به بهانه هایی
بچه که بودم،گاهی که از کوره در میرفتم! بابا میگفت،هر وقت خواستی عصبانی بشی و حق مادرت رو ضایع کنی،اول سکوت کن،تا ده بشمار و توی ذهنت خدایی رو تصور کن که با ناراحتی داره نگات میکنه،بعد هم یه کتاب بهم داد که توش پر بود از احادیث احترام به مادر و شعرهای معروف راجع به مادر،اول کتاب نوشته بود: “تقدیم به دخترم زهرا،به امید آنکه بیش از پیش مادرش را احترام کند،”
نمیدونم تا حالا چند تا ده تا رو شمردم و نشمردم،تا حالا چند بار به دست خط بابا اول کتاب زل زدم،و چند بار احادیث را مرور کردم…اما حتم دارم که بدون ادای این دِین به جایی نخواهم نرسید…
پی نوشت:
1-چطور گوشه ای از حق مادرمون خانم فاطمه زهرا(سلام الله علیها) رو ادا کنیم؟! حداقل کاش کاری بکنیم که دلشان به درد نیاد، مادر جان،عجالتن این شادباش را از ما بپذیرید…میلادتان مبارک ای شأن نزول آیه های کوثر…
2-قلبمان هنوز برای امام خوبی ها میتپد…ما شما را ندیدیم،درک نکردیم،اما روح بزرگ که تاریخ انقضا ندارد،همیشه ی تاریخ خواهد ماند،..تولدتان مبارک آقا…
حماسه نوشت:
بقلم یک طلبه