تجسّم اعمال
اعمال ما علاوه بر چهرۀ ظاهري ،چهره واقعي نيز دارند كه در اين جهان از نظر ما پنهان است.وچهره هاي واقعي اعمال تناسب خاصّي با كيفيت ظاهري اعمال دارد.
كمال وحسن اعمال به نيّت واقبال قلب وحفظ حدود است واگر عملي فاقد اين امور باشد،از درجۀ اعتبار ساقط است.زيرا كه نيّت موجب صحّت وكمال ويا فساد ونقص اعمال مي شود.
در قيامت انسانها به صورتهاي مختلفي از قبر خارج مي شوند وهر كس متناسب با عملي (زشت وزيبا)كه انجام داده است محشور مي شود وافراد نتايج اعمال خود را با چشم خود مي بينند كه يا مايۀ نشاط اوست ويا مايۀ رنج وناراحتي او ودر اين هنگام است كه مجرمين فرياد (يا حسرتا)سر مي دهند.كساني كه در دنيا رهبر بهشتيان بودند ،در عالم پس از مرگ نيز آنها را به سوي بهشت وسعادت مي برند وآنها كه رهبر ستمگران ودوزخيان بودند،پيروان خود را به سوي جهنّم مي برند.
كساني كه در دنيا اسير هواي نفس وزر و پست ومقام هستند،همين اسارتها در قيامت به شكل ديگري برايشان ظاهر مي شود.
در قيامت هر كس صورت ملكوتي عملش به او باز گردانده مي شود.
مثلاً غيبت كننده،صورت ملكوتي اش خوردن مردار است .ويا عالم فاسد،صورت ملكوتي اش ،بوي تعفّن مي باشد كه در اثر توجّه به مقام ودنيايي كه داشته است،برايش به وجود مي آيد.
هركس كوچكترين عمل خير وشر خودش را به صورت حقيقي اش مشاهده مي كند.عمل هر فردي همراه فرد است با او دفن مي شود با او محشور مي شود كه اگر شايسته باشد،موجب كرامت فرد مي شود واگر فاسد باشد موجب وحشت ونگراني فرد مي شود .نعمتهاي بهشتي نتيجۀ كارهاي پسنديده وآتش ومارها وعقربها و…نتيجۀ زشتكاريها است .انسان داراي اختيار واراده است وهر عمل بدي كه از او سر زند به جهت خود او است و نمي تواند نداشتن اراده در انجام عملهايش را انكار كند.
در قيامت اعمال به قدري واضح وروشن است كه ديگر جايي براي انكار نيست.
انسان با حافظه اي كه دارد مي تواند كليّۀ خاطرات خود را حفظ و نگهداري كند و در عالم نيز دستگاهي است كه مي تواند گفته ها واعمال و انديشه هاي انسان را حفظ كند.وهيچ عملي از چشمان تيزبين مأمورين الهي مخفي نمي ماند و پيوسته ثبت و ضبط مي شود .
در آخرت بر دهان كافران مهر زده مي شود ودستهايشان سخن مي گويند وپاهايشان شهادت مي دهند به آنچه كه آنها انجام داده اند وخدا به هيچ كس ستم نمي كند.
س.حیدری