دو قدم مانده به گُل
26 اسفند 1392 توسط الزهرا (س) نصر
دوباره گمشده بودم در ازدحامِ خودم
غزل برای تو گفتم ولی به نام خودم
چقدر خسته گذشتی چرا نفهمیدی؟
چقدر هست که افتاده ام به دام خودم
نماز ثانیه را بی تو نیز می خوانم
خودم برای خودم می شوم امامِ خودم
چه سرنوشت عجیبی ست تازه فهمیدم
که دور بوده ز من نیمی از تمام خودم
کسی دوباره از آن سوی شعر می آید
بلند می شوم از جا، به احترام خودم
از این به بعد بدون تو نیستم تنها
من آشنا شده ام با کسی به نام “خودم”
شعر از مرحومه نجمه زارع