یا مَنْ لَهُ الْعِزَّهُ وَ الْجَمال
فکرش را بکن؛ توی صحن حرم مولايمان، امیرالمؤمنین باشی و جمعیتی جمع شده باشند و جوانکی با صدایی رسا و با صلابت -کمی به شیوه تعزیه خوان ها- بلندبلند در مدح حضرت بخواند:
زبانی که بر ذکر وا میشود ستایشگرِ مرتضی میشود
اگر بنده بیگانه شد با همه به عشق علی آشنا میشود
دل افتاد اگر بر کمند علی ز زنجیر ذلّت رها میشود
حیات علی خاطرات صفاست که گاهی مسرّت فزا میشود
ز لوح لطایف حدیثی شنو چو گویم گل عشق وا میشود
ندانم کی افتاده این اتفاق که یادآور مامضی میشود
و اشاره کند به ماجرای همراهی حضرت با آن دو ملعون. که قدشان بلندتر از حضرت بوده و در مسیر و …
عمر بود و بوبکر و مولا علی که گاه این تقارن به جا میشود
علی در وسط، آن دو همراهِ وی گل اندر میان با صفا میشود
علی قامتی داشت کوته ولی بلندی به همّت سزا میشود
عمر گفت با خنده؛ یا مرتضی ببین خلق خیره به ما میشود
لناییم و تو نونِ ما بین ما که کوتاه نونِ لنا میشود
علی با تبسّم بدادش جواب سخن یَابن خطاب ادا میشود
یکی گفتی و حال بشنو یکی زبان در دهان گه بلا میشود
سه حرف لناییم گر ما سه تن لنا لیک بی نون فنا میشود
اگر من نباشم شما نیستید که بی نون لنا شکل لا میشود
و حرکت دستِ جوانک و آن حالت صدا و یک حس نرمِ خوبی که در دل می پرورد از پاسخ كه حضرت ميدهد، هرچند که قبل تر ماجرا را شنیده باشی. و جوان مدح و شعر را ادامه میدهد:
علی نون نور است و قاف قلم به نور و قلم حق بقا میشود
علی بای بسم الله مصحف است کز او کاخ ایمان بنا میشود
علی گر به موسی نگاهی کند به دستش عصا اژدها میشود
علی قهرمان حسین پرور است کز او شور نهضت بپا میشود
قد کوتهش را مَبین، قدر بین قد چرخ پیشش دو تا میشود
و برساند به کربلا و دلت آشوب…
علی قامتش را به عباس داد که قدقامتِ کربلا میشود…
* توی حرم های ائمه علیهماالسلام، در عراق، بعضاً گروه هایی کوچک کوچک دم میگرفتند و جمعیت کم کم دورشان اضافه میشد و بهشان می پیوست. از هر قوم و کشوری هم بودند. یا سینه زنی، یا سخنران کاروان، یا مداحی و روضه خوانی، و یا اینطور شعرخوانی ها. بعضاً عجیب دلنشین بودند. فقط حیف که امکان ورود گوشی موبایل به حرم ها نبود، وگرنه سوغاتی های خوبی از داخل حرم ها میشد آورد، از این مدل ها…
* گفتم به مناسبت عید بزرگ غدیر، در وصف و مدح مولا، بیاورم. و چه خوب تر که آن شعر که همین هفته قبل، در حرم امیرالمؤمنین شنیدم را بیاورم.
بقلم نجوا بانو