مدرسه علمیه الزهرا (س)  نصر تهران

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

به هر نشان که تو دانی به آن نشانه بخوان

17 تیر 1391 توسط الزهرا (س) نصر

اول هر سال، اولین تقویمی که دستم بیاید، تند و تند ورق می‌زنم تا برسم به روز عاشورا. در میان هیجان عبور برگه‌های تقویم از لای انگشتانم آرزو می‌کنم که کاش عاشورای امسال، جمعه باشد. شاید نشانه‌ای باشد از جمعه موعود …

آقا جان! نوشته‌اند که روز عاشورا خروج می‌کنی و من برای خودم با حساب و کتاب شنیده‌ها و باورهایم فکر کرده‌ام می‌شود از لابه‌لای تقویم‌های بشری، جمعه آمدنت را فهمید! گیرم آن زمان که قرار است تو بیایی، سال و ماه و روز و تقویمش زمینی نباشد و آنچنان زمین و زمان محو باشند در نور که اصلن حساب و کتاب از سر هر اهل علمی بپرد. تو بگذار دلم خوش باشد به آن جستجوهای بهاری لابه لای خط قرمز تعطیلی جمعه‌ها. به وعده‌ای که می‌دهم به دلم. بگذار دلم خوش باشد به چند ثانیه‌ای که چشمانم فقط به جستجوی ردی از آمدنت می‌چرخند …

*

آقا جان! حال روزگارمان عجیب بد است. هیچ امیدی به بهبودش نیست انگار. فقط “معجزه” تجویز کرده‌اند و بس!

نوشته‌اند تو با عصای موسی می‌آیی و انگشتری سلیمان. پس قرار است معجزه کنی آقا، مگر نه؟ قرار است حال روزگارمان خوب بشود. قرار است انقلابی حسینی راه بیفتد و عدالت علوی حاکم بشود و علم جعفری بشود سرخط علوم. چه دنیایی می‌شود عالم خاکمان!

اما آقا جان! این جسم خاکی یاری می‌کند برای درک آن دنیایی که تو معجزه‌گرش هستی؟

*

نوشته‌اند روزی که بیایی، پیامبر(ص) دوباره در میان ظلمت قیام کرده باشد انگار؛ پرچم پیامبر در دست، زره پیامبر به تن، عمامه پیامبر بر سر و شمشیر پیامبر در دست …

جلال و جبروتت چه دیدنی است مولا جان! چشمانم به فدای قد و قامت رشیدت آقا! کاش آن روز ما هم باشیم و البته بینا کاش!

*

شمرده‌اند بارها. همان 313 نفرند، به شمار یاران پیامبر(ص) در جنگ بدر. همان‌هایی که می‌گویند حاکمان زمانند و وارثان زمین.

راستی آقا جان! می‌شود که ما هم باشیم و خدمت کنیم؟ لااقل خدمت این حاکمان را؟ گاه‌گاهی در رهگذارشان زانو بزنیم تا در عبورشان، ذره‌ای از عطر تو را به ما هم برسانند؟

*

مولای مهربانم! مدت‌هاست که لبخند با لب‌هایمان قهر کرده. دلتنگیم، دلتنگ. به خدا طاقتی نمانده. دل ما دیگر شادی را نمی‌فهمد. ما نفس می‌کشیم اما مرده‌ایم.

می‌گویند هنگامی که بیایی، زمان چنان از شادی سرشار می‌شود که مردگان هم در عالم ارواح، شادی می‌کنند و از خرمی به وجد می‌آیند.

الغرض آقا جان! مسیحای زمان! بیا و شادی را در کالبد یخ‌زده ما جاری کن. بیا و زندگی دوباره ببخش به ارواح مرده‌مان. بیا …

پی نوشت: وقتی تو نیستی، نه هست های ما آنچنانند که باید و نه بایدها …

بقلم میم . یکتا

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 2 نظر

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(2)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
2 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

موضوعات: دلنوشت های طلاب, خوش نوشته لینک ثابت

نظر از: صداقتی [عضو] 
  • سرو
صداقتی
5 stars

خیلی قشنگ بود . باریکلا مدیر وبلاگ چه متونی میگذارد اینجا

1391/04/19 @ 09:36
نظر از: ... [عضو] 
  • بی بهانه ها!
5 stars

خانم یکتا همیشه خوب می نویسند . آفرین

1391/04/17 @ 08:56


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

.

ذکر روزهای هفته

مدرسه علمیه الزهرا (س) نصر تهران

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اهل بيت عليهم السلام
    • امام اولمان را بشناسیم
  • توصيه هاي تربيتي
    • در محضر استاد
    • نکات تفسیری
  • اسماء الله الحسنی
  • فاطمیه
  • نکته های قرآنی
  • دعا و نیایش
  • سبک زندگی
    • شهدا
    • امام خمینی (ره)
    • شناخت پیامبران
      • سفرنامه مکه
    • زندگی به سبک شهدا
    • فرهنگی
  • در محضر استاد
    • بیانات امام خامنه ای
      • اخبار مدرسه
    • در محضر رهبری
    • سلسله مباحث حیا در بُعد تربیتی
  • نکات خانه داری
  • نکته های ناب
  • در محضر اهل بیت
  • کلام امام
  • احکام
  • سلامتی
  • ماه خدا
  • اخبار
    • معرفی امامزاده های ایران
      • محرم نوشت ها
        • دلنوشت های طلاب
          • آموزش آشپزی
          • ویژه نوشته های دهه فجر
          • خوش نوشته
        • توصیه های سلامتی
      • نکته های جالب
  • محرم
  • پژوهش
    • مستوره آفرینش ( بیانات رهبری در باره زن و خانواده )
    • فناوری اطلاعات
    • پژوهش ها و تحقیقات پایانی طلاب
    • مقاله نویسی
    • مقالات مفید
  • مسابقات پژوهشی

جستجو

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس