از پنج صبح..
نگاه رهبر انقلاب به دو عنصر خدمت و کار جهادی برای تحقق کارآمدی نظام اسلامی
«ما بازنشستگی نداریم! ما تا آن دم آخر باید حرکت کنیم… بنده همین روزهایی که الآن در خدمت شما هستم کارم را از ساعت پنج صبح شروع میکنم. یعنی شروع کار من از ساعت پنج صبح است. بعد از نماز صبح میروم مشغول کار میشوم تا بعد بیاییم درس بگوییم، بعد برویم یک استراحتی بکنیم، باز مشغول کار بشویم؛ تا ظهر و تا عصر و تا هر وقت که بشود تا شب…کار بزرگی در پیش دارید برای اداره این کشور. این کشور به شما جوانها در آینده احتیاج دارد.» این جملات برنامه کاری اجمالی رهبر انقلاب اسلامی به روایت خودشان بود در دیداری که چند ماه پیش با جمعی از پاسداران سپاه ولیامر(عج) برگزار شد. دیداری که تا ساعت ده شب طول کشید و این یکی از تفاوتهای نظام اسلامی با سایر نظامها است. در نظام اسلامی، رهبر به آنچه میگوید خود مومن و عامل است. اگر به امتش توصیه به کار و تلاش میکند از خود مثال میزند. زیرا «رهبر الهی، مانند رهرو این راه، به آنچه میگوید، به گامی که بر میدارد، با همه وجودش صمیمانه مومن است.»(۱۳۵۳/۰۶/۲۹)
انقلاب اسلامی ما چه کرد؟
ما میدانیم و معتقدیم به اینکه «حرکت اسلامی و انقلاب اسلامی یک تکانهی شدیدی در نظام سلطه ایجاد کرد.» انقلاب اسلامی، قاعده جنگ سرد را تغییر داد. هدف سلطه در هر دو راس بلوک غرب و شرق-امریکا و شوروی- یک چیز بود. «دستیابی به قدرت و زورگویی نسبت به مردم و ملّتهای ضعیف و حکومتهای ضعیف و اجتماعات گوناگون عالم و غارت منابع مالی و اقتصادی آنها و تجمیع روزافزون قدرت برای خودشان» که «با پدید آمدن انقلاب اسلامی مخدوش شد.»(۱۳۹۵/۰۵/۳۱)
انقلاب اسلامی ما امروز چه باید بکند؟
اما این، همه آرمان انقلاب اسلامی نبود. «انقلاب برای این بهوجود آمد؛ برای اینکه اسلام حکومت کند» تا «آزادی، عدالت اجتماعی، رفاه عمومی، ریشهکنی فقر و جهل، مقاومت در برابر سیل بنیانکنِ فساد اخلاقیای که از غرب به همهی دنیا سرازیر شده»(۱۳۹۵/۰۶/۰۳) مستقر و برقرار شود. امروز مسیر انقلاب این است که نشان دهد «که هویّت درونی این کشور و این ملت قادر است خود را اداره کند و رشد بدهد و تعالی بدهد.»(۱۳۹۵/۰۱/۲۴) چراکه یکی از اهداف انقلاب این است که نشان دهد نگاه انقلابی توانایی حل مشکلات مردم را دارد.
پیش شرط تحقق وظیفه امروز ما چیست؟
اول اینکه «روحیّهی خدمت» باید داشته باشیم و باید بدانیم که «اصلاً فلسفهی وجود ما جز این نیست؛ ما آمدهایم خدمت کنیم به مردم و هیچ چیز نباید ما را از این وظیفه غافل کند.» دوّم اینکه «در زمینهی خدمت، کار را باید جهادی کرد؛ جهادی به معنای بیقانونی نیست… معتقدم در همان چهارچوب قانون، دو جور میشود کار کرد: یک کار کار مرسوم اداری، یک کار کار جهادی. کار جهادی یعنی از موانع عبور کردن، موانع کوچک را بزرگ ندیدن، آرمانها را فراموش نکردن، جهت را فراموش نکردن، شوق به کار؛ این کار جهادی است. کار را باید جهادی انجام داد تا انشاءالله خدمت بخوبی انجام بگیرد.»(۱۳۹۲/۰۶/۰۶) اگر این اتفاق افتاد نتیجه آن نمایش «کارآمدىِ نظام در عمل»(۱۳۸۲/۰۱/۲۲)است و در حقیقت «شما با عمل خودتان مردم را به ایمان، به اسلام، به دین دعوت میکنید.»(۱۳۸۹/۰۶/۳۱)
اگر غفلت کنیم…
اما اگر غفلت کردیم باید بدانیم که چون ما «به نام اسلام حرف میزنیم و به نام اسلام عمل میکنیم. اگر ضعف و نقصی در کار ما باشد، زیان آن را فقط خود ما نمیبینیم، بلکه اسلام هم زیان میبیند و دشمن هم از همین نکته بسیار دقیق و ظریف حدّاکثر سوءاستفاده را میکند.»(۱۳۸۲/۰۱/۲۲) بنابراین غفلت را باید کنار گذاشت و در راه رسیدن به اهداف انقلاب و اثبات کارآمدی حکومت دینی باید «شب و روز نشناسیم»(۱۳۹۴/۰۶/۱۲) «باید روح زندگی علوی - یعنی عدالت، تقوا، پارسایی، پاکدامنی، بیپروایىِ در راه خدا و میل و شوق به مجاهدتِ در راه خدا - را در خودمان زنده کنیم؛ باید به سمت اینها برویم؛ این اساسِ کار ماست.»(۱۳۸۳/۰۸/۰۶)