بازيابي هويت انقلابي
چرا جشنواره فیلم «عمار» مهم است؟
اول: چرا جشنواره عمار به دنیا آمد؟ پاسخ این سوال به ظاهر ساده را می توان در یک نکته جستجو کرد: «عکس های یادگاری و پی در پی آقایان سینماگر با خرس های نقره ای، سیمرغ های بلورین، نخل های طلایی و …. دیگر به آنها مجالی برای فکر کردن به واقعیت مردم ایران نمی داد.»
بررسی همین جمله کوتاه بیانگر ابعاد مسائلی است که طی چند سال اخیر بخش عظیمی از جبهه فرهنگی انقلاب را به خود مشغول می کرد، تا اینکه از دل فتنه 88 و برخورد خاص نخبگان جامعه در سطوح مختلف با حوادث آن سال لزوم ورود جدی بدنه مردمی انقلاب اسلامی به عرصه هنر بیرون آمد.
به دیگر سخن، حوادث سال 88 توانست شکاف میان «انسان انقلاب اسلامی» و چهره نمایشی انسان ایرانی و متولیان و مبلغان نمایش این چهره را آشکار کرده و با تاکید بر ویژگی هایی چون «علقه به انقلاب و ولایتمداری» و «زندگی ایرانی اسلامی» خواهان نمایش چهره واقعی این انسان شود.
انسانی که زائیده انقلاب اسلامی است و نیل به انسان مطلوب را در گرو تغییر انسان محقق در بستر آرمان های امام و انقلاب تلقی می کند.
اما پر واضح است که محقق شدن این خواسته در فضای خاص سینمای ایران و چنبره گفتمان ویژه ای که اجازه ورود قدرتمند چهره های مردمی به عرصه هنر نمایش را نمی دهد کمی مشکل بود. از این رو وجود فضایی که می توانست بیانگر نگاهی دیگر به «سینما»، «مردم» و «انقلاب» باشد ضروری می نمود.
می توان مدعی شد جشنواره فیلم عمار در دو حوزه فیلمساز و آثار تولیدی به بازیابی هویت انسان انقلاب اسلامی می پردازد.
دوم: وقتی از جشنواره عمار سخن می گوییم دقیقا از چه چیزی حرف می زنیم؟ با توجه به خواستگاه ویژه جشنواره عمار و هدفی که از تشویق هنرمندان برای فیلم سازی دارد می توان چند ویژگی را شاخصه های خاص این جشنواره دانست.
1- تعریف انسان مطلوب در بستر انقلاب اسلامی
با مرور دیدگاه های متولیان فکری انقلاب اسلامی می توان مدعی شد از منظر ایشان انقلاب اسلامی ایران بیش و پیش از آنکه انقلابی سیاسی باشد، انقلابی است فرهنگی و ناظر به تغییر نرم انسان در بستر اوامر و فرامین الهی.
از همین روی نوع نگاه ایشان به مناسبات انسانی و برخورد با خواسته ها و نیازهای انسانی و معنوی افراد با نگاه غالب متفکران، فلاسفه، اندیشمندان و هنرمندان دیگر قرن متفاوت بوده و هست. این است که ضرورت اتخاذ دیدگاه متناسب با افکار متفکرین انقلاب در بستر هنر اصیل انقلابی ضروری می نماید.
در حقیقت جشنواره فیلم عمار با فاصله گرفتن از شکاف عمیقی که میان فضای هنری سینمای ایران و آراء مردمی انقلابی جامعه و متفکرین وجود دارد، در صدد پر کردن این شکاف برآمده و با دوری گزیدن از جنجال های خاص هنری و نزدیک شدن به واقعیت جامعه به تعریف انسانی خاص با مولفه های مدنظر انقلاب اسلامی می پردازد.
2- احیای نقد درون گفتمانی در سینما
محقق شدن شرایط تربیتی انسان با فراهم آمدن تمامی شرایط متناسب با شان انسانی اوست که ممکن می شود، در حالی که وجود برخی نا به سامانی ها و ضعف های موجود در جامعه می تواند تربیت انسان الهی مدنظر انقلاب را به تعویق بیندازد.
از همین منظر بیان نقاط ضعف و یادآوری آنها و ارائه راه حل برای برطرف کردن مسائل، از مهمترین وظایف نخبگان جامعه محسوب می شود.
ورود هنرمندان به عرصه طرح مسائل و مشکلات نیز بخشی از همین مسئله است که به تجربه و بارها دیده ایم طرح همین مسائل توسط بسیاری از سینماگران و هنرمندان با اجحاف های بعضا عمدی و غیرعمدی به سیاه نمایی منجر شده است که نه تنها راه گشای مسائل نبوده اند بلکه به تضعیف جایگاه ایران در ذهن و روح مخاطب کمک کرده است.اما با تمام این مسائل ضرورت ورود هنرمندان و نخبگان برای طرح مشکلات و نقد مسئولان رنگ نباخت.
پر واضح است که مسئولیت پذیری هنرمند و علقه داشتن نسبت به انقلاب و مردم است که می تواند او را در طرح منصفانه مشکلات و نقد آنها یاری کند.
جشنواره فیلم عمار با بیان ضرورت نقد منصفانه و مبتنی بر آرمان های انقلاب، بستری است که مخاطب و هنرمند می توانند در فضایی سالم به بیان دغدغه های خود مشغول شده و بدون آستان بوسی غرب و دیگر فرهنگ ها به ارائه راهکار برای حل مسائل بپردازند.
این فضای غریب و نشر آن به احیای سنت نقد درون گفتمانی در سینما منجر شود.
3- مردم گرایی یا تهران زدایی فرهنگی
حصر خاص فضای هنری کشور در تهران و محدود شدن نگاه ها به این شهر جهت کشف پتانسیل های مختلف جوانان به مسئله ای به نام تهران زدگی فرهنگی منجر شده است. این پدیده که در نوع خود منحصر به فرد است به انتقال مضامین فرهنگی این کلان شهر پرداخته و در حرکتی تدریجی به ذائقه سازی و جهت دهی افکار مخاطبین در شاهراهی به نام فرهنگ تهران منجر می شود. چرا؟ چون هنرمند فرهیخته از تهران تربیت شده و فرهنگ ممدوح نیز فرهنگ تهران است، اینجاست که در حرکتی عجیب 60 میلیون ایرانی در یک کفه ترازو قرار گرفته و وزنشان از 12 میلیون تهرانی کفه دیگر کمتر می شود.
اما عمار فیلم با بردن دوربین های فیلمسازی به میان همان اکثریت فراموش شده و تشویق ایشان به برگزیدن سوژه های بومی می تواند به تدریج بر وزن آن اکثریت فراموش شده افزوده و مبین دیدگاه ها، سبک زندگی و خواسته های ایشان باشد.
به دیگر سخن در این جشنواره فیلمساز و فیلم از تهران به کل ایران کوچ می کند.
4- کشف و تجمیع پتانسیل های انقلابی و جهت دهی آنها
پراکندگی خاص انقلابیون هنرمند و ناشناخته بودن بسیاری از آنها به دلایل مختلف، یکی از دلایل ضعف فیلمسازی انقلاب بوده و هست. این جشنواره با بیان محورهایی ویژه و موثر و برآمده از دل انقلاب به کشف استعدادهای ناشناخته این عرصه و تجمیع آنها منجر شده و با برنامه ریزی هدفمند برای آموزش و تربیت ایشان می تواند به فتح قله های فیلمسازی سال های آینده کشور امیدوار باشد.
5- از بین بردن شکاف میان هنرمند و جامعه
با نگاهی به بیانات امام خمینی و رهبر معظم انقلاب می توان نگاه خاص ایشان به هنر و جامعه را دریافت. این دو رهبر هنری را هنر اصیل و ممدوح می دانند که در خدمت توده های مردم و منویات ایشان باشد.
اما نوع پرداختن هنرمندان به مسائل مختلف، چندان در برآوردن خواسته های امام و رهبری و مردم موفق نبوده است. چه اینکه این هنرمندان با بیان مسائلی که گاه به هیچ وجه برای توده های مردم مطرح نیستند و تنها به ژست های هنری شبیه اند و با بی توجهی خاصی که نسبت به آرمان ها و خواسته های انقلابی مردم دارند نتوانستند میان قاطبه مردم ایران به جایگاه مناسبی دست یابند.
طرح محورهای مردمی و فراخوان برای تولید آثاری که می تواند زبان نیازها و خواسته های حقیقی مردم و جامعه باشد از جشنواره فیلم عمار، جشنواره ای ویژه ساخته است که می تواند شکاف میان هنرمند و جامعه را از بین ببرد.
6- نقش آفرینی فرهنگی در مسائل جهان اسلامی
به عنوان آخرین شاخصه می توان جدی گرفتن مسائل جهان اسلام و مسلمانان دیگر را از ویژگی هی خاص و ممدوح جشنواره عمار دانست. مسئله ای که تا به حال از اهمیت چندانی در میان سینماگران مختلف برخوردار نبوده است.
عمار فیلم با از بین بردن مرزهای ساختگی فرهنگی میان مسلمانان و بخشیدن ضریب ویژه اهمیت به حوزه های سیاسی و فرهنگی جهان اسلام در محورهای خود می تواند در تفوق آینده جهان اسلام بر غرب نقشی ویژه ایفا کند.
با وجود تمام این مولفه هاست که می توان جشنواره فیلم عمار را بازیابی هویت انقلابی سینما و هنر دانست.
بقلم بانو دانشور