فرزندآوری و ادامه نسل، یکی از حقوق طبیعی افراد است؛ حقی که گاه بنابر شرایط به وجود آمده قابلیت تحقق نخواهد یافت؛ مگر در شرایطی خاص!
بالا رفتن سن ازدواج و تجرد خودخواسته یا ناخواسته، از جمله موانعی است که از شکوفایی احساسات مادرانه زنان جلوگیری میکند و آنان را از حس زیبای مادری محروم میسازد.
یکی از راهحلهایی که جدیداً برای رفع مشکل ازدواج دیرهنگام و خطرات ناشی از باروری در سنین بالا ارائه شده است، نگهداری امکان باروری به وسیله فریزکردن تخمکهاست؛ روشی که باید دیدگاه شرع را در در مورد آن بررسی کرد.
طرح بحث
توانایی باروری زنان از حدود 35 سالگی رو به کاهش میگراید؛ بهطوریکه شانس باروری در زنان بالای 40 سال، به کمتر از 7 درصد میرسد و علاوه بر آن عوارض بارداری را نیز به دنبال خواهد داشت؛ مشکلاتی مانند ابتلا به دیابت حاملگی، دشواری زایمان طبیعی، پارگی کیسه آب و….(1)
در چنین شرایطی یکی از راهحلهای مطرحشده برای پیشگیری از این مشکلات، آنست که دختری مجرد، در سن بالا و انتهای دوران باروری، بنابر آیندهنگری و به خاطر ترس از احتمالات آینده، تصمیم بگیرد که از قدرت باروری کنونی خود استفاده کند و آن را برای آیندهای که به آن احتیاج خواهد داشت، ذخیره سازد. از اینرو، با توجه به پیشرفت علم و تکنولوژیهای جدید و امکانات ویژهای که ایجاد شده است، میتوان تخمکهای زایا و فعال او را فریز کرد تا بعد از ازدواج و با احتمال عدم باروری، برای ادامه نسل، از آن استفاده شود.
در این فرض و در هنگام دریافت و فریز تخمک، مردی و اسپرمی وجود ندارد؛ تنها و تنها تخمک دختر دریافت میشود تا در آینده، با اسپرم همسر او ترکیب شود و جنین به وجود آید؛ یعنی کلیه مراحل لقاح و ترکیب اسپرم دریافتشده و تخمک فریزشده، در آزمایشگاه صورت میگیرد.
در چنین شیوهای به دلیل باکرهبودن دختر، از طریق لاپاراسکوپی میتوان تخمک را دریافت کرد. برای دریافت تخمک نیز معمولاً از داروهای مخصوصی استفاده میشود که تخمدانها را به تولید تعداد بیشتری تخمک طی یک ماه تحریک میکند. در صورتیکه دختر یا زنی تمایل به استفاده از این داروها نداشت، میتوان به کمک روش لاپاراسکوپی، قطعات کوچکی از تخمدان را برداشته، منجمد کرد و بعدها آن قطعه را به منظور تولید تخمک به بدن وی پیوند زد.(2)
البته تحریک تخمدانها و گرفتن تخمک بدون عمل لاپاراسکوپی، ممکن است عوارضی داشته باشد؛ همچنین خطر تحریک شدید تخمدان و عوارض آن همیشه وجود دارد.(3)
حکم مسئله
مسلماً در چنین مسئلهای، لقاح خارج رحمی (IVF) خواهد بود و ترکیب اسپرم و تخمک در خارج از رحم زن انجام خواهد شد؛ چراکه تخمک در شرایط آزمایشگاهی نگهداری میشود.
اگر این مسئله بدواً مشکلی نداشته باشد، حکم آن، همان حکم لقاح خارج رحمی خواهد بود. به عبارت دیگر با اثبات ضرورت این کار، حکم مسئله تابع همان مباحثی خواهد بود که در لقاح خارج رحمی بیان شده است؛ یعنی در صورتی که ابتدائاً، برای گرفتن تخمک و اسپرم، جهات شرعی رعایت شود و فعل حرامی صورت نپذیرد، صرف ترکیب اسپرم زوج و تخمک زوجه، در خارج از رحم، بلااشکال است.
اما برای اثبات ضرورت این اقدام میبایست جامعه فقهاتی بنا بر مصلحت فرد و سیاست افزایش جمعیت و…، نسبت به آن اعلام نظر کنند؛ هرچند ضریب موفقیت این اقدام نیز مشخص نیست؛ چراکه آنچه تعیینکننده است، سلامت کروموزومها و نحوه ترکیب آنها و نتیجه آن است. از طرفی ممکن است سیتوپلاسم (غشا دور تخمک) بر اثر تزریق اسپرم به داخل تخمک، در مواردی دچار صدمه و آسیب شود که این امر موفقیت عمل لقاح را کاهش میدهد.(4)
آنچه به نظر میرسد آنست که برای حفظ کیان خانواده و بقا و تداوم نسلها، وجود حداقل یک فرزند لازم است؛ فرزندی که نسب پدر و مادر را داشته باشد و از طرق شرعی و قانونی به وجود آمده باشد. از اینرو اقدام به این عمل تنها در چارچوب تعریفشده و با تشخیص احتمال عدم باروری دختر در آینده، و در شرایطی که مقدمه حرامی ایجاد نشود و فعل حرامی نظیر لمس و نظر عورت، از طرف گروه درمانی که اجراکننده این اعمال هستند و یا ضرر رسیدن به بدن، صورت نگیرد، میتوان حکم به اباحه چنین امری داد؛ اما به صورت محدود و با شرط عمومیتنیافتن و تسری ندادن آن به حالتهای دیگر و شرایط مختلف.
به عبارت دقیقتر، این امکان به معنای آن نیست که دختران مجرد، با دریافت اسپرم بیگانه، حتی در شرایط آزمایشگاهی و فارغ از ازدواج، بتوانند صاحب فرزند شوند و اباحه این مسئله تنها برای بعد از ازدواج و تلقیح اسپرم زوج است، نه برای فرزنددارشدن دختران مجرد از طریق اسپرم بیگانه.
علاوه بر این موضوع، در این میان از حقوق کودکانی که در چنین شرایط آزمایشگاهی، نطفه آنها منعقد میشود و اختلاف سنی زیاد میان کودک و والدین نیز نباید غافل شد؛ بدین معنا که کودک حق دارد از جوانی و سرزندگی پدر و مادر بهرهمند شود؛ چراکه اختلاف سنی زیاد میان کودک و والدین مشکلات بعدی را به دنبال خواهد داشت. در حقیقت، یکی از علل انجام این امر، پایداری امکان باروری است و در اولین فرصت ممکن بعد از ازدواج، این امر باید صورت بگیرد؛ نه اینکه زوجین تا مدتها بهرهمندی از این امکان را به دلایل گوناگون و برای راحتی بیشتر خود، به تأخیر بیندازند.
اسما جیران پور