جواز جمع بين دو نماز
شهيد صدر: «زيرا رسول خدا ـ صلي اللّه عليه و آله و سلّم ـ در مدينه در غير سفر و بيآنكه خوفي در ميان باشد يا باران ببارد و يا ضرورتي اقتضا كند، نماز ظهر و عصر، و همچنين نماز مغرب و عشاء را پشت سرهم خواندند، و اين كار به خاطر آن بود كه مشقّت را از ما بردارد، و چنين عملي بحمدالله به عقيدة ما از طريق امامان اهلبيت ـ عليه السّلام ـ ثابت است، و همچنين در نزد شما اهل تسنّن نيز (از طريق سنّت) ثابت است». من تعجّب كردم كه چطور در نزد ما ثابت است، با اينكه تا آن روز، آن را نشنيده بودم، و هيچكس از اهل تسنّن را نديده بودم كه به آن عمل كند، بلكه به عكس ميگفتند: اگر نماز يك دقيقه قبل از اذان، واقع شود باطل است، تا چه رسد به اينكه كسي مثلاً نماز عصر را ساعاتي قبل از وقتش پس از نماز ظهر بخواند، يا نماز عشاء را بعد از نماز مغرب انجام دهد، چنين كاري در نزد ما، ناآشنا و باطل بود. آقاي صدر، از چهرهام دريافت كه من تعجّب كردهام كه چطور انجام نماز ظهر و عصر و نماز مغرب و عشاء، پشت سرهم جايز است؟ هماندم به يكي از طلاّب حاضر اشاره كرد، او برخاست و دو جلد كتاب را نزدم آورد، ديدم كتاب «صحيح مسلم» و «صحيح بخاري» است، آقاي صدر، به آن طلبه دستور داد كه مرا به احاديثي كه مربوط به جمع بين دو فريضه است و در آن دو كتاب آمده، آگاه سازد. من در آن دو كتاب خواندم كه رسول خدا ـ صلي اللّه عليه و آله و سلّم ـ نماز ظهر و عصر، و مغرب و عشاء را پشت سرهم، بدون خوف و بارندگي و هرگونه ضرورت ديگر خوانده است، و در كتاب «صحيح مسلم» يك «باب كامل» در اين خصوص يافتم، همچنان شگفتزده و حيران بودم، خدايا چه ميبينم، در دلم اين شك راه يافت كه شايد اين دو كتاب «صحيح مسلم و بخاري» كه در اينجا وجود دارد، تحريف شده باشد و دو كتاب اصلي نباشد، و در دلم ميگفتم وقتي كه به تونس بازگشتم، در آنجا به اين دو كتاب مراجعه كرده، دقيقاً اين موضوع را پيگيري خواهم كرد. در اين هنگام، شهيد صدر از من پرسيد: «بعد از اين دليل، اكنون چه رأي داري؟»
گفتم: «شما بر حقّ هستيد و راستگو ميباشيد …»، از آقاي صدر تشكّر كردم، ولي در دلم قانع نشده بودم، تا اينكه به كشور تونس (وطنم) بازگشتم، و كتابهاي «صحيح مسلم و صحيح بخاري» و … را از سر فرصت بدست آوردم و دقيقاً مورد بررسي قرار دادم و كاملاً قانع شدم كه خواندن نماز ظهر و عصر، و همچنين نماز مغرب و عشاء، پشت سرهم بدون هرگونه ضرورت، اشكال ندارد، چنانكه پيامبر ـ صلي اللّه عليه و آله و سلّم ـ چنين كاري را انجام داده است. ديدم امام مسلم در صحيح خود[1] در باب «جمع بين دو نماز در غير سفر» از ابن عبّاس نقل ميكند كه پيامبر ـ صلي اللّه عليه و آله و سلّم ـ نماز ظهر و عصر، و نماز مغرب و عشاء را با هم انجام داد. و نيز نقل كرده كه آن حضرت در مدينه، بين نماز ظهر و عصر، و نماز مغرب و عشاء، بدون خوف يا بارندگي جمع كرد، از ابن عبّاس، سؤال شد كه چرا پيامبر ـ صلي اللّه عليه و آله و سلّم ـ چنين كرد؟ در پاسخ گفت: «كَيْ لا يَحْرِجَ اُمَّتَهَ ؛ تا امّتش را به دشواري نيفكند».[2] و نيز در كتاب «صحيح بخاري» (ج 1، ص 140) باب «وقت المغرب»، ديدم و خواندم كه به نقل ابن عبّاس، پيامبر ـ صلي اللّه عليه و آله و سلّم ـ هفت ركعت نماز (نماز مغرب و عشاء) را با هم خواند، و هشت ركعت نماز (نماز ظهر و عصر) را پشت سرهم انجام داد. و در كتاب «مسند احمد»[3] ديدم كه همين مطلب روايت شده بود. و همچنين در كتاب «الموطأ» امام مالك ديدم[4] كه ابن عبّاس روايت كرده است: صَلّي رَسُولُ اللّهُ ـ صلي اللّه عليه و آله و سلّم ـ : «اَلظُّهْرَ وَ الْعَصْرَ جَمِيعاً وَ الْمَغْرِبَ وَ الْعِشاءَ جَمِيعاً فِي غَيرِ خَوْفٍ وَ لا سَفَرٍ ؛ رسول خدا ـ صلي اللّه عليه و آله و سلّم ـ نماز ظهر و عصر و همچنين نماز مغرب و عشاء را در غير خوف و سفر، پشت سرهم خواند».
نتيجه اينكه: آيا با اينكه مسأله اينگونه روشن است، چرا اهل تسنّن بر اثر تعصّب و لجاج، همين مطلب[5] (جمع بين دو نماز) را به عنوان ايراد بزرگ بر شيعه، عنوان ميكنند؟! غافل از آنكه در كتابهاي اصيل خودشان، جواز آن ثابت شده است.[6]
——————————————————————————–
[1] . صحيح مسلم، ج 2، ص 151 (باب الجمع بين الصّلاتين في الحضر).
[2] . همان مدرك، ص 152.
[3] . مسند امام احمد حنبل، ج 1، ص 221.
[4] . موطأ الامام مالك (شرح الحوالك)، ج 1، ص 161.
[5] . يعني جمع بين نماز ظهر و عصر، و همچنين نماز مغرب و عشاء را.
[6] . مع الصادقين نوشتة دكتر محمّد التّيجاني السّماوي، ط بيروت، ص 210 تا 214 (با تلخيص).
صفحات: 1· 2