چه حیف كه قدرِ تكرارنشدنی هایمان را نمیدانیم
یا ذَا الْفَصْلِ وَ الْقَضَاءِ
چیزهایی هست كه راحت تكرار نمیشوند، حتی شاید هیچ زمان تكرار دوباره ای برای آن ها ممكن نشود.
چیزهایی هست كه راحت از دست میدهیم و حواس مان نیست دوباره به دست آوردن و ساختن شان، شاید غیرممكن باشد یا حداقل بهای سنگینی داشته باشد جبران و به دست آوردن مجددشان.
چیزهایی هست كه تازه وقتی از دست میروند، ممكن است بفهمیم كه چه حیف! چه اشتباه كردیم در قبال شان و انگشت حسرت بگزیم وقتی كه سودی ندارد برایمان!
چیزهایی مثل پدر و مادر، خواهر و برادر، پدربزرگ و مادربزرگ، بعضی دوستان، بعضی اساتید، عمر، جوانی، حافظه، سلامت، عشق، معشوق، عاشق، ما، دوست داشتن، دوست داشته شدن، شادی، ماه های عمر (كه شاید مهم ترین این ماه ها، ماه های رمضان ش باشد)، و خیلی چیزهای دیگر.
اینكه وقتی كنار كس/كسانی هستیم كه دوستشان داریم/ دوستمان دارند، قدر ندانیم، شاید محكوم به از دست دادن شویم. كه گفته اند: كفر نعمت از كف ات بیرون كند…
گاهی حتی حواس مان به حد دوست داشتن مان/ دوست داشتن شان نیست، گاهی شاید گمان كنیم كه اینها را هر جای دیگری و دم هر دكان دیگری هم میتوانیم بیابیم یا حتی خیال كنیم چه بسا بهتر و خوب تر هم!! ولی افسوس كه خیلی وقت ها باید گفت: زهی خیال باطل!! كه بعضی از این محبت ها، بعید است هیچ جای دیگری تكرار شوند، و البته این را سوای محبتِ خاص پدر و مادر میگویم.
از سلامت و جوانی و حافظه و اینها هم كه بسیار ابیات و مقالات و روایات میشود یافت كه از راه رفته یا علم كامل، تذكار داده اند و سعی كرده اند آگاهی دهند و آدم را قبل از فوت شدن و از دست دادن سرمایه هایش، به خودش بیاورند. افسوس كه كم درك میكنیم و بسیار اندك پندگیرنده ایم… گوییا باور نمیكنیم…
.
واقع ش داشتم به اینها فكر میكردم، به این ساده گذشتن ها. به این قدر ندانستن ها و راحت گذشتن ها و از دست دادن ها، به این بی حواسی هایمان و دل شكستن ها و كم محبت كردن ها، به كم خواندن ها و اندك تلمذها و وقت فوت شدن ها و چه و چه.
كه چه قدر خودم زیاد مشمول شنیدن این تذكرها هستم، چه قدر زیاد باید توبیخ شوم بابت همین ها.
داشتم فكر میكردم كه حواسم شد؛ ماه رمضان رسیده و من…
ماه رمضان، همان بهترینِ ماه ها كه گفته اند… همان ماهی كه در آن درهای جهنم بسته است و شیاطین در غل و زنجیر و درهای بهشت گشوده، همان كه در آن به رحمت نزدیك تریم، كه تمرین و مخالفت مان با نفس بیشتر است، به حلال هم نه میگوییم تا شاید یاد بگیریم چه طور به حرام نه بگوییم. همان ماه كه ثواب قرآن و نماز خواندن در آن، بیشتر از ماه های دیگر است. همان ماه خوبِ و مبارك خدا. فکر میکنم چندتا از این ماه ها در زندگی هركدام مان آمده و رفته و هنوز همانیم كه بودیم؟! حتی بدتر!
یکی از تکرار نشدنی ها شاید همین باشد و چه قدر کم حواس مان هست و از این نسیم هایی که می وزند، کم بهره میبریم….
بقلم بانو نجوا