رقعه
حضرت واجب الوجود بالذات
سلام علیکم
بدون مقدمه چینی و تضییع وقت آن درگاه ربوبی عارضم که :
در پی آمدن روزها و شب ها و چرخیدن این کره ی خاکی که حسب الامر شما طواف حریم نورانی و کهکشانی میکند عید غدیر هم سپری شد و دیگر همه ی دلها ” یا مقلب القلوب ” سر داده اند .
پیرو تغییرات تقویم و به حسب نزدیک شدن به آخرین اوراق نجومی ثبت شده بر دل تقویم قمری بر آن شدیم تا از درگاه عدالت گسترتان تقاضا کنیم که هرچه سریعتر ما را به محرم الحرام برسانید که حال روحی مان شدید منقلب است و قالب تن بسی کوچک و تاب این همه انتظار کشنده است جسمی را که صد البته شما بیشتر واقفید بر اوضاع و احوالش . لیکن بدان دلیل که این توده ی به هم پیچیده ی سراسر عضله ای که بر محور چهار حفره تعبیه اش نموده اید وبطن ودهلیزش نامیده اید چنان این روز ها به خود می پیچد و خون می تراود که ترسم رشته رشته شود و نرسد به بیرق سیاه حسین .
علاوه اینکه ٬ چنان این بافت عضلانی سوزش را به غایت رسانیده که تاب وتوان مان را از کف داده ایم و نمیدانیم بر طبق کدامیک از قوانین شیمیایی و فیزیکی این تغییر واستحاله صورت می گیرد که نه دودی بر جای دارد نه خاکستری اما همچنان می سوزد و می سوزاند و علاجی ندارد مگر ” مجلس” حسین .
خواهشمندیم این چند روز الباقی را به مدد قوه ی ” مدبرالیل و النهار ” بودنتان بر ما سپری گردانید
باشد که ما زیر بیرق حسین رستگار شویم .
وصلی الله علی الباکین علی الحسین
+
بقلم بانو طهورا ابیان