مدرسه علمیه الزهرا (س)  نصر تهران

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

اعمال شب و روز عید فطر 2

15 تیر 1395 توسط الزهرا (س) نصر

اعمال شب عید فطر

مهمترین کارها در این شب بعد از جستجوى ماه و دیدن آن، خواندن دعایى است که هنگام دیدن ماه خوانده مى‌‏شود و در صحیفه سجادیه آمده است و نیز سلام و تضرع کامل به نگهبان شبش که از معصومین علیهم السّلام است و توسل به آنان جهت جدیت ایشان در اصلاح اعمال این ماه او.

همچنین باید اعمال ماه رمضان و خود، دل، روح، ضمیر، ظاهر، باطن، تمامى وجود و جزء جزء وجود خود را تسلیم آنان نموده و از آنان بخواهد که واسطه شده و از خدا بخواهند او را تا رمضان آینده و تمامى عمر موفق بدارد.

به طور کلى باید قصد او در این توسل اصلاح تمام مفاسد ماه، سال و عمرش بوده و تمام نواقصش را کامل نماید. باید در تملق گفتن و لطیف نمودن معانى تضرع، توسل و تسلیم خیلى جدیت کرده و امیدوارى کامل خود را به پذیرش آنان آشکار نماید، و بخاطر آنان به درگاه خداوند شکرگزارى نماید. آنگاه این شب را با همان اعمال قلبى و بدنى که در شبهاى قدر گفتیم، مگر اعمال مخصوص به هر کدام از آن شبها زنده بدارد.

غسل به هنگام غروب.

بعد از نوافل مغرب در حالى که دستهاى خود را بلند کرده است بگوید: «یا ذا المنّ و الطّول، یا مصطفی محمّد و ناصره، صلّ على‏ محمّد و آل محمّد، و اغفر لی کلّ ذنب احصیته، و هو عندک فی کتاب مبین»

آنگاه سجده کرده و صد بار در سجده بگوید: «اتوب إلى اللّه»

سپس حاجت خود را بخواهد که اگر خدا بخواهد برآورده مى‏‌گردد.

بعد از نماز مغرب، عشا، صبح و عید این تکبیر را بگوید: «اللّه اکبر لا اله الا اللّه و اللّه اکبر و للّه الحمد اللّه اکبر و الحمد للّه على ما هدانا».

بهتر است این تکبیر را در پى این نمازها ترک نکند.

مستحب است بعد از نماز مغرب و عشا دو رکعت بجا آورده در رکعت اول بعد از سوره فاتحه صد بار سوره اخلاص و در رکعت دوم بعد از سوره فاتحه یک بار سوره اخلاص بخواند. آنگاه قنوت خوانده، به رکوع رود، سجده کند و سلام بدهد. آنگاه سجده کرده و در سجده صد بار بگوید: «أتوب إلى اللّه»

از امیر المؤمنین علیه السّلام روایت شده است که فرمودند: «قسم به کسى که جانم بدست اوست کسى این عمل را انجام نمى‏دهد و چیزى از خدا نمى‏خواهد مگر این که خداوند به او اعطا مى‏کند گرچه گناهان او به عدد شن‌هاى «عالج» باشد.

و اگر حال عبادت دارد عمل بعد را نیز انجام بدهد.

دو رکعت نماز که در رکعت اول هزار بار و در رکعت دوم یک بار«قل هو اللّه احد» خوانده و بعد از سلام دادن سجده کرده و در سجده‌‏اش صد بار بگوید: «أتوب إلى اللّه»

سپس بگوید:«یا ذا المنّ و الجود یا ذا المنّ و الطّول یا مصطفی محمّد صلّ على محمّد و آل محمّد. و حاجات خود را بگوید» و بعد دعایى را که در اقبال روایت شده است بخواند. کسى که چنین کند، حاجت او برآورده مى‌‏گردد.

و اگر براى این عمل نشاط ندارد عمل بعد را انجام دهد.

ده رکعت نماز بجا آورده، و در هر رکعت یک بار حمد و ده بار سوره اخلاص خوانده و بجاى ذکر رکوع و سجود ده بار بگوید:

«سبحان اللّه و الحمد للّه و لا اله الا اللّه و اللّه اکبر»

و بعد از پایان آن هزار بار استغفار نموده و در سجده شکر بگوید: «یا حىّ یا قیّوم یا ذا الجلال و الاکرام یا رحمن الدنیا و الآخرة و رحیمهما یا ارحم الرحمین یا اله الاوّلین و الآخرین، اغفر لی ذنوبى و تقبّل صومى و صلاتى.»

روایت شده است: «کسى که این عمل را انجام بدهد قبل از این که سرش را از سجده بردارد، آمرزیده شده، روزه او قبول و گناهان او بخشیده مى‌‏شود».

اگر این هم براى او سخت است عمل بعد از انجام بدهد.

چهارده رکعت نماز، که در هر رکعت یک بار «فاتحة الکتاب» و «آیة الکرسى» و سه بار«قل هو اللّه احد» مى‏‌خواند.

روایت شده: «کسى که این عمل را انجام دهد، خداوند در مقابل هر رکعت، عبادت چهل سال و عبادت تمام کسانى را که در این ماه نماز خوانده و روزه گرفته‏‌اند، به او عطا مى‌‏فرماید».

و اگر براى این هم، حال ندارد، عمل بعد را انجام دهد.

شش رکعت نماز، که در هر رکعت پنج بار «قل هو اللّه احد» مى‌‏خواند.

روایت شده: «کسى که این نماز را بجا آورد، شفاعت او در مورد خانواده‏اش قبول مى‌‏گردد، گرچه سزاوار آتش باشند».

خارج نمودن فطریه.

در روایت آمده است: «اگر فطریه خارج نشود، روزه رد خواهد شد.» و «فطریه نقص زکات مال را از بین مى‏‌برد. روزه با آن کامل شده و مانند صلوات فرستادن بر پیامبر در نماز است. و همانگونه که کسى در نمازش بر پیامبر صلوات نفرستد، نماز ندارد، همانگونه هم کسى که عمدا آن را ترک کند روزه ندارد.»

از مهمترین اعمال این شب زیارت امام حسین علیه‌السّلام است.

و نیز از مهمترین کارها به پایان بردن آن با تسلیم اعمال به نگهبان شب است، همانگونه که شب‏‌هاى شریف دیگر را ختم مى‏‌نمود و قبلا در مورد آن سخن گفته‌‏ایم.

اعمال روز عید فطر

از کارهاى مهم، توسل به حامى و نگهبان آن روز و شفیع قرار دادن او در اول آن و مبالغه در آن به اندازه بزرگى این روز است.

بزرگى این روز نیز به اندازه بزرگى تمام اوقات و حالات او در ماه رمضان مى‏‌باشد. زیرا این روز وقت آشکار شدن ثمره، اعطاى جوایز و فهم قبول یا رد شدن، رضا یا خشم، نزدیکى یا دورى و خوشبختى یا بدبختى است.

بدین جهت بنده سعادتمند باید در این مقام بخوبى ادب را رعایت نموده و آثار بد تمام گناهان خود را در روزها و شب‌هاى این ماه از بین برده و کرامت‌هاى الهى و الطاف خداوندى را که در طول ماه ضایع کرده، اصلاح کند. و خلاصه مى‌‏توان با رعایت کامل ادب در یک ساعت تمام کوتاهی‌هاى خود در اعمال مهم ماه رمضان را جبران و گناهان را تبدیل به نیکی‌ها نموده و به درجات بلندى برسد.

غسل نیز تأکید شده است.

غسل خود را با «بسم اللّه» شروع کرده و بعد از انجام آن بگوید: «اللّهم اجعله کفّارة لذنوبی، و طهّر دینی، و اذهب عنّی الدّرن» خدایا این را کفاره گناهانم قرار ده، دینم را پاک گردان و پلیدی‌ها را در من از بین ببر.

آنگاه نماز صبح را آنگونه که شایسته است بجا آورده و سپس خدا را شکر نموده و دعایى را که از شیخ بزرگ محمد العمرى - قدس سره العزیز - نقل شده بخواند.

اندوه به خاطر غیبت امام زمان و دعا براى فرج او و خواندن دعاى ندبه.

قبل از خروج از منزل به نیت انجام دستور خداوند (نماز عید)، با یک یا چند دانه خرما افطار نموده، و دعایى را که در این مورد رسیده است بخواند. زیرا در این دعا نیز امامش - درود و سلام خدا بر او و پدران و فرزندانش - ذکر شده و باید در مضمون دعا تأمل کند. زیرا دعا به روشنى مى‏‌گوید که رفتن به سوى نماز، رفتن به طرف خداوند است….

در نماز عید، تکبیر اهمیت زیادى دارد. بهمین جهت باید براى به دست آوردن روح تکبیر تلاش نمود.

در کتاب «مصباح الشریعه» به نقل از امام صادق علیه‌السّلام آمده است که فرمودند: بنده‌‏اى که تکبیر بگوید ولى قلبا از حقیقت آن روگردان باشد، خداوند به او مى‏‌گوید: با من نیرنگ مى‏‌کنى. به عزت و جلالم قسم تو را از شیرینى ذکرم محروم نموده و نمى‌‏گذارم به من نزدیک شده و از مناجاتم لذت ببرى.

مطلب مهمى که انسان باید آن را رعایت کند، این است که بداند در رابطه با این نماز از او چه مى‏‌خواهند، و چگونه باید مراقب خداوند بوده و چه حالى باید داشته باشد. به این جهت که تکلیف به نماز گرچه در همه جا از باب عنایت، لطف و احضار بندگان به مقام حضور است ولى در بعضى از آنها جهت ترس بیشتر بوده و بعضى دیگر فقط جهت ایجاد رغبت است.

مثلا نماز آیات از روى لطف و عنایت، ولى در مقام ترس از خشم و نازل شدن بلا واجب شده تا از شمول بلا امنیتى حاصل و بلا به وسیله نماز دفع شود.

نماز عید نیز فقط براى گرفتن جایزه و کامل کردن نقص‌ها و اعطاى بخشش‌هاست.

خلاصه تشریع عید و نماز آن به منظور اظهار رأفت و رحمت، گستراندن جود و کرم و بخشش به مردم است.

اجازه عمومى در این مقام اقتضا مى‌‏کند که بساط قهر و غضب برچیده و بیرق‌هاى الطاف پروردگار افراشته شود. و خوف و ترس با این امر سازگارى ندارد، گرچه بنده مرتکب گناهان جهانیان شده باشد.

خوش گمانى به خداوند در این روز

در این منزل از منازل سالک جا دارد به خداوند خوش گمان بوده و به بخشش‌هاى بزرگ و عطایاى عالى او امیدوار باشد. به اندازه خوش گمانى به خداوند، لطیف نمودن درخواست عطوفت و رعایت آداب اطمینان به وعده‏‌هاى خدا، جوایز نیز بیشتر شده، ابرهاى جود باریده و مبارکى این روز آشکار مى‏‌گردد.

بنده‌‏اى در این روز نترسیده و انتظار خشم خداوند را ندارد مگر کسى که به او بدگمان بوده و امید به فضل او را در خود تقویت نکرده باشد و احتمال بدهد الطاف خدا شامل حال او نشود و ممکن است کسى به خاطر بدگمانى در چنین اوقاتى، از لطف و رحمت الهى محروم شود.

بنابراین به حکم عقل و ادب و ایمان لازم است که امید بنده به ندیده گرفتن گناهان، عفو آن، بخشش نعمت‌هاى خدا و رسیدن به آرزوها و اهداف، قویتر از ترس از مجازات و ذلت و خوارى باشد، و گرچه از بندگان صالح خدا نباشد خود را در میان آنان وارد کند، با صورت‌هاى آبرومند دوستان خداوند به او روى آورد، گرچه روى او از ستم گناهان سیاه شده باشد. خداى متعال به این مسائل توجه نمى‏‌نماید، زیرا فراگیر نمودن احسان در چنین اوقاتى با حکمت او مخالف نیست.

بنابراین هیچ مانعى در راه شمول بخشش و گسترش جود و فضل خداوند نمى‌‏باشد.

نمازگزار بعد از توجه به این امور و تأثیر گرفتن از آن با حیا و امید زیاد در مصلّى حاضر شده و با شرمسارى با گوشه چشم نگریسته و با امیدوارى چشم مى‌‏دوزد، و با آداب و شرایط آن نماز مى‌‏خواند، فرادى یا با جماعت، هر کدام که مناسب با حال اوست همراه با رعایت اخلاص. البته اگر بتواند با جماعت بخواند بهتر است.

در صورت فرادى خواندن، مى‏تواند دو رکعت بخواند یا چهار رکعت که در دو رکعت اول «سبح اسم» و «و الشمس» و در دو رکعت دوم «و الضحى» و «قل هو اللّه احد» خوانده و در رکعت اول هفت تکبیر مى‌‏گوید:

تکبیرة الاحرام، و پنج تکبیر بعد از قرائت که بعد از هر کدام از آنها دعاى معروف: «اللهم اهل الکبریاء…» را مى‌‏خواند آنگاه تکبیر دیگرى گفته و به رکوع مى‏‌رود.

اگر بخواهد مى‏‌تواند بجاى این دعا، دعاى دیگرى بخواند و هنگامى که از نماز فارغ شد تکبیر مذکور را گفته و تسبیح حضرت زهرا علیهاالسّلام را مى‌‏گوید و آنگاه دعایى را که براى بعد از نماز روایت شده است مى‌‏خواند که دعاى بسیار جامعى است. آنگاه با ذکر و دعاى زیاد باید از روز عید مواظبت نماید.

زیرا شیاطینى که در شهر رمضان زندانى و در زنجیر بودند و نمى‌‏توانستند او را بفریبند، امروز رها شده‏‌اند و شاید با دعا و تضرع به خداوند متعال در جهت حفظ او از شر آنان بتواند از آنان رهایى یابد.

آنگاه دعاى ندبه را با حضور قلب مى‌‏خواند، دعایى که آداب معامله با خداى متعال، پیامبران و اولیاى او و رفتار پیروان با امام خود را بطور کاملى مى‌‏آموزد.

چگونه روز عید فطر را به پایان ببریم

روز خود را با توسل و واگذارى به نگهبان این روز که از معصومین علیهم‌السّلام مى‌‏باشد و شفاعت خواستن از او به پایان برساند همانگونه که در سایر روزهاى شریف نیز چنین مى‏‌کرد و نباید در این جهت کوتاهى کند که این از کارهاى مهم است.

 نظر دهید »

اعمال شب عید فطر1

15 تیر 1395 توسط الزهرا (س) نصر

شب و روز عید سعید فطر، بهترین فرصت برای جمع بندی و محاسبه اعمال خود در ماه مبارک رمضان است. همچنین فرصت مناسبی است تا اعمال ماه رمضان را با اعمال مخصوصی که برای شب و روز عید فطر، وارد شده،‌ تکمیل کنیم. به همین جهت برخی از آن اعمال را از کتاب ارزشمند المراقبات آیت الله میرزا جواد ملکی تبریزی نقل می‌کنیم.

حقیقت عید چیست؟

عید زمانى است که خداوند متعال براى جایزه دادن و بهره‏ مند کردن بندگان از نعمت‌ها، آن را در میان روزها انتخاب مى‌‏کند، تا براى گرفتن خلعت‌ها و عطایا جمع شوند و به همگان اعلام کرده است که به درگاه او روى آورده و با اعتراف به بندگى و آمرزش خواستن از گناهان و عرضه نیازها و آرزوهایشان براى او تواضع نمایند.

خداوند نیز در تمام این موارد به آنان وعده اجابت و اعطایى بالاتر از آرزوهایشان بلکه بالاتر از آنچه در دل بشرى خطور کرده، داده است.

دوست دارد در چنین روزى به او خوش گمان بوده و جانب امیدوارى به قبول خداوند و آمرزش و عطاى او را بر جانب ترس از رد و عذابش ترجیح بدهند.

و ناامید ورشکسته در این روز از معنى عید غافل و سرگرم آرایش خود براى مردم و کف زدن و شانه کردن مو بوده و از امر مهم درخواست عطوفت و رحمت پروردگار غافل است….

خلاصه خداوند ماه رمضان را میدان مسابقه عبادت خود قرار داده و بندگانش را در روز عید فرا خوانده تا براى گرفتن جوایز و هدایا جمع شوند.

گروه‌هاى مختلف مردم در برابر عید

مردم در رابطه با عید به چند دسته تقسیم مى‌‏شوند:

عده‌‏اى روزه را تکلیفى بیش ندانسته و فقط با خوددارى از خوردن و نوشیدن و همسران، خود را به ناراحتى مى‌‏اندازند. امّا اعضاى بدن خود را از گناهان حفظ نکرده و با دروغ و غیبت روزه خود را نقض کرده و با تهمت، افترا، فحاشى به خدمتکار و آزار او روزه خود را از بین مى‏‌برند. و در عین حال با کمال اطمینان خود را از فرمانبرداران مى‌‏پندارند و گمان مى‏‌کنند که بر پروردگار جهانیان منتى دارند ولى نمى‏‌دانند که با گناهان و نادانی‌شان نزد عاقلان رسوا شده و روزه آنان مورد قبول خداى خدایان قرار نمى‏‌گیرد. چنین کسانى اگر در عید به عنایت خداى متعال خوش گمان بوده و در مکان نماز گزاردن خود از پروردگارشان آمرزش بخواهند، شاید خداوند متعال هنگام اعطاى جوایز آنان را نیز مورد آمرزش خود قرار داده و با فضل خود بعضى از پاداش‌هاى خود را نصیب آنان نماید.

دسته‌‏اى نیز مى‌‏دانند که این خداست که در تکالیف بر آنان منت داشته، و روزه‌‏اى کامل است که همراه با بازداشتن اعضاى بدن باشد. از این رو مواظب اعضاى بدن خود نیز هستند، اما گاهى خلافى از آنان سر زده و با بیم و امید مرتکب گناهى مى‏‌گردند. با ناراحتى روزه گرفته و به اندازه‌‏اى که حال دارند مستحبات را بجا مى‏‌آورند. کارهاى خوب و بد را با هم مخلوط نموده و با ترس و خجالت، حیا و امیدوارى وارد عید مى‏‌شوند.

خداوند آمرزش، پاداش و تبدیل گناهان به کارهاى نیک را به آنان وعده داده و با عطایاى خود پاداش عبادتهاى آنان را بطور کامل و به گونه‌‏اى که بالاتر از آرزویشان باشد، به آنان عنایت مى‌‏کند.

گروهى از روى عادت و با غفلت روزه گرفته و در ماه رمضان نیز مانند سایر ماه‌‏ها در غفلت بسر برده، مرتکب گناهان شده و از روى عادت نیز وارد عید مى‌‏شوند. سرنوشت این گروه، به خواست خداوند بستگى دارد.

ممکن است عنایت خدا شامل حال آنان شده و فقط بخاطر فرا رسیدن عید یا به جهت کرامت بعضى از اعمال نیکوکاران آنان را مورد آمرزش خود قرار دهد، یا بدى کردارشان آنان را از رحمت خداوند خارج نموده و به ورشکستگان ملحق شوند.

دسته‌‏اى نداى خداوند را در این ماه لبیک گفته و با تمام توان در مراقبت دستورات الهى تلاش کرده و براى بدست آوردن رضاى خداى متعال در پى بدست آوردن تمامى خیرات هستند و عبادات زیادى بجا مى‌‏آورند در حالى که دلهاى آنان به سبب آگاهى خود به کوتاهى در شکرگزارى نعمت تشریف با این ندا ترسان بوده، و قدر منت خداوند متعال بر آنان، بخاطر اجازه به نزدیکى به او و خدمت و عبادت او را مى‌‏دانند.

خداوند متعال هم خدمت آنان را قبول، از سعى آنان تشکر مى‏‌کند و با کرامت‌ها و انواع عنایات خود آنان را پاداش مى‌‏دهد، با هدایتهاى بیشتر آنان را بزرگ داشته، با نور قرب خود آنان را مى‌‏پوشاند و آنان را به دوستان برگزیده‌‏اش ملحق مى‌‏نماید.

گروهى نیز نداى خداوند متعال، سختى گرسنگى و شب زنده‏‌‌دارى را براى آنان از بین برده، با اشتیاق و شکرگزارى، حتى با شادمانى و مستى با آن روبرو شده، براى رفتن و مسابقه جدیت به خرج داده، با روح و عقل خود بخوبى خطاب خداى خدایان را اجابت مى‌‏‌کنند، براى از بین بردن حجاب با بذل جان همت کرده و با قرب به او به مراد رسیده و به پروردگار بندگان متصل شده‏‌‌اند. پروردگارشان آنان را به خوبى پذیرفته، نزدیک کرده و در پناه خود، در جایگاه صدق بهمراه دوستان و برگزیدگانش مى‌‌‏نشاند با جام لبریز خود آنان را سیراب کرده و به زیبایى، نور، شادمانى و سرورى مى‌‏‌رسند که کسى توان تصور آن را نداشته، چشمى آن را ندیده و کسى از آن چیزى نگفته است.

روز عید زمان آشکار شدن آثار اعمال ماه رمضان و اعطاى پاداش عبادتهاى آن مى‌‏باشد. بنابراین کسى که بخوبى از خداوند متعال در شب عید مراقبت نموده، کوتاهى‌‏هاى خود را در ماه رمضان، در شب فطر جبران نماید و خود را براى عید آماده کند و از بندگان صالح خدا شود، امید است همانگونه که خداى متعال آنان را در روز عید قبول مى‏‌کند، او را نیز پذیرفته، و او را از الطاف خاص خودم محروم ننماید، و بعد از اعتراف به کوتاهى در عبادت و جبران آن، خداوند او را مورد محاسبه دقیق قرار نداده و با او نیز مانند بندگان گرامیش و شهدا و صدیقین که شایسته بخشش او هستند رفتار کند.

اهمیت عبادت در این شب‏

عبادت در این شب بسیار مهم است. از امام سجاد علیه السّلام روایت شده است که به فرزندانش در مورد این شب سفارش کرده و مى‌‏فرمود: «این شب کمتر از آن شب نیست.» منظور حضرت علیه‌السّلام شب قدر بود. با این کلام تصریح مى‏‌کند که شب فطر کمتر از شب قدر نیست.

بنابراین لازم است عمل کننده در این شب بیش از شب قدر جدیت نماید. زیرا این شب علاوه بر این که به این جهت شرافت دارد وقت پاداش و آخر کار نیز بوده و بهمین جهت احتیاج به جدیت زیاد دارد.

 نظر دهید »

استفتائات جدید پیرامون مسائل مبطلات روزه

22 خرداد 1395 توسط الزهرا (س) نصر

مبطلات روزه

اجوبه الاستفتائات مقام معظم رهبری حفظه الله 

س 758: من در روز ماه رمضان به علّت اغوای شیطان تصمیم گرفتم روزه‏ام را باطل کنم لکن قبل از این که عملی که روزه را باطل می‏کند انجام دهم، از تصمیم خود منصرف شدم حکم روزه‏ام چیست؟ و اگر این امر در روزه غیر ماه رمضان پیش آید چه حکمی دارد؟
ج: در روزه ماه رمضان اگر در اثناى روز از نيت روزه گرفتن بر گردد به‌طورى که قصد ادامه روزه نداشته باشد، روزه‏اش باطل مى‏شود و قصد دوباره او براى ادامه روزه فايده ندارد، البته تا اذان مغرب بايد از کارى که روزه را باطل مى‌کند خوددارى کند. امّا اگر دچار ترديد شود به اين معنى که هنوز تصميم نگرفته است روزه را باطل کند، يا تصميم بگيرد کارى را که موجب باطل شدن روزه است صورت دهد و هنوز آن را انجام نداده در اين دو صورت صحّت‏ روزه او محل اشکال است و احتياط واجب آن است که روزه را تمام کند و بعداً هم آن را قضا نمايد. هر روزه واجب معيّن ديگر ـ مانند نذر معيّن و امثال آن ـ نيز داراى همين حکم است.

س 759: آیا اگر از دهان شخص روزه دار خون بیاید، روزه‏اش باطل می‏شود؟
ج: روزه به سبب آن باطل نمى‏شود، ولى واجب است که از رسيدن خون به حلق جلوگيرى کند.

س 760: حکم استعمال دخانیات مانند سیگار در حال روزه چیست؟
ج: احتياط واجب آن است که روزه‏دار از دودهاى انواع دخانيات و نيز مواد مخدّرى که از راه بينى يا زير زبان جذب مى‏شود خوددارى کند.

س 761: آیا ماده «ناس» که از توتون و غیر آن ساخته می‏شود و برای چند دقیقه زیر زبان گذاشته شده و سپس از دهان بیرون انداخته می‏شود، مبطل روزه است یا خیر؟
ج: احتیاط واجب آن است که روزه دار از مواد مخدری که از راه بینی یا زیر زبان جذب میشود، خودداری کند.

س 762: نوعی داروی طبی برای اشخاص مبتلا به تنگی نفس شدید وجود دارد که عبارت است از یک قوطی که در آن مایع فشرده شده وجود دارد و با فشار دادن آن داروی مایع بصورت پودر گاز از طریق دهان وارد ریه شخص بیمار شده و موجب تسکین حال وی می‏گردد. گاهی بیمار مجبور می‏شود در یک روز چندین بار از آن استفاده کند، آیا با وجود استفاده از این دارو، روزه گرفتن جایز است؟ با توجه به اینکه بدون استفاده از آن روزه گرفتن غیرممکن و یا بسیار سخت خواهد بود.
ج: وسیله مذکور اگر صرفا برای بازکردن راه تنفسی استفاده میشود، مبطل روزه نیست.

س 763: من در بیشتر روزها آب دهانم با خونی که از لثه‏هایم می‏آید مخلوط می‏شود و گاهی نمی‏دانم آب دهانی که فرو می‏برم همراه با خون است یا خیر؟ روزه‏ام با این حال چه حکمی دارد؟ امیدوارم مرا راهنمایی فرمایید.
ج: اگر خون لثه در آب دهان مستهلک شود، محکوم به طهارت است و بلعيدن آن اشکال ندارد و مبطل روزه نيست، و همچنين در صورت شک در همراه بودن آب دهان با خون، فرو بردن آن اشکال ندارد و به صحّت‏ روزه ضرر نمى‏زند.

س 764: در یکی از روزهای ماه رمضان روزه گرفتم ولی دندان‌هایم را مسواک نزدم، و بدون اینکه باقی‌مانده غذاهای لابلای دندانها را عمداً ببلعم، خودبخود بلعیده شده است. آیا قضای روزه آن روز بر من واجب است؟
ج: اگر علم به وجود باقى‌مانده غذا در بين دندانهايتان و يا علم به رسيدن آن به حلق نداشته‏ايد و فرو رفتن آن هم عمدى و با التفات نبوده، قضاى روزه بر شما واجب نيست.

س 765: از لثه شخص روزه‏داری خون زیادی خارج می‏شود، آیا روزه‏اش باطل می‏شود؟ آیا برای او ریختن آب با ظرف بر سرش جایز است؟
ج: با خروج خون از لثه تا آن را فرو نبرده است، روزه باطل نمى‏شود. همچنين ريختن آب بر روى سر توسط ظرف و مانند آن به صحّت‏ روزه ضرر نمى‏رساند.

س 766: داروهای مخصوصی برای معالجه بعضی از بیماری‏های زنان وجود دارد (شیافهای روغنی) که در داخل بدن گذاشته می‏شود، آیا استفاده از آن موجب بطلان روزه می‏شود؟
ج: استفاده از آن داروها به روزه ضرر نمى‏رساند.

س 767: نظر شریف جنابعالی درباره تزریق آمپول و سایر تزریقات نسبت به روزه‌داران در ماه مبارک رمضان، چیست؟
ج: احتياط واجب آن است که روزه‏دار از آمپول‏هاى مقوّى يا مغذّى و هر آمپولى که در رگ تزريق مى‏شود و نيز انواع سرم‏ها خوددارى کند، لکن آمپول‏هاى دارويى که در عضله تزريق مى‏شود و نيز آمپول‏هايى که براى بى‏حسّ کردن به کار مى‏رود، مانعى ندارد.

س 768: آیا خوردن قرص فشار خون در حال روزه جایز است یا خیر؟
ج: اگر خوردن آن در ماه رمضان براى درمان فشار خون ضرورى باشد، اشکال ندارد، ولى با خوردن آن روزه باطل مى‏شود.

س 769: اگر من و بعضی از مردم بر این عقیده باشیم که بر استفاده از قرصها جهت مداوا عنوان خوردن و آشامیدن صدق نمی‏کند، آیا عمل به آن جایز است و به روزه‏ام ضرر نمی‏زند؟
ج: خوردن قرص روزه را باطل مى‏کند.

س 770: اگر شوهر با همسر خود در ماه رمضان جماع نماید و زن نیز به آن راضی باشد چه حکمی دارد؟
ج: بر هر يک از آنان حکم افطار عمدى جارى است و علاوه بر قضا، کفّاره هم بر هر دو واجب است.

س 771: اگر مردی با همسرش در روز ماه رمضان شوخی و ملاعبه نماید، آیا به روزه‏اش ضرر می‏رساند؟
ج: اگر منجر به انزال منى نشود، به روزه خللى وارد نمى‏کند.

 2 نظر

استفتائات جدید پیرامون مسائل شرایط وجوب و صحت روزه

20 خرداد 1395 توسط الزهرا (س) نصر

شرایط وجوب و صحت روزه

اجوبه الاستفتائات مقام معظم رهبری حفظه الله 


س 731: دختری که به سن تکلیف رسیده، ولی به علت ضعف جسمانی توانایی روزه گرفتن ندارد، و بعد از ماه مبارک رمضان هم نمی‏تواند قضای آن را به جا آورد تا اینکه ماه رمضان سال بعد فرا می‏رسد، چه حکمی دارد؟
ج: ناتوانى از گرفتن روزه و قضاى آن به مجرد ضعف و عدم قدرت موجب سقوط قضاى روزه نمى‏شود، بلکه قضاى روزه‏هاى ماه رمضان که از او فوت شده، بر وى واجب است.

س 732: دخترانی که تازه به سن تکلیف رسیده‏اند و روزه گرفتن بر آنها مقداری مشکل است، چه حکمی دارند؟ آیا سن بلوغ شرعی دختران اکمال نه سال قمری است؟
ج: بنا بر نظر مشهور، بلوغ شرعى دختران همان تکميل نه سال قمرى است که در اين هنگام روزه بر آنها واجب است و ترک آن به مجرد بعضى از عذرها جايز نيست، ولى اگر روزه گرفتن براى ايشان ضرر داشته باشد يا تحمل آن برايشان همراه با مشقت زياد باشد، افطار براى آنها جايز است.

س 733: من زمان دقیق رسیدن به سن تکلیف خود را نمیدانم، از جناب عالی خواهشمندم بیان فرمایید که از چه زمانی قضای نماز و روزه بر من واجب است؟
ج: فقط قضاى آن مقدار از نمازها و روزه‏ها که يقين به فوت آن بعد از رسيدن به سن قطعى تکليف شرعى داريد، بر شما واجب است.

س 734: اگر دختر نه ساله‏ای که روزه بر او واجب شده، به دلیل دشواری، روزه‏اش را افطار نماید، آیا قضا بر او واجب است یا خیر؟
ج: قضاى روزه‏هايى که از ماه رمضان افطار کرده، بر او واجب است.

س 735: اگر فردی به خاطر عذری قوی، پنجاه درصد احتمال دهد که روزه بر او واجب نیست و به همین دلیل روزه نگیرد، ولی بعداً معلوم شود که روزه بر او واجب بوده، از جهت قضا و کفّاره چه حکمی دارد؟
ج: اگر افطار عمدى روزه ماه مبارک رمضان به مجرد احتمال عدم وجوب روزه بر وى باشد، در فرض سؤال علاوه بر قضا، کفّاره هم بر او واجب است. اما اگر افطار به علت ترس از ضرر باشد و ترس هم منشأ عقلايى داشته باشد، کفّاره واجب نيست، ولى قضا بر او واجب است.

س 736: شخصی مشغول انجام خدمت سربازی است و به علت مسافرت و حضور در محل خدمت، نمیتواند روزه ماه رمضان سال گذشته را بگیرد، و هنگام حلول ماه رمضان امسال نیز در محل خدمت است و احتمال دارد که باز هم نتواند روزه بگیرد، اگر پس از پایان دوره خدمت سربازی بخواهد روزه این دو ماه را قضا نماید، آیا کفّاره هم بر او واجب است یا خیر؟
ج: کسى که بر اثر عذر مسافرت، روزه ماه رمضان از او فوت شده و آن عذر تا ماه رمضان سال آينده استمرار داشته، فقط قضاى آن بر او واجب است و کفّاره تأخير واجب نيست.

س 737: اگر شخص روزه دار جنب باشد و تا قبل از اذان ظهر متوجه آن نشود و پس از آن غسل ارتماسی نماید، آیا روزه‏اش باطل می‏شود؟ و اگر بعد از غسل متوجه شود که در حال روزه غسل ارتماسی نموده است، آیا قضای آن واجب است؟
ج: اگر غسل ارتماسى بر اثر فراموشى و غفلت از روزه دار بودن باشد، غسل و روزه او صحيح است و قضاى روزه‏اش بر او واجب نيست.

س 738: اگر شخصی بخواهد قبل از زوال به محل اقامتش برسد، ولی در راه به خاطر پیشامد حادثه‏ای نتواند در زمان معیّن به مقصد برسد، آیا روزه او اشکال دارد و آیا کفّاره بر او واجب است یا فقط قضای روزه آن روز را باید به جا آورد؟
ج: روزه‏اش در سفر صحيح نيست و بر او فقط قضاى روزه آن روزى که پيش از ظهر به محل اقامتش نرسيده، واجب است و کفّاره‏اى هم ندارد.

س 739: اگر هواپیما در ارتفاع بالا و مسیر طولانی در حال پرواز باشد و پرواز حدود دو ساعت و نیم تا سه ساعت طول بکشد، مهماندار و خلبان هواپیما برای حفظ تعادل خود هر بیست دقیقه احتیاج به نوشیدن آب دارند، در این صورت آیا در ماه مبارک رمضان، کفّاره و قضای روزه بر آنها واجب می‏شود؟
ج: اگر روزه براى آنها ضرر داشته باشد، جايز است که با نوشيدن آب افطار نمايند و قضاى آن را بجا آورند و در اين حالت کفّاره بر آنها واجب نيست.

س 740: اگر زن در ماه مبارک رمضان دو ساعت یا کمتر مانده به اذان مغرب حیض شود، آیا روزه‏اش باطل می‏شود؟
ج: روزه‏اش باطل است.

س 741: کسی که با پوشیدن لباس مخصوص (مانند لباس غواصی) بدون اینکه بدنش خیس شود، در آب فرو رود، روزه‏اش چه حکمی دارد؟
ج: اگر لباس به سر او چسبيده باشد، صحّت‏ روزه‏اش محل اشکال است و بنا بر احتياط وجوبى قضاى آن لازم است.

س 742: آیا مسافرت عمدی در ماه رمضان به قصد افطار و فرار از روزه گرفتن، جایز است؟
ج: مسافرت در ماه رمضان اشکال ندارد، و در صورت مسافرت، ولو اينکه براى فرار از روزه باشد، افطار بر او واجب است.

س 743: شخصی که روزه واجب بر عهده‏اش است و قصد دارد که آن را بگیرد، ولی بر اثر پیشامدی نتواند روزه بگیرد مثلاً بعد از طلوع خورشید آماده مسافرت شد و به سفر رفت و بعد از ظهر برگشت و در بین راه هم مرتکب هیچ‌یک از مفطرات نشد، ولی وقت نیت روزه واجب از وی فوت شد، و آن روز هم از روزهایی است که روزه در آن مستحب است، آیا می‏تواند نیت روزه مستحبی کند یا خیر؟
ج: اگر قضاى روزه ماه رمضان بر ذمّه‏اش باشد، نيت روزه مستحبى حتى بعد از فوت وقت نيت روزه واجب، از وى صحيح نيست.

س 744: من معتاد به سیگار هستم و در ماه مبارک رمضان هر چه تلاش می‏کنم که تندخو نباشم نمی‏توانم و همین باعث ناراحتی زیاد افراد خانواده‏ام شده است و خودم هم از وضعیت دشوارم رنج می‏برم، تکلیف من چیست؟
ج: روزه ماه مبارک رمضان بر شما واجب است و بنا بر احتياط واجب جايز نيست در حال روزه سيگار بکشيد، و نبايد بدون دليل با ديگران تند برخورد کنيد.

 

 نظر دهید »

ادعونی الی ضیافه الله 2

19 خرداد 1395 توسط الزهرا (س) نصر

سلسله مباحث حاج آقا مجتبی تهرانی (ره) پیرامون ماه مبارک رمضان

در یک تقسیم‎بندی دعا را به «مأثور و غیرمأثور» تقسیم کردم. دعاهای غیر مأثور یعنی آن درخواست‎هایی که عبد از ربّش می‎کند و عبد در قالب‏ریزی آن مختار است؛ یعنی مجاز است درخواستش را در هر قالبی که می‏خواهد، بریزد. امّا قالب‏ریزی دعاهای مأثور در دست عبد نیست؛ بلکه باید از ناحیه معصومین(صلوات‎الله‎علیهم‎اجمعین) در قالب‏ریزی خاصِّ خودش به ما رسیده باشد. لذا انسان باید این قالب را رعایت کند.
دعاهای مأثور را هم یک تقسیم‎بندیِ ابتدایی به «موقّت و غیرموقّت» کردم. موقّت به این معنا است که دعایی در زمان خاصّی وارد شده است و انسان باید آن دعا را در آن زمان خاص بخواند؛ همان‎طور که نسبت به مکان هم چنین چیزی را داریم که وقتی در مکان خاصّی قرار گرفتی، باید دعای خاصّی را بخوانی. قوالبِ این دعا‏ها باید حفظ شود.
تفاوت تأثیر زمان خاص بر دعا با دعای مأثور موقّت
در سال گذشته بحث مفصّل و مستقلی راجع به اثرگذاری زمان و مکان بر روی دعا داشتم؛ مثلاً دعا کردن در روز عرفه یا در لیالی قدر که این زمان خاص بر روی دعاهایی که بنده می‎کند از سه جهت مؤثّر است. مکان‎ها هم همین‎طور هستند؛ مثلاً دعا کردن در مسجدالحرام، در صحرای عرفات یا نزد مزار پیغمبر اکرم، مسجد کوفه، مسجد سهله، حتی قبور ابَوین -‎پدر و مادر- بر روی دعا مؤثر است. سال گذشته به‏طور مفصّل بحث کردم و گفتم زمان و مکان به سه نحو روی دعا اثر می‎گذارد؛ به نحو مقتضی، به نحو فعلیّت و به نحو سرعت در اجابت. زمان‎ها و مکان‎های خاص به یکی از این سه نحو در اجابت بر روی دعا اثر دارند.[1]
بحث سال گذشته بحث مستقلی است و با این موضوع که در زمان یا مکان خاص دعای خاصّی وارد شده، ارتباط ندارد و این دو با هم متفاوتند. در آنجا یک زمان خاص مثل لیالی قدر، چه دعا مأثور باشد و چه غیر مأثور، این زمان بر روی استجابت دعا اثر می‎گذارد؛ چه تو خودت دعا را قالب‎ریزی کنی، چه دعاهایی که از ائمه رسیده را بخوانی، فرقی نمی‎کند. در باب مکان هم همین‎طور است. در مسجدالحرام که هستی، چه آن دعایی که در آنجا وارد شده است را بخوانی و چه خودت برای خودت دعا کنی، این مکان اثرگذار است، امّا بحثی که جلسه گذشته گفتم، این است که در این زمان خاص تو باید این را بگویی، در این مکان خاص تو باید این دعا را بخوانی. این با آن فرق می‎کند. این‏ها مسائل دقیقی است که من می‎گویم. چون دیده‏ام که گاهی این‏ها را با هم خَلط می‎کنند؛ نخیر، این‏ها با هم فرق می‎کنند.

ادامه »

 1 نظر

استفتائات جدید پیرامون مسائل قضای روزه

19 خرداد 1395 توسط الزهرا (س) نصر

قضای روزه‏

اجوبه الاستفتائات مقام معظم رهبری حفظه الله 

س 808: هجده روز روزه به علت مسافرت در ماه رمضان برای انجام مأموریت دینی بر عهده‏ام می‏باشد، وظیفه من چیست؟ آیا قضای آنها بر من واجب است؟
ج: قضاى روزه‏هاى ماه رمضان که بر اثر مسافرت از شما فوت شده، واجب است.

س 809: اگر کسی برای گرفتن روزه قضای ماه رمضان اجیر شود و بعد از زوال افطار کند، آیا کفّاره بر او واجب است یا خیر؟
ج: کفّاره بر او واجب نيست.

س 810: کسانی که در ماه رمضان برای انجام وظیفه دینی در مسافرت هستند و به همین دلیل نمی‏توانند روزه بگیرند، اگر در حال حاضر بعد از چند سال تأخیر، بخواهند روزه بگیرند، آیا پرداخت کفّاره بر آنها واجب است؟
ج: اگر قضاى روزه ماه رمضان را به علت استمرار عذرى که مانع روزه گرفتن است، تا ماه رمضان سال آينده به تأخير انداخته باشند، قضاى روزه‏هايى که از آنان فوت شده کافى است، و واجب نيست براى هر روزى يک مدّ طعام فديه بدهند، هرچند احتياط در جمع بين قضا و فديه است. ولى اگر تأخير در قضاى روزه به خاطر سهل‏انگارى و بدون عذر باشد، جمع بين قضا و فديه بر آنها واجب است.

س 811: شخصی به مدت ده سال بر اثر جهل نماز نخوانده و روزه نگرفته است، فعلاً توبه نموده و به سوی خدا بازگشته و تصمیم بر جبران آنها گرفته است، ولی توانایی قضای همه روزه‏های فوت شده را ندارد و مالی هم ندارد که با آن کفّاره‏هایش را بپردازد، آیا صحیح است که فقط به استغفار اکتفا کند؟
ج: قضاى روزه‏هاى فوت شده در هيچ صورتى ساقط نمى‏شود، ولى نسبت به کفّاره افطاره عمدى روزه ماه رمضان، چنانچه قدرت بر روزه دو ماه و يا اطعام شصت مسکين براى هر روز نداشته باشد، بايد به هر تعداد فقير که قادر است غذا بدهد و احتياط آن است که استغفار نيز بکند و اگر به هيچ وجه قادر به دادن غذا به فقرا نيست فقط کافى است که استغفار کند يعنى با دل و زبان خود بگويد: «استغفرالله (از خداوند بخشايش مى‏طلبم)».

س 812: من به علّت عدم قدرت مالی و بدنی نتوانستم برای انجام کفّاره‌هایی که بر من واجب شده بود روزه بگیرم و یا به مساکین اطعام نمایم و در نتیجه، استغفار نمودم لکن به لطف الهی اکنون توان روزه گرفتن یا اطعام نمودن دارم، وظیفه‏ام چیست؟
ج: در فرض مرقوم، انجام کفّاره لازم نيست گر چه احتياط مستحب آن است که انجام داده شود.

س 813: اگر شخصی بر اثر جهل به وجوب قضای روزه تا قبل از ماه رمضان سال آینده قضای روزه‏هایش را به تأخیر اندازد، چه حکمی دارد؟
ج: فديه تأخير قضاى روزه تا ماه رمضان سال بعد، بر اثر جهل به وجوب آن ساقط نمى‏شود.

س 814: فردی که به مدت صدو بیست روز روزه نگرفته، چه وظیفه‏ای دارد؟ آیا باید برای هر روز شصت روز روزه بگیرد؟ و آیا کفّاره بر او واجب است؟
ج: قضاى آنچه از ماه رمضان از او فوت شده، بر او واجب است، و اگر افطار عمدى و بدون عذر شرعى بوده، علاوه بر قضا، کفّاره هر روز هم واجب است که عبارت است از شصت روز روزه يا اطعام شصت فقير و يا دادن شصت مد طعام به شصت مسکين که سهم هر کدام يک مدّ است.

س 815: تقریباً یک ماه روزه گرفته‏ام به این نیت که اگر روزه‏ای بر عهده‏ام باشد قضای آن محسوب شود و اگر روزه‏ای بر عهده‏ام نیست به قصد قربت مطلق باشد، آیا این یک ماه روزه به حساب روزه‏های قضایی که بر ذمّه دارم، محسوب می‏شود؟
ج: اگر به نيت آنچه که در زمان روزه گرفتن شرعاً مأمور به آن بوده‏ايد، اعم از روزه قضاء يا مستحبى، روزه گرفته‏ايد و روزه قضا هم برعهده شما باشد، به عنوان روزه قضاء محسوب مى‏شود.

س 816: کسی که نمی‏داند چه مقدار روزه قضا دارد و با فرض داشتن روزه قضا روزه مستحبی بگیرد، اگر معتقد باشد که روزه قضا ندارد، آیا به عنوان روزه قضا محسوب می‏شود؟
ج: روزه‏هايى را که به نيت استحباب گرفته به جاى روزه قضايى که بر عهده‏اش هست، محسوب نمى‏شود.

س 817: نظر شریف جنابعالی درباره شخصی که بر اثر جهل به مسأله، عمداً روزه‏اش را افطار کرده، چیست؟ آیا فقط قضا بر او واجب است یا اینکه کفّاره هم باید بدهد؟
ج: اگر به سبب بى‌اطلاعى از حکم شرعى، کارى را انجام دهد که روزه را باطل مى‌کند ـ مثل اينکه نمى‌دانست خوردن دارو نيز مانند ساير خوردنيها روزه را باطل مى‌کند و در روز ماه رمضان دارو خورد ـ روزه‌اش باطل است و بايد آن را قضا کند ولى کفّاره بر او واجب نيست.

س 818: کسی که در اوائل سن تکلیف بر اثر ضعف و عدم توانایی، نتوانسته روزه بگیرد، آیا فقط قضا بر او واجب است یا قضا و کفّاره با هم بر او واجب است؟
ج: اگر گرفتن روزه براى او حرجى نبوده و عمداً افطار کرده، علاوه بر قضا، کفّاره نيز بر او واجب است و اگر خوف داشته باشد که اگر روزه بگيرد مريض شود، فقط قضاى روزه‏ها بر عهده او مى‏باشد.

س 819: کسی که تعداد روزهایی که روزه نگرفته و مقدار نمازهایی را که نخوانده نمی‏داند، وظیفه‏اش چیست؟ کسی هم که نمی‏داند روزه‏اش را بر اثر عذر شرعی افطار کرده و یا عمداً آن را خورده است، چه حکمی دارد؟
ج: جايز است که به قضاى آن مقدار از نماز و روزه‏هايش که يقين به فوت آنها دارد، اکتفا نمايد، و در صورت شک در افطار عمدى کفّاره واجب نيست.

س 820: اگر شخصی که در ماه رمضان روزه دار است، در یکی از روزها برای خوردن سحری بیدار نشود و لذا نتواند روزه را تا غروب ادامه دهد و در وسط روز حادثه‏ای برای او اتفاق بیفتد و روزه را افطار کند، آیا یک کفّاره بر او واجب است یا کفّاره جمع؟
ج: اگر روزه را تا حدى ادامه دهد که روزه بر اثر تشنگى و گرسنگى براى او حرجى شود و در نتيجه آن را افطار نمايد، فقط قضا بر او واجب است و کفّاره‏اى ندارد.

س 821: اگر شک کنم در اینکه اقدام به گرفتن قضای روزه‏هایی را که بر عهده‏ام بوده، کرده‏ام یا خیر تکلیف من چیست؟
ج: اگر يقين به اشتغال قبلى ذمّه خود داريد، واجب است به مقدارى که موجب يقين به انجام تکليف مى‏شود، روزه قضاء بگيريد.

س 822: کسی که هنگام بلوغ فقط یازده روز از ماه رمضان را روزه گرفته و یک روز را هم در موقع ظهر افطار کرده و در مجموع هجده روز روزه نگرفته است، و در مورد آن هجده روز نمی‏دانسته که با ترک عمدی روزه کفّاره بر او واجب است، چه حکمی دارد؟
ج: اگر روزه ماه رمضان را از روى عمد و بدون عذر شرعى افطار کرده، بايد علاوه بر قضا، کفّاره هم بدهد اعم از اينکه هنگام خوردن روزه عالم به وجوب کفّاره و يا جاهل به آن باشد.

س 823: اگر پزشک به بیماری بگوید که روزه برای شما ضرر داد و او هم روزه نگیرد، ولی بعد از چند سال بفهمد که روزه برای وی ضرر نداشته و پزشک در تشخیص خود اشتباه کرده است، آیا قضا و کفّاره بر او واجب است؟
ج: اگر از گفته پزشک متخصص و امين و يا از منشأ عقلايى ديگر، خوف از ضرر پيدا کند و روزه نگيرد، فقط قضا بر او واجب است.

 نظر دهید »

اعمال روز اول ماه مبارک رمضان

18 خرداد 1395 توسط الزهرا (س) نصر

و در آن چند عمل است
اول: غسل کردن در آب جارى و ریختن سى کف آب بر سر که باعث ایمنى از جمیع دردها و بیماریها است در تمام سال.
دوم: کفى از گلاب بر رو بزند تا از خوارى و پریشانى نجات یابد و قدرى هم بر سر خود بزند تا در آن سال از سرسام [برسام‏] ایمن شود
سوم: دو رکعت نماز اول ماه و تصدق را به عمل آورد .
چهارم: دو رکعت نماز کند، در رکعت اول حمد و إنا فتحنا و در رکعت دوم حمد و هر سوره که خواهد بخواند تا حق تعالى جمیع بدیها را در آن سال از او دور گرداند و در حفظ خدا باشد تا سال آینده.
پنجم: بعد از طلوع فجر این دعا بخواند:
اللَّهُمَّ قَدْ حَضَرَ شَهْرُ رَمَضَانَ وَ قَدِ افْتَرَضْتَ عَلَیْنَا صِیَامَهُ وَ أَنْزَلْتَ فِیهِ الْقُرْآنَ هُدًى لِلنَّاسِ وَ بَیِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَ الْفُرْقَانِ اللَّهُمَّ أَعِنَّا عَلَى صِیَامِهِ وَ تَقَبَّلْهُ مِنَّا وَ تَسَلَّمْهُ مِنَّا وَ سَلِّمْهُ لَنَا فِی یُسْرٍ مِنْکَ وَ عَافِیَةٍ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ .
ششم: بخواند دعاى چهل و چهارم صحیفه کامله رااگر در شب نخوانده است.
هفتم: علامه مجلسى در زاد المعاد فرموده کلینى و شیخ طوسى و دیگران به سند صحیح روایت کرده‏اند که حضرت امام موسى کاظم علیه السلام فرمود که: در ماه مبارک رمضان در اول سال یعنى روز اول ماه چنانچه علما فهمیده‏اند این دعا را بخوان و فرمود که هر که این دعا را از براى رضاى خدا و بى شائبه اغراض فاسده و ریا بخواند در آن سال به او نرسد فتنه و گمراهى و نه آفتى که ضرر رساند به دین او یا بدن او و حق تعالى او را حفظ کند از شر آنچه در آن سال واقع مى‏شود از بلاها و دعا این است:
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی دَانَ لَهُ کُلُّ شَیْ‏ءٍ وَ بِرَحْمَتِکَ الَّتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْ‏ءٍ وَ بِعَظَمَتِکَ الَّتِی تَوَاضَعَ لَهَا کُلُّ شَیْ‏ءٍ وَ بِعِزَّتِکَ الَّتِی قَهَرَتْ کُلَّ شَیْ‏ءٍ وَ بِقُوَّتِکَ الَّتِی خَضَعَ لَهَا کُلُّ شَیْ‏ءٍ وَ بِجَبَرُوتِکَ الَّتِی غَلَبَتْ کُلَّ شَیْ‏ءٍ وَ بِعِلْمِکَ الَّذِی أَحَاطَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ یَا نُورُ یَا قُدُّوسُ یَا أَوَّلا قَبْلَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ یَا بَاقِیا بَعْدَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُغَیِّرُ النِّعَمَ وَ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُنْزِلُ النِّقَمَ وَ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَقْطَعُ الرَّجَاءَ وَ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُدِیلُ الْأَعْدَاءَ وَ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَرُدُّ الدُّعَاءَ وَ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی یُسْتَحَقُّ بِهَا نُزُولُ الْبَلاءِ وَ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَحْبِسُ غَیْثَ السَّمَاءِ وَ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَکْشِفُ الْغِطَاءَ وَ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُعَجِّلُ الْفَنَاءَ وَ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُورِثُ النَّدَمَ وَ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَهْتِکُ الْعِصَمَ وَ أَلْبِسْنِی دِرْعَکَ الْحَصِینَةَ الَّتِی لا تُرَامُ وَ عَافِنِی مِنْ شَرِّ مَا أُحَاذِرُ بِاللَّیْلِ وَ النَّهَارِ فِی مُسْتَقْبَلِ سَنَتِی هَذِهِ اللَّهُمَّ رَبَّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَ رَبَّ الْأَرَضِینَ السَّبْعِ وَ مَا فِیهِنَّ وَ مَا بَیْنَهُنَّ وَ رَبَّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ وَ رَبَّ السَّبْعِ الْمَثَانِی وَ الْقُرْآنِ الْعَظِیمِ وَ رَبَّ إِسْرَافِیلَ وَ مِیکَائِیلَ وَ جَبْرَئِیلَ وَ رَبَّ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ سَیِّدِ الْمُرْسَلِینَ وَ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ أَسْأَلُکَ بِکَ وَ بِمَا سَمَّیْتَ بِهِ نَفْسَکَ یَا عَظِیمُ أَنْتَ الَّذِی تَمُنُّ بِالْعَظِیمِ وَ تَدْفَعُ کُلَّ مَحْذُورٍ وَ تُعْطِی کُلَّ جَزِیلٍ وَ تُضَاعِفُ [مِنَ‏] الْحَسَنَاتِ بِالْقَلِیلِ وَ بِالْکَثِیرِ وَ تَفْعَلُ مَا تَشَاءُ یَا قَدِیرُ یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ أَلْبِسْنِی فِی مُسْتَقْبَلِ سَنَتِی هَذِهِ سِتْرَکَ وَ نَضِّرْ وَجْهِی بِنُورِکَ وَ أَحِبَّنِی بِمَحَبَّتِکَ وَ بَلِّغْنِی رِضْوَانَکَ وَ شَرِیفَ کَرَامَتِکَ وَ جَسِیمَ عَطِیَّتِکَ وَ أَعْطِنِی مِنْ خَیْرِ مَا عِنْدَکَ وَ مِنْ خَیْرِ مَا أَنْتَ مُعْطِیهِ أَحَدا مِنْ خَلْقِکَ وَ أَلْبِسْنِی مَعَ ذَلِکَ عَافِیَتَکَ یَا مَوْضِعَ کُلِّ شَکْوَى وَ یَا شَاهِدَ کُلِّ نَجْوَى وَ یَا عَالِمَ کُلِّ خَفِیَّةٍ وَ یَا دَافِعَ مَا تَشَاءُ مِنْ بَلِیَّةٍ یَا کَرِیمَ الْعَفْوِ یَا حَسَنَ التَّجَاوُزِ تَوَفَّنِی عَلَى مِلَّةِ إِبْرَاهِیمَ وَ فِطْرَتِهِ وَ عَلَى دِینِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سُنَّتِهِ وَ عَلَى خَیْرِ الْوَفَاةِ فَتَوَفَّنِی مُوَالِیا لِأَوْلِیَائِکَ وَ مُعَادِیا لِأَعْدَائِکَ اللَّهُمَّ وَ جَنِّبْنِی فِی هَذِهِ السَّنَةِ کُلَّ عَمَلٍ أَوْ قَوْلٍ أَوْ فِعْلٍ یُبَاعِدُنِی مِنْکَ وَ اجْلِبْنِی إِلَى کُلِّ عَمَلٍ أَوْ قَوْلٍ أَوْ فِعْلٍ یُقَرِّبُنِی مِنْکَ فِی هَذِهِ السَّنَةِ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَ امْنَعْنِی مِنْ کُلِّ عَمَلٍ أَوْ قَوْلٍ أَوْ فِعْلٍ یَکُونُ مِنِّی أَخَافُ ضَرَرَ عَاقِبَتِهِ وَ أَخَافُ مَقْتَکَ إِیَّایَ عَلَیْهِ حِذَارَ أَنْ تَصْرِفَ وَجْهَکَ الْکَرِیمَ عَنِّی فَأَسْتَوْجِبَ بِهِ نَقْصا مِنْ حَظٍّ لِی عِنْدَکَ یَا رَءُوفُ یَا رَحِیمُ اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی مُسْتَقْبَلِ سَنَتِی هَذِهِ فِی حِفْظِکَ وَ فِی جِوَارِکَ وَ فِی کَنَفِکَ وَ جَلِّلْنِی سِتْرَ عَافِیَتِکَ وَ هَبْ لِی کَرَامَتَکَ عَزَّ جَارُکَ وَ جَلَّ ثَنَاؤُکَ وَ لا إِلَهَ غَیْرُکَ اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی تَابِعا لِصَالِحِی مَنْ مَضَى مِنْ أَوْلِیَائِکَ وَ أَلْحِقْنِی بِهِمْ وَ اجْعَلْنِی مُسَلِّما لِمَنْ قَالَ بِالصِّدْقِ عَلَیْکَ مِنْهُمْ وَ أَعُوذُ بِکَ اللَّهُمَّ [یَا إِلَهِی‏] أَنْ تُحِیطَ بِی خَطِیئَتِی وَ ظُلْمِی وَ إِسْرَافِی عَلَى نَفْسِی وَ اتِّبَاعِی لِهَوَایَ وَ اشْتِغَالِی بِشَهَوَاتِی فَیَحُولُ ذَلِکَ بَیْنِی وَ بَیْنَ رَحْمَتِکَ وَ رِضْوَانِکَ فَأَکُونَ مَنْسِیّا عِنْدَکَ مُتَعَرِّضا لِسَخَطِکَ وَ نِقْمَتِکَ اللَّهُمَّ وَفِّقْنِی لِکُلِّ عَمَلٍ صَالِحٍ تَرْضَى بِهِ عَنِّی وَ قَرِّبْنِی إِلَیْکَ زُلْفَى اللَّهُمَّ کَمَا کَفَیْتَ نَبِیَّکَ مُحَمَّدا صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ هَوْلَ عَدُوِّهِ وَ فَرَّجْتَ هَمَّهُ وَ کَشَفْتَ غَمَّهُ [کَرْبَهُ‏] وَ صَدَقْتَهُ وَعْدَکَ وَ أَنْجَزْتَ لَهُ عَهْدَکَ اللَّهُمَّ فَبِذَلِکَ فَاکْفِنِی هَوْلَ هَذِهِ السَّنَةِ وَ آفَاتِهَا وَ أَسْقَامَهَا وَ فِتْنَتَهَا وَ شُرُورَهَا وَ أَحْزَانَهَا وَ ضِیقَ الْمَعَاشِ فِیهَا وَ بَلِّغْنِی بِرَحْمَتِکَ کَمَالَ الْعَافِیَةِ بِتَمَامِ دَوَامِ النِّعْمَةِ عِنْدِی إِلَى مُنْتَهَى أَجَلِی أَسْأَلُکَ سُؤَالَ مَنْ أَسَاءَ وَ ظَلَمَ وَ اسْتَکَانَ وَ اعْتَرَفَ وَ أَسْأَلُکَ أَنْ تَغْفِرَ لِی مَا مَضَى مِنَ الذُّنُوبِ الَّتِی حَصَرَتْهَا حَفَظَتُکَ وَ أَحْصَتْهَا کِرَامُ مَلائِکَتِکَ عَلَیَّ وَ أَنْ تَعْصِمَنِی إِلَهِی [اللَّهُمَ‏] مِنَ الذُّنُوبِ فِیمَا بَقِیَ مِنْ عُمُرِی إِلَى مُنْتَهَى أَجَلِی یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ وَ آتِنِی کُلَّ مَا سَأَلْتُکَ وَ رَغِبْتُ إِلَیْکَ فِیهِ فَإِنَّکَ أَمَرْتَنِی بِالدُّعَاءِ وَ تَکَفَّلْتَ لِی بِالْإِجَابَةِ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.

 نظر دهید »

ادعونی الی ضیافه الله 1

17 خرداد 1395 توسط الزهرا (س) نصر

سلسله مباحث حاج آقا مجتبی تهرانی (ره) پیرامون ماه مبارک رمضان 

رمضان، ماه گسستن و پیوستن
هم‎چنین این ماه، ماه دعا است. دعا ـ‏یعنی درخواست عبد از ربّش‏ـ در این ماه مقبول است و به تعبیری که در روایات داریم، بین عبد و ربّ دیگر هیچ حجابی در میان نیست. لذا ما این تعبیر را می‎کنیم که ماه مبارک رمضان ماه گسستن و ماه پیوستن است؛ گسستن از غیر ربّ و پیوستن به ربّ. این که در روایات متعدده به دعا در ماه مبارک رمضان سفارش شده است، جهتش همین است که دیگر حجابی در کار نیست و آنچه را که عبد بخواهد با ربّش راز و نیاز کند، بدون هیچ‎گونه حجابی به ربّ او می‎رسد و حتی مقبول هم واقع می‎شود. من در گذشته به این روایات اشاره کردم و حالا هم به یکی دو روایت اشاره دارم و بعد وارد بحثم می‎شوم.
درهای آسمان گشوده شده است
روایت از پیغمبر اکرم(صلی‎الله‎علیه‎وآله‎وسلّم) است که حضرت فرمودند: «إِنَّ أَبْوَابَ السَّمَاءِ تُفَتَّحُ فِي أَوَّلِ لَيْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ لَا تُغْلَقُ إِلَى آخِرِ لَيْلَةٍ مِنْه».[1] تمام در‎های آسمان- اشاره به جهت عِلوی است، یعنی آن عالم برتر از عالم ماده- در اوّلین شب ماه رمضان، یعنی امشب، باز می‎شوند؛ و این درها تا آخرین شب ماه مبارک رمضان بسته نمی‎شوند.
علی(علیه‎السلام) در روایتی فرمود: «أَلَا وَ أَبْوَابُ السَّمَاءِ مُفَتَّحَةٌ مِنْ أَوَّلِ لَيْلَةٍ مِنْهُ»؛ آگاه باشید! تمام درهای آسمان از اوّلین شب ماه مبارک رمضان باز است. «أَلَا وَ الدُّعَاءُ فِيهِ مَقْبُول».[2] آگاه باشید! دعا در این ماه مبارک پذیرفته شده است.
چه بسا آن روایت پیغمبر اکرم که فرمودند ماه رجب ماه خداوند است، ماه شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه امّت من است، اشاره‎ای به این باشد که امّت من که ربوبیّت حق را پذیرفته‎اند در این ماه می‎توانند از ربوبیّت حق کمال استفاده را کنند. لذا می‎فرماید ماه رمضان، ماه امّت من است؛ نمی‎فرماید ماه خدا یا ماه من است. امّت پیغمبر چه کسانی هستند؟ آن‏هایی هستند که ربوبیّت خدا را پذیرفته‎اند. آن‏ها می‎توانند در این ماه از ربوبیّت حق کمال استفاده را ببرند. ربّ «پرورش‏دهنده» است؛ هرچه می‎خواهی در این ماه بخواه، هیچ حجابی در کار نیست. لذا خواستم به دوستان عرض کنم که باید هر لحظه از لحظات این ماه را قدر بدانیم و از آن بهترین بهره را نسبت به درخواست‎های مادّی و معنوی بگیریم.

ادامه »

 نظر دهید »

استفتائات جدید پیرامون مسائل رویت هلال ماه

16 خرداد 1395 توسط الزهرا (س) نصر

رؤیت هلال

اجوبه الاستفتائات مقام معظم رهبری حفظه الله 


س 834: همانطور که می‌دانید، وضعیت هلال در آخر یا اول ماه به یکی از حالت‌های زیر است: 1. غروب هلال قبل از غروب خورشید باشد. 2. غروب هلال مقارن با غروب خورشید باشد. 3. غروب هلال بعد از غروب خورشید باشد. لطفاً بیان فرمایید کدام یک از حالات سه گانه فوق را می‌توان برای تعیین اول ماه به حساب آورد؟
ج: در هر سه فرض، رؤيت هلال براى اثبات حلول ماه قمرى جديد از شبى که پس از رؤيت است کفايت مى‌کند.

س 835: آیا رؤیت تصویر هلال ماه با استفاده از دوربین CCD و انعکاس نور و بازخوانی اطلاعات ضبط شده توسط رایانه، برای اثبات اول ماه کفایت می‏کند؟
ج: رؤيت با وسيله، فرقى با رؤيت به طريق عادى ندارد و معتبر است. ملاک آن است که عنوان رؤيت محفوظ باشد. پس رؤيت با چشم و با عينک و با تلسکوپ محکوم به حکم واحدند. اما در مورد انعکاس به رايانه که درآن صدق عنوان رؤيت معلوم نيست محل اشکال است.

س 836: اگر هلال ماه شوال در یک شهر دیده نشود، ولی تلویزیون و رادیو از حلول آن خبر دهند، آیا کافی است یا تحقیق بیشتری واجب است؟
ج: اگر مفيد اطمينان به ثبوت هلال گردد يا صدور حکم به هلال از طرف ولى فقيه باشد، کافى است و نيازى به تحقيق نيست.

س 837: اگر تعیین اول ماه رمضان و عید سعید فطر به علت عدم امکان رؤیت هلال اول ماه به سبب وجود ابر در آسمان یا اسباب دیگر، ممکن نباشد و سی روز ماه شعبان یا ماه رمضان کامل نشده باشد، آیا برای ما که در ژاپن زندگی می‏کنیم، جایز است که به افق ایران عمل کرده و یا به تقویم اعتماد کنیم؟ وظیفه ما چیست؟
ج: اگر اول ماه از طريق رؤيت هلال حتى در افق شهرهاى مجاورى که اتحاد افق دارند، و يا از طريق شهادت دو فرد عادل و يا از طريق حکم حاکم ثابت نشود، بايد احتياط کرد تا اول ماه ثابت شود.

س 838: آیا اتحاد افق در رؤیت هلال شرط است یا خیر؟
ج: بلى شرط است.

س 839: مقصود از اتحاد افق چیست؟
ج: منظور از آن، شهرهايى است که از جهت احتمال رؤيت و عدم احتمال رؤيت هلال يکسان باشند.

س 840: اگر روز بیست و نهم ماه در تهران و خراسان عید باشد، آیا برای افرادی هم که در شهری مانند بوشهر مقیم هستند، جایز است افطار کنند؟ با توجه به اینکه افق تهران و خراسان با افق بوشهر یکی نیست.
ج: به‌طور کلّى اگر اختلاف بين افق دو شهر به مقدارى باشد که با فرض رؤيت هلال در يکى، هلال در ديگرى قابل رؤيت نباشد، رؤيت آن در شهرهاى غربى براى مردم شهرهاى شرقى که احتمال رؤيت در آن به‌طور قطع و يقين منتفى باشد، کفايت نمى‌کند.

س 841: اگر بین علمای یک شهر راجع به ثبوت هلال یا عدم آن اختلاف رخ دهد و عدالت آنها هم نزد مکلّف ثابت بوده و به دقت همه آنها در استدلال خود مطمئن باشد، وظیفه واجب مکلّف چیست؟
ج: اگر اختلاف دو بيّنه به‌صورت نفى و اثبات باشد، يعنى يکى مدعى ثبوت هلال و ديگرى مدعى عدم ثبوت آن باشد، اين اختلاف موجب تعارض دو بينه و تساقط هر دو است، و وظيفه مکلّف اين است که هر دو نظر را کنار گذاشته و درباره افطار کردن يا روزه گرفتن به آنچه که مقتضاى اصل است، عمل نمايد. ولى اگر بين ثبوت هلال و عدم علم به ثبوت آن اختلاف داشته باشند، به اين صورت که بعضى از آنها مدعى رؤيت هلال باشند و بعضى ديگر مدعى عدم مشاهده آن، قول کسانى که مدعى رؤيت هلال هستند، در صورت عادل بودن، حجت شرعى براى مکلّف است و بايد از آن متابعت کند، و همچنين اگر حاکم شرعى حکم به ثبوت هلال نمايد، حکم وى حجت شرعى براى همه مکلفين است و بايد از آن پيروى کنند.

س 842: اگر شخصی هلال ماه را ببیند و بداند که رؤیت هلال برای حاکم شرع شهر او به هر علتی ممکن نیست، آیا او مکلّف است که رؤیت هلال را به حاکم اطلاع دهد؟
ج: اعلام بر او واجب نيست مگر آنکه ترک آن مفسده داشته باشد.

س 843: همانگونه که می‏دانید اکثر فقهای بزرگوار پنج راه برای ثبوت اول ماه شوال در رساله‏های عملیه خود بیان کرده‏اند که ثبوت نزد حاکم شرع در ضمن آنها نیست، بنا بر این چگونه بیشتر مؤمنین به مجرد ثبوت اول ماه شوال نزد مراجع، روزه خود را افطار می‏کنند؟ شخصی که از این راه اطمینان به ثبوت هلال پیدا نمی‏کند، چه تکلیفی دارد؟
ج: تا حاکم حکم به رؤيت هلال نکرده، مجرد ثبوت هلال نزد او، براى تبعيّت ديگران از وى کافى نيست، مگر آنکه اطمينان به ثبوت هلال حاصل نمايند.

س 844: اگر ولی امر مسلمین حکم نماید که فردا عید است و رادیو و تلویزیون اعلام کنند که هلال در چند شهر دیده شده است، آیا عید برای تمامی نواحی کشور ثابت می‏شود یا فقط برای شهرهایی که ماه در آنها دیده شده و شهرهای هم افق با آنها، ثابت می‏گردد؟
ج: اگر حکم حاکم شامل همه کشور باشد، حکم او شرعاً براى همه شهرها معتبر است.

س 845: آیا کوچکی هلال و باریک بودن و اتصاف آن به خصوصیات هلال شب اول، دلیل بر این محسوب می‏شود که شب قبل شب اول ماه نبوده، بلکه شب سی‏ام ماه قبلی بوده است؟ اگر عید برای شخصی ثابت شود و از این راه یقین پیدا کند که روز قبل عید نبوده، آیا قضای روزه روز سی‏ام ماه رمضان را باید به جا آورد؟
ج: مجرد کوچکى و پائين بودن هلال يا بزرگى و بالا بودن و يا پهن يا باريک بودن آن دليل شرعى شب اول يا دوم بودن نيست، ولى اگر مکلّف از آن علم به چيزى پيدا کند بايد به مقتضاى علم خود در اين زمينه عمل نمايد.

س 846: آیا استناد به شبی که در آن ماه به‌صورت قرص کامل است (شب چهاردهم) و اعتبار آن به عنوان دلیل برای محاسبه اول ماه جایز است تا از این راه وضعیت یوم الشک معلوم شود که مثلاً روز سی ام ماه رمضان است و احکام روز ماه رمضان بر آن مترتب شود، مثلاً بر کسی که این روز را بر اساس بیّنه روزه نگرفته، حکم به وجوب قضای روزه شود و کسی هم که به دلیل استصحاب بقای ماه رمضان روزه گرفته، بری‏ء الذمّه باشد؟
ج: امر مذکور حجت شرعى بر آنچه ذکر شد، نيست، ولى اگر مفيد علم به چيزى براى مکلّف باشد، واجب است که طبق آن عمل نمايد.

س 847: آیا استهلال در اول هر ماه واجب کفایی است یا احتیاط واجب؟
ج: استهلال فى‌نفسه واجب شرعى نيست.

س 848: آیا اول ماه مبارک رمضان و آخر آن با رؤیت هلال ثابت می‏شود یا با تقویم، هرچند ماه شعبان سی روز نباشد؟
ج: اول يا آخر ماه رمضان با رؤيت شخص مکلّف يا با شهادت دو فرد عادل يا با شهرتى که مفيد علم است يا با گذشت سى روز و يا به وسيله حکم حاکم ثابت مى‏شود.

س 849: اگر تبعیت از اعلام رؤیت هلال توسط یک دولت جایز شد، و آن اعلام معیاری علمی برای ثبوت هلال سرزمین‌های دیگر را تشکیل دهد، آیا اسلامی بودن آن حکومت شرط است، یا اینکه عمل به آن حتی اگر حکومت ظالم و فاجر هم باشد، ممکن است؟
ج: ملاک در اين مورد، حصول اطمينان به رؤيت در منطقه‏اى است که نسبت به مکلّف کافى محسوب مى‏شود.

س 850: خواهشمند است نظر مبارک خود را در خصوص اعتکاف در مساجد (جامع و غیر جامع) غیر از مساجد اربعه بیان فرمایید.
ج: رجائاً اشکال ندارد.

 نظر دهید »

استفتائات جدید پیرامون مسائل بیماری و منع پزشکی از روزه

15 خرداد 1395 توسط الزهرا (س) نصر

بیماری و منع پزشک‏

اجوبه الاستفتائات مقام معظم رهبری حفظه الله 

س 748: بعضی از پزشکان که به مسائل شرعی ملتزم نیستند، بیماران را از روزه گرفتن به دلیل ضرر داشتن منع می‏کنند، آیا گفته این پزشکان حجت است یا خیر؟
ج: اگر پزشک امين نباشد و گفته او هم اطمينان آور نباشد و باعث خوف ضرر نشود، گفته او اعتبارى ندارد و در غير اين صورت نبايد روزه بگيرد.

س 749: مادرم تقریباً سیزده سال بیمار بود و به همین دلیل نمی‏توانست روزه بگیرد. من دقیقاً اطلاع دارم که علت روزه نگرفتن او احتیاج به مصرف دارو بوده است، امیدواریم ما را راهنمایی فرمایید که آیا قضای روزه‏ها بر او واجب است؟
ج: اگر ناتوانى او از روزه گرفتن بر اثر بيمارى بوده، قضا ندارد.

س 750: من بر اثر ضعف جسمانی از ابتدای سن بلوغ تا دوازده سالگی روزه نگرفته‏ام، در حال حاضر چه تکلیفی دارم؟
ج: واجب است روزه‏هايى را که در ماه مبارک رمضان نگرفته‏ايد با اينکه به سنّ تکليف رسيده بوديد، قضا کنيد، و اگر افطار روزه ماه رمضان عمدى و اختيارى و بدون عذر شرعى بوده، کفّاره هم بر شما واجب است.

س 751: چشم پزشک مرا از روزه گرفتن منع کرده و گفته است که به علت ناراحتی چشم به هیچ وجه نباید روزه بگیرم، ولی من به گفته او توجه نکرده و شروع به روزه گرفتن کردم که باعث بروز مشکلاتی برای من در اثنای ماه رمضان شد. به‌طوری که در بعضی از روزها هنگام عصر احساس ناراحتی می‏کنم، لذا متحیّر و مردّد هستم بین اینکه روزه نگیرم و یا ناراحتی‏ام را تحمل کرده و روزه را تا غروب ادامه دهم. سؤال این است که آیا اصولاً روزه گرفتن بر من واجب است؟ و در روزهایی که روزه می‏گیرم و نمی‏دانم قدرت ادامه آن را تا غروب دارم یا نه، آیا روزه‏ام را ادامه دهم؟ و نیت من چگونه باید باشد؟
ج: اگر از گفته پزشک متديّن و امين اطمينان حاصل کنيد که روزه براى چشم شما ضرر دارد و يا خوف ضرر داشته باشيد، روزه گرفتن براى شما واجب نبوده و بلکه جايز هم نيست، و با خوف ضرر نيت روزه صحيح نيست و در صورت عدم خوف ضرر نيت روزه اشکال ندارد، ولى صحّت‏ روزه متوقف بر اين است که براى شما واقعاً ضرر نداشته باشد.

س 752: من از عینک طبی استفاده می‏کنم و در حال حاضر چشمانم بسیار ضعیف است. هنگامی که به پزشک مراجعه کردم به من گفت که اگر برای تقویت چشمانم تلاش نکنم، ضعیف‏تر خواهند شد، بنا بر این اگر از روزه ماه رمضان معذور باشم، چه وظیفه‏ای دارم؟
ج: اگر روزه براى چشمان شما ضرر دارد، واجب نيست روزه بگيريد، بلکه واجب است افطار کنيد و اگر بيمارى شما تا ماه رمضان آينده استمرار پيدا کرد، قضاى روزه بر شما واجب نيست، ولى واجب است که عوض هر روز يک مدّ طعام به فقير بدهيد.

س 753: مادرم به بیماری شدیدی مبتلاست و پدرم نیز از ضعف جسمانی رنج می‏برد و در عین حال هر دو روزه می‏گیرند که گاهی مشخص است که روزه باعث تشدید بیماری آنها می‏شود، تاکنون نتوانسته‏ام آنها را قانع کنم که لااقل هنگام شدت بیماری روزه نگیرند. خواهشمندیم ما را در مورد حکم روزه آنها راهنمایی فرمایید.
ج: ملاک تأثير روزه در ايجاد بيمارى يا تشديد آن و عدم قدرت بر روزه گرفتن تشخيص خود روزه دار نسبت به خودش است و اگر بداند روزه براى او ضرر دارد يا خوف ضرر داشته باشد و در عين حال بخواهد روزه بگيرد، روزه گرفتن براى وى حرام است.

س 754: در سال گذشته توسط پزشک متخصص موردعمل جراحی کلیه قرار گرفتم. وی مرا از گرفتن روزه تا آخر عمر منع نمود، ولی در حال حاضر هیچ مشکل و دردی احساس نمی‏کنم و حتی به‌طور طبیعی غذا می‏خورم وآب می‏نوشم و هیچ‌یک از عوارض بیماری را هم حس نمی‏کنم، وظیفه من چیست؟
ج: اگر خود شما از ضرر روزه خوف نداريد و حجت شرعى هم بر آن نداريد، واجب است روزه ماه رمضان را بگيريد.

س 755: اگر پزشک شخصی را از روزه گرفتن منع کند آیا با توجه به اینکه بعضی از پزشکان اطلاعی از مسائل شرعی ندارند، عمل به گفته او واجب است؟
ج: اگر مکلّف از گفته پزشک يقين پيدا کند که روزه براى او ضرر دارد و يا از گفته وى يا منشأ عقلايى ديگرى براى او خوف از ضرر حاصل شود، روزه گرفتن براى او واجب نيست، بلکه جايز هم نيست.

س 756: در کلیه‏های من سنگ جمع می‏شود و تنها راه جلوگیری از جمع شدن سنگ در کلیه، نوشیدن مستمر مایعات است و از آنجایی که پزشکان معتقدند که من نباید روزه بگیرم، تکلیف واجب من نسبت به روزه ماه مبارک رمضان چیست؟
ج: اگر جلوگيرى از بيمارى کليه مستلزم نوشيدن آب يا ساير مايعات در طول روز باشد، روزه گرفتن بر شما واجب نيست.

س 757: از آنجا که مبتلایان به مرض قند مجبورند هر روز یک یا دو بار آمپول انسولین تزریق کنند و نباید در وعده‏های غذایی آنها تأخیر و فاصله بیفتد، زیرا باعث پائین آمدن میزان قند خون و در نتیجه نوعی تشنج و بیهوشی می‏شود، لذا گاهی پزشکان به آنها توصیه می‏کنند که در روز چهار نوبت غذا بخورند، خواهشمندیم نظر شریف خود را درباره روزه این افراد بیان فرمایید.
ج: اگر بدانند که خوددارى از خوردن و آشاميدن از طلوع فجر تا غروب، به آنان ضرر مى‏رساند يا خوف ضرر داشته باشند، روزه گرفتن بر آنها واجب نبوده و بلکه جايز نيست.

 

 نظر دهید »

استفتائات جدید پیرامون مسائل روزه بانوان

15 خرداد 1395 توسط الزهرا (س) نصر

استفتائات جدید از محضر مقام معظم رهبری حفظه الله  

س 745: آیا روزه گرفتن بر زن بارداری که نمی‏داند روزه برای جنین او ضرر دارد یا خیر، واجب است؟
ج: اگر بر اثر روزه، خوف ضرر بر جنين داشته باشد و خوف وى هم داراى منشأ عقلايى باشد، افطار بر او واجب است و در غير اين صورت واجب است که روزه بگيرد.

س 746: زنی که کودک خود را شیر می‏داده و باردار هم بوده و در همان حال روزه ماه رمضان را هم گرفته است، و هنگام زایمان فرزندش مرده به دنیا آمد، اگر از ابتدا احتمال ضرر را می‏داده و در عین حال روزه گرفته است: 1. آیا روزه‏اش صحیح است یا خیر؟ 2. آیا دیه بر ذمّه او هست یا خیر؟ 3. اگر احتمال ضرر نمی‏داده، ولی بعداً معلوم شده که روزه گرفتن برای جنین ضرر داشته، چه حکمی دارد؟
ج: اگر با وجود خوف از ضررى که داراى منشأ عقلايى است، روزه گرفته باشد و يا بعداً برايش معلوم شود که روزه براى وى يا براى جنين‏اش ضرر داشته، روزه‏اش صحيح نيست و قضاى آن بر او واجب است، ولى ثبوت ديه جنين متوقف بر اين است که ثابت شود فوت جنين مستند به روزه گرفتن وى است.

س 747: من به لطف خداوند متعال دارای فرزندی هستم که شیرخوار است. ان شاء الله تعالی بزودی ماه مبارک رمضان فرا خواهد رسید. در حال حاضر می‏توانم روزه بگیرم ولی در صورت روزه گرفتن، شیرم خشک خواهد شد. با توجه به اینکه دارای بنیه ضعیفی هستم و کودکم هر ده دقیقه شیر می‏خواهد، چه وظیفه‏ای دارم؟
ج: اگر به دليل کم يا خشک شدن شيرتان بر اثر روزه، خوف ضرر بر طفل خود داشته باشيد، روزه‏تان را افطار کنيد، ولى براى هر روزى بايد يک مدّ طعام به فقير بدهيد و قضاى روزه را هم بعداً بجا آوريد.

 نظر دهید »

به خداحافظیِ تلخ تو سوگند نشد/ که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد

08 مرداد 1393 توسط الزهرا (س) نصر

راستش را بگویم، تقریبا مطمئن میتوانم بگویم که هیچ وقت از خداحافظی ها و وداع ها خوشم نیامده. خوشم نیامده که هیچ، حتی بدم آمده. حالم را بد کرده، سختم آمده، بغضم شده، فرار کرده ام ازش.

حالا فکر کن این وسط مجبور باشی از چیز خوبی خداحافظی کنی. چیزی که برایت خوب بوده و دوری از او دلتنگ ت کند اما چاره ای جز وداع و خداحافظی نباشد. گریزی نباشد. واضح است که سخت تر هم میشود خب.

فکر کن خداحافظی ای همیشگی از یک دوست، خداحافظی و به خاک سپردن عزیز ت، زیارتِ وداع از حرم معصوم علیه السلام یا وداع با ماه مبارک رمضان….

از یک هفته به آخر ماه مبارک، از همان شبِ بیست و سوم و آخرین شبِ قدر، هی بی تابم. هی نگران لحظه های آخر. هی ترسِ از دست دادن…

همکارم رو به آن یکی، روزهای باقیمانده را میشمارد و میگوید: «مهندس! کی این هفت روز هم تموم میشه و راحت میشیم؟!»

و غم عالم مینشیند به دلِ من. دردم میآید. بغضم میشود. با خودم میگویم: «هفت روز؟ فقط هفت روز؟ چه زود تموم شد! چه بی توشه ام من… چه دست خالی… :( »

از چند روز به آخر مانده، زمزمه میکنم:

“کم کم غروب ماه خدا ديده مي شود…. صد حيف ازين بساط که برچيده مي شود…”

به دعای وداع با ماه مبارک از زبان امام سجاد علیه السلام که میرسم، حالم بدتر میشود. عجب دعایی است این دعا. این سلام ها که سلامِ خداحافظی ست… آه. گلوی آدم را محکم تر میفشارند.

و تمام شد… به همین راحتی، به همین سادگی. به همین بی حاصلی.

“چه شب هایی ز دست این گدا رفت

سحرهای پر از عشق و صفا رفت

خداحافظ دعاهای مبارک

بهار رحمت و ذکر خدا رفت “

و عمر هم به همین زودی ها تمام میشود و میرود. و قیامت از راه میرسد، مثل همین عید فطر.

و خوشبخت آن کسی که بخشیده شد… در این بهار رحمت و غفران و مغفرت…

کاش در آن روز، لب هایمان خندان باشد، نه اینچنین انگشتِ حسرت بر دندان و لب گزیدن…

و البته امیدواریم به صاحب خانه و میزبان، به رحمت و مغفرت و بزرگواری اش… ان شاءالله که لطف و مغفرت بیکران ش شامل حال شده و توشه ها پر شده…

نجوای من

 1 نظر

قرآن بخوانید

31 تیر 1392 توسط الزهرا (س) نصر

 

… پس هر قدر می‌توانید از قرآن بخوانید.

بعضی ماه‌ها را هم خدا گذاشته انگار که بهانه‌ای باشند برای عمل به بعضی حرف‌های خودش. که توی خودِ قرآنش بگوید هر قدر می‌توانید قرآن بخوانید. بعد ما نافرمانی کنیم و نخوانیم! بعد یک ماه را بگذارد و بگوید هر یک آیه از قرآن را خواندن توی این ماه، اجرش برابر با یک بار همه‌ی قرآن را خواندن است. درست همان ماهی که ماه نزول قرآن است. که بلکه آدم به خودش بیاید و بفهمد که ثانیه ثانیه‌ی این ماه را باید سر بکشد برای آشتی با قرآن. برای قرآن خواندن هر قدر که می‌تواند.

فاقرؤؤا ما تَیَسّر مِنَ القّرآن (مزمل/20)


بقلم میم .روستا

 

 نظر دهید »

همیشه لحظه آخر، خدا نزدیک تر میشه؟!

30 تیر 1392 توسط الزهرا (س) نصر

یا ملجأ العاصین


برای منِ دقیقه نودی یا حتی بدتر، وقتِ اضافه ای، باید هم دقیقه های آخر تازه یادم بیافتد که؛

ای دل غافل! زمان رفت و هیچ کاری نکرده ام!

پروژه نصفه مانده و من عقب افتادم!

سفره برچیده شده و توشه ای برنگرفتم!

مهمانی رو به انتهاست و من…

برای مثل منی، باید هم بیست و چند روز بگذرد تا تازه یادم بیافتد که دارد میرود و بیشتر از یک سوم از زمان مهمانی نمانده…

باید دو شب که احتمال شب قدر بودن دارند بگذرد تا نگران شوم که؛ ای وای! “فرصت گذشت و حرف دلم ناتمام ماند!”

کسی که روزها را از دست داده، باید هم وقتی شب قدر میرسد؛ ذکر مدامش این باشد که:

شب قدر است و من قدری ندارم… چه سازم توشۀ قبری ندارم…
شب قدر است و من کاری نکردم… شب قدر است و من کاری نکردم… شب قدر است و من کاری نکردم…

حالا که آسه آسه، شاید هم با گام های بلند، رسیده ایم به سراشیبی ماه، حالا که دارم به چشم خودم میبینم که دارد میرود و تمام میشود و هرچه من بگویم: کمی آهسته تر…. کمی آهسته تر، فایده ای نمیکند…

حالا باید یک کاری بکنم، کاش امشب را دریابم… کاش دستم بگیرد…

نکند امشب هم برود و …؟! نکند از دست بدهم مثل تمام شب های دیگر؟

برایم دعا کنید… دعا کنید که مثل شب بیست و یکم ام نشود که دعوایم شد… که اول و آخر دعایم این شد:

یا آدمم کن یا جانم بستان و تمام!

خدایا! پناهم ده که جز تو پناهم نیست… که جار المستجیرینی!

نگذار به این خیال بمانم که مرا از یاد برده ای، که راه نجاتی بر من نیست…

بگذار در لحظه های آخر، نزدیک تر شوم و از پرت شدن رهایی یابم…

.

.

این فراز ابوحمزه مدام در ذهنم می پیچد:

“نکند تو دست از یاد من شسته ای و مرا برای همیشه از خانه ات رانده ای؟
نکند از من فاصله گرفته باشی؟
نکند تو مرا روی گردان از خویش یافته ای و از چشمت افتاده ام؟
نکند مرا اهل غفلت دیدی و از رحمت خود اینگونه ناامیدم کردی؟
نکند تو شنیدن دعای مرا دوست نداری؟
نکند…
می دانی این تردید ها چه می کند با بنده ات؟”

مگذار که اینها را خیال کنم حتی، که چنین تو را به من نشناسانده اند… به رحمتت پناه می برم…

بقلم نجوا بانو

 

 5 نظر

چه حیف كه قدرِ تكرارنشدنی هایمان را نمیدانیم

27 تیر 1392 توسط الزهرا (س) نصر

 

یا ذَا الْفَصْلِ وَ الْقَضَاءِ

چیزهایی هست كه راحت تكرار نمیشوند، حتی شاید هیچ زمان تكرار دوباره ای برای آن ها ممكن نشود.

چیزهایی هست كه راحت از دست میدهیم و حواس مان نیست دوباره به دست آوردن و ساختن شان، شاید غیرممكن باشد یا حداقل بهای سنگینی داشته باشد جبران و به دست آوردن مجددشان.

چیزهایی هست كه تازه وقتی از دست میروند، ممكن است بفهمیم كه چه حیف! چه اشتباه كردیم در قبال شان و انگشت حسرت بگزیم وقتی كه سودی ندارد برایمان!

چیزهایی مثل پدر و مادر، خواهر و برادر، پدربزرگ و مادربزرگ، بعضی دوستان، بعضی اساتید، عمر، جوانی، حافظه، سلامت، عشق، معشوق، عاشق، ما، دوست داشتن، دوست داشته شدن، شادی، ماه های عمر (كه شاید مهم ترین این ماه ها، ماه های رمضان ش باشد)، و خیلی چیزهای دیگر.

اینكه وقتی كنار كس/كسانی هستیم كه دوستشان داریم/ دوستمان دارند، قدر ندانیم، شاید محكوم به از دست دادن شویم. كه گفته اند: كفر نعمت از كف ات بیرون كند…

گاهی حتی حواس مان به حد دوست داشتن مان/ دوست داشتن شان نیست، گاهی شاید گمان كنیم كه اینها را هر جای دیگری و دم هر دكان دیگری هم میتوانیم بیابیم یا حتی خیال كنیم چه بسا بهتر و خوب تر هم!! ولی افسوس كه خیلی وقت ها باید گفت: زهی خیال باطل!! كه بعضی از این محبت ها، بعید است هیچ جای دیگری تكرار شوند، و البته این را سوای محبتِ خاص پدر و مادر میگویم.

از سلامت و جوانی و حافظه و اینها هم كه بسیار ابیات و مقالات و روایات میشود یافت كه از راه رفته یا علم كامل، تذكار داده اند و سعی كرده اند آگاهی دهند و آدم را قبل از فوت شدن و از دست دادن سرمایه هایش، به خودش بیاورند. افسوس كه كم درك میكنیم و بسیار اندك پندگیرنده ایم… گوییا باور نمیكنیم…

.

واقع ش داشتم به اینها فكر میكردم، به این ساده گذشتن ها. به این قدر ندانستن ها و راحت گذشتن ها و از دست دادن ها، به این بی حواسی هایمان و دل شكستن ها و كم محبت كردن ها، به كم خواندن ها و اندك تلمذها و وقت فوت شدن ها و چه و چه.

كه چه قدر خودم زیاد مشمول شنیدن این تذكرها هستم،‌ چه قدر زیاد باید توبیخ شوم بابت همین ها.

داشتم فكر میكردم كه حواسم شد؛ ماه رمضان رسیده و من…
ماه رمضان، همان بهترینِ ماه ها كه گفته اند… همان ماهی كه در آن درهای جهنم بسته است و شیاطین در غل و زنجیر و درهای بهشت گشوده، همان كه در آن به رحمت نزدیك تریم، كه تمرین و مخالفت مان با نفس بیشتر است، به حلال هم نه میگوییم تا شاید یاد بگیریم چه طور به حرام نه بگوییم. همان ماه كه ثواب قرآن و نماز خواندن در آن، بیشتر از ماه های دیگر است. همان ماه خوبِ و مبارك خدا. فکر میکنم چندتا از این ماه ها در زندگی هركدام مان آمده و رفته و هنوز همانیم كه بودیم؟! حتی بدتر!

یکی از تکرار نشدنی ها شاید همین باشد و چه قدر کم حواس مان هست و از این نسیم هایی که می وزند، کم بهره میبریم….

بقلم بانو نجوا

 

 1 نظر

مضایفه

26 تیر 1392 توسط الزهرا (س) نصر

آیه الله جوادی آملی:

ماه مبارک رمضان از لحاظ زمانی، مهمانی خدا است.

اما به ما گفته اند که شما هم مهمانی بدهید؛

مضایفه (مهمانی متقابل) بهتر از ضیف یکجانبه است؛

پس شما هم خدا را مهمان کنید، چرا که خدای سبحان، مهمان دلهای شکسته است

 نظر دهید »

و من اراده الآخرة و سعی لها سعیها ..

25 تیر 1392 توسط الزهرا (س) نصر

کسی که نیمه شب هایش را در غفلت می گذراند به درد امام زمان علیه السلام

نمی خورد، عصر غیبت یک فرصت طلایی و نعمت است برای ما که خودمان را

اصلاح کنیم و به امام علیه السلام برسانیم تا وقتی در ابتلای مواجه با امام قرار

گرفتیم، مانند گذشتگان به حکم «بما لا تهوی انفسهم» در مقابلش نایستیم.

امام زمان علیه السلام یک فرد اصلاح شده ی کار کشته می خواهد، کسی که

نه تنها اهل جهاد اکبر است بلکه بارها  و بارها و دائما پیروز این میدان بوده

و بر هوی و هوس هایش امیر است، پس بجنب و همت کن همراه با استقامت..

می توانیم و اگر نتوانستی بدان که انسان ضعیف و ناتوان به درد هیچ جا نمی خورد..

بقلم بانو حبیب
 نظر دهید »

رمضان تو رفته است...

25 تیر 1392 توسط الزهرا (س) نصر

 

بچه که بودم، یکی از تمام نشدنی ترین آرزوهایم این بود که باران ببارد. ریز و مداوم. صدای گام هایش را که از دریچه کولر می شنیدم، می رفتم پشت پنجره، ذوق میزدم و لبخند. بعد برمی گشتم سرکارهایم. فقط گوشم به دریچه بود که صدایش قطع نشود یک وقت.

نشد یک بار صندلی بگذارم و این بارانی را که این همه منتظرش بودم نیم ساعت نگاه کنم. من فقط دوست داشتم ببارد. خیالم جمع باشد که هست و بعد بروم زیر پتو و بخوابم. وقتی که قطع می شد با همان فکر بچگی می ترسیدم نکند از بی توجهی من ناراحت شده باشد. همیشه وقتی تمام می شد حسرت میخوردم که چرا نگاهش نکردم.

***

حالا ماجرای من و رمضان شده قصه باران بچگی ها. دوست دارم باشد، نور بپاشد، لبخند بنشاند… ولی من به کارهایم برسم. به همان روزمرگی های روزهای پیش از آمدنش. دوست دارم صدای گام هایش مثل عطر ربنا شهر را پرکند، ولی کاری به کارش ندارم. همراه قدم هایش نمی شوم.

اما رمضان مثل باران نیست. که یکریز ببارد و کار به دختربچه ای که دارد برای خودش کتاب می خواند نداشته باشد. امروز فهمیدم رمضان زودرنج است. نگاه می خواهد، توجه می خواهد…باید با دعاهایت سیرابش کنی…باید با عبادتهایت نمک گیرش کنی… به نمازهایش اقتدا کنی…قنوت هایش را صبورانه مناجات کنی… باید پابه پایش بنشینی تا بماند.

سرت را که برگردانی رفته است.

بعد فقط می توانی صدای شادی خانه های همسایه را از هم صحبتی اش بشنوی و حسرت بخوری.

رمضان تو رفته است…

بقلم غزاله بانو

 

 4 نظر

بشارت 6

24 تیر 1392 توسط الزهرا (س) نصر

* ۲۴ روز تا پایان ضیافت*

 

همه اش تقدیم تو!

لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون …(92 آل عمران)

هرگز به (حقیقت) نیکوکاری نمی رسید مگر این که از آن چه دوست می دارید انفاق کنید…

 

دوست داشتنی هایم زیاد است و فراگیر!

این دیده هر چه را ببیند ،تقدیم دل می کند بی هیچ منتی!

اما یکی هست که عزیزترین است! آن که با علاقه اش ،سال هاست که مرا پابند خود کرده! اسیرم کرده!

“دنیا” را می گویم!

یا نه! زندگی در دنیا را!

شاید هم “جان” !

اصلا توفیری با هم ندارد!

همه اش تقدیم تو!

 


 

قرار نوشت: این یکی را می ترسم ثبت کنم! جسارت می خواهد! همین تقدیم دنیا و زندگی وجان و..!

اما اگر بخواهم از آن بنده های طلبکارت باشم می گویم عوض دنیا را می خواهم! (همان قضیه یک قدم و صد قدم است دیگر!)

*این را هم می دانم که همه ی این ادعاها به انفاق مادران شهدا نمی رسد!

 نظر دهید »

بشارت 5

23 تیر 1392 توسط الزهرا (س) نصر

*۲۵ روز تا پایان ضیافت*

 

 

 

تک تک آدم ها حلالم کنید!

چرتکه که می اندازم

حسابش از دستم در می رود:

۶دروغ، ۳ ذهنیت بد،۱۰ ظلم، ۲ ترویج گناه، ۱۲ کاهلی، ۲۰تا این جا،۲۰ تا اون جا،۱۰تا پایین،۱۰تا بالا…

همه این ها به کنار،حق الناس های ملت هم به کنار!

یک حق الناس بزرگ تر هم سد راه ام شده،سد حرکت!

تاخیر در ثانیه ثانیه ظهور به واسطه تک تک این اعمالم!

به واسطه عدم آمادگی ام!

 

تک تک آدم ها حلالم کنید!


 

قرار نوشت: یک عدد قلم و خودکار برای محاسبه یا همان مراقبه یا شاید همین چرتکه خودمان!

 نظر دهید »

بشارت 4

22 تیر 1392 توسط الزهرا (س) نصر

*۲۶ روز تا پایان ضیافت*

 

 

 

نزدیک ترین!

 

نوشته بود: اجسام از آن چه شما در آینه می بینید،به شما نزدیک تر است!

می نویسم:مرگ از آن چه شما در همه جا می بینید،به شما نزدیک تر است!

 

 

 

 


 

 

قرار نوشت:ما اكثر العبر و اقل الاعتبار!. (حكمت 297) 
چه فراوان است وسایل عبرت گرفتن و چه اندك است بهره برداری از این وسایل برای عبرت گیری.

 

 نظر دهید »

15 توصیه میرزا اسماعیل دولابی را برای زندگی مومنانه

21 تیر 1392 توسط الزهرا (س) نصر

۱/هر وقت در زندگی‌ات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است.

۲/ زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذکر بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال و… نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائمی می شود؛ دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود.

۳/ اگر غلام خانه‌زادی پس از سال ها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصه دار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟ این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت می کند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصه دار و نگران باشیم.

۴/ گذشته که گذشت و نیست، آینده هم که نیامده و نیست. غصه ها مال گذشته و آینده است. حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصه ای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه.

۵/ موت را که بپذیری، همه ی غم و غصه ها می رود و بی اثر می شود. وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوی، غصه هایت کم می شود. آمادگی موت خوب است، نه زود مردن. بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پرارزش خواهد بود. ذکر موت، دنیا را در نظر کوچک می کند و آخرت را بزرگ. حضرت امیر علیه السلام فرمود:یک ساعت دنیا را به همه ی آخرت نمی دهم. آمادگی باید داشت، نه عجله برای مردن.

۶/اگر دقّت کنید، فشار قبر و امثال آن در همین دنیاقابل مشاهده است؛ مثل بداخلاق که خود و دیگران را در فشار می گذارد.

۷/ تربت، دفع بلا می‌کند و همه ی تب ها و طوفان ها و زلزله ها با یک سر سوزن از آن آرام می شود. مؤمن سرانجام تربت می‌شود. اگر یک مؤمن در شهری بخوابد، خداوند بلا را از آن شهر دور می‌کند.

۸/ هر وقت غصه دار شدید، برای خودتان و برای همه مؤمنین و مؤمنات از زنده ها و مرده ها و آنهایی که بعدا خواهند آمد، استغفار کنید. غصه‌دار که می‌شوید، گویا بدنتان چین می‌خورد و استغفار که می‌کنید، این چین ها باز می شود.

۹/ تا می گویم شما آدم خوبی هستید، شما می گویید خوبی از خودتان است و خودتان خوبید. خدا هم همین طور است. تا به خدا می گویید خدایا تو غفّاری، تو ستّاری، تو رحمانی و…خدا می فرماید خودت غفّاری، خودت ستّاری، خودت رحمانی و… . کار محبت همین است.

۱۰/ با تکرار کردن کارهای خوب، عادت حاصل می شود. بعد عادت به عبادت منجر می شود. عبادت هم معرفت ایجاد می کند. بعد ملکات فاضله در فرد به وجود می آید و نهایتا به ولایت منجر می شود.

۱۱/ خدا عبادت وعده ی بعد را نخواسته است؛ ولی ما روزی سال های بعد را هم می خواهیم، در حالی که معلوم نیست تا یک وعده ی بعد زنده باشیم.

۱۲/ لبت را کنترل کن. ولو به تو سخت می گذرد، گله و شکوه نکن و از خدا خوبی بگو. حتّی به دروغ از خدا تعریف کن و این کار را ادامه بده تا کم کم بر تو معلوم شود که به راست ی خدا خوب خدایی است و آن وقت هم که به خیال خودت به دروغ از خدا تعریف می کردی، فی الواقع راست می گفتی و خدا خوب خدایی بود.

۱۳/ ازهر چیز تعریف کردند، بگو مال خداست و کار خداست. نکند خدا را بپوشانی و آنرا به خودت یا به دیگران نسبت بدهی که ظلمی بزرگ تر از این نیست. اگر این نکته را رعایت کنی، از وادی امن سر در می آوری. هر وقت خواستی از کسی یا چیزی تعریف کنی، از ربت تعریف کن. بیا و از این تاریخ تصمیم بگیر حرفی نزنی مگر از او. هر زیبایی و خوبی که دیدی رب و پروردگارت را یاد کن، همانطور که امیرالمؤمنین علیه السلام در دعای دهه ی اول ذیحجه می فرماید: به عدد همه چیزهای عالم لا اله الا الله

۱۴/ “دل های مؤمنین که به هم وصل می‌شود، آب کُر است. وقتی به علــی علیه السّلام متّصل شد، به دریا وصل شده است…شخصِ تنها ، آب قلیل است و در تماس با نجاست نجس می شود ، ولی آب کُر نه تنها نجس نمی شود ، بلکه متنجس را هم پاک می کند.”

۱۵/ هر چه غیر خداست را از دل بیرون کن. در “الا"، تشدید را محکم ادا کن، تا اگر چیزی باقی مانده، از ریشه کنده شود و وجودت پاک شود. آن گاه “الله"را بگو همه ی دلت را تصرف کند.
به کوشش ح.الف

 نظر دهید »

حدیث رمضانیه

20 تیر 1392 توسط الزهرا (س) نصر


قال الإمام الباقر عليه‏السلام: شَهرُ رَمَضانَ شَهرُ رَمَضانَ، وَالصّائِمونَ فيهِ أضيافُ اللّه‏ِ و أهلُ كَرامَتِهِ، مَن دَخَلَ عَلَيهِ شَهرُ رَمَضانَ فَصامَ نَهارَهُ و قامَ وِردا مِن لَيلِهِ وَاجتَنَبَ ما حَرَّمَ الله‏ُ عَلَيهِ، دَخَلَ الجَنَّةَ بِغَيرِ حِسابٍ .


ماه رمضان، ماه رمضان! روزه‏داران در آن، ميهمانان خدا و اهل كرامت الهى‏اند. هر كس ماه رمضان بر او وارد شود و او روزش را روزه بگيرد و بخشى از شبش را به عبادت و نماز بايستد و از آنچه خداوند بر او حرام كرده، پرهيز كند، بدون حساب وارد بهشت میشود.

 1 نظر

بشارت 2

20 تیر 1392 توسط الزهرا (س) نصر

*۲۸ روز تا پایان ضیافت*

 

 

“من کنیز شما هستم!”

 

حرم بودیم؛رواق امام

بحث بر سر سربازی امام زمان بود!

به نتیجه نمی رسیدیم! لقمه گنده تر از دهانمان بود!

ادعاها زیاد بود!

همان جا بود که حاج آقای صدیقی از جلویمان رد شدند

همه از جا پریدیم؛توصیه ای خواستیم از ایشان:

فرمودند:"هر روز صبح که از خواب بیدار می شوید، سوره یس نذر مادر امام زمان کنید و به امام زمان بگویید

آقا ! من کنیز شما هستم!”

 

سرباز نه!

کنیز..

یعنی بدون حتی کوچک ترین مقام ورتبه ای!


قرار نوشت: هر روز یک یس، هدیه به نرجس خاتون

بقلم ح.الف

 نظر دهید »

بشارت 1

19 تیر 1392 توسط الزهرا (س) نصر

*تنها ۲۹ روز دیگر وقت هست*

“حضور محترم جنابعالی و همه بندگانم بالاتفاق”

پیش از دستور:

“شهر” خدا را باید همانند “بیت” اش گرامی داشت وبرای ورود به آن محرم شد…

حاجی احرامت مبارک

 

دستور:

پیامبر اکرم (ص): “مهمان را گرامی بدار،اگرچه کافر باشد”

وقتی سفره ای پهن کرده و ضیافتی برپا،دیگر برای همه کارت دعوت می فرستد…

بدها و خوب ها نمی کند!

کارت ها را هم از رجب وشعبان پخش کرده است

منتهی بعضی ها زود گرفته اند و بعضی دیر!

اما زود یا دیر به دست همه رسیده است…

بعضی احترام میزبان را دارند و تمام وکمال می آیند،بعضی هم..!

میزبان هم، انگار به مهمان داری اش فکر می کند وبس!

به منزلت ورتبه مهمانانش کار ندارد!

هر کس بیاید،سیرابش می کند!

 

بعد از دستور:

حواست هست؟! اولین افطارمان افتاده شب جمعه! می شود برای او کمی دعا کنی؟!او دلش شکسته است!


قرار نوشت: پارسال وقتی کلمات در گلویم گیر می کرد!وقتی آیه ای یا حرفی تکانم می داد! همه را با دیگران شریک می کردم! 30شب،به 40 دوست و آشنا پیامک می زدم با “بشارت”

حالا امسال هم در این مجاز آباد!

می خواهم در این 30 روز باشم! هرچند قدر یک جمله!

ح.الف

 3 نظر

به قدر رحمانیت...

24 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

الهی؛
احیای شب بیست و سِیُّم که سپری می‌شود، دل‌تنگی رفتن رمضانت می‌آبد جای شوقی که وقت آمدنش آورده‌بود.
حدیث مکرر آمدن و رفتن
باز و بسته شدن سفره‌ی ویژه‌ای که برای رمضان تدارک دیده‌بودی
خیل بنده‌گانی که به برکت رمضان داخل غفرانت شدند و مُهر قبولی خورد پای پرونده‌شان
همه و همه جَلوات رحمانیت خاص توست.
الهی؛
تو به قدر رحمانیتت رحیمی
تو را به آمرزیدگان رمضانت قسم که با ما هم از در رحیمیتت در آئی و بر ما نیز از جام عباد مخلصت بپیمائی…
برحمتک یا ارحم الراحمین!

+

الهی؛
زان پیش‌تر که عالم فانی شود خراب
ما را
ز جام باده‌ی گل‌گون
خراب کن…


س.حسینی

 4 نظر

رمضان نوشت 15

23 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

… اين سه گروه را در روايتی كه از عيسی بن مريم نقل شده، می‌توان ديدار كرد.

عيسی بن مريم در عبور از محلّی به سه نفر برخورد كرد. اين سه نفر حال منقلبی داشتند. حضرت به اينها سلام كرد و فرمود: حال منقلبی در شما می‌بينم. چه چيز شما را به اين حال انداخته است؟ عرض كردند: يا نبی الله! خوف از عذاب الهی. حضرت فرمود: حق است بر خدا كه خائف را از آتش قيامت در امان نگه دارد.

عيسی بن مريم از اين سه نفر عبور كرد و به سه نفر ديگر برخورد كرد. اينها حالشان منقلب‌تر از گروه اوّل بود. حضرت سلام كرد و فرمود: چه چيزی شما را به اين حال انداخته است؟ عرض كردند: يا نبی الله! شوق بهشت. حضرت فرمود: حق است بر خدا كه بهشت را نصيب شما كند.

پس از عبور از اين سه نفر، به سه نفر ديگر رسيد. حال اين سه نفر به شدّت منقلب‌تر از دو گروه قبلی بود و چهره‌هايشان مثل خورشيد می‌درخشيد. حضرت به اينها سلام كرد و فرمود: چه چيزی شما را به اين حال انداخته است؟ عرض كردند: يا نبی الله! حبّ خدا. حضرت فرمودند: بندگان مقرّب خدا شماييد.

از اين روايت در می‌يابيم عبادتی كه از خوف خدا و به طمع بهشت باشد، گرچه امان از عذاب الهی و رسيدن به بهشت را در پی دارد، ولی انسان را به قرب نمی‌رساند. عبادتی مايه‌ی قرب است كه از سر عشق و محبّت باشد…*





* بخشی از سخنرانی استاد مهدی طيّب در جلسه‌ی اهل ولاء

 برای دانلود فايل صوتی اين مطلب از سايت اهل ولاء كليك كنيد: (+)

 






 1 نظر

نوایی از ابوحمزه (9)

23 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

   

و لا تحرقنی بالنار و انت موضع أملی

همه ی امیدم به توست

نکند لا به لای آتش جهنمت با پوست و گوشتم خاکستر شود…

و لا أطلب الفرج الا منک

****

پیرمرد کودک را دید که دور از سایر بچه ها ایستاده و گریه می کند. علت گریه اش را پرسید؟ گفت: صبح که مادرم تنور را ورشن می ساخت دیدم هیزم های کوچک و ریز را برای شعله کشیدن آتش زیر هیزم های درشت می گذارد. می ترسم در جهنم من هم خرده هیزم های آتش شوم. نامش را پرسید: گفت: حسن بن علی (عسکری) هستم…





 نظر دهید »

نوایی از ابوحمزه (8)

23 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

 

و ارزقنی حج بیتک…

کاری به جیب خالی و نداشتن فیش و نوبت ندارم

می دانم اگر تو بخواهی می شود حاجی خانه ات شد…

مولای من!

و لا أطلب الفرج الا منک…





 نظر دهید »

رمضان نوشت 14

23 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

… ۳) روزه‌ی سائحان (عاشقان و محبّان)

اينها كسانی هستند كه دل به دستوردهنده داده‌اند و او را دوست می‌دارند. وقتی محبوب دستور می‌دهد، به فكر سود و زيان نيستند. آنها عاشقند و عاشق خودی نمی‌بيند كه سود و زيان برايش مطرح باشد.

چنان پر شد فضای سينه از دوست

كه ياد خويش گم شد از ضميرم

عاشق غرق توجّه در محبوب است. چون محبوب را دوست دارد، هر چه محبوب می‌گويد برايش دوست داشتنی است. نفس اطاعت از محبوب برايش لذّت‌بخش است. كسانی كه اين‌گونه روزه می‌گيرند عاشقند و اين روزه، روزه‌ی قلب و باطن است. در حقيقت جان انسان روزه گرفته است امّا گوهر و كانون روزه‌اش، روزه‌ی قلب اوست و چون قلب كانون عشق است، او روزه‌ی عاشقانه گرفته است. او از هرچه غير خداست، روزه گرفته است. عبادت اين گروه به تعبير روايات، عبادة الاحرار (عبادت آزادگان) است. انسان‌هايی كه از غير خدا آزاد شده‌اند.

فاش می‌گويم و از گفته‌ی خود دلشادم

بنده‌ی عشقم و از هر دو جهان آزادم

كسانی كه بنده‌ی عشقند، از عبوديت غير خدا آزادند. قرآن فرمود: وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَدا:[۱]و[۲] احدی را در بندگی خدا شريك نكردند.

روزه‌ی اينها روزه‌ی سائحان است. روزه‌ی كسی كه اهل سياحت در ملكوت هستی است و غرضی جز رضای پروردگار ندارد. اينها با لذّت و شيرينی روزه می‌گيرند. برخلاف گروه اوّل كه برای ترس از تلخی بزرگتر، سختی روزه را متحمّل می‌شوند و گروه دوم كه به طمع سود در برابر سختی روزه صبر می‌كنند.

زهر از قِبَل تو نوشداروست

فحش از دهن تو طيّبات است

***

به حلاوت بخورم زهر كه شاهد ساقی است

به ارادت بكشم درد كه درمان هم از اوست…*

[۱]- روزه لايه‌هايی دارد و هرچه روزه عميق‌تر می‌شود لايه‌های رويين را هم به همراه دارد. كسی كه روزه‌ی باطن دارد، روزه‌ی ظاهر هم دارد و كسی كه روزه‌ی قلب دارد، روزه‌ی باطن و ظاهر دارد.

[۲]- سوره‌ی كهف، آيه‌ی ۱۱۰.





* بخشی از سخنرانی استاد مهدی طيّب در جلسه‌ی اهل ولاء

 برای دانلود فايل صوتی اين مطلب از سايت اهل ولاء كليك كنيد: (+)









 نظر دهید »

رمضان نوشت 13

23 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

… روزه‌داران به سه گروه قابل تقسيم هستند:

۱) خائفان از عذاب و هاربين از عمل (صائمان)

گاهی فردی كاری انجام می‌دهد كه نه از خاصيت آن آگاه است و نه دستوردهنده نزد او از منزلت و محبوبيتی برخوردار است كه به عشق او آن كار را انجام دهد، بلكه فقط از تخلّف اجرای دستور می‌ترسد. صائمان به خاطر ترس از تخلّف فرمان خدا روزه می‌گيرند و مبطلات فقهی را انجام نمی‌دهند. به اين روزه صيام گفته می‌شود. عبادت اين گروه به تعبير روايات عبادة العبيد (عبادت بردگان) است.

۲) روزه‌ی طامعين در ثواب و صابرين در عمل

اين گروه هنوز معرفت و محبّتی نسبت به دستوردهنده كه به عشق او اين كار را انجام دهند ندارند، امّا پی برده‌اند كه روزه سازندگی‌هايی دارد و تلخی گرسنگی و تشنگی روزه را به طمع سود آن متحمّل می‌شوند. لذا به خاطر طمع به فايده‌ آن را انجام می‌دهند و سختی‌هايش را تحمّل می‌كنند. مثل خوردن داروی تلخ‌مزه. به اين روزه روزه‌ی صبر گفته می‌شود. روزه‌ی صابران همين‌گونه است. عبادت اين‌ گروه به تعبير روايات عبادة التجّار است…*





* بخشی از سخنرانی استاد مهدی طيّب در جلسه‌ی اهل ولاء

 برای دانلود فايل صوتی اين مطلب از سايت اهل ولاء كليك كنيد: (+)

 






 نظر دهید »

رمضان نوشت 12

23 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

… ۷) ولايت علوی و ماه رمضان؛

بعد از اينكه حضرت علی عليه‌السلام در انتهای اين خطبه از برترين اعمال در اين ماه پرسيدند، اشك در چشمان پيامبر صلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم حلقه زد و گريست. اميرالمؤمنين عليه‌السلام پرسيدند: چرا شما گريستيد؟

فرمودند: تو در چنين ماهی به شهادت خواهی رسيد.

علی عليه‌السلام فرمودند: آيا در حالی شهيد می‌شوم كه از نظر ايمان در سلامت هستم؟

رسول خدا صلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند: بلی.

علی عليه‌السلام فرمودند: چنين مرگی گواراست.

پيامبر صلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند: علی جان! هر كه تو را بكشد، مرا كشته است و هر كه به تو كينه بورزد، به من كينه ورزيده است، چرا كه تو مثل خود من هستی و طينت تو مثل طينت من است. تو وصی و جانشين من در امّتم هستی!

به هرحال اين توضيح مختصری بود بر محورهای بحث‌هايی كه پيامبر صلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در خطبه‌ی شعبانيه اشاره كردند و بشارت نزديك شدن ماه رمضان را دادند.






* بخشی از سخنرانی استاد مهدی طيّب در جلسه‌ی اهل ولاء

 برای دانلود فايل صوتی اين مطلب از سايت اهل ولاء كليك كنيد: (+)






 نظر دهید »

نوایی از ابوحمزه (6)

23 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

 

سیدی أخرج حب الدنیا من قلبی

هر چه می کشم همه از دل سپاری شومی ست که به دنیا دارم

هر چه غیر توست را از من بستان

مولای من!

و لا اطلب الفرج الا منک…





 نظر دهید »

چشم براه...

23 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

الهی؛
از زلزله‌ای که فرستادی و تکانی که در جان و روح و جسم‌مان در شب رویائی لیلۀ قدر دادی، بر می‌آمد که خبری در راه است.
چه آن‌که خود فرموده‌ای:
اذا زلزلت الارض زلزالها
و اخرجت الارض اثقالها…

و ما در پس دهشت عظیم زلزله‌ی سختی که بلا بود و به قاعده‌ی لطف از سرمان گذراندی
منتظر آن گنج‌های نهان و گران‌سنگی هستیم که وعده فرمودی بعد از زلزال عظیم از دل زمین بیرون خواهی کشید!
الهی؛
به حق مقربان و به حق سلام و به حق امامی که ملائکه و روح به امر تو در مثل ام‌شبی بر او نازل می‌شوند
ما را و تقدیرمان را مثل هر سال و همیشه، بارانی و پر خیر و پر عافیت گردان و ام‌سال برای همیشه بلای هجران امام را از سر امت بگردان.
آن سان که بلای زلزله را از سر ما و شهرمان گذراندی. که این‌ از خان کرم تو برمی‌آید و لاغیر!
برحمتک یا ارحم الراحمین…



بقلم س.حسینی
 نظر دهید »

خدایا ! سیّد علی خامنه ای را به ما بشناسان

23 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

اللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم

“پروردگارا! من از اين ملت اين‌گونه احساس مى‌كنم. خود من هم اين‌گونه‌ام؛ ما از راه و اراده و خواست تو، به خاطر خواستِ دشمن، بر نخواهيم گشت. اين ملت، اين‌طور دارد حركت مى‌كند و من اين را مشاهده مى‌كنم. ما با قدرت اين ملت، در مقابل هيچ قدرت بزرگ جهانى، احساس ضعف نمى‌كنيم.

بنده مى‌بينم دشمن مى‌خواهد با ترساندن، كار خودش را پيش ببرد. ما به اتّكاى قدرت الهى كه مجسّم در قدرت ملت بزرگ ماست، از دشمن مستكبرِ متكبّر، نمى‌ترسيم. معتقديم كارى نمى‌تواند بكند. «انّ كيد الشيطان كان ضعيفاً.»(1) اين، قرآن است. قرآن را بايد باور كرد. كيد شيطان، ضعيف است. اگر روزى در قرآن اين را مى‌خوانديم و از روى ايمان و تعبّد، فقط قبول مى‌كرديم، خدايا تو شاهدى كه امروز اين را از روى تجربه هم قبول كرده‌ايم. تجربه هم همين را نشان مى‌دهد. اگر شيطان ضعيف نبود، جمهورى اسلامى را تحمّل نمى‌كرد. 

ببينيد چقدر با جمهورى اسلامى دشمنند. مى‌بينيد كه «قد بدت البغضاء من افواههم»(2). رئيس جمهور امريكا را ببينيد! آن وزير امور خارجه بدشكلش را ببينيد! راجع به جمهورى اسلامى كه حرف مى‌زنند، نفرت و بغضا و دشمنى ملت ايران و جمهورى اسلامى، از سر و صورتشان مى‌بارد. اما چرا با اين همه نفرت، نمى‌توانند هيچ غلطى بكنند؟ چرا؟ علت چيست؟ چه دليلى دارد؟ كى شما را نگهداشته است؟ كى‌ مانع از ضربه زدن آنها شده است؟ كى‌ مانع شده است از اين‌كه محاصره اقتصادى كامل و تام و تمامى بكنند و به تعبير خودشان، پدر ملت ايران در بياورند؟

 آن وقت بعضى از اين آدمهاى ساده‌لوحِ ضعيف‌النّفس هم، همينها را تكرار مى‌كنند كه «آقا! پدر ملت ايران را در مى‌آورند!» غلط مى‌كنند! مگر مى‌توانند پدر ملت ايران را در بياورند؟! اينها كسانى هستند كه ملت ايران پدرشان را درآورده است. بنابراين، ضعف دارند. قدرتِ آن‌چنان ندارند. البته، شرطش اين است كه ملت ايران، همين طور كه بحمداللَّه تا امروز در صحنه بوده است، در صحنه باشد. شرطش اين است كه خنّاسها و وسواسها نيفتند توى مردم، دل آنها را خالى كنند كه «آقا چنين شد، آقا چنان شد. آقا مى‌زنند، آقا مى‌برند». نه آقا! اين حرفها چيست؟! ما يك ملت قوى و مستحكم هستيم. ما كه فلان كشور دو، سه ميليونى فلان گوشه آفريقا نيستيم كه هر غلطى دلشان خواست، بتوانند با ما بكنند. ما ملتى در مركز مدنيّت تاريخى دنيا، و امروز هم در سر يك چهار راه مهم از چهارراههاى جهانى هستيم.”

بیانات حضرت آقا در دیدار جمعی از دانش آموزان و دانشجویان - 1372/08/12

(1) نساء : 76

(2) آل عمران : 118

دعا : اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک ان لم تعرّفنی نفسک لم اعرف نبیّک ، اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجتّک ، اللّهمّ عرّفنی حجّتک فانّک ان لم تعرّفنی حجّتک ضللت عن دینی.

اللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم و اهلک اعدائهم







بقلم اسکالپلِ ولایتی 

 1 نظر

محض توجه بیشتر

23 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

وَ الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَيْرِ

و فرصت ها چون ابرها مى گذرند ، پس فرصت هاى نيك را غنيمت شماريد.

امیر ِ مومنان ، حضرت علی ]علیه السلام [


 


یعنی حواست باشد که میتواند این چند روز آخر ماه رمضان ، آخرین باری باشد که ماه خدا را تجریه میکنی. شاید این نماز صبحی که قرار است بخوانی آخرین نمازی باشد که میخوانی. یعنی شاید شهر تو زلزله آمده بود جای استان تبریز . یعنی شاید تو عزیزی را در زیر آواره ها از دست داده بودی . شاید فرصت کمی برای جبران حق الناس ها داشته باشی. شاید همه ای ها را هم بدانی اما … کی قراره به خودت بیای ، هان ؟! …

 

 

 

 

 + مخاطب خاص دارد … خودم را میگویم …

 + وَ قَالَ [عليه السلام] مِنْ كَفَّارَاتِ الذُّنُوبِ الْعِظَامِ إِغَاثَةُ الْمَلْهُوفِ وَ التَّنْفِيسُ عَنِ الْمَكْرُوب و درود خدا بر او ، فرمود : از كفّاره گناهان بزرگ ، به فرياد مردم رسيدن ، و آرام كردن مصيبت ديدگان است . دریابیم بازماندگان زلزله اخیر را …

+ حادثه آذربایجان ، قلبمان را به درد آورد . برای جان باختگان طلب رحمت و مغفرت الهی و برای بازماندگان صبر و برای مسئولین مربوطه همتی مضاعف خواستاریم تا مشکلات احتمالی ِ بعد از زلزله درد ِ جدیدی را به بازماندگان حادثه اضافه نکند .




 نظر دهید »

نوایی از ابوحمزه (7)

22 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

 

سیدی أنا الصغیر الذی ربّیته…

من همان خرد و کوچکی هستم که تو پرورشم دادی

و حال که توانمند و بزرگ شده ام کوچکی و کرنش در برابر تو را فراموش کرده ام…

مولای من!

و لا أطلب الفرج الا منک…





 نظر دهید »

یا امیر الامرا ! سیّد سادات ! علی ، زمزمه کردن نام تو مناجات علی !

19 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

اللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم

پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله و سلّم :

آگاه باشید هر کسی علی (علیه السّلام) را دوست بدارد ، خداوند سختی های مرگ را بر او آسان کند و قبر او را باغی از باغ های بهشت قرار دهد… آگاه باشید هر که علی (علیه السّلام) را دوست بدارد ، خداوند حکمت را در قلبش جای دهد و [سخن] درست را بر زبانش جاری سازد و درهای رحمتش را به سوی او گشاید ...آگاه باشید هر که علی (علیه السّلام) را دوست بدارد ،فرشته ای از زیر عرش به او خطاب کند: ای بنده ی خدا ! عمل خود را از سر بگیر ، همانا خداوند جمیع گناهان تو را بخشیده است.

فضائل الشّیعه : ص 4 و 5 / بحار الانوار : ج 27 ، ص 114


پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله و سلّم :

ای مردم ! کسی که می خواهد آتش غضب الهی را خاموش کند و خداوند اعمالش را بپذیرد ، پس باید علی ابن ابیطالب (علیه السّلام) را دوست بدارد ؛ به درستی که دوستی او ایمان را مضاعف می کند.

ینابیع المودة: ص 255 / المناقب المرتضویة : ص 123


پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله و سلّم :

ای علی ! من از خداوند متعال خواسته ام که شیعیان تو را تا آخرین لحظه عمر ، از توبه محروم نکند . پس او نیز خواسته ی من را پذیرفت و این فقط مخصوص شیعیان توست .

بحار الانوار : ج 27 ، ص 137 / کنز جامع القواعد : ص 304


پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله و سلّم :

ای علی ! تو را کفایت می کند این که برای دوستانت در هنگام مرگ افسوسی نیست و در قبر وحشتی ندارند و در قیامت بیمناک نیستند.

المناقب المرتضویه: ص 130 / تاریخ بغداد : ج 4 ، ص 102


پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله و سلّم :

همانا ملک الموت بر دوستداران علی (علیه السّلام) رحم می کند ، آن چنان که بر انبیاء رحم می کند.

ارشاد القلوب : ج 2 ، ص 235 / المناقب المرتضویّة : ص : 103


پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله و سلّم :

همانا خداوند متعال موجوداتی را آفریده که از نسل آدم نیستند و از فرزندان شیطان هم نیستند. آنها به دشمنان علی بن ابیطالب لعنت می کنند…آنها گنجشکها هستند که بامدادان بر سر درختان صدا می کنند: آگاه باشید لعنت خدا بر دشمنان علی بن ابیطالب باد.

 

بحارالانوار: ج 27 ، ص 273 / کشف الیقین: ص 439 / المناقب الامام علی بن ابیطالب : ص 154


امیر المومنین علیه السّلام :

به خدا سوگند ، من « نبأ عظیم » هستم که امّت ها درباره ام اختلاف کرده اند ، به خدا سوگند ، خداوند متعال را خبری عظیم تر و نشانه ای بزرگتر از من نیست.

شواهد التّنزیل : ج 2 ، ص 417


امام صادق علیه السّلام :

ولایت علی ابن ابیطالب (علیه السّلام) بر من ، برایم محبوب تر است از این که ولادتم از اوست ؛ چرا که ولایت او بر من واجب است ، اما این که فرزند او هستم ، برایم فضیلت است.

بحارالانوار : ج 39 ، ص 299


یک وقت هست که مرد کاری از دست بر نمی آید ، می ایستد و دل می سپرد به قضای الهی . ولی یک وقت هست که مرد می داند … می داند که می تواند … می تواند به حرکتی و اشاره ای همه ی این چهل نفر را نقش زمین می کند ، ولی مظلومانه می ایستد و دل می سپارد به رضای خدا که با رضای فاطمه اش یکی است…

اگر پدری از پدران این جمع از دنیا رفته ، خدا غریق رحمتش کند و میهمان سفره ی امیرالمومنین علیه السّلام . اگر هم سایه پدر بالای سرتان است الحمدلله ، صد هزار مرتبه شکر . پدر جای خودش را دارد در خانه : جای خاصی می نشیند ، سر سفره جای خودش را دارد ، موقع مطالعه جای خودش را دارد ، علایق خاصی دارد … اهل خانه هم می دانند و عادت می کنند … مثلاً بچه ی خردسال می داند توی جمع جایش روی پای پدر است … اگر خوابش بگیرد شانه و دست پدر می شود بالش او ، بدون بوسه و لبخند پدر روز و شبش نمی گذرد … حالا اگر یک وقتی - بر خلاف عادت - جای پدر و کودکش عوض بشود …

با همان بوی سیب و آن لبخند ، در شبی سوت و کور آمده ای ، رنگ و رویت ولی عوض شده است ! تو مگر از تنور آمده ای … / زخم های تو را شمرده ام که یک به یک نذر بوسه ای دارم ، چه قدر زخم بر لبت داری ! چه قدر بوسه من بدهکارم ؟!

پی نوشت : با تشکر فراوان از دوست خوبی که کتاب ” بلندای حیرت ” را هدیه کرد . حدیث ها را از روی این کتاب رو نویسی کرده ام.

اللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم و اهلک اعدائهم


بقلم اسکالپل

 2 نظر

حدیث امروز

18 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

 1 نظر

فرار از زندان

18 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

می‌دانی خدای من؟ دردم از این می‌گیرد که این واژه‌ها هم کاری برایم نکردند. نه این واژه‌ها، نه این واژه‌های آواره که مثل بت‌های جاهلیت مالک سود و زیان خودشان هم نیستند؛ نه این واژه‌هایی که گفتن را خوب بلدند و تحول را نه؛ آن واژه‌های شایسته‌ی گفتن، آن دعاهای زیبا. از زبان مردی که گفتن و خواستن و مناجات را روسفید کرده است… آن‌ها هم نتوانستند دیوارهای زندانی که از نمی‌دانم‌چه ساخته‌ام را ویران کنند. فوقش این می‌شوند که از یک آدمِ گم، از یک آدم ِ عمیقا گم، کسی بسازند که می‌داند، که هنوز یادش نرفته، هنوز آن قدر غافل نشده که غرق بشود؛ نفسش می‌آید و می‌رود اما… اسیر است. بدجوری اسیر است. یک حیرانی همیشگی. یک تنهایی نامرئی منزوی. در قفسی که از زندگی ساخته است. که از خودش ساخته است. از همه چیز ساخته است.

دردم از این می‌گیرد که رمضان است و تو ترحم می‌کنی و می‌بخشی و نزدیک می‌شوی به ما، این واژه‌ها هم می‌آیند وسط، با هم دوست می‌شویم حتی، اما غبار نمی‌رود… نمی‌رود که نمی‌رود. این قفل‌های بسته نمی‌شکنند. گاهی سنگینی دیوار یک عمر آوار می‌شود روی شانه‌هایم. ای کاش سفرم دهی. ای کاش سفرم دهی خدای خوب من. پاهایم خسته‌اند از این بازیِ دایره‌وار رفتن. می‌خواهند بی‌برگشت بروند. دور شوند. یک بار هم که شده دور شوند. 

هر چه از شوق پریدن داشتم پرید. چیزی برای بخشش در دستهایم بود که گم شد… دوست دارم آن‌قدر دور شوم که فقط چیزهایی ببینم که ندیده‌ام. صداهایی که نشنیده‌ام. خواندنی‌هایی که نخوانده‌ام. نه از این جدیدهایی که فقط ظاهرشان عوض شده. نه. یک چیز ناب. یک معنای تازه که تازگی‌اش از خودم باشد نه از تازگی معنا. دیدنی‌هایی که عوض شده باشند. صداهایی که عوض شده باشند حرفهایی که تازه شده باشند. که مثل یک گیاه جوانه بزنم. 

 

و آنقدر دور شوم… آنقدر دور شوم… آنقدر دور شوم که…

که فردایم مثل امروزم نباشد. هیج‌جای فردایم. هیچ‌ جایش…

 

(فقط تو می‌دانی این حاجت یعنی چه، و من می‌دانم که حالا حاجت، یعنی همین. هیچ‌کس تا بحال زندانبانی بدتر از خودش نداشته است.)



 7 نظر

الهی

18 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر
الهی؛
وقتی همان اول بسم‌الله ِ کتابت فرموده‌ای تنها از تو بخواهیم که راه‌نمای‌مان شوی به: صراط الذین انعمت علیهم
یعنی راه راهِ کسان است…
- صراط الذین -
یعنی باید هزار جهد کنیم که داخل “کسان” شویم!
یعنی باید هم‌جهت وهم‌راه و هم‌پای “کسان” بمانیم!
یعنی باید شاه‌راه “کسانِ” اهل نعمت را از بین این همه هزار هزار راه دیگر بجوئیم…
و این مگر می‌شود جز به نظر و هدایت و استعانت تو؟
و تو را قسم به فوج فوج مَلَک و “روح"ی که تقدیر آدمیان در دست بر امام – علیه‌السلام- نازل می‌کنی،
در تقدیر لیلۀ قدر ام‌سال ما بنویس “صراط” بنویس: داخل شود در راه “کسان” در شاه‌راه “کسان"ی که نعمت بر آن‌ها تمام کرده‌ای و آنان را باران ولایت باریده‌ای…
برحمتک یا ارحم الراحمین!


س.حسینی

 2 نظر

« انا و علي ابوا هذه الامة انا و علي موالياً هذه الامة »

18 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

نَــزن ملعــون

یتیــم  می شویـم  …

 

نشسته بودم رو به روی پنجره ی ِ هتل ، که گنبد و گلدسته های بارگاه حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) را قاب گرفته بود ( + و + ) . از اولین زیارت برگشته بودم . بغض گلومو گرفته بود . برایش پیامک زدم :

 

« کی گفته امام رضا غریبه ، آقامون علی غریبه … »

 

 

+ دلم تنگ ِ سحرهای حرم ِ آقاست که وقتی از همه اون آدمهایی که خواب بودن میگذشتم و میرسیدم به ضریحی ک کسی دورش نبود / دلم تنگ ایوان طلایی نجف ِ که مقابلش بی دلی روضه مادر خواند برایمان / دلم تنگ ِ آغوش پدری ِ مولاست حتی برای ِ روسیاهی چون من /ای سینه امشب از غمش فریاد کن / یا ابانا … استغفر لنا …


+ چیزهای دیگری نوشته بودم / روزی ام این نوشته ها بود …

+برای ِ درک ِ بهتر ِ این شب ها برای هم دعا کنیم … و ما ادراک ما لیلة القدر ؟!…

 

 بقلم بانو زهرا



 2 نظر

نوایی از ابوحمزه (5)

18 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

   

الهی لو نهرتنی ما برحت من بابک

از هر دری که بیرونم کنی از در دیگر می آیم

از در لطفت

از در رحمتت

از در رأفتت

از در توبه پذیریت…

آخر کجا دارم جز آستان تو؟

مولای من!

و لا اطلب الفرج الا منک…





 3 نظر

رمضان نوشت 11

18 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

… ۵) دعا؛ پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمودند:

هنگام نماز دست‌هايتان را به دعا به سوی خدا دراز كنيد و با دل‌های پاك، نيّت‌های صادق و قلب‌های خاشع از خدای متعال درخواست كنيد كه درهای بهشت را كه در اين ماه گشوده است، ديگر بعد از اين ماه هم نبندد، و از خدا می‌خواهيم كه حالا كه درهای دوزخ را بستی و اجازه‌ی ورود به كسی ندادی، خدايا تا پايان عمر ما اين درها را باز مكن. شياطين را كه در غل و زنجير كرده تا ما را گمراه نكنند، ديگر رها نكند. اينها بشارت‌هايی است كه پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم داده‌اند، يعنی ماه رمضان برای انسان هميشگی شود و اين‌گونه هميشه انسان در ضيافت الله خواهد بود.

و فرمودند: توفيق روزه‌ی شايسته و تلاوت قرآن را با دل‌های پاك و نيّت‌های راست از خدا درخواست كنيد. پس پنجمين وظيفه در اين ماه دعاست، كه البته دعاهای بسيار عجيبی هم وجود دارد.



۶) حسنات اجتماعی؛ كارهای خير عمومی است. صدقه به فقرا، احترام به بزرگترها، مهربانی با كوچكترها، صله‌ی رحم، مهربانی با يتيمان، و … از آدابی است كه در ماه رمضان می‌توان رعايت كرد و خيراتی است كه می‌توان موفّق به انجام آنها شد.

فرمودند: در اين ماه كار زيردستانتان را سبك كنيد، اگر رئيس شديد كار كارمندان را سبك كنيد اگر معلّم هستيد شاگردان را كمتر سخت بگيريد و… تا اينها بتوانند راحت روزه بگيرند و به آنها فشار وارد نشود و فراغت بيشتری برای تلاوت قرآن و اعمال عبادی خود داشته باشند. آن‌گاه خدا در روز حسابرسی اخروی بر شما سبك می‌گيرد.

شرّ خود را از ديگران بازداريد، ديگران را اذيت نكنيد تا خدا فردای قيامت غضبش را از شما بردارد.

يتيمان را اكرام كنيد تا خدا در روز قيامت شما را گرامی بدارد به هنگام مرگ و در عالم قبر.

صله‌ی رحم به جا آوريد، به ديدار خويشاوندان برويد تا به رحمت الهی در مرگ و قيامت برسيد.

در اين ماه حتّی با تكّه‌ای از دانه‌ای خرما يا جرعه‌ای آب افطار دهيد. ثواب افطار دادن خيلی زياد است. افطار دادن در اين ماه، معادل يك بنده آزاد كردن ثواب دارد و باعث آمرزش گناهان گذشته می‌شود…*

 1 نظر

حرف های امشب

18 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

فرع نوشت:

می‌خواستم درباره “روز خبرنگار” بنویسم اما …

اول فکر کردم بی‌خیال … از صبح فقط خودمون بودیم که خودمون رو تحویل گرفتیم و دل خوش کردیم به پیامک‌های تبریک که از طرف دوستان و همکاران میومد و فکر کردیم چه خوب که حداقل خودمون، به یاد خودمون هستیم! دیگه چی بگم؟ …

اما حالا یه کوچولو حرف دارم.

چه خوب بود اگه همیشه شرایط کاری همدیگه رو درک می‌کردیم. خب هر شغلی مقتضیات خاص خودش رو داره. اگه شما توی کار خودتون، شرایطی براتون پیش بیاد که انجام بخشی از وظایفتون منوط بشه به همکاری و همراهی افرادی دیگه، و اون‌ها حاضر نباشن با شما همکاری کنند، خب کار شما لنگ می‌مونه و در نهایت هم نمی‌تونید وظیفه‌تون رو انجام بدید. درسته؟

خب …

بخشی از کار خبرنگارها اینه که در جایگاه مردم قرار بگیرند و سوال بپرسند و متقابلا جواب‌ها رو دریافت کنند و به مردم برسونند.

خبرنگارها به وظیفه‌شون عمل می‌کنند و مردم منتظرند نتایج وظیفه‌شناسی اون‌ها رو ببینند. این وسط، پاسخگویی، سهم سوال شوندگان است در انجام وظیفه. کاش هر کس، به وظیفه خودش درست عمل کنه.

 

اصل نوشت:

روی یکی از پوسترهای مناسبتی این شب‌ها نوشته بود: “حرف‌هایم را نگه داشته‌ام برای شب قدر که با تو قرار دارم.”

کسانی که انتظار برای دیدار معشوق و جمع کردن حرف‌های دل برای ساعت‌های همنشینی رو تجربه کردند، حس این نوشته رو درک می‌کنند.

و اما …

امید است از آنان که طاعت برند        که بی طاعتان را شفاعت برند

اگه یادتون بود، یاد ما هم باشید.

 

غم نوشت:

یک عمر تماشای دری خون آلود

یادآوری حادثه‌ای سرخ و کبود

کم کم به علی بال پریدن می‌داد

ای تیغ، نیازی به حضور تو نبود

 
بقلم مهدیه بانو 



 1 نظر

تقدیر شد، او خواهد آمد...

18 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

 




پرچمدار لثارات الحسین…

کاش تمام قدرها طالب آمدنت باشیم به دل و جان…

دل ها سالیان درازیست که خونین از هجران است….

چه شود که بر سردفترِ قدرمان،امسال بنگارند …

تقدیر شد، او خواهد آمد…

 

+در این شبهای قدر گاه اجابت به یاد دیگران باشیم…






 بانو ترنج

 نظر دهید »

عمیت عین لاتراک

18 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

اینکه از شش جهت نگاهت می کند خوب است، خیلی خوب

این طنین «باعیننا» که پیچیده در گوش عالم از ازل تا به ابد 

آدم را آرام می کند از جهتی 

ولی 

اینکه حرمت محضر این چشم ها را رعایت نکرده باشی

یا کور بوده باشی از دیدن نگاهش خیلی درد دارد 

الهی انی انتصل الیک مما کنت اواجهک به من قله استحیایی من نظرک (مناجات شعبانیه)

من خودم به درگاه تو کشاندم به خاطر این همه بی حیایی از چشم هات

عمیت عین لاتراک علیها رقیبا (دعای عرفه)

کور است آن چشمی که مراقبت و نگاه لحظه به لحظه تو به خودش را نمی بیند

تو را نمی بیند در حالی که داری می بینی اش به دقت 

…



 نظر دهید »

بهشت کوچک من

18 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

















پیش نوشت:

عیش بی یار مهیا نشود ، یار اینجاست …

گاهی یادت می رود بهشت را آرزو کنی …

درست همان زمان که وارد حریمی می شوی که یار ” السّابقُون “ات در آن نفس می کشد و چنان مجذوب ” مُـتّکِئِينَ عَلَی الْأَرَآئِک ” بودنش شده ای که گمان می بری موکت های ضخیم بیت همان “سُندُس و استبرق” است که فرش راهت شده …

و طعم افطاری آن تو را از یاد زیاد “المَنّ و السَلوی و شَراباً طَهوراً “ی وعده داده شده در ” جَنّات نَعیم” باز می دارد …

خدایا شکر که دیشب بهشت کوچکت را به من هبه کردی …


+ بالاخره دیدار نصیبمان شد ولی نه از لطف مسئولین! بلکه به سبب تلاش های فراوان خودمان!
 
+ در حديثى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى‏خوانيم كه حضرت موسى عليه السلام به خدا عرض كرد:خدايا مقام قربت را خواهانم. پاسخ آمد: قرب من، در بيدارى شب قدر است.عرضه داشت: پروردگارا، رحمتت را خواستارم. پاسخ آمد: رحمت من در ترحّم بر مساكين در شب قدر است.گفت: خدايا، جواز عبور از صراط مى‏خواهم. پاسخ آمد: رمز عبور از صراط، صدقه در شب قدر است.عرض كرد: خدايا بهشت و نعمت‏هاى آن را مى‏طلبم. پاسخ آمد: دستيابى به آن، در گرو تسبيح گفتن در شب قدر است.عرضه داشت: پروردگارا، خواهان نجات از آتش دوزخم. پاسخ آمد: رمز نجات از دوزخ، استغفار در شب قدر است.در پايان گفت: خدايا رضاى تو را مى‏طلبم. پاسخ آمد: كسى مشمول رضاى من است كه در شب قدر، نماز بگذارد.
(وسائل الشيعة/جلد  ‏8/صفحه 20)

+ اسمش رویش است ، شب قدر ، اگر قدر ندانیم از دستمان رفته …





 ز.هدایتی

 1 نظر

جز به یادش نکرده ام افطار

16 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر





 
امام کاظم علیه السلام :
دَعْـوَةُ الصّـائِـمِ تُسْتَجابُ عِنْدَ اِفْطارِهِ؛
دعـاى شخـص روزه‏ دار هنگام افطار مُستجاب مى‏ شود.
بحار الانوار: ج 93، ص 255، ح 33


* دعای روز شانزدهم ماه مبارک رمضان *

أَللّـهُمَّ وَفِّقْنى فيهِ لِمُوافَقَةِ الاَْبْرارِ وَ جَنِّـبْنى فيـهِ مُـرافَـقَـةَ الاَْشْـرارِ وَآوِنى فيهِ بِرَحْمَتِكَ اِلى دارِالْقَرارِ بِاِلهِيَّتِكَ يـا اِلـهَ الْعالَـمينَ.
«خدايا امروز، مرا به موافقت نيكان، موفّق بدار، و از رفاقت و دوستى بدان، دور گردان، و مرا با رحمت خويش، در سراى ماندگار، منزل و پناه بده، به حق خدايى‏ات، اى خداى جهانيان».








 3 نظر

نوایی از ابوحمزه (4)

16 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

 

این فرجک القریب؟

خدایا پس این وعده ی قطعی ات کجاست؟

همان که گفتی انهم یرونه بغیدا و نریه قریبا… آنان دور می بینندش و ما آن را نزدیک می دانیم…

این شب ها همه ی امیدمان این است که حالا که مهمان توئیم خواهش دلمان را اجابت کنی

گشایش نزدیکت کجاست آقای من؟

به حق مولود امروز….





 نظر دهید »

نوایی از ابوحمزه (3)

16 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

و اعوذبک یا رب علی نفسی و دینی و مالی و علی جمیع ما رزقتنی من الشیطان الرجیم

همه ی زندگی ام را به تو می سپارم

پناه دنیا و آخرتم باش

از شر شیطان درون و بیرون…

و لا اطلب الفرج الا منک…





 نظر دهید »

رمضان نوشت 10

16 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر





… ۳) توبه؛ حضرت صلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند:
إِنَّ أَنْفُسَكُمْ مَرْهُونَةٌ بِأَعْمَالِكُمْ فَكُفُّوهَا بِاسْتِغْفَارِكُمْ:
جان‌های شما در گرو اعمال شماست پس با استغفار، جانی كه در بند است رها كنيد
وَ ظُهُورُكُمْ ثَقِيلَةٌ مِنْ أَوْزَارِكُمْ فَخَفِّفُوا عَنْهَا بِطُولِ سُجُودِكُم‏:
و پشت‌هايتان را كه با گناه سنگين شده، با سجده‌های طولانی در اين ماه سبك كني
د و بار گناهان را از دوش خود كنار بزنيد و بار ديگر فرمودند:
كسی كه در اين ماه از غفران الهی محروم بماند، شقی است.

۴) اعمال عبادی؛ كه در اين ماه برجستگی فوق‌العاده‌ای دارد.
هر نماز واجبی كه در اين ماه مؤمن می‌خواند، ثواب هفتاد نماز دارد.
هر نماز مستحب، برات آزادی از دوزخ است.

صلوات زياد بر پيامبر و خاندان بزرگوارشان عليهم‌السلام،
سبب سنگينی كفه‌ی اعمال صالح مؤمن در روز قيامت می‌شود،
روزی كه كفه‌ی اعمال انسان‌ها سبك است.

تلاوت يك آيه از قرآن ثواب يك ختم كامل قرآن را دارد كه خيلی فوق‌العاده است.
ان‌شاءالله بفهميم اين را. يك بسم الله الرّحمن الرّحيم بگوييم يك ختم قرآن كرده‌ايم.
در ماه‌های ديگر چقدر می‌توانيم اين توفيق را پيدا كنيم؟ در اين ماه می‌توان خيلی استفاده كرد.
مثلاً در خيابان كه راه می‌رويم اگر هيچ آيه‌ای بلد نيستيم بسم الله الرّحمن الرّحيم
يا قُل هُوَ اللهُ اَحَد كه بلديم.
اينها تحفه‌های بسيار عظيمی است كه اين‌طور رايگان در اختيار ما قرار داده‌اند.
ان‌شاءالله قدرش را بدانيم.

پيامبر صلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند: خداوند متعال به عزّت خود قسم خورده است
كه نمازگزاران سجده كننده را در اين ماه عذاب نكند و در قيامت با آتش دوزخ ايشان را حتّی نترساند،
آتش را به آنها نشان هم ندهد. به هر حال اعمال عبادی در اين ماه خيلی برجستگی دارد…*

 

 

* بخشی از سخنرانی استاد مهدی طيّب در جلسه‌ی اهل ولاء

 برای دانلود فايل صوتی اين مطلب از سايت اهل ولاء كليك كنيد: (+)

 





به کوشش مهتاب ابیان

 2 نظر

رمضان نوشت 9

16 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر





براساس محورهای مطرح شده در خطبه‌ی شعبانيه،[۱] كارهايی كه در ماه رمضان بايد انجام داد، شامل شش محور فرعی می‌شود.

۱) ياد قيامت؛ پيامبر صلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند: وَ اذْكُرُوا بِجُوعِكُمْ وَ عَطَشِكُمْ فِيهِ جُوعَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ عَطَشَه:‏ وقتی در ماه رمضان بر اثر روزه گرسنه و تشنه شديد، از گرسنگی و تشنگی روز قيامت ياد كنيد.

۲) ورع[۲] و تقوا؛ در اواخر اين خطبه حضرت علی عليه‌السلام پرسيدند: مَا أَفْضَلُ الأَعْمَالِ فِی هَذَا الشَّهْرِ؟ برترين اعمال در اين ماه چيست؟ پيامبر فرمودند: الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل: پرهيز از گناه.

پرهيز از گناه شرط مؤثّر واقع شدن طاعات و عبادات ماست. مثل بيماری كه تا از نادواها پرهيز نكند، داروها در وی اثر نمی‌كند. لذا تا انسان از گناه پرهيز نكند، طاعات و عباداتش در تعالی و رشد او اثر نمی‌بخشد. كنترل زبان و چشم‌پوشی از حرام از وظايف شخص است در قالب ورع.

ورع در افراد مختلف سطوح مختلفی دارد. در روايات داريم: ورع اهل توبه از حرام است، ورع اهل صلاح از شبهه است و مواظبند كه به چيزهای شبهه‌ناك آلوده نشوند، ورع اهل تقوا از مباحی است كه ممكن است مقدّمه‌ی آلودگی انسان به چيزهای شبهه‌ناك و حرام شود و ورع صدّيقين از غير خداست…*

 

[۱]- خطبه‌ای كه حضرت رسول صلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در آخرين جمعه‌ی ماه شعبان خواندند.

[۲]- ورع به معنای پرهيز از گناه است.

 

 

* بخشی از سخنرانی استاد مهدی طيّب در جلسه‌ی اهل ولاء






به کوشش مهتاب ابیان

 نظر دهید »

نوایی از ابوحمزه (2)

16 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

الهی و سیدی و عزّتک و جلالک لئن طالبتنی بذنوبی لاطالبنَّک بعفوک و لئن طالبتنی بلؤمی لاطالبنّک بکرمک

به عزت و جلالتت قسم

اگر بگویی چرا گناه کردی می گویم بخششت کو؟

و اگر بخاطر پستی ام مرا مواخذه کنی می گویم من اگر چنینم تو که کریمی

مولای من!

 

****

به دور خانه ی خدا می گشت و با اشک و آه فریاد می کرد: خدایا اگر حاجتم را ندهی رسوایت می کنم…

سد راهش شد و از او پرسید: این چه سخنی است که می گویی؟ چگونه خدا را رسوا خواهی ساخت؟

گفت: دست هایم را قطع می کنم و بر گردنم می آویزم

و به همه می گویم این ها دست هایی ست که از در خانه ی خدا نا امید بازگشته است…

 

و لا اطلب الفرج الا منک…

 

 

 نظر دهید »

رمضان نوشت 8

16 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

… ماه رمضان دوره‌ای ويژه‌ با امتيازات ويژه است. ويژگی‌های مختصّ اين دوره‌ی آموزشی نسبت به دوره‌های ديگر:

۱- اين دوره هيچ شرط، مدرك و آزمونی برای ورود ندارد. همه‌ی انسان‌ها با هر شرايطی در هر سنّ، جنسيّت و سوادی امكان ورود به اين دوره را دارند. هيچ دوره‌ی آموزشی‌ای در اين عالم اين وي‍ژگی را ندارد. اين از ويژگی‌های استثنايی اين ماه است.

۲- در دوره‌های آموزشی ديگر، معمولاً رفتارهای خارجی افراد كنترل می‌شود، مثل حضور و غياب، انجام تكاليف و… ولی در ماه رمضان درون‌ و نيّت‌ انسان‌ها كنترل می‌شود. مثلاً اگر وقتی در حال نماز خواندن هستيم، تصميم بگيريم نماز را قطع كنيم ولی اين كار را نكنيم، اين نماز درست است چون عمل مبطل نماز انجام نداده‌ايم. امّا در روزه‌ی ماه رمضان اگر حتّی يك دقيقه قبل از افطار نيّت كنيم روزه را بخوريم، اين روزه باطل است. يعنی قائم به نيّت است. يعنی كنترل بر روی نيّت است. برخلاف دوره‌های آموزشی ديگر كه كنترل‌های ظاهری و خارجی اعمال می‌شود، است.

۳- ماه رمضان انسانی می‌سازد كه خودش را از تمام محدوده‌ها بيرون می‌آورد و رسالتی نسبت به كلّ بشريت به روی دوش خود احساس می‌كند. انسانی برون از مرز همه‌ی محدوديّت‌ها می‌سازد.


* بخشی از سخنرانی استاد مهدی طيّب در جلسه‌ی اهل ولاء
به کوشش مهتاب ابیان

 

 2 نظر

الهی برحمتک فخلصنی

16 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

کاش ما هم یکی از آن هزاران نفری باشیم که خداوند هر شب

موقع افطار از ته جهنم طبیعت و نفس نجاتشان می دهد

و خلاصشان می کند از این همه قید و بند و غل و زنجیر

خلاصشان می کند از من ، از غیر خودش …

بقلم بانو حبیب

 1 نظر

نوایی از ابوحمزه 1

16 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

و لا اطلب الفرج الا منک…

گشایش این مشکل فقط به دست توست

باز کن گره غیبت را



 

 

 نظر دهید »

تلاوت قرآن

15 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

شماره جز هایی که انتخاب شده با رنگ قرمز مشخص شده . از دوستان عزیز خواهشمندیم در خواندن جز های باقیمانده همت بگمارند . مخصوصا در این ماه مبارک 

انتخاب شده

جز 1

انتخاب شده

جز 2

انتخاب شده

جز 3

انتخاب شده

جز4

انتخاب شده  

جز5

 

جز6

 

جز7

انتخاب شده

جز8

 

جز9

 

جز10

 

جز11

انتخاب شده  

جز12

انتخاب شده  

جز13

انتخاب شده

جز14

انتخاب شده

جز15

 انتخاب شده  

جز16

 

جز17

 

جز18

 

جز19

 

جز20

 

جز21

 

جز22

انتخاب شده

جز23

 

جز24

 

جز25

 

جز26

انتخاب شده

جز27

انتخاب شده

جز28

انتخاب شده  

جز29

انتخاب شده

جز30

لطفا با توجه به جز های باقیمانده در قسمت نظرات اعلام بفرمایید که کدام جز را قرائت می فرمایید  شماره جز هایی که انتخاب شده
انتخاب شده 

 

 نظر دهید »

رمضان‌نوشت ۷

11 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

…وَ مَنْ وَصَلَ فِيهِ رَحِمَهُ وَصَلَهُ اللَّهُ بِرَحْمَتِهِ يَوْمَ يَلْقَاه‏:

كسی كه در اين ماه صله‌ی رحم كند، به ديدار خويشاوندان خود برود، روزی كه به ملاقات خدا می‌رود، در قيامت خداوند با او پيوند برقرار می‌كند و به ديدار او می‌رود و به رحمت خدا واصل می‌شود.

وَ مَنْ تَطَوَّعَ فِيهِ‏ بِصَلاةٍ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بَرَاءَةً مِنَ النَّار:

و كسی كه در اين ماه نماز مستحبّی بخواند، خدای متعال برای او جواز معافيت از دوزخ صادر می‌كند،

وَ مَنْ أَكْثَرَ فِيهِ مِنَ الصَّلَوَاتِ عَلَیَّ ثَقَّلَ اللَّهُ مِيزَانَهُ يَوْمَ تَخِفُّ الْمَوَازِين:‏

و كسی كه در اين ماه بر من فراوان صلوات بفرستد، خداوند در روزی كه كفه‌ی اعمال انسان‌ها سبك است، كفه‌ی اعمال او را سنگين می‌كند و بر كفه‌ی سيّئه‌ی او می‌چرباند.

وَ مَنْ تَلا فِيهِ آيَةً مِنَ الْقُرْآنِ كَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ خَتَمَ الْقُرْآنَ فِی غَيْرِهِ مِنَ الشُّهُور:

و كسی كه در اين ماه يك آيه قرآن تلاوت كند، اجر كسی را دارد كه تمام قرآن را در ماه‌های ديگر سال تلاوت می‌كند. اين حرف‌ها خيلی بزرگ است. در ماه‌های ديگر سال ما غالباً فرصت يا همّت يك ختم قرآن را نداريم. همه‌ی ما حدّاقل يك آيه يا يك سوره از قرآن را كه حفظ هستيم، همان بسم الله الرّحمن الرّحيم را كه حفظ هستيم، همان را در اين ماه مرتّب بخوانيم. در هنگام راه رفتن و در فرصت‌های فراغت و غيره مرتّب بخوانيم. خدا در اين ماه كارهای عجيبی كرده كه عقل انسان به آن راه پيدا نمی‌كند…*

 

 

* بخشی از سخنرانی استاد مهدی طيّب در جلسه‌ی اهل ولاء

 

به کوشش مهتاب ابیان

 2 نظر

حضوری عاشقانه...

11 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

روایت است که دوستی صد درجه دارد که 99 بخش آن مخصوص خدا است…

و یک درجه آن بین مخلوقات تقسیم شده و خدا در همان یک بخش نیز، سهم دارد…            

وقتی سکوت محض تمام باورت را به کام یاس می کشاند،

تنها تو می مانی و تـــــــو…

و آنجاست که نجوای فیروزه ای شب از پس پرده ی تیره ی ظلمت ها تو را به تنها طریق عاشقی می کشاند…

و تو در دل افسانه ای سپیده، فریاد بلند عشق را به رخ سکوت می کشی،

و نوای دلت بانگ بر می آورد که ؛ وقتی از تمام عالم بریدم تازه به او رسیدم…

و او تنها عشقی است که می توان او را در دل رازها و تمناها به خلوت دلتنگی ها راه داد…

و تنها با او اوج رسید… کافیست اراده کنی، پریدن ربطی به بال ندارد…

فقط حضور قلب می خواهد…حضوری که بماند میان من و تــــــــــو…

حضوری عاشقانه…

بقلم بانو سپهرا

 1 نظر

رمضان نوشت 6

11 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

جملاتی از خطبه‌ی شعبانيه‌ی پيامبر اكرم صلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم

فرمودند:

أَيُّهَا النَّاسُ مَنْ حَسَّنَ مِنْكُمْ فِی هَذَا الشَّهْرِ خُلقَهُ كَانَ لَهُ جَوَازٌ عَلَى الصِّرَاطِ يَوْمَ تَزِلُّ فِيهِ الأَقْدَام:‏

ای مردم! هر كس در اين ماه خوش‌خلق باشد، اين خلق خوش جوازی برای عبور از پل صراط است در روز قيامت، در روزی كه پاها روی آن می‌لرزد تا از روی پل صراط رد شود.

وَ مَنْ خَفَّفَ فِی هَذَا الشَّهْرِ عَمَّا مَلَكَتْ يَمِينُهُ خَفَّفَ اللَّهُ عَلَيْهِ حِسَابَه‏:

كسی كه در اين ماه بار زيردستان خود را سبك كند، خداوند حسابرسی روز قيامت را بر او سبك خواهد كرد.

وَ مَنْ كَفَّ فِيهِ شَرَّهُ كَفَّ اللَّهُ عَنْهُ غَضَبَهُ يَوْمَ يَلْقَاه‏:

و كسی كه شرّ خود را از ديگران باز دارد، ديگران را اذيت نكند، زبانش را نگه دارد، زخم زبان نزند، خداوند در روزی كه در محضر خدا حاضر می‌شود و از دنيا می‌رود و به ملاقات خدا می‌رود، پس از مرگ بر او غضب نمی‌كند.

وَ مَنْ أَكْرَمَ فِيهِ يَتِيماً أَكْرَمَهُ اللَّهُ يَوْمَ يَلْقَاه‏:

كسی كه در اين ماه يتيمی را تكريم و احترام كند، روزی كه به ملاقات خدا می‌رود، خداوند او را اكرام می‌كند. به يك معنا ما همه ايتام آل محمّد عليهم‌السلام هستيم. يعنی در دوران غيبت سايه‌‌ی پدر را بر سرمان نمی‌بينيم. پس بايد يكديگر را اكرام كنيم. از اين نزديك‌تر خودمان هم يتيم هستيم، پس حرمت خود را نگه داريم كه اين نيز می‌تواند مصداق اين جمله باشد…*

 

 

* بخشی از سخنرانی استاد مهدی طيّب در جلسه‌ی اهل ولاء

به کوشش مهتاب ابیان

 

 

 1 نظر

ضیافت الله

11 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

همیشه سر سفره خدا نشستیم …

هر لحظه مهمان و مرزوق لطف و رحمت خدا بوده، هستیم و خواهیم بود

ولی وقتی می گوید ضیافت و مهمانی من، مهمانی خاص است

یعنی پذیرایی اش، خوردنی و آشامیدنی هایش فرق می کند

حالا وقت آن است که خود خدا را بچشیم …

طعام و شراب این سفره ی خاص خود خداست

مثل همان بهشت هایی می ماند که تویش حور و قصور نیست

سفره صاحب خانه نیست..


خود صاحب خانه نشسته است و دارد لبخند می زند…

خوشا به حال روزه داران که در شرب دائم اند…


بانو حبیب 

 1 نظر

رمضان نوشت5

09 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

در اين ماه فرصت‌های فوق‌العاده‌ای وجود دارد. سحرخيزی اين ماه بسيار ارزشمند است و فرصت فوق‌العاده‌ای است. حساب ساعات سحر از ديگر ساعات شبانه‌روز ممتاز و جداست. در حديث قدسی خدا به موسی علی نبينا و آله و عليه السلام گفت:

كَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ يُحِبُّنِی فَإِذَا جَنَّهُ اللَّيْلُ نَامَ عَنِّی:

ای موسی! كسی كه مدّعی عشق خداست ولی وقتی تاريكی شب فرا می‌رسد، می‌خوابد، به خودش و ديگران دروغ می‌گويد.

أَ لَيْسَ كُلُّ مُحِبٍّ يُحِبُّ خَلْوَةَ حَبِيبِه‏:[۱]

ای موسی! هيچ عاشقی خلوتگاه معاشقه با معشوق را ترك می‌كند؟! دل سحر چنين توفيقی است.

شب خيز كه عاشقان به شب راز كنند

گرد بر و بام دوست پرواز كنند

هر در كه به هر كجاست شب بربندند

الاّ در دوست را كه شب باز كنند

در ماه‌های ديگر ممكن است كسی توفيق راز و نياز و نرد عشق باختن با خدای متعال در سحرگاه را نداشته باشد، ولی در ماه رمضان لااقل برای سحری خوردن بيدار می‌شود. اين توفيقی ويژه است و چقدر در آن ساعات راه به دوست نزديك است و پاداش اعمال هم كه در اين ماه غيرعادی است.*

 


——————————————————————————–

[۱]- مجلسی، بحارالانوار، ج ۶۷، ص ۱۴.

 

 

* بخشی از سخنرانی استاد مهدی طيّب در جلسه‌ی اهل ولاء

به کوشش مهتاب ابیان

 

 1 نظر

رمضان

09 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر


پیش نوشت:

یا من یبدّل السیئات بالحسنات

گفت :


خدا من را كه آفرید گارانتی هم داشتم؟

آخر دلم دیگر درست كار نمیكند …

گفتم :

خدا سالی یک ماه تعمیرات رایگان برای دلت گذاشته

به شرطی که بروی پیشش اعلام خرابی بکنی ،

آن وقت درستش می کند مثل روز اول

نمی گذارد کسی هم بفهمد این دل تعمیراتی ست …

 


پس نوشت:

برای تو و زیاد خوبی هایت ، یا ارحم الراحمین

 

 


بقلم ز.هدایتی

 1 نظر

رمضان نوشت 4

09 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

…اين ماه، اين دوره‌ی آموزشی آموزندگی‌های بسياری هم دارد.

اوّل اينكه در قرآن داريم: كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَی الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُون؛ و گفت: أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَيْكُمْ شَهْرُ اللَّه‏؛ ماه رمضان و روزه‌اش انسان را با كلّ بشريت پيوند می‌دهد. يعنی مؤمن را با همه‌ی ناس و انسان اين عصر را با همه‌ی امّت‌های گذشته پيوند می‌دهد و از لاك خودبينی و خودخواهی و منفعت‌طلبی‌های شخصی بيرون می‌آورد و به همه‌ی بشريت در همه‌ی تاريخ وصل می‌كند. به او احساس وحدت با كلّ مجموعه‌ی بشريت در تمامی مقاطع تاريخ می‌دهد و اين آموزش بسيار بزرگی است كه ماه رمضان برای انسان دارد…

پيامبر صلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند:

أَبْوَابَ الْجِنَانِ فِي هَذَا الشَّهْرِ مُفَتَّحَةٌ: در اين ماه درهای بهشت باز است. احتياجی به در زدن و كليد (مفاتيح) نيست، چون مفاتيح می‌خواهد مغاليق را باز كند تا در باز شود و انسان به داخل رود، ابوابُ الجِنانِ مُفَتَّحَةٌ وَ أَبْوَابَ النِّيرَانِ مُغَلَّقَة: درهای دوزخ قفل است و به هيچ قيمتی نمی‌گذارند بروند داخل، به جهنّم رفتن در اين ماه خيلی سخت است، بايد از ديوار آن كه خيلی بلند است بالا رفت و خود را به داخل آن پرت كرد.

ان‌شاءالله اگر همه‌ی ماه‌های ما شهر الله شود، هميشه همه‌ی عمرمان همين‌گونه است و اين تمرينی است كه اين را توسعه دهيم در تمام زندگی، وَ الشَّيَاطِينَ مَغْلُولَة: شياطين در غل و زنجيرند، شيطان نمی‌تواند انسان را فريب بدهد، لذا اگر كسی بيراهه می‌رود، نگويد لعنت بر شيطان. بگويد: لعنت بر جهل، غفلت و نفس امّاره. اما مؤمن نبايد به خودش لعنت بفرستد. چرا كه خودم خيلی بزرگ است…*

 

 

* بخشی از سخنرانی استاد مهدی طيّب در جلسه‌ی اهل ولاء

برای دانلود فايل صوتی اين مطلب از سايت اهل ولاء كليك كنيد: (+)

به کوشش مهتاب ابیان

 1 نظر

مادر مادرم

09 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا زَوْجَةَ رَسُولِ اللَّهِ سَيِّدِ الْمُرْسَلينَ،

اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا زَوْجَةَ خاتَمِ النَّبِيّينَ،

سلام بر سرچشمه ی کوثر…

اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا اُمَّ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ،

اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا اُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ سَيِّدَىْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ اَجْمَعينَ..

شنیده ام ” شما دل آرام پیامبرم بودید"، پیامبر با شما آرام می گرفت. رسول خدا تا آخرین لحظه های عمر هر گاه اسمتان را می شنیدند اشک می ریختند، آنقدر نامتان را می بردند که عایشه به اعتراض گفت یا رسول الله! چقدر یاد خدیجه می کنی؟! فرمود: عایشه ساکت باش! هیچکس برای من خدیجه نمی شود …

اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا خالِصَةَ الْمُخْلِصاتِ،

اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا سَيِّدَةَ الْحَرَمِ وَ مَلائِكَةَ الْبَطْحآءِ..

شنیده ام شما حالت شیدایی عجیبی نسبت به پیامبر داشتید تا جائی که خود از ایشان خواستگاری کردید .

اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا مَنْ وَفَتْ بِالْعُبُودِيَّةِ حَقَّ الْوَفآءِ…

شنیده ام که حق بر شما عرض سلام کرده …

اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا مَنْ سَلَّمَ عَلَيْها جَبْرآئيلُ،

وَ بَلَّغَ اِلَيْهَا السَّلامُ مِنَ اللَّهِ الْجَليلِ….و

شما کسی هستید که مرحوم محدث قمی صلواتی را بر معصومین از حضرت امام سجاد (ع) نقل می کند که در مقطعی از آن در زمرة معصومین و در این سلسله طیبه صلوات بر خدیجه کبری آمده است. خدیجه ای که در نیایش صبحگاهان آدینه خطاب به حجه ابن الحسن (عج) گفته میشود یا بن خدیجه الغری! یعنی: می سزد که تو یا مهدی به خود ببالی که فرزند خدیجه ای. خدیجه ای که امام حسین ع روز عاشورا می گفت: اَنا ابُن الخدیجهِ الکبری

اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا حافِظَةَ دينِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا ناصِرَةَ رَسُولِ اللَّهِ…

شنیده ام از وصف شیدایی شما ! شیدایی و بی تابی تا جایی که چقدر مؤدبانه، چقدر ملتمسانه، چقدر خاضعانه هنگام رحلت ، خود هم به رسول الله نگفتید بلکه به دختر پنج ساله تان زهرا (س) گفتید به پدرت بگو منتی بر من بگذارد، من که از دنیا رفتم خواهشی دارم و آن اینکه من را در پیراهن خود کفن کند.! زلیخا کجا یوسف کجا؟ و این عشق های مجازی زمینی کجا؟ بیا بنگر که عشق الهی اینجاست.

و شاید فرموده باشید: آنقدر دلبند حبیبم رسول خدایم که می خواهم در قبر هم با پیراهن یوسفم باشم، در قبر هم بوی او را استشمام کنم و بعد هم ملتمسانه از رسول خدا خواهش کرد که منت بگذار و من را با دست خودت کفن کن، با دست خودت دفن کن و پیامبر هم همین کار را کرد جز اینکه فرمود در هنگام احتضار خدیجه، زهرا را بیرون برید که حاشا مادر دهد جان و کُنَد دختر تماشا!

اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا مَنْ تَوَلّى‏ دَفْنَها رَسُولُ اللَّهِ، وَ اسْتَوْدَعَها اِلى‏ رَحْمَةِ اللَّه…

یادتان می آید روزی را که راهی زیارتتان شدم تا دردهایم را یکی یکی برایتان ورق بزنم… غمِ مادر نفسم را گرفته بود و گمان میکردم که التیام دردهایم را پیش شما خواهم یافت!

غافل از آنکه غربت شما خود دردی بزرگتر بر سینه ام خواهد گذاشت…

زیارتی که چند دقیقه بیشتر طول نکشید … آن هم از بالای پلی که مشرف به مزارتان بود… این شد تمام سهم من از زیارت شما و تنها دیدار ما… حتی فرصت نکردم زیارتنامه یتان را کامل بخوانم…

دنبال بهانه ای بودم برای ماندن…که ناچار زیارتمان به پشت شیشه ی اتوبوس ختم شد…!

برای غربت شما همین بس، که این است مزار کسی که تمام (تمام) دارایی اش را برای اسلام داد…

اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا مَنْ وَفَتْ بِالْعُبُودِيَّةِ حَقَّ الْوَفآءِ، وَ اَسْلَمَتْ نَفْسَاً وَ اَنْفَقْتَ مالَها لِسَيِّدِ الْأَنْبِيآءِ …

ای مادرٍ مادرم! از شما و رسول خدا (ص) شرمنده ایم! چرا که در بزرگداشت بانوی بزرگ اسلام قاصر نه که مقصریم، کوتاهی ها کرده ایم در نکوداشت نام و ترویج مرام شما که مرام بانوانی است ولایت مدار که هستی شان را فدای خاتم النبیین و امیرالمؤمنین می کنند.نه تنها همسر و همدم رسول خدا بودید بلکه تنها رحم پاک و منزه شما را خدا در تقدیر خود انتخاب کرده بود تا لؤلؤی یکتا و گوهر والایی را که در خزانه خود داشت، بپروراند و به عنوان پاکترین صدف برگزیند.

——————————————————————————-

- از کسی که خیلی مدیونتان است این قلیل را بپذیرید…

بقلم بانو آصف


 1 نظر

رمضان نوشت 2

02 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

…اين ماه، يك ماه ويژه و برتر است، لذا خداوند مهمانانش را به طور ويژه با روزه و با گرسنگی پذيرايی می‌كند. (توصيه می‌شود مبحث روزه‌ی مصباح الهدی خوانده شود).

هيچ كار خدا مانند انسان نيست، اين كار هم همين‌طور است. چون كار خدا به كار خدا می‌ماند نه به كار انسان. خدا مهمان دعوت می‌كند به او گرسنگی مي‌دهد (روزه)، ولی انسان مهمان دعوت می‌كند به او غذا می‌دهد. اينكه خدا با گرسنگی پذيرايی می‌كند، بهترين پذيرايی است…*

* بخشی از سخنرانی استاد مهدی طيّب در جلسه‌ی اهل ولاء

برای دانلود فايل صوتی اين مطلب از سايت اهل ولاء كليك كنيد: (+)

به کوشش مهتاب ابیان

 3 نظر

رمضان نوشت 1

02 مرداد 1391 توسط الزهرا (س) نصر

…حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در آخرین جمعه‌ی ماه شعبان برای مسلمانان سخنرانی‌ای كردند و در آن بشارت نزدیك شدن ماه رمضان را داده‌اند و فرموده‌اند:[۱] …هُوَ شَهْرٌ دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَى ضِیافَةِ اللَّهِ: این ماهی است كه شما به مهمانی خدا دعوت شده‌اید. در واقع این ماه دوره‌ی تمرینی است برای اینكه یاد بگیریم در زندگی چگونه خود را مهمان خدا بدانیم و مثل مهمان در این دنیا زندگی كنیم وگرنه این مسئله اختصاصی به ماه رمضان ندارد. مگر در سایر ماه‌ها سر سفره‌ی چه كسی غیر از خدا نشسته‌ایم؟ رزّاق ما در یازده ماه دیگر مگر شخص دیگری است؟ چه ارزاق مادّی، چه ارزاق معنوی.

پس در یازده ماه دیگر هم ضیوف الرّحمان (مهمان خدا) هستیم امّا این دوره‌ی تمرینی است تا مثل مهمان زندگی كردن را یاد بگیریم و به همه‌ی عمر تسرّی‌ دهیم.

مهمان بودن لطافت و لذّت بسیاری دارد و آداب زیادی هم دارد.

اوّلاً مهمان بودن انسان را راحت می‌كند، خیالمان راحت است كه مثلاً فردا مهمانیم. لازم نیست به فكر مقدّمات و مؤخّرات مهمانی باشیم. نگران اینكه چه كسی باید اینجا را تمیز كند نیستیم. هزار غم به دل صاحبخانه است كه یكی از آنها به دل مهمان نیست. حال اگر یاد بگیریم در زندگی خود را مهمان خدا ببینیم، آسوده خاطر می‌شویم.

البته مهمان خدا هستیم امّا این غفلت است كه ما را فرا گرفته است. میزبان و رزّاق ما خداست و خودش هم متعهّد به رزق‌رسانی شده: وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُها:[۲] هیچ جنبنده‌ای نیست مگر اینكه خدا رزق و روزی او را بر عهده گرفته است. اگر این را باور كنیم، خیالمان راحت می‌شود، غم و غصّه و نگرانی می‌رود.

آیا میزبان ما فقیر است كه مهمان دعوت كرده باشد ولی چیزی نداشته باشد كه به او بدهد؟!

آیا میزبان ما بخیل است كه چیزی داشته باشد ولی دلش نیاید جلوی مهمان بگذارد؟!

و آیا از پس پذیرایی و رفع نیاز مهمان برنمی‌آید؟!

أَ لَیسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ:[۳] آیا خدا بنده‌اش را كفایت نمی‌كند؟ قدرت ندارد نیازهای بنده‌اش را رفع كند؟ ای بنده غم و غصّه‌ی چه چیزی را می‌خوری؟

اگر باور كنیم مهمان خدا هستیم، همه‌ی حیله‌ها، مكرهای بشری و غم و غصّه‌ها می‌رود. كسی حیله می‌زند كه فكر می‌كند با حیله‌اش كاری از پیش می‌برد؛ ولی كسی كه مهمان است می‌نشیند تا برایش چیزی بیاورند تا میل كند.

البته مهمانی هم آدابی دارد و انسان باید در این ماه آداب مهمانی را هم تمرین كند تا در دیگر ماه‌ها مسلّط باشد و خود را مهمان خدا ببیند و راحت زندگی كند. همه‌ی ماه‌های سال شهر الله است. مگر در ماه‌های دیگر مثل شوّال، رجب و… مگر غیر خدا هم وجود دارد كه آن ماه‌ها مال غیر خدا باشد؟ امّا به طور ویژه فرمود: قَدْ أَقْبَلَ إِلَیكُمْ شَهْرُ اللَّه‏: ماه رمضان به طور اختصاصی شهر الله است. یاد بگیریم این ماه را چطور شهر الله كنیم و بعد به ماه‌های دیگر تعمیم دهیم تا همه‌ی ماه‌های سال را شهر الله بدانیم…*



[۱]- محدّث قمی، مفاتیح الجنان، ابتدای اعمال ماه رمضان.

[۲]- سوره‌ی هود، آیه‌ی ۶.

[۳]- سوره‌ی زمر، آیه‌ی ۳۶.

* بخشی از سخنرانی استاد مهدی طيّب در جلسه‌ی اهل ولاء

برای دانلود فايل صوتی اين مطلب از سايت اهل ولاء كليك كنيد: (+)

به کوشش مهتاب ابیان

 1 نظر

.

ذکر روزهای هفته

مدرسه علمیه الزهرا (س) نصر تهران

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اهل بيت عليهم السلام
    • امام اولمان را بشناسیم
  • توصيه هاي تربيتي
    • در محضر استاد
    • نکات تفسیری
  • اسماء الله الحسنی
  • فاطمیه
  • نکته های قرآنی
  • دعا و نیایش
  • سبک زندگی
    • شهدا
    • امام خمینی (ره)
    • شناخت پیامبران
      • سفرنامه مکه
    • زندگی به سبک شهدا
    • فرهنگی
  • در محضر استاد
    • بیانات امام خامنه ای
      • اخبار مدرسه
    • در محضر رهبری
    • سلسله مباحث حیا در بُعد تربیتی
  • نکات خانه داری
  • نکته های ناب
  • در محضر اهل بیت
  • کلام امام
  • احکام
  • سلامتی
  • ماه خدا
  • اخبار
    • معرفی امامزاده های ایران
      • محرم نوشت ها
        • دلنوشت های طلاب
          • آموزش آشپزی
          • ویژه نوشته های دهه فجر
          • خوش نوشته
        • توصیه های سلامتی
      • نکته های جالب
  • محرم
  • پژوهش
    • مستوره آفرینش ( بیانات رهبری در باره زن و خانواده )
    • فناوری اطلاعات
    • پژوهش ها و تحقیقات پایانی طلاب
    • مقاله نویسی
    • مقالات مفید
  • مسابقات پژوهشی

جستجو

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس