بعضی کتاب ها هستند که خواندنشان حال آدم را خوب می کند. برای “حال خوب” هم تعریف لازم نیست. حال خوب است دیگر. حالا داستان است یا زندگی نامه، علمی است یا اعتقادی یا هرچه. فقط جذاب است.
اسمش، داستانش ، شخصیت ها یا مضمونش برایت خاطره سازی می کند. اگر امانت گرفته بودی، حتما بعدا میخری که همیشه داشته باشی اش. اگر از اول خریده باشی هم هیچ وقت غصه پولی که دادی را نمیخوری.
کتاب هایی که راحت می شود هدیه شان داد. سلیقه و تفکر خواصی نمی خواهند. خوش خوانند و خواسته ناخواسته آدم را با خودشان دوست می کنند.
خیلی وقت بود میخواستم کتاب های “حال خوب کن"م را معرفی کنم. حالا نمایشگاه کتاب بهانه اش شد. شما هم بنویسید حتما. باشد که یک لیست خرید عالی برای امسال داشته باشیم. لازم نیست زیاد باشد، یکی هم کافی است. فقط خواندنش حال آدم را خوب کند. حالا به هرطریقی که نویسنده پیدا کرده.
کتاب های من:
خدا خانه دارد - فاطمه شهیدی
اگر از من بخواهید فقط یک کتاب معرفی کنم فکر میکنم همین باشد. بس که مرا درگیر خودش کرد. بس که نگاه نویسنده قشنگ بود و نو و تازه و دوست داشتنی. بس که همه حرف های کتاب، عمیق بر جانم می نشست. بس که دوست نداشتم تمام شود. هنوز هم نفهمیدم چرا نفیسه مرشد زاده دیگر پی این نوشته هایش را نگرفت؟! شاید هم گرفت و ما نفهمیدیم. هر چه هست یک سبک عجدید و عالی است در نثر های مناسبتی مذهبی. محشر است. شاید بیشتر از ده تایش را تاحالا خریده ام.
دختر پرتقالی - یاستین گوردر
داستان است. در یک فضای نوجوانانه. تم عشق و عاشقی هم دارد ولی شیرین است و تقریبا اخلاقی . برای من خیلی کشش داشت. یکی دوتا غافلگیری محشر دارد یا بعضی صحنه های دراماتیک فوق العاده. لحظه ای که کتاب را تمام کردم هنوز هم یادم مانده. حسابی غرق شده بودم! نویسنده که احتمالا معرف حضور است فیلسوف است، اینجا هم از فلسفه بافی هایش دست برنداشته. و البته بد نیست. بماند که من خود داستانش را بیشتر دوست داشتم.
کاپوچینو در رام الله - سعاد امیری
یک زن که تحصیل کرده است و فلسطینی است. توی همان فلسطین هم زندگی می کند. با شوهرش. زیادی روشنفکر است البته. سگ دارند و بچه ندارند و این حرفا. تفکرش بیشتر غربی است. از ماجراها و روزهایش می گوید. از خاطراتش. از اسرائیلی ها. از کشورش و از مردمش. زبانش به شدت شیرین و روان است. فلسطینی که معرفی می کند هم یک چیز عجیب است. انگار تا به حال نمیشناختی اش. فلسطینش زنده است نه فلسطین مخروبه. البته که مصیبت ها هست و زیاد است. ولی همه اش کنار هم خوب است. کتاب خوبی است.
(پنچ شش سال پیش بود که خریدمش. توی اتوبوس باز کرده بودم که بخوانم و آنقدر غرق شده بودم که نمی فهمیدم جلو در ایستادم. ایستگاه است و مردم نمی توانند پیاده شوند. هنوز نگاه غضب بار خانمی که به زحمت پیاده شد یادم مانده. فکر کنم توی دلش حسابی جماعت کتاب خوان را آباد کرده بود. من؟! آنقدر گیج کتاب بودم که اصلا نمی فهمیدم باید کنار بروم.)
مردی در تبعید ابدی - نادر ابراهیمی
سریال روشنتر از خاموشی را دیده اید؟ دوست داشتید؟ اگر بله، حتما این کتاب را بخوانید. اگر نه هم می توانید رویش فکر کنید. کلا نادر ابراهیمی شاهکار کرده در کتابش. البته اگر صرفا دنبال داستانید شاید خسته تان کند. من که نطق هایش را هم مثل داستان با ذوق و شوق میخوانم.
چهل نامه کوتاه - نادر ابراهیمی
چهل نامه سرراست، صاف و ساده و پراحساس از یک مرد میانسال به همسرش. درباره همه چیز. از اتفاقات ساده روزمره تا افکار بلند. بیشتر از همه اما درباره زندگی. خود زندگی. انگار کن چهل درس زندگی، شیرین و عاشقانه.
آهسته خوانی - سیدعلی میرافضلی
یک عالمه شعر کوتاه هایکو مانند. کوتاه و دوسه خطی. بی وزن. بیشتر از همه چیز هم درباره عشق. با یک چای بعد از ظهر حسابی می چسبد. برای هدیه دادن هم خوب است. لطیف است.
لبخند مسیح - سارا عرفانی
یک داستان عاشقانه و پرکشش. این بار اما مذهبی. درباره درگیری های یک دختر آزاد امروزی با مفهومی به اسم دین. جذاب است و همه نکته های قشنگ مذهبی کتاب حسابی کنار داستان عشقی خوش نشسته. اگر توی دور و بری ها نوجوان دارید برایشان بخرید. خیلی بهتر از این رمان های زرد است. برای خودتان هم خوب است. حال مرا که حسابی خوب کرد خواندنش. قشنگ بود.
از لب برکه ها - مژگان عباسلو
شبیه آهسته خوانی است. یک کتاب کوچک مربعی شکل جمع و جور با صفحه آرایی دوست داشتنی. این هم برای عصرانه یک بعد از ظهر بهاری. یا هدیه دادن به یک دوست.
یک روز قشنگ بارانی - اریک امانوئل اشمیت
یک سری داستان کوتاه. با تم اغلب عاشقانه. و البته نگاه خاص غیرتکراری اشمیت. دوستش داشتم.
خرده جنایت های زن و شوهری - اریک امانوئل اشمیت
یک نمایشنامه خیلی خیلی شیرین. یک جاهایی هم آموزنده. درباره روابط یک زوج. تله فیلمش را یک زمانی تلویزیون با بازی نیکی کریمی و فروتن نشان داد. اگر گیر اوردید حتما ببینید. اگر نه کتابش را بخوانید. از آن داستان هاست که یاد آدم می ماند. و آن لبخند انتهایی عمیق!
فضیلت های ناچیز - ناتالیا گینز بورگ
یک کتاب نازک تقریبا جیبی ولی پرمحتوا. داستان نیست، اما جذاب است. خاطره نیست ولی وسط هایش خاطره هم دارد. انگار یک آدم صدساله پرتجربه بنشیند برایت حرف بزند. روان و روراست و دوست داشتنی. درباره چیزهایی که نمیدانستی ولی باید بدانی. فکرهایی که دوست داشتی درباره شان با کسی صحبت کنی. بعضی وقت ها آنقدر خوب گفته، انقدر خوب تو، خود احساس تو را گفته، آنقدر سوالت را خوب تشریح کرده و درست جواب داده که دوست داری همان جا بلند بلند سطرهایش را برای بقیه بخوانی. گینزبورگ بیشتر از همه از خودش را نوشته. خودی که خیلی جاها خیلی شبیه ماست.
این لیست در دست تکمیل است …
+ بیشتر کتاب هایی که اینجا درباره شان نوشتم. (یعنی : دختر شینا - اینک شوکران - نامیرا - مارک و پلو - بگو آآآ - حق السکوت و بی خوابی عمیق - مورتالیته و جیغ سیاه)
بقلم صاد