مقتل
مقتل به چه معناست؟
مقتل در لغت به معنای زمان و مکانی که فردی در آن به قتل می رسد. جمع این واژه مقاتل است و اما در تعریف اصطلاحی بایستی گفت که این کتاب ها زمان و مکان مردن یا به تعبیری شهادت فرد را می گوید اما دارای یک سری ملاک ها از جمله مبادی و مبانی یک حادثه و نحوه کشته شدن یکی از بزرگان اسلام را بیان می کند، می باشد. بنابراین اولین مقتل رسمی در تاریخ اسلام در سال 130 هجری قمری نگارش شده است و اولین مقتل رسمی به شمار می رود مربوط به ابومِخنَف است و از آن زمان به بعد این کتاب ها به رشته تحریر درآمده اند که از جمله آنها و تحت عنوان مقتل الحسین، یا مقاتل الطالبیین اشاره کنیم. مقاتل الطالبیین تنها مربوط به امام حسین علیه السلام نیست و به دلیل آنکه اهل بیت زیاد شهید داده اند به این اسم مشهور شده است. مقتل نگاری یک شاخه ای است در تدوین تاریخ اسلام، یکی از وقایع فجیع و مصیبت بار در طول تاریخ اسلام مسئله کشته شدن بزرگان اسلام به دست کسانی است که به ظاهر مسلمان هستند.
چرا این مقاتل جدا شدند؟
جدا شدن یک موضوع از دل یک کتاب جامع و شامل نشان از اهمیت و شاخص بودن آن موضوع است و آن موضوع اهمیت خاصی دارد. مقاتل به صورت کلی و به شکل خاص مقتل هایی که به شهادت امام حسین علیه السلام پرداختند از دل کتب تاریخی جدا شدند و به شکل جداگانه به رشته تحریر درآمدند. گاهی اوقات ما از دل گزارش های تاریخی این حوادث را در دل کتاب های تاریخی دیگری داریم.
چند نمونه از این کتاب ها را نام ببرید؟
برای نمونه شیخ مفید که از بزرگان شیعه است کتابی به اسم الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد یعنی کتابی که به جهت شناختن حجت های الهی بر مردم نگارش شده است، وقتی به زندگانی امام حسین علیه السلام می پردازد، به صورت مفصل و جامع به مسئله شهادت امام حسین علیه السلام اشاره می کند. نکته مهم این است که شیخ مفید اکثر این نقل ها را از همان مقتل ابومخنف که از دانشمندان اهل سنت است، در کتاب خویش می آورد و این نشان دهنده اهمیت و اعتبار این مقتل است.
ما یک جامعه منتظر هستیم و امام خود را دعوت می کنیم، همان کاری که مردم کوفه کردند. تحلیل این واقعه و این موضوع که چه اتفاقی افتاد که امام حسین علیه السلام اقدام به چنین کاری کردند که بر اساس سخن ایشان، برای اصلاح امت جد بزرگوارشان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بوده است
پرداختن به این مقتل ها و استفاده از آنها چه فایده ای برای ما دارد؟
مقاتل به خود رخداد تنها نمی پردازد و به نقل تاریخ پیش و پس از واقعه بوجود آمده نیز می پردازد و مجموعه عوامل مختلفی که باعث به وجود آمدن آن رخداد است را نیز بیان می کند. اطلاع و دانستن ما از این رخداد ها و مقدمات و همچنین تحلیل هایی که برخی از صاحبان این مقاتل به ما ارائه می دهند و یا با در کنار هم قرار دادن این رخداد ها توسط خود ما، همچنین تحلیل های سیاسی و دینی و تاثیراتی که این واقعه در میان مردم بر جای گذاشته است، کل این مجموعه ما را به کشف و فهم وقوع آن فاجعه می رساند و همچنین معرفی چهره های جنایت کاری که این مصیبت را رقم زدند، را نیز نشان می دهد.
ما یک جامعه منتظر هستیم و امام خود را دعوت می کنیم، همان کاری که مردم کوفه کردند. تحلیل این واقعه و این موضوع که چه اتفاقی افتاد که امام حسین علیه السلام اقدام به چنین کاری کردند که بر اساس سخن ایشان، برای اصلاح امت جد بزرگوارشان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بوده است و به قصد تبهکاری و فساد خروج نکرده ام و از آن طرف تقاضا و خواستن مردم کوفه از ایشان مبنی بر اینکه ما فقط شما را امیر خویش می دانیم و می خواهیم شما بر ما حکومت کنید، این عوامل به ما می آموزند که چگونه بایستی به یاری امام زمان خود بپردازیم تعمق و فهم این موضوع و نصب العین قرار دادن این گزارش ها، ما را به حقیقت می رساند. این که کجای کار مردم اشتباه بود که وقتی امام به سمت مردم حرکت کردند، به شهادت رسیدند و ما چه اشتباه هایی را نباید تکرار کنیم و این کوچکترین منفعتی است که ما می توانیم از مطالعه مقاتل به آنها برسیم.
نویسنده های مقاتل همه شیعه هستند؟
خیر- همین ابومخنف گرایش به شیعه دارد اما شیعه نیست زیرا در آن زمان شیعه به معنای رافضی بوده است یعنی کسی که خلافت سه خلیفه نخست را رد کرده است در صورتی که می دانیم ابومخنف خلافت خلفای سه گانه اول را قبول دارد و به رسمیت می شناسد اما به شیعه نیز گرایش دارد. سبط بن جوزی نیز یکی دیگر از نویسندگان مقاتل است که او نیز شیعه نیست. طبری، ابن قتیبه دینوری و… نیز به این صورت هستند.
جدا شدن یک موضوع از دل یک کتاب جامع و شامل نشان از اهمیت و شاخص بودن آن موضوع است و آن موضوع اهمیت خاصی دارد. مقاتل به صورت کلی و به شکل خاص مقتل هایی که به شهادت امام حسین علیه السلام پرداختند از دل کتب تاریخی جدا شدند و به شکل جداگانه به رشته تحریر درآمدند. گاهی اوقات ما از دل گزارش های تاریخی این حوادث را در دل کتاب های تاریخی دیگری داریم.
به جز کتاب هایی که مستقلا به تحت عنوان مقتل نگارش شده اند، در سایر کتب نیز از واقعه عاشورا سخنی آمده است؟
بله- برای نمونه در جهان تشیع، شیخ مفید، سید بن طاووس و… همچنین در جهان اهل سنت نیز کتاب تذکره الخواص که به زندگانی افراد معروف می پردازد نیز به مقتل امام حسین اشاره می شود. همچنین کتاب مرآة الزمان از سبط بن جوزی و تاریخ طبری، ابوالفرج اصفهانی، ابن اثیر، ابن عساکر و… به شهادت امام حسین علیه السلام به صورت مفصل پرداخته اند.
در این کتاب ها به تحلیل واقعه نیز پرداخته شده است؟
غالب این کتاب های که پیش تر نگارش شده اند عاری از تحلیل واقعه عاشورا هستند. جالب است عمده این کتاب ها روایات را نقل کرده اند. بنابراین معمول این است که نویسندگان این کتاب ها، تنها به نگارش سطور تاریخی اهتمام داشته اند و به تحلیل نپرداخته اند و به صرف نقل تاریخ اشاره کرده اند. در منابع حدیثی هم به گزارش های آن واقعه اشاره شده است.
در مورد امانت داری جناب مسلم بن عقیل نیز تحلیلی داشتید، لطفا بیان بفرمایید.
در دورانی که جناب مسلم در کوفه بودند، افراد زیادی به جهت کمک به امام حسین علیه السلام، کمک های مالی زیادی را به حضرت مسلم داده بودند که در واقع ایشان به عنوان نماینده امام به امانت آنها را در اختیار داشتند. ایشان برای تامین معاش زندگی شخصی به مشکل مالی برخورد کرده بودند و مجبور بودند که از شیعیان، قرض بگیرند. اما به اموالی که در دست ایشان به رسم امانت سپرده شده بود، دست نزدند. هنگامی ایشان را برای آخرین لحظات به بالای دارالعماره برده بودند، به ایشان گفته شد که اگر وصیتی داری، بگو. جناب مسلم گفتند من دو تا وصیت دارم.
مقاتل به خود رخداد تنها نمی پردازد و به نقل تاریخ پیش و پس از واقعه بوجود آمده نیز می پردازد و مجموعه عوامل مختلفی که باعث به وجود آمدن آن رخداد است را نیز بیان می کند.
اول آنکه پیکی را به سوی امام حسین علیه السلام ارسال کنید و شرح واقعه را بگویید تا ایشان به کوفه نیایند و برگردند و دوم آنکه قرض هایی که در طول این مدت از مردم گرفته اند را بپردازند تا حق الناسی به گردن ایشان نباشد. ذکر این موضوع از آن جهت مهم است که امانت داری ایشان را نشان می دهد و در تاریخ ثبت و ضبط شده است.
در مورد تاثیر اقامه نماز سیدالشهدا در روز عاشورا چه برداشتی می توان داشت؟
در همین دورانی که حضرت مسلم در کوفه بودند و این اموال را در اختیار داشتند، خزانه دار و صندوق دار او فردی بود به اسم ابوثمامه ساعدی. او در واقعه کربلا حضور داشته است و به شهادت رسیده. در ظهر عاشورا به خدمت امام می آید و می گوید، که وقت نماز گویا نزدیک شده است. من دوست دارم در زمان لقای الهی آخرین نمازم را با شما بخوانم. حضرت نگاهی به آسمان کردند و گفتند رحمت خدا بر تو، آری وقتش نزدیک شده است. حضرت مهلت می خواهند. وقتی مهلت نمی دهند، حضرت نماز خوف که در زمان وحشت و ترس خوانده می شود، را اقامه می کنند.
این نکته تنها برای این موضوع است که پیرو امام حسین علیه السلام، ایشان را به عنوان الگو قرار دهند. به ویژه و به عنوان مثال در مجلسی که منتسب به سیدالشهداء است، روا نیست که با کوچکترین مشغولیتی، حتی در اقامه عزای سیدالشهداء، به واجبات خودشان عمل نکنند.