تور کتابخانه گردی
کتابخانه مجلس:
خب واقعیتش این است که اگر اینقدر به خانه مان نزدیک نبود فکر نکنم گذارم به آنجا می افتاد. (البته این اعتراف من چیزی از فضائل کتابخانه مجلس کم نمی کند.) ولی وقتی رفتم دیدم عجب جای خوبی بوده و من خبر نداشتم. حداقل درباره رشته من (و شاید بیشتر رشته های علوم انسانی) کتابخانه قوی و پرباری است و کار آدم را راه می اندازد. بماند که بعضی اسناد یا نسخ خطی فقط در اینجا پیدا می شود. کتابخانه مجلس هم مانند کتابخانه ملی(و شاید همه کتابخانه های مهم دنیا که ما خبر نداشتیم!) جز بخش مرجع، قفسه بسته است. باید کتابها را سرچ کنی و اگر بود درخواست امانت بدهی(خدا را شکر دیگر تایید امانت بعد از درخواست را نمی خواهد) یک ربع بیست دقیقه بعد می توانی کتاب هایت را بگیری. هر روز امکان سفارش هشت کتاب را داری و در آن واحد بیشتر از چهار کتاب نمی تواند دستت باشد. البته این خوبی را دارد که می توانی کتاب های امروزت را برای فردا رزرو کنی. یعنی در قفسه بگذارند و فردا دیگر نخواهد سفارش دهی و معطل شوی. به نسبت خلوت است. شاید چون خیلی شناخته نیست. خیلی از افرادی که من دیدم هم آنجا کنکور می خوانند. مخصوصا که چند قفسه مخصوص کتاب های کنکور کارشناسی به بالا دارد. من معمولا هر روز یک میز مختلف می نشستم و هر روز هم یکی از دانشجوهای حقوق کنارم بود که داشت برای آزمونی کنکوری چیزی می خواند. انگار حقوقی ها کتابخانه را غرق کرده اند! فضای مطالعه اش هم بد نیست. یعنی شاید خیلی هم خوب باشد ولی اگر کتابخانه ملی رفته باشی دیگر هیچ جا به دلت نمی نشیند.قسمت خانم ها و آقایان تفکیک ولی همه در همان سالن بخش مرجع است.(این را مقایسه کنید با تالارهای مختلف کتابخانه ملی!) به طور جداگانه سایت دارد و بخش پرینت و کپی و خلاصه کار آدم راه می افتد. یک کتابخانه خیلی کوچک هم دارد به اسم کتابخانه انقلاب. خوراک محققین انقلاب و جنگ است. از کتاب و اسناد و داستان و خاطره و … فکر کنم تمام کتابهای مربوط به جنگ و انقلاب این سالها جدید و قدیمی، آنجا جمع شده باشد.
اما بهترین بخش قضیه عضویت است. چون اصلا عضویت نمی خواهد! فقط باید کارت ملی و کارت دانشجویی همراهت باشد.(شرط خاصی هم برای مقطع تحصیلی ندارد.) با کارت ملی وارد می شوی و با کارت دانشجویی کتاب می گیری. فقط قبلش باید در سیستم برای خودت نام کاربری ایجاد کنی که زمان زیادی نمی برد. ساعت کارش هم فکر کنم از صبح تا حدود شش و هفت عصر یکسره است. مسیرش سرراست است و به مرکز نزدیک تر. از مترو بهارستان پیاده شاید پنج دقیقه بیشتر نباشد. کنار مجلس است.
کتابخانه حوزه هنری:
بسیار کتابخانه ناشناخته ایست! در حدی که صدوهجده هم شماره اش ندارد. این در حالی است که می گویند در بخش ادب و هنر بعد از کتابخانه ملی بیشترین منابع در آنجاست. خوبی اش شاید این باشد که این یکی هم مرکز شهر و هم اینکه دنگ و فنگ دو کتابخانه قبلی را ندارد. اگرچه کتابخانه حوزه هنری هم مخزن بسته است ولی به جای درخواست اینترنتی و اینها شماره بازیابی کتابت را یادداشت می کنی و میدهی دست کتابدار. همان جا جلو خودت می رود دنبالش و اگر نباشد، گم شده باشد، عناوین دیگری باشد و … با خودت در میان می گذارد. کلا سنتی تر و راحت تر است. شاید به خاطر اینکه خیلی خلوت است. و البته به نسبت دوکتابخانه قبلی خیلی هم کوچک. نصف افراد آنجا هم دارند کنکور می خوانند. (کلا کنکوری ها همه کتابخانه ها را قبضه کرده اند! کاش بعد از قبول شدن هم گذارشان بیفتد!) منابع مرجعش هم بد نیست. البته در همین دو حوزه ادب و هنر و بعضا تاریخ یا الهیات. این یکی امکان امانت کتاب دارد. برای عضویت هم شرط تحصیلی ندارد و همه می توانند عضو شوند.(البته هزینه عضویت برای دانشجو و غیر دانشجو فرق می کند که در کل مقدار مهمی نیست.) از همه بهتر شاید ساختمان کتابخانه باشد که یک بنای تاریخی قدیمی است. بیرونش آینه کاری شده و سنتی است. داخلش هم شیشه های رنگی دارد که دل ادم را می برد. حیاط روبه رویش پر از درخت و حوض است. کلا احساس موزه به آدم می دهد. مطالعه در چنین فضایی خیلی دوست داشتنی است. برای عضویت عکس می خواهد و کپی شناسنامه و کارت ملی و کارت دانشجویی. بیشتر به درد آنهایی می خورد که یا مسیرشان آن اطراف است یا حوزه هنری زیاد رفت و آمد دارند. آدرسش هم همان آدرس حوزه است. خیابان حافظ(هم به انقلاب نزدیک است، هم به طالقانی) خیابان سمیه. یک خوبی دیگرش هم این است که بعد از کتابخانه می توانی بروی کتابفروشی سوره مهر(که مثل غرفه نمایشگاهش همیشه پر و پیمان است.) و خودت را به چندتا کتاب مهمان کنی.(راستی چقدر کتاب گران شده این روزها!!!)
بقلم بانو صاد