خرافات مدرن شده
چند سال قبل وقتی مشهد یا قم میرفتیم، صفحهی اول زیارتنامهها اکثراً با یک خط بد و درشت متنی نوشته شده بود با این مضمون که «امام رضا(علیهالسلام) در خواب زنی رفتهاند و به او گفتند که به زنها بگو با جوراب نازک و آرایش کرده به حرم نیایند؛ این متن را در بیست زیارتنامه دیگه بنویس تا حاجتت را بگیری و تا دو روز دیگه یک خبر خوش بهت برسه» در بعضی از نمونهها هم تهدیدی از نوع «یک نفر ننوشت و تصادف کرد، یک نفر ننوشت و به یک بیماری مبتلا شد و …» دیده میشد که شاید مقصود نویسنده ترغیب و ایجاد یک ترس و رعب در خواننده بود که حتما در زیارتنامهی دیگر بنویسد و اینطور میشد که بعد از مدتی در صفحهی اول اکثر زیارتنامهها این جملات دیده میشد تا زمانی که همهی زیارتنامههای نوشته شده جمع شد تا جلوی این حرکت خرافی و نادرست گرفته شود.
از همان موقع این نوشتهها و قصد نویسندههایش برایم تعجبآور بود؛ اینکه واقعا مردم این نوشتهها را باور میکنند و به دستوری که در آن آمده عمل میکنند؟ و آیا از عمل کردن یا عمل نکردن به دستور داده شده (نوشتن در بیست زیارتنامهٔ دیگر) نتیجهای یا حادثهای دیدهاند یا خیر؟
کمکم این نوع نوشتهها به سیستمهای پیامک ی موبایلها منتقل شد و به انواع جدید و آپدیت شده، پیامک میشد. نمونههایی مثل «بیست صلوات هدیه برای حضرت زهرا(سلامالله علیها) بفرست و این پیامک را برای بیست تا از دوستات بفرست تا سه تا از دعاهایت مستجاب شود» این نوع تازه به بازار آمده هم مثل نمونههای مکتوب قبلیشان مخاطب و خواننده را ترغیب میکرد که پیام و نوشته را بین دوستانشان نشر دهند و این باور را در خواننده ایجاد میکرد که بازنشر دادن این پیام، باعث استجابت دعا و خواستهاش است و در صورت عمل نکردن به این نوشته، (نعوذبالله) خدا یک پیشامد و دردسری برایش پیش میآورد.
پلهی بعدی اینطور باورها که تقریباً یک سالیست فراگیر شده، ایمیلهاییست که اکثراً بصورت گروهی ارسال میشوند و در آن یک حادثه یا واقعهای تعریف میکنند و شفا و معجزهای که دیدهاند و درخواست ارسال آن ایمیل به افراد دیگر و تهدیداتی من باب افرادی که این کار را انجام ندادهاند و چه اتفاقاتی برایشان افتاد.
مدتی پیش یکی از همین نوع ایمیلها برای رایانامهام ارسال شده بود. با این محتوا:
سلام تو رو به امام زمان قسم میدم این پیام رو بخون. دختری از خوزستانم که پزشکان از علاجم ناامید شدند .شبی خواب حضرت زینب(س) را دیدم در گلوم آب ریخت شفا پیدا کردم ازم خواست اینو به ۲۰ نفر بگم. |
به فکرم رسید برای عدهای دوستانم ارسال کنم و نظرشان را دربارهی این نوع ایمیلها و نوشتههایش بپرسم. بالاخره ممکن است نظرات مختلف و بعضاً متفاوت با نظر خودم را دریافت کنم. سعی کردم افراد مختلف با عقاید متفاوتی را انتخاب کنم که جوابهای مختلفی هم دریافت کنم. برای حدود چهل نفری ایمیل را ارسال کردم و ازشان خواستم نظرشان را برایم بنویسند.
جوابهایی که دریافت کردم، در مفهومِ “هیچ اهمیتی بهشون نمیدم” مشترک بودن و نوشتهها و توضیحاتِ دیگر همه یک منظور و مفهوم را دنبال میکردند. یک نفر هم حتی این نوشته ها را جدی نمیگرفت و برای دیگران ارسال نمیکرد -البته این امکان هم هست که کسی عقیدهاش را ابراز نکرده باشد-نظرات دوستان برایم مهم و قابل توجه آمد و برای نشر این نظرات و نگهداریشان در وبلاگ، این پست را نوشتم.
به نظر من اینطور نوشتهها با بازیچه قرار دادن احساسات دینی مردم هدفی جز وارد کردن خرافات و ضربه زدن به دین و اعتقادات و باورهای مردم ندارند و بهترین روش مبارزه با آنها، عدم انتشارشان و ارشاد فرستنده آن (در ایمیل و پیامک) است. یعنی وقتی چنین ایمیلی برایمان ارسال میشود قبل از کلیک بر روی دکمهی “دلیت” دکمهی “ریپلای” را بزنیم و نظرمان دربارهی اینگونه نوشتهها و درست نبودن انتشارشان را برای فرستنده ارسال کنیم. شاید سادهترین کاری که میتوانیم در مبارزه با این اعمال انجام دهیم.