رای آن ها که از کودکی با اسم امام حسین (ع) بزرگ شده اند و از آن موقع که خودشان را شناخته اند، در ایام سوگواری سیاه پوش ائمه علی الخصوص سرور و سالار شهیدان بوده اند، روضه و روضه خوانی غریبه نیست.
در این بین، محافل و مجالس روضه زنانه، که نه فقط در ایام محرم و صفر و روزهای شهادت، که مستمرا در طول سال در خانه ها و حسینیه های کوچک خانگی برگزار می شد و می شود، یکی از جدی ترین عرصه های حضور در این فضا به شمار می رود.
برای خیلی ها که امروز به قول خودشان به یک عزادار حرفه ای تبدیل شده اند و عشق امام حسین در وجودشان شعله ور است، یادآوری مجالس کوچک و بی ریایی که هر از گاهی در خانه یکی از همسایه ها یا اقوام برگزار می شد، کار سختی نیست. زمانی که لباس مشکی تن می کردند و دست مادر را می گرفتند و راهی مجلس اباعبدالله می شدند. مجلسی که غالبا در خانه کوچکی برگزار می شد که اتاق اصلی اش با پرچم ها و پارچه های سیاه پوشانده شده بود و دورتادورش را پشتی چیده بودند و برای راحتی مهمان ها، کنار دیوار و پشتی ها پتوی ملافه شده پهن می کردند.
مجلس ساده روضه، با پذیرایی کوچک چای شروع می شد و وقتی تعدادی دور هم جمع می شدند، دعا یا سوره ای از قرآن و یا زیارت عاشورا را نوبتی یا دسته جمعی می خواندند و منتظر می شدند تا خانم جلسه ای بیاید و برنامه روضه ادامه پیدا کند.
خانم جلسه ای یا همان سخنران که یکی از باسوادترهای محله نسبت به بقیه بود، می آمد و بالای مجلس می نشست و اگر قرآنی تلاوت می شد، ایرادات قرآنی را می گرفت و ترجمه ساده بعضی آیه ها را می گفت و یا بحث دیگری را برای سخنرانی انتخاب می کرد. بهشت و جهنم، قبر و قیامت، نماز و اخلاق و سیره ائمه و مانند اینها معمولا موضوعاتی بود که به خاطر همه فهم تر بودن و جذابیتی که از بین نمی رفت، برای بحث و تشریح انتخاب می شد. بعد از سخنرانی هم روضه و نوحه بود و گریه برای سیدالشهداء و اهل بیت. که این اتفاق یا توسط همان خانم جلسه ای می افتاد و یا فرد دیگری که تخصصش در این زمینه بیشتر بود، این کار را به عهده می گرفت.
در خیلی از مجالس هم برای روضه، آقای روضه خوان در نظر می گرفتند. آقای روضه خوان عموما پیرمردی بود از پیرغلام های اباعبدالله که می آمد و انتهای مجلس زنانه می نشست و روضه می خواند و خانم های عزادار اشک می ریختند و دلی سبک می کردند…
این مجالس از تاریخ دور وجود داشته و با این که طی سال های متمادی با تغییراتی مواجه شده، اما هرگز فراموش نشده و از رونق نیفتاده است.
قدمت پانصد ساله روضه ایرانی
با این که روضه و روضه خوانی در مصائب ائمه به زمان خود این بزرگواران برمی گردد، اما منابع تاریخی، پیدایش جلسات روضه خوانی در ایران را به زمان صفویان نسبت می دهند.
شاید ریشه نامگذاری نوحه خوانی برای ائمه و این که مجالس ذکر مصیبت برای ائمه، “روضه” نامیده شده است، این باشد که آن زمان نوحه خوانان، از روی کتاب “روضه الشهدا” نوشته ملاحسین کاشفی سبزواری مصایب ائمه را نقل می کردند و احتمالا رفته رفته، مجالس ذکر مصیبت را “روضه” نامیدند.
این کتاب که کمی قبل تر از روی کار آمدن صفویان به زبان فارسی نوشته شد، حاوی مطالبی درباره اتفاقاتی که در کربلا افتاد و مصایبی که بر اهل بیت وارد آمده است بود و کسانی که از روی این کتاب برای مردم می خواندند “روضه خوان” نامیده شدند.
بعدها در زمان قاجار نیز این روضه خوانی ها ادامه پیدا کرد و تعزیه و پرده خوانی نیز به وجود آمد و تمام این ها دست به دست هم داد تا مجالس روضه رونق بگیرند و سینه به سینه به نسل های بعد منتقل شوند.
با این حال در مورد منشا پیدایش روضه های زنانه، اطلاعات دقیقی در دست نیست، اما می شود حدس زد که دورهمی های زنانه برای بزرگداشت مقام شهدا و اهل بیت قدمتی طولانی دارد و در زمان های مختلف، دارای کارکردهای مختلف بوده است.
برای مثال در دوره رضاخان که امکان برگزاری مجالس بزرگتر و انتقال مفاهیم دینی و حتی سیاسی نبوده، یکی از راه های روشن کردن مردم، همین مجالس روضه زنانه بوده و بسیاری از تحول ها از همین مجلس رخ می داده است.
در این که مجالس روضه زنانه یکی از اصلی ترین شیوه ها برای تربیت نسلی عاشورایی و محب اهل بیت و ائمه اطهار است، شکی نیست. اما در طول زمان، ماهیت این مجالس در بعضی مقاطع تغییر کرد و کارکرد پیشین خود را از دست داد. این که این تغییرات در چه مواردی مثبت و در چه مواردی منفی بود، به سلیقه مخاطبان آن ها برمی گردد.
سطحی بودن و استفاده از ادبیات ضعیف
وقتی پدیده ای به صورت کاملا مردمی ایجاد می شود و نظارتی دقیق روی آن نیست، رفته رفته دچار آسیب هایی می شود که جلوگیری از آن به راحتی ممکن نخواهد بود. یکی از آسیب های روضه های خانگی، فیلتر و گزینش نشدن سخنران و واعظ است.
این که واعظ و یا همان خانم جلسه ای روضه های زنانه را چه کسی انتخاب می کند و اصلا از چه زمانی و با چه صلاحیتی این شخص به این سمت منصوب می شود، چیزی است که اگر از ۹۰ درصد از کسانی که پای ثابت روضه ها هستند بپرسیم، پاسخش را نمی دانند. این که این فرد اطلاعاتش را از کجا آورده و از روی چه منابعی صحبت می کند و تحلیل هایش تا چه حد می تواند قابل اعتنا باشد و چند درصد حرف هایش با سند ارائه می شود و چه مقدار برداشت های شخصی خودش است، همیشه از مواردی است که می تواند روضه های زنانه را به شمشیری دولبه تبدیل کند و از کارکردهای مثبت آن بکاهد.
مخاطبین روضه های کوچکتر، خصوصا اگر در شهرستان های کوچک و محله های کم سوادتر برگزار شوند عموما از افراد کم مطالعه هستند که ذهنشان آماده پذیرش هر چیزی هست و کمتر پیش می آید که به چیزی که به آن ها گفته می شود شک کنند.
از آن بدتر این که وقتی یک مفهوم غلط در ذهن این افراد جا بگیرد و نهادینه شود، سخت تغییر می کند و در این صورت، آسیب شرکت در این مجالس بیشتر از ترک آن می شود.
علاوه بر سطحی بودن اطلاعات و بعضا اشتباه بودن آن ها، استفاده از ادبیات ضعیف و پیش پا افتاده در این مجالس، از آسیب های دیگر آن است که می تواند موجبات از بین رفتن محبوبیت در بین امروزی ترها را فراهم کند. برای نسل جدید و کنجکاو امروز که به منابع مختلف اطلاعات دسترسی دارند و در عصر ارتباطات از همه طرف، محاصره اطلاعاتی شده اند، ادبیات ضعیف و مطالب هزاربار گفته شده و بدون تحلیل، جذابیتی ندارد و چنانچه مجالس روضه بخواهد به حیات خود ادامه بدهد و مخاطبینش را از دست ندهد، می بایست به این مورد مهم دقت بیشتری کرد.
عرفان های نوظهور و فرقه های انحرافی
همان قدر که سطحی بودن اطلاعات و کم اطلاعات بودن مخاطبین در این جور مجالس ضربه زننده است، استفاده از روش های مختلف ارائه اطلاعات برای جذب مخاطب نیز آسیب زاست. شاید یکی از دلایل جذب مخاطبین سطح بالاتر به مباحث عجیب و غریب و نوظهور، همان ضعیف بودن مجالس عامیانه است و سوءاستفاده کنندگان، از همین ضعف استفاده کرده و مطالبی انحرافی را با پوششی زیبا و قشنگ و با بیانی جذاب، به خورد مخاطبان تشنه شان می دهند.
سحر، جادو، جن گیری، پیشگویی و خلاصه مباحثی که سندیت دینی ندارند و اگر هم دارند درست تبیین نمی شوند، مخاطبین عام و بدون مطالعه و سطحی را به خود جذب می کنند.
در برخی از این مجالس، ارائه مطالب ضد دین و خرافی، آن قدر طرفدار پیدا می کند که به راحتی نمی توان اثرات سوء آن ها را از بین برد و مخاطبان آن قدر محو این مباحث خلاف واقع می شوند که پس از مدتی سخنران و ارائه دهنده مطالب را مراد خود می دانند و به مریدی بی چون و چرا تبدیل می شوند. متاسفانه در این بین کتاب ها و جزوات ترویج دهنده این گونه مطالب کم نیستند و به همان دلایلی که گفته شد، کمتر می توان روی این گونه مجالس و محتوای آن نظارت داشت.
مجلس “روضه زنانه” یا مسابقه ای بی سابقه!
دیگر گذشت آن روزهایی که ده بیست نفر دور هم جمع می شدند و با چادر و روسری مشکی از اول تا اخر دور هم می نشستند و فکر و ذکرشان فقط دعا بود و خواندن زیارت و شنیدن وعظ و روضه و مداحی. الان دیگر کمتر روضه و مجلس ذکر مصیبتی پیدا می شود که از چشم و هم چشمی های معمول زنانه در امان مانده باشد. به طوری که وقتی وارد بعضی مجالس می شوی، اگر لباس ها مشکی و ایام، ایام سوگواری نباشد، شک می کنی وارد مجلس عزا شده ای یا عروسی!
لباس هایی که به نیت این مجلس از مدت ها پیش سفارش داده شده و دوخته شده اند و آرایش و سر و وضعی که به هیچ وجه یادآور مراسم عزا نیست، یکی از جلوه های این چشم و هم چشمی است. پذیرایی آن چنانی و آراستن میوه و غذا و لوازم پذیرایی با روبان و تور مشکی و استفاده از ظروف مخصوص میهمانی ها و … تنها گوشه ای از اعجاب برخی مجالس روضه زنانه است.
دعوت از سخنران و مداح گرانقیمت(!)، تزئینات خانه با گل های تیره رنگ و گران که در مواردی آن را دکوراتور طراحی کرده است، پذیرایی از مهمان ها با انواع خوراکی ها و در نهایت دادن غذاهایی که در این جور مجالس مرسوم نیست آن هم طبق منویی چند انتخابه، از دیگر جلوه های این چشم و هم چشمی است که جزو آسیب های مجالس زنانه محسوب می شود.
قرض الحسنه، حراج، مارکتینگ و غیره!
در بعضی موارد، جو حاکم بر مجالس روضه زنانه تنها چند دقیقه بعد از تمام شدن مراسم، جالب و البته عجیب و غریب است. از غیبت و پشت سر هم گفتن و حرف های خاله زنکی احتمالی که انگار لازمه همه جمع های زنانه است که بگذریم، گاهی در انتهای این مجالس اتفاقات دیگری نیز می افتد.
یکی از شایع ترین آن ها، خرید و فروش جنس است. انواع لباس، خوراکی های خانگی، لوازم تزیینی دست ساز و هنرهای دستی در این مجالس عرضه می شود که این بخش عموما با استقبال خوبی مواجه می شود.
قرض الحسنه های خانگی هم یکی دیگر از اتفاقاتی است که با گرد هم آمدن خانم ها ایجاد می شود؛ هر ماه هر کس مبلغی را به مسئول این قرض الحسنه می دهد و هر ماه طبق قرعه کشی، مبلغ جمع شده به یک نفر اختصاص پیدا می کند تا به یک زخمی بزند.
تبلیغ برای فلان فروشگاه و بهمان آرایشگاه و توصیف و تشریح عملکرد و ویژگی های اینطور مراکز هم از اتفاقات احتمالی انتهای این مجالس است.
جمع آوری کمک برای نیازمندان و جور کردن جهیزیه برای بی بضاعت ها و پیدا کردن راه حل برای دستگیری از کسانی که به کمک احتیاج دارند هم از آن دسته اتفاقات میمونی است که در این جلسات می افتد که شاید ثوابش از صرفا شرکت در جلسه روضه خوانی اباعبدالله بیشتر باشد.
با این همه، هرگز نمی شود منکر فواید جلسات روضه خانگی شد. این جلسات اگر هدفمند و علمی دنبال شوند، می توانند یکی از بهترین مسیرها برای ترویج سبک زندگی اسلامی و انتقال مفاهیمی باشند که در هیچ رسانه ی دیگری نظیرش پیدا نمی شود. کارکردهای آشکار و پنهان این جور مجالس و مشکلاتی که از طریق همین دورهمی های ساده حل شده آن قدر پررنگ و قابل اعتناست که اهمیت ادامه پیدا کردن آن را دوچندان می کند.
علاوه بر این، فراموش نکنیم که خیلی هایمان، چه زن چه مرد، اولین پیراهن های مشکیمان را برای رفتن به همین روضه ها پوشیده ایم و اولین ذکر مصیبت ها را در کودکی در همین مجالس و از زبان همین روضه خوان های ساده و بی آلایش شنیده ایم و حزنی که امروز از مصائب ائمه در وجودمان شاخ و برگ پیدا کرده، ریشه اش در همان مجالس به ظاهر ساده شکل گرفته است. طوری که هنوز هم نوحه های قدیمی بیشتر از هر چیزی دلمان را می لرزاند و عشق کهنه به ائمه و اباعبدالله را هر روز تازه تر و زنده تر می کند.
بقلم دوست خوبم زهرا مهاجری