شده بعضی مواقع یک حرفی را هی بزنی کسی به حرفت گوش ندهد؟به یک چیزی اعتراض کنی و اعتراض هایت لابه لای دغدغه های به ظاهر بزرگتر ِ مورد اعتراض قرار گرفته شده ها گم شود؟ یا اصلا گم نشود بشنوند و به روی خودشان نیاورند که شنیده اند ؟ بعد یکی از تو بزرگتر با چهره موجه تر از تو که صاحب تریبون باشد بیاید حرفت را فریاد بزند؟ …
ماه ها و حتی شاید سال هاست که ما معترضیم به سینما ، به تلویزیون ، به رسانه های فرهنگی که تریبون ضد فرهنگند … به صدا و سیمای جمهوری “اسلامی” و وزارت فرهنگ و ارشاد “اسلامی” که جزو معدود سازمان هاو وزارتخانه هایی هستند که دنبالشان آمده “اسلامی” ، اما از هر ضد اسلامی برایمان ضد اسلامی تر هستند … نمیدانم ما کوچکیم که صدای اعتراض هایمان نمی رسد به بالا بالاها یا “گوش” های روسای این سازمان ها سنگین است که صدای فریادمان را نمی شنوند یا “هوش” های روسای سازمان ها بالاست که صدای اعتراضمان به این وضعیت را می شنوند و خودشان را می زنند به کوچه غلام چپ!!
امروز که سایت ها را بالا پایین می کردم لا به لای سیاسی نوشت های رجا ، تیتری آرامم کرد که بالاخره صدایی از جایی بلند شد و آن انتقاد دردمندانه استاد برجسته قرآن - استاد بهرام پور - از فضاي مبتذل برخي برنامههاي صداوسيما و فيلمهاي سينمايي طی نامه ای بود که به وزیر ارشاد و رئیس صدا و سیما نوشته بود … خط به خطش حرف دل بود … و از دردی روایت می کرد که بر دل است …
وقتی استاد نوشته بود : “در روایات معصومین نیز کیفر سنگینی برای حریم شکنان عفت عمومی تعیین نمودهاند از این رو مقام معظم رهبری این همه به شماها تأکید فرمودهاند که حدود شرع را کاملاً رعایت کنید پس چرا عمل نمیکنید، ولایت پذیری باید در عمل ظاهر شود… ”
چرا یاد گرفته ایم به ولایت پذیری امثال باهنر و رضایی گیر بدهیم … اما ولایت پذیری کجای رفتار ضرغامی صدا وسیما و حسینی ارشاد قرار دارد؟تا کجا می خواهیم نفس خودمان را در انتقاد ها شریک کنیم؟
یا وقتی استاد خطاب به ضرغامی گفته بود :"در لحظات مهم تحویل سال که زمان توجه دادن مردم به خدای تعالی و دعا و شنیدن نصایح شخصیت های دینی و سیاسی مقبول بود، چه کردید شما امسال بر خلاف سالهای قبل این لحظه ها را به بیراهه کشاندید و در تمام کانالهای سیما هنرپیشه ها و بازیگران زن و مرد را ارائه دادید. آیا هر بازیگر زن الگوی حجاب زنان ایران است؟”
به شخصه شاخ هایم وقتی درآمد که صبح سال تحویل مجری مردی بعد از تعارفات عشقولانه رد و بدل کردن با یک بازیگر زن به او می گوید اگر قرار باشد یک نفر ازین جمع جلوی دوربین و پشت دوربین برود بهشت آن شما هستید!! … بازیگر زنی که تصور عکس های پشت صحنه اش و روابطش با نا محرم برق را از سرم پراند … آقای مجری اگر به همین راحتی بهشت را به کسی می دادند که معصومین ما این همه دعاهاو ندبه ها برای ترسیم ترس از آتش جهنم را برای ما به یادگار نمی گذاشتند … بهشت آنقدرها هم که فکر میکنید سهل الوصول نیست!! می گویند بهشت را به بها می دهند نه به این بهانه های پیش پا افتاده…
در جای دیگر استاد می نویسد : “چرا دولت فعلی ما وقتی میتواند با قدرت تمام قیمت گاز را از بیست هزار تومان به پانصد هزارتومان برساند و این گرانی و گرانیهای دیگر را دامن بزند، در مورد بیحجابی جامعه ناتوانی میکند و قایقران و فوتبالیست وآکروباتیک زن را به خارج میفرستد تا عرض اندام کنند. این چه ضرورتی است؟ آیا این عمل به قرآن است؟ چرا نماینده مردم در مجلس از رئیس محترم دولت راجع به حجاب سؤال میکند جواب سربالا میشنود؟ “
از جواب های بی ربط رئیس جمهور در صحن مجلس که بگذریم سخنی با نماینده های مجلس دارم ، چطور مجلس می تواند وزیر فلان وزارتخانه را بکشد به صحن مجلس که توضیح دهد چرا فلان بی توجهی باعث شد فلان اتفاق جان تعدادی از مردم را بگیرد؟یا چرا فلان گرانی فلان بلا را سر مردم آورد؟ اما جرئت ندارد وزیر ارشاد را استیضاح کند که این چه افتضاحاتی ست که در عرصه سینما و تئاتر رخ میدهد و به عرصه اجتماع هم کشیده شده و وضع فرهنگ را روز به روز ناگوارتر می کند؟کمیسیون فرهنگی مجلس در خواب زمستانی ست؟ بابا بیدار شوید زمستان تمام شد الان در دهه سوم اولین ماه فصل بهاریم!
و در نهایت استاد خوب تلنگری را به ما می زند که : “از رسول گرامی (ص) روایت است گناهی که تا قیامت توبه ندارد، این است که کسی را بر مردم حاکم کنی که شایستهي آن نبوده است. و ما مردم هم اگر به کسانی رأی بدهیم که دغدغهي دینی و خدمت به مردم و کشور ندارد و ولایت فقیه برای او فقط یک شعار است ما هم همین گناه را مرتکب شده ایم.”
این توصیه باشد برای ما که دغدغه های آرمانی و فرهنگی و دینی مان را فدای سیاسی بازی ها و حزب بازی هایی می کنیم که آخرش عده ای می روند مجلس که نه کاری به ما دارند و نه به دغدغه هایمان … حالا هی برویم یک لیست بگذاریم جلویمان از بالا تا پایین کپی کنیم و ندانیم پشت تفکر تک تک اینها چه می گذرد … از ماست که بر ماست!
+ متن کامل نامه استاد را از اینجا بخوانید (+)
+ دوستان اگر مرتبط با موضوع این پست دست به قلم شدند حتما خبرمان کنند…
+ این روزها بحث ها و مصاحبه های مرتبط با فساد در سینما هم داغ است : نظر امین تارخ درباره فساد در سینما (+) - نظر محمد علی کشاورز درباره فساد در سینما (+) - نظر مجید مظفری در این باره (+) - پرستو صالحی و صفحه فیس بوکش! (+)
+ به دلیل اهانت های برخی افراد در فضای مجازی ، دهه ای به نام دهه امام هادی علیه السلام نامگذاری شده ، اطلاعات بیشتر را از اینجا بخوانید (+)
+ جایتان خالی ، مشهد نائب الزیاره بودیم …
+ به زودی سلسله پست های کوچه های بنی هاشم ، متشکل از متن ، عکس ، صوت و فیلم ویژه ایام فاطمیه در وبلاگ قرار خواهد گرفت ، به یاد نمایشگاه پارسالمان … دلم برای فاطمیه پارسال خیلی تنگ شده …
ز.هدایتی