گفتگو یک هدف عالی در امر ازدواج، و مهم تر از آن یک هدف طولانی و آرامش بخش برای دوران پس از ازدواج است؛ بطوریکه همسرانی که این مهارت را آموخته اند و یا بوسیله تجربه از آن بهره می برند، می توانند در مراودات خود ارتباط بهتر و آرامش بخش تری را با یکدیگر داشته باشند.

بطور کل می توان گفت مهارت خوب گفتگو کردن می تواند تا حد بسیار زیادی به راضی بودن از زندگی و حتی خوب زندگی کردن بینجامد. در این باره باید هر یک از همسران نکاتی را رعایت کنند؛ بر همین اساس سعی داریم در این مبحث به ذکر چند راهکار مهم و کلیدی درباره گفتگوی زوجین بپردازیم:

آقایان به عنوان همسر در جریان باشند که:
مستمع خوبی باشید
خانم ها نیاز بالایی به صحبت و گفتگو با همسرشان دارند. این یک نوع حس عاطفی است که باعث می شود زنان احساس امنیت و آرامش خاطر داشته باشند. با اینکه طبیعی است وقتی از سرکار بر می گردید خسته باشید، اما لطف کنید و این حس آرامش را به همسرتان بدهید. بنشینید و از او بپرسید در طول روز چه کارهایی انجام داده است؛ گاهی حتی با گفتن «چه خبر؟» او خود شروع به بیان همه وقایع می کند.

در میان صحبت هایش از خودتان واکنش نشان بدهید و ساکت و خیره طوری که انگار از روی بی حوصلگی به حرف هایش گوش می دهید، نباشید.

اگر خستگی بر شما غلبه کرد، می توانید در پایان یکی از جمله هایش به او بگویید: من خیلی دلم می خواهد حرف هایت را بشنوم، اما مرا ببخش چون خستگی و خواب آلودگی مرا از پا در آورده. حرف هایت یادت نرود، فردا همه شان را باید برایم بگویی چون دوست دارم بشنومشان.

همراه خوبی باشید
اگر جزء آن دسته مردانی هستید که در کار خانه مشارکت نمی کنید(و البته این خیلی بد است)، اما لااقل سعی کنید همراه خوبی باشید. وقتی همسرتان می رود آشپزخانه که ظرف های شام را بشوید، شما با بی تفاوتی تمام مشغول خواندن روزنامه یا تماشای اخبار نشوید! لطفا بروید در آشپزخانه و پنج دقیقه کنار همسرتان بایستید یا روی صندلی بنشینید و همانطور که همسرتان ظرف می شوید و شما تماشا می کنید، به او بگویید که دلتان می خواهد پیش او باشید و با او حرف بزنید تا هنگام ظرف شستن، احساس تنهایی نکند.

حواستان به تمام کلمات باشد
خانم ها خیلی ریزبین و حساس هستند؛ برای همین سعی کنید با روحیه مردانه خودتان با آنها صحبت نکنید. استفاده از کلمات خشن و حتی با صدای نیمه بلند، از نظر خانم ها دعوا و یا مرافعه محسوب می شود! به جای اینکه بگویید: «شام قورمه سبزی بپز»؛ بهتر است بگویید: «تو قورمه سبزی های خوشمزه ای می پزی! منو به یکی از آن قورمه سبزی های محشرت میهمان می کنی؟» آن وقت خواهید فهمید که خانمتان چگونه تمام هنر و ظرافتش را در آن غذا برایتان صرف خواهد کرد.

کارهای مردانه را به من بسپار
خانم ها خیلی خوشحال می شوند وقتی می فهمند که همسرشان حواسش به روحیات زنانه آنها هست. این گزینه شاید بیشتر به درد آخر سال و خانه تکانی بخورد، اما تأثیری که این جمله روی ذهن و علاقه زن ها می گذارد، در تمام طول سال باقی خواهد ماند.

استفاده از کلمات و جملات لطیف
عزیزم، جانم، فدایت شوم، تو بهترین همسر دنیایی، خدا را شکر که تو را دارم و … از انواع عبارات لطیف و تأثیرگذاری است که می تواند زن را دلگرم به زندگی و ثابت قدم در عشقش به شما کند.

کار سختی نیست که اول یا آخر هر جمله، کلمه «عزیزم» را بگذارید، یا هنگام درخواست هایتان کلمه ساده «لطفاً» را بیان کنید. پس از استفاده از این مهارت ها خودتان متوجه تأثیر معجزه آسای این کلمات ساده خواهید شد.

خستگی ها پشت در
وقتی به خانه می روید، همانجا که ماشین تان را پارک می کنید، نیمی از خستگی هایتان را هم پارک کنید. وقتی به پشت در آپارتمان می رسید و کفش هایتان را می گذارید در جاکفشی، نیم دیگر خستگی تان را هم بگذارید در جاکفشی و بدون هیچ باری از خستگی و مشکلات کاری، وارد خانه شوید.

خانم ها به عنوان همسر در جریان باشند که:
مردها بطور خدادادی حوصله طولانی ای ندارند
سعی کنید تمام آنچه را که دوست دارید برای همسرتان بگویید، در خلاصه ترین حد ممکن بیان کنید. طبیعی است که گاهی خلاصه گویی های شما هم از حد حوصله همسرتان خارج باشد، اما باید سعی کنید که بصورت تیتروار برای همسرتان صحبت کنید. ملاحظه خستگی آنها را هم باید کرد. بنابراین وقتی که شروع به صحبت می کنید، نیازی نیست وقایع رابا تمام جزئیاتش بیان کنید.

استفاده از فرصت استقبال
هر روز برای لحظه ای که همسرتان به خانه بر می گردد، آماده باشید. حواستان باشد که وقتی همسرتان دستگیره در را چرخاند، سریع بروید جلوی در و از او استقبال کنید. «خسته نباشید» شاید یک عبارت عادی باشد، اما اگر با لبخند و انرژی شما همراه شود، قطعاً دلچسب ترین جمله خواهد بود. کت همسرتان را بگیرید و سعی کنید در همان بدو ورود جملاتتان سرشار از نشاط و مهربانی باشد.

حواستان باشد که نه خبر های خیلی خوب و نه خبرهای بد را بدو ورود به همسرتان نگویید، بگذارید کمی بنشینند. چای یا شربت بخورند و بعد شروع به صحبت کنید.

پذیرایی خودمانی برای میان وعده
همه زن ها می دانند همسرانشان از چه چیزهایی خوششان می آید؛ از تنقلاتی که می دانید همسرتان دوست دارد، همیشه در خانه داشته باشید. وقتی از سرکار بر می گردد، کمی از تنقلات را برایش ببرید. ممکن است بعضی از آقایان بهترین گزینه برای پذیرایی میان وعده شان چای باشد، بعضی ها تخمه، و بعضی دیگر میوه. فرقی نمی کند که پذیرایی خودمانی میان وعده چه باشد! مهم این است که شما این اهمیت را برای همسرتان قائل باشید که وقتی به خانه می آید چیزی برایش آماده کنید و در کنارش بنشینید.

لیست خرید با چاشنی مهربانی
سعی کنید اقلامی را که برای خانه لازم دارید، همیشه به صورت مکتوب به همسرتان بدهید؛ نه بصورت گفتاری. مکتوب کردن مایحتاج، فواید بسیاری دارد. از مهم ترین فایده هایش این است که همسرتان چیزی را از قلم نمی اندازد و جلوی اخم احتمالی شما گرفته خواهد شد.

از فواید دیگرش یادآوری جمله تأثیرگذار ِ«دوستت دارم» است؛ در پایان لیست خرید حتماً برای همسرتان بنویسید: «دوستت دارم». مطمئن باشید که همین جمله کوتاهِ دو کلمه ای، دلگرمی زیادی را برای همسرتان به ارمغان خواهد آورد و البته شک نکنید که بارها و بارها لیست خرید را نگاه خواهد کرد.

استفاده از کلمات مناسب
اگر همسرتان جزء آن دسته از مردهایی است که مدام اخبار نگاه می کنند، بهتر است به جای اینکه بگویید: «اه! بازم داری اخبار می بینی»، بگویید: «به نظرت الان که دور هم هستیم بهتر نیست یک سریال خانوادگی تماشا کنیم؟» یا بگویید: «نظرت راجع به تماشای یک فیلم چیه؟»

اگر همسرتان همیشه بی توجه به شما روزنامه می خواند، به جای اخم کردن و بیان اینکه حالم از روزنامه به هم می خورد، بهتراست بگویید: «حالا که تو روزنامه می خوانی، من هم کنارت می نشینم و برایت میوه پوست می گیرم». این جمله شما بی شک عاملی خواهد شد که همسرتان متوجه شود که شما از روزنامه خواندنش خسته شده اید.

در رابطه با همسرتان هیچ وقت از عباراتی مثل:
از این کارت بدم میاد، باز هم که مشغول دیدن اخبار هستی، حالم از این همه روزنامه خوندنت بهم می خوره، چقدر تو خودخواهی و … استفاده نکنید. سعی کنید همیشه از عباراتی دور از خشونت استفاده کنید، بطوری که توجه همسرتان را به مشارکت جلب کنید:

بهتر نیست این کارت رو الان کنار بگذاری و با هم تلویزیون تماشا کنیم؟، نظرت راجع به تماشای یک فیلم چیه؟، نظرت چیه که امشب بیشتر برای با هم بودن وقت بگذاریم و روزنامه ات را چند دقیقه دیگه مطالعه کنی؟، من حس می کنم که یک مقداری از من دور شدی. آیا واقعاً اینطوره؟ و …

در تعاملات همسران عامل دیگری هم هست که باعث موفقیت آنها در زندگی می شود و آن «شناخت» است. هر یک از همسران می توانند با شناخت خصوصیات منحصر به فرد طرف مقابلشان، متوجه شوند که چه رفتار و برخوردی تأثیرگذارتر خواهد بود، اما به طور کل باید در نظر داشته باشیم که جزئی از زن بودن هست که ریزبینی او را می سازد و مدیریت می کند و جزئی از مرد بودن است که کلی نگری او را تشکیل داده است. با دانستن این دو نکته می شود بسیاری از تنش ها را در زندگی مشترک کاهش داد و به سمت زندگی ایده آل حرکت کرد.

طهورا ابیان / منتشر شده در مهرخانه 

ناخواسته بسوي آرامگاه کشيده شدم،خيلي وقت بود که به اين منزلمان سر نمي زدم!آخرين بارمحرمي بود به گمانم.. چند وقت پيش اموات غافلگيرمان کرده بودند و بي مقدمه به خوابم آمده بودند،ماهم امروز غافلگيرشان کرديم،خفن! رفتيم سرمزارشان نهج البلاغه خوانديم…

اموات را بگو که دل خوش کرده اند بخاطر آنها مي رويم آرامگاه! …زرشک!مامي رويم که کمي با زندگي در خانه ي شخصي آشنا شويم! خوشيِ اجاره نشيني زده زيرِدلمان!چند روز پيش دخترِ همسايه،هم سن و سال خودمان،تخليه کرد،کليد را هم تحويلِ صاحبخانه دادو آمد که زندگيِ شخصي اش را شروع کند!حالا چه فرقي مي کند توي اجاره نشيني چه مرضي گرفته بود؟مهم اينست که اکنون مثلِ بچه ي آدم دارد آن زير زندگي اش را مي کند!بي سروصدا!ماهم امروز رفتيم آخرسالي يک دستي به منزلِ ابدي مان بکشيم و خلاصه يک خانه تکاني کرده باشيم!

                                                   سهم ما از خاک وقتي مستطيلي بيش نيست

          جاي ما اينجاست يا آنجـــــا چه فرقي مي کند

علف ها را کندم،سنگهاي نافرم را کنار زدم،يک لايه از گِل هارا هم زير و رو کردم.کمي هم نشستم و با هم خانه اي هايم درد و دل کردم!سوسک را چندشم مي شد دستم بگيرم،اما حلزون را گذاشتم روي تکه چوبِ خشکي و کلي باهم حرف زديم! کرمِ خاکي را هم محل نذاشتم!بي حيا!،خيره شده بود به حدقه ي چشم و سوراخِ بيني ام!خارشي در سوراخِ گوش ها وبيني هايم احساس کردم…صدايِ قرآن که از بلندگوهاي آرامگاه بلند شد،همه شان به جنب و جوش افتادند،

براي نماز مي شتافتند به گمانم…!

سرم را بلند کردم،وحشتِ آرامگاه مي خواست مراببلعد!رفتم بلند شوم چادرم کشيده شد،اين بوته ي خار قبل از نشستن من بود؟!پس چرا من نديده بودمش؟چادرم را کشيدم،پاره شد!…اين قبرها موقعِ آمدن اينقدر زيادنبودند،چرا تمام نمي شوند.حتي خودم که الان فکر مي کنم،متوهمانه ست،اما در آن لحظه منتظربودم هر آن دستي از توي قبري بيرون بيايد و پايم را بگيرد! هوا سوز داشت.دست هايم بي حس شده بود.پاهايم هم که تا بحال جمع بودندوقتي بلند شدم کرخ شده بودند.نوکِ انگشتان پاهايم گز گز مي کرد.نمي توانستم راه بروم.خودم را تا درِ آرامگاه کشاندم…

خدايا!من از نشستن پشتِ بامِ اين خانه اينگونه مي ترسم،واي از روزي که ساکنش شوم…       

                                                                    إرحم في هذالبيتِ الجديد الغربتي…

         ياد شيرين تو بر من زندگي راتلخ کرد

تلخ و شيرين جــــهان اما چه فرقي مي کند

ح.الف 

اگر بخواهم کودکی ام را کتاب کنم، و اگر داستان کودکی ام دویست صفحه داشته باشد، بی اغراق صد و پنجاه صفحه اش را “مونا” پر خواهد کرد!!

از روزی که خودم را شناختم، “مونا” همیشه کنارم بوده. تقریبا خاطره ای از آن روزها ندارم که یک جایش به “مونا” ربط پیدا نکند. جانمان برای هم در می رفت. همه ی جیک و پوکمان با هم بود. اصلا همه ی عشقم برای رفتن به خانه ی مامان سوری، مونا بود و اتاقش و آن کمد جادویی، که همیشه یک چیز جذاب و جدید تویش بود. 
آن روزها، همه ی حرفهایش را بی چون و چرا می پذیرفتم و حتی یک درصد هم فکر نمی کردم ممکن است چاخان باشد و زاییده ی تخیلش. “مونا” این را می دانست و انصافا از این نقطه ی قدرتش به شدت استفاده می کرد. هنوز یادم هست چطور از باغ انتهای شهرکشان تعریف می کرد و ترس به جانم می انداخت. یک باغ متروک با دیوارهای بلند و سیم خاردارهای وحشتناک، جان می داد برای پرواز تخیل “مونا"! می گفت توی این باغ فاشیست ها زندگی می کنند! فاشیست های توی داستان مونا، مردان سیاهپوشی بودند که هیچ کس تا به حال چهره هایشان را ندیده؛ چون هر کس بهشان نزدیک می شود سگ های سیاهشان را ول می کنند تا دمار از روزگار طرف دربیاورند. می گفت هر از چند گاهی فاشیست ها از باغشان می آیند بیرون و خدا روزی را نیاورد که کسی را در مسیرشان ببینند…
روزهایی که از مدرسه می آمدم خانه مامان سوری، مسیرم طوری بود که باید پنج دقیقه از کنار باغ فاشیست ها رد می شدم. فقط خدا می داند با چه ترس و لرزی تمام راه را می دویدم تا به فاشیست ها و سگهای بزرگشان برنخورم!

تابستانها، طلایی ترین روزهایمان بود. هفته به هفته هم نمی رفتم خانه. می شدم دختر مامان سوری و خواهر مونا! کنار هم که بودیم همه فکر می کردند خواهریم. به خاله و خواهرزاده نمی خوردیم اصلا. دوچرخه سواری می کردیم، پارک می رفتیم، کلاس قرآن و مروارید بافی می رفتیم، صبح زودها قایمکی ماشین پنچر می کردیم، مزاحم تلفنی می شدیم، با بالش محمد و علی را می زدیم،  با آب آلبالو بستنی یخی درست می کردیم و …
خلاصه روزگاری بود برای خودش.

بزرگ که شدیم همه چیز عوض شد. حساب و کتاب بزرگترها به دنیای ما هم راه پیدا کرد. دلخوری هایشان از هم روی رفتار ما هم تاثیر گذاشت و به ناچار دور شدیم.
دیشب دیدمش؛ بعد از چهارسال. فرق نکرده بود. نه نگاهش، نه لبخندش و نه لحن مهربانش.
دشب وقتی دیدمش، دلم خواست روزی بیاید که دوتایی بنشینیم و از “رازها"یی بگوییم که قرار گذاشتیم فقط من بدانم و او؛ و تا الان هم  سربه مهر مانده و فقط من می دانم و او. دلم خواست برای بچه هایمان از آن روزها بگوییم و شرایطی فراهم کنیم تا آنها هم وقتی بزرگ شدند، عکس های مشترکشان را به هم نشان دهند و روزهایی یادشان بیاید با خاطره های مشترک.

اصلا دلم خواست برگردم به بیست سال پیش و کنار کودکی خودم و “مونا” و محمد و علی بمانم و خیالم راحت باشد از این که بزرگ نمی شوم و دنیای کثیف بزرگترها را تجربه نخواهم کرد!

ز.مهاجری 

مردم دنیا به دو دسته تقسیم می شوند؛ عده ای در جستجوی نیمه گمشده خود هستند و عده ای دیگر كه این نیمه را پیدا كرده اند. آیا شما جزو افراد خوش شانسی هستید كه خوشبختی را با همسرتان قسمت كنید؟ چطور زندگی مشتركتان را در مقابل مشكلات حفظ می كنید؟ زندگی مشترك، خوشبختی و كمال برای هر فردی ایده آل است. البته برای دوام آن باید راه های حفظ این رابطه را به خوبی شناخت. اما این مسیر زیبا گاه فراز و نشیب هایی هم دارد. در ازدواج، تفاهم و درك متقابل، آرمان همیشگی زن و شوهرهاست، اما گاه مشكلات روزمره، جو زندگی را به جر و بحث، ناراحتی، خستگی و بی حوصلگی می كشاند. فقط كافی است كمی فكر كنیم و از آنچه در اختیار داریم، درست استفاده كنیم.

صحبت و گفتگو یكی ازضروریات زندگی زناشویی است. در قالب این ارتباطات كلامی، زن و شوهر می توانند شادی ها و ناراحتی های خود را بروز دهند. اما غالبا شروع صحبت مشكل است و سكوت حكمفرما می شود. به عنوان مثال همیشه آرزو دارید برای سالگرد ازدواج یا تولد، مراسم شاد و جالبی داشته باشید،
اما همسرتان نمی تواند آرزوهای شما را حدس بزند و شما هم از این موضوع آزرده خاطر می شوید. هیچ گاه اجازه ندهید چنین مسائلی روابط صمیمانه زندگی مشترك را تیره كند و دلخوری، جای عشق را در قلب شما بگیرد؛ پس منتظر نمانید و خیلی راحت و در كمال صداقت، خواسته های قلبی خود را به او بگویید.

كار، بچه ها، تلویزیون، درس، دانشگاه … چقدر وقت برای گفت وگو و صحبت با همسرتان در نظر می گیرید؟ همه ما در روز ساعات زیادی را به كار، مطالعه، رسیدگی به امور بچه ها و… اختصاص می دهیم، اما نباید فراموش كنیم كه درخلال این مدت، چند دقیقه ای هم باید برای صحبت با همسرمان وقت بگذاریم. دراین فرصت شیرین باید تمام دغدغه های روزمره راجع به پول، كار، تربیت بچه ها و… را رها كنیم و فقط به خواسته ها و احساسات طرف مقابل گوش دهیم. به خاطر داشته باشید دراین فرصت طلایی هرگز نباید از یكدیگر ناراحت شوید. اجازه دهید همسرتان درمورد هر موضوعی كه دوست دارد ، صحبت كند و یا به اصطلاح با شما درد دل كند . چنین ارتباط متقابلی بسیار ارزشـمند است، زیرا باعث می شود زن و شوهر احساس كنند كه طرف مقابل كاملا به او توجه دارد. پس چنین فرصت هایی را هیچ وقت از دست ندهید. سرمیز شام، چند دقیقه ای قبل از خواب و یا هر فرصتی را كه خود صلاح می دانید، برای این چنین گفت وگوهایی غنیمت بدانید.

یكی از نكات طلایی در زندگی مشترك این است كه در مورد تصمیم گیری های مهم، هیچ وقت نباید یكی از زوجین تصمیم نهایی را بگیرد، بلكه هردو نفر باید با همفكری، بهترین گزینه را انتخاب كنند و درنهایت نیز هردو راضی باشند. زن و شوهر در صحبت، اظهارنظر و در كل، احترام متقابل حقوق مساوی دارند و هیچ یك نباید نظر خود را به دیگری تحمیل كند.

همسرتان را همان طور كه هست بپذیرید!

طی چند سال گذشته، طرز تفكر زنان و مردان بسیار عوض شده است. در بسیاری از موارد، زن و مرد تمایل دارند كارهاو رفتارهایشان شبیه طرف مقابل باشد. این امر را بزرگترین علت شكست روابط زناشویی در دنیای امروز می دانند. در واقع می بایست همسرمان را همان گونه كه هست بپذیریم، نه اینكه قصد داشته باشیم او را به طور كامل تغییر دهیم. زن و مرد آن قدر با هم تفاوت دارند كه گویی هر كدام متعلق به یك سیاره دیگر هستند. روش های برقراری ارتباط، تفكر، ابراز علاقه و… در زنان و مردان كاملا متفاوت است. مردان، موفقیت، استقلال، سود، كارآیی و قدرت را تحسین می كنند و بیشتر به هدف و نتیجه می اندیشند تا روابط افراد. در حالی كه زنان طالب تغییر و تنوع، ابراز احساسات، هدیه و روابط صمیمانه هستند. زنان بیش از هر چیز شیفته توجه، گوش كردن، تفاهم، احترام، محبت و علاقه، قدردانی، پذیرش احساسات و تغییرات رفتاریشان از طرف مقابل هستند. تمایلات مردان نیز به گونه ای دیگر است. آنها بیشتر تمایل دارند مورد تعریف و تمجید قرار گیرند، همسرشان به آنها اعتماد كند و او را همان طور كه هست بپذیرد بدون اینكه قصد تغییر او را داشته باشد.در این صورت شانس زندگی زناشویی را بالا برده ایم. درك و قبول شریك زندگی مانع از دلسردی، ناامیدی، بغض و كینه می شود به علاوه، این تفاهم و درك مطلوب، باعث می شود تا نیازهای طرف مقابل نیز كاملا تامین شود.

در سایه چنین ارتباطات متقابلی، زن و شوهر یك گام به جلو برمی دارند، در نتیجه خود را برای پیشرفت زندگی آماده می كنند و كوچكترین فرصت ها را برای ایجاد روابطی رضایت بخش و كاملا استوار غنیمت می شمارند.

چند مورد تهدیدكننده آرامش زندگی مشترك

برای اینكه زندگی زناشویی موفقی داشته باشید، حتما لازم نیست به دنبال راه حل های طلایی و معجزه بگردید، بلكه می توانید با دور شدن از بعضی دام ها، پایه های مشترك را تقویت كنید. موارد زیر، می تواند روابط همسران را به مخاطره اندازد.

-تلویزیون قاتل عشق است و هیچ شكی هم در این موضوع نیست. شام خوردن در هنگام تماشای اخبار و فیلم، دیگر فرصتی برای گفتگو و صحبت همسران با یكدیگر باقی نمی گذارد. اگر می خواهید روابط عاشقانه شما با همسرتان دچار مشكل نشود، از تلویزیون دوری كنید و چند شب در هفته اصلا تلویزیون را روشن نكنید.

- سعی كنید شب ها كمی زودتر از سر كار به منزل برگردید. وقتی كه خیلی دیر از سر كار برمی گردید، چون خیلی خسته هستید دیگر حوصله صحبت كردن با همسرتان را ندارید.
نگذارید كار، روابط زیبای شما با همسرتان را خراب كند.

- درست است كه چندین سال از ازدواج شما گذشته است، اما این دلیل نمی شود به ظاهر و نظافت خود بی اهمیت باشید. مطمئنا” شریك زندگیتان به شما علاقه مند است و شما را همان گونه كه هستید دوست دارد پس شما نیز نشان دهید كه به او علاقه مند هستید و به نظرات و خواسته هایش احترام می گذارید.

- بی تفاوتی یكی از بزرگترین دشمنان روابط زناشویی است. منظور از توجه و اهمیت، صرفا” خرید هدیه و دسته گل نیست، بلكه گاهی همسران از نگاه محبت آمیز به طرف مقابل هم دریغ می كنند. این موضوع بیشتر مواقعی واضح می شود كه زن یا مرد لباس جدیدی خریده و یا موهایش را مرتب كرده است، اما همسرش هیچ عكس العملی نشان نمی دهد. وقتی ظاهر او به نظرتان زیبا و جذاب آمد، حتما” این مطلب را ابراز كنید.

- خانم عزیز یا آقای محترم، تا كی می خواهید دائم مراقب همسرتان باشید، اعمال و رفتار او را زیر ذره بین بگذارید و مرتب در مورد هر موضوعی او را سؤال پیچ كنید. مگر نه این است كه پایه های زندگی مشترك بر اعتماد دوجانبه استوار شده است؟ پس با سوءظن و بدگمانی اساس زندگی خود را نابود نكنید.

- سكوت یكی از عوامل تزلزل پایه های زندگی زناشویی است. در اغلب موارد، كمبود وقت و بی توجهی به مسائل، باعث حاكم شدن سكوت در منزل می شود. با این حال در بسیاری موارد زن و شوهر با هم صحبت می كنند، اما هیچ كدام به حرف های طرف مقابل گوش نمی دهد. در چنین شرایطی دو نفر باید سعی كنند منظور طرف مقابل را درك كنند. 

به کوشش ح. الف

خانواده یک واحد کوچک اجتماعى است که همانند اجتماع بزرگ نیاز به رهبر و سرپرست دارد. قرآن مجید تصریح کرده که مدیریت خانواده بر عهده مرد است: “الرّجال قوّامون على النّساء؛ مردان سرپرست و عهده دار امور زنان هستند".(1) البته منظور از سرپرستى و مدیریت، استبداد و زورگویى نیست، بلکه منظور، اداره امور و هدایت زندگى و تأمین معیشت است. این موقعیت به خاطر خصوصیات جسمى و روحى مردان است مانند: داشتن بنیه بدنى و نیروى جسمى و غلبه قوه تفکّر مدیریتى بر نیروى عاطفه.
از طرفى تعهد او در برابر زن و فرزندان نسبت به پرداخت هزینه‏هاى زندگى و پرداخت مَهر، این حق و در واقع مسئولیت را به او مى دهد که وظیفه سرپرستى بر عهده او باشد. البته ممکن است زنانى، بر شوهران خود امتیاز داشته باشند، ولى قوانین به تک تک افراد نظر ندارد، بلکه نوع انسان و کلى را در نظر مى گیرد.(2)
مدیر بودن مرد به معناى اسیر بودن زن در دست وى نیست تا بتواند به دلخواه خود عمل کند. در تمام مدیریت‏ها مدیر نباید خود را بى نیاز از شور و مشورت بداند.
فقها بر اساس روایات، حدود اطاعت زن از شوهر را معیّن کرده‏اند:
امام خمینى(ره) در این باره مى گوید: “در مطلق استمتاعات (بهره مندى‏هاى جنسى) و خروج زن از منزل باید اطاعت از شوهر باشد".(3) البته مسئله خروج در مواردى استثنا شده که در توضیح المسائل مراجع ذکر شده است. زنى که امور واجب بر خود و حقوق شوهر را رعایت نکند، ناشزه است، ولى ترک اطاعت از شوهر در مواردى که بر زن واجب نیست، باعث نشوز وى نمى شود. بنابراین اگر زن از خدمات خانه و خواسته‏هاى شوهر که مربوط به کامیابى در امور جنسى نمى شود، مانند جارو کردن، خیاطى، آشپزى یا حتى آب دادن و پهن کردن رختخواب خوددارى کند، نشوز شمرده نمى شود.(4)
پى نوشت‏ها:
1. نساء (4) آیه 34.
2. تفسیر نمونه، ج 3، ص 370، با تلخیص.
3. عبدالرّحیم موگهى، احکام خانواده، ص 75.
4. تحریرالوسیله، ج 2، ص 305.

به کوشش ح.الف