در باب اشتغال بانوان ..
اشتغال بانوان از جملهى چيزهائى است كه ما با آن موافقيم. بنده با انواع مشاركتهاى اجتماعى موافقم؛ حالا چه از نوع اشتغال اقتصادى باشد، چه از نوع اشتغالات سياسى و اجتماعى و فعاليتهاى خيرخواهانه و از اين قبيل باشد؛ اينها هم خوب است. زنها نصف جامعهاند و خيلى خوب است كه اگر ما بتوانيم از اين نيمِ جامعه در زمينهى اينگونه مسائل استفاده كنيم؛ منتها دو سه تا اصل را بايد نديده نگرفت. يك اصل اين است كه اين كار اساسى را - كه كارِ خانه و خانواده و همسر و كدبانوئى و مادرى است - تحتالشعاع قرار ندهد. ميشود هم. به نظرم ميرسد مواردى داشتيم كه خانمهائى اينطور عمل ميكردند. البته يك قدرى به آنها سخت ميگذرد؛ هم درس خواندند، هم درس دادند، هم خانهدارى كردند، بچه آوردند، بزرگ كردند، تربيت كردند. پس ما با آن اشتغال و مشاركتى كاملاً موافق هستيم كه به اين قضيهى اصلى ضربه و صدمه نزند؛ چون اين جايگزين ندارد. شما اگر بچهى خودتان را در خانه تربيت نكرديد، يا اگر بچه نياورديد، يا اگر تارهاى فوقالعاده ظريف عواطف او را - كه از نخهاى ابريشم ظريفتر است - با سرانگشتان خودتان باز نكرديد تا دچار عقدهى [عاطفی] نشود، هيچ كس ديگر نميتواند اين كار را بكند؛ نه پدرش، و نه به طريق اولى ديگران؛ فقط كار مادر است. اين كارها، كار مادر است؛ اما آن شغلى كه شما بيرون داريد، اگر شما نكرديد، ده نفر ديگر آنجا ايستادهاند و آن كار را انجام خواهند داد. بنابراين اولويت با اين كارى است كه بديل ندارد؛ تعيّن با اين است.
آن وقت همين جا وظيفهاى بر دوش دولت است. بايد به آن خانمهائى كه حالا به هر دليلى، به هر جهتى، با هر ضرورتى، كار تماموقت يا نيمهوقت را قبول كردهاند، كمك بشود تا بتوانند به مسئلهى مادرى برسند، به مسئلهى خانهدارى برسند. با مرخصىها، با زمان بازنشستگى، با مدت كار روزانه، به نحوى بايستى دولت كمك كند تا اين خانمى كه حالا به هر دليلى آمده اينجا شاغل شده، بتواند به آن قضيه هم برسد.
حضرت آقا / نشست اندیشه های راهبردی با موضوع زن و خانواده
14 دی ماه 90