قلاده هاي طلا...فیلمی برای آینده!!!
اين روزها به اكثر وبلاگ ها كه سر مي زنم ،ردو نشاني از فيلم ِدر حال اكرانِ "قلاده هاي طلا “پيدا مي شود…
ميزان تعاريف و ايجاد جذابيت ها بقدري بوده كه من ِمخاطب ِ تازه از سفر برگشته را كه تقريبا به دور از هرگونه خبرهاي جديد و وقايع بودم با سرعت هيجاني به سمت باجه هاي سينما بكشاند براي تماشاي فيلم…
اولين نكته قابل توجه در فيلم، نامي ست كه كارگردان براي فيلم انتخاب كرده ست :"قلاده هاي طلا"… كه بدون اينكه فيلم را ديده و يا حتي تعريفي از فيلم شنيده باشي تامّل تو ي ِمخاطب را بر مي انگيزد مخصوصا وقتي كه بداني كارگردان فيلم آقاي"ابوالقاسم طالبي” باشد با نوع نگاه و گرايش هاي خاص خود كه براي خود من هميشه جايي از تحسين داشته ست.
پاي فيلم كه بنشيني سراسر َش ياد آوري لحظات قبل و بعد از انتخابات است كه با اكثر سكانس هاي َش آدم احساس هم دردي مي كند با حوادثي كه اتفاق افتاده … مي خندد با شعارهاي اين وري و آن وري و ناراحت مي شود از در گيري ها وتجمعات بعد از انتخابات و يا حتي بطور باور نكردني دل گرم مي شود با سخنراني معروف رهبري كه در لابلاي فيلم به آن پرداخته شده…و يا حتي از جسارت كارگردان لذّت مي برد از اينكه خيلي به جا مسئله ي نامه ي آقاي هاشمي رفسنجاني به رهبري، پيام همسرشان حين انتخابات ،ليدري گري هاي فائزه ي هاشمي و يا حتي مسئله قطع پيامك ها بعد از انتخابات و غيره را به نمايش مي گذارد…
البته از نقاط قوت ديگر فيلم اين بود كه به خوبي دخالت انگليسي ها و جاسوسان را در مسائل فتنه به خوبي نشان مي دهد و اينكه حساب مردم عادي كه نسبت به انتخابات معترض بودند را با جاسوسان انگليسي و هم دستان ِداخلي شان جدا مي كند..و همچنين به خوبي به تصوير كشاندن آتش زدن پايگاه مقاومت بسيج ….
اما با همه ي اين نقاط قوت و خوش ساختي ها سوالي كه برايم پيش آمد اين است كه چرا براي پيش برد فيلم و يا حتي افزايش جذابيت و يا طرح ماجرا بايد از سيستم اطلاعاتي كشور هزينه شود كه همگان مي دانند دقيق ترين و حساس ترين و قوي ترين سيستم كشور ست؟چرا بايد وزارت اطلاعات زير سوال برود ؟آن هم پيدا شدن يك جاسوس در سيستم اطلاعاتي كه در طول فيلم اين مسئله مطرح مي شود و نظر مخاطبان را به پيدا كردن جاسوس بين چند شخصيت كليدي در فيلم جلب مي كند كه با رد گم كني هاي مختلف هر بار تير سوء ظن را به سمت يكي از اين اعضا نشانه مي رود…و سر آخر هم وجود يك ضعف و سستي و هر كي به هر كي بودن در وزارت را به من ِ مخاطب القا مي كند…
كاري كه در فيلم به رنگ ارغوان هم ديده شد! و هنوز نه براي آن جوابي پيدا كردم و نه براي اين…
و البته که همه ی اینهایی که گفته شد صرفا نظر شخصی بنده ست و ممکن ست اشتباه باشد!
در حال حاضر چیزی نمانده که فیلم در صدر پرفروش ترین ها بنشیند که البته فیلم ،فیلم خوش ساختی ست و ارزش دیدن را دارد، حتی دوبارو حتی تر اینکه ۴۰۰۰تومن ناقابل از جیب مبارک پیاده شوی…و صمیمانه از دوستان ارزشی َم دعوت می کنم همان ۴۰۰۰ تومن را لطفا پیاده شوند
امیدوارم شما هم از دیدن فیلم به اندازه ی من لذّت ببرید!
و یک خدا قوت جانانه به آقای طالبی…انشالله اجرشان با حضرت صاحب الزمان
پیشنهاد می کنم خواندن : “یک جسارت به یاد ماندنی“ ” در حاشیه ی قلاده های طلا “
اینجا رو حتما سر بزنید: “مصاحبه مسیح علی نژاد با ابولقاسم طالبی“
دِل نوشت :
…………………………..
هر آنچه تو بخواهی!
به کوشش مهتاب ابیان