مدرسه علمیه الزهرا (س)  نصر تهران

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

نه دی

رهبر انقلاب: روزهای سال، به طور طبیعی و به خودی خود همه مثل همند؛ این انسانها هستند، این اراده‌‌‌‌‌ها و مجاهدتهاست که یک روزی را از میان روزهای دیگر برمیکشد و آن را مشخص میکند، متمایز میکند، متفاوت میکند و مثل یک پرچمی نگه میدارد تا راهنمای دیگران باشد. روز عاشورا - دهم محرم - فی نفسه با روزهای دیگر فرقی ندارد؛ این حسین بن علی (علیه السّلام) است که به این روز جان میدهد، معنا میدهد. روز نهم دىِ امسال هم از همین قبیل است. این مردمند که ناگهان با یک حرکت روز نهم دی را هم متمایز میکنند. ١٣٨٨/١٠/١٩

‌‌

چرا خداوند عشق را آفرید ؟ (مقاله )

02 اردیبهشت 1391 توسط الزهرا (س) نصر

در جواب سوال شما به چند مسئله اشاره می شود:
1. در ابتدا ببینیم معنای عشق چیست ؟
معنای عشق : واژه ((عشق )) مشتق از ((عشقه )) به معنای میل و کشش افراطی است . ((عشقه )) گیاهی است که هرگاه به دور درخت می پیچد آب آن را می خورد. در نتیجه درخت زرد شده ، کم کم می خشکد، (1).
اما در اصطلاح ، ((عشق )) عبارت است از: ((محبت شدید و قوی )). به عبارت دیگر، عشق مرتبه عالی محبت است ، (2).
حقیقت آن است که تعریف حقیقی این واژه ، ممکن نیست .
حکیم محی الدین ابن عربی گوید: «هر کس عشق را تعریف کند، آن را نشناخته و کسی که از جام آن جرعه ای نچشیده باشد ، آن را نشناخته و کسی که گوید من از آن جام سیراب شدم ، آن را نشناخته که عشق شرابی است که کسی را سیراب نکند»، (3).
«لویی ماسینیون » می گوید: نخستین عارفان ، واژه عشق را به کار نمی بردند؛ شاید از عشق زمینی و جسمانی هراس داشتند و از این رو، بیش تر از محبت یاد می کردند، (4).
عطار گفته است : پرسی تو ز من که عاشقی چیست ؟ روزی که چو من شوی ، بدانی
عشق قابل تعریف علمی نیست ؛ زیرا نه محسوس است و نه معقول . در حالی که در دو قلمرو حس و عقل تاثیر دارد.
اگر تعریف کننده ، خود عشق می ورزد، مسلما” تعریف او صحیح نخواهد بود؛ زیرا این پدیده غیر عادی به تمام اندیشه و مشاعر او مسلط می شود . مثلا” اگر عاشق بخواهد عشق را تعریف کند ، مفاهیم موجود در تعریف ، با وضع روانی عاشق رنگ آمیزی می شود و به اصطلاح «مولوی »، تعریفش بوی عشق می دهد، (5).
هر چه گویم عشق را شرح و بیان چون به عشق آیم خجل باشم از آن
گر چه تفسیر زبان روشن گر است لیک عشق بی زبان روشن تر است
چون قلم اندر نوشتن می شتافت چون به عشق آمد، قلم بر خود شکافت
عقل در شرحش چو خر در گل بخفت شرح عشق و عاشقی هم عشق گفت
آفتاب آمد دلیل آفتاب گر دلیلت باید از وی رو متاب . (6)
همان گونه که از سخنان عارفان روشن است ، مقصودشان از عشق ، نوع حقیقی آن است .
2. مبدأ عشق :
اساس آفرینش جهان ، عشق حق به جمال و جلوه خویش است ؛ زیرا، دوستی ذات خود ، یکی از اسباب عشق است . خداوند نیز به عنوان برترین موجود، به دلیل عشق به ذات و جلوه جمالش ، جهان را پدید آورد: «کنت کنزا” مخفیا” فاحببت ان اعرف فخلقت الخلق لکی اعرف ؛ گنج پنهانی بودم که دوست داشتم شناخته شوم ، پس آفریدگان را آفریدم تا شناخته شوم »، (7).
گنج مخفی بد ز پرتی چاک کرد خاک را روشن تر از افلاک کرد
بنابراین نخستین کسی که عشق ورزید، خدای تعالی بود، (8).
خداوند متعال بر اساس همین عشق به خویش است که مخلوقاتش را نیز دوست می دارد، (9).
عارف عین القضات همدانی می گوید: «دریغا به جان مصطفی ، ای شنونده این کلمات ! که خلق پنداشته اند که انعام و محبت او با خلق از برای خلق است ، نه از برای خلق نیست ؛ بلکه از برای خود می کند که عاشق ، چون عطایی دهد به معشوق و با وی لطفی کند. آن لطف نه به معشوق می کند که آن با عشق خود می کند. دریغا از دست این کلمه ! تو پنداری که محبت خدا با مصطفی ، از برای مصطفی است ؟ این محبت او از بهر خود است »، (10).
چنان که مبدا عالم ،خداوند متعال است ، مبدأعشق نیز اوست . عشق مانند وجود، از ذات حق به عالم سرایت کرده است . عشق انسان زاییده عشق خداست .
توبه کردم و عشق همچون اژدها توبه وصف خلق و آن وصف خدا
عشق ز اوصاف خدای بی نیاز عاشقی بر غیر او باشد مجاز. (11).
3. اسباب عشق :
برای عشق اسبابی چند مطرح کرده اند که از همه مهم تر کمال جویی است.
همه هستی میل به کمال دارد؛ کمال طلبی آمیخته با حب بقا است که هر دو تبلور محبت به ذاتند. همه موجودات در پی آنند که چیزهایی را به دست آورند و بهره وجودی شان را بیش تر کنند. هر موجودی در پی کمال متناسب با خود است . دانه گندمی که روی زمین قرار گرفته و با شرایط مساعدی شکافته شده ، به تدریج می روید، بی شک متوجه آخرین مرحله (بوته گندم ) است که رشد خود را تکمیل کند، سنبل دهد و دانه های زیادی بار آورد. انسان نیز می خواهد سعه وجودی بیش تری بیابد و علم ، قدرت ، اراده و حیاتش نا محدود و مطلق باشد. حضرت امام خمینی (رض ) می فرماید: « اگر کسی قدرت مطلق جهان باشد و عالم را در اختیار داشته باشد و به او بگویند که جهان دیگری هم هست . فطرتا” مایل است آن جهان را در اختیار داشته باشد. یا مثلا” هر اندازه دانشمند باشد و گفته شود علوم دیگری هم هست فطرتا” مایل است آن علوم را هم بیاموزد.»، (12). دستگاه آفرینش با تربیت تکوینی خود کمال خواه و کمال جوست و به همین سبب است که با وجود تمام سختی ها و موانع ،عاشق کمال است و برای رسیدن به آن ، از هیچ کوشش و تلاشی فروگذار نمی کند؛ به بیان دیگر این فطرت کمال خواهی است که موجودات را عاشق ساخته است ، (13).
4. سریان و عمومیت عشق :
از آن جا که همه هستی دارای حیات و شعور و کمال جو است ، عشق در تمام عالم وجود سریان دارد. این عشق در انسان که دارای حیات و شعور برتر می باشد، از شدت بیش تری برخوردار است ؛ ولی بر اساس ارتباط معرفت و عشق و اسباب عشق ، عشق در همه عالم جریان دارد، (14).
آتش نی ، جوشش می ، بدایع طبیعت ، کشش اجزای هم جنس به یک دیگر و پیوند و ترکیب اضداد ، از جلوه های عشق است ؛ جاذبه ای که جزء را به سوی کل می راند و میان اشیا و پدیده ها، تناسب ، سنخیت و انضمام می آفریند:
عشق جوشد بحر را مانند دیگ عشق ساید کوه را مانند ریگ
عشق بشکافد فلک را صد شکاف عشق لرزاند زمین را از گزاف (15)
5. انسان و عشق :
داستان عشق انسان ، داستان دیگری است ؛ زیرا علی رغم ژرفا و گستردگی ادراکش ، انگیزه های خیالی و وهمی او همواره با عقل و ذات او درگیرند و مزاحمانی از قوای شهوانی و غضبی بر سر راه اوست . باید دستی از غیب برون آید و عشق انسان را هدایت کند و راه وصول عشق را به او بنمایاند. فرستادن پیامبران و نازل کردن کتاب های آسمانی برای همین جهت است تا عشق حقیقی و راستین را از عشق مجازی و دروغین باز شناساند و آدمی را در عشق و عاشقی اش مدد رساند، (16).
کلام پیامبران ، بوی گلی است که انسان را به سمت گلستان می برد.
این سخن هایی که از عقل کل است بوی گلزار و سرو و سنبل است
بوی گل دیدی که آن جا گل نبود جوش مل دیدی که آن جا مل نبود؟(17)
6. عشق حقیقی :
از منظر دین خداوند کمال محض ، جمال مطلق ، دارای برترین وصف ها، مبدأ عشق ، اولین عاشق و الهام کننده عشق است . همه هستی آیت ، نشانه و مظهر اویند؛ از او سرچشمه گرفته ، به سوی او روان هستند . آدمی کمال جو و زیبایی طلب بوده ، حقیقتش از روح خدا است ، از آن منزل نزول کرده و به سوی او باز خواهد گشت ، انسان دارای روحی است که ظهور و جلوه تام صفات حق است . عشق حقیقی عبارت است از «قرار گرفتن موجودی کمال جو (انسان ) در جاذبه کمال مطلق (خداوند متعال )؛ پروردگاری جمیل مطلق ، بی نیاز، یگانه ، دانای اسرار، توانا، قاهر و معشوقی که همه رو به سوی او دارند و او را می طلبند،» (18).
مانند تو من یار وفادار ندیدم خوش تر ز غم عشق تو غمخوار ندیدم
جز خال خیال رخ زیبای تو در دل در آینه حس تو زنگار ندیدم
دل بندگی دوست به شاهی نفروشد یک مشتری عشق به بازار ندیدم
با بندگی حضرت معشوق الهی دردل هوس شاهی این دار ندیدم .
عشق حقیقی و راستین ، تنها به کمال محض و زیبایی مطلق توجه دارد. تنها او را می خواهد و می جوید. این عشق ، التیام بخش ، رام کننده ، صبر آور، انس برانگیز، رضایت بخش ، نیروزا، طلب آور، درهم شکننده خودپرستی ، سرورانگیز، نشاط آور، پایا و پویاست . این عشقی است که وصالش ، مقتل عاشق است نه مسلخ وی ؛ یعنی هنگام وصال ، عاشق قامت بر کشیده ، قیامت به پا می کند و عشقش زنده تر و فعال تر می گردد، نه آن که سرد و خاموش شود. در این عشق ، عاشق وجود خود را در مقابل معشوق از دست می دهد:
جمله معشوق است و عاشق پرده ای زنده معشوق است و عاشق مرده ای
از هر چه ز عشق خود تهی دستم کن یکباره به بند عشق پابستم کن (باباطاهر)
با توضیحاتی که داده شد اگر خداوند عشق و محبت را نمی آفرید نقص محسوب می سد چون عشق و محبت ، کمال محسوب می شود و خداوند در درجه اول تمام صفات کمالی را به صورت نامحدود دارد و سپس به صورت محدود به دیگران می دهد وعشق نیز این چنین است.
—————————————————————————————————————
پاورقی:
1) ابن منظور: لسان العرب ، بیروت ، دار احیائ التراث العربی ، چاپ اول ، 1408 ق ، ج 9، ص 224
2) غزالی ، محمد: احیائ علوم الدین ، بیروت ، دار القلم ، چاپ سوم ، بی تا، ج 4، ص 275
3) الفتوحات المکیه ، بیروت ، دار احیائ التراث العربی ، بی تا، ج 2، ص 121
4) ر.ک : بابک احمدی ، چهار گزارش از تذکره الاولیائ عطار؛ تهران ، نشر مرکز، چاپ اول ، 1376 ش ، ص 46
5) استاد محمدتقی جعفری : نقد و تحلیل مثنوی ، به نقل از عباس مخبر دزفولی ، فلسفه و قرآن ، قم ، دفتر انتشارات اسلامی ، چاپ دوم ، 1368 ش ، جلد 3، ص 147
6) مثنوی معنو،ی دفتر 1، ابیات 112 – 116
7) سخاوی ، مقاصد الحسنه ، چاپ هند، ص 153
8) ابوالحسن دیلمی ؛ عطف الائلف المائلوف علی اللام المعطوف ، تحقیق و مقدمه ، ج . ک . قادیه ، مطبعه المعهد العلمی الفرنسی للاذثار الشرقیه ، قاهره ، 1962 م ، ص 28
9) ر.ک : علامه طباطبائی ، المیزان ، جلد 1، ص 411
10) تمهیدات ، به تصحیح عفیف عیران ، تهران ، انتشارات منوچهری ، ص 217
11) مثنوی ، دفتر 6، ابیات 970 – 971
12) ر.ک : چهل حدیث ، مرکز نشر فرهنگی رجا، تهران ، چاپ اول ، 1368 ش ، صص 155 – 163
13) محمد غزالی ، احیائ علوم الدین ، جلد 4، ص 276
14) ر.ک : اسفار الاربعه ، ج هفتم ، فصل پانزدهم
15) مثنوی معنوی ، دفتر 5، ابیات 2735 – 2736
16) .ک : صدر الدین محمد شیرازی : عرفان و عارف نمایان ، ترجمه محسن بیدارفر، تهران ، الزهرائ، چاپ سوم ، 1371 ش ، ص 120
17) مثنوی معنوی ، دفتر 1، ابیات 1898 – 1900
18) .رک : محمد غزالی : احیائ علوم الدین : ج 4، ص 279 - 283 و المیزان ، جلد 1، ص 411 و اسفار، ج 7، ص 183

 13 نظر

کوثر

02 اردیبهشت 1391 توسط الزهرا (س) نصر

إنّا أعطيناك الكوثر، فصلّ لربّك وانحر، إنّ شانئك هو الأبتر

در شأن نزول اين سوره گفته شده:

زمانى كه رسول‌(ص) دو تن از فرزندان خود به نام‌هاى عبد‌اللّه و قاسم را از دست داد و دشمنان آن حضرت، براى تضعيف او، زبان طعن و شماتت، گشودند، عاص بن وائل او را «ابتر» خواند،2 كه در لغت عرب به «مقطوع النسل» اطلاق مي‌شود.

كوثر از ريشه كثرت است و برچيزى اطلاق مي‌شود كه شأنيت كثرت در او باشد و مراد از كوثر خير فراوان است.

البته آن خير كثيرى كه پيامبر در نتيجه اعطاى خداوند؛ مالك آن شده است، در آيه اول مشخص نشده و شايد بدين لحاظ باشد كه با اطلاق و عدم تقييد آن، عظمت و شأن خاص، بدان ببخشد.

براى كلمه (كوثر) در اين سوره، معانى متعدد مطرح شده است، علامه طباطبايى در الميزان با توجه به معناى آخرين آيه كه دشمن آن حضرت را، ابتر معرفى كرده، مناسب‌ترين معنا را «كثرت» ذريه پيامبر اكرم (ص) ذكر مي‌كند. اگر خير كثير هم مراد باشد، يقيناً يكى از مصاديق آن، فراوانى نسل آن حضرت است.

كوثر، صيغه مبالغه است. يعنى اى پيامبر، به تو، دخترى داديم كه مجسمه خير است، استوانه بركت و اسطوره بالندگى است، به تو دخترى داديم كه اگر همه فضايل و سجاياى انسانى را مجسم كنند، زهرا مي‌شود. اى پيامبر، به شكرانه اين نعمتى كه به هيچ‌كس داده نشده و نخواهد شد، نماز بخوان و در هنگام تكبير، دستهايت را بلند كن كه اين يك حالت خضوع است براى بنده و جلالتى است برا ى خدا!

امام فخررازى در ذيل آيه مي‌نويسد:

كوثر هشت معنا دارد كه تمام آن معانى درباره حضرت صديقه طاهره، فاطمه زهرا‌(س) است. آنگاه خودش مي‌گويد: چگونه، فاطمه كوثر نباشد كه چون علي‌بن‌الحسين و محمد‌بن‌على باقرالعلوم و صادق المصدق، ميوه و ثمره دارد.

آرى فاطمه، چگونه خير كثير نباشد كه از اين نهر كوثر، صدها و بلكه هزاران جوى زلال و روشن، منشعب است.

حسن ختام اين بخش،آن كه نزول چنين سوره‌اى و چنين تعبير بلندى (كوثر) درباره فاطمه در عهد جاهليت عربى كه «زن» نه تنها از كم‌ترين حقوق انسانى برخوردار نبود، بلكه تولد دختر مايه ننگ و سرافكندگى بود و دختران، زنده بگور مي‌شدند، نشانگر جايگاه ارزشمند زن در مكتب حيات بخش اسلام است. موجودى كه مي‌تواند منشأ اين مقدار خير و بركت در تاريخ بشريت باشد. موجودى كه بنده برگزيده خدا و

اشرف مخلوقات عالم، بايد به شكرانه برخوردارى از آن، در برابر پروردگارش، سربرخاك بسايد. در كدامين مكتب مي‌توان چنين قرب و منزلتى براى زن يافت؟

 2 نظر

نئو گعده !

02 اردیبهشت 1391 توسط الزهرا (س) نصر

از قدیم توی حوزه گعده بود و هست و انشالله خواهد بود . این گعده ها ی حتی دوستانه ، همیشه تویش بحث های علمی هم هست . بالاخره هویتی که طلبه با خواندن این درس ها پیدا می کند همیشه همراهش هست و چه بخواهد و چه نخواهد به پشتوانه ی همین علمی که دارد ، علمی حرف می زند .

 

 

از آن طرف  طلبه جماعت یک خاصیت خوبی که دارد این است که از بحث کردن لذت می برد . طبیعتا بحث منطقی منظورم است نه جدل و مغالطه گری . و از سر همین است که با استادش هم بحث می کند در عین رعایت اخلاق و ادب و حرمت و … و از اثر همین بحث کردن ها کلی رشد می کند .

مثال های بحث های علمی اساتید را زیاد دیده و شنیده ایم . مثلا آن فلان استاد بزرگ که یک شب تا صبح همین طور ایستاده با شاگردش بحث علمی کرد در حرم حضرت امیرالمومنین .

و از این دست مثال ها کم نداریم . روحیه مطالبه گری(البته که مطالبه ی حق) مثل سرو! قد می کشد در طلبه جماعت :))

همه ی این ها را داشته باشید .

از آن طرف ما در علوم  پایه که از غرب بیاید یا شرق زیاد به مشکل برنمی خوریم ، بلکه حرف از علوم انسانی که به میان می آید دچار مشکل می شویم .

روانشناسی غربی یا اسلامی است که چالش برانگیز است وگرنه فیزیک که فیزیک است !

ضرورت بومی شدن علوم انسانی هم که جزو بدیهیات است .

این بومی کردن علوم هم رویا نیست ، البته اگر “بخواهیم” . و این امر قابل تحقق است  . (همچنان که بی حرکت هم نبوده ، فقط در سرعتش طعنه زده به حلزون)

خب ، این را هم داشته باشید .

از طرف دیگر درست ده سال پیش رهبر در جمع طلاب فرمودند کرسی های آزاد اندیشی را راه بیاندازید . در حوزه بسترش فراهم تر است .

ولی عملا ده سال گذشته و ما هنوز این کرسی های آزاد اندیشی را نمی بینیم .

همه ی این ها برآیندش می شود لزوم راه اندازی کرسی های آزاد اندیشی در حوزه ها  . همان گعده های سابق با چهره ای نو و خروجی مفیدتر که منجر به رشد علمی می شود . نئو گعده ها !(کرسی های آزاد اندیشی) همان گعده های قدیمی در ورژن جدید هستند .

در فواید برگزاری کرسی های آزاد اندیشی در حوزه ها دوباره صحبت می کنیم انشالله .

نقدا : علیکم بالکرسی ها !


اصل نوشت : فاطمیه برای خیلی ها فقط شهادت دختر پیامبر است .

برای ما ولی شهادت دختر پیامبر و مادر و صاحب خانه و صاحب سفره مان است ..

وقتی ماشین آژانس جلوی مدرسه نگه داشت و پول را حساب کردم ، راننده پول را قبول نکرد ، با یک تواضع خاصی که اصلا به ظاهر نه چندان مذهبی ش نمی خورد  ، با اشاره به سردر مدرسه گفت : فقط اینجا که میرین برای مام خیلی دعا کنید . یا علی

رفت و من بودم و مدرسه ای با اسم مادر سادات

حضرت حجت الامسال فاطر دامت افاضاته

 4 نظر

جنگ تموم نشده

02 اردیبهشت 1391 توسط الزهرا (س) نصر

دارم با خودم فکر می کنم چه رسمیه که جدیدا راه افتاده توی صدا و سیما و سینما که وقتی می خوان از یه بچه شهید که دانشجو شده دفاع کنن، می گن: این بدون سهمیه وارد دانشگاه شده.

انگار سهیمه داشتن و از اون الستفاده کردن جرمه!

چرا باید این دیدگاه توی جوونهای ما ایجاد شده باشه؟

به نظرم دلیلش اینه که از حال و هوای جنگ، همه ما غافل شدیم. درسته! الان دیگه جنگ نیست! الان دیگه کسی نمی ره جبهه ولی کی می دونه خونه بی پدر یعنی چی؟ کی می دونه روزها منتظر پدر بودن و تو استرس اومدن یا نیومدنش دست و پا زدن یعنی چی؟

وقتی داستان جنگ و جبهه رو می خونم، با خودم می گم: اینها اگر زنده مونده باشن هم همشون پر شدن از خاطرات و توهمات تلخ اون روزها!

بعضی صحنه ها، حتی تصورش هم منو از خواب و خوراک می اندازه چه برسه به لمسش.

چه کشیدن جوونهای ما!

نباید بذاریم روی این تاریخ و خاطرات، گرد غفلت و فراموشی بشینه.

کی می گه جنگ تموم شده؟ تا وقتی نسل ما و بچه های ما  زندن، جنگ تموم نشده! نه خودش نه اثراتش!

هنوز استرس شبهای بمبارون رو یادمه و تاریکی شب، منو میترسونه!

هنوز صدای آژیر قرمز توی گوشمه!

هنوز مارش حمله و اشکهای مامان و چشمهای پر انتظارش یادمه.

هنوز ترس اومدن یا نیومدن بابا تنمو می لرزونه.

الحمدلله سایه بابا بالا سر من موند، اما اونهایی که ندارنش؟

کمترین حقشون آیا استفاده از آینده ای خوب که اگر پدر بود می تونست براشون بسازه نیست؟


ر.مشق عشق

 5 نظر

برای...

02 اردیبهشت 1391 توسط الزهرا (س) نصر

در منطقه خواستیم از غربت مادر بگوییم دلمان شکست ،گفتیم باید علم عزایش را به هر ترتیب بلند

کنیم اخر مادرمثل پدر غریب است .

یاعلی گفتیم در عرض کمتر از ده روز با دست خالی نمایشگاه ولایت فاطمی با شعار

من نباشم تا تو باشی ..

هرچه کوچه هرچه باریک

هرچه در مسمار دیوار

من نباشم تا توباشی…

برپا شد

،از در که بیایی غدیر را میبینی دست پدر در دست پیغمبر است ،وارد مسجد میشوی مادر را در حال

خطبه خواندن بعد از سقیفه میبینی چند قدم که برداری با در سوخته مواجه میشوی و روضه کوچه و

درب و دیوار برایت تکرار میشود ،تاریخ را مرور میکنی با دلشکستگی به تاریخ 1433 هجری قمری

میرسی و شیعه را در ترور ابزارهای جنگ نرم و ماهواره میبینی و در نهایت خود قضاوت میکنی که گل

همیشه بهارم خداکندکه ….

دلسوختگان مادر از 30/1/91 تا 6/2/91 از ساعت 4تا 8 شب منتظر عاشقان فاطمیه میباشد.


از دلنوشته های طلبه ی فعال ساقی اسماعیلی

 3 نظر
  • 1
  • ...
  • 601
  • 602
  • 603
  • ...
  • 604
  • ...
  • 605
  • 606
  • 607
  • ...
  • 608
  • ...
  • 609
  • 610
  • 611
  • ...
  • 734

.

ذکر روزهای هفته

مدرسه علمیه الزهرا (س) نصر تهران

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اهل بيت عليهم السلام
    • امام اولمان را بشناسیم
  • توصيه هاي تربيتي
    • در محضر استاد
    • نکات تفسیری
  • اسماء الله الحسنی
  • فاطمیه
  • نکته های قرآنی
  • دعا و نیایش
  • سبک زندگی
    • شهدا
    • امام خمینی (ره)
    • شناخت پیامبران
      • سفرنامه مکه
    • زندگی به سبک شهدا
    • فرهنگی
  • در محضر استاد
    • بیانات امام خامنه ای
      • اخبار مدرسه
    • در محضر رهبری
    • سلسله مباحث حیا در بُعد تربیتی
  • نکات خانه داری
  • نکته های ناب
  • در محضر اهل بیت
  • کلام امام
  • احکام
  • سلامتی
  • ماه خدا
  • اخبار
    • معرفی امامزاده های ایران
      • محرم نوشت ها
        • دلنوشت های طلاب
          • آموزش آشپزی
          • ویژه نوشته های دهه فجر
          • خوش نوشته
        • توصیه های سلامتی
      • نکته های جالب
  • محرم
  • پژوهش
    • مستوره آفرینش ( بیانات رهبری در باره زن و خانواده )
    • فناوری اطلاعات
    • پژوهش ها و تحقیقات پایانی طلاب
    • مقاله نویسی
    • مقالات مفید
  • مسابقات پژوهشی

جستجو

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس