یک صفحه دعا
ند وقت پیش، اوائلِ کتابِ «مهارتهای سازگاری»ِ علی حسینزاده روایتی میخواندم از امام صادق (ع). روایتِ نسبتاً طولانیای است. نقل کرده بود از امام:
در شگفتم چرا کسی که از چهار چیز میهراسد، به چهار چیز پناه نمیبرد. در شگفتم چرا کسی که میترسد، به این سخن خداوند در قرآن پناه نمیبرد: حَسْبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ؛ «خداوند ما را بس است و او خوب کارگزاری است»؟ به درستی که من در پسِ این آیه خواندم که خداوند منان فرمود: فَانقَلَبُواْ بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللّهِ وَ فَضْلٍ لَّمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ؛ «اینها با نعمت و بخششی از سوی خداوند به مقصد میرسند، در حالی که هیچ آسیبی به آنها نمیرسد».
همچنین در شگفتم چرا کسی که اندوهگین میشود، به این سخن خداوند پناه نمیبرد: لَا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ ؛ «معبودی جز خداوند نیست که از هر بدی منزه است»؟ من در ادامهٔ این آیه خواندم که خداوند منان فرمود: فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذَلِکَ نُنجِی الْمُؤْمِنِینَ؛ «ما دعای او را برآورده ساختیم و او را از اندوه و غم رهانیدیم، و ما مؤمنان را اینگونه نجات میدهیم».
باز در شگفتم چرا کسی که به او نیرنگ میزنند به این سخن خداوند پناه نمیبرد: وَ أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ؛ «و من کارم را به خدا میسپارم، همانا که خداوند به حالِ بندگان آگاه است». من در ادامهٔ این آیه خواندم که خداوند بزرگ و پاک فرمود: فَوَقَاهُ اللَّهُ سَیِّئَاتِ مَا مَکَرُوا؛ «پس خداوند او را از عواقب سوء آنچه نیرنگ میزدند، حفظ کرد».
و در شگفتم چرا کسی که خواهان دنیا و زرق و برق آن است، به این سخن خدای متعال پناه نمیبرد: مَا شَاء اللَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ؛ «آنچه خدا میخواهد صورت میپذیرد و نیرویی جز به قدرت او وجود ندارد»؟ من در ادامهٔ این آیه خواندم که خدای بلندمرتبه فرمود: إِن تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنکَ مَالًا وَ وَلَدًا * فَعَسَى رَبِّی أَن یُؤْتِیَنِ خَیْرًا مِّن جَنَّتِکَ؛ «اگر مرا از بُعد مال و فرزند، کمتر از خود میبینی، امید است که پروردگارم بهتر از باغ تو را به من عطا فرماید»، و این قطعی است».
بعد دیدم انگار این روایت را برای آن دعای یک صفحهای گفتهاند که در تعقیبات نماز صبح آمده و «با بسمالله و صلّی الله علی محمّد و آله» شروع میشود و همین چهار دسته آیه را هم شامل میشود. مرحوم شیخ عباس قمی با حکایتی که بعدش نقل میکند، تأکید دارد بر گشایشی که از مداومت این دعا در کارها حاصل میشود. به نظرم میارزد آدم این یک صفحه دعا را حفظ کند.