هوایی
03 تیر 1391 توسط الزهرا (س) نصر
پارسال نیمه شب های شعبان بود . رواق امام خمینی . مناجات شعبانیه ی حاج سعید حدادیان و این شعر که آدم را از خود بیخود می کرد . همان وقت به دلتنگی این روزهایم فکر می کردم .
بر شانه های ضریحت تا می گذارم سرم را
انگار می گیری از من غوغای دور و برم را
حرفی ندارم به جز اشک، نه حاجتی نه دعایی
دست شما می سپارم این چشم های ترم را
عطر هوای رواقت، آهنگ هر چلچراغت
نگذاشت باقی بماند بغضی که می آورم را
حتی اگر دانه ای هم گندم برایم نریزی
جایی ندارم بریزم جز صحن هایت پرم را
هر بار مشهد می آیم، انگار بار نخست است
هی ذوق دارم ببینم گلدسته های حرم را*
*بشری موحد
پ.ن: میان مشغله های خودم گمم اما ….دلم برای “هوایت ” همیشه دلتنگ است
بقلم ن.صاد