انا کل شیء خلقناه بقدر ( سوره 54 آیه 49)
ما هر موجود را با اندازه گیری آفریده ایم.
شاید اتفاق افتاده باشه شما هم در مورد قضا و قدر الهی براتون سئوال پیش بیاد مطلبی رو در کتاب گفتار فلسفی تهرانی خوندم که به صورت خلاصه می نویسم تا شما هم استفاده کنید:
قضا و قدر الهی بر دو قسم است:
1- قضا و قدرهایی است که به طور حتم و جبر و بدون اختیار ما اجرا می شود
2- مقدراتی که خداوند در اختیار و اراده ی ما قرار داده است.
مثلا زبان یک عضو بدن ماست و مقدرات بسیاری دارد. یکی از مقدرات زبان این است که خون در عروقش جریان دارد و مقدر دیگرش آنکه سخن می گوید. گردش خون در عروقش تحت اراده ی ما نیست اما مقدر دیگرش یعنی سخن گفتن در اختیار ماست .
سرنوشت ما در دست خود ماست زیرا قضا و قدر الهی درباره ی ما اراده و اختیار ماست. چه بسیار مردم پست و فرومایه که با تنبلی و تن پروری از انجام وظایف و فعالیت های لازم خود شانه خالی می کنند و بدبختی های خود را به حساب قضا و قدر و سرنوشت الهی می گذارند در حالی که سرنوشت آنها آزادی بوده و از آزادی خود سوء استفاده کرده اند و با دست خودشان، خود را بدبخت نموده اند.
مثالی در مورد خودکشی:
اگر کسی بر بالای بام مسجدی برود که خود را با سر روی سنگفرش مسجد بیفکند و بگوید اگر مقدر است که بمیرم می میرم حتی اگر خود را از بام نیندازم و اگر مقدر است بمانم می مانم حتی اگر خود را پایین بیندازم. این گفته درست نیست، زیرا خداوند در این مورد چند مقدر حتمی و جبری دارد و یک مقدر اختیاری. مقدرات جبری عبارتند از:
1- قضا و قدر الهی سنگفرش مسجد را سخت و محکم آفریده است
2- قضا و قدر الهی جمجمه ی انسان را از استخوان نازک و شکننده آفریده است.
3- قضا و قدر الهی به زمین قوه ی جاذبه داده است
4- قضا و قدر الهی چنین مقدر کرده که اگر کسی خود را از بلندی به زمینی سخت پرت کند جمجمه اش شکسته و مغزش متلاشی شود
5- قضا و قدر الهی بر این است که اگر کسی مغزش متلاشی شد فورا بمیرد. اینها قضا و قدرهای حتمی بود
6- قضا و قدر الهی بر این است که بشر دارای اراده و اختیار باشد بتواند خود را از بام پرتاب کند و بمیرد یا راه پله ها را انتخاب کند و بماند.
پس به کسی که به قصد انداختن خود بر روی بام ایستاده است باید گفت مقدر خداوند درباره ی مرگ و حیات شما تابع اراده و اختیار شماست. اگر افتادن از بام را انتخاب کنی مقدر است که بمیری و اگر پله ها را انتخاب کنی مقدر است که بمانی و در دو صورت قضیه روی قضا و قدر الهی است.
خداوند در قرآن فرموده است:
در کتاب زبور پس از هر کتاب آسمانی نوشتیم که وارث کره ی زمین مردان صالح و شایسته هستند.
این قضای قطعی و غیر قابل تخلف خداوند است که مردان صالح وارث حکومت زمین باشند ولی رسیدن به مقام صلاح و شایستگی ، یعنی قدر این قضای حتمی در اختیار خود مردم است که می توانند با اراده و اختیار خود از نبی اکرم(ص) پیروی کنند و به مقام صلاحیت و شایستگی برسند و وارث زمین شوند یا از آزادی خود سوء استفاده کنند و با بی ایمانی و بی عملی و تن پروری خود را به ذلت و خواری بکشانند و بدبخت باشند.