خدا مهمان خانه اش را به مهمانی عرش دعوت کرد
ابتدای ترم پیش بود . با بچه های کانون دانشجویی دانشگاه تصمیم گرفته بودیم کلاس اخلاق برگزار کنیم. اسامی متعددی پیش رویمان بود ، با دفتر اساتید اخلاق که تماس می گرفتیم از هر کدام جوابی می شنیدیم ، یکی وقت نداشت ، یکی تلفن جواب نمی داد و … به بهانه های مختلف رد می شدیم …
رسیدیم به گزینه آیت الله خوشوقت ، گزینه نابی بود … اما اینکه بتوانیم با توجه به شرایط جسمانی شان و همین طور محدودیت وقتشان در خدمتشان باشیم از جانب ما تردید بود … فکرش را نمی کردیم که در مقابل درخواست ما برای حضور در یک جمع ساده دانشجویی در دانشگاه تهران برای یک سلسله نشست اخلاقی پاسخ مثبت بدهند … اما این اتفاق افتاد و ایشان با تمام بزرگواری شان حاضر شدند میزبانی ما را برای حضورشان بپذیرند هر چند که عرف بود اصولا افرادی چون ما باید محضر اساتید بزرگی چون ایشان می رسیدیم …
پوسترهای تبلیغی نشست را که نصب می کردیم دقیقا واکنش دانشجویان هم مثل ما بود . می پرسیدند واقعا آیت الله خوشوقت قبول کرده اند در دانشگاه حضور پیدا کنند و برای ما کلاس اخلاق داشته باشند؟ … و این حرکت استاد خود شاید اول گام تدریس اخلاق بود .
آمدند و برایمان گفتند از ایمان و قرآن و ولایت فقیه و … فضای تالار شیخ انصاری دانشکده حقوق آن روز تحت تاثیر حضور معنوی ایشان قرار گرفته بود و جدا از بیاناتی که داشتند احساس می کردیم نفسشان فضا را نورانی کرده … قرار بود این نشست اخلاقی بصورت سلسله نشست ماهانه باشد … اما … دست طماع روزگار تاب بودنشان را نیاورد و گلچینشان کرد … و سلسله نشستمان تبدیل شد به تک جلسه ای که تا ابد حسرت تداومش بر دلمان خواهد ماند …
+ رهبری در مورد این عالم جلیل القدر فرموده بودند : “در طوفان ها خود را به آیتالله خوشوقت وصل کنید” … اما ، از امروز آیت الله حاج شیخعزیزالله خوشوقت را دیگر نداریم … بدا به حال ما …
+ صحبت های آن روز به یاد ماندنی (+)
+ وفات اخت الرضا علیها سلام تسلیت
+ آقا را فقط باید نگاه کرد (+)
بقلم ز.هدایتی