لبیک یا رسول الله
در قلبم احساس تنگی می کنم. بغض گلویم را می فشارد. اشکهایم که جاری می شود، می اندیشم که فاطمه(س)خردسال، چگونه جسارتها به پدرش را می دید و تاب می آورد!
ما روی ماه رسول الله را ندیده ایم. ما صدای شیوا و صوت قرآنش را نشنیده ایم اما محبتش، در رگ و ریشه ی جانمان نفوذ کرده
تو چه کشیدی مادر جان وقتی چهره ی ملیح تر از یوسف را زیر غبار خاکستر…
پدر و مادر و جان و فرزند و مالم به فدایت یا رسول الله
آن زمان، سرمایه داران به رسول خدا جسارت می کردند چون می دیدند که ندای رهایی بخش او، زیر دستانشان را بیدار کرده و از تحت حاکمیتشان می رهاند. هر گونه خواستند مجادله ای کنند و رسول خدا را ناحق جلوه دهند، نتوانستند چون راه رو مرام و مسلک رسول اعظم(ص)، سر تا پا، راستی و درستی و حق و حقیقت بود و امروز نیز، از بیداری اسلامی لرزه به اندام نظام سرمایه داری افتاده که اینچنین به دست و پا زدن افتاده اند.
حتی خود را می سوزانند تا خاکستری دست و پا کنند برای سر و روی پیامبر رحمت!
به هوش باشیم که حالا دستان فاطمی نیاز هست و کیاست ابوطالبی
بقلم بانو مشق عشق