به یاد کسی که ...
10 بهمن 1390 توسط الزهرا (س) نصر
حدود دو ساعت پیش 6 بهمن بود . و 6 بهمن سالگرد رحلت بزرگمردی به اسم شیخ جعفر مجتهدی بود .
خدایش بیامرزد
سال 84 با ایشان آشنا شدم ، یعنی درست ده سال بعد از فوت شان . توی کتابفروشی سازمان تبلیغات دنبال کتابی می گشتم و نمی یافتم تا رسیدم به این عکس و از روی همین عکس جذب شدم ، اول فکر کردم عکس آقای آقاتهرانی است و خب آقاتهرانی کسی بود که دوستش داشتم و دارم هنوز. بعد کتاب را که با دقت دیدم (در محضر لاهوتیان) فهمیدم ایشان شیخ جعفر مجتهدی هستند .
خدایش بیامرزد
سال 84 با ایشان آشنا شدم ، یعنی درست ده سال بعد از فوت شان . توی کتابفروشی سازمان تبلیغات دنبال کتابی می گشتم و نمی یافتم تا رسیدم به این عکس و از روی همین عکس جذب شدم ، اول فکر کردم عکس آقای آقاتهرانی است و خب آقاتهرانی کسی بود که دوستش داشتم و دارم هنوز. بعد کتاب را که با دقت دیدم (در محضر لاهوتیان) فهمیدم ایشان شیخ جعفر مجتهدی هستند .
و از اینجا به بعد قصه ی حرم رفتن من کشیده می شد به صحن آزادی و غرفه ای که شیخ جعفر در آن آرمیده بود . هر هفته ، هر هفته ، هر هفته … تا اینکه همین یکی دو سال پیش زدند غرفه را واحد پاسخگویی به مسائل شرعی برادران کردند و این یعنی تمام !
به قول یک دوست یا نمی رسی ، یا وقتی می رسی که دیر شده !
درست است که دیر رسیدم ولی این طور نبود که از محضرشان بی بهره باشیم …
به قول یک دوست یا نمی رسی ، یا وقتی می رسی که دیر شده !
درست است که دیر رسیدم ولی این طور نبود که از محضرشان بی بهره باشیم …
پ ن : زکات روی زبان عزیزتان نیاید یک حمد و اخلاص نثارشان کنید …
اللهم صل علی محمد و آل محمد..
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد ..
مهتاب ابیان