورده است. او در بخش اول کتاب، توضیحی در مورد علت انتخاب عنوان قلب نامرئی داده است. قلب نامرئی نماینده ارزش‌های خانوادگی محبت، مسئولیت و معامله به مثل است. دست نامرئی راجع به دستاوردهای مادی و قلب نامرئی راجع به مراقبت از دیگران است. دست و قلب به هم وابسته و در عین حال با هم در تضاد هستند. یگانه راه برقراری توازن میان آن‌ها این است که راه‌های مناسبی برای پاداش دادن به افرادی پیدا کنیم که از دیگران مراقبت می‌کنند. این مسأله‌ای نیست که اقتصاددانان- یا بازرگانان- آن را جدی گرفته باشند. آنان عموماً فرض می‌کنند که خدا، طبیعت، خانواده - یا ترکیبی از همه این‌ها- خود به خود هر نوع مراقبتی را که لازم است فراهم می‌آورند. این کتاب توضیح می‌دهد که چرا این فرض اصلاً غلط است و کمیت و کیفیت مراقبت از دیگران زیر فشار روزافزون اقتصادی قرار دارد.

                                                       

کتاب «قلب نامرئی» در سه بخش دسته‌بندی شده است: بخش اول طرح موضوع در ارتباط با نظریه‌هاست و «اقتصادشناسی مراقبت از دیگران»، بخش دوم «حکومت خوب» و بخش سوم «میان دو شر» نام دارد. عنوان کتاب یعنی «قلب نامرئی» به نظریه دست نامرئی در بازار آدام اسمیت اشاره دارد. در نظریه لیبرالیستی اقتصادی، بازار آزاد هماهنگ‌کننده منافع شخصی و منافع اجتماعی است.

آدام اسمیت معتقد بود که بازارهای رقابتی خواسته‌های خودخواهانه افراد را به نتیجه‌ای بدل می‌کنند که در مجموع به نفع جامعه است و نتیجه می‌گرفت که تعقیب نفع شخصی، نه فقط گریزناپذیر، بلکه مفید نیز است (ص 11)، اما مگر تعقیب صرف نفع شخصی گاه به زیان «مراقبت از دیگران» نیست؟ آدام اسمیت خوشبین بود و این مسأله را جدی نمی‌گرفت. او ۱۷ سال پیش از نوشتن کتاب عظیم «ثروت ملل» در کتاب «نظریه احساسات اخلاقی» می‌نویسد: «هرقدر هم که انسان را خودخواه فرض کنیم، در ذاتش بعضی اصول وجود دارند که موجب می‌شوند از خوشبختی دیگران خوشحال شود و خوشبختی دیگران به او سرایت کند، اگرچه چیزی جز شادی حاصل از خوشبختی دیگران عایدش نشود». این درحالی است که به‌واقع اسمیت به قدری از خیرخواهی انسان‌ها اطمینان داشت که دو سؤال اساسی را از خود نپرسید؛ اول این‌که احساسات اخلاقی از کجا نشأت می‌گیرند و دیگر این‌که آیا به مرور زمان این احساسات تغییر هم می‌کنند یا خیر؟

نویسنده در بخش اول یا نظریه، به تضعیف پایه‌های این فرضیه اقتصادی متعارف می‌پردازد که اگر همه ما نفع شخصی‌مان را دنبال کنیم، خود به خود وضع همگان بهتر می‌شود. در تاریخ گذشته‌ ما، زنان نوعاً از چنین امکانی محروم بوده‌اند. هیچ جامعه‌ای که هدفش را منحصراً موفقیت فرد گذاشته باشد- به نحوی که نسل‌های آینده را به فراموشی بسپارد- نمی‌تواند ادامه حیات بدهد. قواعد تکالیف در قبال دیگران باید به اجرا گذاشته شود. ممکن است که یک گروه بتواند این قواعد را بر گروه دیگری تحمیل کند، ولی این وضع نامنصفانه و در نهایت ناکاراست. هزینه‌های تحقق ارزش‌های محبت، مسئولیت و معامله به مثل باید به طور مساوی میان همه تقسیم شود. ما همچنین باید راه‌های بهتری برای نظارت و بهبود کیفیت مراقبت از دیگران پیدا کنیم (ص 19).

بخش دوم کتاب به بررسی نحوه تکامل روابط میان خانواده و دولت می‌پردازد و تضادها و تفاهمات میان آن‌ها را توضیح می‌دهد. تاریخ عمومی برنامه‌های رفاه اجتماعی، مثلاً تأمین اجتماعی، به توصیف این نکته می‌پردازد که چطور زنان و مردان و نیز سایر گروه‌ها بر سر این‌که چه کسی باید هزینه‌ها را تحمل کند و برای چه چیزی تحمل کند، در کشمکش‌ هستند. نویسنده با قبول برخی ضعف‌ها و مشکلات، از دولت رفاه حمایت می‌کند زیرا یکی از دلایلی که دولت رفاه را به وجود آورده، این بود که خانواده‌ها و بازار هیچ‌یک قادر نبودند به ‌تنهایی خدمات مراقبت مورد نیاز ما را فراهم کنند.

در این بخش نویسنده به انتقاداتی پاسخ می‌دهد که در رابطه با برنامه‌های یاری‌رسانی دولت، مدارس عمومی و نظام مالیاتی مطرح می‌شود و معتقد است که اگر می‌توانستیم هزینه‌های سرمایه‌گذاری روی قابلیت‌های افراد را بهتر تنظیم کنیم، عملاً به بازده بهتر و بالاتری دست پیدا می‌کردیم (ص 19).

بخش پایانی کتاب به آینده نظر دارد و تأثیر فزآینده رقابت بین‌المللی و عواقب آن برای خانواده و دولت را بررسی می‌کند. این‌که جهانی‌سازی، رقابت میان کشورها و نیز بنگاه‌ها را تشدید می‌کند. هم مهاجرت افراد و هم حرکت سرمایه‌ها به کارفرمایان اجازه می‌دهد تا با ارزان‌سازی نیروی کار مواجه باشیم. پس این فصل در رابطه با انگیزه‌های منفی ناشی از رقابت بی‌حد و حصر بین‌المللی است که در بسیاری از بخش‌ها نیروی کار در آن پیر نمی‌شوند. به این معنی که در بخش‌های خدماتی نیروهای جوان و خارجی استخدام می‌شوند؛ بدون هیچ‌گونه بیمه و مزایایی و به دلیل ارتش ذخیره نیروی کار بعد از چند سال به سرعت با نیروی جدید جایگزین می‌شوند.

کتاب «قلب نامرئی»، علم اقتصاد و ارزش‌های خانوادگی، با ترجمه حسن گلریز، توسط نشر نی، در سال 1388، با قیمت 56000 ریال منتشر و به بازار کتاب عرضه شد.

 نظر دهید »

اعمال عید غدیر

30 شهریور 1395 توسط الزهرا (س) نصر

در باب عید غدیرآمده است:روز عید غدیر عید الله الاکبر و عید آل محمّد(ص) است و در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که از آنجناب پرسیده شد آیا مسلمانان را غیر از جمعه و فطر و قربان عیدی هست؟

فرمودند:آری. عیدی هست که حرمتش از همۀ اعیاد بیشتر است.

راوی گفت: کدام عید است؟

حضرت فرمودند: روزی است که پیامبر(ص) امیر المومنین علی(ع) را به جانشینی خود نصب فرمود و اعلام کرد: هر که من مولا و آقای اویم، پس علی مولا و آقا و پیشوای اوست و آن روز هیجدهم ذی الحجه است.

راوی گفت: در آن روز چه کار باید انجام داد:

فرمود: باید روزه بدارید و عبادت کنید و محمد و آل محمد(ص) را یاد کنید و بر ایشان صلوات فرستید. رسول خدا(ص)، علی(ع) را وصیّت کرد که این روز را عید گرداند و هر پیامبری به جانشین خویش وصیّت می کرد این روز را عید گرداند.

و در حدیثی از امام رضا(ع) خطاب به ابن ابی نصر بزنطی آ مده است که فرمود: ای پسر ابی نصر! هر کجا که باشی بکوش روز عید غدیر نزد قبر مطهّر حضرت امیر المومنین حاضر شوی. به درستی که خداوند می آمرزد در این روز از هر مرد و زن مومن گناه شصت سال ایشان را؛ و از آتش دوزخ آزاد می کند دو برابر آنچه که در شبهای قدر و فطر و ماه رمضان آزاد کرده است و پرداخت یک درهم در این روز به برادران مومن برابر با هزار درهم در اوقات دیگر است؛ و در این روز به برادران مومن خود نیکی و احسان کن و هر مرد و زن مومن را شاد گردان. به خدا سوگند اگر مردم فضیلت این روز را چنان که باید بدانند، هر آینه فرشتگان با ایشان هر روز ده مرتبه مصافحه کنند.

برای این روز شریف اعمال زیادی وارد شده که ما به اختصار به بعضی از این اعمال اشاره می کنیم. (جهت تفصیل بیشتر به کتاب شریف مفاتیح الجنان مراجعه شود.)

1- روزه.

2- غسل کردن.

3- زیارت حضرت علی(ع) که یکی از آنها زیارت “امین الله” است.

4- خواندن دعای “ندبه".

5- چون مؤمنی را ملاقات کند، این تهنیت را بگوید: «الحمد الله الذی جعلنا من المتمسّکین بولایه امیر المومنین و الائمه المعصومین علیهم السلام. 

و برای این امور فضیلت بسیاری ذکر شده است:

پوشیدن لباسهای نیکو - زینت کردن - استعمال بوی خوش - شادی کردن و شاد نمودن شیعیان امیر المومنین - گذشت از تقصیر شیعیان - برآوردن حاجت آنان - صله رحم - اطعام اهل ایمان - شکر و سپاس به خاطر نعمت بزرگ ولایت و…

 1 نظر

مسابقه / قابل توجه طلاب گرامی

27 شهریور 1395 توسط الزهرا (س) نصر

فراخوان به مناسبت عید غدیر
مَعاشِرَ النّاسِ، انَّ فَضائِلَ عَلِی بْنِ أَبیطالِبٍ عِنْدَ اللّه‏ِ عَزَّ وَجَلَّ ـ وَقَدْ أَنْزَلَها فِی الْقُرْآنِ ـأَکْثَرُ مِنْ أَنْ أُحْصِیها فی مَقامٍ واحِدٍ، فَمَنْ أَنْبَأَکُمْ بِها وَعَرَفَها فَصَدِّقُوهُ.

هان مردمان!  هر آینه برتری های علی بن ابیطالب نزد خداوند عز و جل - که در قرآن نازل نموده- بیش از آن است که من یک باره بر شمارم. پس هر کس از مقامات او خبر داد و آن ها را شناخت، او را تصدیق و تایید کنید.

مشاهده شده در: کتاب پیام نگار(متن کامل خطبه غدیر)/ ترجمه حسین حسینی/ ص89

                               


فراخوان «قطره ای از اقیانوس» ویژه وبلاگ نویسان کوثر بلاگ به مناسبت عید غدیر خم

همراه با جوائز ارزنده
 

 

1- فضائل حضرت علی علیه السلام در خطبه غدیر


2- مهدویت و اصول قیام و ظهور حضرت مهدی علیه السلام در خطبه غدیر


3- قیامت در خطبه غدیر


4- آیات قرآن در خطبه غدیر


 

 

ارسال مطالب تولیدی با توجه به محورهای اعلام شده در وبلاگ خود - دست نوشته ها در  انتخاب برگزیدگان دارای اولویت است-

 لینک مطالب خود را جهت بررسی در قسمت نظرات این اطلاعیه ارسال کنید.

 در انتخاب برگزیدگان تنها مطالب تولیدی بررسی خواهد شد (نوشتن داستان، داستانک و دلنوشته و یا سرودن شعر با استناد به محورهای اعلام شده از خطبه غدیر، تالیف خود کاربر از منابع معتبر مختلف،  تبدیل سخنرانی به متن با ضمیمه فایل صوتی)
میزان جذب مخاطب، نظرات دریافتی و میزان مشاهده مطلب توسط سایر کاربران و وبلاگ نویسان فضای مجازی در انتخاب برگزیدگان امتیاز محسوب می گردد.
حتی المقدور برای مطلب، از تصویر سند مطلب در خطبه غدیر استفاده شود.
 

 

 یک نفر از شرکت کنندگان کمک هزینه خرید تبلت
ده نفر از شرکت کنندگان هزینه یک سال اینترنت
 یاد و نام و ذکر فضایل امام علی (علیه السلام) نه یک هدف، بلکه وسیله ای است برای شناخت راه و رسم حضرت؛ زیرا مولا علی علیه السلام میزان اعمال و قسیم الجنه و النار است. با داشتن چنین میزانی است که عشق به ولایتش، پیروانش را از ارتکاب هر گناهی مصون می دارد و بیمه می کند.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) : هر کس فضیلتی از فضایل علی بن ابی طالب را بنگارد، تا زمانی که اثری از آن نوشته باقی باشد، همراه ملائکه برای نگارنده آن استغفار می کنند.
تهیه ویژه نامه از لینک های ارسالی منتخب - کمک به ترویج فرهنگ ناب علوی در فضای مجازی
 

 

 26 شهریور 1395 الی 10 مهر 1395 (پایان روز )

 نظر دهید »

قربان عید همه مسلمین است

22 شهریور 1395 توسط الزهرا (س) نصر

عید قربان بزرگ ترین روز حج محسوب می شود؛ چنان كه از امام صادق(علیه السلام) نقل است كه در جواب معاویه بن عمار كه از ایشان درباره «یَوْمَ الْحَجِّ اْلأَكبَرِ»(1) پرسیدند، فرموند: «آن، روز عیدِ قربان است.»(2) از آن جهت می توان گفت عید قربان تجلی توحید بوده و نمادی از تجلی انسجام اسلامی در ایام حج است.

قربان؛ عید همه مسلمین
عید قربان یكی از اعیاد مهم مسلمین است كه برخلاف بسیاری از اعیاد، مورد اختلاف نیست؛ چراكه همه فرق مسلمین این روز را عید محسوب می كنند؛ لذا در دعای مخصوص قنوت نماز عید می خوانیم: «اللهم انی اسألك بحق هذا الیوم الذی جعلته للمسلمین عیدا و لمحمد صلی الله علیه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزیدا…؛ بارالها! به حق این روزی كه آن را برای مسلمانان عید و برای محمد(صلی الله علیه واله) ذخیره و شرافت و كرامت و فضیلت قراردادی…» و بدین گونه عید را فقط مخصوص مؤمنین ندانسته، همه مسلمین را در آن سهیم می دانیم و اعتقاد داریم این گردهمایی عظیم رهیافتی برای رسیدن به اعتصام به حبل الله(3) است كه یكی از مهم ترین دستورات اجتماعی اسلام است.

بنا بر این با توجه به مباحث مطرح شده، مناسك حج كه در اوج عظمت آن عید قربان قرار دارد، علاوه بر رسیدن به توحید عاملی است مؤثر برای نیل به انسجام و همبستگی هر چه بیشتر مسلمانان. لذا بزرگان دینی ما به این مسأله بارها تأكید كرده اند كه بهترین عمل در این روز برائت از مشركین و شیاطین حقیقی عالم است و این مهم میسر نمی شود مگر با انسجام و همدلی تمامی مسلمین با هر فكر و عقیده و مسلكی كه باشند. 

ادامه »

 نظر دهید »

اعمال شب و روز عید قربان

21 شهریور 1395 توسط الزهرا (س) نصر

شب دهم ذیحجه از شب‎های مبارک است. و جزء چهار شبی است که احیاء و شب زنده داری در آنها مستحب است. در شب عید قربان، درهای آسمان باز است.

                                             

برای این شب اعمالی ذکر شده است:
1- زیارت امام حسین علیه السلام .
2- خواندن دعای “یا دائِمَ الْفَضْلِ عَلیَ الْبَرِیَّةِ” که در شب جمعه هم وارد شده است.
اعمال روز عید قربان
روز دهم ذیحجه، روز عید قربان است و بسیار روز شریفی است و اعمال آن چند چیز است:
1- غسل . که در این روز سنّت مؤکد است و بعضی از علماء واجب دانسته‎اند.
2- اقامه نماز عید قربان، به همان نحو که در عید فطر ذکر شده است. اما در این روز مستحب است که بعد از نماز، با گوشت قربانی افطار شود.
3- خواندن دعاهائی که وارد شده پیش از نماز عید و بعد از آن و در اقبال ذکر شده و شاید بهترین دعاهای این روز، دعای چهل و هشتم صحیفه سجادیه باشد که اوّل آن “اَللّهُمَّ هذا یَوْمٌ مُبارَکٌ” است.
4- خواندن دعای چهل و ششم صحیفه سجادیه که اینگونه آغاز می‎شود: “یا مَنْ یَرْحَمُ مَنْ لا یَرْحَمُهُ الْعِبادُ".
5- خواندن دعای ندبه .
6- قربانی کردن؛ که سنّت مؤکّد است .
7- خواندن تکبیرات برای کسی که در منا باشد بعد از پانزده نماز که اولش نماز ظهر روز عید است و آخرش نماز صبح روز سیزدهم است. و کسانی که در سایر شهرها هستند نیز بعد از ده نماز از ظهر روز عید تا صبح دوازدهم این تکبیرات را بگویند. تکبیرات بنا بر روایت صحیح در اصول کافی از این قرار است :
اللهُ اَکْبَرُ اللهُ اَکْبَرُ لا اِلهَ اِلا اللهُ وَاللهُ اَکْبَرُ اللهُ اَکْبَرُ اللهُ اَکْبَرُ ولِلّه الْحَمْدُ اللّهُ َکْبَرُ
خدا بزرگتر از توصیف است، معبودی جز خدا نیست و خدا بزرگتر است، و ستایش خاص خدا است
اعَلی ما هَدانا اَللّهُ اَکْبَرُ عَلی ما رَزَقَنا مِنْ بَهیمَةِ الاْنْعامِ
خدا بزرگتر است بر آنچه ما را راهنمائی کرد خدا بزرگتر است بر آنچه روزی ما کرد از چهارپایان انعام (شتر و گاو و گوسفند)
وَالْحَمْدُلِلّهِ عَلی ما اَبْلانا.
و ستایش خاص خدا است برای آنکه آزمود ما را .
و مستحب است که به مقداری که توانایی است این تکبیرات بعد از نمازها تکرار شود.

 

 2 نظر

از پنج صبح..

10 شهریور 1395 توسط الزهرا (س) نصر

نگاه رهبر انقلاب به دو عنصر خدمت و کار جهادی برای تحقق کارآمدی نظام اسلامی

«ما بازنشستگی نداریم! ما تا آن دم آخر باید حرکت کنیم… بنده همین روزهایی که الآن در خدمت شما هستم کارم را از ساعت پنج صبح شروع می‌کنم. یعنی شروع کار من از ساعت پنج صبح است. بعد از نماز صبح می‌روم مشغول کار می‌شوم تا بعد بیاییم درس بگوییم، بعد برویم یک استراحتی بکنیم، باز مشغول کار بشویم؛ تا ظهر و تا عصر و تا هر وقت که بشود تا شب…کار بزرگی در پیش دارید برای اداره این کشور. این کشور به شما جوان‌ها در آینده احتیاج دارد.» این جملات برنامه کاری اجمالی رهبر انقلاب اسلامی به روایت خودشان بود در دیداری که چند ماه پیش با جمعی از پاسداران سپاه ولی‌امر(عج) برگزار شد. دیداری که تا ساعت ده شب طول کشید و این یکی از تفاوت‌های نظام اسلامی با سایر نظام‌ها است. در نظام اسلامی، رهبر به آنچه می‌گوید خود مومن و عامل است. اگر به امتش توصیه به کار و تلاش می‌کند از خود مثال می‌زند. زیرا «رهبر الهی، مانند ره‌رو این راه، به آنچه می‌گوید، به گامی که بر می‌دارد، با همه وجودش صمیمانه مومن است.»(۱۳۵۳/۰۶/۲۹)

انقلاب اسلامی ما چه کرد؟
ما می‌دانیم و معتقدیم به اینکه «حرکت اسلامی و انقلاب اسلامی یک تکانه‌ی شدیدی در نظام سلطه ایجاد کرد.» انقلاب اسلامی، قاعده جنگ سرد را تغییر داد. هدف سلطه در هر دو راس بلوک غرب و شرق-امریکا و شوروی- یک چیز بود. «دستیابی به قدرت و زورگویی نسبت به مردم و ملّت‌های ضعیف و حکومت‌های ضعیف و اجتماعات گوناگون عالم و غارت منابع مالی و اقتصادی آنها و تجمیع روزافزون قدرت برای خودشان» که «با پدید آمدن انقلاب اسلامی مخدوش شد.»(۱۳۹۵/۰۵/۳۱)
 
انقلاب اسلامی ما امروز چه باید بکند؟
اما این، همه آرمان انقلاب اسلامی نبود. «انقلاب برای این به‌وجود آمد؛ برای اینکه اسلام حکومت کند» تا «آزادی، عدالت اجتماعی، رفاه عمومی، ریشه‌کنی فقر و جهل، مقاومت در برابر سیل بنیان‌کنِ فساد اخلاقی‌ای که از غرب به همه‌ی دنیا سرازیر شده»(۱۳۹۵/۰۶/۰۳) مستقر و برقرار شود. امروز مسیر انقلاب این است که نشان دهد «که هویّت درونی این کشور و این ملت قادر است خود را اداره کند و رشد بدهد و تعالی بدهد.»(۱۳۹۵/۰۱/۲۴) چراکه یکی از اهداف انقلاب این است که نشان دهد نگاه انقلابی توانایی حل مشکلات مردم را دارد.
 

پیش شرط تحقق وظیفه امروز ما چیست؟
اول اینکه «روحیّه‌ی خدمت» باید داشته باشیم و باید بدانیم که «اصلاً فلسفه‌ی وجود ما جز این نیست؛ ما آمده‌ایم خدمت کنیم به مردم و هیچ چیز نباید ما را از این وظیفه غافل کند.» دوّم اینکه «در زمینه‌ی خدمت، کار را باید جهادی کرد؛ جهادی به معنای بی‌قانونی نیست… معتقدم در همان چهارچوب قانون، دو جور میشود کار کرد: یک کار کار مرسوم اداری، یک کار کار جهادی. کار جهادی یعنی از موانع عبور کردن، موانع کوچک را بزرگ ندیدن، آرمانها را فراموش نکردن، جهت را فراموش نکردن، شوق به کار؛ این کار جهادی است. کار را باید جهادی انجام داد تا ان‌شاءالله خدمت بخوبی انجام بگیرد.»(۱۳۹۲/۰۶/۰۶) اگر این اتفاق افتاد نتیجه آن نمایش «کارآمدىِ نظام در عمل»(۱۳۸۲/۰۱/۲۲)است و در حقیقت «شما با عمل خودتان مردم را به ایمان، به اسلام، به دین دعوت می‌کنید.»(۱۳۸۹/۰۶/۳۱)
 

اگر غفلت کنیم…
اما اگر غفلت کردیم باید بدانیم که چون ما «به نام اسلام حرف می‌زنیم و به نام اسلام عمل میکنیم. اگر ضعف و نقصی در کار ما باشد، زیان آن را فقط خود ما نمیبینیم، بلکه اسلام هم زیان میبیند و دشمن هم از همین نکته بسیار دقیق و ظریف حدّاکثر سوءاستفاده را می‌کند.»(۱۳۸۲/۰۱/۲۲) بنابراین غفلت را باید کنار گذاشت و در راه رسیدن به اهداف انقلاب و اثبات کارآمدی حکومت دینی باید «شب و روز نشناسیم»(۱۳۹۴/۰۶/۱۲) «باید روح زندگی علوی - یعنی عدالت، تقوا، پارسایی، پاکدامنی، بی‌پروایىِ در راه خدا و میل و شوق به مجاهدتِ در راه خدا - را در خودمان زنده کنیم؛ باید به سمت اینها برویم؛ این اساسِ کار ماست.»(۱۳۸۳/۰۸/۰۶)

 نظر دهید »

استفتائات جدید پیرامون مسائل نماز قضا

13 تیر 1395 توسط الزهرا (س) نصر

س 529: شخصی بر اثر جهل به حکم شرعی، مدتی ترتیب را در غسل رعایت نکرده است، نماز و روزه او چه حکمی دارد؟
ج: اگر غسل را به نحوى انجام داده که شرعاً باطل است، قضاى نمازهايى که در اين حالت با حدث اکبر خوانده، واجب است. ولى روزه‏اش، اگر در آن هنگام اعتقاد به صحّت‏ غسل خود داشته، محکوم به صحّت‏ است.

س 530: کسی که قصد دارد نماز قضای یک سال را بخواند، چگونه باید آن را انجام دهد؟
ج: مى‏تواند با يکى از نمازها شروع کند و به ترتيبى که نمازهاى پنجگانه يوميه را مى‏خواند، آن را ادامه دهد.

س 531: شخصی مدت زیادی نماز قضا بر عهده دارد، آیا می‏تواند آنها را به ترتیب زیر بجا آورد؟ 1ـ مثلاً بیست بار نماز صبح بخواند. 2ـ هر یک از نماز ظهر و عصر را بیست بار بخواند. 3ـ هر یک از نماز مغرب و عشا را بیست بار بخواند و تا یک سال به همین صورت ادامه دهد.
ج: قضاى نمازها به ترتيب مذکور اشکال ندارد.

 نظر دهید »

مسائل متفرقه روزه

02 تیر 1395 توسط الزهرا (س) نصر

مطابق با فتوای مقام معظم رهبری


س 824: اگر زنی در حال روزه نذری معیّن حیض شود، چه حکمی دارد؟
ج: روزه با عارض شدن حيض باطل مى‏شود و قضاى آن بعد از طهارت واجب است.

س 825: شخصی از اول ماه رمضان تا بیست و هفتم ماه را در وطن خود (بندر دیّر) روزه گرفته و در صبح روز بیست و هشتم به دبی مسافرت کرده و در روز بیست و نهم به آنجا رسیده و متوجه شده که در آنجا عید اعلام شده است، او اکنون به وطن خود برگشته، آیا قضای روزه‏هایی که از وی فوت شده، واجب است؟ اگر یک روز قضا نماید، ماه رمضان نسبت به او بیست و هشت روز می‏شود و اگر بخواهد دو روز قضا کند، روز بیست و نهم در جایی بوده که در آنجا عید اعلام شده بود، این شخص چه حکمی دارد؟
ج: اگر اعلان عيد در روز بيست و نهم در آن مکان، به نحو شرعى و صحيح باشد، قضاى آن روز بر او واجب نيست، ولى با فرض اينکه افق دو محل يکى بوده اين امر کشف مى‏کند که يک روز روزه در اول ماه از او فوت شده، لذا واجب است قضاى روزه‏اى را که يقين به فوت آن دارد، بجا آورد.

س 826: اگر روزه‏ داری هنگام غروب در سرزمینی افطار کرده باشد و سپس به جایی مسافرت کند که خورشید در آن هنوز غروب نکرده است، روزه آن روز او چه حکمی دارد؟ آیا تناول مفطرات برای او در آنجا قبل از غروب خورشید جایز است؟
ج: روزه او صحيح است و تناول مفطرات در آن مکان قبل از غروب خورشيد با فرض اينکه در وقت غروب در سرزمين خود افطار کرده، براى او جايز است.

 نظر دهید »

اعمال آخر ماه شعبان

15 خرداد 1395 توسط الزهرا (س) نصر

ازحضرت امام رضا (علیه السلام) منقولست که هر که سه روز از آخر ماه شعبان روزه بدارد و به ماه مبارک رمضان وصل کند حق تعالى ثواب روزه دو ماه متوالى براى او بنویسید و ابَوُالصّلت هَروى روایت کرده است که در جمعه آخر ماه شعبان به خدمت حضرت امام رضا (علیه السلام) رفتم ؛ حضرت فرمود که اى ابوالصَّلْت اکثَر ماه شعبان رفت و این جمعه آخر آن است پس تدارک و تلافى کن در آن چه از این ماه مانده است تقصیرهایى را که در ایّام گذشته این ماه کرده اى و بر تو باد که رُو آورى بر آنچه نافع است براى تو و دعا و استغفار بسیار کن و تلاوت قرآن مجید بسیار کن و توبه کن به سوى خدا از گناهان خود تا آنکه چون ماه مبارک درآید خالص گردانیده باشى خود را براى خدا و مگذار در گردن خود امانت و حق کسى را مگر آنکه ادا کنى و مگذار در دل خود کینه کسى را مگر آنکه بیرون کنى و مگذار گناهى را که مى کرده اى مگر آنکه ترک کنى و از خدا بترس و توکّل کن بر خدا در پنهان و آشکار امور خود و هر که بر خدا توکّل کند خدا بس است او را و بسیار بخوان در بقیّه این ماه این دعا را :

اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا فیما مَضى مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فیما بَقِىَ مِنْهُ

بدرستى که حقّ تعالى در این ماه آزاد مى گرداند بندهاى بسیار از آتش جهنّم براى حرمت ماه مبارک رمضان و شیخ از حارث بن مُغَیْرَه نَضْرى روایت کرده که حضرت صادق (علیه السلام) مى خواند در شب آخر شعبان و شب اوّل ماه رمضان :

اَللّهُمَّ اِنَّ هذَا الشَّهْرَ الْمُبارَکَ الَّذى اُنْزِلَ فیهِ الْقُرآنُ وَ جُعِلَ هُدىً لِلنّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَالْفُرْقانِ قَدْ حَضَرَ فَسَلِّمْنا فیهِ وَ سَلِّمْهُ لَنا وَ تَسَلَّمْهُ مِنّا فى یُسْرٍ مِنْکَ وَ عافِیَةٍ یا مَنْ اَخَذَ الْقَلیلَ وَ شَکَرَ الْکَثیرَ اِقْبَلْ مِنِّى الْیَسیرَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ اَنْ تَجْعَلَ لى اِلى کُلِّ خَیْرٍ سَبیلاً وَ مِنْ کُلِّ ما لا تُحِبُّ مانِعاً یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ یا مَنْ عَفا عَنّى وَ عَمّا خَلَوْتُ بِهِ مِنَ السَّیِّئاتِ یا مَنْ لَمْ یُؤاخِذْنى بِارْتِکابِ الْمَعاصى عَفْوَکَ عَفْوَکَ عَفْوَکَ یاکَریمُ اِلهى وَ عَظْتَنى فَلَمْ اَتَّعِظْ وَ زَجَرْتَنى عَنْ مَحارِمِکَ فلَمْ اَنْزَجِرْ فَما عُذْرى فَاعْفُ عَنّى یا کَریمُ عَفْوَکَ عَفْوَکَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ الرّاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ وَالْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسابِ عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبدِکَ فَلْیَحْسُنِ التَّجاوُزُ مِنْ عِنْدِکَ یااَهْلَ التَّقْوى وَ یا اَهْلَ الْمَغْفِرَةِ عَفْوَکَ عَفْوَکَ اَللّهُمَّ اِنّى عَبْدُکَ بْنُ عَبْدِکَ بْنُ اَمَتِکَ ضَعیْفٌ فَقیرٌ اِلى رَحْمَتِکَ وَ اَنْتَ مُنْزِلُ الْغِنى والْبَرَکَةِ عَلَى الْعِبادِ قاهِرٌ مُقْتَدِرٌ اَحْصَیْتَ اَعمالَهُمْ وَ قَسَمْتَ اَرْزاقَهُمْ وَ جَعَلْتَهُمْ مُخْتَلِفَةً اَلْسِنَتُهُمْ وَ اَلْوانُهُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ وَ لا یَعْلَمُ الْعِبادُ عِلْمَکَ وَ لا یَقْدِرُ الْعِبادُ قَدْرَکَ وَکُلُّنا فَقیرٌ اِلى رَحْمَتِکَ فَلا تَصْرِفْ عَنّى وَجْهَکَ وَاجْعَلْنى مِنْ صالِحى خَلْقِکَ فِى الْعَمَلِ وَالاْمَلِ وَالْقَضاَّءِ وَالْقَدَرِ اَللّهُمَّ اَبْقِنى خَیْرَ الْبَقاَّءِ وَ اَفْنِنى خَیْرَ الْفَناَّءِ عَلى مُوالاةِ اَوْلِیاَّئِکَ وَ مُعاداةِ اَعْداَّئِکَ وَ الرَّغْبَةِ اِلَیْکَ وَ الرَّهْبَةِ مِنْکَ وَالْخُشُوعِ وَالْوَفاءِ وَالتَّسْلیمِ لَکَ وَالتَّصْدیقِ بِکِتابِکَ وَاتِّباعِ سُنَّةِ رَسُولِکَ اَللّهُمَّ ما کانَ فى قَلْبى مِنْ شَکٍّ اَوْ رَیْبَةٍ اَوْ جُحُودٍ اَوْ قُنُوطٍ اَوْ فَرَحٍ اَوْ بَذَخٍ اَوْ بَطَرٍ اَوْ خُیَلاَّءَ اَوْ رِیاَّءٍ اَوْ سُمْعَةٍ اَوْ شِقاقٍ اَوْ نِفاقٍ اَوْ کُفْرٍ اَوْ فُسُوقٍ اَوْ عِصْیانٍ اَوْ عَظَمَةٍ اَوْ شَىءٍ لا تُحِبُّ فَاَسْئَلُکَ یا رَبِّ اَنْ تُبَدِّلَنى مَکانَهُ ایماناً بِوَعْدِکَ وَ وَفآءً بِعَهْدِکَ وَ رِضاً بِقَضاَّئِکَ وَ زُهْداً فِى الدُّنْیا وَ رَغْبَةً فیما عِنْدَکَ وَ اَثَرَةً وَ طُمَاْنینَةً وَ تَوْبَةً نَصُوحاً اَسْئَلُکَ ذلِکَ یا رَبَّ الْعالَمینَ اِلهى اَنْتَ مِنْ حِلْمِکَ تُعْصى وَ مِنْ کَرَمِکَ وَ جُودِکَ تُطاعُ فَکَانَّکَ لَمْ تُعْصَ وَ اَنَا وَ مَنْ لَمْ یَعْصِکَ سُکّانُ اَرْضِکَ فَکُنْ عَلَیْنا بِالْفَضْلِ جَواداً وَ بِالْخَیْرِ عَوّاداً یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ وَ صَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ صَلوةً داَّئِمَةً لا تُحْصى وَ لا تُعَدُّ وَ لا یَقْدِرُقَدْرَها غَیْرُکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.

 نظر دهید »

معرفی کتاب کلثوم ننه

09 خرداد 1395 توسط الزهرا (س) نصر

یکی از معضلات جامعه زنان، چشم‌وهم‌چشمی و پیروی از خرافات رواج‌یافته در میان ایشان است. غالب ایشان بدون تأمل و اندکی تفکر و تنها به صرف فراگیربودن یک مسأله، آن را انجام می‌دهند و توجهی به زمینه‌های عقلی و شرعی آن ندارند. در مذمت و بیان معایب این نوع تبعیت، بارها و بارها در رسانه‌های مختلف صحبت شده است، اما شاید به خاطر نوع بیان و حالت موعظه‌گونی که داشته است، چندان اثربخش نبوده است.

در این میان، اقدام فرهنگی فاخری که توسط یکی از فضلا و علمای بزرگ صورت گرفته است، جای تأمل و بررسی دارد. مقام معظم رهبری در این‌باره می‌فرمایند: «مسأله ديگر، مبارزه‌ با خرافات است. در کنار ترويج و تبليغ معارف اصيل دينى و اسلام ناب، بايد با خرافات مبارزه کرد. کسانى دارند روزبه‌روز خرافات جديدى را وارد جامعه‌ ما مى‌کنند. مبارزه با خرافات را بايد جدى بگيريد. اين روش علماى ما بوده. مرحوم آقا جمال خوانسارى، عالم معروف، مُحشىّ شرح لمعه -که حاشيه‌هاى او را در حواشى شرح لمعه‌هاى قديم ديده‌ايد. نمى‌دانم حالا هم چاپ مى‌شود يا نه. پسر مرحوم آقا حسين خوانسارى (که پدر و پسر از علما و برجستگان تاريخ روحانيت شيعه‌اند) - سيصد سال پيش براى اين‌که خرافات را برملا کند، کتابى به نام «کلثوم ننه» را نوشت، که الان هست. بنده چاپ‌هاى قديمش را داشتم و اخيراً هم ديدم مجدداً چاپ شده است، که چاپ جديدش را هم براى من آوردند. ايشان با زبان طنز، معروف‌ترين خرافات زمان خودش را به زبان فتواى فقهاى زنان درآورده و مى‌گويد زنان پنج فقيه بزرگ دارند! يکى‌اش، کلثوم ننه است! يکى، دده بزم‌آراست! يکى، بى‌بى‌شاه زينب است! يکى، فلان است. آن وقت از قول اين‌ها مثلاً در باب محرم و نامحرم، در باب طهارت و نجاست و در باب انواع و اقسام چيزها، مطالبى را نقل مى‌کند. يعنى عالم دينى به اين چيزها مى‌پردازد» (بیانات در دیدار روحانیون استان سمنان: 1385/08/17).

ادامه »

 نظر دهید »

اعمال شب نیمه شعبان

01 خرداد 1395 توسط الزهرا (س) نصر

شب نیمه شعبان

شب بسیار مبارکى است از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام روایتست که از حضرت امام محمّد باقرعلیه السلام سؤ ال شد از فضل شب نیمه شعبان فرمود آن شب افضل شبها است بعد از لیلة القدر در آن شب عطا مى فرمایدخداوند به بندگان فضل خود را و مى آمرزد ایشان را به مَنّ و کَرَم خویش پس سعى وکوشش کنید در تقرّب جستن به سوى خداى تعالى در آن شب پس بدرستى که آن شبى است که خدا قسم یاد فرموده به ذات مقدّس خود که دست خالى برنگرداند سائلى را از درگاه خودمادامى که سؤ ال نکند معصیت را و آن شب آن شبى است که قرار داده حَقّ تعالى آن رااز براى ما به مقابل آنکه قرار داده شب قدر را براى پیغمبر ماصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله پس کوشش کنید در دُعا و ثنا بر خداى تعالى ((الخبر)) و از جمله برکات این شب مبارک آنست که ولادت با سعادت حضرت سلطان عصر امام زمان ارواحُنا لَهُ الفداء در سحر این شب سنه دویست و پنجاه و پنج در سُرَّ مَنْ رَاى واقع شده و باعث مزید شرافت این لَیْله مبارکه شده و از براى این شب چند عملست:
اوّل: غسل است که باعث تخفیف گناهان مى شود.
دوّم: احیاءاین شب است به نماز و دعاء واستغفار چنانچه امام زین العابدین علیه السلام مى کردند و در روایتست که هر که احیادارد این شب را نمیرد دل اودر روزى که دلها بمیرند.
سوّم: زیارت حضرت امام حسین علیه السلام استکه افضل اعمال این شب و باعث آمرزش ‍ گناهانست و هر که خواهد با او مصافحه کند روح صد و بیست و چهار هزار پیغمبر زیارت کند آن جناب را در این شب و اَقَلِّ زیارت آنحضرت آن است که به بامى برآید و به جانب راست و چپ نظر کند پس سر به جانب آسمان کندپس زیارت کند آن حضرت را به این کلمات ((اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُاللّهِ وَ بَرَکاتُهُ)) و هرکس در هر کجا باشد درهر وقت که آن حضرت را به این کیفیّت زیارت کند امید است که ثواب حجّ وعُمره براىاونوشته شود وما زیارت مخصوصه این شب را در باب زیارات ذکر خواهیم نمود انشاءاللّه تعالى.
چهارم: خواندن این دعا که شیخ و سیّد نقلکرده اند و به منزله زیارت امام زمان صلوات الله و سلامُه عَلَیْهِ است :
اَللّهُمَّ بِحَقِّ لَیْلَتِنا [هذِهِ] وَمَوْلُودِها وَحُجَّتِکَ وَمَوْعُودِهَا الَّتى قَرَنْتَ اِلى فَضْلِها فَضْلاً فَتَمَّتْ کَلِمَتُکَ صِدْقاً وَعَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِکَ وَلا مُعَقِّبَ لاِیاتِکَ نُورُکَالْمُتَاَلِّقُ وَضِیاَّؤُکَ الْمُشْرِقُ وَالْعَلَمُ النُّورُ فى طَخْیاَّءِ الدَّیْجُورِالْغائِبُ الْمَسْتُورُ جَلَّ مَوْلِدُهُ وَکَرُمَ مَحْتِدُهُ وَالْمَلاَّئِکَةُشُهَّدُهُ وَاللّهُ ن اصِرُهُ وَمُؤَیِّدُهُ اِذا آنَ میعادُهُ وَالْمَلاَّئِکَةُ اَمْد ادُهُ سَیْفُ اللّهِ الَّذى لا یَنْبوُ وَنُورُهُ الَّذى لا یَخْبوُ وَ ذوُالْحِلْمِ الَّذى لا یَصْبوُا مَدارُالَّدهْرِ وَنَوامیسُ الْعَصْرِ وَوُلاةُ الاْمْرِ وَالْمُنَزَّلُ عَلَیْهِمْ مایَتَنَزَّلُ فى لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَاَصْحابُ الْحَشْرِ وَالنَّشْرِ تَراجِمَةُ وَحْیِهِ وَوُلاةُاَمْرِهِ وَنَهْیِهِ اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى خاتِمِهْم وَقآئِمِهِمُ الْمَسْتُورِ عَنْعَوالِمِهِمْ اَللّهُمَّ وَاَدْرِکَ بِنا اءَیّامَهُ وَظُهُورَهُ وَقِیامَهُ وَاجْعَلْنا مِنْ اَنْصارِهِ وَاقْرِنْ ثارَنا بِثارِهِ وَاکْتُبْنا فى اَعْوانِهِ وَخُلَصاَّئِهِ وَاَحْیِنا فى دَوْلَتِهِ ناعِمینَ وَبِصُحْبَتِهِ غانِمینَ وَبِحَقِّهِ قآئِمینَ وَمِنَ السُّوَّءِ سالِمینَ یااَرْحَمَ الرّاحِمینَ وَالْحَمْدُلِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَصَلَواتُهُ عَلى سَیِّدِنامُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیّینَ وَالْمُرْسَلینَ وَعَلى اَهْلِ بَیْتِهِ الصّادِقین َوَعِتْرَتِهَ النّاطِقینَ وَالْعَنْ جَمیعَ الظّالِمینَ واحْکُمْ بَیْنَنا وَبَیْنَهُمْ یااَحْکَمَ الْحاکِمینَ.
پنجم:شیخ روایتکرده از اسماعیل بن فضل هاشمى که گفت تعلیم کرد مرا حضرت صادق علیه السلام این دعارا که بخوانم آنرا در شب نیمه شعبان :
اَللّهُمَّ اَنْتَ الْحَىُّ الْقَیُّومُ الْعَلِىُّ الْعَظیمُ الْخالِقُ الرّازِقُ الْمُحْیِى الْمُمیتُ الْبَدىَّءُ الْبَدیعُ لَکَ الْجَلالُ وَلَکَ الْفَضْلُ وَلَکَ الْحَمْدُ وَلَکَ الْمَنُّوَلَکَ الْجُودُ وَلَکَ الْکَرَمُ وَلَکَ الاْمْرُ وَلَکَ الْمَجْدُ وَلَکَ الْشُّکْرُ وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ یا واحِدُ یا اَحَدُ یا صَمَدُ یا مَنْ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ ما اَهَمَّنى وَاقْضِ دَیْنى وَوَسِّعْ عَلَىَّ فى رِزْقى فَاِنَّکَ فى هذِهِ اللَّیْلَةِ کُلَّ اَمْرٍ حَکیمٍ تَفْرُقُ وَمَنْ تَشاَّءُ مِنْ خَلْقِکَ تَرْزُقُ فَارْزُقْنى وَاَنْتَ خَیْرُ الرّازِقینَ فَاِنَّکَ قُلْتَ وَاَنْتَ خَیْرُ الْقاَّئِلینَ النّاطِقینَ وَاسْئَلوُا اللّهَ مِنْ فَضْلِهِ فَمِنْ فَضْلِکَ اَسْئَلُ وَاِیّاکَ قَصَدْتُ وَابْنِ نَبِیِّکَ اعْتَمَدْتُ وَلَکَ رَجَوْتُ فَارْحَمْنى یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
ششم : بخواند این دعا را که حضرت رسول صلى الله علیه و آله دراین شب مى خواندند :
اَللّهُمَّ اقْسِمْ لَنا مِنْ خَشْیَتِکَ ما یَحُولُ بَیْنَنا وَبَیْنَ مَعْصِیَتِکَ وَمِنْ طاعَتِکَ ما تُبَلِّغُنا بِهِ رِضْوانَکَ وَمِنَ الْیَقینِ ما یَهُونُ عَلَیْنا بِهِ مُصیباتُ الدُّنْیا اَللّهُمَّ اَمْتِعْنا بِاَسْماعِناوَاَبْصارِنا وَقُوَّتِنا ما اَحْیَیْتَنا وَاجْعَلْهُ الْوارِثَ مِنّا وَاجْعَلْ ثارَناعَلى مَنْ ظَلَمَنا وَانْصُرنا عَلى مَنْ عادانا وَلا تَجْعَلْ مُصیبَتَنا فى دینِنا وَلاتَجْعَلِ الدُّنْیا اَکْبَرَ هَمِّنا وَلا مَبْلَغَ عِلْمِنا وَلا تُسَلِّطْ عَلَیْنامَنْ لا یَرْحَمُنا بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
و این دعاى جامع کاملى است و خواندن آن در اوقات دیگر نیز غنیمت است و از عوالى اللئالى نقل شده که حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله همیشه این دعا را مى خواندند.
هفتم: بخواند صلوات هر روز را که در وقت زوال مى خواند.
هشتم: بخواند دعاى کمیل را که ورودش ‍ در این شبست و در باب اوّل گذشت .
نهم: آنکه هر یک از سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُلِلّهِ وَاللّهُ اَکْبَرُ وَلااِلهَ اِلا اللّهُ را صد مرتبه بگوید تا خداوند تعالى گناهان گذشته او را بیامرزد وبرآورد حاجتهاى دنیا و آخرت او را .
دهم: شیخ در مصباح روایت کرده از ابویحیى در ضمن خبرى در فضیلت شب نیمه شعبان که گفت گفتم به مولاى خودم حضرت صادق علیه السلام که بهترین دعاها در این شب کداماست فرمود هر گاه به جا آوردى نماز عشا را پس دو رکعت نمازگذار بخوان در رکعت اوّل حمد و سُوره جحد که قُلْ یا اَیُّهَا الْکافِروُنَ باشد و بخوان در رکعت دویّم حمدو سوره توحید که قُلْ هُوَاللّهُ اَحَدٌ است پس چون سلام دادى بگو سُبْحانَ اللّهِ سى و سه مرتبه و اَلْحَمْدُلِلّهِ سى و سه مرتبه و اللّهُ اَکْبَرُ سى و چهار مرتبه پس بگو:
یا مَنْ اِلَیْهِ مَلْجَاءُ الْعِبادِ فِى الْمُهِمّاتِ وَاِلَیْهِ یَفْزَعُ الْخَلْقُ فىِ الْمُلِمّاتِ یا عالِمَ الْجَهْرِ وَالْخَفِیّاتِ وَ یا مَنْ لا تَخْفى عَلَیْهِ خَواطِرُالاْوْهامِ وَتَصَرُّفُ الْخَطَراتِ یا رَبَّ الْخَلایِقِ وَالْبَرِیّاتِ یا مَنْ بِیَدِهِ مَلَکُوتُ الاْرَضینَ وَالسَّمواتِ اَنْتَ اللّهُ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ اَمُتُّ اِلَیْ بِلا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ فَیا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ اجْعَلْنى فى هِذِهِ اللَّیْلَةِ مِمَّنْ نَظَرْتَ اِلَیْهِ الا انت )) فَرَحِمْتَهُ وَسَمِعْتَ دُعاَّئَهُ فَاَجَبْتَهُ وَعَلِمْتَ اسْتِقالَتَهُ فَاَقَلْتَهُ وَتَجاوَزْتَ عَنْ سالِفِ خَطیئَتِهِ وَعَظیمِ جَریرَتِهِ فَقَدِ اسْتَجَرْتُبِکَ مِنْ ذُنُوبى وَلَجَاْتُ اِلَیْکَ فى سَتْرِ عُیُوبى اَللّهُمَّ فَجُدْ عَلَىَّبِکَرَمِکَ وَفَضْلِکَ وَاحْطُطْ خَطایاىَ بِحِلْمِکَ وَعَفْوِکَ وَتَغَمَّدْنى فى هذِهِ اللَّیْلَةِ بِسابِغِ کَرامَتِکَ وَاجْعَلْنى فیها مِنْ اَوْلِیاَّئِکَ الَّذینَ اجْتَبَیْتَهُمْ لِطاعَتِکَ وَاخْتَرْتَهُمْ لِعِبادَتِکَ وَجَعَلْتَهُمْ خالِصَتَکَ وَصِفْوَتَکَ اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِمَّنْ سَعَدَ جَدُّهُ وَتَوَفَّرَ مِنَ الْخَیْراتِ حَظُّهُ وَاجْعَلْنى مِمَّنْ سَلِمَ فَنَعِمَ وَفازَ فَغَنِمَ وَاکْفِنى شَرَّ ما اَسْلَفْتُ وَاعْصِمْنى مِنَ الاِْزدِیادِ فى مَعْصِیَتکَ وَحَبِّبْ اِلَىَّ طاعَتَکَ وَما یُقَرِّبُنى مِنْکَ وَیُزْلِفُنى عِنْدَکَ سَیِّدى اِلَیْکَ یَلْجَاءُ الْهارِبُ وَمِنْکَ یَلْتَمِسُ الطّالِبُ وَعَلى کَرَمِکَ یُعَوِّلُ الْمُسْتَقیلُ التّائِبُ اَدَّبْتَ عِبادَکَ بالتَّکَرُّمِ وَاَنْتَاَکْرَمُ الاْکْرَمینَ وَاَمَرْتَ بِالْعَفْوِ عِبادَکَ وَاَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ اَللّهُمَّ فَلا تَحْرِمْنى ما رَجَوْتُ مِنْ کَرَمِکَ وَلا تُؤْیِسْنى مِنْ سابِغِ نِعَمِکَ وَلا تُخَیِّبْنى مِنْ جَزیلِ قِسَمِکَ فى هذِهِ اللَّیْلَةِ لاِهْلِ طاعَتِکَ وَاجْعَلْنى فى جُنَّةٍمِنْ شِرارِ بَرِیَّتِکَ رَبِّ اِنْ لَمْ اَکُنْ مِنْ اَهْلِ ذلِکَ فَاَنْتَ اَهْل ُالْکَرَمِ وَالْعَفْوِ وَالْمَغْفِرَةِ وَجُدْ عَلَىَّ بِما اَنْتَ اَهْلُهُ لا بِما اَسْتَحِقُّهُ فَقَدْ حَسُنَ ظَنّى بِکَ وَتَحَقَّقَ رَجاَّئى لَکَ وَعَلِقَتْ نَفْسى بِکَرَمِکَ فَاَنْتَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ وَاَکْرَمُ الاْکْرَمینَ اَللّهُمَّ وَاخْصُصْنى مِنْ کَرَمِکَ بِجَزیلِ قِسَمِکَ وَاَعُوذُ بِعَفْوِکَ مِنْ عُقُوبَتِکَ وَاغْفِر لِىَ الَّذنْبَ الَّذى یَحْبِسُ عَلَىَّ الْخُلُقَ وَیُضَیِّقُ عَلىَّ الرِّزْقَ حَتّى اَقُومَ بِصالِحِ رِضاکَ وَاَنْعَمَ بِجَزیلِ عَطاَّئِکَ وَاَسْعَدَ بِسابِغِ نَعْماَّئِکَ فَقَدْ لُذْتُ بِحَرَمِکَ وَتَعَرَّضْتُ لِکَرَمِکَ وَاسْتَعَذْتُ بِعَفْوِکَ مِنْ عُقُوبَتِکَ وَبِحِلْمِکَ مِنْ غَضَبِکَ فَجُدْ بِما سَئَلْتُکَ وَاَنِلْ مَا الْتَمَسْتُ مِنْکَ اَسْئَلُکَ بِکَ لا بِشَىءٍ هُوَ اَعْظَمُ مِنْکَ.
پس به سجده مى روى و مى گوئى یا رَبِّ بیست مرتبه یااَللّهُ هفت مرتبه لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ هفت مرتبه ما شآءَ اللّهُ ده مرتبه لا قُوّةَ اِلاّ بِاللّهِ ده مرتبه پس صلوات مى فرستى بر پیغمبر و آلاوعَلیهمُ السلام و مى خواهى از خدا حاجت خود را پس قسم به خدا که اگر حاجت بخواهى بسبب این عمل به عدد قطرات باران هر آینه برساند به تو خداوند عَزَّوَجَلَّ آن حاجتها را بکَرَم عَمیم وفَضْل جَسیمِ خود .
یازدهم: شیخ طوسى و کفعمى فرموده اندکه بخواند دراین شب :
اِلهى تَعَرَّضَ لَکَ فى هذَا اللَّیْلِ الْمُتَعَرِّضُونَ وَقَصَدَکَ الْقاصِدُونَ وَاَمَّلَ فَضْلَکَ وَمَعْرُوفَکَ الطّالِبُونَ وَلَکَفى هذَا اللّیْلِ نَفَحاتٌ وَجَواَّئِزُ وَعَطایا وَمَواهِبُ تَمُنُّ بِها عَلىمَنْ تَشاَّءُ مِنْ عِبادِکَ وَتَمْنَعُها مَنْ لَمْ تَسْبِقْ لَهُ الْعِنایَةُ مِنْکَ وَهااَنَا ذا عُبَیْدُکَ الْفَقیرُ اِلَیْکَ الْمُؤَمِّلُ فَضْلَکَ وَمَعْرُوفَکَ فَاِنْ کُنْتَ یامَولاىَ تَفَضَّلْتَ فى هذِهِ اللَّیْلَةِ عَلى اَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ وَعُدْتَ عَلَیْهِ بِعائِدَةٍمِنْ عَطْفِکَ
فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ الْخَیِّرینَ الْفاضِلینَ وَجُدْ عَلَىَّ بِطَولِکَ وَمَعْرُوفِکَ یا رَبَّ الْعالَمی نَوَصَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍخاتَمِ النَّبیّینَ وَ الِهِ الطّاهِرینَ وَسَلَّمَ تَسْلیماًاِنَّ اللّهَ حَمیدٌ مَجیدٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوکَ کَما اَمَرْتَ فَاسْتَجِبْ لى کَما وَعَدْتَاِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمیعادَ.
و این دعائیست که در سحرها در عقب نماز شفع خواندهمى شود .
دوازدهم: بخواند بعد از هر دو رکعت از نماز شب و شفع و بعد از دعاهاى وِتْردعاهائى را که شیخ و سیّد نقل کرده اند .
سیزدهم : بجا آورد سجده ها و دعاهایى را که از رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِیه ِوَاله روایت شده از جمله روایتى است که شیخ از حَمّاد بن عیسى از اَبانِ بنِ تَغْلب روایت کرده که گفت حضرت صادق علیه السلام فرمودند شب نیمه شعبانى داخل شد و بودرسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله در آن شب نزد عایشه همین که نصف شب شد برخاست رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله از رختخواب خود براى عبادت پس چون بیدار شدعایشه یافت که پیغمبرصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله بیرون رفته از رختخواب او و داخلشد بر او آنچه که فرو گیرد زنها را یعنى غیرت و گمان کرد که آن حضرت رفته پیش بعض زنهاى خود پس برخاست و پیچید بر خود شَمْله یعنى چادر خود را و قسم به خدا که شَمْله او از ابریشم و کتان و پنبه نبود ولکن تار آن مو و پُود آن از کُرکهاى شتربود و جستجو مى کرد رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله را در حجره هاى زنهاىدیگرش حجره به حجره پس در این بین که در جستجوى آن حضرت بود به ناگاه نظرش افتاد بررسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله که در سجده است مثل جامه اى که چسبیده شده بر روى زمین پس نزدیک آن حضرت شد شنید که مى گوید در سجده خود :
سَجَدَ لَکَ سَوادى وَخَیالى وَآمَنَ بِکَ فؤ ادى هذِهِ یَداىَوَماجَنَیْتُهُ عَلى نَفْسى یا عَظیمُ [عَظیماً] تُرْجى لِکُلِّ عَظیمٍ اِغْفِرْ لِىَ الْعَظیمَ فَاِنَّهُ لایَغْفِرُ الذَّنْبَ الْعَظیمَ اِلا الرَّبُّ الْعَظیمُ اَعُوذُ بُنُورِ وَجْهِکَ الَّذى اَضائَتْ لَهُ السَّمواتُ وَالاْرَضُونَ وَانْکَشَفَتْ لَهُ الظُّلُماتُ وَصَلَحَ عَلْیْهِ اَمرُالاْوَّلینَ وَالاْخِرینَ مِنْ فُجاءَةِ نَقِمَتِکَ وَمِنْ تَحْویلِ عافِیَتِکَ وَمِنْزَوالِ نِعْمَتِکَ اَللّهُمَّ ارْزُقْنى قَلْباً تَقِیّاً نَقِیّاً وَمِنَ الشِّرْکِبَریئاً لا کافِراً ولا شَقِیّاً عَفَّرْتُ وَجْهى فِى التُّرابِ وَحُقَّ لى اَنْ اَسْجُدَ لَکَ.
پس همین که خواست رسول خدا صلى الله علیه و آله برگردد شتافت عایشه به سوى رختخواب خود پس رسولخداصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله آمد به رختخواب او و شنید که نفس ‍ بلند مى زندفرمود چیست این نفس بلند آیا نداسته اى که چه شبى است امشب این شب نیمه شعبان استکه در آن قسمت مى شود روزیها و در آن نوشته مى شود اَجَلْها و در آن نوشته مى شودروندگان به حج و بدرستى که خداى تعالى مى آمرزد در این شب از خلق خود بیشتر از عددموهاى بُزهاى قبیله کَلْب و مى فرستد خداى تعالى ملائکه خود را از جانب آسمان به سوى زمین در مکه .
چهاردهم: نماز جناب جعفر را به جا آورد چنانکه شیخ از حضرت امام رضاعلیه السلام روایت کرده .
پانزدهم: بجا آورد نمازهاى این شب را و آن بسیار است از جمله نمازیست که روایتکرده ابویحیى صَنْعانى از حضرت باقر و صادق عَلیهِماالسَّلام و هم روایت کرده انداز آن دو بزرگوار سى نفر از کسانى که وثوق و اعتماد است به ایشان که آن دو بزرگوارفرمودندکه هرگاه شب نیمه شعبان شد پس بجا آور چهار رکعت نماز، بخوان در هر رکعت حمدو قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ صد مرتبه پس چون فارغ شدى بگو :
اَللّهُمَّ اِنّى اِلَیْکَ فَقیرٌ وَمِنْ عَذاِبکَ خائِفٌ مُسْتَجیرٌ اَللّهُمَّ لا تُبَدِّلْ اِسْمى وَلا تُغَیِّرْجِسْمى وَلاتَجْهَدْ بَلاَّئى وَلا تُشْمِتْ بى اَعْداَّئى اَعُوذُ بِعَفْوِکَ مِنْ عِقابِکَ وَاَعُوذُ بِرَحْمَتِکَ مِنْ عَذابِکَ وَاَعُوذُ بِرِضاکَ مِنْ سَخَطِکَ وَاَعُوذُبِکَ مِنْکَ جَلَّ ثَناَّؤُکَ اَنْتَ کَما اَثْنَیْتَ عَلى نَفْسِکَ وَفَوْقَ مایَقُولُ الْقآئِلُونَ
و بدان که فضیلت بسیار وارد شده براى خواندن صد رکعت نماز در این شب در هر رکعتى یک مرتبه حمد و ده مرتبه توحید و گذشت در ماه رجب دستورالعمل شش رکعت نماز در این شب بحمد و یَّس و تَبارَکَ و توحید .
روز نیمه شعبان
عید مولود شریف امام دوازدهم مَوْلانا وَاِمامُنا الْمَهْدِىُّ حضرت حجّة بنالحسن صاحبُ الزَّمان صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ است :
وَیُسْتَحَبُّ زِیارَتُهُ علیه السلام فى کُلِّ زَمانٍ وَمَکانٍ وَالدُّعآءُبِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ عِنْدَ زِیارَتِهِ وَتَتَاَکَّدُ زِیارَتُهُ فِى السِّرْدابِ بِسُرَّمَنْ رَاىوَهُوَالْمُتَیَقَّنُ ظُهُورُهُ وَتَمَلُّکُهُ وَاَنَّهُ یَمْلاَُ الاْرْضَ قِسْطا وَعَدْلا کَما مُلِئَتْ ظُلْما وَجَوْرا

 نظر دهید »

استفتا در باره اهدا تخمک

21 فروردین 1395 توسط الزهرا (س) نصر

نكاح موقت فيمابين صاحب اسپرم و خانم اهداكننده تخمك از نظر شرعي ضرورت دارد يا خير؟
در استفتایی در پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله العظمی جوادی آملی در سؤالی آمده است:

نظر به اينكه جهت درمان ناباروري به روش عمل IVF (لقاح مصنوعي) در مواردي كه زوجه تخمك فعال ندارد, از تخمك خانم‌هاي بيوه و مطلقه به عنوان اهداكننده استفاده مي‌نمايد. لذا طبق روال بيمارستان قبل از انجام عمل IVF صيغه نكاح موقت فيمابين خانم اهداكننده تخمك و همسر خانم بارور جاري مي‌شود كه اين امر در موارد متعدد باعث بروز مشكلات و اختلافات خانوادگي گرديده است.

لذا خواهشمند است مقرر فرماييد كه آيا جاري شدن صيغه نكاح موقت فيمابين صاحب اسپرم و خانم اهداكننده تخمك از نظر شرعي ضرورت دارد يا خير؟ لازم به ذكر است براي انجام لقاح مصنوعي نياز به برقراري هيچ‌گونه تماس جسمي و جنسي بين اهداكننده تخمك و صاحب اسپرم نيست و لقاح در محيط آزمايشگاهي صورت مي‌گيرد.

آیت‌الله جوادی آملی پاسخ داده است:

1. اجراي عقد نكاح موقّت در صورت عدم تماس جسمي و جنسي لازم نيست.
2. در صورت عدم ترتّب آثار سوء خانوادگي يا اجتماعي احتياط مستحب اجراي عقد است.

 نظر دهید »

معرفی کتاب؛ خانواده در قرن بیست‌ویکم

03 فروردین 1395 توسط الزهرا (س) نصر

خانواده در قرن بیست‌ویکم
نویسنده: دکتر محمدمهدی لبیبی
انتشارات: علم
سال انتشار: 1393

در مقدمه، نویسنده هدف خود از نوشتن کتاب را معرفی جامعه‌شناسان ایرانی و غربی بیان می‌کند. به‌طورکلی در این کتاب به معرفی آرا و اندیشه‌های دوازده نفر، شامل شش جامعه‌شناس ایرانی؛ یعنی محمدتقی آزادارمکی، باقر ساروخانی، و سهیلا صادقی‌فسایی، خدیجه سفیری، شهلا اعزازی و شهلا باقری و شش جامعه‌شناس غربی؛ شامل آنتونی گیدنز، دیوید چیل، الیزابت بک‌گرنسهایم، ریتا والینوا، اریک وایدمر و اولریک زارتلر، پرداخته شده است.

اولین جامعه‌شناس ایرانی، محمدتقی آزادارمکی است. آزادارمکی معتقد است مسئله‌ای که در جامعه ایران مهم است، رابطه علم و دین، علم دینی و علم غیردینی و علم بومی‌ و جامعه‌شناسی است که بتواند به جامعه ایرانی کمک کند. در مورد خانواده و تحولات آن نیز او عقیده دارد نمی‌توان در مورد چیستی خانواده ایرانی پاسخ معینی داد؛ چون با یک نوع از خانواده ایرانی روبه‌رو نیستیم.

آزادارمکی در تبیین نظری نهاد خانواده در ایران معتقد است که نهاد خانواده، در کنار نهاد دین و دولت، از گذشته و تاکنون سازنده جامعه ایرانی بوده است. با وجود توسعه نهادی از آغاز قرن بیستم، این سه نهاد همچنان شکل‌دهنده ساختار و روابط اجتماعی ایران هستند. او در ادامه، بر این اعتقاد است که هر نوع تغییری در جامعه ایرانی ریشه در خانواده دارد. اصلی‌ترین تغییرات در نظام اجتماعی ایران، با واسطه خانواده محقق شده، یا این‌که جهت‌گیری آن معطوف به خانواده بوده است. فرد ایرانی دور از سیاست خانه‌نشین است، تا کافه‌نشین؛ از این نظر، حزب و اجتماع سیاسی نیز در حول و حوش خانواده سامان می‌یابد؛ به عبارت دیگر، پاتوق ایرانی نیز بسیار خانواده‌مدار و خانواده‌گراست؛ همان‌طور که حزب ایرانی خانواده‌مدار و خانواده‌گراست. بررسی خانواده ایرانی بدون درک جامعه جدید، در قالب مفهوم »مدرنیته ایرانی» بی‌معناست (رک به: ص 27).

نویسنده در ادامه، بر این مسئله تاکید می‌کند که آزادارمکی انواع خانواده، کارکردهای خانواده و نظریه‌های جامعه‌شناسی خانواده را در قالب کلاسیک و جدید مطرح کرده است؛ دیدگاه‌های نظریاتی مانند نظریه تکاملی، مبادله، تقابل، کنش متقابل نمادین و کارکردگرایی توضیح داده شده و در ادامه، نویسنده به بیان بخشی از رویکردهای این جامعه‌شناس، ذیل عناوینی چون مطالعه خانواده، خانواده و جامعه ایرانی، چالش‌های خانواده ایرانی، فروپاشی خانواده، ازدواج و تشکیل خانواده، خانواده و انتخاب همسر، خانواده و خویشاوندی، خانواده و طلاق، خانواده و مناسبات خانوادگی، جنسیت و خانواده، خانواده و روابط پیش از ازدواج، می‌پردازد.

آزادارمکی معتقد است در جامعه‌شناسی بازاری و سالنی از هر امری سخن می‌رود و همه حضار نیز صاحب‌نظر و متخصص جلوه می‌کنند. این در حالی است که جامعه‌شناسان حرفه‌ای که امکان و اجازه اظهارنظر در مورد مسایل و پدیده‌های اجتماعی، از قبیل خانواده، را خواهند داشت، کسانی هستند که در این زمینه تخصص و توانایی داشته باشند و براساس روش‌ها و بینش‌های علمی ‌به بررسی تحولات اجتماعی بپردازند (رک به: ص 44).

لبیبی در ادامه به معرفی باقر ساروخانی پرداخته و تأکید می‌کند که ساروخانی معتقد است یکی از عوامل مهم تحول خانواده، پدیده اشتغال زنان است. به عقیدە او، گرایش زن به سوی اشتغال بیش از همه بر خانواده اثر می‌گذارد و روابط زن و شوهر و فرزندان را دگرگون می‌کند. ساروخانی در ادامه، ویژگی‌های خانواده در جهان امروز را توضیح می‌دهد و می‌گوید که این ویژگی‌ها شامل انفجار نقش‌ها؛ دولتی‌شدن؛ تکوین خانوادە تفردی؛ تکوین خانواده‌های اضطراری؛ و تحول پدیده طلاق است.

نویسنده در ادامه به معرفی سهیلا صادقی‌فسایی پرداخته و تأکید می‌کند که صادقی معتقد است اگرچه امروزه محیط دانشگاهی و برخی رشته‌های تحصیلی زنانه شده، اما حوزه اشتغال همچنان مردانه است؛ درحالی‌که زنان برای مشاغل کاملاً ایستا و کم‌درآمد فراخوانده می‌شوند، مردان جذب مشاغل پویا و پردرآمد می‌شوند. از نظر او، محدودیت‌های موجود در ساختار اجتماعی جامعه نسبت به زنان برای دستیابی به قدرت و ثروت، باعث شده است تا زنان رو به تحصیلات بیاورند و از این رهگذر و با کسب سرمایه فرهنگی بتوانند نقش بهتری ایفا کنند، اما همین موضوع نیز به تنهایی می‌تواند ساختار و هرم قدرت در خانواده ایرانی را متحول کند؛ به‌طوری‌که اینک خانواده‌های مشارکتی با فضایی دموکراتیک در جامعه ایران دیده می‌شود.

لبیبی در ادامه به معرفی خدیجه سفیری پرداخته و بر این امر تأکید دارد که سفیری معتقد است جامعه ایران، جامعه‌ای بین سنت و مدرنیته است؛ به این معنا که ما به ارزش‌های سنتی خود شک کرده‌ایم و در عین حال، در مقابل ارزش‌های جدید نیز مقاومت می‌کنیم. همچنین در معرفی نظرات شهلا اعزازی آمده است که او اشاره‌ای به تفاوت‌های جنسیتی در ایران دارد و سپس به ارایه مواردی از مشکلات کنونی و آینده خانوادە ایرانی مانند تغییر موقعیت کودکان در خانواده، تغییر در موقعیت جوانان، تغییر موقعیت زنان در خانواده، تغییر موقعیت مردان در خانواده، تغییر موقعیت سالمندان در خانواده، هزینه‌های مرتبط با ازدواج، تأخیر در ازدواج و تجرد دائمی، تغییرات در معیار ازدواج، کار بدون دستمزد، مادری، وظایف مراقبتی و رسیدگی، خانواده با دو فرد شاغل، طلاق، زنان سرپرست خانواده، بیکاری و تأثیر آن بر خانواده، کار کودکان، بی‌خانمانی، خشونت، همسرکشی، خودکشی و خودسوزی زنان، اعتیاد در خانواده و ایدز می‌پردازد.

این در حالی است که شهلا باقری نگاه انتقادی به جامعه‌شناسی دارد و معتقد است جامعه‌شناسان طرح کلی و منسجمی ‌از جامعه و انسان ارایه نمی‌دهند که قانع‌کننده باشد؛ به عبارتی، نقشه راه ندارند و مدام هریک می‌خواهند یک نقشه راه ارایه کنند و اسم آن را نظریه می‌گذارند و به جایی نمی‌رسند (ص 412).

کتاب در ادامه به معرفی آنتونی گیدنز پرداخته است. به عقیده گیدنز، دگرگونی‌های بزرگی در ساختار خانواده روی داده است که مهم‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از: تکریم فرزندان، تحول نقش‌های زن و شوهری، موقعیت در حال تغییر زنان و موازنه قدرت آن‌ها با مردان و در نهایت، ظهور دموکراسی عاطفی در خانواده که در آن تساوی، ارتباط و اعتماد وجود دارد. از نگاه گیدنز خانواده مدرن، خانواده‌ای است که در آن تساوی زن و مرد، رابطه ناب، اعتماد و عمل به شیوه دموکراتیک وجود دارد.

در دیدگاه لبیبی تأثیر دیوید چیل در جامعه‌شناسی خانواده انکارناپذیر است؛ زیرا او برای اولین‌بار به ویژگی‌های خانواده‌ها در دنیای حاضر، آن هم با نگاهی جامع و تقریباً بدون سوگیری، پرداخته است. در واقع، نگاه چیل توأم با پذیرش تنوع و تکثر و به‌ویژه گوناگونی فرهنگی است. همپنین الیزابت بک-گرنسهایم، دیگر جامعه‌شناس غربی، خانواده را در چارچوب دیگر تحولات اجتماعی مطالعه می‌کند و معتقد است جهان با شتاب روزافزون به سوی یکپارچه‌شدن پیش می‌رود؛ بنابراین خانواده نیز در این مجموعه تحولاتی گسترده را تجربه خواهد کرد و به قول او، در دنیای جهانی‌شده امروز، با خانواده‌هایی فراملیتی روبه‌رو هستیم و اگر نگاه را عمیق‌تر کنیم، حتی در درون جوامع نیز، نوعی ارتقای کیفی در کنار پراکندگی کمی ‌در خانواده‌ها مشاهده می‌شود.

ریتا والینوا معتقد است با وجود این‌که در تحقیقات جدید مباحثی چون شبکه‌های اجتماعی و سرمایه اجتماعی به عنوان مفاهیم اصلی در زمینه خانواده، به‌کار گرفته شده است، باز این تحقیقات پاره‌ای از ابعاد پنهان زندگی خانوادگی را نادیده گرفته‌اند و پویایی لازم را نیز ندارند. او در ادامه بیان می‌کند که امروزه باید خانواده را به عنوان یک پیکره یا یک ترکیب از عناصر متعدد بدانیم؛ عناصری که باعث می‌شود خانواده هسته‌ای در کانون قرار گیرد، اما فراتر از آن روابط متعدد دوستی و خویشاوندی، نقش‌های رسمی ‌و غیررسمی، همه‌وهمه، در شکل‌گیری نهاد خانواده مؤثر است.

در ادامه، نویسنده به معرفی اریک وایدمر می‌پردازد. او معتقد است خانواده از مرحله سنت به مدرنیته رسیده است، اما اینک شاهد دوران پسامدرنیته هستیم و باید ویژگی‌های خانواده در این عصر را مورد مطالعه قرار دهیم. به عقیده او، این تحولات به‌صورت یکسان در تمامی‌ جوامع رخ نداده است؛ به‌طوری‌که در بخش‌هایی از جهان، شاهد حضور قدرتمند خانواده‌های سنتی، در بخش‌های دیگر خانواده‌های مدرن و در نهایت، در بخش سوم شاهد شکل‌گیری خانواده‌هایی هستیم که باید آن‌ها را خانواده‌های تفردی و دوران پسامدرنیته نامید.

و در نهایت اریک وایدمر آخرین جامعه‌شناسی است که در کتاب مورد بررسی قرار می‌گیرد. این جامعه‌شناس طلاق را از مهم‌ترین موضوعات مرتبط با خانواده در دنیای امروز می‌داند. پدیده طلاق از دید او در لحظه اتفاق نمی‌افتد، بلکه فرآیندی است که در طول زمان شکل می‌گیرد. این فرآیند از پیچیدگی‌ها و نقاط آشکار و پنهان زیادی تشکیل شده است.

کتاب خانواده در قرن بیست‌ویکم در سال 1393 توسط انتشارات علم با قیمت 55000 تومان روانه بازار کتاب شد.



بقلم  محبوبی‌شریعت‌پناهی

 نظر دهید »

آداب مهمانی رفتن و مهمانی دادن در اسلام

29 اسفند 1394 توسط الزهرا (س) نصر

دیدن اقوام و دوستان و گذراندن لحظاتی با ایشان و درکنارشان، اگر دوستانه باشد و بی‌ریا، از بهترین لحظات زندگی است؛ اوقاتی که می‌توان از دغدغه کار و اضطراب مشکلات و… دور بود. این رسم اسلامی و ایرانی، چند سالی است که دیگر به شیرینی گذشته نیست و امروز و در زندگی پرهیاهوی ما، این لذت‌های ساده هم با اشتباهات و رسومات غلطی که خودمان به آن‌ها دامن زده‌ایم، آهسته‌آهسته، کم‌رنگ و کم‌رنگ‌تر شده و حتی شاید موجب ناراحتی و سختی برای باشد.

اشتباهات ما در مهمان‌داری و مهمان‌نوازی، این اتفاق قشنگ و دورهم‌بودن‌های خاطره‌انگیز را به دلهره‌آورترین برخوردها تبدیل کرده است. اتفاقی که برخلاف ذات نوروز و مهمانی رفتن و مهمانی دادن است. ازاین‌رو، مروری کوتاه و مختصر، بر دستورات و سفارشات اسلام در زمینه میزبانی، می‌تواند به ما بگوید که چه باید کرد و چگونه باید بود؛ تا هم خداپسندانه رفتار کرد و هم راحت بود و هم مهمان‌نواز.

1. مهمان‌‌نواز بودن
حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می‌فرمایند: «هرگاه خداوند بخواهد خير و خوبي به جمعيتي برساند، هديه‌اي به سوي آنان مي‌فرستد. سؤال شد منظور از هديه چيست؟ فرمودند آن هديه، مهمان است كه با روزي خود وارد مي‌شود و هنگام رفتن، گناهان آن خانواده را به همراه مي‌برد» (مستدرک‌الوسائل، ج16، ص258).

میزبان‌بودن، یعنی احترام و ارزش ویژه قائل‌شدن برای طرف مقابلی که حالا در جایگاه مهمان است. امام صادق علیه‌السلام در مورد مهمان‌داری می‌فرمایند: «یکی از نشانه‌های ایمان، خوش‌خلقی و مهمانی‌دادن است» (بحارالانوار، ج71، ص392).

زنگ خانه، با خبر قبلی یا بدون خبر که به صدا در می‌آید، یعنی مهمان آمده است. مهمان حبیب خداست، پس باید به پیشواز او رفت و از او استقبال کرد. رسول مهربانی‌ها می‌فرماید: «هنگام ملاقات و نخستين برخورد، سلام كنيد و دست بدهيد تا گناهانتان ريخته شود» (بحارالانوار، ج 74، ص 153).

مطمئناً لبخند و روی گشاده و بیان دوستانه ما، به معنی آمادگی ما برای پذیرش مهمان است و باعث می‌شود که مهمان احساس راحتی کند؛ این درست همان سیره‌ای است که در تعالیم دینی ما نیز بدان توجه داده شده است: «وقتی برای شما مهمانی رسید، در هنگام ورود او را در پیاده‌کردن زاد و توشه‌اش کمک کنید و وقتی خواست برگردد، به او کمک نکنید؛ چون این کار از پستی انسان است و زاد و توشه‌اش را آماده کنید که نوعی سخاوت است» (وسائل‌الشیعه، ج24، ص316- امام صادق علیه‌السلام).

هنگام رفتن هم خوب بدرقه‌کردن به معنای خوشحالی و رضایت از ساعاتی است که در کنار هم داشتیم. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌فرماید: «یکی از حقوق مهمان بر میزبان این است که همراه او برود، تا از منزل خارج گردد» (وسائل‌الشیعه، ج16، ص433).

2. پذیرایی شایسته
مسلم است که مهمان، برای پذیرایی‌شدن نیامده، اما اقتضای وظیفه میزبانی، پذیرایی شایسته از مهمان است. منظومه‌ای از خلقیات مانند حُسن برخورد و گرم گرفتن با مهمان، نشاندن او در بالاترین و بهترین جای مجلس، هم‌نشین‌شدن با او، سخت نگرفتن و راحت‌گذاشتن او، پذیرایی خوب و بدون فاصله و بدون واسطه از مهمان، از نشانه‌های احترام به مهمان است (تفسیرالکبیر، ج۲۸، ص210/ تبیان، ج9، ص387/ مجمع‌البیان، ج‌۹، ص‌۲۳۷).

سلمان فارسي مي‌گويد: خدمت پيامبر رسيدم؛ درحالي‌كه حضرت بر بالشي تكيه داده بود. پيامبر آن را به عنوان احترام به من داد و فرمود: «اي سلمان، هر مسلماني كه برادر مسلمانش بر او وارد شود و جهت احترام براي او بالشي بگذارد، خدا او را مي‌آمرزد» (مكارم‌الاخلاق، ص20).

برای مهمانی که دعوت شده است، باید سنگ تمام گذاشت؛ بدون سؤال از او میزبانی کرد و در بهترین مکان او را نشاند و به خوبی از او پذیرایی کرد. مهمان ناخوانده هم مورد احترام است و عزیز، ولی گفته شده که لزومی به تدارک زیاد نیست؛ مهمان ناخوانده، هم‌غذای صاحبخانه است و نیازی به تدارک ویژه و جداگانه برای او نیست. در روایات آمده است: «هرگاه بـرادرت ناخوانده بر تو وارد شد، همان غذايي كه در خانه داري برايش بياور و هرگاه او را دعوت كردي، در پذيرايي از او زحمت بكش» (محاسن برقی، ج2، ص179).

اما در هر حالت باید حواسمان باشد که مهمان، مهمان است و معذب از حضور؛ پس باید به او تعارف کنیم و در خوردن، پیش‌قدم شویم و تا وقتی او مشغول است، ما هم مشغول باشیم که احساس بدی پیدا نکند. امیرمؤمنان علیه‌السلام می‌فرمایند: «هركس دوست دارد خدا و رسولش او را دوست داشته باشند، با مهمانان خود غذا بخورد» (نهج البلاغه، خطبه176).

در سیره امام صادق علیه‌السلام نیز چنين بيان شده است كه ايشان پيش از همه، دست به غذا مي‌برد و شروع به غذاخوردن مي‌كرد و آخر از همه دست از غذا مي‌كشيد تا همه مهمانان غذاي كافي خورده باشند (كليني، 1388، ج 6، ص 285).

3. احترام به مهمان
باید احترام و خوشحالی‌مان از حضور مهمان را نشان دهیم. مثلاً کمترین کاری که در این باره می توانیم انجام دهیم اینست که حواسمان باشد مهمانی که در خانه ماست، عزیزی است که به دیدار ما آمده، و طبیعی است که سپردن کاری هر چند کوچک به او پسندیده نخواهد بود؛ باید از مهمان بخواهیم که بنشیند و خودمان با مشارکت همسر و فرزندان کارها را انجام دهیم؛ یا بگذاریم برای بعد از رفتن مهمان.

امام جعفرصادق علیه‌السلام می‌فرماید: «یکی از وظایف میزبان این است که مهمان را به کار نگیرد. به کار گرفتن مهمان، جفا و ظلم در حق اوست» (وسائل‌الشیعه، ج16، ص457).

در سیره امام رضا علیه‌السلام نقل شده است که روزی برای ایشان مهمان رسید. بعد از مدت زمانی چراغی که در آن‌جا روشن بود، خراب شد و نزدیک بود خاموش شود. مهمان دستش را دراز کرد تا آن را درست کند. امام علیه‌السلام ممانعت کرده و نگذاشتند مهمان این کار را بکند و خود چراغ را درست کرده و فرمودند: «ما قومی نیستیم که مهمانمان را به کار گیریم و از او کار بکشیم؛ به همین خاطر نگذاشتم تو چراغ را درست کنی» (وسائل‌الشیعه، ج16، ص457).

4. سخت نگیریم
اگر امروز رفت و آمدها کم شده، یکی از دلایلش سخت‌گرفتن برگزاری یک مهمانی است. پیداکردن بهانه برای دعوت از دوستان و آشنایان خیلی راحت است؛ به هر بهانه‌ای مثل عید پیش رو، تولد، سالگرد، مسافرت، حج، زیارت و… می‌توان میهمانی داد. رسول مهربانی‌ها می‌گوید: «مهمان، روزي خود را مي‌آورد و گناهان اهل خانه را مي‌برد» (بحارالانوار، ج72، ص461).

در این میان، مهم نحوه برگزاری این مهمانی‌هاست. اگر جایمان کوچک است و امکان برگزاری مهمانی را نداریم، می‌توانیم این کار را در حیاط یا پشت بام و یا حتی یک پارک مناسب برگزار کنیم؛ یا اگر شرایطش را نداریم نحوه پذیرایی را تغییر دهیم و زمان مهمانی را برای صرف غذا نگذاریم. پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می‌فرمایند: «هیچ‌‌کس نباید برای مهمانش، خود را به آن‌چه که در توانش نیست، به تکلف اندازد» (کنزالعمال، ح25876).

5. اسراف، نه!
باید حواسمان باشد که این پذیرایی‌ها، نباید رنگ و بوی خودنمایی به خود بگیرد؛ لزومی ندارد که ما خودمان را بيش از توان‌مان، به زحمت بیاندازیم.

شاید جای این داستان همین‌جا باشد که روزي مردي اميرمؤمنان علیه‌السلام را به مهماني دعوت كرد. حضرت به او فرمودند: دعوتت را مي‌پذيرم به شرط آن‌كه سه قول به من بدهي. آن مرد گفت: چه قولي؟ا يااميرمؤمنان! حضرت فرمودند: از بيرون خانه، چيزي براي من تهيه نكني، آن‌چه در خانه‌ات آماده داري از من دريغ نكني و به زن و فرزندانت اجحاف ننمايي. مرد گفت: قبول مي‌كنم اي اميرمؤمنان! و حضرت دعوت مرد را پذيرفتند (من لایحضرالفقیه، ج2، ص42).

در روایت دیگری از پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم آمده است: «هرکس به خاطر ریا و خودنمایی مهمانی بدهد، خداوند فردای قیامت از صدید جهنم به او می‌خوراند و آن غذا در درونش آتش می‌شود تا زمانی که قیامت تمام شود» (وسائل‌الشیعه، ج16، ص455).

6. همراهی با مهمان
مهمانی رفتن یا مهمان آمدن، یعنی این‌که می‌خواهیم ساعاتی را در کنار هم و با هم بگذرانیم. این به آن معناست که در زمان مهمانی باید حلقه بود و در کنار هم. سر در تلویزیون کردن و جواب کامنت‌های آمده در موبایل را دادن، بی‌احترامی آشکار به جمع است؛ پس در مدت زمان مهمانی: تلویزون ممنوع/ کتاب، موقتاً ممنوع/ گوشی‌های موبایل و تمام برنامه‌هایشان، به کنار؛ اصلاً زندگی بیرون از این جمع برای ساعاتی تعطیل. به جای این‌ها، صحبت کنید؛ از بی‌اهمیت‌ترین چیزها که شروع کنیم، کم‌کم صحبت گرم می‌شود و به جاهای خوبی خواهیم رسید.

7. بچه‌ها را فراموش نکنیم
آن‌چه در روایات به آن اشاره شده آن است که «هرگاه يكي از شما به مهماني و طعامي دعوت شديد، فرزند خود را همراه نبريد، اگر چنين كنيد، كاري ناروا و غاصبانه كرده‌ايد» (بحارالانوار، ج72، ص445). اما رسم بازدید نوروزی معمولاً بدون دعوت است و با همراهی بچه‌ها، در این میان نکاتی هست که با کمی درایت و خلاقیت می‌توان به کار بست؛ در میان شلوغی مهمانی نباید از بچه‌ها ‌غافل شویم، بچه‌های این روزگار آن‌قدر درگیر بازی‌های کامپیوتری و برنامه‌های این‌چنینی هستند که با هم بازی کردن را بلد نیستند. زمانی بگذاریم و کمی از بازی‌های دسته‌جمعی‌ای که بلدیم را به آن‌ها یاد بدهیم تا لذت با هم بازی کردن را تجربه کنند. بازی‌هایی مثل اسم، فامیل/ منچ/ تیله‌بازی/ گل یا پوچ و… .

 نظر دهید »

عشق زیر روسری

26 اسفند 1394 توسط الزهرا (س) نصر

دراز کشیده بودم روی تخت و همان طور که سرم را کرده بودم تو صفحات کتاب به همسر گفتم : «برام مداد بیار لطفا!» با تعجب نگاهم کرد که: تو زیر کتاب رمان هم خط می کشی؟ و من همه سطرهای خط کشیده شده کتاب را جلو چشمش ورق زدم: همه رمانا نه، بعضی رمانا.


سطرهایی که زیرش خط کشیده بودم، صرفا جنبه آموزشی نداشتند، یا توصیفات زیبایی نبودند، بیشترشان شاید روایت یک حس مشترک بود. مثل وقت هایی که کسی چیزی می گوید و آدم با ذوق پشت سرش تکرار می کند: دقیقا! دقیقا! خب، این حسی بود که من بعد خواندن خیلی از پاراگراف های «عشق زیر روسری» داشتم و در خواب هم نمی دیدم یک روز خیلی از دغدغه ها و افکار و عقاید و حتی خاطراتی که از پروسه خسته کننده پیدا کردن نیمه گمشده(!) دارم اینقدر شبیه یک دختر مسلمان متمول انگلیسی متولد لندن با رگ و ریشه آفریقای هندی باشد که حتی نمی دانم شیعه ست یا سنی.

نویسنده کتاب در «عشق زیر روسری» ماجرای خودش را با قضیه ازدواج می نویسد. از وقتی دختری نوزده ساله بود و علی بیست و چهارساله به عنوان اولین خواستگار وارد خانه شان شد تا نزدیکی های سی سالگی و بالاخره پیدا کردن نجم. در این بین از خودش، زندگی اش، اجدادش، دینش، آداب و رسوم کشورش، عادات مسلمانان اطرافش، نظرش نسبت به اتفاقات مختلف…. و همه این ها حرف می زند و اغلب این حرف ها با اینکه کتاب را کاملا از حالت داستانی بیرون آورده و خواننده را بی حوصله می کند، بیشتر وقت ها حرف های خوبی است که لذتی از جنس دیگر دارد. بیشتر از هرچیز دیگر درباره ازدواج می گوید. تحلیل و تجربه هایش از آدم های مختلف، شرایط مختلف، روش های مختلف همسریابی، معیارها و کلی چیز ضروری دیگر. درحدی که به عقیده من کتابش کاملا قابلیت معرفی شدن با عنوان یکی از کتاب های راهنمایی ازدواج برای مجردها را دارد. و با همه اختلاف های فرهنگی و قومی و ملیتی، من به ندرت مطلب اشتباه یا نادرستی در آن دیدم. شاید یکی از علت های ذوق زده شدنم هم همین بود. اینکه یکی دارد اینقدر خوب در این زمینه حرف می زند!

شلینا زهرا جان محمد، آدمی است که خوب فکر می کند، عقل قوی ای دارد، تحلیل هایش ریشه ای و دقیق است و اینطور که از کتاب برمی آید از همان نوزده سالگی تا حد زیادی تکلیفش با خودش روشن بوده، با این حال حدود یک دهه تب و تاب ازدواج و ملاقات با خواستگارهای مختلف، او را به پختگی تحسین برانگیزی می رساند. دیدگاهش نسبت به خدا، آدم ها، جهان طبیعت و حتی ازدواج تغییر می کند و در طول داستان خواننده همراه افکار و گفتگوهای درونی او در این تحولات بزرگ می شود.


«عشق زیر روسری» با همه خط کمرنگ داستانی اش که آن را از حالت رمان درآورده و شبیه اتوبیوگرافی یا همچین چیزی کرده بود، با هم برایم شیرین بود. بعد مدتها یک کتاب خوب خواندم و با اینکه کمتر حوصله منبر رفتن های طولانی بین داستان را دارم - چیزی که این کتاب مالامال از آن بود!- یک روز کامل بابت خواندنش مشعوف بودم. شاید بیشتر از خود داستان بابت حس های مشترکی که خواندم، حرف های خوب و نتیجه گیری های خوب تری که خواندم… و همه من را به این نتیجه رساند که در اولین فرصت باید این کتاب را به مجردهای اطرافم هدیه کنم!


بقلم صاد

 2 نظر

چرا مطلبی بگویم که ناراحت شوی؟!

15 اسفند 1394 توسط الزهرا (س) نصر

پیامبر مهربان ما :
هر کس خانواده اش را شاد سازد،خداوند،از آن شادی،مخلوقی می آفریند که تا روز قیامت،برایش طلب آمرزش می کند.

* چرا مطلبی بگویم که ناراحت شوی؟!
مشکلات بعد از انقلاب بسیار زیاد بود.خصوصا از وقتی که جنگ شروع شده بود،مسائل تاثرآور و وحشتناک زیادی به گوش ایشان می رسید،ولی اصلا آن ها را با ما مطرح نمی کردند.
گاهی که به اتاقشان می رفتم،می دیدم که کسی قبل از من خبری داده است و ناراحت شده اند.
میپرسیدم،چه شده؟
مردد می شدند و می گفتند:” چه اصراری است که من مطلبی را بگویم و تو هم ناراحت شوی؟”
ولی از طرف دیگر اگر خبر خوشی داشتند به محض اینکه از در وارد می شدیم،می گفتند:” بیایید این خبر را دارم.”
خوشی را با همه مطرح می کردند ولی ناراحتی را برای خودشان نگه می داشتند.

راوی خانم فاطمه طباطبایی،عروس حضرت امام
از کتاب زندگی به سبک روح الله


به کوشش ف.فاطمی

به کوشش ف.فاطمی

 نظر دهید »

سبک زندگی امام

12 اسفند 1394 توسط الزهرا (س) نصر

پیامبراکرم فرمودند :بهترین شما ان کسی است که برای خانواده اش بهتر باشد ،و من بهترین شما برای خانواده ام هستم . النوادر/ص 204/ح277

نحوه برخوردشان با خانواده پیامبر گونه بود ،بعد از ظهرها که میشد خانواده آقا،نوه ها،دخترها و عروس می آمدند و دور ایشان مینشستند و چنان با خانواده گرم میگرفتند و شوخی و مزاح میکردند که تصور چنین حالتی برای یک رهبر سیاسی با آن همه مشغله شاید غیر ممکن باشد.


بعضی از روزها شاهد بودم که امام با آن سن و سال و مشغله کاری ،با علی کوچولو بازی میکردند .آقا یک طرف اتاق می ایستاد و علی در طرف دیگر اتاق و توپ بازی می کردند .

آقای سید رحیم میریان ،از اعضای دفتر امام .

از کتاب زندگی به سبک روح الله /ص27


به کوشش ف.فاطمی

 نظر دهید »

سبک زندگی امام

11 اسفند 1394 توسط الزهرا (س) نصر

پیامبر اکرم صلوات الله علیه فرمودند:
فرزندانتان را تکریم کنید و آنان را به نیکی تربیت کنید که آمرزیده شوید .
مکارم الاخلاق ج1

و آخرین وصیتم به احمد آن است که فرزندان خود را خوب تربیت کند و از کودکی با اسلام عزیز آشنا کند و مادر محترم مهربانشان را مراعات کند و خدمتگزار همه فامیل و همه متعلقان خود باشد.

صحیفه امام ج16 ص226
از کتاب زندگی به سبک روح الله
صفحه 26


به کوشش ف.فاطمی

 نظر دهید »

دلتنگی

10 اسفند 1394 توسط الزهرا (س) نصر

پیامبر مهربان ما:
هر کس که از دوستان ما باشد،به همسرش بیشتر محبت میکند.

* نجف را بگیرید با خانم صحبت کنم.
پانزده سالی که در نجف بودند با کسی تلفنی صحبت نمی کردند.وقتی که به پاریس رفتیم،همان روز اول یا دوم بود که گفتند” تلفن نجف را بگیرید،میخواهم با خانم صحبت کنم”
در مدتی که در پاریس بودند این مسئله چندین بار اتفاق افتاد که با خانم تلفنی صحبت کردند.
به خاطر همین نزدیکی و رابطه عاطفی ، چندین بار از پاریس پیغام دادند که هر چه زودتر کار گذرنامه و ویزای خانم را درست کنند تا ایشان هم بیاید پاریس.
بعد از یکی دوهفته خانم آمد،وقتی که امام خانم را دیدند،احساس آرامش و طمأنینه ای در ایشان مشاهده کردیم.

راوی حجت الاسلام علی اکبر محتشمی.
از کتاب زندگی به سبک روح الله
صفحه 18


به کوشش ف.فاطمی

 نظر دهید »

نرمی با خانواده

08 اسفند 1394 توسط الزهرا (س) نصر

پیامبر مهربان ما : هرگاه خداوند،خانواده ای را دوست بدارد،مدارا و ملایمت را وارد آن خانواده می کند.
کنزالعمال

*نرمی و مدارا در خانواده:
در همه چیز سفت و محکم بودند،اما به خانواده که می رسیدند نرم بودند.
بارها می شد عصای ایشان را می بردم و با آن بازی می کردم.بعد مادرم با اعتراض می گفت ایشان خسته اند.
امام می گفتند “نه، بگذار بازی کند،بچه اگر بازی نکند مریض است. بچه باید شیطونی کند”

راوی نوه امام
از کتاب زندگی به سبک روح الله
صفحه 25


به کوشش ف.فاطمی

 نظر دهید »

مشورت قبل از رفت و آمد

04 اسفند 1394 توسط الزهرا (س) نصر

امیربیان،حضرت علی : در کارهایت با کسانی که از خدا می ترسند مشورت کن تا راه درست را پیدا نمایی.

* مشورت قبل از رفت و آمد
خانم می گفتند وقتی می خواستند با خانواده ای جدید رفت و آمد کنند،باید با امام مشورت می کردند.

چون آقا گفته بودند که ابتداء به طور ناشناس به خانه کسی نروند.چون ممکن است مناسب نباشد.

یا اگر میخواهند بیرون بروند به ایشان بگویند که کجا میخواهند بروند.
این قیدها را در رابطه با خارج از خانه داشتند ولی در داخل خانه آزادی مطلق وجود داشت.

راوی خانم فاطمه طباطبایی
از کتاب زندگی به سبک روح الله
صفحه 22


به کوشش ف.فاطمی

 نظر دهید »

از دست دادن فرزند

03 اسفند 1394 توسط الزهرا (س) نصر

پیامبر مهربان ما : دعای پدر برای فرزندش،همانند دعای پیامبر خدا برای امتش است.

انا لله و انا الیه راجعون به قدری در جریان شهادت آقا مصطفی آرام برخورد کردند که وقتی جریان را بازگو کردیم،انگشتان خود را به آرامی تکان دادند و سه مرتبه گفتند:"انا لله و انا الیه راجعون ” و تنها جمله ای که بعد از کلمه ی استرجاع بر زبان جاری کردند این بود :

“سعی کنید مستحبات را نسبت به ایشان انجام دهید “

راوی:حجت الاسلام سیداحمدخمینی از کتاب زندگی به سبک روح الله صفحه24


به کوشش ف.فاطمی

 نظر دهید »

خانم بی نظیر است

01 اسفند 1394 توسط الزهرا (س) نصر

پیامبر مهربان ما : هر زنی که شوهرش را در کار حج و جهاد یا علم آموزی ، کمک کند ، خداوند به او از همان پاداشی میدهد که به همسر ایوب .علیه السلام. داده است مکارم الاخلاق * خانم بی نظیر است .

علت علاقه ی عمیق امام به‌ همسرشان ، فداکاری خانم بود. خانم 15 سال در آب و هوای گرم نجف مشکلات را تحمل کرده و همه جا همراه امام بودند ، در حالی که در خانواده ی پدری شان در رفاه به سر می بردند.

خانم 15 سال بیشتر نداشتند که به خانه امام وارد شدند و گویا در آن موقع زندگی در قم را دوست نداشتند،ولی هرگز این مسئله را به آقا اظهار نکرده بودند. از آقا پرسیدیم ” چه کنیم شوهرانمان به ما این همه علاقه مند باشند؟”

می گفتند ” اگر شما هم اینقدر فداکاری کنید،همسرانتان تا آخر همین قدر به شما علاقه خواهند داشت ” .

راوی خانم زهرا اشراقی نوه ی امام از کتاب ” زندگی به سبک روح الله ” صفحه17


به کوشش ف.فاطمی

 نظر دهید »

احترام به همسر

19 بهمن 1394 توسط الزهرا (س) نصر

پیامبر اکرم فرمودند:هر گاه وارد خانه ات شدی بر خانواده ات سلام کن ؛زیرا خیر و برکت خانه ات زیاد میشود .
منتخب میزان الحکمه ج1/ح3107

در اول ازدواجشان با خانم قرار گذاشته بودند سالی یکبار خانم به تهران بروند و سه ماه تابستان را در تهران بگذرانند .خودشان هم به خمین میرفتند.این برنامه همیشه بود و تا بزرگ شدن ماهم ادامه داشت .اقا سختشان بود که خانم در زمستان به مسافرت بروند و از روزی که خانم به مسافرت میرفت ،اخم های امام در هم بود تا خانم برگردند.
موقع ورود خانم به منزل اقا میخندیدند و این از راههای ابراز علاقه امام به خانم بود .

گاهی که خانم میخواستند به مسافرت بروند در هر ساعتی از روز که بود ،حتی اگر دو بعد از ظهر که وقت استراحت امام بود ،با همه نظمی که در زندگی روزانه خود داشتند ،به احترام خانم به حیاط منزل امده و خانم را بدرقه میکردن .

نقل از خانم خانم فریده مصطفوی دختر امام و آقای مصطفی کفاش زاده .
زندگی به سبک روح الله/صفحه 16


به کوشش:ف.فاطمی

 نظر دهید »

بگویید دوستت دارم

17 بهمن 1394 توسط الزهرا (س) نصر

پیامبر مهربان ما : این سخن مرد به زن که ” دوستت دارم ” هرگز از دل زن ، بیرون نمی رود.
اصول کافی.ج 5
* خوش به حال من که همچین همسری دارم.
علاقه و محبت وافری به همسرشان داشتند،به طوری که خانم در یک طرف قرار داشت بچه ها در طرف دیگر. و این دوست داشتن با احترام خاصی همراه بود.یک بار خانم مسافرت رفته بودند،آقا خیلی دلتنگی می کردند.وقتی آقا اخم می کردند ما به شوخی می گفتیم اگر خانم باشد،آقا میخندند،وقتی نباشد آقا ناراحت هستند و اخم می کنند.
هرچه سر به سر آقا گذاشتیم اخم ایشان باز نشد.
بالاخره من گفتم “خوش به حال خانم که شما اینقدر دوستشان دارید”
آقا گفتند ” خوش به حال من که همچین همسری دارم.فداکاری که خانم در زندگی کردند،هیچ کس نکرده است “

راوی : زهرا اشراقی ، نوه ی امام
از کتاب “زندگی به سبک روح الله ” صفحه 15


به کوشش:ف.فاطمی

 نظر دهید »

اهتمام به مطالعه

14 بهمن 1394 توسط الزهرا (س) نصر

پیامبر مهربان ما : جبرئیل پیوسته مرا به شب زنده داری سفارش می کرد.تا جایی که گمان بردم بهترین افراد امت من شب ها را هرگز نخواهند خوابید
امالی صدوق

* تهجد و مطالعه در آخر شب
حاج آقا مصطفی می گفت” وقتی امام ازدواج کردند،خوب معمولا آدم وقتی تازه زن می گیرد قدری از اشتغالات معمولی روزانه اش و از کتاب و مطالعه قدری دور می شود،غروب پس از نماز جماعت می آمدند شام می خوردند و می خوابیدند.
از آن طرف آخرهای شب بلند می شدند نماز شب و تهجد و مطالعاتشان را دنبال می کردند.
یک برنامه ای تنظیم کرده بودند که هم خانواده ناراحت نشود و هم به تهجد و مطالعه شان برسند.

راوی: شهید آیت الله محلاتی
از کتاب زندگی به سبک روح الله
صفحه14


به کوشش ف.فاطمی

 نظر دهید »

دوری از گناه

12 بهمن 1394 توسط الزهرا (س) نصر

امام باقر علیه السلام :هر کس در خلوت گناه کند خداوند به او بی اعتناست .
منتخب میزان الحکمه/ج1/398

اوایل زندگیمان، به من گفتند من به کار تو کاری ندارم.به هر صورت که میل داری لباس بخر و بپوش،اما آنچه از تو میخواهم این است که واجبات را انجام بدهی و محرمات را ترک کنی؛یعنی گناه نکنی .
به مستحبات خیلی کار نداشتند ،هر طوری که دوست داشتمزندگی میکردم .به رفت و امد با دوستانم کاری نداشتند و اینکه چه وقت بروم و چه وقت برگردم ،ایشان به درس و تحصیل مشغول بودند و من هم سرم به کار خودم بود.

راوی: همسر امام
از کتاب"زندگی به سبک روح الله “
صفحه 13

به کوشش ف.فاطمی

 نظر دهید »

قناعت و زندگی

10 بهمن 1394 توسط الزهرا (س) نصر

امیربیان،علی علیه السلام : گواراترین زندگی آن است که با قناعت همراه باشد.
غررالحکم

* وسایل و لوازمی که برای منزل امام در نجف خریده بودند عبارت بود از فرش کهنه،گلیم کهنه،سه چهار دست رختخواب،سماور بزرگ یک گونی شکر،یک صندوق چای،چهل دست استکان و نعلبکی جورواجور برای پذیرایی از جمعیت،چهار سینی،چهار دست ظرف غذاخوری.
به آقایان هم اطلاع دادند بیایند در همان حیاط که پنج در شش متر مربع بود،بنشینند.
منزل خیلی کوچک بود و آشپزخانه‌ای به اندازه ی یک تشک داشت.
مجبور بودیم موقع کشیدن غذا،دیگ را بگذاریم در حیاط.
خانه ی کو چک و کهنه ای بود.

راوی:همسر امام
از کتاب “زندگی به سبک روح الله “
صفحه 12


به کوشش ف.فاطمی

 نظر دهید »

ازدواج در ماه ضیافت

08 بهمن 1394 توسط الزهرا (س) نصر

پیامبر مهربان ما صلوات الله علیه : ازدواج کردن در ماه رمضان مستحب است زیرا در این ماه امید برکت میرود .” الفردوس/ج5/ص539″

*در حالی که رسم نیست در ماه رمضان ازدواج کنند ،اما عروسی ما در ماه رمضان بود .آنقدر امام به درسشان مقید بودند حتی برای ازدواجشان حاضر به تعطیل کردن درس نبود و میگفت چون ماه رمضان درس های حوزه تعطیل است وقت مناسبی برای عروسی ماست .

راوی: همسر امام
از کتاب “زندگی به سبک روح الله “
صفحه 11


به کوشش ف.فاطمی

 نظر دهید »

ملاک ازدواج

07 بهمن 1394 توسط الزهرا (س) نصر

پیامبر مهربان ما : با خانواده ی خوب و شایسته وصلت کنید ؛ زیرا رگ و ریشه اثر دارد. “مکارم اخلاق. ج/1 “

* ملاک امام برای ازدواج این بود که از یک خانواده ی متدین و شناخته شده ، همسر بگیرند.وقتی که قصد ازدواج داشتند گفته بودند” نمیخواهم از خمین همسر بگیرم،چون میخواهم کفو خودم باشد.اگر خودم درس می خوانم، می خواهم همسری بگیرم که همفکر من باشد. در نتیجه باید از قم زن بگیرم و از خانواده ی روحانی و هم شان خودم.”

راوی: دختر امام، خانم فریده مصطفویپیامبر مهربان ما : با خانواده ی خوب و شایسته وصلت کنید ؛ زیرا رگ و ریشه اثر دارد. “مکارم اخلاق. ج/1 “

* ملاک امام برای ازدواج این بود که از یک خانواده ی متدین و شناخته شده ، همسر بگیرند.وقتی که قصد ازدواج داشتند گفته بودند” نمیخواهم از خمین همسر بگیرم،چون میخواهم کفو خودم باشد.اگر خودم درس می خوانم، می خواهم همسری بگیرم که همفکر من باشد. در نتیجه باید از قم زن بگیرم و از خانواده ی روحانی و هم شان خودم.”

راوی: دختر امام، خانم فریده مصطفوی
از کتاب “زندگی به سبک روح الله”
صفحه 10


از کتاب “زندگی به سبک روح الله”
صفحه 10


به کوشش ف.فاطمی 

 نظر دهید »

خضوع نداشتن زن درمقابل نامحرم عامل حفظ کرامت زن

05 بهمن 1394 توسط الزهرا (س) نصر

اسلام با کار کردن زن موافق است. نه فقط موافق است، بلکه کار را تا آن‌جا که مزاحم با شغل اساسی و مهمترین شغل او، یعنی تربیت فرزند و حفظ خانواده نباشد، شاید لازم هم می‌داند. یک کشور که نمی‌تواند از نیروی کار زنان در عرصه‌های مختلف بی‌نیاز باشد! اما این کار نباید با کرامت و ارزش معنوی و انسانی زن منافات داشته باشد. نباید زن را تذلیل کنند و او را وادار به تواضع و خضوع نمایند. تکبر از همه‌ی انسانها مذموم است، مگر از زنان در مقابل مردان نامحرم! زن باید در مقابل مرد نامحرم متکبر باشد. «فلا تخضعن بالقول»؛(۱) در حرف زدن مقابل مرد نباید حالت خضوع داشته باشد. این، برای حفظ کرامت زن است. اسلام این را می‌خواهد و این الگوی زن مسلمان است.

مقام معظم رهبری۱۳۷۱/۰۹/۲۵

ادامه »

 نظر دهید »

شیعیان نیجریه

26 آذر 1394 توسط الزهرا (س) نصر


العجل العجل یا مولای یا صاحب الزمان
باد شدیدی که این چند روز وزیده آنتن را خراب کرده. برای فهمیدن ادامه ی اتفاقات نیجریه دست به دامن اینترنت می شوم. می خواهم سرچ کنم “کشتار شیعیان نیجریه". کشتار را که تایپ می کنم یک منو از انواع کشتار باز می شود. کشتار در میانمار، کشتار داعش، کشتار در سوریه، کشتار در عراق، کشتار در عربستان… بی اختیار روی کشتار داعش کلیک می کنم. یک صفحه ی بلندبالا باز می شود. فقط عکس است و یکی دو جمله کوتاه توضیح بالای آن. انگار عقلم را از دست داده باشم. شروع می کنم به دیدن. به اواسط صفحه که می رسم عکس هایی ست از کشتار کودکان. صفحه را می بندم. زانوهایم را بغل می کنم و اشک می ریزم.
ناهار از گلویم پایین نرفت. به هم ریخته ایم. چه خبر شده توی این کره ی خاکی!؟ از دست من چه کاری ساخته است؟! تنها چیزی که انسان را امیدوار می کند برای نجات، برای نابودی این همه ظلم و جنایت، تصور آمدن منجی ست. همان منجی و موعودی که دعا کردن برای آمدنش صرفا و صرفا یک عادت شده برای همچو منی! چرا باور نداریم که “دعا” موثر است. باید طلب کرد او را. باید عطش مان برای آمدنش آن قدر زیاد باشد که خواب شب را ترجیح ندهیم به رکعتی نماز حاجت و دعا. خواب آلودگی جمعه صبح ها از بی خیالی ست نه کسری خواب و خستگی. از این غفلتی که بدجور عادی شده و ریشه دوانده در زندگی ام خسته ام.

برای نیازی که مختص چهار روزه ی دنیایمان است دعا و نذر و نیاز و عجز و انابه داریم اما برای آمدن آن آقایی که یاور مظلومانی ست که جز او یاوری ندارند، جدی نیستیم. عجیب است. خیلی عجیب است…



انار بانو

 4 نظر

مختار قاتل امام حسین(ع) را چگونه مجازات کرد

10 آذر 1394 توسط الزهرا (س) نصر

حجت‌الاسلام والمسلمین ابوفاضل رضوی اردکانی نویسنده کتاب «ماهیت قیام مختار بن ابی عبید ثقفی» با تکیه بر روایات معتبر، اقوال و نظریات علمای بزرگ اسلام و کمک‌گرفتن از علم رجال و تاریخ، با روش نقد و تحلیل و جرح و تعدیل، ابعاد شخصیتی مختار ثقفی را به صورت همه‌جانبه بررسى کرده و ثابت کرده است که او مردى پاک، فداکار، معتقد به امامت ائمه هدى(ع) بوده و قیامش با اذن و اجازه و رضایت کامل امام معصوم و دخالت مستقیم اهل بیت پیامبر(ص) همراه بوده است. در این کتاب ـ که از مطالب مستند و مستدل بهره برده و از پرداختن به مطالب موهون و افسانه‌گونه، مانند بعضى از مقاتل و مختارنامه‌ها پرهیز کرده ـ روشن شده است که مختار نه کیسانى بوده و نه بنیانگذار این مکتب است و نه ادعاى باطل داشته، بلکه کلیه این اتهامات از جانب دشمنان اهل بیت(ع) و راویان و مورخان وابسته به طاغوت مطرح شده است.
 

در ادامه بخش‌هایی از این کتاب را مرور می‌کنیم.

* چه کسی سر از بدن امام جدا کرد

در روز عاشورا پس از آنکه امام حسین(ع) تنها شد و جنگ‌های زیادی کرد، ضربات زیادی از نیزه و شمشیر بر بدن مقدس حضرت(ع) وارد شد، شمر و سنان بن انس با 10 نفر از نیروهای پیاده به سوی خیمه امام حسین(ع) هجوم بردند که امام با دست خود اشاره به آنان کرد و آن جمله معروف را فرمود که «اگر دین ندارید و از روز معاد نمی‌هراسید، لااقل آزاد مرد باشید، به زن و بچه من چه کار دارید؟» و عمر سعد دستور داد آنان متعرض خانواده حضرت نشوند.

ادامه »

 نظر دهید »

رادیو اربعین از دو زاویه متفاوت

09 آذر 1394 توسط الزهرا (س) نصر

در روزهای ابتدایی ماه صفر شبکه رادیویی «اربعین» در رسانه‌ملی راه‌اندازی شد. شبکه‌ای که قرار بود نزدیک به 20 روز به فعالیت بپردازد و اخبار لحظه‌ای از وضعیت جاده‌ها، خروجی‌های کشور به سمت کربلا و وضعیت مسیر پیاده‌روی نجف تا کربلا را به اطلاع مردم برساند.

از ابتدا بسیاری از کارشناسان رسانه به تاسیس شبکه‌ای برای این زمان کوتاه را غیر حرفه‌ای می‌دانستند و بیان می‌کردند قطعا شبکه «اربعین» نمی‌تواند در عمر محدودش شنیده شود و در فضای رسانه‌ای که شبکه‌های موبایلی و فضای مجازی در صدر محبوبیت کاربران قرار دارد تاسیس شبکه رادیویی محلی از اعراب ندارد و کار منسوخ شده‌ای است. روزهای ابتدایی افتتاح شبکه «اربعین» را حرکت رزومه پُرکن مدیران می‌دانستند اما با گذشت تنها چند روز آمار مخاطبان بر اساس پیامک‌های ارسالی و تماس‌های تلفنی صورت گرفته از سوی مخاطبان به این شبکه تازه تاسیس شگفت‌آور بوده است.

ادامه »

 نظر دهید »

حجت الاسلام پناهیان: سفر اربعین را «وظیفه» بدانیم

06 آذر 1394 توسط الزهرا (س) نصر

مشروح سخنرانی حجت الاسلام پناهیان و بیان نکاتی برای افزایش بهره‌وری از سفر اربعین در ذیل آمده است:

جز دست الهی، عامل دیگری در شکل‌گیری تجمع عظیم اربعین نقش نداشته

در موضوع اربعین ما بر سر سفره و خوان پربرکت و آمادۀ امام حسین(ع) نشسته‌ایم، یعنی بنا نیست که ما این سفره را باز کنیم یا بنیان‌گذاری کنیم و بنا نیست که فکر کنیم که چگونه این تجمع باعظمت را ایجاد کنیم؛ این تجمع باعظمت ایجاد شده است و جز دست الهی، عامل دیگری در شکل‌گیری این تجمع باعظمت نقش نداشته است. علماء محترم نجف به بنده می‌فرمودند: ما کاری نکرده‌ایم، یا ندیده‌ایم که قبل از آغاز این خیل عظیم پیاده‌روی، در حوزه، کار جدی و ترغیبی برای این حضور مردم صورت بگیرد.
از ایران اسلامی هم که دلها متحول شد و به اربعین متوجه شد، باز هم کار تبلیغات نهادهای فرهنگی-دینی نبوده است بلکه این حقیقتاً یک حرکت خودجوش معنوی در بین همۀ مؤمنین است؛ نه فقط مؤمنینِ معتقد به امامت اباعبدالله‌الحسین(ع) بلکه مؤمنین معتقد به حریت و آزادمنشی و سیادت حسین(ع) در هر مذهب و مکتبی یک دلِ شوریده‌ای برای اربعین پیدا کرد‌ه‌اند و خود به خود این جمعیت باعظمت شکل گرفته است.
عامل دیگری همانند امام حسین(ع) برای پاکسازی جان‌ها و جوامع ندارم

ما عامل دیگری همانند «اباعبدالله‌الحسین(ع)» برای پاکسازی روح‌ها و جان‌ها و جوامع بشری نداریم. شهید بیشترین تأتیر را در دیگران دارد، شهید به حقانیت یک راه شهادت می‌دهد. و شهیدی مثل امام حسین(ع) بیش از دیگر امامان ما «سفینه النجاه و مصباح الهدی» است.
کار برای امام حسین(ع)، موثرتر و کم‌هزینه‌تر از بسیاری از اقدام‌های فرهنگی است

هر کسی می‌خواهد در این مرز و بوم یا هر جای دنیا کار فرهنگی انجام دهد، اول باید سرمایه‌اش را برای مؤثرترین عامل، برنامه‌ریزی کند، و بعد به حَسَب ضرورت برای امور دیگر هم هزینه کند و طبیعتاً مؤثرترین عامل، خودِ اباعبدالله‌الحسین(ع) است. هزاران منبر، مسجد، اقدام فرهنگی، فیلم سینمایی و حرکت خوب فرهنگی وجود دارد، ولی ما در آخرش به دنبال چه هستیم؟ آخرش باید به این نقطه برسیم که فرمود: «إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلیمٍ»(شعراء/89) مسلماً اباعبدالله الحسین(ع) با کمترین هزینه و کمتر از همۀ این فعالیت‌ها از نظر هزینۀ مادی و زمانی، می‌تواند تأثیرات عمیق‌تر و ماندگارتر و اصیل‌تری در روح انسان‌ها باقی بگذارد.
مسلماً معرفت و نیت ما امکان بهره‌برداری ما از اربعین را افزایش می‌دهد/ 5 نکته برای افزایش بهره‌وری از سفر اربعین

ادامه »

 نظر دهید »

آیا امکان بجا آوردن زیارت اربعین قبل از اربعین وجود دارد؟

02 آذر 1394 توسط الزهرا (س) نصر

در باره امکان بجا آوردن زیارت اربعین قبل از اربعین از حضرت آیت اله مکارم شیرازی استفتا شده است که متن استفتا و پاسخ آن بدین شرح است :

متن استفتاء:

1- با توجه به اینکه در ایام اربعین حسینی ازدحام زوار باعث محدویت‌های فراوانی برای سفر به کربلا می‌شود، اگر کسی در روزهای قبل از اربعین(20 صفر) زیارت کند و برگردد یا مثلاً فردای اربعین به کربلا برسد، از ثواب زیارت اربعین و عمل به روایت امام حسن عسکری(ع) محروم می‌شود؟

2- در ایام اربیعن به علت ازدحام شدید، ورود به حرم حسینی(ع) و گاهی بین‌الحرمین بسیار دشوار و برای برخی ناممکن است، و گاهی موجب اذیت دیگران می‌شود. در این شرایط زوار چگونه باید زیارت اربعین را به‌جا بیاورند تا مشمول حدیثی که «زیارت اربعین از نشانه‌های مؤمن است» بشوند؟ آیا خواندن زیارت از محدودۀ اطراف حرم کافی است؟

پاسخ معظم له:

1و2- در صورتی که اجتماع آنها در یک روز اسباب مشکلاتی می شود و واقعاً نیت زائر درک اربعین باشد ثواب اربعین را دارد.

بین مردم عراق مشهور است که بر اساس نظر ایت الله سیستانی و برخی علمای دیگر مدت زیارت اربعین ده روز است. از ده تا بیست صفر و کسی که در این مدت زیارت کند, ثواب زیارت اربعین را برده.

 نظر دهید »

جای عباس تو خالی ست، ولی ما هستیم

01 آذر 1394 توسط الزهرا (س) نصر

مرضیه فرمانی از شاعران کشورمان برای مدافعان حرم اهل بیت علیهم السلام شعری سروده است.


دل که پابند قوانین محبت بشود-

عاشق آل علی باشد و قسمت بشود-

کوله بار سفرم بسته و میخواهم که

دل در این معرکه آماده خدمت بشود

آمدم دل بسپارم به حرم، جان بدهم

حاجتم می‌شود این بار اجابت بشود؟

قدر یک در دل ساده فقط سفره دل

پیش تو باز شده…کاش که فرصت بشود…

سر سپردیم به تیغ و به همین دل بستیم

زیر چتر تو فقط شیعه شفاعت بشود

جای عباس تو خالی ست، ولی ما هستیم

که از این خاک و از این صحن حفاظت بشود

کاشکی این سفر آخر من باشد …کاش…

قسمتم در حرم این بار شهادت بشود


 1 نظر

فرمول زوج های خوشبخت

29 آبان 1394 توسط الزهرا (س) نصر

حتماً در اطراف خود زوج‌های جوانی را دیده‌اید که کمی ‌پس از ازدواج دچار ناسازگاری و به‌اصطلاح عدم تفاهم شده و ساز طلاق و جدایی می‌زنند. آیا تابه‌حال فکر کرده‌اید که چگونه یک زوج دچار عدم تفاهم شده و زوجی دیگر به‌خوبی با هم تفاهم دارند؟

گذشته از این‌که در هنگام انتخاب همسر باید به معیارهای درست و دقیق و اصول اخلاقی طرف مقابل توجه کرد، اما شناخت روحیات زنانه و مردانه و رعایت نکات ریزی که شاید به چشم نیایند، می‌توانند در زندگی برای شما تفاهم بسازند.

اگر در زندگی یک زوجی که به گفته خود دچار عدم تفاهم شده‌اند نگاه کنید متوجه خواهید شد که علایمی‌که باعث می‌شوند آن‌ها به عدم تفاهم رأی داده و درخواست طلاق کنند چنین است:

شروع یک مشاجره با شدت زیاد؛

انتقاد از همسر و گلایه‌کردن؛

نشان‌دادن تنفر و انزجار به همسر؛

حالت تدافعی در برابر همسر؛

فقدان تأیید همسر (طرف مقابل) در روابط؛

زبان بدنی منفی.

عواملی که بیان شد گاهی به‌طورکلی در زندگی زوج‌های جوان دیده می‌شود و برخی از زوج‌ها صرفاً درگیر چند پارامتر آن خواهند شد، اما به‌طورکلی وجود چنین علایمی ‌زندگی را به سمت جدایی خواهد کشاند. این درحالی است که آن دسته از زوج‌هایی که احساس خوشبختی می‌کنند، صرفاً توانسته‌اند این علایم را شناسایی کرده و راه مقابله با آن‌ها را بیابند.

به‌نظر شما زوج‌هایی که احساس خوشبختی می‌کنند، چگونه‌اند؟

ادامه »

 4 نظر

بزرگداشت علامه محمدتقی جعفری

28 آبان 1394 توسط الزهرا (س) نصر

جمیله خانم من گلیرم؛ نجه سن؟ یرولمی یه سن!/ همسر من از نظر زهد، در میان اقوام تقریباً ضرب‌المثل بود

در میان اندیشمندان معاصر ما، کمتر کسی است که شخصیتی چندبعدی داشته باشد و او را به نام علامه بشناسند. در این میان، علامه محمدتقی جعفری، از آن معدود افرادی است که نه تنها شخصیت، که آثار مکتوبش نیز بیان‌گر دانش گسترده و اندیشه چندبعدی ایشان است.

، علامه محمدتقی جعفری، فقیهی است که در 23 سالگی اجازه اجتهاد می‌گیرد و دوره چندین جلدی شرح مثنوی او نیز نشان‌دهنده ادیب‌بودن ایشان است؛ او نه تنها فقیه و ادیب است که فیلسوفی کامل بود و تألیفات فراوانی در این زمینه دارد؛ و باز هم نه تنها فقیه و ادیب و فیلسوف، که عارفی به تمام معنا بود؛ با این وجود تنها تمام تلاش علامه به حوزه علوم اسلامی و انسانی خلاصه نشد و ایشان در فیزیک نیز اطلاعاتی جامع داشت. ازاین‌روست که نگاهی به زندگی خانوادگی و مراودات شخصی ایشان در روز بزرگداشت این عالم دینی، راهگشای ما برای بهبود کیفیت زندگی‌مان خواهد بود.

ایشان با کمال تحمل با ما هم‌کاروانی کرد!
«بسم الله الرحمن الرحیم. انا لله و اناالیه راجعون، کل نفس ذائقة الموت ثم الینا ترجعون.
سالیان بسیار متمادی که مسلماً از چهل سال بیشتر بوده، این بانوی ازدست‌رفته، در زندگی زناشویی ما بود. حقیقت این است که تحمل کارهای ما و مانع‌نشدن و جاده را آماده‌کردن و مقتضیات نفس را کنار گذاشتن که شوهر کار خود را انجام بدهد و با علم به این‌که این برای دنیا نیست و برای ثروت دنیا نیست و برای مقام هم نیست، با علم بر این نکته، مجاهدت‌هایی که این‌جور بانوان برای ما و امثال ما طلبه‌ها انجام می‌دهند، واقعاً برای جامعه قدم برمی‌دارند، خیلی باید قدردانی شد. دورانی را ما در نجف می‌گذراندیم و ایشان با کمال تحمل با ما هم‌کاروانی کرد و بعد دوران مشهد بود و بعد هم دوران تهران بود. حقیقت این است که من گاهی که احساس می‌کنم از این اطاق، پله‌ها را پایین می‌رفتم در حال فکر مسئله علمی آن مسئله یا این مسئله آیا این یک قیافه خندانی می‌خواست یا نمی‌خواست؟ زن است. شوخی که نیست. بالاخره او مسلماً احتیاج به عواطف همیشگی داشت. خیلی خوب، من فکر می‌کنم که دارم فلان مسئله را حل می‌کنم -اگر خدا قبول کند- ولی او زن است؛ چهل سال این تحمل!!!

ادامه »

 نظر دهید »

نکاتی که خوب است زنان در پیاده‌روی اربعین رعایت کنند

27 آبان 1394 توسط الزهرا (س) نصر

اربعین، زمان وصل است؛ هنگامه شور و غوغا؛ موعد احساس است، بعد از چهل روز عزاداری عقلانی. میلیون‌ها عاشق، از سراسر جهان عازم نورانی‌ترین نقطه عالم می‌شوند تا نوای «اللهم ارزقنی شفاعه الحسین یوم الورود و ثبت لی قدم صدق عندک مع الحسین و اصحاب الحسین» خود را به گوش جهانیان برسانند.

 پیاده‌روی اربعین، حماسه است؛ حماسه عاشقی در سکوت، حماسه صبر و استقامت، حماسه ایثار و محبت، حماسه تحمل دشواری‌ها برای رسیدن به محبوب خدا؛ و شاید به این دلایل و هزاران دلیل نادانسته دیگر است که امام حسن عسکری علیه‌السلام، زیارت اربعین را یکی از پنج علامت مؤمنین بیان کرده‌اند.

در این مسیر سخت، زنان نیز همراه و هم‌پای مردان، به راه می‌افتند؛ به عشق درک مسیر و به شوق دیدار حرم مولا، اما آ‌ن‌چه که مهم است، رعایت نکاتی ساده برای سلامت طی‌کردن این مسیر معنوی است؛ مسیری که سختی‌های خود را دارد، ولی لازم است به بهترین شکل ممکن طی شود تا هم به راحتی به پایان شیرین خود برسد و هم حظ معنوی لازم از آن برده شود.

نکاتی که در ذیل بدان اشاره می‌شود نکاتی عمومی و بعضاً خاص زنان است که عمل به آن، طی این طریق را هموارتر خواهد ساخت.

آمادگی برای سفر
1. به خاطر داشته باشید که این مسیر، مسیری هموار نیست و قصد شما هم سفر تفریحی یا زیارتی صرف نیست. در این سفر، مسیر مهم‌ترین مرحله سفر است؛ پس لازم است اقدامات امنیتی مناسب را اندیشیده باشید. از مهم‌ترین این اقدامات، ثبت‌نام در یک کاروان معتبر و همراهی با آن است. بنابه توصیه وزارت خارجه و سازمان اوقاف، سفر انفرادی به عتبات برای مردان نیز ممکن است با مشکلات و خطراتی همراه باشد، و این در مورد زنان به مراتب بیشتر خواهد بود.

2. معاون عتبات عالیات مرکز پزشکی حج و زیارت توصیه کرده است، 10روز پیش از آغاز سفر واکسن مننژیت بزنید؛ اگر با کودکانتان عازم این سفرید حتماً این توصیه را جدی بگیرید.

3. تمام لوازم مورد نیاز خود را در یک کوله پشتی که حمل آن برایتان سخت نباشد، قرار دهید. دقت داشته باشید که این بار را تا انتهای سفر خودتان باید حمل کنید، پس فقط ضروریات را به همراه داشته باشید.

4. بردن خوراکی، با وجود موکب‌های فراوانی که در مسیر وجود دارد، حمل بار اضافی است. تنها مقداری خشکبار برای تأمین انرژی ازدست‌رفته‌تان کافی است. البته اگر با کودکتان عازم این مسیرید، حتماً لوازم و خوراکی‌های ضروری و مورد نیاز را به همراه داشته باشید؛ شاید بعضی از غذاها را دوست نداشته باشد.

5. برداشتن داروهایی ضروری (فشارخون، دیابت، قلب و…)، به همراه تعدادی مسکن و قرص سرماخوردگی، پماد ضدحساسیت، شل‌کننده عضلات، پماد ضدعرق‌سوزی و در صورت نیاز باند هم خوب است. البته به خاطر آب‌وهوای سرد و آفتاب تند روز عراق، کرم ضدآفتاب و نرم‌کننده هم به همراه داشته باشید و ترجیحاً از پوشیه یا چادرهای نقاب‌دار برای جلوگیری از سوز عصرگاهی و آفتاب ظهر استفاده کنید. به همراه داشتن چتر، خصوصاً از نوع بزرگ و دست‌وپاگیر آن چندان توصیه نمی‌شود.

6. برای خودتان و بیشتر برای کودکانی که به همراه دارید، حتماً لیموترش و نمک را فراموش نکنید؛ چکاندن چند قطره آب لیمو بر روی غذاهای گوشتی تا حد زیادی از مسمومیت احتمالی آن‌ها جلوگیری کرده و مانع مشکلات بعدی خواهد شد. به همراه داشتن مقداری عسل، در بطری‌های نوشابه هم مفید خواهد بود.

7. اگر به خاطر کودکتان مجبور به آوردن باری بیشتر از حجم کوله‌تان هستید، بهترین راه‌حل به همراه آوردن کالسکه کودکتان است. این کار باعث می‌شود هم از زحمت بغل‌کردن او در امان باشید و هم مقداری از بار را بر روی کالسکه به دنبال خود بکشید.

8. در صورت به همراه بردن کودکان با خود، حتماً نام و نام خانوادگی والدین، نام کاروان و شماره تماسی از خود را در برگه‌ای نوشته و به گردن کودک آویزان کنید.

9. به همراه داشتن ملحفه و ماسک هم در طول مسیر بی‌فایده نخواهد بود؛ در صورتی که جا دارید و احساس نیاز می‌کنید، یک پتوی سفری کوچک یا کیسه‌خواب هم برای مواقع اضطراری احتمالی به همراه داشته باشید.

10. حتماً‌ 2 الی 3 چفیه و یک حوله متوسط (استخری کوچک) بیاورید. چفیه علی‌رغم فضای اندکی که اشغال می‌کند، کاربردهای زیادی دارد. پوشاندن سر و گردن، خشک‌کردن دست و صورت و انداختن روی بالش‌های خواب و استفاده به جای سجاده و حتی حوله، از موارد مصرفی چفیه است؛ اگر راحتید می‌توانید چند چفیه را جایگزین خیلی از لوازمتان کنید.

11. لوازمی مانند قاشق و چنگال و یک چاقوی کوچک و استکان یا لیوان کوچک نشکن و دسته‌دار، مسواک و خمیردندان کوچک سفری و صابون کوچک ترجیحاً مایع، ژل ضدعفونی‌کننده و چند شامپوی کوچک هتلی، مهر و جانماز جمع‌وجور، دستمال‌کاغذی خصوصاً دستمال مرطوب و لوازم بهداشتی ضروری را نیز فراموش نکنید. دقت داشته باشید که بیشتر سرویس‌های بهداشتی مسیر، آفتابه دارند؛ درصورتی‌که با این شیوه راحت نیستید، لازم است که مقداری شلنگ به همراه خود داشته باشید.

12. اگر سفربرو حرفه‌ای هستید، قرآن و مفاتیح و قلم دفتر، همراه جدانشدنی شما خواهند بود؛ هرچند امروز روز، تلفن‌های همراه بسیاری از این اقدامات را انجام می‌دهد، اما گاهی فرد با دست گرفتن قرآن راحت‌تر است. می‌توانید از تلفن همراهتان به عنوان پخش‌کننده صوتی برای شنیدن سخنرانی، مداحی، دعا و قرآن در طول مسیر پیاده‌روی استفاده کنید؛ پس حتماً پیش از سفر آن را به هرآن‌چه دوست دارید مجهز کنید.

13. پوشیدن چادری که حرکت با آن راحت باشد، مانند چادر عربی، لبنانی یا ملی، به حمل کوله و حرکت بهتر در مسیر کمک خواهد کرد؛ البته اگر جهت اطمینان یک دست چادر اضافه هم به همراه داشته باشید، ضرر نخواهید کرد. علاوه بر چادر از روسری‌های نخی که در طول مسیر اذیتتان نکند و در برابر سرما و گرما فشار اضافه وارد نکند، استفاده کنید. اگر پوشیه ندارید می‌توانید پارچه مشکی نرم مستطیلی که جلوی صورت را بگیرد تهیه کرده و کش دوخته و چیزی شبیه پوشیه درست کنید. سعی کنید لباس‌های گرمی که به همراه می‌برید هم لباس‌هایی دکمه‌دار یا زیپ‌دار باشد که پوشیدن و درآوردن آن به راحتی انجام بگیرد.

14. کفش مناسب، از ضروریات غیرقابل انکار سفر است. کفشی به همراه داشته باشید که پاشنه بلند یا تختی بیش از حد آن موجب آزارتان نشود. کفش‌های کتانی معمولی علی‌رغم آن‌که راحت به نظر می‌رسند شاید بهترین گزینه نباشند؛ بهتر است کفش چرمی‌ای که مدتی استفاده شده و نه خیلی گشاد و نه خیلی چسبان باشد، برای این راه بپوشید. با این وجود اگر حس می‌کنید با دمپایی راحت‌ترید، یک دمپایی لاستیکی نرم و منعطف هم به همراه داشته باشید. به همراه داشتن دمپایی و گذاشتن آن در یک نایلون محکم، در مواقع استفاده از سرویس بهداشتی و وضوگرفتن هم می‌تواند کمک خوبی باشد، اما مهم‌تر از همه این‌ها، عادت به پیاده‌روی است؛ حتماً قبل از سفر کمی تمرین پیاده‌روی داشته باشید.

15. به توصیه یک پزشک زنان، خانم‌ها حتماً باید از اکنون برای استفاده از داروهای ضدبارداری برای کنترل عادات ماهیانه خود برنامه‌ریزی کرده و استفاده از این داروها را تحت نظر پزشک آغاز کنند تا برای زیارت اماکن مقدسه با مشکل مواجه نباشند؛ چراکه برای برخی از بانوان استفاده از قرص مؤثر نیست و باید از داروهای تزریقی استفاده کنند تا دوره‌های ماهانه آن‌ها طی سفر قطع شود. این پزشک تأکید کرد که اگر بانوان در طول مسیر دچار لکه‌بینی یا مشکلات مشابه شدند، نباید داروهای خود را بدون مشورت با پزشک قطع کنند یا میزان مصرف دارو را افزایش دهند؛ چراکه لکه‌بینی بسیار ساده با مصرف غلط داروهای ضدبارداری موجب خونریزی بسیار زیاد می‌شود.

16. لباس زیر خود را از جنس نخی تهیه کنید که هم سبک‌تر است و هم عرق‌گیر مناسبی است؛ سعی کنید چند دست از آن را به همراه داشته باشید تا در صورت اضطرار، به راحتی آن را تعویض کنید. دقت داشته باشید که در آن‌جا شرایط شست‌وشو و خشک‌کردن وجود ندارد؛ پس درصورتی‌که با فرزندانتان به سفر می‌روید، به تعداد مناسب و مقدار کافی، برای آن‌ها لباس و ملزومات بردارید.

17. توجه داشته باشید که به همراه داشتن مدارکی مانند کارت ملی و شناسنامه و… در عراق لزومی ندارد، اما جهت اطمینان و برای مواقع لزوم، حتماً یک کپی از مدارک خود و پاسپورت و ویزا به همراه داشته باشید. دقت داشته باشید که مدارک و پول‌های خود را در یک مکان و در دسترس قرار ندهید و بیش از هرچیز مراقب گذرنامه‌تان باشید.

18. مسلماً به همراه داشتن لوازمی مانند شارژ تلفن و هدفون آن را فراموش نخواهید کرد، اما بهتر است برای راحتی شارژ و دسترسی بهتر، یک سه راهی نیز همراه داشته باشید.

19. علاوه بر تمام این موارد، فراموش نکنید که این سفر یک سفر معنوی- ترویجی است؛ پس به همراه داشتن تعدادی اقلام فرهنگی و مذهبی از ضرورت‌های تبلیغی این سفر است. ممکن است در طول مسیر با افرادی مواجه شوید که از شما درخواست عکسی از رهبر انقلاب یا امام خمینی (ره) را دارند. دست خالی بودنتان در این شرایط تأسفی بی‌بازگشت را به همراه خواهد داشت.

در طول مسیر
1. آیت‌الله مجتبی تهرانی (ره) توصیه‌هایی را به افرادی که عازم زیارت بودند و نزد ایشان می‌آمدند داشتند. ایشان برای سفر عتبات فرمودند: «هرکجا سوار ماشین یا هواپیما شدی یا سفر مجددی داشتی مثلاً از نجف به کاظمین بروی، 100 صلوات، 100 الله‌اکبر، 100 مرتبه یا اباالحسن الرضا علیه‌السلام، 6 مرتبه سوره توحید و یک مرتبه آیه‌الکرسی بخوان.» و توصیه داشتند که «قبل از این‌که وارد حرم امام معصوم علیه‌السلام شوی بسیار استغفار کن تا پاک به دیدار امام علیه‌السلام بروی و از درب صحن که وارد شدی، صلوات برای آن امام زیاد بفرست.

همچنین فرمودند که زیر قبه امام حسین علیه‌السلام دعا مستجاب است. در حرم امیرالمؤمنین علیه‌السلام نیز حاجت مخصوص بخواه و به ایشان بگو آقا من شما را دوست دارم و این حب را نزد شما به امانت می‌گذارم تا شب اول قبر به من برگردانی؛ و بعد فرمودند بر کسانی که در حق تو بد کرده‌اند، بیشتر دعا کن؛ این کار رنگی از اولوهیت دارد. این توصیه را راجع به عتبات از ایشان گرفتم.»

2. نجف را با اجازه‌گرفتن از امیرمؤمنان علیه‌السلام به سمت کربلا، ترک کنید و از آغاز مسیر، ستون به ستون به نیت افرادی که به این افتخار نایل نشدند، امام، رهبر، شهدا، مراجع و التماس دعا گفته‌ها و نگفته‌ها، حرکت کنید، مرور کردن مخاطبان گوشی تلفن همراهتان کمک خوبی به این امر خواهد بود.

3. علاوه بر بعد معنوی این مسیر، فراموش نکنید در سفرهای دسته‌جمعی، عاملی که موجب استفاده بهتر از سفر و کاهش خستگی روحی و جسمی می‌شود، همراهی با سایر افراد و هماهنگی با برنامه‌ها و تصمیمات جمعی است؛ عاملی که علاوه بر بعد اجتماعی، اخلاقی و اسلامی نیز است. درنتیجه سعی کنید در این زمینه نهایت همکاری را با مدیران کاروان خود داشته باشید؛ خصوصاً در مواقع توقف و استراحت میان روز و شب.

4. با هم‌کاروانی‌ها و دوستان خود عمودهایی را معین کنید تا در صورت گم‌کردن یکدیگر و عدم آنتن‌دهی تلفن‌ها بتوانید در آن عمودها، یکدیگر را بیابید؛ فقط دقت داشته باشید که عددهای رند، بسیار شلوغ هستند.

5. این نکته را فراموش نکنید که این تنها زیارتی است که در آن مسیر حرکت، هدف است و نه رسیدن. پس صحنه‌های زیبا و فوق تصور اطرافتان را خوب بینید و با دل و جان لمس کنید و اجازه دهید آرام‌آرام، زنگارهای جان و دلتان را بشوید و صاف و صیقلی‌تان کند. برای همین تا جای ممکن، در مسیر حرکت خودتان باشید و خودتان، حتی از سروکله زدن با فرزندانتان هم تا حد ممکن اجتناب کنید؛ این صحنه‌ها تکرارناشدنی است.

6. پیاده‌روی، تمرین صبر است و خودداری؛ در طول مسیر از مناقشه و جدل و گفتگوی بی‌نتیجه سیاسی و تفرقه‌افکنی میان شیعه و سنی پرهیز کنید. به خاطر داشته باشید که گذشت و ایثار از نشانه‌های مؤمن است که در این سفر باید بروز پیداکند. خستگی شما، خستگی اطرافیانتان نیز است، کمی مهربان‌تر بودن، کمی به فکر بودن، کمی کوتاه‌آمدن، راه‌های تعالی در این مسیر آسمانی را هموارتر خواهد کرد. حواستان به دلی که خادمان و میزبانان‌تان با تمام وجود در طبق اخلاص نهاده‌اند، باشد؛ مبادا دلشان را بشکنید و طوری برخورد کنید که گردی بر دل شیشه‌ای‌شان بنشیند؛ آن‌ها در برابر ما وظیفه‌ای ندارند، اما ما در برابر آن‌ها موظفیم که تمام ادب انسانی را به کار بریم.

7. بهترین مسیر حرکت، از کنار جاده و از مسیر غیرآسفالت است؛ با دمپایی یا کفش و حتی پابرهنه هم که باشید، مسیر خاکی کناره، خستگی کمتری برایتان خواهد داشت و پاهایتان کمتر اذیت می‌شود.

8. در طول مسیر تنوع غذایی و پذیرایی فراوان است، شما می‌توانید با توجه به نیاز بدنی و حساسیت‌های جسمی‌تان غذا و آذوقه مورد نیازتان را انتخاب کنید، اما سعی کنید از امتحان کردن غذاهایی که به آن‌ها عادت ندارید اجتناب کنید و مصرف برنج را کمتر کرده و به سمت مواد پروتئینی و میوه بروید تا سیستم گوارشی‌تان مشکل پیدا نکند. اگر در استفاده از لوازم تعارف‌شده وسواس دارید؛ به‌نحوی‌که میزبانان‌تان ناراحت نشوند از آن‌ها بخواهید که در لیوان و ظرف خودتان از شما پذیرایی کنند.

9. برای جلوگیری از گم‌شدن احتمالی، نقشه مسیرها را در گوشی خود ذخیره کرده و به همراه داشته باشید و محل قرارهایتان را ترجیحاً پیش از ورودی شهرها بگذارید تا مجبور نشوید در شلوغی و نابلدی مسیر و کوچه‌های بدون نام و عنوان، به دنبال دوستان خود بگردید.

10. تهیه یک سیم‌کارت عراقی، هم از هزینه‌های تماس شما می‌کاهد و هم آنتن‌دهی بهتری دارد؛ این کار را می‌توانید از مراکز مورد اطمینان در ایران یا بعد از ورود به عراق تهیه کنید. به محض تهیه سیم‌کارت هم شماره آن را به دوستان و هم‌کاروانیان و خانواده منتظر خود بدهید.

11. در طول مسیر، نکات ایمنی را رعایت کنید: از دادن اطلاعات فردی به افراد غریبه خودداری کنید. از ابتدا لوازم زینتی و گران‌قمیت با خود نیاورید تا در مسیر دغدغه مراقبت از آن را نداشته باشید. در صورت مفقودشدن پول‌ها و لوازم‌تان در مدت اقامت در موکب، مسئول موکب یا مسئولین ایرانی را خبر کنید. در صورت وقوع انفجار از ازدحام و تجمع در آن نقطه بپرهیزید؛ چراکه معمولاً انفجار دومی هم به دنبال دارد؛ در چنین وضعیتی بیش از هرچیز مراقب کودکان باشید، مبادا خاطره‌ای بد در ذهنشان جای بگیرد. به تذکرات نیروهای نظامی و امنیتی ایرانی و عراقی گوش دهید. در مبادی ورودی و ایست بازرسی‌ها، کوله‌پشتی‌تان را به سمت جلو آورده و مراقب آن باشید.

نقطه پرواز
1. در این مسیر تقرب و کمال، رسیدن به نینوا، آغاز راهی جدید است؛ زائر باید در این مدت سفر، هر آن‌چه که باید و می‌توانست را از مسیر به دست می‌آورد، اینجا تنها نقطه پرواز است؛ بال را در مسیر می‌دهند. به همین خاطر است که در زیارت امام حسین علیه‌السلام گفته‌اند: «زُر وانصَرِف» زیارت کن و سریع برگرد.

2. فرصت حضور در این مکان نورانی، آن هم در ایام اربعین اباعبدالله علیه‌السلام فرصت مغتنمی است که باید از تک‌تک لحظات آن بیشترین استفاده را کرد. پس وقت خود را به گشتن در مغازه‌های اطراف حرم، نگذرانید و در یکی از دو حرم معتکف شوید و از این زمان بهره ببرید. انتخاب این‌که ابتدا قدم به کدام حرم مطهر بگذارید، با دلتان است و احساس صیقل یافته‌تان در این چند روز؛ بگذارید دل انتخاب‌کننده باشد.

3. به یاد داشته باشید که اصرار بر حضور در حرم‌ها و زیارت از نزدیک، در شلوغی این ایام، نه تنها ضرورتی ندارد که حتی گاه با اعمال حرامی نیز همراه خواهد بود؛ در نتیجه به یک سلام‌دادن از دور قناعت کنید و از افتادن در مسیرهایی که ناگزیر از تنه‌زدن به مردان و برخورد با آن‌ها هستید، اجتناب کنید. باورکنید زیارت، آن‌هم از نزدیک و با این شرایط، عملی مستحب است و حفظ حجاب، با تمام ضوابط و گستردگی مفهومی آن، عملی واجب.

آیت‌الله سیستانی نیز در مورد پیاده‌روی بانوان تأکید دارند: بانوان باید حجاب و پوشش کاملی داشته باشند و در اقدامات و پوشش رعایت عفاف را بکنند. آنان باید از پوشش تنگ و اختلاط با مردان به شدت خودداری ورزند و اقدامی انجام ندهند که با عظمت این مراسم مغایر باشد.

4. اگر اصرار بر دیدن مراسم اربعین و حضور در حرم دارید، توصیه می‌شود که از شب قبل به داخل حرم رفته و بیرون نیایید؛ چراکه پیش از اذان صبح تا اذان ظهر، درب‌های حرم کاملاً بسته می‌شود. هرچند توصیه می‌شود زیارت را تا فردای اربعین که زوار عراقی به شهرهای خود باز می‌گردند به تعویق اندازید.

5. این سفر، آغاز مسیری است از زیارت تا…، قدر فرصت به‌دست‌آمده را بدانید و حال و هوای ایجاد شده را نگهدارید.



منتشر شده در مهرخانه

 نظر دهید »

علامه طباطبایی مردی که سال‌ها در رثای همسرش گریست

26 آبان 1394 توسط الزهرا (س) نصر

همسر استاد مطهری نقل می‌کند: «تا چند سال، هر وقت به منزل ایشان می‌رفتم، به خاطر دوستی که من با خانم داشتم، من را که می‌دیدند یاد همسرشان می‌افتادند و با صدای بلند گریه می‌کردند.» و «گاهی هم که به منزل ما می‌آمدند و چای می‌خوردند می‌گفتند: هیچ‌چیز مزه چای زعفرانی خانم را نمی‌دهد.»

علامه که باشی، یعنی تعلقاتت به دنیا کم شده است؛ یعنی فقط تو نیستی و خانواده‌ات، همه مردم خانواده تو هستند؛ یعنی آنقدر که می‌دانی باید عمل کنی، به گستره علامگی‌ات. علامه که باشی، توقعات هم بالاتر خواهد رفت؛ خواهی، نخواهی الگو خواهی شد؛ باید باشی و کامل‌ترین باشی. علامه که باشی، همسرت یا علامگی‌ات را درک خواهد کرد و همراهت خواهد شد، یا در پیچ و خم این گذرگاه تنگ و نفس‌گیر خواهد ماند و این تویی که باید دست او را بگیری و قدم به قدم پیش ببری. اتمام رحمت و بخشش و مهربانی خدا در حق بندگانش آن است که همسرانی از جنس خودشان به ایشان عطا می‌کند؛ همسرانی هم‌دم، هم‌قدم، هم‌راه و هم‌دل. بانو قمرالسادات مهدوی نیز از همین جنس رحمت‌های الهی بود؛ رحمتی ناب در زندگانی علامه محمدحسین طباطبایی.

ادامه »

صفحات: 1· 2

 1 نظر

معرفی کتاب فلسفه نظام حقوق زن

24 آبان 1394 توسط الزهرا (س) نصر

لسفه نظام حقوق زن
نویسنده محمود حکمت‌نیا
سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی؛ 1390

کتاب فلسفه نظام حقوق زن را می‌توان یک کلان‌پژوهش به تعبیر نویسنده دانست که تلاش می‌کند با شناسایی ساختار فکری و معرفتی نظام حقوق زن در اسلام، مرزهای بینشی و ارزشی این نظام را از سایر مکاتب و نظام‌های حقوقی جدا سازد و با بررسی اصول و قواعد، ساختار مناسبی از کلیت خرده‌نظام حقوقی زن ارایه دهد و در ادامه رابطه‌ این نظام را با دیگر نظام‌های رفتاری بسنجد.

نویسنده بر این امر در پیشگفتار کتاب تأکید می‌کند که این پژوهش با یک کتاب خاتمه نمی‌یابد، بلکه او در آثار بعدی وارد مباحث محتوایی نظام حقوق زن در اسلام خواهد شد و حقوق فردی و اجتماعی و حقوق زن و خانواده را مورد بررسی دقیقی قرار خواهد داد.

ادامه »

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

تاریخ پيدايش تشيع از چه زمانی بوده است؟

18 آبان 1394 توسط الزهرا (س) نصر


انديشمندان درباره آغاز پيدايش تشيع، نظرهاى متفاوتى دارند كه آن را به طوركلى به دو دسته مى توان تقسيم كرد:
الف نويسندگان و پژوهش گرانى كه مى گويند تشيع پس از رحلت پيامبراكرم(صلى الله عليه وآله وسلم)ايجاد شده است. اينان خود چند دسته اند:
1. گروهى مى گويند تشيع در روز سقيفه پديد آمده است، همان روزى كه گروهى از بزرگان صحابه با صراحت گفتند: على(عليه السلام) اولى به امامت و خلافت است.[1]
2. دسته دوم، پيدايش شيعه را به اواخر خلافت عثمان مربوط مى دانند و انتشار آراى عبدالله بن سبا در اين زمان را به پيدايش تشيع ربط مى دهند.[2]
3. گروه ديگرى معتقدند شيعه در روز فتنه الدار(روز قتل خليفه سوم)پديد آمده است. پس از اين روز، پيروان على(عليه السلام) كه همان شيعيان بودند، در مقابل خون خواهان عثمان(عثمانيان)قرار گرفتند. ابن نديم مى نويسد:» وقتى طلحه و زبير با على(عليه السلام)مخالفت كردند و جز به خون خواهى عثمان به چيزى ديگر قانع نشدند، على خواست با آن ها بجنگد تا سر به فرمان حق نهند. آن روز، كسانى را كه از او پيروى كردند، به نام شيعه خواندند و او خود نيز به آن ها مى گفت: شيعيان من.»[3]ابن عبد ربه اندلسى نيز مى گويد: «شيعيان كسانى هستند كه على را بر عثمان تفضيل دادند».[4]
4. دسته چهارم معتقدند كه تشيع پس از ماجراى حكميت تا شهادت على(عليه السلام)به وجود آمده است.[5]
5. دسته پنجم نيز آغاز تشيع را به واقعه كربلا و شهادت امام حسين(عليه السلام)ربط مى دهند.[6]
ب در مقابل اين ها، پژوهش گرانى معتقدند كه تشيع در عصر رسول خدا(صلى الله عليه وآله)ريشه دارد. از ميان دانشمندان شيعه، مرحوم كاشف الغطا،[7] شيخ محمدحسين مظفر،[8] محمدحسين زين عاملى [9]و از ميان علماى اهل سنت، محمد كرد على مى گويند: شمارى از صحابه در عصر پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)به شيعه على معروف[10] بودند.
با توجه به اين نظرها مى توان گفت ايام سقيفه، اواخر خلافت عثمان، جنگ جمل، حكميت و حادثه كربلا از دوره هاى اثر گذار بر تاريخ تشيع است. افزون بر آن، وجود شخصى به نام عبدالله بن سبا مورد ترديد است. با همه اين ها پيدايش تشيع در يكى از اين دوره ها درست به نظر نمى رسد. بررسى احاديث نبوى نشان مى دهد كه واژه شيعه پيش از همه از زبان رسول خدا، محمد مصطفى(صلى الله عليه وآله) در احاديث متعددى براى ناميدن دوستداران على(عليه السلام) به كار رفته است. اينك به اين موارد اشاره مى كنيم كه همه آن ها در منابع اهل سنت آمده است.
مسعودى نوشته است: عباس بن عبدالمطلب مى گويد: «روزى نزد رسول خدا(صلى الله عليه وآله)بوديم كه ناگهان على بن ابى طالب وارد شد. همين كه چشم پيامبر(صلى الله عليه وآله)به على(صلى الله عليه وآله)افتاد، چهره اش شكفت. عرض كردم: يا رسول الله! شما به خاطر ديدن اين پسر چهره تان باز شد! فرمود: عمو، به خدا سوگند! خداوند او را بيش از من دوست دارد. هيچ پيامبرى نيست مگر اين كه اولادش از صلب خود اوست، ولى اولاد من پس از من، از نسل على هستند. در روز قيامت، مردم را به نام خود و نام مادرشان بخوانند براى اين كه خداوند پرده پوشى مى كند جز على و شيعيانش كه آنان را به نام خود و نام پدران شان صدا مى زنند».[11]
پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) به على(عليه السلام) فرمود: «خدا گناهان شيعيان و دوستداران شيعيان تو را بخشيده است».[12] هم چنين پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرموده است: «تو و شيعيانت در حوض كوثر بر من وارد مى شويد. از آن سيراب خواهيد شد و صورت تان سفيد است و دشمنان تو تشنه و در غل و زنجير بر من وارد مى شوند.» پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله)در حديثى طولانى درباره فضايل على(عليه السلام) به دخترش فاطمه(عليها السلام)مى فرمايد: «يا فاطمه! على و شيعيان او رستگاران فردا هستند».[13] هم چنين رسول اكرم(صلى الله عليه وآله)فرمود: «يا على ! خدا، گناهان تو، خاندانت و شيعيان و دوستداران شيعيانت را بخشيده است…».[14]
حتى گفتنى است رواياتى نيز از رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) درباره بعضى شيعيان از زبان مخالفان شيعه نقل شده است. براى نمونه، عايشه درباره حجر بن عدى نقل كرده است: آن گاه كه معاويه پس از قتل حجر و يارانش حج گزارد و به مدينه آمد، عايشه به او گفت: «معاويه! هنگامى كه حجر و يارانش را مى كشتى، حلمت كجا رفته بود؟ آگاه باش كه از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) شنيدم كه فرمود: جماعتى در محلى به نام «مرج عذرا» كشته مى شوند كه اهل آسمان ها براى قتل آنان خشمگين مى شوند.»[15]
چون اين احاديث انكار شدنى نيستند و محدثان بزرگ اهل سنت آن را نقل كرده اند، بعضى نويسندگان اهل سنت به تأويل نارواى آن دست زده اند. ابن ابى الحديد مى گويد: «منظور از شيعه كه در روايات متعدد، به آنان وعده بهشت داده شده است، كسانى هستند كه به برترى على(عليه السلام) بر همه خلق قايل هستند. بدين گونه، عالمان معتزلى ما در تصانيف و كتاب هايشان نوشته اند: در حقيقت ما شيعه هستيم و اين حرف اقرب به سلامت و اشبه به حق است».[16] ابن حجر هيثمى نيز در كتاب «الصواعق المحرقه فى الرد على اهل البدع و الزندقة» هنگام نقل اين احاديث گفته است: «منظور از شيعه در اين احاديث، شيعيان نيستند، بلكه منظور، خاندان و دوستداران على هستند كه مبتلا به بدعت سب اصحاب نشوند.»[17].
مرحوم مظفر در پاسخ او مى گويد: «عجيب است كه ابن حجر گمان كرده، مراد از شيعه در اين جا اهل سنت هستند! و من نمى دانم اين به دليل مترادف بودن دو لفظ شيعه و سنى است يا به اين دليل كه اين دو فرقه يكى هستند يا اهل سنت بيشتر از شيعيان، از خاندان پيامبر پيروى كرده اند و آنان را دوست مى دارند؟»[18] مرحوم كاشف الغطاء نيز مى گويد: «با نسبت دادن لفظ شيعه به على(عليه السلام)مى توان مراد را فهميد; زيرا غير از اين صنف، شيعه ديگران هستند».[19]
ظهور معناى شيعه در احاديث و سخنان پيامبر آشكار و روشن است و آنان با اين تأويل ها خواسته اند از پذيرش حقيقت بگريزند. اين را هم بايد دانست كه مصداق شيعه در همان عصر پيامبر مشخص بوده است و عده اى از اصحاب پيامبر در همان زمان به «شيعه على» مشهور بودند.[20]
بنابراين، براساس احاديث موجود، پيش از همه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نام شيعه را بر دوستداران على(عليه السلام)گذاشته است و حوادث ديگرى مانند: سقيفه، جنگ جمل، حكميت و واقعه كربلا بر گسترش اين واژه و آموزه هاى تشيع تأثير داشته اند.

ادامه »

 نظر دهید »

خطبه بدون نقطه حضرت امیرالمومنین (ع)

15 آبان 1394 توسط الزهرا (س) نصر

اين خطبه ظاهرا در عقد نکاحي از جانب آن حضرت ايراد شده است که متن و ترجمه‏ي آن از نظرتان مي‏گذرد:
الحَمدُ لِلّهِ أهلِ الحَمدِ وَ أحلاهُ، وَ أسعَدُ الحَمدِ وَ أسراهُ، وَ أکرَمُ الحَمدِ وَ أولاهُ. الواحدُالأحَدُ الصَّمَدُ، لا والِدَ لَهُ وَ
لا وَلَدَ. سَلَّطَ المُلوکَ وَ أعداها، وَ أهلَکَ العُداةَ وَ أدحاها، وَ أوصَلَ المَکارِمَ وَ أسراها، وَ سَمَکَ السَّماءَ وَ
عَلّاها، وَ سَطَحَ المِهادَ وَ طَحاها، وَ وَطَّدَها وَ َحاها، وَ مَدَّها وَ سَوّاها، وَ مَهَّدَها وَ وَطّاها، وَ أعطاکُم ماءَها وَ
مَرعاها، وَ أحکَمَ عَدَدَ الاُمَمِ وَ أحصاها، وَ عَدَّلَ الأعلامَ وَ أرساها. الاِلاهُ الأوَّلُ لا مُعادِلَ لَهُ، وَلا رادَّ لِحُکمِهِ، لا
إلهَ إلّا هُوَ، المَلِکُ السَّلام، المُصَوِّرُ العَلامُ، الحاکِمُ الوَدودُ، المُطَهِّرُ الطّاهِرُ، المَحمودُ أمرُهُ، المَعمورُ حَرَمُهُ،
المَأمولُ کَرَمُهُ. عَلَّمَکُم کَلامَهُ، وَ أراکُم أعلامَهُ، وَ حَصَّلَ لَکُم أحکامَهُ، وَ حَلَّلَ حَلالَهُ، وَ حَرَّمَ حَرامَهُ. وَ حَمَّلَ
مُحَمَّداً (صَلَّ اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) الرِّسالَةَ، وَ رَسولَهُ المُکَرَّمَ المُسَدَّدَ، ألطُّهرَ المُطَهَّرَ. أسعَدَ اللهُ الاُمَّةَ لِعُلُوِّ مَحَلِّهِ،
وَ سُمُوِّ سُؤدُدِهِ، وَ سَدادِ أمرِهِ، وَ کَمالِ مُرادِهِ. أطهَرُ وُلدِ آدَمَ مَولوداً، وَ أسطَعُهُم سُعوداً، وَ أطوَلُهُم عَموداً، وَ
أرواهُم عوداً، وَ أصَحُّهُم عُهوداً، وَ أکرَمُهُم مُرداً وَ کُهولاً. صَلاةُ اللهِ لَهُ لِآلِهِ الأطهارِ مُسَلَّمَةً مُکَرَّرَةً مَعدودَةً، وَ
لِآلِ وُدِّهِمُ الکِرامِ مُحَصَّلَةً مُرَدَّدَةً ما دامَ لِالسَّماءِ أمرٌ مَرسومٌ وَ حَدٌّ مَعلومٌ. أرسَلَهُ رَحمَةً لَکُم، وَ طَهارَةً
لِأعمالِکُم، وَ هُدوءَ دارِکُم وَ دُحورَ، عارِکُم وَ صَلاحَ أحوالِکُم، وَ طاعَةً لِلّهِ وَ رُسُلِهِ، وَ عِصمَةً لَکُم وَ رَحمَةً.
اِسمَعوا لَهُ وَ راعوا أمرَهُ، حَلِّلوا ما حَلَّلَ، وَ حَرِّموا ما حَرَّمَ، وَ اعمِدوا – رَحِمَکُمُ اللهُ – لِدَوامِ العَمَلِ، وَ ادحَروا
الحِرصَ، وَ اعدِموا الکَسَلَ، وَ ادروا السَّلامَةَ وَ حِراسَةَ مُلکِ وَ رَوعَها، وَ هَلَعَ الصُّدورِ وَ حُلولَ کَلِّها وَ هَمِّها.
هَلَکَ وَ اللهِ أهلُ الاِصرارِ، وَ ما وَلَدَ والِدٌ لِلاِسرارِ، کَم مُؤَمِّلٍ أمَّلَ ما أهلَکَهُ، وَ کَم مالٍ وَ سِلاحٍ أعَدَّ صارَ لِلأعداءِ
عُدَّةً وَ عُمدَةً. اَللّهُمَّ لَکَ الحَمدُ وَ دَوامُهُ، وَ المُلکُ وَ کَمالُهُ، لااِلهَ إلّا هُوَ، وَسِعَ کُلَّ حِلمٍ حِلمُهُ، وَ سَدَّدَ کُلُّ
حُکمٍ حُکمُهُ، وَ حَدَرَ کُلَّ عِلمٍ عِلمُهُ. عَصَمَکُمُ وَ لَوّاکُم، وَ دَوامَ السَّلامَةِ أولاکُم، وَ لِلطّاعَةِ سَدَّدَکُم، وَ لِلاِسلامِ
هَداکُم، وَ رَحِمَکُم وَ سَمِعَ دُعاءَکُم، وَ طَهَّرَ أعمالَکُم، وَ أصلَحَ أحوالَکُم. وَ أسألُهُ لَکُم دَوامَ السَّلامَةِ، وَ کَمالَ
السَّعادَةِ، وَ الآلاءَ الدّارَةَ، وَ الاَحوالَ السّارَّةَ، وَ الحَمدُ لِلّهِ وَحدَهُ.

ستایش مخصوص خدایی است که سزاوار ستایش و مآل آن است. از آنِ اوست رساترین ستایش و شیرین ترین آن و سعادت بخش ترین ستایش و سخاوت بار ترین(و شریف ترین) آن و پاک ترین ستایش و بلند ترین آن و ممتاز ترین ستایش و سزاوارترین آن.
یگانه و یکتای بی نیاز(ی که همه نیازمندان و گرفتاران آهنگ او نمایند). نه پدری دارد و نه فرزندی.
شاهان را (به حکمت و آزمون) مسلّط ساخت وبه تاختن واداشت. و ستمکاران (و متجاوزان) را هلاکت نمود و کنارشان افکند. و سجایای بلند را (به خلایق) رسانید و شرافت بخشید. و آسمان را بالا برد و بلند گردانید. بستر زمین را گشود و گسترش داد و محکم نمود و گسترده ساخت. آن را امتداد داد و هموار کرد و (برای زندگی) آماده و مهیّا فرمود. آب و مرتعش را به شما ارزانی داشت. تعداد اقوام را (برای زندگی) آماده و مهیّا فرمود. آب و مرتعش را به شما ارزانی داشت. تعداد اقوام را (برای زندگی در آن) به درستی. (و حکمت) مقرّر فرمود و بر شمار (یکایک) آنان احاطه یافت. و نشانه های بلند (هدایت) مقرّر فرمود و آنها را بر افراشته و استوار ساخت.
معبود نخستین که نه او را هم طرازی است و نه حکمش را مانعی. خدایی نیست جز او، که پادشاه است و (مایۀ) سلامت، صورتگر است و دانا، فرمانروا و مهربان، پاک و بی آلایش. فرمانش ستوده است و حریم کویش آباد (به توجّه پرستندگان و نیازمندان) است و سخایش مورد امید.
کلامش را به شما آموخت و نشانه هایش را به شما نمایاند. و احکامش را برایتان دست یافتنی نمود. آنچه روا بود حلال و آنچه در خور ممنوعیت بود، حرام شمرد.
بار رسالت را بر دوش محمّد(صلّی الله علیه و آله) افکند. (همان) رسول گرامی که بدو سروری و درستی (در گفتار و کردار و رفتار) ارزانی شده، پاک و پیراسته است.
خداوند این امّت را به خاطر برتریِ مقام و بلندیِ شرف و استواری دین او و کامل بودنِ آرمانش سعادت بخشید. او بی آلایش ترین فردِ از آدمیان در هنگامه ولادت و فروزنده ترین ستاره یمن و سعادت است. او بلند پایه ترین آنان (در نیاکان) است و زیباترین آنها در (نسل و) شاخسار. و درست پیمان ترین و کریم ترین آنان است در نوجوانی و بزرگسالی.
درود خداوند از آن او و خاندان پاکش باد، درودی خالص و پی در پی و مکرّر (برای آنان) و برای دوست داران بزرگوارشان، درودی ماندگار و پیوسته، (برای همیشه:) تا وقتی که برای آسمان حکمی مرقوم است و نقشی مقرّر.
او فرستاد تا تا برایتان رحمتی باشد و مایه پاکیزگی اعمالتان و آرامش سرای (زندگی) شما و بر طرف شدن نقاط ننگ (: و شرم آور کار)تان. و تا مایه صلاح حالتان باشد و اطاعت شما از خدا و رسولانش و موجب حفظ شما و رحمتی (بس بزرگ و فراگیر).
از او فرمان برید و بر دستورش مواظبت ورزید. آنچه را حلال دانست، حلال و هر چه را حرام داشت حرام بشمارید. خدایتان رحمت کند؛ آهنگ کوششی پیوسته نمایید و آزمندی را از خود برانید و تنبلی را وا نهید. رسم سلامت و حفظ حاکمیّت و بالندگی آن را – و آنچه را که موجب دغدغه سینه ها (:و تشویش دلها) و روی کردِ درماندگی و پریشانی به سوی به آنهاست – بشناسید.

نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغه ج 1 ص 100 تا 103 خ 21، بحار الانوار ج 9 ط قدیم به نقل از سفینة البحار ج 1 ص 397، تاریخ عماد زاده ج امیر المؤمنین ص 438

 نظر دهید »

چرا جمهوری اسلامی ایران مخالف ارتباط با مستکبران است؟

13 آبان 1394 توسط الزهرا (س) نصر

به مناسبت یوم الله 13 آبان و به تبعیت از مقام معظم رهبری

روز 13 آبان، سالگرد تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام است که در نتیجه آن ارتباط با آمریکا وارد مرحله جدیدی شد، در این بین، رهبر معظم انقلاب درباره ارتباط با کشورهای استکباری رهنمودهای فراوانی دارند که به بررسی آن می پردازیم.
 استکبار از دیدگاه فرهنگ سیاسی اسلام، وجود نوعی سلطه گری، سلطه جویی، استعمار و بهره کشی فرهنگی، سیاسی و اقتصادی توسط اقلیت محدودی زورگو و نفع طلب بر خیل عظیم توده های محروم است. این عمل، می تواند داخلی باشد؛ به همان طریق که یک عده دیکتاتور و زورگو بر ملت های محروم تحت سلطه خود حاکمیت داشته، آنها را تحت فشار و ظلم قرار دهند و همچین می تواند بین المللی باشد؛ بدین معنی که دولت و یا کشوری، سایر ملت ها را استثمار و به استضعاف بکشاند که نمونه بارز آن اعمال سیاست های استعمارگونه و امپریالیستی قدرت های بزرگ شرق و غرب در جهان است. امروزه در فرهنگ سیاسی دنیا، واژگانی نظیر «استعمار» و «امپریالیسم» نیز در رساندن مفهوم فوق به کار می روند. استكبار چيست؟ استكبار، به معناي كبر و غرور طلبي در همه ي شئون زندگي بشری می باشد. اين واژه در ادبيات دينی مسلمين در آيات قرآني بسيار وسيع ديده شده است. مفهوم استكبار از استكبار اخلاقی گرفته تا استكبار سياسی، همگي در قرآن و روايات اسلامی جلوه گر است.

به دنبال وقوع انقلاب اسلامی در ایران، روابط با کشورهای جهان برپایه اصول جدیدی قرار گرفت. شعار نه شرقی و نه غربی، براساس مولفه های انقلاب شکل گرفت. استكبارستیزی واقعیت انقلاب اسلامی است، تنها یك شعار نیست. استكبارستیزی كه امام خمینی (ره) مطرح ‌كرد از ظلم‌ستیزی منتج می‌شود، كه تحت تاثیر فرهنگ عاشورایی شیعیان است.

مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره) انقلابی را سازماندهی کردند که چه در مقابل ظلم داخلی و چه در مقابل ظلم و زورگویی خارجی قیام و ایستادگی کردند و نظامی را بر این اساس بنا نهادند که یکی از شاخصه های اصلی آن ظلم ستیزی و مبارزه با ظالم بود.

ادامه »

 1 نظر

مبارزه با استکبار برخوردار از پشتوانه عمیق عقلانی و تجربی است

13 آبان 1394 توسط الزهرا (س) نصر

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح دیروز (سه شنبه) در دیدار پرشور هزاران نفر از دانشجویان و دانش آموزان، مبارزه ملت ایران با استکبار را مبارزه ای «منطقی، خردمندانه و متکی بر تجربیات تاریخی» خواندند و با استناد به مشکلات و ضرباتی که به علت اعتماد به امریکا و ساده اندیشی برخی سیاسیون، در تاریخ معاصرِ کشور بوجود آمده افزودند: امریکا، همان امریکای قدیم است اما عده ای مغرض و یا ساده لوح تلاش می کنند این دشمن توطئه گر را در افکار عمومی ملت به فراموشی و غفلت بسپارند تا امریکا در فرصتی مناسب خنجر را از پشت فرو کند.

در این دیدار که در آستانه سیزده آبان، روز ملی مبارزه با استکبار جهانی انجام شد رهبر انقلاب، مقطع کنونی را دوره تثبیت عزت ملت و ترسیم نقشه پیشرفت ایرانیان دانستند و هوشیاری، آگاهی و بصیرت عمومی به ویژه جوانان را در این مقطع، بسیار مهم خواندند.

ایشان افزودند: نکته اساسی در فهم و تحلیل اوضاع کنونی و ترسیم حرکت آینده کشور، درک این واقعیت است که مبارزه جمهوری اسلامی و مردم ایران با استکبار برخلاف حرفهای برخی ها، حرکتی غیرمنطقی و احساساتی نیست بلکه مقابله ای برخاسته از عقل و تجربه و برخوردار از پشتوانه علمی است.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به اینکه توجه به تجربه های درس آموز ملتها، مانع از خطای دید و اشتباه محاسباتی می شود خاطرنشان کردند: حتی اگر آیات صریح قرآن مجید درباره ایستادگی و مبارزه با ظلم و استکبار را کنار بگذاریم، حادثه بزرگ کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، نشان می دهد با امریکا چگونه باید برخورد کرد.

رهبر انقلاب در تبیین حوادث مقطع مهم ملی شدن صنعت نفت، اعتماد و امید به امریکا را، اشتباه تاریخی دکتر مصدق (نخست وزیر آن مقطع) خواندند و افزودند: مصدق برای مقابله با انگلیس به امریکا تکیه کرد و همین خوش بینی و ساده اندیشی و غفلت، زمینه ساز موفقیت کودتایی امریکایی شد، کودتایی که همه زحمات ملت را در ملی کردن نفت به هدر داد، رژیم مستبد و وابسته پهلوی را احیا کرد و ایران عزیز را ۲۵ سال در معرض شدیدترین صدمات ملی و ضربات سیاسی – اقتصادی و فرهنگی قرار داد.

ادامه »

 نظر دهید »

از جنگ‌هاي صليبي تا فرقه‌سازي معاصر

13 آبان 1394 توسط الزهرا (س) نصر

آن زمان كه مسلمين، بي‌خبر از همة توطئه‌ها به خود مشغول بودند، پيماني پنهاني و شوم، سپاه بزرگ صليبيون را از سويي (489 ـ 690 ق) و سپاه قوم بدوي و عاري از هرگونه فرهنگ و تمدن مغول را از ديگر سو راهي شرق اسلامي ساخت. اين دو لشكر كه چون فنري تند و تيز از جاي جسته بودند، تماميت سرزمين‌هاي اسلامي را از مرو و خراسان تا بيت‌المقدس ميدان تاخت و تاز خود قرار دادند.
جرم بزرگ مسلمانان اعلام نام خدا و رسول‌خدا، محمّد مصطفي(ص)، از بلنداي همة گلدسته‌هاي مرو، ري، عراق، شام، مصر و بيت‌المقدس بود.

ادامه »

 نظر دهید »

بانویی که شیخ مفید به درخواست او «احكام النساء» را نوشت

11 آبان 1394 توسط الزهرا (س) نصر


نام کتاب محمد بن حسین بن موسی بن محمد بن موسی بن ابراهیم بن موسی کاظم علیه السلام، آشناتر از نام گردآورنده‌اش است. کتاب شریف «نهج‌البلاغه» از ارزشمندترین کتب شیعه است؛ کتابی که به نقل سخنان، خطابه‌ها و حکمت‌های حضرت علی علیه‌السلام پرداخته است و امروزه، سندی معتبر و مرجعی گران‌قدر برای سخنان ایشان به‌شمار می‌رود. نگاهی به زندگی، خانواده و تربیت مؤلف این اثر ارزشمند، شاید مسیر حرکت و الگو و راهنمایی برای آنانی باشد که به دنبال داشتن بهترین فرزندان هستند.

به گزارش مهرخانه، محمد بن حسین، یا همان سیدرضی، در سال 359.ق در بغداد به دنیا آمد. پدر او ابواحمد حسین بن موسی علوی، معروف به طاهر ذوالمناقب، عالم و زعیم و نقیب طالبیان بود و سرپرستی همه آنان و نظردادن درباره مظالم و امیری حج مردم را به‌عهده داشت (1) و مادرش فاطمه دختر حسن (یا حسین) بن احمد بن حسن بن علی بن عمر الاشرف بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب علیه السلام بود (2).

فاطمه؛ سیده جلیله و فاضله
جایگاه فضل و کمالات این بانو در حدی بود که شیخ مفید، سرآمد فقهای شیعه، كتاب «احكام النساء» را به درخواست و برای او تألیف كرده و در مقدمه این كتاب می‎نویسد: «من از سیده جلیله فاضله‌ای اطلاع یافتم كه مایل به تدوین كتابی هستند مشتمل بر همه احكامی كه مكلفین محتاج به آن هستند، و مخصوصاً زنان باید از آن آگاه باشند. او علاقه خود را برای تألیف این كتاب به من اطلاع داده است… .» (3)

با توجه به این جایگاه و فضل و کمالات این بانوی بزرگ، شاید بتوان گفت، سید رضی و برادرش سید مرتضی، آن‌چه که به دست آورده‌اند را مدیون تربیت و توجه مادرند؛ مادری که در زمانی که پدر مشغول امور دینی و اجتماعی و رتق و فتق امور علویان بود و بعدها گرفتار زندان و تبعید دستگاه ظلم و جور، به تنهایی تربیت این دو کودک را برعهده گرفت و با نظری بلند و همتی عالی، از هیچ كوششی برای رشد و شكوفایی استعدادهای آنان فروگذار نكرد.

فرزندانم را فقه بیاموز!
ابن ابی الحدید در مقدمه شرح نهج‌البلاغه، به نقل از فخار بن معد علوی موسی، داستانی در رابطه با این بانو نقل می‌کند که بیان آن خالی از تذکر نیست؛ او می‌نویسد: شبی شیخ مفید در خواب می‌بیند که حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، به همراه دو فرزندش حسن و حسین علیهماالسلام نزد او آمدند. حضرت پس از سلام رو به شیخ فرمودند: به این دو فقه بیاموز! شیخ درشگفت از این خواب، به محل درس خود می‌رود و ناگهان بانویی باوقار و باکمال را مشاهده می‌کند که دست در دست دو پسرش نزد او می‌آیند. شیخ در برابر ایشان به پا می‌ایستد و بانو رو به شیخ سلام کرده و می‌گوید: من همسر طاهر ذوالمناقب هستم و این دو كودك فرزندان من هستند؛ ایشان را نزد شما آورده‎ام تا علم فقه و احکام بیاموزی. شیخ مفید که خواب خود را تعبیرشده می‌بیند، به گریه افتاده و خواب را برای بانو تعریف می‌کند و با اشتیاق تمام، تعلیم و تربیت آن دو کودک را تا رسیدن به مدارج عالی علمی و عملی برعهده می‌گیرد. خدا نیز آنان را از نعمت خود بهره‌مند گردانید و درهای علوم و فضایل را به روی ایشان گشود تا جایی که در سراسر جهان مشهور شدند (4).

اگر همه مادران به خوبي و پاكي و وظيفه‌شناسي تو بودند، فرزندانشان از وجود پدر بي‌نياز بودند
این بانوی بزرگوار در سال 385.ق زمانی كه از عمر سیدرضی 26 سال بیشتر نگذشته بود، از دنیا رفت (5). سیدرضی در فراق مادر قصیده‌ای 68 بیتی سرود و به فضایل و کمالات مادر اشاره کرده و در وصف او گفت:

«روزگار را به پاكدامني و زهد سپري كردي و مشقت‌ها را متحمل شدي
روزهاي گرم، روزه گرفتي و شب‌هاي تار، به عبادت خدا مشغول بودي
هركس كه در اين جهان سختي‌هاي زندگي را به خاطر آسايش بهشت متحمل شود، مغبون نيست
اگر همه مادران به خوبي و پاكي و وظيفه‌شناسي تو بودند، فرزندانشان از وجود پدر بي‌نياز بودند» (6)

منابع
1. المحامی رشید الصفار، ص۹.
2. المحامی رشید الصفار، ص۱۱-۱۲.
3. مستدرك الوسائل، ج 3، ص 516.
4. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 1، ص 41.
5. المحامی رشید الصفار، صص ۱۱-۱۲.
6. http://www.tebyan-zn.ir/zanan.html


منتشر شده در مهرخانه

 نظر دهید »

چند نکته کاربردی درباره اسباب کشی

06 آبان 1394 توسط الزهرا (س) نصر

شاید به‌محض دیدن عنوان مطلب با خود فکر کنید که چه مطلب عجیبی! حتی شاید گمان کنید جای این مطلب در این صفحه و این سایت نیست، اما آن‌چه مرا ترغیب به نوشتن این یادداشت کرد، مشکلاتی بود که در طی جابه‌جایی و اسباب‌کشی بین خانواده‌های جوان اطرافم به‌وجود آمده بود. مشکلاتی که بحران‌های عمیقی در زندگی زناشویی آنان به‌وجود آورده بود.

به‌همین‌دلیل گمان می‌کنم مدیریت بحران در زمان اسباب‌کشی و جابه‌جایی، یک مهارت برای حفظ روابط زناشویی و کانون گرم خانواده است. اگر شما هم تجربه جابه‌جایی دارید و مستاجر هستید، این مطلب را با حوصله بخوانید.

برای بسیاری از خانواده‌ها‌، اسباب‌کشی جزئی از برنامه‌ریزی‌های زندگی است و هر سال و یا لااقل هرچند سال یک‌بار، مشغول آن می‌شوند.

برخلاف تصوری که افراد از سختی‌های اسباب‌کشی دارند، می‌توان با تقسیم کارها و چیدمان‌های منظم، معضل اسباب‌کشی را تا حد زیادی حل کرد.

خانواده‌های زیادی شرایط شما را دارند
شاید وقتی که صاحب‌خانه از شما می‌خواهد خانه‌اش را تخلیه کنید، احساس بدبختی داشته باشید. حتی ممکن است گمان کنید شوهرتان فرد بی‌عرضه‌ای است که نتوانسته خانه بخرد. این احساسات همه ناشی از ترس و اضطراب اسباب‌کشی است. وقتی این افکار به سراغ‌تان آمد، این نکته را در نظر بگیرید که خانواده‌های زیادی شرایط شما را دارند.

افراد زیادی در جامعه هستند که هرساله جابه‌جا می‌شوند و احساس خوشبختی‌شان را به خاطر این اسباب‌کشی‌ها تحت‌تأثیر قرار نمی‌دهند. هرچند که ممکن است تغییر خانه کارهای زیادی در پی داشته باشد و شما مجبور باشید چندهفته مدام کار کنید، اما این دلیل نمی‌شود از کوره در بروید و همسرتان را مقصر بدانید.

به یکدیگر احترام گذاشته و امید بدهید
وقتی قرار می‌شود خانه‌تان را عوض کنید، به‌جای پرخاشگری و فکرهای باطل و بیهوده، بهتر است بیشتر از هر موقع دیگری به شوهرتان احترام بگذارید. مردها در این شرایط خیلی بیشتر از خانم‌ها فکر می‌کنند و از نظر درونی تخریب می‌شوند. اگر آن‌ها روحیه خوب همسرشان را ببینند، راحت‌تر می‌توانند به کار روزمره و پیداکردن یک خانه مناسب بپردازند.

با گریه و قهر و دعوا، خانه جدید پیدا نخواهد شد، بلکه اگر شما متحد باشید و شرایط زندگی خود را درک کنید و بی‌دلیل شرایط و موقعیت خود را با فلان دوست و فلان خانواده مقایسه نکنید، می‌توانید این بحران را با موفقیت بدون هیچ دعوا و مشاجره‌ای به پایان برسانید.

بعد از این‌که توانستید از نظر روحی و درونی بپذیرید که جابه‌جایی، بدبختی یا بی‌عرضگی کسی نیست، راه‌کارهای زیر را پیشنهاد می‌کنیم تا یک جابه‌جایی راحت داشته باشید.

قبل از شروع اسباب‌کشی
- از چند هفته و یا چندروز قبل از اسباب‌کشی، به دنبال کارتن‌های مناسب برای وسایلتان باشید. می‌توانید از مغازه‌ها کارتن‌های بی‌استفاده‌شان را بگیرید. در انتخاب کارتن دقت کنید که سایز مناسبی داشته باشند، کارتن‌های کوچک برای اسباب‌کشی مناسب نیستند. بهتر است از کارتن‌های بزرگ بهره ببرید.

- جمع‌کردن اسباب را با لوازم و اشیای غیرضروری آغاز کنید؛ مثل ظروف چینی و لوازم تزیینی. برای جمع‌آوری و بسته‌بندی حتماً از کاغذ روزنامه استفاده کنید تا انباشت آن‌ها روی همدیگر در کارتن باعث شکستن نشود.

- توجه داشته باشید که؛ پس از پُرشدن هر کارتن با ماژیک روی آن بنویسید که چه وسایلی را در آن چیده‌اید. برای سهولت کار می‌توانید به‌صورت مجموعی روی کارتن بنویسید، مثلاً: وسایل بوفه. وسایل میز آرایش. وسایل کمد و در نهایت کارتن‌ها را با چسب‌های نواری پهن خوب بچسبانید.

- نیازی به خالی‌کردن کشوها و یا کمدهای لباس نیست. لباس وزنی ندارد و می‌توانید آن را در همان محل قرارگیری‌اش مثل کشو یا کمد حمل کنید. برای این کار اگر کشو یا کمدتان قفل دارد درش را قفل کرده و بعد از روی در تا دیواره‌های کشو و کمد چسب نواری بزنید که در هنگام حمل‌و‌نقل باز نشود.لباس‌های گران‌قیمت و مجلسی را می‌توانید در چمدان قرار دهید تا خیالتان از بابت آن‌ها راحت باشد.

- رختخواب‌ها را در یک چادر شب یا پارچه بزرگ بپیچید تا هم کثیف نشوند و هم بشود یک‌باره آن‌ها را حمل کرد.

- شیشه میزها و یا قاب عکس‌ها و آینه‌ها را جداگانه در روزنامه بپیچید و آن‌ها را بین یک پتو قرار دهید تا از شکستن ِاحتمالی محافظت شوند.

- برای وسایل آشپزخانه از سبدهای بزرگ استفاده کنید. تمام وسایل غیرشکستنی را در یک سبد یا لگن بریزید و در یک مشمای بزرگ قرار دهید.

- هرکدام از وسایل مربوط به حمام و دستشویی را جداگانه بسته‌بندی کرده و در کارتن یا مشما قرار دهید و روی آن بنویسید که مربوط به کجاست تا در صورت نیاز سریع پیدایش کنید.

- لوازم بزرگ را حتی‌الامکان نزدیک درب منزل بگذارید تا کارگران ابتدا آن‌ها را وارد کامیون کنند. اگر چنین نکنید کارگران با بردن لوازم کوچک خسته می‌شوند و لوازم بزرگ آشپزخانه مثل یخچال و ماشین لباسشویی و …را احتمالاً بی‌احتیاط حمل خواهند کرد. بهتر است برای جلوگیری از خش افتادن به بدنه وسایل، با سلفون بدنه هریک از یخچال و گاز و… را بپوشانید.

- برای حمل لوازم صوتی و تصویری مانند تلویزیون از جعبه‌های مخصوص آن‌ها و یا یک جعبه دیگر با بسته‌بندی محکم در محل‌های حساس مانند شیشه تلویزیون یا مانیتور کامپیوتر استفاده کنید. البته بهتر است که‌ این‌گونه وسایل را با خودروی شخصی‌تان حمل کنید.

- اگر زمان اسباب‌کشی‌تان را می‌دانید، بهتر است از یکی دوماه قبل از تاریخ اسباب‌کشی، مواد خوراکی موردنیاز را هفتگی تهیه کنید تا فریزر خلوت شود. چند بطری شیشه نوشابه را هم پرکنید تا در روز اسباب‌کشی به میزان لازم یخ برای نگه‌داری مواد داشته باشید.

- یک روز پیش از بردن وسایل، خانه‌ای را که قرار است به آن‌جا اسباب‌کشی کنید، خوب تمیز کنید تا پس از ورود وسایل مجبور نباشید برای تمیزکردن قسمت‌های مختلف خانه، هرکدام از وسایل را چندبار جابه‌جا کنید. اگر لازم بود برای از بین‌بردن حشرات آن‌جا را سم‌پاشی کنید.

- نیازی نیست برخی از اشیا و کالاها را در پروسه اسباب‌کشی وارد کنید. اشیای قیمتی و باارزشتان مثل طلا و پس‌انداز و یادگاری‌های شکستنی و… را چند روز قبل در کمال آرامش به منزل یکی از آشنایان ببرید تا در حین اسباب‌کشی نگران وسایل ارزشمند خود نباشید.

- اگر فرزند کوچکی دارید که شیرخوار و یا سه چهار ساله است و در حین اسباب‌کشی اذیت خواهد شد و ممکن است در دست و پایتان باشد، او را به منزل مادربزرگ یا اقوام و آشنایان خود بفرستید.

اما اگر فرزند یا فرزندانتان بزرگ‌ترند و متوجه اسباب‌کشی هستند، می‌توانید با سپردن کارهای کوچک در حد سنشان، از آن‌ها هم کمک بگیرید. به‌عنوان مثال به فرزندتان بسپارید که در گوشه‌ای از خانه بایستد و مراقب سایر وسایل خانه باشد. همچنین می‌توان وسایل کوچک و سبک را به آن‌ها داد تا از اتاق‌ها به نزدیک در خروجی منزل منتقل کنند.

در حین اسباب‌کشی
- در روز اسباب‌کشی، یک‌ساعت مانده به آمدن ماشین حمل بار و کارگران، مواد درون فریزر و یخچال را در یک قابلمه بزرگ یا در یک لگن قرار دهید. مواد به‌صورت منجمد هستند و تا چندساعت آینده یخ آن‌ها باز نخواهد شد، اما اگر فاصله شما تا خانه جدید زیاد است، بهتر است بطری‌های یخ‌زده را روی مواد غذایی بگذارید تا فاسد نشوند.

- خونسرد باشید و با همسرتان در مدت چنددقیقه مشورت نهایی را داشته باشید. از مشاجره و بحث و جدل در حین اسباب‌کشی خودداری کنید و اگر موضوعی پیش‌آمد که متوجه شدید ناراحتتان کرده است، به خودتان بگویید که در فرصتی مناسب در این‌باره با خانواده صحبت خواهم کرد.

- به‌محض ورود به خانه جدید، سریع کارگر‌ها را مدیریت کنید تا هر وسیله را همان‌جایی که می‌خواهید قرار دهند. با این روش حجم کارهایتان سبک‌تر شده و تاحدی وسایل سرجای خودشان قرار می‌گیرند. برای وسایل آشپزخانه مثل یخچال و اجاق‌گاز و ماشین لباسشویی و همین‌طور برای چیدن مبلمان در پذیرایی این روش مناسبی است.

در زندگی بحران‌های زیادی وجود دارد و شاید به‌همین‌دلیل باشد که متأهل‌شدن خیلی سریع زاویه دید انسان را وسیع می‌کند و او هر روز تجربه‌های بیشتری می‌آموزد. بی‌شک اسباب‌کشی یک بحران بزرگ در زندگی است که میزان علاقه و احترام شما را نسبت به همسر و سایر اعضای خانواده می‌سنجد. حواستان باشد این مرحله از زندگی را با دقت و آرامش سپری کنید و تأکید می‌کنم که خانواده‌های زیادی مثل شما هستند.

نگذارید مسائل پیش‌پاافتاده‌ای مثل چند تکه خرده‌ریز، رابطه شما و همسرتان را زیر سؤال ببرد. بحران‌ها هرچقدر هم که اسمشان بحران باشد، اما پلی هستند برای رسیدن به اعتماد و امید.

موفق باشید


بقلم طهورا ابیان
منتشر شده در مهرخانه 

 نظر دهید »

خانم ها! به خودتان احترام بگذارید

02 آبان 1394 توسط الزهرا (س) نصر

بر کسی پوشیده نیست که روحیات زنانه بسیار آسیب‌پذیر و لطیف است. به‌همین‌دلیل است که خانم‌ها بسیار سریع‌تر از مردها می‌رنجند و گاهی زخم‌های عمیقی بر پیکره احساساتشان وارد می‌آید که تا مدت‌ها ترمیم نمی‌شود. حتی گاهی از خانم‌ها شکایت از این دارند که همسرشان ساختار جسمی ‌آن‌ها را نمی‌پسندد و این موضوع مثل کابوسی در طول شبانه‌روز آرامش را از آن‌ها می‌گیرد و مدام به فکر لاغرشدن یا چاقی یا قدبلندی یا قدکوتاهی و… هستند.

آن‌چه درصدد بیان آن هستیم مهارتی است که شاید بسیاری از زنان در تعاملات با همسر خود آن‌را رعایت نکنند و حتی شاید راجع به آن اطلاعاتی نداشته باشند.

گاهی ممکن است خانمی ‌فکر کند که همسرش به او وابستگی ندارد و یا بالاتر از آن این‌که همسرش از او خوشش نمی‌آید. شاید باورتان نشود اگر بگوییم بخش زیادی از این احساسی که ممکن است مردها دچار آن شوند، به دلیل رفتار غلط خود خانم است. اگر خانمی‌آسیب‌پذیر نباشد و احترام خود را حفظ کند، بی‌شک مرد به او وابسته خواهد شد.

اشتباهات رایج در رفتار خانم‌ها
بسیاری از خانم‌ها اشتباهات رایجی در رفتار و سخنان خود دارند؛ بی‌آنکه فکر کنند شاید این جمله‌ای که بیان کردند بار منفی بر تصورات و احساسات همسرشان بگذارد. قطع به یقین بسیاری از همین جملات را که روزی خودشان به‌عنوان یک ضعف بیان می‌کنند، از همسرشان خواهند شنید و دچار رنجش خواهند شد.

خانم‌های بسیاری را دیده‌ایم که در محاوره با همسرشان و در مقابل او، خودشان را کوچک کرده و از خود عیب‌جویی می‌کنند.
- وای چقدر شکم آورده‌ام.
- حیف که دماغم بزرگ است.
- ای کاش قدم بلندتر بود.
- غذام امروز اصلاً خوب نشده بود.
- کاش پوستم برنزه بود.
- چقدر پوستم جوش‌جوشی و لک‌دار شده.
و…
همه این جملات و جملاتی مشابه این‌ها برای اکثر ما خانم‌ها ناآشنا نیستند. بسیاری از ما خانم‌ها در هنگام سخن‌گفتن حواسمان به جملاتی که بیان می‌کنیم، نیست و شاید در طول روز بارها و بارها این جملات را به زبان بیاوریم و از تأثیر خواسته یا ناخواسته این جملات بر شنونده آن‌ها که عمدتاً مرد زندگی‌مان است، غافل باشیم. ساختار وجودی مردها کلی‌نگر است و آن‌ها به جزییات توجه چندانی ندارند، اما برعکس خانم‌ها با نگاه ریز‌بین و جزیی‌نگرشان گاهی مردها را وادار می‌کنند که به ریزترین چیزها دقت کنند.

ادامه »

 نظر دهید »

جمعه ای با امام جوان، جواد علیه السلام

01 آبان 1394 توسط الزهرا (س) نصر

عبد العظیم حسنی گوید:بر مولای خود امام جواد علیه السلام وارد شدم و می‌خواستم از قائم پرسش کنم که آیا او مهدی است یا غیر او؛ پس امام آغاز سخن کردند و فرمودند:
ای أبا القاسم! قائم از ما همان مهدی است،کسی که باید در غیبتش انتظار او را بکشند و در ظهورش فرمانش برند.و او سومین از فرزندان من است.و قسم به آن که محمد را به نبوت مبعوث کرد و ما را به امامت مخصوص،اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نمانده‌باشد،قطعا خداوند آن روز را طولانی گرداند تا در آن خروج کند،پس زمین را از قسط و عدل پر کند همچنان که از جور و ظلم پر شده‌باشد.و همانا خداوند تبارک و تعالی امر او را برایش در یک شب اصلاح فرماید،همان طور که امر کلیمش موسی را اصلاح فرمود،زمانی که او رفت تا برای خانواده‌اش شعله‌ای آتش بیاورد،پس بازگشت درحال که رسول و نبی بود.

سپس فرمودند:

افضل اعمال شیعیان ما انتظار فرج است.

کمال الدین و تمام النعمة،جلد2،باب36،حدیث1

به قلم میثاق

 

 نظر دهید »

فرمول زوج های خوشبخت

29 مهر 1394 توسط الزهرا (س) نصر


حتماً در اطراف خود زوج‌های جوانی را دیده‌اید که کمی ‌پس از ازدواج دچار ناسازگاری و به‌اصطلاح عدم تفاهم شده و ساز طلاق و جدایی می‌زنند. آیا تابه‌حال فکر کرده‌اید که چگونه یک زوج دچار عدم تفاهم شده و زوجی دیگر به‌خوبی با هم تفاهم دارند؟

گذشته از این‌که در هنگام انتخاب همسر باید به معیارهای درست و دقیق و اصول اخلاقی طرف مقابل توجه کرد، اما شناخت روحیات زنانه و مردانه و رعایت نکات ریزی که شاید به چشم نیایند، می‌توانند در زندگی برای شما تفاهم بسازند.

اگر در زندگی یک زوجی که به گفته خود دچار عدم تفاهم شده‌اند نگاه کنید متوجه خواهید شد که علایمی‌که باعث می‌شوند آن‌ها به عدم تفاهم رأی داده و درخواست طلاق کنند چنین است:

شروع یک مشاجره با شدت زیاد؛

انتقاد از همسر و گلایه‌کردن؛

نشان‌دادن تنفر و انزجار به همسر؛

حالت تدافعی در برابر همسر؛

فقدان تأیید همسر (طرف مقابل) در روابط؛

زبان بدنی منفی.

عواملی که بیان شد گاهی به‌طورکلی در زندگی زوج‌های جوان دیده می‌شود و برخی از زوج‌ها صرفاً درگیر چند پارامتر آن خواهند شد، اما به‌طورکلی وجود چنین علایمی ‌زندگی را به سمت جدایی خواهد کشاند. این درحالی است که آن دسته از زوج‌هایی که احساس خوشبختی می‌کنند، صرفاً توانسته‌اند این علایم را شناسایی کرده و راه مقابله با آن‌ها را بیابند.

به‌نظر شما زوج‌هایی که احساس خوشبختی می‌کنند، چگونه‌اند؟

آن‌ها شاید وقت زیادی برای با‌هم‌بودن نداشته باشند یا شاید از نظر شما روحیه‌های کاملاً متفاوتی داشته باشند، اما خوشبخت‌اند و شما خوشبختی آن‌ها را می‌بینید و حس می‌کنید.

اگر هر زوج در هفته فقط ۵ ساعت را صرف زندگی مشترکشان کنند، روابطشان بی‌شک بهتر خواهد شد. این کاری است که زوج‌های خوشبخت انجام می‌دهند و ما هم به شما توصیه می‌کنیم این کار را انجام بدهید.

نیازی نیست هر روز هفته را با هم بگذرانید و مدام از خودتان بگذرید و حق را به طرف مقابل بدهید. فقط در هفته ۵ ساعت برای همسر و زندگی‌تان وقت بگذارید.

به برنامه زیر دقت کنید:
* خداحافظی
زوج‌های خوشبخت هر روز قبل از خداحافظی به هنگام رفتن به محل کار یا بیرون از خانه،؛ درباره کارهایی که قرار است در آن روز بکنند، سؤالاتی از همدیگر می‌پرسند (۲ دقیقه در روز، ۵ روز در هفته که جمعاً ۱۰ دقیقه خواهد شد).

* تجدید دیدارها
زوج‌های خوشبخت در پایان هر روز کاری، یک گفت‌وگوی آرام و بی‌استرس با هم دارند. به‌جای این‌که از حرف‌های این و آن بگویند و از کمبودهای زندگی‌شان ناله کنند و اعصاب یکدیگر را خرد کنند، آن‌ها از این فرصت برای با‌هم‌بودن استفاده کرده و روابط خود را عمیق‌تر می‌کنند و از خستگی‌ها و دلمشغولی‌های هم آگاه می‌شوند ( ۲۰ دقیقه در روز, ۵ روز در هفته جمعاً یک ساعت و ۴۰ دقیقه در هفته)

* محبت
زوج‌های خوشبخت با محبت نسبت به هم رفتار کرده و از اشتباهات یکدیگر زود گذشت می‌کنند. آن‌ها محبت خود را از طریق رفتارهایی همچون لمس‌کردن، روابط عاشقانه و بخشش در مواقع مناسب ابراز می‌کنند ( ۵ دقیقه در روز ، ۷ روز در هفته و جمعاً ۳۵ دقیقه در هفته).

* قرار هفتگی
زوج‌های خوشبخت یک قرار هفتگی دو نفره در فضایی خلوت و آرامش‌بخش برای تازه‌کردن عشق خود دارند. آن‌ها از این فرصت فقط برای با هم بودن و آرامش‌گرفتن از هم استفاده می‌کنند. (۲ساعت در هفته).

* تحسین همدیگر و قدردانی
زوج‌های خوشبخت هر روز حداقل ۵ بار قدردانی و محبت صادقانه بین خود ردوبدل می‌کنند. دیدن خوشی‌های کوچک و تشکر از همسر از طرف هر دو طرف زن و شوهر (۵ دقیقه در روز، ۵ روز در هفته و جمعاً ۳۵ دقیقه).

با توجه به این کارهای که زوج‌های خوشبخت انجام می‌دهند، متوجه خواهیم شد که انجام این کارها زمان زیادی نمی‌گیرند، اما در همین کارهای به ظاهر ساده، می‌توان روابط زناشویی را به طرز چشم‌گیری بهتر کرد.

حال که دانستید زوج‌های خوشبخت فقط ۵ ساعت در هفته برای زندگی خود زمان می‌گذارند، اما در عوض احساس خوشبختی‌شان شما را به وجد آورده بهتر است، از همین حالا اقدام کنید تا شما هم یکی از آن زوج‌های خوشبخت شوید.

برای پیداکردن تفاهم گم‌شده میان خود و همسرتان لازم است ابتدا قوانینی وضع کنید و هر دو نفر به این قوانین احترام بگذارید:

۱٫ هیچ‌کدام حق نداریم به خانواده دیگری توهین کنیم؛

۲٫ هیچ‌کدام حق نداریم مسایل و مشکلات کهنه و قدیمی‌ را مطرح کرده و باید در هر دعوا فقط راجع به همان موضوع صحبت کنیم؛

۳٫ شام و ناهار نپختن و شام و ناهارنخوردن نداریم و باید مثل شرایط عادی برای وعده‌های غذایی کنار همدیگر حاضر باشیم.

۴٫ در هر شرایطی و پس از هر مشاجره‌ای باید با هم سلام و خداحافظی داشته باشیم.

۵٫ هیچ‌یک از ما حق ندارد پس از یک مشاجره یا بحث جای خوابش را تغییر بدهد.

۶٫ هرکدام از ما برای آشتی‌کردن پیش‌قدم بشود، طرف مقابل باید برایش یک هدیه بخرد.

۷٫ حق نداریم اشتباهات طرف مقابل را تعمیم بدهیم. به‌عنوان‌مثال حق نداریم بگوییم تو همیشه فلان‌طور رفتار میکنی! یا تو همه‌جا این‌گونه بودی …. چراکه این تعمیم‌دادن دعوا را به اوج خواهد رساند.

۸٫ در حین مشاجره باید به هم فرصت بدهیم که هرکدام راجع به دیدگاه و موضوع دعوا ۵ دقیقه صحبت کند و طرف مقابل هم ۵ دقیقه زمان خواهد داشت. در ادامه اگر حرفی باقی ماند باید به ساعتی بعد یا فردا موکول شود که در آرامش سروته بحث مشخص شود.

رعایت این موارد به شما کمک می‌کند که قانون بهتری در جهت ایجاد تفاهم میان شما شکل بگیرد.

در نظر داشته باشید که اگر بتوانید یاد بگیرید که آن‌چه برای «من» خوب است، لزومی ‌ندارد که برای «دیگران» هم خوب باشد، آن‌گاه دنیای شاد و خوشایندتری خواهید داشت.

بی‌شک دنیای مطلوب هر آدمی، اساس و شالوده زندگی اوست و نه اساس و شالوده زندگی دیگران. برای ایجاد تفاهم در زندگی مشترکتان پایبند به قوانین بوده و پس از آن‌ها تنها هفته‌ای ۵ ساعت زمان بگذارید. شما می‌توانید یک زوج باتفاهم باشید اگر بخواهید


بقلم طهورا ابیان
منتشر شده در مهرخانه 

 

 نظر دهید »

برکات نماز در کلام امام صادق علیه السلام

28 مهر 1394 توسط الزهرا (س) نصر

از امام صادق (سلام‏ الله‌عليه) نقل شده كه اگر خداوند سبحان بخواهد بركتي به انسان مرحمت كند، آن را در بهترين حال عطا مي‏ فرمايد و بهترين حالت در محراب بودن و در جنگ با دشمن دروني بودن است. به عنوان مثال، خداي سبحان اگر به زكریّا، يحيي را مرحمت كرده در حال عبادت اين بشارت به او داده شده است. آن حضرت فرمود:
«إنّ طاعة الله عزّ وجلّ خدمته فى الأرض وليس شى‏ء من خدْمته يعدل الصلاة فمِن ثَمّ نادت الملائكة زكريا عليه‏ السلام وهو قائم يصلّى فى المحراب» طاعت خداوند آن است كه در زمينْ انسان خداوند را خدمت كند و چيزي از خدمت او به اندازهٴ نماز نمي‏ ارزد. به همين جهت در حال عبادت به حضرت زكريّا بشارت داده شده است. يحيي (عليه‏ السلام) در راه دين شهيد شد و ما او را به عنوان يحياي زاهد و شهيد مي‏ شناسيم و اگر كسي اين دو توفيق را داشت كه در راه دين، با سلاح، فداكاري كند، در كنار اين سلاح‏ گيري، معرفت، كه سلاح عقل است، لازم است.
از امام صادق (عليه‏ السلام) ذيل آيهٴ كريمهٴ ﴿خذوا ما اتيناكم بقوّةٍ﴾ سؤال شده است آيا منظور قوّت قلب است يا قوت بدن؟
حضرت فرمودند: قوت قلوب و ابدان هر دو است و يحيي (عليه‏ السلام) كه خداوند به او فرموده: ﴿يا يحيي خُذ الكتاب بقوة﴾ هم با قوت عقل و معرفت، و هم با قوت بدن، كتاب آسماني را گرفت. از اين كتاب حمايت كرد و سرانجام شربت شهادت نوشيد. اينها همه از بركات نماز زكريّا (عليه‏ السلام) بود.
برگرفته از کتاب حکمت عبادات حضرت آیت الله جوادی آملی،ص113

 نظر دهید »

چرا عزای امام‌حسین(ع) از اول محرم است؟

21 مهر 1394 توسط الزهرا (س) نصر

اینکه چرا مراسم عزاداری برای اباعبدالله(ع) از اول دهۀ محرم آغاز می‌شود، دلائل مختلفی می‌تواند داشته باشد:

شاید به اعتبار فرمایش امام رضا(ع) است که می‌فرماید از اول دهۀ محرم حزن و اندوه در چهرۀ پدرم دیده می‌شد و حالت عزادار به خود می‌گرفتند. در روایت آمده است که امام رضا(ع) فرمودند: هنگامی که ماه محرم شروع می‌شد، دیگر کسی پدرم را خندان نمی‌دید و هر روز ناراحتی او بیشتر می‌شد تا روز دهم محرم. پس وقتی روز دهم می‌رسید، آن روز روز مصیبت و اندوه و گریۀ او بود.(كَانَ أَبِي ع إِذَا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ… امالی صدوق/۱۲۸) در روایت مشهور دیگری وقتی پسر شبیب در اول محرم بر امام رضا(ع) وارد شد، حضرت برای او ذکر مصیبت شهادت و اسارت اهلبیت(ع) را کردند.(دَخَلْتُ عَلَى الرِّضَا ع فِي أَوَّلِ يَوْمٍ مِنَ الْمُحَرَّمِ.. امالی صدوق/۱۳۰)

شاید به این دلیل باشد که عزاداران قبل از عاشورا با ده شب عزاداری بتوانند خود را برای حضور در غم بزرگ عاشورا آماده کنند. چرا که پس از یک هفته عزاداری، حضور در ذکر مصیبت هولناک عاشورا قابل تحمل‌تر خواهد بود. تمام عزاداران می‌دانند که اگر عزاداری از روز عاشورا شروع می‌شد چقدر ذکر مصیبت‌ها در عاشورا دردناک‌تر و غیرقابل تحمل‌تر می‌شد. اینکه پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ حَرَارَةً فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لَا تَبْرُدُ أَبَداً»(مستدرک الوسائل/۱۰/۳۱۸) این حرارت را هر کسی حس کرده باشد، می‌داند بی‌مقدمه وارد روز عاشورا شدن بسیار دشوار است.

از طرف دیگر ممکن است یک دهه عزاداری قبل از عاشورا برای بعضی‌ها کسب توجه و آمادگی برای ایجاد سوز در روز دهم باشد. کسانی که دل غافلی دارند یا در اثر توجه به تعلقات دنیا احساس محبتشان به امام حسین(ع) کم شده باشد ده روز فرصت دارند تا در محافل عزاداری با شنیدن مواعظ و معارف دینی آمادگی لازم را کسب نمایند تا مبادا در روز مصیبت بزرگ اباعبدالله الحسین(ع) بی‌احساس و بی‌توجه حضور پیدا کنند.

و شاید حکمت آن این باشد که در واقع این عزاداری دهۀ اول محرم یک نوع اعلام آمادگی برای نصرت است تا صرف سوگواری، و گویی عزاداران به قصد یاری اباعبدالله الحسین(ع) از همان ابتدای محرم به خیمۀ اباعبدالله الحسین(ع) می‌روند که مولایشان را غریب نگذارند. به همین دلیل عزاداری دهۀ عاشورا رنگ و بوی حماسی دارد و دسته‌های عزا با علائم دسته‌های رزمی در میادین دیده می‌شوند. در حالی که عزاداری از عصر عاشورا و شام غریبان به بعد تنها رنگ و بوی غم به خود می‌گیرد و حتی رسم شده است از ظهر عاشورا به بعد بیرق‌ها را به علامت شهادت اباعبدالله الحسین(ع) می‌خوابانند و دیگر برافراشته نگه نمی‌دارند.

 1 نظر

خاطره منتشر نشده سردار همدانی از مأموریت نظامی در آفریقا

20 مهر 1394 توسط الزهرا (س) نصر

سردار سرتیپ پاسدار حسین همدانی از مستشاران ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مدافعان حرم در طول سال‌های گذشته، در اطراف شهر حلب سوریه توسط عناصر داعش به شهادت رسید. سردار همدانی در دوران حیات در داخل و خارج از مرزهای كشورمان، از نظام جمهوری اسلامی دفاع كرد تا در نهایت نیز شهد شیرین شهادت را نوشید.

سردار حسین همدانی در طول عمر با بركت خود در برهه‌های حساس مدافع انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی بوده است. وی پیش از انقلاب اسلامی دركنار مردم مبارز و انقلابی همدان به رهبری آیت الله مدنی به مبارزه علیه رژیم پرداخت و در اكثر جریانات آن تا پیروزی انقلاب اسلامی سهیم بود. سردار همدانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای برقراری امنیت و سركوب گروهك های معاند به پاوه اعزام شد و ماموریت‌هایی نیز در مهاباد و بیجار به انجام رسانید و بعد از آن نیز به مدت یكسال دردادگاه انقلاب اسلامی ‌همدان مشغول فعالیت شد، اما مجدداً به سپاه پاسداران بازگشت ودرعملیات آزادسازی كردستان ایفای نقش كرد.

سردار رشید اسلام در فتنه‌های پس از انقلاب اسلامی نیز با هوشیاری به مقابله پرداخت. مدیریت وی در فتنه سال ۷۸ و مدیریت بحران پایتخت او در فتنه سال ۸۸ كارنامه درخشان سردار همدانی را در طول عمر با بركتش نشان می‌دهد.

مركز اسناد انقلاب اسلامی شهادت سردار سرتیپ پاسدار حسین همدانی، سردار بصیرت، پاسدار اسلام و مدافع حریم اهل بیت (ع) را تبریك و تسلیت می‌گوید و به مناسبت شهادت وی بخشی از خاطرات منتشر نشده این سرادر رشید اسلام را با عنوان “مستشار نظامی” كه مربوط به سفر سردار همدانی به آفریقا است را منتشر می‌كند كه مشروح آن را در زیر می‌خوانید.

ادامه »

 نظر دهید »

سردارهمدانی در برابر امر ولی؛سمعا وطاعتا

20 مهر 1394 توسط الزهرا (س) نصر

حجت‌الاسلام سید ابراهیم رئیسی دقایقی پیش در مراسم یادبود سردار حسین همدانی ضمن تبریک و تسلیت شهادت این سردار بزرگوار، اظهار کرد: شهادت سردار را به همه بازماندگان، سلحشوران، پاسداران، سبزپوشان دفاع از ارزش‌های اسلامی، مردم متدین و شهیدپرور همدان و همرزمان این شهید بزرگ تبریک و تسلیت می‌گویم.

وی در خصوص شخصیت سردار همدانی بیان کرد: در طول 33 سال پس از انقلاب که سردار به انقلاب خدمت کرد چند‌ ویژگی را در بعد سیره و سلوک این شخصیت دنبال می‌کردم.

دادستان کل کشور با اشاره به روزهای پایانی ماه ذی‌الحجه با عنوان ولایت گفت: در فرازی از وصیت‌نامه سردارهمدانی به ولایت امیرمومنان اشاره شده و از تداوم ولایت در وجود ولایت ولی‌فقیه و پایبندی به آن یاد شده است.

وی به تعریف ولایت از قول پیامبر(ص) اشاره کرد و گفت: ولایت و ولایتمداری آن است که باید گوش شنوا به ولی فقیه داشت و در عرصه اجرا و عمل فرمان‎پذیر و مطیع بود.

‌رئیسی خاطرنشان کرد: ولایتمدار کسی است که با تمام وجود به سخن ولی فقیه گوش دهد و در عمل مطیع امر ایشان باشد.

وی با بیان اینکه ولایتمداری از ویژگی‌های شهید همدانی بود، افزود: سردار همدانی در طول حیات پاک و ارزشمند خود از ابتدای پیروزی انقلاب در بدترین شرایط و مأموریت‌ها در مقابل امر ولی زمان سمعاً و طاعتا بود.

 نظر دهید »

مذاکره با آمریکا ممنوع است

19 مهر 1394 توسط الزهرا (س) نصر


رهبر انقلاب:
اینکه با مذاکره با آمریکا مخالفیم علتی دارد؛ مذاکره آمریکا با جمهوری اسلامی یعنی نفوذ. میخواهند راه را باز کنند برای تحمیل/ در همین مذاکرات هسته ای، هرجا فرصت پیدا کردند یک نفوذی کردند؛ الحمدلله طرف ایرانی حواسش جمع بوده اما یک جاهایی بالاخره یک فرصتهایی آنها پیدا کردند و یک حرکت مضر برای منافع ملی انجام دادند/ مذاکره با آمریکا ممنوع است به خاطر مضرات بیشماری که دارد و منفعتی که اصلا ندارد.
۱۳۹۴/۷/۱۵
‌‌‌‌
Ayatollah Khamenei:
Our opposition to negotiation with US has a reason; the Islamic Republic’s talk with US means infiltration. They want to pave the way for imposition. During nuclear talks, they seized any opportunity to infiltrate; thanks to God, Iranian side was vigilant, yet they gained opportunities to act against our national interests. Negotiation with US is forbidden as it bears innumerous disadvantages and no benefit.
07/10/2015

الإمام الخامنئي:
هناك سبب وراء عدم موافقتنا على التفاوض مع أمريكا؛ تفاوض أمريكا مع الجمهورية الإسلامية يعني التغلغل والاختراق. يريدون شق طريق يتيح لهم فرض إرادتهم/ في المفاوضات النووية الأخيرة، لم يوفّروا فرصة اختراق وتغلغل؛ نحمد الله أن الطرف الإيراني كان يقظا لكنهم تمكّنوا في النهاية من العثور على فرص والإقدام على تحركات أضرّت بالمصالح الوطنية/ التفاوض مع أمريكا محظور لما يحمله من مضار لا تحصى ولكونه غير مجد.
٠۷/١٠/٢٠١٥
_______

 نظر دهید »

قصه یار دیرین علی علیه السلام و جوان ایرانی

10 مهر 1394 توسط الزهرا (س) نصر

«از بنده خدا، علی امیرالمؤمنین به حذیفه یمانی. سلام خدا بر تو. امّا بعد، من تو را بر حکومت مدائن که از سوی خلیفه پیشین به عهده داشتی، ابقا نمودم. تقوا الهی پیشه کن و با مردم با رأفت و مهربانی رفتار نما. همه مردم را هم جمع کن و نامه دیگر مرا هم برای آن ها بخوان.»
مسجد شهر، لبالب جمعیت بود. حذیفه ی سال خورده، وارد مسجد شد. مردم برای نماز و خطابه او، سر از پا نمی شناختند. سالیان درازی بود که، طعم عدالت را نچشیده بودند. برای همین، حضور حذیفه، غنیمت بزرگی بود. اما شاید کمتر کسی می دانست که حذیفه، در تدفین شبانه دختر مظلوم پیامبر صلی الله علیه و آله هم حاضر بوده است! حق هم داشتند. اخبار زیادی از مدینه به این شهر بزرگ نرسیده بود!
نماز به پایان رسید و حذیفه بر فراز منبر رفت و دستور داد فردی نامه ی امیرالمؤمنین علیه السلام را، برای مردم بخواند.
«_ بسم الله الرحمن الرحیم. از بنده ی خدا علی امیرالمؤمنین، به مردمی که نامه ام به آن ها می رسد. سلام بر شما. شکر خدائی را که جز او نیست و سلام بر پیامبر رحمت که به دیدار الهی شتافت. بعد از او مردم، دو نفر را که می پسندیدند بر خلافت نشاندند. آن دو مدتی خلافت کردند. و بعد از آنها عثمان، خلیفه شد ولی بعد از ظلم بسیاری که به مردم رفت توسط آنها کشته شد و مردم، مرا برای خلیفه بودن، اجبار کردند. دنیائی که در عین سزاواری، بی نهایت از آن نفرت داشتم. اما مردم برای این کار آنقدر عجله داشتند و آنقدر درب خانه ام جمع شدند که نزدیک بود فرزندانم زیر دست و پا له شوند. اما حذیفه همچنان والی و بزرگ شماست و من، به درستی او امیدوارم. خداوند علی را هم در مسیر تقوا حفظ کند. والسلام.»

ادامه »

 نظر دهید »

مهاجرا الی الله

03 مهر 1394 توسط الزهرا (س) نصر

‌‌‌

 1 نظر

گذشت زمان نتوانسته و نخواهد توانست جلوه ی نام و یاد شهیدان عزیز را کم فروغ سازد

03 مهر 1394 توسط الزهرا (س) نصر

پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، حضرت آيت‌الله خامنه‌اي رهبر معظم انقلاب اسلامي، صبح امروز(پنجشنبه) با صدور پيامي به ‌مناسبت هفته دفاع مقدس و روز تجليل از شهيدان و ايثارگران، تاکید کردند: شهید و شهادت در فرهنگ اسلامی، مظهر حیات و درخشندگی است و گذشت زمان نتوانسته و نخواهد توانست جلوه ی نام و یاد شهیدان عزیز را کم فروغ سازد.

متن اين پيام كه همزمان با مراسم غبار روبى، عطرافشانى و گلباران مزار شهيدان در سراسر كشور از سوي حجت الاسلام و المسلمين شهیدی محلاتی نماينده ولى فقيه در بنياد شهيد و امور ايثارگران در گلزار شهداي بهشت زهرای تهران قرائت شد؛ به اين شرح است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

گذشت زمان نتوانسته و نخواهد توانست-ان شاالله- جلوه ی نام و یاد شهیدان عزیز را کم فروغ سازد. شهید و شهادت در فرهنگ اسلامی، مظهر حیات و بقاء و حضور و درخشندگی است؛ و این مائیم که باید با ارتباط و اتصال به این مفهوم بلند و ماندگار، برای خود و جامعه و کشور خود، بلندی و ماندگاری به دست آوریم. نامگذاری یک روز از هفته ی دفاع مقدس به این نامِ مبارک، ادای وظیفه ئی در این راه است.
سلام خدا بر ارواح طیبه ی شهیدان و خانواده های صبور آنان.

سیّدعلی خامنه ای
۲ مهر ۱۳۹۴

 نظر دهید »

فیلم محمد(ص) گزینه قطعی اسکار ؟

03 مهر 1394 توسط الزهرا (س) نصر

فیلم محمد(ص) آخرین ساخته باشکوه و استثنایی مجید مجیدی، هفته آینده به عنوان گزینه قطعی اسکار معرفی خواهد شد. بر اساس پیگیری‌ها و شنیده‌های خبرنگار مشرق از عوامل سازنده و برخی کارکنان بنیاد سینمایی فارابی، این فیلم گزینه قطعی معرفی به اسکار خواهد بود.

فیلم محمد(ص) در رقابت با سایر تولیدات سینمای ایران به دلیل مشارکت متخصصان فنی سینما و نام های پرآوازه بین المللی در تولید و ساخت، بدون برگزاری شورای مشورتی، بی تردید گزینه اصلح برای معرفی به اسکار خواهد بود. مجید مجیدی که عمده آثارش توسط کمپانی های بین المللی در آمریکای شمالی توزیع و پخش شده است، از بیشترین شانس برای گزینش در جمع هشت فیلم نهایی آکادمی برخوردار خواهدبود.

با معرفی فیلم محمد(ص) به عنوان نماینده شایسته ایران به اسکار، این اثر سینمایی، بخت اکران گسترده‌تری را در آمریکای شمالی خواهد داشت و مخاطبان بیشتری در کشورهای کانادا و آمریکا فرصت تماشای فیلم را پیدا می کنند.

اما نکته حائز اهمیت این است که با توجه به در نظر گرفتن تولیدات اکران‌شده سینمای ایران اعلام نهایی توسط بنیاد سینمایی فارابی هر چه زودتر رسانه‌ای شود و اقدامات بین‌المللی برای دیده‌شدن فیلم در آمریکای شمالی هر چه زودتر محقق شود.

 نظر دهید »

آورده‌اند که...

07 شهریور 1394 توسط الزهرا (س) نصر

اعتقاد به معجزه و امور خارق العاده و غیرطبیعى براى مردم مسلمان و معتقد به كتاب مقدس آسمانى قرآن یك اصل مسلم و قطعى است زیرا قرآن كریم معجزات فراوانى را براى انبیاء عظام و پیامبران عالیقدر صریحا اثبات مى نماید و همچنین به جانشینان و اوصیاء و مقربان درگاه حق. چنانچه در قرآن مى فرماید: «وابتغوا إلیه الوسیلة» یعنى بوسیله محمد و آل محمد علیهم السلام به خدا تقرب و آن بزرگواران را در خانه حق شفیع کنید تا مهمات دین و دنیا و آخرت را كفایت فرماید.

رازدانِ دلتنگان
مرحوم حاج شیخ محمدجواد بیدآبادى به قصد زیارت حضرت رضا علیه السلام و توقف چهل روز در مشهد مقدس ‍ به اتفاق خواهرش از اصفهان حركت نمود و به مشهد مشرف شدند. چون هیجده روز از مدت توقف، در آن مكان شریف گذشت، شب آن حضرت در عالم مکاشفه به ایشان امر فرمودند: فردا باید به اصفهان برگردى. عرض مى كند: مولاى من ! قصد توقف چهل روزه در جوار شما كرده ام و هنوز هجده روز بیشتر نشده است .
امام علیه السلام فرمود: چون خواهرت از دورى مادرش دلتنگ است و از ما مراجعتش را به اصفهان خواسته براى خاطر او باید برگردى . آیا نمى دانى كه من زوار را دوست مى دارم؟
چون مرحوم حاجى بیدار مى شود، از خواهرش مى پرسد كه از امام رضا علیه السلام روز گذشته چه خواستى؟ گفت : چون از مفارقت مادرم سخت ناراحت بودم، به آن حضرت شكایت كرده، درخواست مراجعت نمودم .
گفت: خواهرم! غمگین مباش؛ حضرت رضا علیه السلام به من دستور دادند كه فردا به اصفهان برگردیم.

طبیب حقیقی
مرحوم شیخ موسى نجل شیخ على نجفى نقل فرمود: به زیارت حضرت ثامن الائمه علیه السلام مشرف شدم، دچار بیمارى سختى شدم و در اثر آن ناخوشى هر دو چشمم آب سیاه آورد، بطوری كه جائى را نمى دیدم.
شب آن حضرت در عالم مکاشفه به ایشان امر فرمودند: فردا باید به اصفهان برگردى. عرض مى كند: مولاى من ! قصد توقف چهل روزه در جوار شما كرده ام و هنوز هجده روز بیشتر نشده است .
مبلغى هم پول داشتم، صاحب خانه بعنوان قرض از من گرفت و مركبى هم داشتم كه صاحب خانه از من خریده بود نه پولى را كه طلب داشتم مى داد، نه وجه مركب را و چند كتاب هم داشتم، مفقود شد و از این جهات بسیار دلتنگ بودم .
آنگاه با دلتنگى تمام نزد طبیب رفتم. چون چشمانم را دید دوائى را تجویز نمود و گفت تا سه روز آن را استفاده نما اگر بهبودى یافتى فبها، اگر بهبودى نیافتى علاجى ندارد، چون آب سیاه آورده. من به گفته او عمل كردم بهبودى حاصل نشد. لذا مایوس از همه جا شده رو به دارالشفاى حقیقى كه حرم حضرت رضا علیه السلام باشد شدم.
وقتى مشرف شدم به آن حضرت عرض كردم:
اى سید من! مى دانى كه من براى تحصیل علوم دینیه آمده ام و اكنون چشمم چنین شده و حال شفاى چشمم و وصول طلبم و وجه مركب و كتابهاى خود را از حضرتت مى خواهم .
از صبح كه به حرم مشرف شدم تا ظهر مشغول گریه و زارى بودم. آنگاه براى ظهر به منزل رفتم و بعد از نماز و صرف نهار خواب مرا ربود. وقتى از خواب بیدار شدم، چشمانم را روشن و بینا دیدم. با خود گفتم: خوابم یا بیدار؟ فوراً برخاستم و به راه افتادم . اهل خانه چون مرا بینا دیدند تعجب كرده و از مرحمت حضرت رضا علیه السلام اظهار خوشحالى نمودند.
بعد از این قضیه آن طلبى را كه داشتم با وجه مركب به من رسید و كتابهاى مفقود شده نیز پیدا شد.
امام رضا
مهماندار مهربان
علامه حاج شیخ علی اصغر كرباسی در منزل آقای فلسفی بالای منبر فرمودند: من در تهران روزهای یازدهم ماه در منزلی جهت منبر رفتن دعوت شده بودم، ماه ذیقعده پیش آمد من هم مطابق معمول رفتم جهت انجام وظیفه «روز تولد حضرت رضا علیه ‌السلام» دیدم درب منزل بسته است و كسی در خانه نیست. در این اثناء یك بانویی آمد و گفت: آقا، اینها مشهد مقدس مشرف هستند، شما تشریف ببرید داخل و روضه را بخوانید.
كلید انداخت و درب را گشود من همه به همان اطاق همیشگی رفتم و روضه را خواندم و بازگشتم.
ماه بعد كه جهت منبر مشرف شدم، اهل آن خانه از من پوزش طلبیدند كه ماه گذشته برای اولین بار روز تولد حضرت رضا علیه ‌السلام مشهد مشرف شدیم و شما پشت درب آمدید.
من گفتم: خواهری درب را باز كرد و گفت: شما روضه را بخوانید اینها مشهد هستند.
اهل خانه گفتند: ما به كسی كلید نداده بودیم و از جریان گشودن درب بی ‌خبر هستیم.
سپس گفتند: ما در همان نزدیكی حرم شریف یك اطاق در طبقه پنجم كرایه كرده بودیم هنوز مشغول اثاث كشی بودیم كه طفلی از ما از بالای بام به زیر افتاد.
من (خانم آن خانه) حضرت رضا علیه ‌السلام را صدا زدم كه: آقا ما هنوز به حرم مشرف نشده‌ ایم به داد برس. آمدم پایین و صدا زدم من مادر این بچه هستم. بچه رااز مردم گرفتم داخل ماشین شده به طرف بیمارستان امام رضا علیه ‌السلام رفتیم در بین راه بچه چشمهایش را باز كرد و گفت: مادر: من باكم نیست. گفتم: مگر از بام نیفتادی؟! گفت: نه، بین راه آقایی مرا گرفت و روی زمین گذارد.
وقتى مشرف شدم به آن حضرت عرض كردم: اى سید من! مى دانى كه من براى تحصیل علوم دینیه آمده ام و اكنون چشمم چنین شده و حال شفاى چشمم و وصول طلبم و وجه مركب و كتابهاى خود را از حضرتت مى خواهم
نیتِ پاک یک عاشق
شخص بازرگانى به قصد زیارت حضرت رضا صلوات الله علیه از محل خود حركت نموده رو به راه گذاشت .در بین راه در یكى از منازل كه منزل كرده بود، یك مرد كور و نابینا كه مادرزادى بود مطلع شد و فهمید كه آن مرد رو به زیارت حضرت رضا علیه‌ السلام مى رود. از او خواهش و استدعا كرد كه چون مشرف شدى و زیارت كردى چون خواستى برگردى قدرى از خاك روضه منوره آن بزرگوار براى من بیاور، شاید خداى متعال ببركت آن تربت مطهره شریفه چشمان مرا شفا مرحمت فرماید. آن شخص هم خواهش او را قبول كرد.
وقتى مشرف شد و زیارت كرد هنگامى كه از مشهد حركت كرد یادش رفت از خاك بردارد تا به همان منزل رسید كه كور خواهش خاك كرده بود و اتفاقاً بسیار بى خرجى شده بود و آن كور هم مطلع شد كه آن زائر از زیارت برگشته لذا به نزد او آمد و مطالبه خاك كرد. آن زائر تاجر چون فراموش كرده بود و نمى خواست جواب ناامیدى به آن كور بدهد. فوراً از جا برخاست و رفت و قدرى خاك از همان مكان برداشت و براى او آورد. آن مرد كور هم با خوشحالى تمام گرفت و با خلوص نیت كه این خاك، خاك قبر امام رضا علیه‌ السلام است، بر چشمان خود كشید.
همان شب از نظر عنایت حضرت رضا علیه‌ السلام چشمهاى او بینا شد. پس هدیه بسیارى به آن زائر داد و آن زائر به بركت وجود مقدس امام هشتم علیه‌ السلام مخارج راهش فراهم آمد و روانه شد.
چیز نادیده چه لذت دارد آنكه دیدست و چشیدست بصیرت دارد
هر كه نشناخت رضا را و اطاعت ننمود از كجا، كی خبر از فیض و سعادت دارد؟
تا نیایی و نبینی تو جلال و كرمش تو چه دانی كه به زائر چه محبت دارد
رافتش را بنما درك تو از نام رئوف چون ز لطفش به خلایق همه رافت دارد
ضامن آهوی وحشی شده تا دریابی كه به زوار و غریبان چه كرامت دارد
(آیة الله فخرالمحققین شیرازی)

 3 نظر

جامعه رضوی، بی‌کار یا اهل کار ؟!

06 شهریور 1394 توسط الزهرا (س) نصر

انسان در ماهیت، كانون نیازها است و نیازهای او از مواد موجود در طبیعت برآورده می ‌شود. این مواد حاضر و آماده و ساخته شده نیست؛ بلكه استفاده از آنها نیاز به كار دارد و هر چیز كه بخواهد به نوعی مورد استفاده قرار گیرد باید كاری روی آن انجام شود. و این ضرورتی است كه نظام طبیعت بر دوش آدمی نهاده است.
در و اقع، كار از دو نظر اهمیتی حیاتی دارد: 1. قانون طبیعت و سنتهای حاكم بر نظام آفرینش. 2. قانون شریعت و برنامه ‌های آن.
قرآن كریم، از كار و عمل، فراوان سخن گفته است و در بعد نظام تكوین و تشریع ضرورت و اهمیت كار و عمل را تبیین و تشریح كرده است. چنانكه می فرماید: «هو انشاكم من الارض و استعمركم فیها … ؛ (1) خداوند شما را از زمین پدید آورد و آباد كردن آن را به شما سپرد …».
واژه «استعمر» با واو به «انشا» عطف شده است، و این بدین معنا است كه ضرورت تشكیل بدن انسان از مواد زمین، و ضرورت عمران و آبادانی در زمین همسان و همانند است، و محكوم به یك حكم و مشمول یك قانون است.

کار، قانون حتمی طبیعت
از نظر قانون طبیعت، كار از یک سوی، وسیله‌ ای است برای فعلیت یافتن آثار پدیده‌ های طبیعی و آماده سازی آنها برای بهره برداری انسان. و از سوی دیگر، كار ابزاری است برای بودن و شدن آدمی و به فعلیت رسیدن نیروهای جسمی و عقلی وی و رشد و شكوفایی استعدادهای فطری و درونی شخصیت او. چنانكه قرآن كریم نیز اشاره می‌فرماید که «روز» تلاش و كوشش را برای انسان امكان پذیر می‌ كند:
«و جعلنا النهار معاشا ؛ (2) و روز را برای كسب روزی (و معیشت) قرار دادیم».
بنابراین جوهر روز، روشنایی است و قلمرو پویایی و تحرك آدمیان را روشن می ‌سازد، همانطور كه ماهیت شب و تاریكی برای باز ایستی از تلاش و آرامش و سكون است.
در این باره امام هشتم حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام در فرمایشی نورانی، به جنبه تکوینی و طبیعی كار اشاره می ‌كنند. از نظرگاه ایشان، كار و حركت در راه معیشت یك ضرورت معرفی شده و ناگزیری كار برای انسان، به همگان گوشزد گشته است:
« … لیس للناس بدّ من طلب معاشهم، فلا تدع الطلب ».(3)
عالم آل محمد علیه السلام می فرماید: مردم ناگزیرند در تلاش زندگی خویش باشند، پس كوشش در راه كسب مال را رها مكن.
طبق این تعلیم رضوی، تلاشگر برای بهبود زندگی خانواده‌ خویش، پاداشی از پاداش مجاهدان راه خدا برتر دارد. چراکه در پرتو كار و تلاش است كه امنیت روانی و شخصیت اجتماعی افراد خانواده تضمین می‌ شود و زمینه رشد و تكامل و سعادت آنان فراهم می ‌گردد
بر این اساس، این ضرورت و لزوم، قانونی بی استثنا است، و چنان است كه امام در این روایت تعبیر كرده و واژه عام و فراگیر: «الناس» را به كار برده است، یعنی همه‌ آحاد انسان برای تامین زندگی به كار و تلاش نیاز دارند، و معیشت و حیات بدون كار ممكن نیست.
اما با این وجود برخى با روح تن پرورى به كار و تولید توجّهى ندارند، و تن به فقر و ندارى داده و فكر مى كنند نوعى بى توجّهى به مال دنیاست، مشكلات آنان و خانواده شان بر دوش دیگران است .برخى دیگر كار و تولید را ننگ و عار مى دانند، یا مناسب شأن و مقام خود نمى پندارند و با انواع محرومیّت ها دست و پنجه نرم مى كنند.
در حالی که امامان معصوم علیهم السلام براى اداره زندگى خود، و مبارزه با فقر و ندارى در جامعه، سخت به كار و تولید توجّه داشتند، كار را عار نمى دانستند، كار مى كردند و با تولید فراوان با فقر و ندارى مقابله مى فرمودند. زندگانى آن بزرگواران با خودكفائى اداره مى شد، آنان هرگز دست به سوى كسى دراز نكردند، و از كسى چیزى نخواستند، و از دسترنج خود مى خوردند.
کار
مولای متقیان، حضرت امام علی علیه السلام در حدیثى فرمود:
« تَعَرّضوُا لِلتِّجارَةِ فَاِنَّ لَكُم فیها غِنَى عَمّافى اَیدى النّاسِ ؛ (4)
تجارت كنید و به كار و تولید روى بیاورید كه از آنچه در دست دیگران است بى نیاز مى شوید».
البتهتنها تن آدمی نیست كه به كار نیاز دارد، بلكه رشد روح او و قوای معنوی و فكر و فرهنگ و تربیت او نیز به كار بستگی دارد و بیكاری بر معنویت آدمی نیز آثاری زیانبار می ‌گذارد.
امام صادق علیه السلام در این باره فرمود:
« … و هكذا الانسان لو خلا من الشغل، لخرج من الاشر و العبث و البطر الی ما یعظم ضرره علیه و علی من قرب منه، و اعتبر ذلك بمن نشا فی الجده و رفاهیه العیش و الترفه و الكفایه و ما یخرجه ذلك الیه … ؛ (5)
انسان اگر كاری نداشته باشد، از گستاخی و بیهودگی و ناسپاسی به راههایی كشیده می‌شود كه به حال او و نزدیكانش زیانهای بزرگ دارد. این زیان باری را در حال كسانی بنگر كه در محیطهای مرفه و زندگی خوش و خرم واجد امكانات بار آمدند، كه به چه راههایی كشیده شدند …».
طبق گفته‌ امام اگر هر چه را انسان نیاز داشت، نظام طبیعت آماده و ساخته و پرداخته در اختیار او می ‌گذاشت و انسان نیاز خود را براحتی و بدون تلاش برطرف می ‌كرد، و پیوسته اوقات خود را به بیكاری و فراغت می ‌گذراند، به فساد و تباهی كشیده می ‌شد، و ناگزیر نیرو و انرژی خود را در راههایی صرف می ‌كرد كه به نابودی خود و هم نوعش می ‌انجامید. چون هنگامی كه انسان در كارهای سازنده اقتصادی، اجتماعی، تشكیل خانواده و تامین آنان و… نیاز به تلاش نداشت. به كارهای ویرانگر و فسادآلود دست می ‌یازد و خود و جامعه را به نابودی می ‌كشاند.

کار، تکلیف والای شریعت
نظام تشریع و باید و نبایدهای قانونی اسلام، با نظام تكوین و سنتهای آفرینش هماهنگ است. فطری بودن دین به همین معناست، كه میان نظام تشریع و نظام تكوین و قانون طبیعت و قانون دین، رابطه و تناسب كامل برقرار است، چون تكوین و تشریع از یك مبدا است، همه از خدا است. از این رو، انسان نیز مكلف است از قانون آفرینش سرپیچی نكند، تا دچار پیآمدهای ویرانگر آن نگردد.
قرآن كریم، به ارزش تشریعی كار اشاره می ‌كند تا با توجه به ضرورت تكوینی آن، جنبه شرعی کار نیز روشن ‌گردد:
« و جعلنا فیها جنات من نخیل و اعناب و فجرنا فیها من العیون * لیاكلوا من ثمره و ما عملته ایدیهم افلایشكرون 344.
در آن زمین باغهای نخل و تاك آفریدیم، و در آن چشمه‌ ها بشكافتیم. تا از میوه آن و از آنچه دستهایشان درست كرده است بخورند، پس چرا سپاس نمی ‌دارند.
امامان معصوم علیهم السلام براى اداره زندگى خود، و مبارزه با فقر و ندارى در جامعه، سخت به كار و تولید توجّه داشتند، كار را عار نمى دانستند، كار مى كردند و با تولید فراوان با فقر و ندارى مقابله مى فرمودند. زندگانى آن بزرگواران با خودكفائى اداره مى شد، آنان هرگز دست به سوى كسى دراز نكردند، و از كسى چیزى نخواستند، و از دسترنج خود مى خوردند
بنابراین عمل و كار به عنوان یك ارزش اسلامی مطرح گشته است، چنانکه حضرت امام رضا علیه السلام، در روایتی شریف می فرماید:
« ان الذی یطلب من فضل یكف به عیاله، اعظم اجرا من المجاهد فی سبیل الله ؛ (6)
آنكس كه (با كار و عمل) در جستجوی مواهب زندگی، برای تامین خانواده خویش است، پاداشی بزرگتر از مجاهدان راه خدا دارد».
طبق این تعلیم رضوی، تلاشگر برای بهبود زندگی خانواده‌ خویش، پاداشی از پاداش مجاهدان راه خدا برتر دارد. چراکه در پرتو كار و تلاش است كه امنیت روانی و شخصیت اجتماعی افراد خانواده تضمین می‌ شود و زمینه رشد و تكامل و سعادت آنان فراهم می ‌گردد. این، كار و تلاش است كه ریشه فقر را می‌كند و انسان را از درخواست و چشم به دست دیگران داشتن، بی ‌نیاز می ‌سازد. در حدیثی از امام رضا علیه السلام «درخواست» از جمله كارهای مبغوض و ناخوشایند نزد خداوند شمرده شده است:
« ان الله یبغض القیل و القال، و اضاعة المال، و كثرة السوال ؛ (7)
بیگمان خداوند قیل و قال (گفتار بی‌ فایده) و تباه سازی اموال، و زیاد درخواست كردن را دشمن دارد».
پس مردم رضوی آیین، و شیعه مذهب، به سخت كوشی و تلاش روی می ‌آورند، و صخره ‌ها را بر دوش می‌ كشند، و به جهادی برتر از جهاد در راه خدا دست می ‌زنند، لیكن از دیگران درخواست نمی‌ كنند.

پی نوشت:
1) هود: 61.
2) نبأ : 11.
3) وسائل الشیعة 18: 12؛ الحیاة 320: 5.
4) فروع كافى 1: 370.
5) بحارالانوار 86: 3.
6) یاسین: 34-35.
7) تحف العقول 326، مسند 285: 1 ؛ الحیاة 200: 6.

 نظر دهید »

مبارزه‌ی دائمی

05 شهریور 1394 توسط الزهرا (س) نصر

‌‌‌‌ رهبر انقلاب:
ما که نباید فقط به مرقد امام رضا اظهار ارادت کنیم؛ او امام ماست، زندگی او برای ما درس است، از زندگی او باید درس بگیریم؛ زندگی او برای ما یک پیامی دارد، آن پیام چیست؟ من آن پیام را در یک کلمه خلاصه می‌کنم. بدانید پیام زندگی پرماجرای #امام_رضا (عليه السلام) به ما عبارت است از مبارزه‌ی دائمی خستگی‌ناپذیر.
١٣٦٣/٩/٣

 نظر دهید »

احساس مسئولیت یک بابای نظامی

05 شهریور 1394 توسط الزهرا (س) نصر

جانشین رئیس اداره سوم (عملیات) ارتش جمهوری اسلامی ایران بود و فرمانده لشگر ۹۲ زرهی اهواز؛ آغاز عملیات بیت‌المقدس مصادف شد با درگذشت دخترش مژگان.
همسر شهید نقل می‌کند: «حال دخترمان مژگان روز به روز وخیم‌تر می‌شد، عاطفه پدری حکم می‌کرد در کنار دخترش باشد، بعد از فوت مژگان وقتی به او تلگراف زدم و خبر فوت مژگان را دادم، ایشان در جواب تلگراف من، تلگرافی به این مضمون فرستاد: همسر عزیزم ملیحه! آن فرزندم کسانی را دارد که در کنارش باشند، این سربازانی که هم اکنون در مصادف با دشمن بعثی هستند؛ همگی فرزندان من هستند و من نمی‌توانم در این بحبوحه جنگ، فرزندان سرباز خود را تنها بگذارم».
شهید نیاکی بعد از گذشت یک ماه از درگذشت فرزندش و بدون این که موفق به دیدار او شده باشد به منزل باز می‌گردد و خدمت به وطن را به وداع با دخترش ترجیح می‌دهد.

احساس مسئولیت و تعهد نسبت به وظیفه خطیرش را خوب درک می‌کرد. همرزمان وی بارها شنیده بودند که می‌گفت: «مردم ما مالیات می‌دهند تا حقوق امثال من تهیه شود و ما هم وظیفه داریم هنگام خطر از جان مایه بگذاریم.»

شهید سرافراز ارتش اسلام امیر سرلشکر «مسعود منفرد نیاکی» در تاریخ ششم مردادماه سال ۱۳۶۴ در حالی که به عنوان نماینده و ناظر عملیات لشکر ۵۸ ذوالفقار شرکت کرده بود، با اصابت ت ترکش جنگی به درجه رفیع شهادت نائل آمد. روحش شاد و یادش گرامی باد

 نظر دهید »

سلاح هایی زنانه برای عاشقانه زیستن

24 مرداد 1394 توسط الزهرا (س) نصر

مطالعات جدید ثابت کرد که از اشک زنان بویی متصاعد می شود که میل آنها را به زنان کم می‌کند. بلکه به نوعی باعث نفرت و انزجار مرد خواهد شد. پس می توان گفت گریه سلاح مناسبی برای به دست آوردن قلب یک مرد نیست.
در این میان خداوند حکیم سلاح هایی را در دست زنان قرار داده است تا به وسیله آنها بتوانند به قلب همسرانشان رسوخ کنند. خداوند در قران کریم زن و مرد را مایه سکینه و آرامش یکدیگر می داند و این اولین و مهمترین مسیر است که خداوند به زنان نشان داده است.
امام صادق (علیه السلام ) می فرمایند: هر زنی که شوهرش را احترام کند و آزارش نرساند، خوشبخت و سعادتمند خواهد بود. (1)

حرمت شوهرتان را نگه دارید
اولین و مهمترین مورد رعایت احترام و حرمت مرد در خانواده است . درست است که زن و شوهر باید با یکدیگر انس و الفت داشته باشند ولی این نزدیکی به این معنا نیست که می توانند هر حرفی را بزنند و یا هرگونه رفتاری را در جلوی چشم فرزندانشان و یا سایرین با یکدیگر داشته باشند . زمانی که حرمت میان زن و شوهر از بین برود صفا و صمیمیت نیز از میان آنها رخت خواهد بست.
به او نشان دهید در تمام مشکلات زندگیتان او را حلال مشکلات می دانید و در آخر از تایید و تشویق همسرتان غافل نشوید
محبت
همانطور که در کلام امام رضا (علیه السلام ) آمده است، بهترین غنیمت برای شوهر محبت همسرش است، زمانی که به شوهرانشان اظهار محبت می کنند.(2) با توجه به این احادیث می توان گفت اگر زنان بتوانند از ظرافت های زنانه خود به درستی استفاده نمایند، می توانند به راحتی بر قلب همسرانشان سلطنت کنند و آنها را مجذوب خود سازند.
همانگونه که زنان نیازمند توجه و علاقه همسرانشان هستند، مردان نیز به همان نسبت و شاید بیشتر نیاز دارند که از همسرانشان محبت ببینند . محبت کردن جنبه های کلامی و عملی دارد ، پس علاقه مندیتان را با زبان به همسرتان ابراز نمایید و سعی کنید کارهایی را انجام دهید که او بفهمد حرف و عمل شما یکی است. مثلاً یکی از کارهایی که انجامش برای او همسرتان دلنشین نیست را به عهده بگیرید.
به او نشان دهید در تمام مشکلات زندگیتان او را حلال مشکلات می دانید و در آخر از تایید و تشویق همسرتان غافل نشوید

پرورش اعتماد به نفس همسر
قدرت ، اراده و اعتماد به نفس همسرتان را بپرورانید . مردان عاشق قدرت هستند، زمانی که شما به آنها قدرت دهید آنها را به اوج خواهید رساند و آنها شما را هم با خود خواهند برد. در مسیر زندگی هیچ گاه او را دست و پا چلفتی و بی عرضه نخوانید و مطلقاً او را با کسی مقایسه نکنید. در انجام کارهایی که به او محول کرده اید، نظر ندهید و بگذارید هر طور که مایل است کار را انجام دهد. به او نشان دهید در تمام مشکلات زندگی تان او را حلال مشکلات می دانید و در آخر از تایید و تشویق همسرتان غافل نشوید.
اولین و مهمترین مورد رعایت احترام و حرمت مرد در خانواده است . زن و شوهر باید با یکدیگر انس و الفت داشته باشند ولی این نزدیکی به این معنا نیست که می توانند هر حرفی را بهم بزنند

ظاهرتان را حفظ کنید
جاذبه های ظاهریتان را حفظ کنید مردان به آن چیزی که می بینند بسیار اهمیت می دهند، به همین خاطر است که باید همیشه خودتان را برای همسرتان جذاب و زیبا نمایید.

احترام به خانواده همسر
برای خانواده همسرتان ارزش قائل شوید ، همانطور که شما عاشقانه پدر و مادرتان را دوست دارید، همسرتان هم به پدر و مادرش علاقه مند است. حال اگر شما به خاطر هر مشکل کوچک و بزرگی خانواده همسرتان را زیر سوال ببرید به مرور باعث سردی روابط خود و همسرتان خواهید شد .

روابط زناشویی متعادل
در یک رابطه صحیح و اصولی توجه به روابط جنسی بسیار مهم و حائز اهمیت است . روابط جنسی مناسب و صحیح می تواند ضامن بقاء و بهبود زندگی مشترک شود و همچنین باعث افزایش علاقه میان زوجین گردد.
اولین و مهمترین مورد رعایت احترام و حرمت مرد در خانواده است . زن و شوهر باید با یکدیگر انس و الفت داشته باشند ولی این نزدیکی به این معنا نیست که می توانند هر حرفی را بهم بزنند

قدرشناس باشید
از همسرتان قدر شناسی کنید، همیشه آدم های قدر شناس انسانهای راضی تر و خوشحال تری هستند زیرا به غیر از مشکلات زندگی و ایرادات همسرشان خوبی های او را می بینند و درک می کنند . هیچ گاه برای اینکه از همسرتان قدر شناسی کنید، دیر نیست قدر شناسی شما قطعاً همسرتان را به سمت تلاش بیشتر برای کسب رضایت شما سوق خواهد داد .

تغییر ممنوع
هیچ گاه سعی نکنید همسرتان را تغییر دهید ، او را همانگونه که هست بپذیرید و دوست داشته باشید تغییر دادن ظاهر و لباس همسر ممکن است برای شما امکان پذیر باشد ولی شما هیچ گاه نمی توانید افکار و نوع نگرش همسرتان را تغییر دهید. پس بهتر است اگر از مسئله ای راضی نیستید آن را با همسرتان در میان بگذارید و اگر خودش خواهان تغییر آن رفتار بود به او در این مسیر کمک نمایید.
مواردی که در بالا ذکر شد، تمام راهکارهای عاشقانه زیستن را در بر نمی گیرد، زیرا همه انسانها با یکدیگر تفاوت دارند و هر رابطه دو نفره ای دارای شرایط و ویژه گی های خاص خود است. سعی کنید همسرتان را بشناسید در قلب و مغزش نفوذ کنید و بفهمید با توسل به چه اموری می توانید زندگی بهتر و لذت بخش تری را داشته باشید.
مرضیه ولی حصاری
بخش خانواده ایرانی
منابع
1)بحار الانوار ، ج 103 ، ص 253
2) مستدرک ، ج 2 ، ص 532

 نظر دهید »

چه كنيم تا در دنيا راحت زندگى كنيم؟

09 مرداد 1394 توسط الزهرا (س) نصر

آن گونه باشيد كه اگر چيزى را از دست داديد، تأسّف نخوريد و اگر چيزى به شما دادند، شاد نشويد.
چه كنيم تا در دنيا راحت زندگى كنيم؟
سرویس مذهبی افکارنیوز- قرآن مى ‏فرمايد: «لِكَيلا تَأسوا على‏ ما فاتكم و لا تفرحوا بما آتاكم»؛1 آن گونه باشيد كه اگر چيزى را از دست داديد، تأسّف نخوريد و اگر چيزى به شما دادند، شاد نشويد.

راستى آيا مى ‏شود انسان اينگونه متعادل باشد كه دادن‏ ها و گرفتن‏ ها در او اثرى نگذارد؟
كارمند بانك، يك روز مسئول دريافت پول مردم مى‏ شود و روز ديگر مسئول پرداخت پول به مردم مى‏ شود. نه آن روزى كه پول مى ‏گيرد خوشحال است و نه آن روزى كه مى‏ پردازد، ناراحت. زيرا او مى‏ داند هر دو روز، امانتدارى بيش نبوده است.

مثالى ديگر:
براى لاستيك تراكتور، حركت در زمين هموار و غير هموار يكسان است، ولى براى لاستيك دوچرخه، تفاوت دارد.

نشستن و برخاستن يك گنجشك، روى شاخه گل اثر مى‏ گذارد ولى روى درخت تنومند، اثر چندانى ندارد.
آرى، انسان‏هاى بزرگ به خاطر سعه صدرى كه دارند، مسايل جزئى در روح آنان اثر چندانى ندارد.

امام حسين‏ عليه السلام ظهر عاشورا در برابر ده ها تير كه به سويش رها شد و دهها داغى كه ديد، نمازِ با حال و خشوعى خواند، در حالى كه كوچك‏ترين حركت، ما را از نماز يا خشوع باز مى‏ دارد.

پی نوشت:سوره حديد، آيه ۲۳.

 نظر دهید »

تو کنار منی، نمی ترسه دلم!

02 مرداد 1394 توسط الزهرا (س) نصر

تا اینکه تلفن را برداشتم و ناخود آگاه شماره ی یکی از دوستان قدیمی را از دفترچه تلفن دیدم و شماره را گرفتم…
یادم میاد از همان قدیم ها، در دوران دبیرستان هر کدوم از بچه ها که به مشکلی می خوردند، اضطرابی داشتند سراغ او می رفتند و با او درد دل می کردند و بعد با نسخه ای که گویا به آنها می داد حالشان خوب می شد …
اما من هیچ وقت ازش خوشم نمی آمد … همیشه فکر می کردم برای خودش دکان باز کرده و از این راه می خواهد خود شیرینی کند و محبوبیت به دست بیاورد …
آن دوران ها گذشته و من امروز حالم خراب خراب است … دنبال یک نسخه ای می گردم … نسخه ای که معجزه کند … از این آشفتگی خارجم کند… به من آرامش بدهد … و شاید علی رغم میل باطنی ام باید با او صحبت کنم …
خدا خدا می کردم گوشی را بر دارد …
الو … الو …
گوشی را برداشت ولی من نتوانستم با او صحبت کنم … زبانم بند آمده بود … آخه در اون سال ها من با او خوب رفتار نکرده بودم … کم پشت سرش حرف نزده بودم … حالا با چه رویی از او بخواهم نسخه ای برای درد من داشته باشد …

ادامه »

 نظر دهید »

تنهایی با طعم تلفن همراه

01 مرداد 1394 توسط الزهرا (س) نصر

آن روز که جایش گذاشتم، متوجه حس خلأ ناشی از نبودش شدم. همیشه همراهم بود. اصلاً وابسته‌اش شده بودم. کلافه بودم، حس می‌کردم قسمتی از وجودم را جا گذاشته‌ام. چقدر سخت است. انگار کارایی کارم پایین آمده، یک جورایی عصای دستم بود. چقدر جایش خالی است!…

این حال و هوای امروز خیلی از ما انسان‌هاست، وقتی تلفن همراهمان را جا می‌گذاریم. احساس وابستگی که به این وسیله و یا بهتر بگوییم فناوری جهانی پیدا کرده‌ایم گاه انقدر شدید است که تبدیل به یک بیماری شده.
در جمع‌های خانوادگی و اجتماعی، حتماً آدم‌هایی را دیده‌اید که تلفن همراه از دستشان نمی‌افتد؛ یک جمله می‌گویند، یک پیامک می‌فرستند. با تمام ارادتی که به این وسیله دارید، حرصتان درمی‌آید: «بابا! یک کم با ما باش. بسه دیگه حال ما خراب شد از این همه گوشی بازی تو، تو حالت بهم نخورد?!»

این افراد کم کم وجهه اجتماعی‌شان را از دست می‌دهند. آدم‌ها چون احساس بی‌احترامی می‌کنند ترجیح می‌دهند با آن‌ها هم کلام نشوند و این موضوع آن‌ها را بیشتر و بیشتر از شبکه‌های اجتماعی واقعی جدا کرده، در شبکه‌های اجتماعی مجازی فرو می‌برد. کم کم حتی زندگی‌شان هم رنگ مجازی به خود می‌گیرد. چرا که در شبکه‌های مجازی، انسان در زمان کمی با حجم بالایی از اطلاعات روبرو می‌شود که فرصتی برای تحلیل و تمرکز بر آن‌ها ندارد و این کم کم و زیرپوستی بر تمام زندگی او اثر می‌گذارد. عقاید، اخلاق، باورها، گفتار و رفتار همه مجازی می‌شوند برگرفته از آنچه می‌بیند و می‌شنود و نمی‌داند حتی صحیح هست یا نه. در واقع این شبکه‌ها بستر خوبی می‌شوند برای پخش بسیاری از شایعات و اخبار و اطلاعات غلط.

درخصوص مشکلات جسمی ناشی از امواج تلفن همراه هم که موارد زیاد است. انقدر زیاد که خیلی‌هایش را خودتان می‌دانید. برای کاهش این اثرات، گفته شده سعی شود تا حد امکان مکالمات کوتاه باشند تا دقایق کمتری مغز در معرض امواج قرار گیرد. اصلاً در فرهنگ تولید این وسیله داریم که برای حال و احوال‌های معمولی و طولانی و مکالمات غیرضروری اختراع نشده و قرار نیست کار تلفن‌های ثابت را انجام دهد. بهتر است دستگاه با بدن در تماس نباشد، بی‌خودی دستمان نگیریم، در مواقعی که لازم نداریم خاموشش کنیم خصوصاً هنگام خواب.

- اسیرش نشویم. درست است که نامش تلفن همراه است اما قرار نیست همیشه همراهمان باشد و ما همیشه در دسترس همه! وقت‌های خصوصی ما برای خودمان و خانواده است خصوصاً زمان دور هم بودن و خوردن غذا.

ادامه »

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3

.

ذکر روزهای هفته

مدرسه علمیه الزهرا (س) نصر تهران

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اهل بيت عليهم السلام
    • امام اولمان را بشناسیم
  • توصيه هاي تربيتي
    • در محضر استاد
    • نکات تفسیری
  • اسماء الله الحسنی
  • فاطمیه
  • نکته های قرآنی
  • دعا و نیایش
  • سبک زندگی
    • شهدا
    • امام خمینی (ره)
    • شناخت پیامبران
      • سفرنامه مکه
    • زندگی به سبک شهدا
    • فرهنگی
  • در محضر استاد
    • بیانات امام خامنه ای
      • اخبار مدرسه
    • در محضر رهبری
    • سلسله مباحث حیا در بُعد تربیتی
  • نکات خانه داری
  • نکته های ناب
  • در محضر اهل بیت
  • کلام امام
  • احکام
  • سلامتی
  • ماه خدا
  • اخبار
    • معرفی امامزاده های ایران
      • محرم نوشت ها
        • دلنوشت های طلاب
          • آموزش آشپزی
          • ویژه نوشته های دهه فجر
          • خوش نوشته
        • توصیه های سلامتی
      • نکته های جالب
  • محرم
  • پژوهش
    • مستوره آفرینش ( بیانات رهبری در باره زن و خانواده )
    • فناوری اطلاعات
    • پژوهش ها و تحقیقات پایانی طلاب
    • مقاله نویسی
    • مقالات مفید
  • مسابقات پژوهشی

جستجو

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس