اقتدار ملی با اقتصاد قرآنی (1)
بالاخره به روزهای پایانی سال نزدیک می شویم. از آن جایی که سال92 از سوی رهبر معظم انقلاب سال حماسه ی اقتصادی نامگذاری شده بود بنا داریم در این یکی دو ماه آخر سال به موضوع حماسه اقتصادی با نگاهی قرانی بپرداریم ان شالله که خیر دنیا و آخرت برایمان داشته باشد!
از حماسه ی سیاسی که محقق شد بگذریم، نوبت به حماسه ی اقتصادی می رسد که آیا چنین حماسه ای نیز محقق شد یا نه؟!
تعارف که نداریم! اقتصادُنا مریضٌ ! هر مریضی هم نیازمند طبیب است. البته نسخه ی درمان اقتصاد مریض ما نه در طب سنتی پیدا می شود و نه در طب سوزنی و چینی! و نه در پزشکی مدرن.
داستان خواب معروف عزیز مصر و تعبیر آن توسط حضرت یوسف را همگی بلدیم حتی فیلمش را هم دیدیم! خوب است به برخی جوانب این داستان از بعد اقتصادی نگاه شود و درس گرفته شود چرا که نقل این داستان ها برای عبرت و درس گرفتن است البته برای صاحبان خرد!
حضرت یوسف پس از تعبیر خواب عزیز مصر، «خشکسالی» را مشکل آتی مملکت مصر دانستند و به فکر چاره افتادند. پس نفس «تشخیص مشکل» گام اولیه و اساسی در حل مشکل و حتی بحران اقتصادی می تواند باشد. بدیهی است اگر تشخیص اولیه درست باشد، میتوان انتظار نتیجه ی مطلوب را داشت والا چنین انتظاری معقول نیست.
البته شاید یادآوری یک مطلب در ابتدای بحث لازم باشد و آن هم این که در زمان حضرت یوسف چرخ اقتصاد بر روی کشاورزی و دامداری می چرخید و خبری از صنایع امروزی (حتی سانتریفیوژ!) نبود. منظور این که اگر کشوری به لحاظ ذخایر ارضی فقیر هم باشد باز هم با یک مدیریت خوب می توان مشکل اقتصادی مملکت را حل کرده. چه رسد به این که کشور از لحاظ منابع و ذخایر ارضی موقعیت نسبتا ممتازی داشته باشد.
پس، تشخیص مشکلِ مملکت، مسیر را برای درمان هموار می کند. حضرت یوسف با درک این مطلب اقدام به ذخیره سازی گندم برای هفت سال بعد نمودند. قطعا ذخیره کردن گندمِ هفت سال، آن هم هفت سال قبل از وقوع خشکسالی، تدبیر و درایت خاصی می طلبد و الحمد لله که دولت فعلی هم دولت تدبیر و امید نامیده شده است.
القصه! 1. تشخیص درد 2. پیدا کردن درمان 3. داشتن راهکار مناسب، بخش اعظم حل هر مشکلی خصوصا مشکل اقتصادی می تواند باشد. توضیح مراحل دیگر اقتصاد قرآنی بماند برای پست آتی.
بقلم یکی از طلاب