صبح ظهر شب
صبح- بلوار کشاورز- داخل تاکسی
تاکسی توقف کرد. زن و مردی که به نظر با هم زیاد آشنا نمی آمدند سوار شدند هر دو روزنامه تهران نیوز داشتند و با هم تعارف تکه پاره می کردند.
زن سی بیشتر داشت ناخنهای بلند با لاک چند رنگ، موهای بلوند شده باز که روسری تقریبا هیچی از آن را نپوشانده بود و آرایش غلیییییییییظ…بدون اغراق چیزی تو مایه های جن بو داده!
بی اختیار خودم را کنار کشیدم تنه ام به تنه اش نخورد.
مرد: اجازه میدی ناخنت رو ببینم؟ چطوری اینجوریش کردی؟
زن با شوق و ذوق: خب اول نصفش رو چسب زدم اونورش رو لاک زدم بعد اونورشو چسب زدم اینورش و لاک زدم…(یه چیزی تو همین مایه ها)
مرد: اوه تو واقعا…
…
ظهر- مترو- هفت تیر
چشمهام رو بسته بودم نیمه خواب بودم. از همان خواب ها که گوش میشنود و چشم نمی بیند!صدای زن دست فروش چرتم را پاره کرد.
انواع رژ لبهای جامد و مایع، بادوام، خوشرنگ ، ضد آب نمونش رو لب خودمم هست
مداد های چرب بل با کیفیت عالی نمونش …
ریمل جورجیوس پرپشت کننده حالت دهنده نمونش…
خط چشم پاریس نمونش…
انواع پنکیک های اتود با پوشش دهندگی قوی نمونش…
لاکهای… نمونش…
نتونستم بر کنجکاویم غلبه کنم چشمهام رو باز کردم
…
نیم ساعت بعد- باز هم مترو
قطار توقف کرده بود و مسافرها تقریبا سوار و پیاده شده بودند یکهو صدای جیغ و داد و کلمات ناجور زنی که از آنطرف کوپه به اینطرف سمتی که زن دوم ایستاده بود می دوید بلند شد.
جیغ جیغ جیغ باید پیاده شی نمیذارم قطار بره باید پیاده شی جیغ جیغ جیغ…
زن دوم: پیاده نمیشم . میگه چرا شوهرم با تو ازدواج کرده به تو چه از توی ایکبیری خوشش نمیاد
زن اول: جیغ جیغ جیغ ….غش
زن دوم را پیاده کردند!
قطار با هفت دقیقه تاخیر حرکت کرد!!
…
عصر- ترمینال جنوب
کجا می خوای بری خواهر گلم…؟
…
شب- اتوبوس تهران قم
سر درد دارم
و در این فکرم که
انسان
برای سقوط
چه شتاب عجیبی دارد!
به قلم ف.ت