مدرسه علمیه الزهرا (س)  نصر تهران

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

زهد از منظر اسلام در مناظره امام صادق(ع) با صوفیان

16 آبان 1394 توسط الزهرا (س) نصر

روزی سفیان ثوری امام جعفر صادق علیه‌السلا‌م را دیدار کرد و مشاهده نمود که آن حضرت لباسی سفید بر تن دارد. گفت: این لباس برازنده شما نیست!حضرت فرمودند: گوش کن، چیزی برایت می‌گویم که اگر بر حق و سنت بمیری نه بر بدعت و گمراهی، برای دنیا و آخرتت مفید و سودمند خواهد بود.

این را بدان که رسول‌اللّه صلی‌اللّه‌علیه‌وآله در عصری زندگی می‌کرد که فقر و نداری بر آن حاکم بود، اما پس از آنکه دوران فقر و تنگدستی جامعه پایان یافت و فراوانی و وفور نعمت پیش آمد. شایسته‌ترین اشخاص برای این نعمت‌ها نیکوکارانند نه بدکاران، مؤمنانند نه منافقان، مسلمانانند نه کافران. پس تو چه می‌گوئی ای سفیان! به خدا سوگند با این‌که می‌بینی این‌گونه لباسی نفیس و سفید پوشیده‌ام، مع ذلک از آن روزی که به حد تکلیف رسیده‌ام، صبح و شامی فرا نرسیده است که در میان اموال و دارائی من حق خدائی بوده باشد و من آن را به جای خود پرداخت نکرده باشم (1).

روزی دیگر عده‌ای از مردمان صوفی مسلک و متظاهر به زهد که داعیه‌ای هم داشتند و مردم را به مرام و مسلک خود می‌خواندند و می‌خواستند همه مثل آنها ظاهری ژولیده کثیف و پریشان داشته باشند، نزد امام صادق علیه‌السلا‌م آمدند و گفتند: دوست ما نتوانست با شما حرف بزند و دلا‌یل آماده نبود و نتوانست مطرح سازد. (2)

ادامه »

 نظر دهید »

خطبه بدون نقطه حضرت امیرالمومنین (ع)

15 آبان 1394 توسط الزهرا (س) نصر

اين خطبه ظاهرا در عقد نکاحي از جانب آن حضرت ايراد شده است که متن و ترجمه‏ي آن از نظرتان مي‏گذرد:
الحَمدُ لِلّهِ أهلِ الحَمدِ وَ أحلاهُ، وَ أسعَدُ الحَمدِ وَ أسراهُ، وَ أکرَمُ الحَمدِ وَ أولاهُ. الواحدُالأحَدُ الصَّمَدُ، لا والِدَ لَهُ وَ
لا وَلَدَ. سَلَّطَ المُلوکَ وَ أعداها، وَ أهلَکَ العُداةَ وَ أدحاها، وَ أوصَلَ المَکارِمَ وَ أسراها، وَ سَمَکَ السَّماءَ وَ
عَلّاها، وَ سَطَحَ المِهادَ وَ طَحاها، وَ وَطَّدَها وَ َحاها، وَ مَدَّها وَ سَوّاها، وَ مَهَّدَها وَ وَطّاها، وَ أعطاکُم ماءَها وَ
مَرعاها، وَ أحکَمَ عَدَدَ الاُمَمِ وَ أحصاها، وَ عَدَّلَ الأعلامَ وَ أرساها. الاِلاهُ الأوَّلُ لا مُعادِلَ لَهُ، وَلا رادَّ لِحُکمِهِ، لا
إلهَ إلّا هُوَ، المَلِکُ السَّلام، المُصَوِّرُ العَلامُ، الحاکِمُ الوَدودُ، المُطَهِّرُ الطّاهِرُ، المَحمودُ أمرُهُ، المَعمورُ حَرَمُهُ،
المَأمولُ کَرَمُهُ. عَلَّمَکُم کَلامَهُ، وَ أراکُم أعلامَهُ، وَ حَصَّلَ لَکُم أحکامَهُ، وَ حَلَّلَ حَلالَهُ، وَ حَرَّمَ حَرامَهُ. وَ حَمَّلَ
مُحَمَّداً (صَلَّ اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) الرِّسالَةَ، وَ رَسولَهُ المُکَرَّمَ المُسَدَّدَ، ألطُّهرَ المُطَهَّرَ. أسعَدَ اللهُ الاُمَّةَ لِعُلُوِّ مَحَلِّهِ،
وَ سُمُوِّ سُؤدُدِهِ، وَ سَدادِ أمرِهِ، وَ کَمالِ مُرادِهِ. أطهَرُ وُلدِ آدَمَ مَولوداً، وَ أسطَعُهُم سُعوداً، وَ أطوَلُهُم عَموداً، وَ
أرواهُم عوداً، وَ أصَحُّهُم عُهوداً، وَ أکرَمُهُم مُرداً وَ کُهولاً. صَلاةُ اللهِ لَهُ لِآلِهِ الأطهارِ مُسَلَّمَةً مُکَرَّرَةً مَعدودَةً، وَ
لِآلِ وُدِّهِمُ الکِرامِ مُحَصَّلَةً مُرَدَّدَةً ما دامَ لِالسَّماءِ أمرٌ مَرسومٌ وَ حَدٌّ مَعلومٌ. أرسَلَهُ رَحمَةً لَکُم، وَ طَهارَةً
لِأعمالِکُم، وَ هُدوءَ دارِکُم وَ دُحورَ، عارِکُم وَ صَلاحَ أحوالِکُم، وَ طاعَةً لِلّهِ وَ رُسُلِهِ، وَ عِصمَةً لَکُم وَ رَحمَةً.
اِسمَعوا لَهُ وَ راعوا أمرَهُ، حَلِّلوا ما حَلَّلَ، وَ حَرِّموا ما حَرَّمَ، وَ اعمِدوا – رَحِمَکُمُ اللهُ – لِدَوامِ العَمَلِ، وَ ادحَروا
الحِرصَ، وَ اعدِموا الکَسَلَ، وَ ادروا السَّلامَةَ وَ حِراسَةَ مُلکِ وَ رَوعَها، وَ هَلَعَ الصُّدورِ وَ حُلولَ کَلِّها وَ هَمِّها.
هَلَکَ وَ اللهِ أهلُ الاِصرارِ، وَ ما وَلَدَ والِدٌ لِلاِسرارِ، کَم مُؤَمِّلٍ أمَّلَ ما أهلَکَهُ، وَ کَم مالٍ وَ سِلاحٍ أعَدَّ صارَ لِلأعداءِ
عُدَّةً وَ عُمدَةً. اَللّهُمَّ لَکَ الحَمدُ وَ دَوامُهُ، وَ المُلکُ وَ کَمالُهُ، لااِلهَ إلّا هُوَ، وَسِعَ کُلَّ حِلمٍ حِلمُهُ، وَ سَدَّدَ کُلُّ
حُکمٍ حُکمُهُ، وَ حَدَرَ کُلَّ عِلمٍ عِلمُهُ. عَصَمَکُمُ وَ لَوّاکُم، وَ دَوامَ السَّلامَةِ أولاکُم، وَ لِلطّاعَةِ سَدَّدَکُم، وَ لِلاِسلامِ
هَداکُم، وَ رَحِمَکُم وَ سَمِعَ دُعاءَکُم، وَ طَهَّرَ أعمالَکُم، وَ أصلَحَ أحوالَکُم. وَ أسألُهُ لَکُم دَوامَ السَّلامَةِ، وَ کَمالَ
السَّعادَةِ، وَ الآلاءَ الدّارَةَ، وَ الاَحوالَ السّارَّةَ، وَ الحَمدُ لِلّهِ وَحدَهُ.

ستایش مخصوص خدایی است که سزاوار ستایش و مآل آن است. از آنِ اوست رساترین ستایش و شیرین ترین آن و سعادت بخش ترین ستایش و سخاوت بار ترین(و شریف ترین) آن و پاک ترین ستایش و بلند ترین آن و ممتاز ترین ستایش و سزاوارترین آن.
یگانه و یکتای بی نیاز(ی که همه نیازمندان و گرفتاران آهنگ او نمایند). نه پدری دارد و نه فرزندی.
شاهان را (به حکمت و آزمون) مسلّط ساخت وبه تاختن واداشت. و ستمکاران (و متجاوزان) را هلاکت نمود و کنارشان افکند. و سجایای بلند را (به خلایق) رسانید و شرافت بخشید. و آسمان را بالا برد و بلند گردانید. بستر زمین را گشود و گسترش داد و محکم نمود و گسترده ساخت. آن را امتداد داد و هموار کرد و (برای زندگی) آماده و مهیّا فرمود. آب و مرتعش را به شما ارزانی داشت. تعداد اقوام را (برای زندگی) آماده و مهیّا فرمود. آب و مرتعش را به شما ارزانی داشت. تعداد اقوام را (برای زندگی در آن) به درستی. (و حکمت) مقرّر فرمود و بر شمار (یکایک) آنان احاطه یافت. و نشانه های بلند (هدایت) مقرّر فرمود و آنها را بر افراشته و استوار ساخت.
معبود نخستین که نه او را هم طرازی است و نه حکمش را مانعی. خدایی نیست جز او، که پادشاه است و (مایۀ) سلامت، صورتگر است و دانا، فرمانروا و مهربان، پاک و بی آلایش. فرمانش ستوده است و حریم کویش آباد (به توجّه پرستندگان و نیازمندان) است و سخایش مورد امید.
کلامش را به شما آموخت و نشانه هایش را به شما نمایاند. و احکامش را برایتان دست یافتنی نمود. آنچه روا بود حلال و آنچه در خور ممنوعیت بود، حرام شمرد.
بار رسالت را بر دوش محمّد(صلّی الله علیه و آله) افکند. (همان) رسول گرامی که بدو سروری و درستی (در گفتار و کردار و رفتار) ارزانی شده، پاک و پیراسته است.
خداوند این امّت را به خاطر برتریِ مقام و بلندیِ شرف و استواری دین او و کامل بودنِ آرمانش سعادت بخشید. او بی آلایش ترین فردِ از آدمیان در هنگامه ولادت و فروزنده ترین ستاره یمن و سعادت است. او بلند پایه ترین آنان (در نیاکان) است و زیباترین آنها در (نسل و) شاخسار. و درست پیمان ترین و کریم ترین آنان است در نوجوانی و بزرگسالی.
درود خداوند از آن او و خاندان پاکش باد، درودی خالص و پی در پی و مکرّر (برای آنان) و برای دوست داران بزرگوارشان، درودی ماندگار و پیوسته، (برای همیشه:) تا وقتی که برای آسمان حکمی مرقوم است و نقشی مقرّر.
او فرستاد تا تا برایتان رحمتی باشد و مایه پاکیزگی اعمالتان و آرامش سرای (زندگی) شما و بر طرف شدن نقاط ننگ (: و شرم آور کار)تان. و تا مایه صلاح حالتان باشد و اطاعت شما از خدا و رسولانش و موجب حفظ شما و رحمتی (بس بزرگ و فراگیر).
از او فرمان برید و بر دستورش مواظبت ورزید. آنچه را حلال دانست، حلال و هر چه را حرام داشت حرام بشمارید. خدایتان رحمت کند؛ آهنگ کوششی پیوسته نمایید و آزمندی را از خود برانید و تنبلی را وا نهید. رسم سلامت و حفظ حاکمیّت و بالندگی آن را – و آنچه را که موجب دغدغه سینه ها (:و تشویش دلها) و روی کردِ درماندگی و پریشانی به سوی به آنهاست – بشناسید.

نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغه ج 1 ص 100 تا 103 خ 21، بحار الانوار ج 9 ط قدیم به نقل از سفینة البحار ج 1 ص 397، تاریخ عماد زاده ج امیر المؤمنین ص 438

 نظر دهید »

«غدیر» فصل الخطاب امامت

10 مهر 1394 توسط الزهرا (س) نصر

دو نکته مهم تاریخی
1- هجرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از مکه معظمه، نقطه عطفی در تاریخ اسلام به شمار می رود. بعد از این هجرت، حضرت سه بار به مکه سفر کرده اند: بار اول در سال هشتم، پس از صلح حدیبیه به عنوان انجام «عمره» وارد مکه شدند; بار دوم در سال نهم به عنوان «فتح مکه» وارد این شهر شدند; و سومین و آخرین بار بعد از هجرت در سال دهم هجری به عنوان «حجة الوداع» به طور رسمی اعلان حج دادند تا همه مردم در حد امکان حاضر شوند.
در این سفر دو مقصد اساسی در نظر بود، یکی بیان مسائل حج، و دیگری مسئله ولایت و خلافت بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله.
2- «غدیر» که قبل از «جحفه» قرار دارد، محل افتراق اهل مدینه و مصر و عراق بود. در واقع آخرین محل تلاقی کاروان ها غدیر خم بود. پس از اعلان عمومی، مهاجرین و انصار و قبائل اطراف مدینه و مکه و حتی بلاد یمن و غیر آن به سوی مکه سرازیر شدند. جمعیتی حدود یکصد و بیست هزار نفر در مراسم حج شرکت کردند. امیرمؤمنان علیه السلام هم که قبلا از طرف حضرت به یمن و نجران برای دعوت به اسلام و جمع آوری وجوهات رفته بودند، به همراه دوازده نفر از اهل یمن برای انجام اعمال حج به مکه رسیدند.
واقعه غدیر در یک نگاه
اینکه در زمان حضرت رسول صلی الله علیه و آله جامعه به رهبری ایشان اداره شود و بعد از آن خود جامعه تصمیم گیر این امر عظیم باشد یکی از امور واضح البطلانی است که هیچ عقل خالی از هوا و هوس آن را نمی پذیرد. مانند باغبانی که نهالی تازه کاشته را بدون رسیدگی و هرس در میان هزاران علف هرز و آفات زمینی و آسمانی رها کند
سال دهم هجرت، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله پس از پایان مناسک «حجة الوداع» به همراه هزاران تن از مسلمان به سوی مدینه رهسپار شد. کاروان، منازل بین راه را یکی پس از دیگری پیمود. کاروان کم کم به وادی «ج حفه» نزدیک می شد. ناگاه جبرئیل بر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نازل شد و آیه شریفه: «یا ایها الرَّس ول بَلِّغ ما انزِلَ …» (1) را بر ایشان قرائت کرد. در این آیه خداوند پیامبرش را ترغیب نمود تا دستور او را درباره جانشینی و ولایت حضرت علی علیه السلام هر چه سریع تر به مردم برساند. (2)
پیامبر صلی الله علیه و آله به غدیر خم رسید. دستور داد: «آنانکه از غدیرخم گذشته اند مراجعت کنند، باقیمانده کاروان هم برای رسیدن به میعادگاه عجله کنند».
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بر فراز جهاز شتران جای گرفت و بعد از حمد و ثنای خداوند؛ چنین فرمود: «ای مردم! به پایان عمرم نزدیک شده ام و از میان شما می روم. ای مردم! من آنچه از حلال و حرام خدا بود به شما رساندم ٦. آیا من بر شما اولویت و برتری ندارم؟» مردم همگی گفتند: بلی؛ یا رسول الله.
آنگاه او دست امام علی علیه السلام را گرفت و فرمود: «مَن کُنت مَولاه فَهذا علیٌّ مَولاه ؛ هر کس که من مولای اویم، علی مولای اوست».(3) بار خدایا دوست علی را دوست بدار و دشمن علی را دشمن باش. معبودا آنکه علی را یاری کند، یاور باش و کسی که او را یاری نکند، خوار و ذلیل گردان.

ادامه »

 نظر دهید »

سفارش پیامبر اکرم برای ماه ذی‌القعده

01 شهریور 1394 توسط الزهرا (س) نصر

ماه ذی‌القعده اوّلین ماه از ماه‌های حرام است که خداوند در قرآن مجید از این ماه‌ها یاد کرده است. سیّد بن طاووس در روایتى نقل کرده‌اند که ماه ذی‌القعده بهترین زمان اجابت دعا است.

رسول خدا (صلوات الله علیه و آله) برای روزهای یکشنبه این ماه نمازى با فضیلت ذکر فرموده‌اند که هر کسی آن را بجا آورد؛ توبه‌اش مقبول و گناهش آمرزیده شود، این فرد با ایمان بمیرد و قبرش گشاده و نورانى خواهد شد، والدینش از او راضى و مغفرت شامل حال والدین او و فرزندانش می‌شود.
کسی که این نماز را بجا آورد رزق و روزی‌اش وسیع خواهد شد و ملک الموت در وقت مردن با او مدارا می‌کند.

نماز مخصوص روزهای یکشنبه ماه ذی‌القعده
کیفیت این نماز بدین صورت است که در روز یکشنبه غسل کند وضو بگیرد و چهار رکعت نماز گذارد؛ در هر رکعت یک مرتبه حمد، سه مرتبه سوره توحید و هر یک از مُعَوَّذَتَیْن را یک مرتبه بخواند. پس از سلام نماز هفتاد مرتبه استغفار کند و استغفار را به ذکر شریف «لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ الْعَلىِّ الْعَظیمِ» ختم کند. سپس بگوید: «یا عَزیزُ یا غَفّارُ، اغْفِرْ لى ذُنُوبى وَ ذُنُوبَ جَمیعِ المُؤمِنینَ وَالْمُؤمِناتِ فَاِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلاّ اَنْتَ»
اى نیرومند اى بسیار آمرزنده، گناهانم را بیامرز و گناهان همه مردان مؤمن و زنان با ایمان را. به راستی که کسى جز تو را گناهان نیامرزد.

 نظر دهید »

کم گوی و گزیده گوی

26 خرداد 1394 توسط الزهرا (س) نصر

حتماً برای ما پیش‌آمده که بنشینیم و درباره اعضای بدنمان فکر کنیم، فکر کنیم که دست و پا و چشم و گوش ما چه سهمی از زندگی ما دارند و خدای‌ناکرده کوچک‌ترین آسیب به یک عضو بدن چقدر روال زندگی ما را مشکل می‌کند.
اما شاید فکر نکردیم به اینکه این اعضای فرمان‌بردار بدن ما چه حقی به گردن ما دارند و چقدر ما این حق را ادا نموده‌ایم.

خوب است بدانیم حق انسان بر خودش آن است که از تمام توان و نیروی خدادادی‌اa استفـاده کند و خود را در مسیر طاعت خداوند قرار دهد؛ ما وظیفه داریم حق زبان را و حـق گوش و چشم و دست‌وپایمان را و همچنین حق شکم و حق عورت را ادا کنیم و در ادای این حقوق از خدا کمک بخواهیم.

اما زبان به عنوان یکی از اعضا بدن ما حقی به گردن ما دارد و آن اینکه از فحشا و منکرات دور نگهداریم و به گفتـن کلمات خوب و مفید عادتش دهیم.
زبان را وادار کنیم با ادب و خوب سخن گوید و مانع زیاد حرف زدن و بیخود در دهان چرخیدن شویم، سکوت را رعایت کنیم؛ مگر در جایی که نیاز به سخن گفتن باشد و نفعی برای دنیا و آخرت داشته باشد.
اگر بر مضر و بی‌فایده بودن سخنی یقین پیدا کردیم؛ تلاش کنیم سکوت کنیم و اجازه ندهیم سخنی که جز ضرر و زیان حاصلی به بار نخواهد آورد؛ از دهان ما خارج شــود؛ زیرا زینت عاقل به خوب سخن گفتن است.*

_________________________________________
*رساله حقوق امام سجاد (علیه‌السلام)/ باب حقوق اعضا بدن

 نظر دهید »

کسانی که در پناه امن خداوند هستند

25 خرداد 1394 توسط الزهرا (س) نصر

حضرت سیدالساجدین امام زین العابدین (علیه‌السلام) در شرح خصلت‌های خوب مؤمنین می‌فرمایند: «سه حالت و خصلت در هر یک از مؤمنین باشد، در پناه خداوند خواهد بود و روز قیامت در سایه‌ی رحمت عرش الهى می‌باشد و از سختی‌ها و شدائد صحراى محشر در امان است؛

این افراد کسانی هستند که

- در کارگشایى و کمک به نیازمندان و درخواست‌کنندگان دریغ ننمایند.

- قبل از هر نوع حرکتى بیندیشند که کارى را که می‌خواهند انجام دهند یا سخنى که می‌خواهند بگویند، آیا رضایت و خوشنودى خداوند در آن است یا مورد غضب و سخط او می‌باشد.

و قبل از عیب‌جویی و بازگویى عیب دیگران، سعى کنند عیب‌های خود را برطرف نمایند.»*

_________________________________________________________
*بحارالانوار، جلد ۷۵، صفحه ۱۴۱

 1 نظر

به دنبال شاهد مباش

24 خرداد 1394 توسط الزهرا (س) نصر

«صدقه ذخیره و امانت تـو نزد خداوند است که البته نیاز به شاهد ندارد.
پس سعی کن آنچه نزد خدا امانت می‌گذاری مخفیانه و بدون اطلاع دیگران باشد؛ فقط بین تو و خدا، حتی چشم‌ و گوش‌ هایت را شاهدکار خود قرار نده.
و تو باید به امانـت بدون شاهد بیشتر مطمئن باشی، نه اینکه فکر کنی اگر شاهدی نباشد او امانت ترا به تو بر نمی‌گرداند.
و دیگر اینکه وقتی چیزی به کسی می‌بخشی و به نیازمندی صدقه می‌دهی، بی منت باشد؛ اگر انفاق تو همراه با منت باشد یعنی هدفی غیر از سعادت خود داری و زیرا اگر صدقه را برای پس انداز آخرت خود بخواهی، هرگز بر کسی منت نمی‌گذاری.»

________________________________________________________

رساله حقوق امام سجاد (علیه‌السلام) /باب دوازدهم/حق صدقه

 نظر دهید »

همه‌ چیز درباره حق مادر

23 خرداد 1394 توسط الزهرا (س) نصر

خیلی خوب است سالی یک‌بار هم که شده یادمان بیفتد مادری داریم، خوب‌تر اینکه یادمان بماند محبت‌ها و زحمات مادر و از همه این‌ها بالاتر فراموش نکنیم احترام به مادر را که حق او را هیچ‌کس نمی‌تواند ادا کند به استناد این فرمایش امام سجاد (علیه‌السلام) که فرمودند:

«حق مادر بر تو این است که بدانى او تو را به مدت ۹ ماه با خود حمل کرده است در حالی که هیچ‌کس حاضر نیست دیگری را این‌چنین بر خود حمل کند و از شیره جانش به تو خورانده است و خوب می‌دانی هیچ‌کس حاضر نیست چنین کاری را انجام دهد.
مادر با تمام وجود؛ با گوش و چشمش؛ با دست و پا، حتی پوست و مو؛ در یک کلام تمام اعضا و جوارحش تو را حمایت کرده و از تو مواظبت نموده است. البته این کار را از روی شوق و عشق انجام داده و رنج و درد و غم و گرفتاری دوران بارداری را به خاطر تو تحمل نموده تا وقتی که خداوند تو را از عالم رحم به عالم خارج انتقال داد و مادر تو را بر زمین نهاد.

بدان این مادر بود که حاضر بود گرسنه بماند و تو سیر باشی؛ برهنه بماند و تو لباس داشته باشی؛ تشنه بماند و تو سیراب باشی؛ در آفتاب بنشیند تا تو در سایه او آرام استراحت کنی؛ ناراحتی را تحمل کند تا تو در نعمت و آسایش به زندگی ادامـه داده و رشد کنی و در اثر نوازش او خواب راحت و استراحت لذت بخش داشته باشی.

شکم او خانه تو و آغوش او گهواره تو و سینه او سیراب کننده تو و خود او حافظ و نگه‌دارنده تو بود. سردی و گرمی دنیا را تحمل می‌کرد تا تو در آسایش و ناز و نعمت زندگی کنی.

پس شکرگزار مادر باش به اندازه‌ای که برای تو زحمت کشیده است؛ و یقیناً نمی‌توانی از او قدردانی کنی مگر به عنایت و توفیق خداوند متعال.»

____________________________________________________________
رساله حقوق امام سجاد (علیه‌السلام) / باب حقوق ارحام و اقارب


 نظر دهید »

.

ذکر روزهای هفته

مدرسه علمیه الزهرا (س) نصر تهران

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اهل بيت عليهم السلام
    • امام اولمان را بشناسیم
  • توصيه هاي تربيتي
    • در محضر استاد
    • نکات تفسیری
  • اسماء الله الحسنی
  • فاطمیه
  • نکته های قرآنی
  • دعا و نیایش
  • سبک زندگی
    • شهدا
    • امام خمینی (ره)
    • شناخت پیامبران
      • سفرنامه مکه
    • زندگی به سبک شهدا
    • فرهنگی
  • در محضر استاد
    • بیانات امام خامنه ای
      • اخبار مدرسه
    • در محضر رهبری
    • سلسله مباحث حیا در بُعد تربیتی
  • نکات خانه داری
  • نکته های ناب
  • در محضر اهل بیت
  • کلام امام
  • احکام
  • سلامتی
  • ماه خدا
  • اخبار
    • معرفی امامزاده های ایران
      • محرم نوشت ها
        • دلنوشت های طلاب
          • آموزش آشپزی
          • ویژه نوشته های دهه فجر
          • خوش نوشته
        • توصیه های سلامتی
      • نکته های جالب
  • محرم
  • پژوهش
    • مستوره آفرینش ( بیانات رهبری در باره زن و خانواده )
    • فناوری اطلاعات
    • پژوهش ها و تحقیقات پایانی طلاب
    • مقاله نویسی
    • مقالات مفید
  • مسابقات پژوهشی

جستجو

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس