عنصر شهادت طلبی در کربلا
علّامه سیّد محسن امین نیز در جلد اوّل أعیان الشیعة، نزدیك به بیست دلیل آورده كه امام حسین علیه السلام گمان مى كرده و در برخى مراحل، یقین داشته است كه به شهادت مى رسد. همچنین آیة اللّه استادى در كتاب بررسى قسمتى از كتاب “شهید جاوید” كه بعد از آن، در كتاب “سرگذشت كتاب شهید جاوید” منتشر شد، بیست دلیل براى این موضوع آورده است. آیة اللّه لطف اللّه صافى گلپایگانى نیز در كتاب “شهید آگاه"، 33 دلیل براى نظریّه شهادت طلبى، ارائه كرده است. [1]
گرچه تا کنون، چندین تفسیر از «شهادت طلبی» امام حسین علیه السلام ارائه شده است؛ اما همه در این مشترکند که امام حسین علیه السلام به کربلا آمد تا شهید شود و از اینجا به بعد است که درباره انگیزه حضرت از این شهادتِ اختیاری بحث می شود. شهادت تكلیفى، شهادت فِدْیه اى، شهادت سیاسى و شهادت اسطوره اى چهار رویکرد در پاسخ به این سوال است.
اما قراین و شواهدی وجود دارد که نشان می دهد امام حسین علیه السلام گرچه می دانست که نهایتا در کربلا به شهادت خواهد رسید؛ اما هدف او از حرکت به سمت کوفه رسیدن به شهادت رسیدن و یا همان شهادت طلبی نبوده است.
شهادت یا همان مرگ عزتمندانه گزینه ای بود که در کنار پذیرش زندگی ذلیلانه به حضرت پیشنهاد کردند و ایشان بی درنگ شهادت را پذیرفت و به فیض آن نائل شد. این شواهد و قراین عبارتند از:
1. سخن خود امام حسین علیه السلام در روز عاشورا که فرمود: ألا وَ إنَّ الدَّعِىَّ ابنَ الدَّعِىِّ قَد رَكَزَ بَینَ اثْنَتَین: بَینَ السِّلَّةِ وَ الذِّلَّةِ، وَ هَیهاتَ مِنَّا الذِّلَّة [2]
هان! بى نَسَبِ پسر بى نَسَب، مرا میان دو چیز قرار داده است: شمشیر و خوارى. خوارى از ما دور است.
سیدالشهداء علیه السلام هرگز نیامده است که به عشق شهادت خود و یارانش را هدف تیغ و تیر دشمن قرار دهد تا بهشت نصیب شود. او از مدینه به مکه و از مکه به سوی کوفه در حرکت است برای انجام وظیفه امامت خود و اکنون رسیده است به کوفه ای که مردم فراوانی از او خواسته اند به آنجا برود
2. اگر امام حسین علیه السلام به واقع آمده بود که به هر شکل ممکن به شهادت برسد دیگر معنا نداشت که از دشمن بخواهد او را رها کرده و اجازه دهد او و همراهانش به مدینه بازگردند. این جمله و مشابه آن بارها از امام حسین علیه السلام نقل شده است که اگر از دعوت من پشیمان شده اید و دیگر طالب من نیستند پس به من اجازه دهید به همانجایی برگردم که از آن آمده ام: إن … كنتم لِمَقدَمی كارِهینَ انصَرَفت عَنكم إلَى المَكانِ الَّذی أقبَلت مِنه إلَیكم
«اگر از آمدن من ناخرسندید، به همان جایى باز مى گردم كه پیش از حركت به سوى شما بودم.» [3]
صفحات: 1· 2