اکنون زده ها ..
بزرگی میفرمود : کربلا آه است نه آهن
بارها پیش خودم فکر کردم که اگر شهید مطهری سال 58 به واسطه گروه فرقان شهید نمیشد ،قطعا اگر این دهه ها به ویژه دهه فعلی بود ،از شدت تحریفات و کج فهمی ها سکته میکرد و جان به جان آفرین میداد .
اگر کسی بخواهد جامعه را ضربه فنی کند فقط کافیست آن جامعه را از هویت خویش بیندازد .
اتفاقی که در حال وقوع است و متاسفانه با سرعت زیادی در حال پیشرفت است ، بی هویت کردن مردم در جنبه دینی است .
مگر هویت مردم اسلامی ایرانی جامعه ما چیست ؟؟
حسین علیه السلام
وقتی بخواهند حسین را از ما بگیرند، به پرچم و علمش حمله نمیکنند چرا که آنها تقدس حسین را بیشتر میکند
کاری که دشمن در نظر دارد و اتفاقی برای آن برنامه ریزی بلند مدت انجام داده ،این است که عزاداری برای امام را که هرساله
به نوعی بازخوانی هویت مسلمانان محسوب میشود این است که از هسته به پوسته در بیاورد .
در این بین آنچه برای تو مهم میشود فقط زنجیر است و آهن و نذری ای کاش فقط در همین حد باقی بماند چرا که
خطرناکتر از این این است که به واسطه حسین قاعده حسین را نادیده بگیری
یعنی
بگویی هدف وسیله را توجیه میکند .
خطرناکترین اتفاق افتاده و پیش رو همین است
امسال روز عاش ورا در بازگشت از مسیری دسته عزاداری رو دیدم که چند نفر خانم در بین آقایون مشغول زنجیر زدن هستند
با دیدن این صحنه تلنگر قضیه روزه خواری های ماه مبارک برایم به صدا در امد
امروز در یکی از سایتها عکسی رو دیدم که یک خانم مشغول زنجیر زدن است ،فهمیدم که این قضیه فقط در یک نقطه ازتهران نبوده …
به فرموده شهید مطهری ما دو نوع تحریف داریم : لفظی ومعنوی
مساله مذکوردقیقا تحریف معنوی است .
تحریف معنوی عاشورا و کربلا یعنی اینکه تو امام و اهداف را نادیده بنگاری و با غرق شدن در فرهنگ معاویه
و بدون اینکه بدانی این فرهنگ ،فرهنگ پوچیهاست برای تسلای دل امام و در اصل تسلای دل خود با ناخن های لاک زده شاید البته به حرمت اما م حسین آن روز رنگ لاک تو مشکی باشد ، اشکی بریزی و علمی بلند کنی
و شاید نذری هم در راه خدا و برای انفاق بدهی
کاری که کوفی جماعت هم دچارش بود ،و آن هم اکنون زدگی
به گفته استاد طاهر زاده کوفیان مردمانی اکنون زده بودند یعنی امام را دوست داشتند و مسلم را قبول کردند چون ان زمان اقتضا میکرد کنار مسلم باشند و با تهدید ابن زیاد مسلم را رها و به خانه های خود خزیدند .
زمانی هم که حضرت زینب خطبه خواندند باز گریه کردند و ناراحت و ..
این اکنون زدگی ها ریشه در فرهنگ معاویه داشت ،فرهنگی که مردم را در پوچی و مقدس زدایی
قرار میداد . فرهنگی که به مردمانش القا میکرد هدف وسیله را توجیه میکند .
با رهگیری فرهنگ این ملعون امروز به فرهنگ غرب میرسی و آن چیزی نیست جز
اباحه گری ….
تحریف معنوی عاشورا یعنی اینکه تو در جریان اباحه انگاشتن مسائل دینی قرار بگیری و خود ندانی که این کار همان برنامه معاویه است ..
تحریف معنوی یعنی اینکه تمام حسین خلاصه شود در سر بریده و خیمه ی سوخته و غافل ازخطرناک بودن فرهنگی که حسین بخاطر آن
سرش بالای نیزه رفت ..
بدعت گزاری زنان زنجیر زن ما که اگر معاندانه و با اهداف بلند مدت نباشد ،ریشه در غفلت آنها ازاسلام و اهل بیت دارد
مگر در جریان انتقال کاروان اسرا امام سجاد علیه السلام به نیزه دارها نفرمودند که سر ها را جلوتر ببرید تا بخاطر سرها مردم کمتر به اسرا نگاه کنند
مگر غیر از این است که زینب سلام الله علیه ها اسطوره حیا و عفت است و
مگر نه اینکه حسین مظهر غیرت الله است
پس برای کدام حسین زنجیر میزنیم
برای کدام حسین دنبال دسته ها راه میفتیم و برای
کدام حسین …..
هشیار باشیم که اگر این بدعتها که هنوز فراگیر نشده در نطفه خفه نشود
میشود مصداق ساپورت پوشهای پایتخت که دیگر با گشت ارشاد و غیر ارشاد هم نمیتوانیم
جمعش کنیم
بقلم ساقی اسماعیلی