عزّت، نه ذلّت
قـالَ الحُسَينُ عليه السلام: أَلا وَإنَّ الدَّعِيَ ابْنَ الدَّعِىِّ قَدْ تَرَكَنى بَيْنَ السِّلَّة وَالذِّلَّةِ وَهَيْهاتَ لَهُ ذلِكَ مِنّي، هَيْهاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ. حديث امام حسين عليه السلام فرمود: آگاه باشيد كه زنازاده فرزند زنازاده (ابن زياد) مرا بين شمشير آخته و ذلّت مخيّر كرده است. دور باد براى او تسليم شدن از سوى ما، زير بار ذلّت و خوارى رفتن از ما دور است. گر جز به كشتنم نشود دين حق بلند اى تيغ ها بياييد، بر فرق من فرود بر ما گمان بردگىِ زور برده اند اى مرگ! همّتى كه نخواهيم اين قيود ابن زياد كه والى كوفه و گماشته يزيد بود، وقتى سيدالشهدا عليه السلام به سرزمين كربلا رسيد، از آن حضرت خواست كه با يزيد بيعت كند، يا آماده جنگ باشد. امام، راه دوّم را برگزيد و تا آخرين قطره خون جنگيد، ولى زير بار ذلّت حكومت آن فرومايگان ظالم نرفت و اين درسى براى همه امت اسلام بود كه: «مرگ شرافتمندانه، بهتر از زندگى همراه با ذلّت است».