«چه کسانی به حوزه های علمیه خواهران می آیند؟»
بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمه:
حوزه های علمیه ی شیعی، میراث دار تراث جاوید معارف و علوم آل الله و پاسداران حریم و کیان شریعت و عقاید اسلامی اند. با توجه به نقش خطیر زنان در اسلام و تکیه بر نقش محوری و اساسی این قشر از جامعه، تشکیل حوزه های علمیه ی خواهران، در مسیر تربیت مادران و زنان نمونه ای است که دغدغه ی اصلی آنها، متعهد بودن به تعالیم و تربیت و تفکر اسلامی در اداره ی بنیان اصیل خانواده است. از این رو، رسالت حوزه های علمیه ی خواهران نیز بسیار سنگین و مضاعف است.
با توجه به این امور، بررسی اهداف طلاب خواهری که به این مراکز وارد می شوند و توجه به سیر فکری آنها پیش از ورود به حوزه می تواند به برنامه ریزی بهتر مدیریت حوزه های خواهران در جهت هدایت موثرتر آن کمک قابل توجهی نماید.
- طلاب خواهر از نظر دلیل ورود به حوزه به چند دسته تقسیم می شوند؟
طلاب خواهری که در حوزه های علمیه ی خواهران گرد آمده اند، به چند دسته ی ذیل از نظر دلیل ورود به حوزه تقسیم می شوند:
«گروه اول: کسانی که مجبور بوده اند حوزه را برای ادامه ی تحصیل خود انتخاب کنند.»
این افراد در خانواده هایی به سر می برند که به دختران یا اجازه ی ادامه ی تحصیل داده نمی شود و یا اگر مجاز باشند به شرط آن است که یا در دانشگاهٍ صرفاً دخترانه تحصیل کنند و یا به حوزه بروند. قسم دیگری که در همین گروه اند، خانواده هایی هستند که تمامی فرزندان خود اعم از دختر و پسر را به حوزه می فرستند تا با آموزش علوم قرآنی و قرآن و حدیث هم ادای حقوق فرزندی باشد که به گردن پدر و مادر است و هم ادای دین به دین.
همچنین یک زیر شاخه ی دیگر نیز در این گروه قرار دارد که شامل کسانی است که مسن تر از آن هستند که به تحصیلات دانشگاهی بپردازند. ولی به خاطر علاقه به ادامه ی تحصیل از یک سو و فراگیری علوم دینی که از دید آنها هم فواید دنیوی دارد و هم اخروی، حوزه را برای تحصیل علم انتخاب می کنند.
به این ترتیب در این گروه تنها کسانی قرار می گیرند که جبر محیط سبب ورودشان به حوزه بوده است و گرچه در میان این گروه، افراد به طلبه شدن و آنچه در ذیل این نام می آید واقفند و چه بسا بسیاری از آنان از قرار گرفتن اجباری در این مسیر راضی هم باشند، اما نمی توان منکر آن شد که وجود محدودیت در انتخاب، محدودیت در افق دید و نگرش را نیز به همراه خواهد داشت.
«گروه دوم: کسانی که به انتخاب خود و آزادانه حوزه را برای تحصیل برمی گزینند.»
این گروه با میل و رغبت و برنامه ریزی و فکر، تعلیم علوم دینی، مسائل شرعی و علوم قرآنی را دغدغه ی خود دانسته و با هدف طلبه شدن، این مسیر را انتخاب کرده اند. برخی از آنان دانشگاه را تجربه کرده و سپس به حوزه آمده اند و یا بعضی همزمان حوزه و دانشگاه را طی می کنند. شناخت اهداف غایی و والای حوزه برای این گروه مطلوب تر است و نسبت به طی مراحل درسی و اخلاقی در حوزه، درک عمیق تری دارند
«گروه سوم: گروهی که از تحصیل در حوزه به عنوان پلکان صعود به دانشگاه استفاده می کنند.»
این دسته از یک سو میل و رغبتی به رقابت پر استرس و ناسالم کنکور ندارند و از سویی اشتیاق به ادامه ی تحصیل دارند. به همین دلیل با طی دوره ی کارشناسی سطح دو در حوزه، دروس سنگین و پایه ای حوزه سبب پذیرش آسان آنها در دانشگاه می شود و با این پذیرش، چه در مقاطع کارشناسی و یا بالاتر، راه خود را از حوزه جدا می کنند.
این گروه آنچنان علاقه مند به دانستن چرایی به حوزه آمدن و رسالتی که طلاب به عهده دارند نیستند و صرفاً به عنوا محل علم آموزی به آن نگاه می کنند.
- جامعه آماری گروه های فوق چگونه اند؟
مشاهده می شود که در میان طلاب خواهر، گروه اول بالاترین تعداد و گروه سوم در رتبه ی دوم پس از آن و گروه دوم با اقلیت قابل توجهی در رتبه ی سوم قرار می گیرد.
«نتیجه ی بحث»:
بالا بودن جامعه ی آماریسس گروه اول و پایین بودن جامعه ی آماری گروه سوم، سبب کندی ارتقاء سیستم حوزه های علمیه خواهران و نبود بازدهی متناسب با اهداف طراحی شده ی این سیستم است. از آنجا که زن در اسلام از جایگاه خاص و والایی برخوردار بوده و به عبارتی اصل و شکل دهنده ی بنیاد خانواده است، توجه به تربیت این قشر هم در جوامع اسلامی، مورد عنایت و توجه خاص قرار گرفته است. حال آنکه ورود بی هدف و از روی ناچاری به حوزه، اثر مطلوب در هدایت افکار مخاطبان خود و ارتقاء سطح کیفی آن را نخواهد داشت. برداشت های سطحی و گذرا از دین، اکتفا به جلسات ظاهراً مذهبی به اصطلاح خانم های جلسه ای که از دین تنها اشاره به چند حدیث و روایت و احکام شرعی نه چندان درست را می دانند و یا شیوع رقابت های مادی شایع میان زنان و حتی افراطی تر آن میان طلاب خواهر – چنانکه گویا به خاطر محدودیت در خانواده یا محیط های بسته ی مذهبی دچار گرایش بیشتر و حریص تر به آن شده اند – از بازخوردهای منفی بالا بودن تعداد طلاب در گروه اول است.
به نظر می آید با علم به این موضوع، برنامه ریزی دقیق تری سبب ساماندهی به سیستم فکری و تربیتی این گروه بایستی تعلق بگیرد.
بقلم بانو بهنام نیا