نامه ای به نعیمه اشراقی
چندی پیش خانم نعیمه اشراقی در جریان مصاحبه ای حساب شده، سخنانی گفتند که جای بسی تامل داشت. در همان ایام، سخنی چند، در قالب نامه ای سر گشاده با ایشان داشتم که اکنون برای شما نقل می کنم. بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم خدمت خواهر عزیزم، نعیمه اشراقی مصاحبه شما را خواندم و از اینکه در جریان آن با یکی دیگر از اعضای بیت امام خمینی(ره) آشنا شدم، خوشحال و مسرورم. خوشا به حال شما که خون آن مرد بزرگ در رگهایتان جاریست. البته امام خمینی آنقدر بزرگ و توانا بود که هویتش اسماً به چند فرزندش تعلق دارد اما رسما همه ایران عزیز، بیت آن مرد خداست و همه ما نسل او هستیم چون به دست او زنده شده ایم. پدر ها و مادرهای ما از آن مرد بزرگ حیات یافتند و ما ثمره ی آن حیات کریمه ایم. ما نواده امام خمینی هستیم اگرچه خون امام در رگهای ما نیست اما کلامش و اعتقاداتش، تار و پود وجود ما را تشکیل داده است و محبت او که محو در ائمه اطهار علیهم السلام بود، در رگ ما جاری است. من هم در بیت امام رشد یافته ام خواهرم. پس بیا خاطراتمان را با هم مرور کنیم. صمیمانه و دوستانه. گفتی امام خمینی اصولا با خشونت و تحکم مخالف بودند. این برداشت شخصی شما را نمی پذیرم چون او را مصداق أشداء علی الکفار، رحماء بینهم می دانم. برای رضای خدا خشم می گرفت و برای رضای خدا نرم خو بود. آن خاطره نماز صبح را که نقل کردی، لذت بردم. امام خمینی به مدد اسلام و کلام حضرات معصومین، یک روانشناس فوق العاده بودند. در مورد حجاب که گفتی نظر امام را تغییر یافته نمی دانی، کاملا با شما موافقم. نظر امام از ابتدا همین بود که باید به زن مسلمان ارزش گذاشت و حق او را به او باز پس داد. حجاب حق زن مسلمان است اما تنها حق زن مسلمان نیست. این هم حق زن مسلمان است که در جامعه ای که به قیمت خون برادران و پدرانش پا گرفته، نگران منظره هایی نباشد که همسرش با آن روبروست. حق زن مسلمان است که به تبهر و علمش شناخته شود نه به زیبایی و یا به تمایزاتی که بخاطر حجاب در او ایجاد می شود. وقتی حجاب اختیاری باشد، محجبه ها به قول خودتان متمایز می شوند و به عنوان تابلو یا نماینده یک عقیده خاص شناخته می شوند نه به عنوان یک صاحب نظر؛ نمونه اش همان کنفرانس علمی خودتان. امام خمینی می خواست امنیت روانی در جامعه حاکم باشد برای همین آن روزها آنقدر پیگیر اسلامی کردن ادارات و مجموعه های دولتی که شاخص جمهوری اسلامی هستند بود، که جوانه ی اسلامی کردن جامعه، از دولت آن شروع می شود. چقدر زیبا گفتی که بی انصافی است این نسبت را به امام بدهیم که برای جذب مردم نظرش را تغییر داد. کاملا با تو موافقم خواهرم. بی انصافی است که ظلم است تحریف نظرات امام خمینی. واقعا بی انصافی است. از امام خمینی شنیدم که : حجاب ایران، حجاب اسلام، همین مقدار هاست. اسلام اینجا و آنجا ندارد.(صحیفه نور ج 3، ص499) حرف غریبی هم نیست. وقتی قرآن صراحتا حد حجاب را معلوم کرده و امام خمینی که برای اجرای احکام قرآن قیام کرد، باید هم چنین نظری داشته باشد. قرآن اسم جلباب را برای حجاب زن مسلمان می آورد و جلباب یعنی لباس بلندی که از سر تا زیر آرنج را حد اقل بپوشاند. روسری هم اگر چنین باشد، حجاب خوبی است البته به قول امام، خوب است اما چادر بهتر است! چقدر دلم برای امام خمینی تنگ شده. کسیکه الگویش امیرالمؤمنین بود و جاذبه و دافعه اش، عالم را متأثر کرده بود. نمیدانم چرا این بی انصافیها در مورد امام خمینی صورت می گیرد و می خواهند وجهی از امام را نادیده بگیرند. امام خمینی ذوالابعاد بود. اگر بعدی از وجودش را ندیده بگیریم، که دیگر امام خمینی نمی شود. آن کسی که استبداد شرق و غرب از عظمتش به لرزه در آمد. گاندی تنها وجه جاذبه را داشت و تنها برای مدتی توانست کشورش را متأثر کند اما صدای انقلاب امام خمینی را تمام دنیا شنید و امروز بیداری اسلامی، به برکت نفس گرم آن مسیحای زمان و دست هدایتگر و مهربان فرزند خلفش، امام خامنه ای عزیز، پایه های حکومت استبدادی را به لرزه در آورده. امید که انقلاب کبیر اسلامی که امام خمینی، بزرگ معمار آن بود، به دستان مبارک حضرت ولی عصر ارواحنا لتراب مقدمه فداه داده شود و ان شالله که ما آنگونه باشیم که بتوانیم همراه انقلاب به دستان او برسیم و خدای ناکرده از انقلاب، جدا نمانیم به امید ظهور حضرت موعود و من الله توفیق ————————————
پ ن: به استفاده از واژه ی «انقلاب کبیر اسلامی»، تعمد دارم. این واژه ایست که امام خامنه ای، 14 خرداد امسال به کار بردند. در پس استفاده از آن قطعا رازیست
بقلم بانو مشق عشق