بی همگـان ب ِ سر شود بی تو ب ِ سر نمی شود // داغ تو دارد این دلــ م جای دگـــر نمی شود
ارْحَمْ مَنْ رَأْسُ مَالِهِ الرَّجَاءُ وَ سِلاَحُهُ الْبُکَاءُ
بر این بنده که گل سرسبدش امید به تو و حــربه اش گـــریه می باشد رحمت آور …
من به سونامی این اشـک ها مؤمنـــ ـــم
وقتی که در فراغــ ــُت طغیـــان می کنند
و
جـــان ِ روح و روانـــ م را
بسان ِ طفلــ ـی تازه از مـــادر متولد شده پاک می کنند …
.
.
.
فـَهَبنی یا الهی و سیـّدی و مولای و ربـّی
صـَبـَرتُ علی عَذابــِک فـَکـَیفَ اَصبــِرُ علی فـِراقـِک
معبودا ! سید من ! مولای من ! پروردگارم !
بر فرض که بر عذابت شکیبایی کنم ؛ جدایی از تو را چگونه تاب بیاورم ؟
+حدیث نوشت :
امام صادق عليه السلام مي فرمايد:
« هيچ چيزي به اندازه ي گريه سالک وزني سنگين ندارد که يک قطره اش دريائي از آتش را خاموش سازد و چون چشم به اشک خود پر شود، [و اشک رد آن حلقه بزند]، آن چهره پريشاني و خواري نبيند و چون اشک بريزد، خدا آن چهره را بر آتش دوزخ حرام کند و اگر هر آينه در ميان يک امّت يک نفر گريان باشد، همه آن امّت مورد ترحّم قرار گيرند »
بقلم زهرا -