«وجه الله »
عارف الهی ، سید حیدر آملی(قدّس سرّه) در جامع الاسرار می گوید:
در عهد خلافت ابوبکر چند نفر راهب، به مدینه آمدند و نزد ابوبکر رفتند و درباره پیامبر و کتابش پرسش نمودند. ابوبکر گفت: آری، پیامبر آمد و با خود کتابی آورد.
پرسیدند: آیا در کتاب او ، «وجه الله » مذکور است؟ ابوبکر گفت: آری. پرسیدند: تفسیرش چیست؟ ابوبکر گفت: از این سوال در دین ما نهی شده و پیامبر ما آن را تفسیر نکرده است.
در این هنگام همه راهبان خندیدند و گفتند: به خدا سوگند پیامبر شما دروغگو بوده،کتاب شما باطل است. پس او را رها کرده، رفتند. چون سلمان ماجرا را دریافت،آنان را نزد امیر مومنان(ع) برد و گفت: این شخص،خلیفه و جانشین پیامبر و پسرعمّ اوست. پرسش خود را بر او عرضه دارید. آنان همان سوال را از حضرت علی (ع) پرسیدند. حضرت فرمود:
شما را با سخن پاسخ نمی گویم؛ بلکه با انجام عملی،به آن پاسخ خواهم گفت. سپس امر فرمود هیزمی آوردند و آتش زدند، چون همه هیزم آتش گرفت و شعله کشید راهبان را فرمود: ای راهبان ، وجه آتش کجاست؟ راهبان گفتند: این، تمامش وجه آتش است. پس فرمود: تمام وجود، وجه الله است. سپس این آیات را تلاوت فرمود: فاینما تولّوا فثمّ وجه الله و نیز : کلّ شیءٍ هالک الّا وجهه له الحکم و الیه ترجعون. آنگاه تمام راهبان به دست آن حضرت اسلام آورده،موحد و عارف گشتند.
رساله لقاء الله ص 64و 65
مطلب منتشر شده به قلم الف