مدرسه علمیه الزهرا (س)  نصر تهران

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

نه دی

رهبر انقلاب: روزهای سال، به طور طبیعی و به خودی خود همه مثل همند؛ این انسانها هستند، این اراده‌‌‌‌‌ها و مجاهدتهاست که یک روزی را از میان روزهای دیگر برمیکشد و آن را مشخص میکند، متمایز میکند، متفاوت میکند و مثل یک پرچمی نگه میدارد تا راهنمای دیگران باشد. روز عاشورا - دهم محرم - فی نفسه با روزهای دیگر فرقی ندارد؛ این حسین بن علی (علیه السّلام) است که به این روز جان میدهد، معنا میدهد. روز نهم دىِ امسال هم از همین قبیل است. این مردمند که ناگهان با یک حرکت روز نهم دی را هم متمایز میکنند. ١٣٨٨/١٠/١٩

‌‌

صدای مرا می شنوید؟؟

23 فروردین 1391 توسط الزهرا (س) نصر
شده بعضی مواقع یک حرفی را هی بزنی کسی به حرفت گوش ندهد؟به یک چیزی اعتراض کنی و اعتراض هایت لابه لای دغدغه های به ظاهر بزرگتر ِ مورد اعتراض قرار گرفته شده ها گم شود؟ یا اصلا گم نشود بشنوند و به روی خودشان نیاورند که شنیده اند ؟ بعد یکی از تو بزرگتر با چهره موجه تر از تو که صاحب تریبون باشد بیاید حرفت را فریاد بزند؟ …

ماه ها و حتی شاید سال هاست که ما معترضیم به سینما ، به تلویزیون ، به رسانه های فرهنگی که تریبون ضد فرهنگند … به صدا و سیمای جمهوری “اسلامی” و وزارت فرهنگ و ارشاد “اسلامی” که جزو معدود سازمان هاو وزارتخانه هایی هستند که دنبالشان آمده “اسلامی” ، اما از هر ضد اسلامی برایمان ضد اسلامی تر هستند … نمیدانم ما کوچکیم که صدای اعتراض هایمان نمی رسد به بالا بالاها یا “گوش” های روسای این سازمان ها سنگین است که صدای فریادمان را نمی شنوند یا “هوش” های روسای سازمان ها بالاست که صدای اعتراضمان به این وضعیت را می شنوند و خودشان را می زنند به کوچه غلام چپ!!

امروز که سایت ها را بالا پایین می کردم لا به لای سیاسی نوشت های رجا ، تیتری آرامم کرد که بالاخره صدایی از جایی بلند شد و آن انتقاد دردمندانه استاد برجسته قرآن - استاد بهرام پور - از فضاي مبتذل برخي برنامه‌هاي صداوسيما و فيلم‌هاي سينمايي طی نامه ای بود که به وزیر ارشاد و رئیس صدا و سیما نوشته بود … خط به خطش حرف دل بود … و از دردی روایت می کرد که بر دل است …

وقتی استاد نوشته بود : “در روایات معصومین نیز کیفر سنگینی برای حریم شکنان عفت عمومی تعیین نموده‌اند از این رو مقام معظم رهبری این همه به شماها تأکید فرموده‌اند که حدود شرع را کاملاً رعایت کنید پس چرا عمل نمی‌کنید، ولایت پذیری باید در عمل ظاهر شود… ”

چرا یاد گرفته ایم به ولایت پذیری امثال باهنر و رضایی گیر بدهیم … اما ولایت پذیری کجای رفتار ضرغامی صدا وسیما و حسینی ارشاد قرار دارد؟تا کجا می خواهیم نفس خودمان را در انتقاد ها شریک کنیم؟

یا وقتی استاد خطاب به ضرغامی گفته بود :"در لحظات مهم تحویل سال که زمان توجه دادن مردم به خدای تعالی و دعا و شنیدن نصایح شخصیت های دینی و سیاسی مقبول بود، چه کردید شما امسال بر خلاف سال‌های قبل این لحظه ها را به بی‌راهه کشاندید و در تمام کانال‌های سیما هنرپیشه ها و بازیگران زن و مرد را ارائه دادید. آیا هر بازیگر زن الگوی حجاب زنان ایران است؟”

به شخصه شاخ هایم وقتی درآمد که صبح سال تحویل مجری مردی بعد از تعارفات عشقولانه رد و بدل کردن با یک بازیگر زن به او می گوید اگر قرار باشد یک نفر ازین جمع جلوی دوربین و پشت دوربین برود بهشت آن شما هستید!! … بازیگر زنی که تصور عکس های پشت صحنه اش و روابطش با نا محرم برق را از سرم پراند … آقای مجری اگر به همین راحتی بهشت را به کسی می دادند که معصومین ما این همه دعاهاو ندبه ها برای ترسیم ترس از آتش جهنم را برای ما به یادگار نمی گذاشتند … بهشت آنقدرها هم که فکر میکنید سهل الوصول نیست!! می گویند بهشت را به بها می دهند نه به این بهانه های پیش پا افتاده…

در جای دیگر استاد می نویسد : “چرا دولت فعلی ما وقتی می‌تواند با قدرت تمام قیمت گاز را از بیست هزار تومان به پانصد هزارتومان برساند و این گرانی و گرانی‌های دیگر را دامن بزند، در مورد بی‌حجابی جامعه ناتوانی می‌کند و قایقران و فوتبالیست وآکروباتیک زن را به خارج می‌فرستد تا عرض اندام کنند. این چه ضرورتی است؟ آیا این عمل به قرآن است؟ چرا نماینده مردم در مجلس از رئیس محترم دولت راجع به حجاب سؤال می‌کند جواب سربالا می‌شنود؟ “

از جواب های بی ربط رئیس جمهور در صحن مجلس که بگذریم سخنی با نماینده های مجلس دارم ، چطور مجلس می تواند وزیر فلان وزارتخانه را بکشد به صحن مجلس که توضیح دهد چرا فلان بی توجهی باعث شد فلان اتفاق جان تعدادی از مردم را بگیرد؟یا چرا فلان گرانی فلان بلا را سر مردم آورد؟ اما جرئت ندارد وزیر ارشاد را استیضاح کند که این چه افتضاحاتی ست که در عرصه سینما و تئاتر رخ میدهد و به عرصه اجتماع هم کشیده شده و وضع فرهنگ را روز به روز ناگوارتر می کند؟کمیسیون فرهنگی مجلس در خواب زمستانی ست؟ بابا بیدار شوید زمستان تمام شد الان در دهه سوم اولین ماه فصل بهاریم!

و در نهایت استاد خوب تلنگری را به ما می زند که : “از رسول گرامی (ص) روایت است گناهی که تا قیامت توبه ندارد، این است که کسی را بر مردم حاکم کنی که شایسته‌ي آن نبوده است. و ما مردم هم اگر به کسانی رأی بدهیم که دغدغه‌ي دینی و خدمت به مردم و کشور ندارد و ولایت فقیه برای او فقط یک شعار است ما هم همین گناه را مرتکب شده ایم.”

این توصیه باشد برای ما که دغدغه های آرمانی و فرهنگی و دینی مان را فدای سیاسی بازی ها و حزب بازی هایی می کنیم که آخرش عده ای می روند مجلس که نه کاری به ما دارند و نه به دغدغه هایمان … حالا هی برویم یک لیست بگذاریم جلویمان از بالا تا پایین کپی کنیم و ندانیم پشت تفکر تک تک اینها چه می گذرد … از ماست که بر ماست!


+ متن کامل نامه استاد را از اینجا بخوانید (+)

+ دوستان اگر مرتبط با موضوع این پست دست به قلم شدند حتما خبرمان کنند…

+ این روزها بحث ها و مصاحبه های مرتبط با فساد در سینما هم داغ است : نظر امین تارخ درباره فساد در سینما (+) - نظر محمد علی کشاورز درباره فساد در سینما (+) - نظر مجید مظفری در این باره (+) - پرستو صالحی و صفحه فیس بوکش! (+)

+ به دلیل اهانت های برخی افراد در فضای مجازی ، دهه ای به نام دهه امام هادی علیه السلام نامگذاری شده ، اطلاعات بیشتر را از اینجا بخوانید (+)

+ جایتان خالی ، مشهد نائب الزیاره بودیم …

+ به زودی سلسله پست های کوچه های بنی هاشم ، متشکل از متن ، عکس ، صوت و فیلم ویژه ایام فاطمیه در وبلاگ قرار خواهد گرفت ، به یاد نمایشگاه پارسالمان … دلم برای فاطمیه پارسال خیلی تنگ شده …


ز.هدایتی
 2 نظر

اتوبوس دم عید !

22 فروردین 1391 توسط الزهرا (س) نصر

با این که اتوبوس به آخرهای خط رسیده بود، باز هم پر از جمعیت بود. لابه لای این همه شلوغی، دو تا دختر جوان به زور خودشان را کشیدند بالا و با اعتماد به نفس زائدالوصف و بدون توجه به غرغرهای همیشگی زنهای دیگر، تا وسطهای قسمت زنانه ی اتوبوس پیش آمدند. روی انتهایی ترین صندلی اتوبوس نشسته بودم و کاملا می دیدمشان. شاد بودند و سرزنده؛ از اینهایی که انگار نه انگار در این دنیا زندگی می کنند. بلند بلند حرف می زدند و به چرت و پرت های خودشان که اصلا خنده دار هم نبود، قاه قاه می خندیدند.

وسط این همه حرف، یکهو یکیشان چشمش به فروشگاه بنتونی افتاد که اتوبوس از کنارش رد شد. با همان صدای بلند گفت: “راستی! از یکی دو روز دیگه بنتون حراجه ها!” دختر دیگر گفت که خودش می داند و زن داداشش پریروز بهش خبر داده است!

زن میانسالی که کنارشان ایستاده بود با کنجکاوی پرسید: ” بنتون کجا حراج می ذاره؟” دختر به همین فروشگاهی که چند دقیقه پیش از کنارش رد شده بودیم اشاره کرد. زن میانسال که معلوم بود خیلی اطلاعات ندارد گفت: ” اونوقت توی حراجیش قیمتا خوبه؟” آن یکی دختر که داشت با موبایلش ور می رفت سر بالا کرد و گفت: “اوووووووووف! اصلا نمی تونی تصور کنی! پارسال کفش هشتاد تومنی رو خریدم پنجاه و سه تومن. تازه اگه سه تا می خریدم می شد دونه ای چهل تومن!” زن میانسال تشکری کرد و سر پایین انداخت. یک زن جوان دیگر که داشت آماده پیاده شدن می شد از تاریخ حراجی پرسید. دخترهای جوان با هم جوابش را دادند. یک خانم دیگر هم اطلاعاتی از چیزهایی که در آن فروشگاه می فروشند پرسید و بلافاصله شماره ای را با موبایلش گرفت و ریز به ریز همه چیز را برای پشت خطی اش توضیح داد و قرار و مدارهایشان را برای خرید گذاشتند. دو تا خانمی که کنار دست من نشسته بودند هم داشتند از همین فروشگاه حرف می زدند و می گفتند  که به یک بار رفتنش می ارزد و شاید شبِ عیدی چیز به درد بخوری تویش پیدا بشود و غیره.

تا زمانی که دو دختر جوان قصد کردند پیاده شوند، تقریبا همه ی قسمت زنانه ی اتوبوس به صرافت افتاده بودند از حراجی بنتون خرید کنند. وقتی دو دختر از پله ها می رفتند پایین یک خانم دیگر که حتی اسم این فروشگاه را نمی توانست درست تلفظ کند داد زد: “از چه ساعتی حراجی شروع می شه؟” یکی از دخترهای جوان که حالا پیاده شده بود از کنار پنجره اتوبوس بلند گفت: ” از ده صبح؛ منتها از هشت و نیم- نه باید بری توی صف وایسی. روز اول همه ی جنس خوباش تموم می شه ها” این آخری را وقتی گفت که اتوبوس حرکت کرده بود. صدایش در صدای قهقهه ی آن یکی دختر گم شد.

قبلا نوشته بودم . مجالی برای قرار دادن در وبلاگ نبود تا امروز …

ز.مهاجری

 5 نظر

مرغ دلـــــــــــــــــــــــــم بیقرار...

22 فروردین 1391 توسط الزهرا (س) نصر

دارم یقین دعایــ م به عرش نمی رسید

سجــــاده نمــــازم اگر تربتـــــی نداشت

 

...

به رسم عادت

–حسن نیتـــ ش را کنار بگذار-

در قنوت هایــ م بعد اذکار سه چیز را تمنــا میکنـــ م

بصیرت زیارت شهادت

همان اللهم ارزقنا های خودمان

این روزها به قسمت زیارتـــ ش که میرســـ م

اللهم ارزقـــ نا توفیق زیارت قبر الحـ سـ یـ ن (ع) فی الدنیا و شفاعه الحـ سـ یـ ن (ع) فی الاخره …

کامـَــ م شیرین می شود

و چندباری این دعای به اجابت نزدیک را

با خودم زمزمه میکنـــ م

باید روزهــــای پایانی در قفس بودنــ ت باشد

باید عازم بهشتــ ش باشی

تا بفهمــی چه می گویـــ م

 

 


زهرا خط تیره

 

 

 

+بر مشامم میرسد هر لحظه بوی ِ کربلا …

 

 

 


 4 نظر

کرسی های آزاد اندیشی

21 فروردین 1391 توسط الزهرا (س) نصر

حوزه علمیه الزهرا(س) نصر تهران برگزار میکند :
اولین نشست کرسی های آزاد اندیشی با موضوع ” ولایت  فقیه ”
با حضور استاد زمان
تاریخ : جمعه 8 اردیبهشت ساعت 10 صبح
مکان : میدان انقلاب خیابان 16 آذر ، کافه کراسه
از تمام طلاب علاقه مند مدارس علمیه تهران و شهرستانها برای شرکت در این نشست دعوت به عمل می آید .
نحوه ثبت نام : لطفا نام و نام خانوادگی و حوزه محل تحصیل خود را از طریق کامنت در وبلاگ حوزه الزهرا(س) نصر تهران اعلام فرمایید .

 2 نظر

راز بی نشانی...

21 فروردین 1391 توسط الزهرا (س) نصر

اهل نظر، اگر عقل را در برابر عشق نهاده اند از آن است که عقل اهل اعتبار است و درک و وصف، و محرم راز نیست. اگر منکر راز نشود، او را همین قدر می رسد که دریابد رازی هست، و دیگر هیچ …

سید مرتضی آوینی…


http://moheban.info/wp-content/uploads/2010/04/shahid_aviny_1.gif

می دانی سید…

چقدر این روزها، شمیم عطر یاس_ پیچیده در کوچه های دلم…

حس می کنم غریبانه تر از همیشه تو در دلی…

و رازی نهفته در دل مولای من است…

که بی نشانی، گواه مظلومه ایست که خود، بیش از کهکشانی عظیم نشانه ی هستی عالم بود…

چه کسی می داند که تنها چاه راز دار است …

راز سنگین بغضهای فروخفته دلی بزرگ…

آنجا که تابوت عطرآگین بانویی بر زمینی نهان شد…

تا فرزندانش را یک به یک به مسلخ عشق معشوق برند…

به جرم عشق مــــــــادر…

این روز ها بنی هاشم را، با کوچه و دَر و مـــــادر  میشناسند …

و تو خود_ به عشق چادر خاکی مادرت، عمری پناهنده ی دشت جنون دلها و صحرای معشوق شدی

تا در وادی عشاق طی طریقی را برگزیدی که، ختم می شد به راز بی نشان عشق…

حالا تو هم، رازداری چون اشک های فرریخته بر چاه تنهایی…

نشان قبر بی نشان مادرت کجاست؟

+به بهانه 20 فروردین سالروز عروج ملکوتی پسری از پسران حضرت فاطمه (سلام الله علیها)سید مرتضی آوینی…


به قلم سپهرا

 9 نظر
  • 1
  • ...
  • 606
  • 607
  • 608
  • ...
  • 609
  • ...
  • 610
  • 611
  • 612
  • ...
  • 613
  • ...
  • 614
  • 615
  • 616
  • ...
  • 734

.

ذکر روزهای هفته

مدرسه علمیه الزهرا (س) نصر تهران

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اهل بيت عليهم السلام
    • امام اولمان را بشناسیم
  • توصيه هاي تربيتي
    • در محضر استاد
    • نکات تفسیری
  • اسماء الله الحسنی
  • فاطمیه
  • نکته های قرآنی
  • دعا و نیایش
  • سبک زندگی
    • شهدا
    • امام خمینی (ره)
    • شناخت پیامبران
      • سفرنامه مکه
    • زندگی به سبک شهدا
    • فرهنگی
  • در محضر استاد
    • بیانات امام خامنه ای
      • اخبار مدرسه
    • در محضر رهبری
    • سلسله مباحث حیا در بُعد تربیتی
  • نکات خانه داری
  • نکته های ناب
  • در محضر اهل بیت
  • کلام امام
  • احکام
  • سلامتی
  • ماه خدا
  • اخبار
    • معرفی امامزاده های ایران
      • محرم نوشت ها
        • دلنوشت های طلاب
          • آموزش آشپزی
          • ویژه نوشته های دهه فجر
          • خوش نوشته
        • توصیه های سلامتی
      • نکته های جالب
  • محرم
  • پژوهش
    • مستوره آفرینش ( بیانات رهبری در باره زن و خانواده )
    • فناوری اطلاعات
    • پژوهش ها و تحقیقات پایانی طلاب
    • مقاله نویسی
    • مقالات مفید
  • مسابقات پژوهشی

جستجو

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس