شهید ولی الله گزستانی :

” دعا را فراموش نکنید که بهترین تسکین برای هر دردی است. “

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم | هر سال ایام عید 5 میلیون قطعه ماهی قرمز می میرند. 5 میلیون قطعه ماهی قرمز به خاطر لحظه ی شاد بودن ما ، به خاطر رنگ و لعاب سفره ی ما. به خاطر هیچ …

راست می گوید  دوستم . که ماه ها همه محرم اند … شمسی و قمری هم ندارند! و راست تر می گویند همه ی مقتل ها… همه ی صفحاتی که بوی تو را می دهند. بوی خون ِ تو را … اصلا ثارالله یعنی حق، یعنی هرچه راست ، هر چه تو ، هر چه خود ِ خدا …

آن سال عید، نه 5 میلیون که فقط یک ماهی داشت سفره ی دلت… یک شیرین زیان که خودت تصویرش کرده بودی به ماهی! آن سال عید بوی خون داشت ! مثل همه ی عیدهای ما پس از تو ! نه که 5 میلیون ماهی که فقط همین یکی کافی بود برای تحویل عاشقانه ی آن سال ت… که آن سال عید ماهی ات مُرد! به خاطر لحظه ی شاد بودنشان ، برای هلهله هاشان. به خاطر رنگ و لعاب عمارت ها و وعده ها و ملک هایشان . به خاطر هیچ …

آن سال عید تنگی داشت به وسعت یک صحرا و طفلکی ماهی کوچکت که دچار سرخی بیکران ِ کربلات بود … یک شیرین زبان که خودت تصویرش کردی به ماهی ؛ قوم ان لم ترحمونی فأرحموا هذا الطفل أما ترونه کیف یتلظی^* عطشا…

.

راست می گوید شافی دلم که ماه ها همه محرم اند… حالا هرچقدر هم که آخر اسفندش را بدویم به پای روزگار ، باز ماهی های تنگ غریب و غمگین اند… اصلا ماهی های سال های پس از تو ، به احترام تلظیِ تک ماهی کربلات ، به اقتدای شش ماهه شیرین عسلت، هر سال قربانی می شوند… فدایی عطش یک قافله اند این ماهی های کوچک…

آخ که چه پدری در می آورد از من این کلمه های ناب ِ مقتل ت … |

* یعنی مانند ماهی که از آب بیرون افتاده و مدتی هم گذشته است و نای حرکت کردن ندارد که فقط لب های کوچکش را حرکت می دهد …

ز.ه.ی.ر

کیسه بزرگی دستش بود و گونی بزرگتری روی دوشش.

چهره تکیده و کمر خمیده اش، از کهولت سنش خبر میداد و سختیهایی که بر او رفته بود. اما دست روی سینه و سلام بالابلندش به حضرت بانو، دل من را لرزاند.

—

داشتم از سر کوچه می آمد که دیدم کوچه چراغانی شده. روبروی در مسجد، چند چراغ شبیه چراغ زنبوری های قدیمی گذاشته بودند. داشتم فکر میکردم چرا باید توی کوچه چراغ بگذارند. یادم آمد امشب شب جمعه است و مردم منتظر آقایشان.

—

بنای مسجد خیلی وسیع شده و دل می برد از هر بیننده ای. بیشتر از همه سر در زیبای مسجد

«بنای مقدس مسجد امام حسن عسگری»

اینکه به دستور امام معصوم این مسجد را ساختند، حالم را منقلب کرد. چه کرده آنکه دستور را از امام گرفته؟

خوش به سعادتش. چه باید کنم تا نائل به این سعادت شوم؟

خوشحالم که در شهری زندگی می کنم که در و دیوارش یادم می اندازد که باید ادب دینی داشته باشم.

ر.مشق عشق

تلالویی می اندازد رنگ قرمز ماهی در تنگ بلوریمان

گویا قرمزی  خون جوان بحرینی را فریاد میزند

و

من در گیرو دار خرید لباس شب عید در غلیان

احساس همدردی میکنم با جوان بحرینی در گرفتن مراسم

شب عید

و شده دغدغه خریدن ماهی برای شب چهارشنبه سوری

امسال اتش بازی را جور دیگرباید دنبال کرد

و جوانان شیعه بحرین پریدن از اتش را سوری اجرا نمیکنند و ان را به پای سنت دیرین نمیگذارند

که انان از اتش غضب تحقیر طاغوت بر بلندای ملکوت پرواز میکنند و

و من در گیر و دار خرید لباس شب عید ….و

من به حرمت پاسداشت خون برادر بحرینیم امسال مانتو و شال قرمز را انتخاب خواهم کرد

و به یاد طفل شش ماهه ی بحرینی هفت ماهی قرمز

به تنگ بلوریم می افزایم .

ما بیداریم بیدار …!!!

ساقی اسماعیلی