جنگی که بود، جنگی که هست
حضرت آقا؛ بارها و بارها تاکید کرده اند روی اینکه الان هم در جنگ هستیم؛ اما نوع جنگ الان با جنگ سال های ۵۹-۶۰ فرق کرده:
“این یک واقعیت است؛ یعنى الان جنگ است. البته این حرف را من امروز نمیزنم، من از بعد از جنگ – از سال ۶۷ – همیشه این را گفتهام؛ بارها و بارها. علت این است که من صحنه را مىبینم؛ چه بکنم اگر کسى نمىبیند؟! چه کار کند انسان؟! من دارم مىبینم صحنه را، مىبینم تجهیز را، مىبینم صفآرائىها را، مىبینم دهانهاى با حقد و غضب گشوده شده و دندانهاى با غیظ به هم فشرده شده علیه انقلاب و علیه امام و علیه همهى این آرمانها و علیه همهى آن کسانى که به این حرکت دل بستهاند را؛ اینها را انسان دارد مىبیند، خب چه کار کند؟ این تمام نشده. چون تمام نشده، همه وظیفه داریم.”(۱)
یا در جای دیگری:
“ همه این را امروز فهمیدهاند و دانستهاند که مواجههى استکبار با نظام جمهورى اسلامى، دیگر از نوع مواجههى دههى اول انقلاب نیست. در آن مواجهه، زورآزمائى کردند؛ شکست خوردند. مواجههى سخت بود؛ ایجاد جنگ بود، کودتا بود. در اول انقلاب کودتا راه انداختند، شکست خوردند؛ شورشهاى قومى راه انداختند، سرکوب شدند و شکست خوردند؛ جنگ تحمیلى را به راه انداختند که هشت سال به طول انجامید، شکست خوردند؛ پس دنبال این راهها نخواهند رفت، یعنى احتمالش ضعیف است. البته باید همیشه هشیارى نسبت به همهى جوانب باشد. اما این، اولویت استکبار در مواجههى با نظام اسلامى نیست. اولویت، آن چیزى است که امروز به آن میگویند جنگ نرم؛ یعنى جنگ به وسیلهى ابزارهاى فرهنگى، به وسیلهى نفوذ، به وسیلهى دروغ، به وسیلهى شایعهپراکنى؛ با ابزارهاى پیشرفتهاى که امروز وجود دارد، ابزارهاى ارتباطىاى که ده سال قبل و پانزده سال قبل و سى سال قبل نبود، امروز گسترش پیدا کرده. جنگ نرم یعنى ایجاد تردید در دلها و ذهنهاى مردم.”(۲)
“ خوب، شما ببینید در یک چنین وضعیتى چه چیزى بیش از همه براى انسان مهم است؟ بصیرت. بنده بارها بر روى بصیرت تکیه میکنم، به خاطر همین. مردم بدانند چه اتفاقى دارد مىافتد؛ ببینند آن دستى را که دارد صحنهگردانى میکند، صحنه را شلوغ میکند تا در خلال شلوغىهاى مردم، یک عنصر خائنى، یک عنصر دستنشانده و دستآموزى بیاید کارى را که آنها میخواهند، انجام بدهد و نشود او را توى مردم پیدا کرد؛ این کارى است که دشمن میخواهد انجام بدهد. هر اقدامى که به بصیرت منتهى بشود، بتواند عنصر خائن را، عنصر بدخواه را از آحاد مردم و تودهى مردم جدا کند، او را مشخص کند، این خوب است.”(۳)
با بچه ها تصمیم گرفته بودیم که هر ماه که دور هم جمع میشیم؛ یه موضوع برای بحث داشته باشیم.
دیشب بعد از رای گیری؛ چندین ساعت به این قضیه فکر میکردم.
ماها؛ خیلی از ماها یادمون رفته الان در شرایط جنگ هستیم؛ شاید چون دشمن با سلاح گرم و سرد حمله نکرده بهمون؛ اینبار جنگ از نوع جنگ روانی و نرم هست.
تقریبا همه ی بچه ها موضوع پیشنهادیشون اخلاص و تقوا و موضوعات از این دست بود.
همون موقع هم گفتم؛ اگر چه بعدا که بیشتر فکر کردم بیشتر تعجب کردم از اینکه همه ی ما؛ حتی خود من؛ یادمون رفته الان در شرایط جنگ هستیم.
نمیگم بحث تقوا و اخلاص و امثالهم منتفی و تعطیل؛ اما الویت باز هم بنظر من با بحث های سیاسی و فرهنگی و بصیرت افزاست.
به فاطمه میگفتم برام عجیبه! اگر الان دشمن با تفنگ حمله میکرد هم باز بچه ها نظرشون این بود که اخلاص بشه بحث جلسه ی بعد؟!!
میگفت به قول آقای بُستاک: “تفریحی نمیشه جنگید”
یعنی بگیم برم دانشگاه و تفریح و گشت و گذار؛ آخرش اگر وقت کردم و حوصله داشتم یک ساعت برم بجنگم!
باید حس کنیم در شرایط یک جنگ سخت هستیم؛بعد ببینیم توی این میدان نبرد وظیفه ی من چیه؟
فکر میکردم من که این همه میگم کاش زمان ۸سال دفاع مقدس بودم و شهید میشدم… الان چیکار کردم؟
دیروز فکر میکردم چی شد دکتر محمدی؛ شهریاری؛ رضایی نژاد؛ احمدی روشن شهید شدند؟
روی کمد اتاق؛جایی که همیشه چشمم بهش میوفته؛ بزرگ نوشتم:
“جنگه… جنگ!”
پ.ن:
۱- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از شعرا(سال ۸۸)
۲- بیانات مقام معظم رهبری در جمع کثیری از بسیجیان کشور(سال ۸۸)
۳- بیانات مقام معظم رهبری در جمع کثیری از بسیجیان کشور(سال ۸۸)
۴- مسلما بیانات رهبری درباره ی جنگ نرم؛ بیشتر از این هاست؛ این ها دو نمونه بودند…
فراموش نکنیم :
ان السمع و البصر و الفواد کل اولئک کان عنه مسولا(۱۷-اسرا)
به قلم شکوفه