مدرسه علمیه الزهرا (س)  نصر تهران

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

نه دی

رهبر انقلاب: روزهای سال، به طور طبیعی و به خودی خود همه مثل همند؛ این انسانها هستند، این اراده‌‌‌‌‌ها و مجاهدتهاست که یک روزی را از میان روزهای دیگر برمیکشد و آن را مشخص میکند، متمایز میکند، متفاوت میکند و مثل یک پرچمی نگه میدارد تا راهنمای دیگران باشد. روز عاشورا - دهم محرم - فی نفسه با روزهای دیگر فرقی ندارد؛ این حسین بن علی (علیه السّلام) است که به این روز جان میدهد، معنا میدهد. روز نهم دىِ امسال هم از همین قبیل است. این مردمند که ناگهان با یک حرکت روز نهم دی را هم متمایز میکنند. ١٣٨٨/١٠/١٩

‌‌

چمدانی پر از ابر

31 مرداد 1392 توسط الزهرا (س) نصر

آدم انجا نوشتنش می آمد. شعرش می آمد. داستانش می آمد. سوژه اش می آمد. اصلن آنجا همه اش شعر بود.

انگار که متعلق به آنجا هستی . انگار که چشم هات دوست داشته باشند هر صبح که بیدار می شوند از پنجره ی اتاق ِ زیر شیروانی مانندی که توی ان هستی با آن سقف کج و یه وری و چوبی اش درخت های مه گرفته ی بیرون را ببینند و بهشان سلام کنند.

ودقیقن می توانم بگویم به طور واضحی رویای من آنجاست ! رویایی که چند روزی واقعی بود.

روزی چند کیلومتر پیاده روی پیچ کوهها. آب ِ چشمه . شیر ِ تازه . سکوت ِ کوه. صدای رد شدن ِ یک زنبور. تا شعاع چند متری . جنگل. درخت . سبزه . ابر. دریا . مه .نم باران …

چند روزی هست که آمده ایم و من اصلن دوست ندارم از خانه بیرون بیایم. دوست ندارم برویم خرید . با اینکه به یک خرید درست و حسابی نیاز داریم. دوست ندارم برویم توی شلوغی و دود.

چند روزی هست که امده ایم . چشم های هردوی ما می سوزد . سرفه میکنیم. هوا غبار گرفته است. آب سنگین است . میل به غذا نداریم… انگار که روحمان جایی جا مانده باشد.

تازه داشت خیالم تطهیر می شد .تازه خوابم داشت درست میشد .سرم را که روی بالش میگذاشتم می رفتم ..منتظر فرصتی در زندگی ام هستم تا بتوانم بروم آنجا زندگی کنم ! برای همیشه!

ف.اناری

 نظر دهید »

برچسب شیعگی

28 مرداد 1392 توسط الزهرا (س) نصر

پشت شیشه ماشین ش زده:
“الهی بحق الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجه“
بالای شیشه جلوی موتورش زده:
“اللهم عجل لولیك الفرج“
توی مسیر “بانه"، پسرعمه وقتی داره از میگه که این منطقه اغلب سنّی نشین اند و مداحی علی ولی الله داره تو ماشین پخش میشه و یه حس خوب هست، اشاره میکنه به برچسب پشت شیشه ماشین ش که نوشته:
“ما منتظر منتقم فاطمه هستیم“
کمابیش اینچنین برچسب هایی رو پشت شیشه ماشین ها میبینیم یا بعضا سردرخانه ها، کاشی های “ولایة علی ابن ابی طالب، حصنی، فمن دخل حصنی، امن من عذابی”
چه قدر دوست دارم خانه ای داشته باشم که سردرش این را زده باشم.
یا حتی ماشینی داشته باشم و پشت ش شبیه این برچسب ها را بزنم. که حس خوبی می دهند.
ولی فکر میکنم اگر این ظاهر مذهبی و این زبانِ ادعا و این برچسب های اینچنینی را بگیرند، چه قدر نشان شیعه بودن و محب و منتسب به اهل بیت بودن در ما یافت میشود. فکر میکنم چه طور شیعه بودنم نشان داده میشود، که برچسب شیعگی به چیست؟ که برچسب شیعگی اگر بخورد بر پیشانی ام، آن وقت است که سعادت دنیا و آخرت نصیبم میشود. که باید طوری بود که ائمه بیایند بگویند: نگاه کن! این شیعۀ ماست.
فکر میکنم این همه روایت* و چه و چه که مثلا کسانی ادعای شیعگی کردند و امام نپذیرفتشان و آخر گفتند: بگویید محب هستید لااقل. شیعه بودن اصول دارد. این طور است و آن طور.
که از ویژگی های شیعیان شان میگویند یا از شیعیان واقعی و نوع بودنشان میشنوی و شرمنده میشوی…
کاش برچسب شیعگی به پیشانی بخورد… برچسب محب بودن حقیقی…
کاش باعث افتخارشان باشم/یم نه شـ ر مـ نـ د گـ…..

بقلم نجوا بانو

 1 نظر

هیسسسس

27 مرداد 1392 توسط الزهرا (س) نصر

 

دختر ها فریاذ نمی زنند!


انصافا ارزش دیدن داشت فیلمی که هم خوش ساخت هم تاثیر گذار و هم دلچسب بود با ضربه ی خوب پایانی!

و حضور تعداد زیادی از بازیگران نام آشنا حتی در سکانس های کوتاه، و اگرچه انتخاب طناز طباطبایی و نقش مقابلش رو برای این نقش اصلا نپسندیدم! به نظرم گزینه هایی با بازی بهتری میتونستن ایفای نقش کنند.

جالب بود که برخلاف چهره های تاثیر گرفته و بهت زده ای که از سالن سینما وتوس خارج میشدند، میشد رضایت رو از نگاه ها خوند

ارزش دیدن رو داره وحتی حداقل به اندازه همان یک ساعت و پنجاه دقیقه درگیر موضوع فیلم شدن….

از نظریات خاتون بانو

 

 1 نظر

شماس شامی

25 مرداد 1392 توسط الزهرا (س) نصر

 

از وقتی فهمیدم به جای وبگردی های موبایلی قبل از خواب میتوانم یک کتاب و چراغ مطالعه کوچک بگذارم کناردستم، اصلا انگار دنیا قشنگ تر شده! و خوب، اینکه چرا همچین کار واضحی زودتر به فکرم نرسیده بود از سوالاتی است که هنوز برای خودم هم حل نشده. در همین راستا با وجود مشغله های لذت بخش پایان نامه(!)، حدودا یک هفته ای دوتا کتاب خواندم و سومی هم از دیشب شروع شد.
یکی از آن کتاب ها شماس شامی بود که در اقدامی عجیب چندسالی هست دارد در کتابخانه ام خاک می خورد. یادم می آید وسط یک سری کتاب دیگر خریده بودمش چون معروف بود( و فکر کنم تعریفش را از امیرخوانی هم خوانده بودم یک زمانی) اما آن چندباری که رفتم سراغش نتوانست جذبم کند. شاید چون معمولا محرم ها یادش می افتادم و کتابی مرتبط تر میخواستم.
مجید قیصری را نمی شناسم ولی فکر میکنم نویسنده معروفی باشد. این را از جوایزی که پشت کتاب برایش ردیف شده فهمیدم. سه دختر گلفروشش را هم بارها دیده ام و بارها رغبت نکردم بخرم. حالا اگر ببینم احتمالا میخرم. بیشتر مشتاق طرح هایش شدم تا نثرش.
اما شماس شامی، به نظرم بزرگ ترین نقطه قوت کتاب طرحش بود و نگاه جدیدی که نویسنده برای پرداختن به حادثه کربلا پیداکرده بود خیلی خوب بود.
روایت واقع از زبان خدمتگزار نماینده روم در دربار شام!
واقعا این انتخاب احسنت دارد.

سفیر روم در دربار شام، طی اتفاقات بعد از ماجرای کربلا ناپدید می شود، و کل کتاب نامه های خدمتگزار او(شماس) به مامور امپراتوری روم است که برای پیگیری این قضیه به شام آمده. شماس واقعه را از زمانی که زمزمه های شورش علیه خلیفه در شام پیچیده بود، تا ورود اسرا به دربار یزید و کمی بعد از آن نقل می کند.
تقریبا جذاب است، نثر خوب و روانی دارد و یکبار خواندنش می ارزد به نظرم. بازخوانی واقعه کربلا از زبان راوی ای که خیلی دورتر از ماجرا (مکانی، فکری، عقیدتی،دغدغه ای…)نشسته مواجهه جالبی است.
اما خوب، طبق معمول می شد که خیلی بهتر از این باشد. مخصوصا با آن طرح عالی. می شد که اشاره های واقعه پررنگ تر از این باشد و وسط زیاده گویی ها و پرداختن شماس به حواشی در نامه ها، گم نشود. می شد نثر پخته تر باشد و ایرادات کمرنگ علت و معلولی یا شخصیت پردازی را نداشته باشد.
و مهم تر از این ، لازم بود پرداختن به دو واقعه بزرگ(جریان دیرراهب مسیحی و جریان اعتراض سفیر روم به یزید در مجلس اسیران)، که اصلا کتاب و طرح به خاطر آنها هویت گرفته و موضوعیت پیداکرده، محوری تر و پررنگ تر و ماندگار تر باشد. چیزی که اصلا نبود متاسفانه. (و بعد از خواندن هر دو قسمت چقدر توی ذوقم خورد)
از آن طرف، اشاره های واضح و جانیفتاده به بعضی نقل های تاریخی مثل شراب خوری و میمون بازی یزید یا توصیف اسیران و … زیادی توی ذوق میزد. می شد نگاه و روایت خیلی عمیق تر و شسته رفته تر به این موضوعات بپردازد. که پرداخت ناشیانه و شعاری اش از این کتاب و این نویسنده بعید بود به نظرم.
دومقدمه کوتاه اول کتاب هم (که سعی داشت وانمود کند کل کتاب بخشی از یک کتاب تاریخی تازه پیدا شده عتیقه و مربوط به اسناد حکومت روم قدیم است) اصلا جانیفتاده بود و مخصوصا با نثر داستان گونه و پرحرفی های غیرضروری شماس و خیلی چیزهای دیگر کتاب نمی خواند و باورپذیر نبود.
اما با وجود همه غرهایی که زدم به طورکلی کتاب خوبی بود. خوراک همین روزهای دور از محرم است. دور می نشاندت و نشان می دهد. بعد خودت باید یکی یکی پازل هایی را که نویسنده لابه لای خطوط و ماجرای اصلی به دستت می دهد کنار هم بگذاری و واقعه را بازخوانی کنی. و اگر دل بدهی چندتا روضه خوب هم ازش در می آید.
و باید اعتراف کنم نود درصد اوقاتی که کتاب داستان یا سفرنامه میخوانم، بعدش در اولین تلفنی که با خواهرم دارم دوباره صحبت می کشد به غر زدن از ضعیف بودن کتاب ها و نویسنده ها و آخرش اینکه از هم بپرسیم: واقعا ما چرا نمیریم کتاب بنویسیم؟!! (آیکون خودشیفتگی مفرط)

بقلم بانو صاد

 

 نظر دهید »

وادخلوا الباب سجدا ..

23 مرداد 1392 توسط الزهرا (س) نصر

 

مسیری که طی کردنش آنقدر سخت است که تنها عده ی کمی از آن جان سالم

به در می برند جز با اینکه توسط «راه بلد مطمئنی» «برده شوی» طی نمی شود.

صراط مستقیم یعنی راهی که از مو باریکتر و از شمشیر بران تر است، تنها با

«برده شدن» طی می شود، باید «اهل» کشتی نجات بشوی تا به سلامت

بگذری. باید اولا عمق نیازت به راه بلد را بفهمی، ثانیا دنبالش بروی و تمام شرط و شروط

هایش را بپذیری، ثالثا «سجدا» و با تواضع و خواکساری تمام از این باب وارد شوی

و رابعا استقامت داشته باشی و …

بانو حبیب

 

 1 نظر
  • 1
  • ...
  • 451
  • 452
  • 453
  • ...
  • 454
  • ...
  • 455
  • 456
  • 457
  • ...
  • 458
  • ...
  • 459
  • 460
  • 461
  • ...
  • 734

.

ذکر روزهای هفته

مدرسه علمیه الزهرا (س) نصر تهران

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اهل بيت عليهم السلام
    • امام اولمان را بشناسیم
  • توصيه هاي تربيتي
    • در محضر استاد
    • نکات تفسیری
  • اسماء الله الحسنی
  • فاطمیه
  • نکته های قرآنی
  • دعا و نیایش
  • سبک زندگی
    • شهدا
    • امام خمینی (ره)
    • شناخت پیامبران
      • سفرنامه مکه
    • زندگی به سبک شهدا
    • فرهنگی
  • در محضر استاد
    • بیانات امام خامنه ای
      • اخبار مدرسه
    • در محضر رهبری
    • سلسله مباحث حیا در بُعد تربیتی
  • نکات خانه داری
  • نکته های ناب
  • در محضر اهل بیت
  • کلام امام
  • احکام
  • سلامتی
  • ماه خدا
  • اخبار
    • معرفی امامزاده های ایران
      • محرم نوشت ها
        • دلنوشت های طلاب
          • آموزش آشپزی
          • ویژه نوشته های دهه فجر
          • خوش نوشته
        • توصیه های سلامتی
      • نکته های جالب
  • محرم
  • پژوهش
    • مستوره آفرینش ( بیانات رهبری در باره زن و خانواده )
    • فناوری اطلاعات
    • پژوهش ها و تحقیقات پایانی طلاب
    • مقاله نویسی
    • مقالات مفید
  • مسابقات پژوهشی

جستجو

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس