امام حسن مجتبی(ع) و سیاست صحیح اسلامی
به قلم: حجتالاسلام عباس جعفری فراهانی
اشاره:
در پانزدهم ماه رمضانالمبارک سال سوّم هجرت (1) و در خانه دخت گرامی رسول خدا حضرت فاطمه زهرا(س) فرزندی چشم به جهان گشود که ولادت او باعث شادی و سرور نبی مکرّم اسلام(ص) گردید. او را «حسن» نام نهادند. از پیامبر بزرگوار، حضرت محمّد(ص) نقل شده است که خطاب به ایشان فرمودند:«أشبهتَ خَلقی و خُلقی». (2) یعنی؛ ای حسن [جان]، تو از جهت آفرینش(صورت) و اخلاق(سیرت و رفتار) شبیه من هستی.
روشن است که مصاحبت با انسان کاملی، همانند پیامبر(ص) و رشد و نموّ نمودن در منزل شخصیتی بزرگ، همانند حضرت امام علیّ(ع) و زن نمونه و کامل مانند حضرت فاطمه زهرا(س)، نتیجه اش تولّد انسان کاملی همانند حسن بن علیّ(ع) است. هیچ انسانی در جهان هستی از جهت کمالات و مقامات انسانی همانند اهلبیت عصمت و طهارت(ع) نبوده و نخواهد بود، سلام الله علیهم اجمعین.
ضمن عرض تبریک به مناسبت میلاد نورانی و پر خیر و برکت این امام عزیز و کریم آل محمد(ص)، توجه خوانندگان گرامی را به نوشتاری کوتاه که پیرامون شخصیت، فضائل علمی- اخلاقی ایشان و تبیین معنای صحیح سیاست و خلافت اسلامی و دلائل تحمیل صلح بر حضرت امام حسن مجتبی(ع) نگارش یافته، جلب میکنم:
1- شخصیت علمی، اخلاقی امام حسن مجتبی(ع)
پیرامون مقام و شخصیت علمی، اخلاقی سبط اکبر پیامبر(ص)، حضرت امام مجتبی(ع)، سخن بسیار است که فقط به ذکر چند حدیث در اینباره اکتفا میشود:
قال الرسول(ص): «لو کان العقل رجلاً لکان الحسن». یعنی؛ اگر قرار بود عقل به صورت انسانی مجسم شود همانا به صورت “حسن بن علیّ [ع] ” جلوه میکرد.
قال الصادق(ع): «انّ الحسن بن علیّ(ع) کان اعبد الناس فی زمانه و ازهدهم و افضلهم و کان اذا حجّ، حجّ ماشیاً و…».(3) یعنی؛ به راستی که [امام حسن مجتبی(ع)] در زمان خویش عابدترین، زاهدترین و داناترین مردم بود.
در باره ابعاد علمی و صفات پسندیده اخلاقی مانند تواضع، جود و بخشش، کرامت، سخاوت، علم و دانش، شجاعت ؛ نقلهای تاریخی فراوانی وجود دارد که در کتب تاریخ اسلام و تاریخ زندگانی ائمه معصومین(ع) مکتوب میباشد، مانند داستانی که در باره تواضع و بر خورد شایسته با مردم و به خصوص تهیدستان در تاریخ آمده است که امام حسن(ع) در محلی نشسته بودند، هنگامی که خواستند از آن جا بروند شخص تهیدستی وارد شد، امام(ع) به او خوش آمد گفت و او را مورد محبت قرار داده و به او فرمود: «انّک جلستَ علی حین قیام منّا افتأذن لی بالإنصراف». یعنی؛ تو به هنگام بلند شدن ما آمدی آیا اجازه میدهی که برویم؟، مرد گفت: آری، ای فرزند رسول خدا(ص).
در روایتی حسن بصری در مورد سیاست از امام حسن مجتبی(ع) سوال میکند، حضرت چنان با بیان شیرین و کلمات زیبا به او پاسخ میدهد که که هر خواننده ای با شنیدن آن به وجد میآید.
قال الحسن بن علیّ(ع): «هي[السیاسة] ان ترعي حقوق الله و حقوق الأحياء و حقوق الأموات، فأما حقوق الله. فاداء ما طلب، و الإجتناب عما نهي، و اما حقوق الأحياء: فهي ان تقوم بواجبك نحو اخوانك، و لا تتأخر عن خدمة أمتك، و ان تخلص لولي الأمر ما أخلص لأمة و أن ترفع عقيدتك في وجهه اذا ما حاد عن الطريق السوي و اما حقوق الأموات، فهي ان تذكر خيراتهم و تتغاضي عن ساوئهم، فان لهم ربّاً يُحاسبهم». (4) یعنی؛ سياست آن است كه حقوق خداوند، و حقوق زنده ها، و حقوق مردهها؛ را رعايت كني. اما حقوق خداوند، پس عبارت است از انجام آنچه كه خواسته خداوند است. و پرهيز از آنچه كه او نهي كرده است . و اما حقوق زندهها آن است كه به وظيفه خود در برابر برادرانت عمل كني و از خدمت امت خويش بازنماني و تا زماني كه وليامر مسلمين با امت خود صادق است، با او صادق باشي و هنگامي كه وي از راه راست منحرف شد، عقيدهات را رو در روي او اظهار كني و اما حقوق مردگان: اين است كه نيكي هاي آنان را ياد كني و از بدي هاشان چشم بپوشي، چرا كه آنها را پروردگاري است كه از آنان حساب كشي مي كند.
2- حضور در کنار پدر بزرگوار
حضرت امام حسن مجتبی(ع) قبل از آن که عهدهدار مسئولیت امامت مسلمانان بشود در دوران حکومت پدر بزرگوارشان حضرت علیّ(ع) در ماموریتهای مختلف از جمله در جنگهای سه گانه زمان ایشان شرکت وبا شجاعت و جوان مردی بی نظیر خود نقش مهمی در نابودی و شکست دشمنان امامت و ولایت حقه امیرالمومنین(ع) ایفا کرد. در جنگ با ناکثین، امام علیّ(ع) او را به نمایندگی از خود به کوفه فرستاد تا مردم منطقه را از شورش دشمن آگاه نماید به طوری که حضرت توانست با سخنان آتشین خود، ده هزار نفر از مردم کوفه را برای حضور در جنگ بسیج کنند. در جنگ صفّین نیز امام حسن مجتبی(ع) یکی از رزمندگانی بودند که در تحریک مردم علیه قاسطین فعالیت قابلتوجهی از خود نشان دادند و خطاب به سربازان کوفه فرمودند: «در جنگ در جنگ با دشمنان(معاویه و سربازان او) که در مقابل شما صف کشیده اند دست به دست هم بدهید و هرگز سستی از خود نشان ندهید که سستی ریشههای دل را قطع میکند». (5)
3- حوادث دوران امامت
حضرت امام حسن مجتبی(ع)، در شام گاه بیست و یکم ماه مبارک رمضان سال چهلم هجرت که حضرت مولی الموحدین، امام علیّ بن ابی طالب(ع) به دست ابن ملجم (لع) به شهادت رسید، مسئولیت هدایت و امامت مسلمانان را عهده دار شد و بالای منبر مسجد جامع شهر، پس از تعریف و ستایس مقام پدر بزرگوارش و حقانیت اهل بیت پیامبر(ص) به خلافت، مردم کوفه گروه گروه با وی بیعت نمودند(6).
مردم کوفه که در بحران روحی عجیبی قرار گرفته بودند در اثر اختلاف، فریب نقشه معاویه ستمگر و غاصب را خورده و به مرور از پشتیبانی و حمایت امام حسن(ع) درست برداشتند وگرفتار همان شکست و ذلّت نخستین (عدم حمایت از امام علیّ (ع) و ذلّت و خواری ناشی از غلبه سپاه شام بر بصره و عراق) گردیدند. امام مجتبی(ع) که با علم امامت، شناخت خود از مردم کوفه و رفتار آنان با پدر بزرگوارش، مردم کوفه را آزموده بود برای اتمام حجت حاضر شد بیعت مشروط مردم را بپذیرد تا اینکه اگر در آینده نزدیک صلح و تعهدنامه مشروط با معاویه را امضا نمایند، کسی دیگر به ایشان اعتراض نکند.
از لحاظ دینی و علمی برای امام مجتبی(ع) و شیعیان، معاویه و دستگاه نالایق او، عنصر فاسدی بودند که میبایست از صحنه حاکمیت بر جامعه اسلامی کنار روند و این چیزی بود که امیر المومنین(ع) نیز در هنگام به دست گرفتن خلافت اسلامی خود آن را در رأس برنامههای خویش قرار داده بود و اساساً چنین حرکتی موافق با سیره و روش حاکمان واقعی میباشد که حاضر نیستند برای لحظه ای حاکمیت ستمگران را پذیرا باشند، لذا همه چیز برای جنگ و مبارزه امام(ع) با حکومت شام آماده بود ولی متأسفانه باطن جامعه از انحراف رنج میبرد و قادر به تصمیم گیری قطعی نبود. مردم با همان سرعتی که با امام علی(ع) بیعت کرده بودند، در جهت مقابل آماده بیعت با معاویه شدند. لذا وقتی که امام حسن(ع) از مردم میخواهد به میدان بیایند، در خانههای خود خزیده و حاضر به پشتیبانی امام(ع) نشدند و به غیر از عدیّ بن حاتم و گروهی از قبیله «طیّ» و دیگر قبایل عازم لشکرگاه شدند و تعداد آنها به 12 هزار نفر بیشتر نمیرسید!.(7)
امام مجتبی(ع) سپاه خود را به فرماندهی"عبیداله! بن عبّاس” به سوی سپاه 60 هزار نفری معاویه گسیل داشت و خود در مدائن اقامت فرمود تا به جمع آوری نیرو بپردازد.
دوری فرماندهی کل لشگر، از سپاه باعث شد، شایعاتی که از طرف جاسوسان و عوامل معاویه پخش میشد مؤثر افتد وسخنانی مانند اینکه «حسن بن علیّ (ع) قصد صلح دارد!» نیروهای حضرت را دل سرد نماید تا اینکه اخذ رشوه و فریب دنیا خوردن به فرماندهی سپاه حضرت سرایت کرد!(8). بازار شایعات داغ بود…، سادگی مردم مسلمان و فریب شیطان خوردن و غافل از توطئه و دسیسه معاویه بودن و … همه و همه، باعث شد تا امام مجتبی(ع) پیشنهاد صلح از طرف معاویه را بپذیرد.(9)
4- نیرنگ معاویه (صلح تحمیلی)
پیرامون مسأله صلح امام حسن(ع) با معاویه سخن بسیار است و بزرگان و علمای اسلامی در این باره، مقالات وکتب ارزش مندی تألیف نموده اند(10).
بسیاری از مورّخان و سیره نویسان به نفع سیاست اموی قلم زده و حقایق تاریخی را تحریف نموده و یا دست به جعل واقعیات تاریخی زده اند. در بررسی چگونگی و روند صلح امام حسن(ع) به نظر میآید، ابتدا متن و موارد قرارداد صلح را بررسی نماییم تا در ادامه به نتایج و سرنوشت صلح اشاره نمائیم.
«بلاذری» و «ابن اعثم» که دو تن از مورّخین قدیمی هستند، متن قرارداد صلح را با اندکی اختلاف به این شرح نوشته اند: «هذا ما صالح علیه الحسن بن علیّ بن ابی طالب[ع]، معاویة بن ابی سفیان، صالحه علی ان یسلّم الیه الأمر[ولایة المسلمین] علی ان یعمل [فیهم] بکتاب الله وسنّة نبیّه[رسوله وسیرة الخلفاء الصالحین]، و علی انّه لیس لمعاویة ان یعهد لأحدٍ من بعده[عهداً و أن یکون الأمر بشوری] علی أن الناس آمنون حیث کانوا [من ارض الله] علی انفسهم واموالهم و ذراریهم… و علی أن لا یبغی للحسن بن علی [ع] [عائله- غائلة سوء- سراً و لا علانیةً] و علی أن یخلف احداً من اصحابه[اهل بیت رسول الله]…».(11) یعنی؛ این عهدنامه ای است که حسن بن علیّ [ع] و معاویه بن ابی سفیان بر آن توافق کرده اند: «ولایت امر مسلمین از طرف حسن بن علیّ به او واگذار میشود به شرط آنکه او به کتاب خدا و سنت رسول الله(ص) و سیره خلفای صالح عمل نماید. معاویه نباید کسی را به عنوان جانشین خود به خلافت تعیین کند و باید خلیفه پس از وی به نظر و رأی مردم (مومنین) تعیین شود. مردم در هر نقطه ای از کشور باشند در امنیت کامل بسر ببرند. هم چنین اصحاب و مردم [شیعیان امیرالمومنین(ع)] از نظر جان و مال و فرزندان در امان خواهند بود. معاویه تعهد میکند که به طور آشکار و پنهان توطئه ای علیه حسن بن علیّ(ع) و برادرش نچیند.
اگر چه بعضی از مورّخین شرایط مالی را نیز در موارد قرارداد آورده اند ولی درست نیست. چون امام(ع) شخصاً آن را تکذیب فرموده است و در روایت آمده که شرط مالی به منظور اداره خانواده شهدای جمل و صفّین بوده است(12). در مورد تعیین امام حسن(ع) به عنوان خلیفه بعد از معاویه نیز اخبار تاریخی زیادی وجود دارد ولی مسأله علاوه بر اینکه در متن قرارداد ذکر شده (منابع قدیمی) نیامده بود، بعید نیست منشا آن پیام کتبی معاویه به امام مجتبی(ع) باشد که ضمن تعهداتی گفته بود، حاضر است، خلافت را پس از خود، به ایشان واگذار نماید.
بدیهی است منظور امام حسن(ع) از تعیین خلیفه بعدی با شورای مؤمنین باشد این نیست که امام(ع) شورای تعیین عمر بن الخطاب(خلیفه دوم) را تایید فرموده، بلکه منظور مقبولیت عمومی رهبر و حاکم از طرف مردم میباشد و این مسأله با اعتقاد شیعه منافات ندارد، زیرا شیعه معتقد است که هر امام و حاکمی (بر حق و عادل) میبایست برای اداره امور حکومت خود از طرف عموم مسلمانان مورد قبول قرار گیرد تا بسط ید پیدا نموده بتواند وظایف ولایت امر و اداره جامعه را انجام دهد. هدف حضرت، از ذکر این مسأله (تعیین جانشین با شورای مومنین) از یک طرف، خط بطلان کشیدن به مورثی کردن خلافت و امامت مسلمین از طرف معاویه بوده و از طرف دیگر امام(ع) میخواست چهره منافقانه معاویه را با طرح این مسأله بر مردم روشن فرمایند. چنان چه بعداً روشن شد که معاویه به هیچ کدام از این موارد جامعه عمل نپوشانید و بلکه با کمال وقاحت، حتی به ساده ترین مواد صلح نامه که خود او آنها را امضا کرده بود پشت پا زد!. او (معاویه) در مقابل چشمان مردم کوفه،، ضمن سخنانی اظهار داشت: تعهداتی که با حسن بن علیّ (ع) بر عهده گرفته بودم صرفاً کسب حاکمیت و قدرت طلبی خودم بود و هیچ گونه اعتباری ندارد!.(13)
5- افشای خیانت معاویه از زبان امام مجتبی(ع)
امام حسن(ع) در سخنانی که در مسجد بزرگ کوفه در مقابل مردم (با حضور معاویه) ایراد فرمودند، خیانت و چهره ریاکارانه و منافقانه او را افشا فرمودند:
«انما الخلیفة من سارٍ بکتاب الله و سنّه نبیّه[ص] و لیس الخلیفة من سار بالجور…».(14) یعنی؛ (ای مردم) خلیفه کسی است که مطابق کتاب و سنت پیامبر خدا(ص) عمل نماید، خلیفه آن نیست که با مردم رفتاری ستم کارانه داشته باشد، این چنین شخصی، پادشاهی است که سلطنتی به دست آورده و مدت کوتاهی از آن بهره برداری میکند، سپس لذتهای آن از بین رفته و زحمت هایش بر جای میماند.
در روایت دیگری، امام حسن مجتبی(ع) ضمن اشاره به اینکه خود و برادرش، امام حسین(ع) لایق و سزاوار امامت و خلافت در روی زمین هستند، با کنایه معاویه را پادشاهی ستمکار و غاصب معرفی میفرماید: «انّ الله قد هداکم باوّلنا محمّد(ص) و انّ معاویة نازعنی حقّا هو لی فترکته لصلاح الاُمة و حِقن دماءها».(15) یعنی؛ خداوند شما مردم را به وسیله جدّ ما محمّد(ص) هدایت فرمود. معاویه برای تصاحب حقّی که از آن من بود با من منازعه کرد، من هم به ناچار آن را به خاطر مصالح امّت و برای جلوگیری از خون ریزی بی نتیجه رها کردم.
از سوی دیگر در روایتی از پیامبر مکرّم(ص) نقل شده که فرموده باشند:«انّ ابنی هذا [الحسن بن علیّ] سیّد و لعلّ[عسی] الله ان یصلح[یبقیه] به بین فئتین عظیمتین من المسلمین».(16) یعنی؛ همانا فرزندم حسن بن علیّ [ع] آقا و سرور است. خداوند به وسیله او او در میان دو گروه بزرگ از مسلمانان صلح برقرار خواهد کرد.
در نتیجه، حضرت امام حسن مجتبی(ع) سومین امام مظلوم شیعیان، پس از هفت ماه و هفت روز خلافت مجبور شد رهسپار مدینه جدّش شود و به خاطر مصلحت اسلام و کمی یاران با وفا(در حقیقت نداشتن یاران مقاوم و با بصیرت) از جنگ با معاویه(رهبر لشگر قاسطین و شامیان دنیا طلب و گمراه) کشید و در نهایت با توطئه مرموزانه معاویه (لع)در سال 49 هجری یا به قولی در سال 50 هجری به دست جَعده(همسر خیانت کار و بی وفای حضرت) دختر اًشعت بن قیس مسموم و به شهادت رسیدند.(17)
البته بسياري از کج انديشان و طرف داران تفکرات بني اميّه و غربیها مانند ابن خلدون، لامنس مسیحی(lammens)، حسن ابراهيم حسن، تلاش کرده اند با تحريف چگونگي شهادت امام مجتبي(ع) بني اميّه را تبرئه کنند که قطعاً اين گونه زحمتها غير از رسوائي بيشتر مخالفان مکتب نوراني اهل بيت(ع) سودي براي آنان نداشته و نخواهد داشت.(18)
6- تهاجم فرهنگی امویان و عباسیان
تاریخ نویسان وابسته به بنی امیه و بنی عباس و غربیهای یهودی و مسیحی با تحریف و وارونه نشان دادن حقایق و اتهام زنی به خاندان پاک و مطهر پیامبر(ص) سعی کرده اند مزد جیره خواری خود را دریافت کنند!. از جمله این سخنان سست و بیهوده، اتهام به ازدواجهای متعدد امام مجتبی(ع) و طلاق دادن همسران میباشد.
لامنس مسیحی( 1397 میلادی) مینویسد:«و یلوح أن الصفات الجوهریة التی بها الحسن[ع] هی المیل الی الشهوات والافتقار الی النشاط و الذکاء ولم یکن علی وفاق مع ابیه و إخوته….».(19) یعنی؛ حسن بن علیّ [ع] بر خلاف پدر و برادرانش به زنان علاقه زیادی داشت…!؟.
متاسفانه برخی دیگر از بزرگان شیعی مانند ابن شهر آشوب بدون دقت در سند نقلهای تاریخی، بهانه به دست مخالفان اهل بیت(ع) و غربیها داده اند. او مینویسد:«… قال ابو طالب المکی: انّه (الحسن) تزوّج مأتین و خمسین إمرأة و قد قیل ثلاث مأة» (20) یعنی؛ گفته ابوطالب مکی میگوید: امام حسن مجتبی(ع) 250 تا 300 همسر داشته اند!؟.
در پاسخ به این شبهه میبایست گفت: این اتّهامی بیش نیست که عمدتاً به سیاستهای خبیثانه امویان و عباسیان و جهالت مورخین درباری مانن ابوطالب المکی بر میگردد. در روایتی تاریخی که مسعودی از زبان منصور دوانیقی نقل کرده به این توطئه اشاره شده است.
منصور عباسی در سال 145 هجری با مشاهده قیام سادات حسنی در مناطق مختلف از جمله خراسان، پس از دست گیری رهبران آنها در خطابه ای که ایراد کرد میگوید:«… ثم قام الحسن بن علیّ -رضی الله عنه- فوالله ما کان برجلٍ عُرضت علیه الأموال فقبلها، و دسّ الیه معاویة:… و اقبل علی النساء یتزوج الیوم واحدة و یطلق غداً اُخری!…».(21) یعنی؛ ای مردم خراسان و… آل ابوطالب در امر خلافت بهره ای نبردند! تا نوبت حسن بن علیّ [ع] رسید و معاویه او را وعده داد و فریفت. او در مدینه با پول هائی که دریافت میکرد روی به زنان آورد و امروز با یکی ازدواج میکرد و فردای آن روز، یکی را طلاق میداد…[!؟].
دقیقاً پس از آن، اتهام زدنها با شیوهها و انگیزههای مغرضانه ادامه یافت. در حالی که بنا به اقوال درست و صحیح بزرگانی مانند شیخ مفید(ره)، شیخ صدوق(ره)، شیخ طبرسی(ره) و…، تعداد همسران آن حضرت با اوضاع سیاسی و اجتماعی، گرفتاریها و مشکلات شیعیان، زهد و تقوا و تهجدهای شبانه روزی که زبان زد مردم بود، قبح و کراهت طلاق در شریعت اسلام و احادیت پیامر(ص) توجه به فرزندان و دامادهائی که به ایشان منسوب شده اند، از 8 تا 10 نفر تجاوز نمیکند. (22)
سلامٌ علیه یوم وُلد و یوم استشهد و یوم یُبعث حیّاً
————————–
*پی نوشت ها:
1- ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب ج2 ص80 ؛ مفید، الإرشاد فی معرفة حُجَج الله علی العباد ص169؛ سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص ص 193.
2- مجلسی، بحار الأنوار، الجامعة لدرر اخبار الأئمة الأطهار(ع) ج 43 ص 332 ؛ طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی ص 211؛ القرشی(ره)، باقر شریف، حیاة الإمام الحسن بن علی(ع) ج1 ص 29.
3- جوینی، فرائد السمطین ج2ص68 ح 392 ؛ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه(ع) ج 1 ص 79.
4- تنبیه الخواطر و نزهة النواظر(مجموعه ورّام)ج 2ص 301؛ القرشی، باقر شریف، حیاة الإمام الحسن بن علی(ع) ج1 ص 340.
5- نصر بن مزاحم، وقعة الصفّین ص 114.
6- مفید، الإرشاد… ص170.
7- یعقوبی، تاریخ الیعقوبی ج 2 ص 214؛ ابن عساکر، تاریخ دمشق(ترجمه امام حسن [علیه السلام]) ص 176.
8- مفید، الإرشاد… ص 170
9- یعقوبی، تاریخ الیعقوبی ج 2 ص 215.
10- شاید به توان گفت بهترین کتاب تألیف شده در این زمینه، کتاب ارزش مند «صلح الحسن(ع)» تألیف مرحوم شیخ راضی آل یاسین میباشد که توسط حضرت آیت الله العظمی خامنه ای«مُد ظلّه» ترجمه و انتشارات آسیا مکرر آن را منتشر کرده است . هم چنین استاد علاّمه سیّد جعفر مرتضی عاملی، کتابی به نام «الحیاة السیاسیة للإمام الحسن(ع)» تألیف فرموده اند که توسط آقای دکتر محمّد سپهری به فارسی ترجمه و توسط دفتر انتشارات اسلامی منتشر شده است.
11- ابن اعثم، الفتوح ج 4 ص 158 الی 160؛ بلاذری، انساب الأشراف ج 2 ص 42؛ ابن شهر آشوب، مناقب… ج 4 ص 33؛ امین عاملی، اهل البیت(ع) من کتاب: اعیان الشیعة… ج 4 ص 50.
12- مجلسی، بحار الأنوار ج 44 ص 30.
13- بلاذری، انساب الأشراف ج 2 ص 48؛ ابن اعثم، الفتوح ج4 ص 163.
14- ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین ص 74؛ مفيد، الإرشاد… ص 186، ابن ابي الحديد، شرح النهج… ج 16، ص 49.
15- جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه(ع) ج1 ص 103.
16- سبط ابن الجوزی،تذکرة الخواص(محقَّق) ج 2 ص 11.
17- مسعودی، مروج الذهب… ج 2 ص 427؛ مفید، الإرشاد… ص 174؛ ابن شهرآشوب، مناقب ج 4 ص 42.
18- ابن خلدون، تاريخ ابن خلدون ج 2 ص 187؛ حسن ابراهيم، تاريخ الإسلام السياسي ج1 ص 398؛ زماني، حقائق پنهان؛ پژوهشي در زندگاني امام حسن مجتبي(ع) ص 291.
19- زماني، حقائق پنهان؛ پژوهشي در زندگاني امام حسن مجتبي(ع) ص 332.
20- ابن شهرآشوب، مناقب… ج 4 ص 30.
21- مسعودی، مروج الذهب… ج 3 ص 311؛ القرشی(ره)، حیاة الإمام الحسن بن علی(ع)، ج 2 ص 452.
22- مجلسی(ره)، بحار الأنوار، ج 44 ص 163؛ راضی آل یاسین، صلح الحسن(ع)، ص 25.
———————————————————————————————-
• معرفی برخی از منابع مفید (بدیهی است معرفی این منابع به معنای تأیید کامل همه محتوای آنها نمیباشد).
الف: منابع عربی
- الامام الحسن المجتبی(ع) (جلد سوم اعلام الهدایة)، جمعی از نویسندگان، قم، انتشارات مجمع جهانی اهل بیت(ع)، چاپ اول ، 1422ق، وزیری 222 ص .
- الامام الثانی من أئمة أهل البیت(ع)، الامام الحسن المجتبی(ع)، محمد حسن القبیسی العاملی، بیروت، 1403 ق/ 1983م، وزیری، 96 ص.
- الامام الحسن(ع)، گروه نویسندگان، تهران، مؤسسة البلاغ، 1405 ق/ 1363 ش، جیبی، 92ص ( این کتاب به فارسی ترجمه شده است).
- الامام الثانی الامام الحسن(ع)، گروه نویسندگان، مترجم: محمد عبدالمنعم الخاقانی، چاپ دوم، قم، مؤسسه در راه حق، 1409 ق، رقعی، 24ص.
- الامام الحسن بن علی(ع)، گروه نویسندگان، قم، مؤسسة الامام الحسین(ع)، 1371ش/1413ق، رقعی، 28ص.
- الامام الحسن بن علی(ع)، سید مهدی آیت اللهی، ترجمه: کمال السیّد، قم، انتشارات انصاریان، 1374، وزیری، 24 ص.
- الامام الحسن بن علی(ع)، گروه نویسندگان، چاپ سوم، بیروت، الدار الاسلامیة، 1410 ق/ 1990م، وزیری، 28 ص.
- الامام الحسن(ع)؛ کلمات ومواقف، الوالده السید علی الشیرازی، انتشارات اهل بیت(ع)، 1374 ش/ 1415 ق، رقعی، 142ص.
- الامام الحسن بن علی(ع)، حسن کامل ملطاوی، کتابخانه تاریخ، اول، قاهره، مطابع الاهرام التجاریة فلیوب، 1412 ق، وزیری 196.
- الامام الحسن بن علی(ع)، محمدعلی دخیّل، دار التراث الاسلامی، بیروت، (104 صفحه، جیبی).
- الامام الحسن(ع)، شیخ محمدحسن آل یاسین، المکتب العالمی، بیروت، (190 صفحه، قطع رقعی) .
- الامام الحسن بن علی(ع)، توفیق ابوعلم، مطبعة السعادة، قاهره 1391هـ .ق. (153 صفحه، قطع وزیری)
- الامام الحسن(ع)، رائد التخطیط الرسالی؛ مرویة معاصرة فی قیادته الاستراتیجیة، محمدعلی حسین صغیر، کتابخانه، بیروت، مؤسسة العارف للمطبوعات، 1423 ق، وزیری 272 ص.
- الامام الحسن(ع) قدوۀ و أسوۀ، سید محمدتقی المدرسی، رابطة الاُخوّۀ الاسلامیة، قم 1365 هـ . ش/ 1404 هـ . ق (96 صفحه، رقعی).
- الامام الحسن(ع) الكوثر المهدور، سلیمان کتانی(مسیحی)، دار الکتاب الاسلامی، قم (160 صفحه).
- الامام حسن بن علی المجتبی(ع) ، عبدالودود امین، دار التوجیه الاسلامی، کویت 1359 هـ . ش/ 1400 هـ .ق. (76 صفحه، رقعی).
- الامام الحسن(ع) [ابو محمد الحسن بن علی(ع)] ، حسن المصطفوی، مکتبة المصطفوی، نشر الکتاب، قم (250 صفحه، وزیری).
- الامام السبط؛ سیدنا الحسن بن علی(ع) ، سعد القاضی، کتابخانه تاریخ، دار غریب للطباعة والنشر، 2001م، رقعی، 64 ص.
- الامام الحسن المجتبی(ع)؛ حیاته ومقاماته عن کتب أهل السنة وصحاحهم وتواریخه، حسن المصطفوی، قم، مرکز نشر کتاب، وزیری، 260 ص.
- بحار الأنوار؛ الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار(ع)، علامه مولی محمدباقر مجلسی اصفهانی (1037 ـ 1110ق)، چاپ دوم، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1403ق/ 1983م، وزیری، 213 ص (بخشی از جلد 43 و بخشی از جلد44).
- بلاغة الإمام الحسن(ع) ، شیخ عبدالرضا الصافی، شکوری، 1373 هـ .ش. (وزیری 160 ص). چاپ جدید این کتاب با تحقیق به زودی در سال 1392 از سوی مجمع جهانی اهل بیت(ع) به بازار خواهد شد.
- ترجمة الإمام الحسن[(ع)] من تاريخ دمشق ، ابوالقاسم علی بن حسن بن وهبة الله بن عبدالله شافعی (ابن عساکر) ، به تحقیق شیخ محمدباقر محمودی، مؤسسه محمودی، بیروت (245 صفحه، رحلی).
- ترجمة الإمام الحسن بن علی(ع) من «الطبقات الكبیر»، ابوعبدالله محمد بن سعد بن منیع زهری بصری، کاتب واقدی (168 ـ 235). تهذیب وتحقیق: سید عبدالعزیز الطباطبایی (1348 ـ 1416 ق). قم، مؤسسة آل البیت(ع) لإحیاء التراث، 1416 ق، وزیری، 126 ص.
- جهاد الامام الحسن(ع)، محمد حسن قبیسی العاملی، دوم، بیروت، 1403 ق، 96ص.
- الحسن المجتبی(ع)، حسین الشاکری، نشر الهادی، 1415 ق، وزیری، 500ص.
- الحسن بن علی(ع)؛ دراسة و تحلیل، کامل سلیمان، دار الفکر، 1373 هـ .ق. (223 صفه، قطع رقعی).
- الحسن بن علی(ع)، عام الجماعة، عبدالقادر احمد الیوسف سامرّائی، مطبعة الهلال، بغداد 1948 م. (167 صفحه، رقعی)
- الحسن بن علی(ع)، أحمد راتب حموش، اول، دمشق، دار الفکر، 1985م.
- الحسن بن علی(ع)، محمد عز الدین علی، اول، بیروت، عالم الکتب، 1405 ق.
- الحسن بن علی بن أبی طالب(ع)، محمود فاخوری، بیروت، دار المعرفة، 1406 ق.
- الحسن بن علی بن أبی طالب(ع) القرشی الهاشمی، بشار عواد معروف، دوم، بیروت، مؤسسه الرسالة، 1405 ق،
- حسن بن علیّ بن أبی طالب(ع) بن عبدالمطّلب، مأمون صاغرجی، سوم، مؤسسة الرسالة، 1405 ق.
- الحسن بن علی بن أبی طالب أبومحمد(ع)، احسان عباس، دوم، قم، منشورات، رقعی، 1985م.
- الحسنیّون فی التاریخ، شیخ محمد الساعدی، اول، نجف، مطبعة النجف، 1375ق، 212ص.
- حلیم آل بیت؛ الامام حسن بن علی(ع) ، موسی محمّدعلی، عالم الکتب، بیروت 1405 هـ .ق. (227 صفحه، قطع وزیری).
حیاة الامام حسن بن علی(ع)، شیخ باقر شریف قرشی(ره)، 2ج، دارالکتب العلمیة، قم. ؟
الحیاة السیاسیة للامام الحسن(ع) فی عهد الرسول(ص) والخلفاء الثلاثة بعده، سید جعفر مرتضی العاملی، دفتر انتشارات اسلامی، قم (166 صفحه). (این کتاب به فارسی هم ترجمه شده است).
- صلح الحسن(ع)، عبدالرحمن بن کثیر هاشمی، (نجاشی رجالی مشهور آن را با چهار واسطه روایت کرده است، به نقل از الذریعة، ج5، ص86).
- صلح الحسن(ع)، الشیخ راضی آل یاسین، چاپ سوم، بیروت، 1389 هـ . ق. (374 صفحه، وزیری).
- صلح الامام [الحسن(ع)] اسبابه و نتائجه، سید محمدجواد فضل الله، دار الغدیر، بیروت، 1392 هـ . ق. (240 صفحه، رقعی).
- مسند کلمات الامام الحسن(ع)، الشیخ عزیز الله العطاردی، انتشارات عطارد، 1373 هـ . ش. (800 صفحه، قطع وزیری).
- مقتل الحسن(ع)، ابو الفرج علی بن حسین الاصفهانی ـ متوفای 356 ق ـ ، تحقیق سید مصطفی مرتضی قزوینی (به نقل از مجله تراثنا، ش13، ص254).
ب: منابع فارسی
- سبط اکبر، امام حسن مجتبی(ع)، (جلد سوم از مجموعه پیشوایان هدایت)، جمعی از نویسندگان، ترجمه: عباس جلالی، قم، انتشارات مجمع جهانی اهل بیت(ع) 1385 ش، وزیری، 306 ص..
- اسرار صلح امام حسن(ع)، محمدعلی انصاری اراکی، بی تا، تهران، 1386 هـ . ق (80 صفحه).
- امام حسن(ع)، عبدالکریم بی آزار شیرازی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1375، وزیری، 3ج، 80ص.
- امام حسن(ع) پرچمدار صلح و آزادی، مهدی پیشوایی، چاپ دوم، قم، انتشارات توحید، 1360، جیبی، 172 ص.
- امام حسن(ع) در موضع واقع بینی و هدف¬گرایی، علی قائمی، قم، انتشارات شفق، 1361، رقعی، 125 ص.
- امام حسن بن علی(ع) را بهتر بشناسیم، حسین انصاریان، تهران، 1357، 46ص.
- امام مجتبی(ع)، سید حسن ابطحی، تهران، نشر بطحا، 1367، رقعی، 280ص.
- امام حسن کیست؟،فضل الله کمپانی، فراهانی (315 صفحه).؟
- امام حسن(ع) مظلوم تاریخ، رضا محمدی، صحفی، قم1370 هـ . ش. (144 صفحه، رقعی).
- بامداد روشن در اسرار واگذاری خلافت حضرت امام حسن(ع) به معاویه، سیدعلی اکبر برقعی، حافظ (192 صفحه).
- بحثی در باره صلح امام حسن(ع)، غلامرضا اشرف سمنانی، تهران، انتشارات بعثت، 1364 ، جیبی، 40ص.
- بحثی کوتاه پیرامون زندگی امام حسن مجتبی(ع)، گروه نویسندگان، گردآوری: محمود حکیمی، قم، 1356، رقعی، 128ص.
- پرچمدار صلح؛ حسن بن علی(ع) (برگزیده اشعار در مدح مرثیه امام مجتبی)، [؟] تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1351 ش/ 1392 ق.
- پیشوای دوم؛ حضرت امام حسن مجتبی(ع)، گرووه نویسندگان ، چاپ مکرر، قم، در راه حق، 1371 ش، رقعی، 28ص (این کتاب به عربی، ترکی، و اردو ترجمه شده است).
- چرا امام حسن(ع) صلح را پذيرفت؟ رجبعلی مظلومی، تهران، 1347، جیبی، 56 ص.
- حسن(ع) كيست؟ فضل الله کمپانی (م1414 ق) تهران، انتشارات فراهانی، 1354، وزیری، 315ص.
- حضرت امام حسن(ع)، عبدالامیر فولاد زاده، تهران، انتشارات اعلمی، 1359، وزیری، 35ص (مصوّر، ویژه نوجوانان).
- حضرت امام حسن مجتبی(ع)، سید کاظم ارفع، تهران، مؤسسه انتشاراتی فیض کاشانی، 1370 ش/ 1411 ق، رقعی، 58 ص[ از سری سیره عملی اهل بیت(ع)].
- حضرت امام حسن مجتبی(ع)، میرابوالفتح دعوتی، قم، انتشارات شفق، وزیری، 32 ص( مصوّر، ویژه نوجوانان)، (این کتاب به عربی ترجمه شده است.)
- حضرت امام حسن مجتبی(ع) معصوم چهارم، سید مهدی آیت اللهی (دادور)، نقاشی: علی مظاهری، تهران، انتشارات جهان آرا، 1368، وزیری، 24ص (مصوّر، ویژه نوجوانان، این کتاب به عربی، ترکی، اردو، انگلیسی، فرانسه و تاجیکی ترجمه شده است.)
- حقایق پنهان؛ پژوهشی در زندگی سیاسی امام حسن مجتبی(ع)، احمد زمانی، مقدمه جعفر سبحانی، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، 1375 ش/ 1417 ق، وزیری، 508 ص.
- حسن بن علی(ع)، پرچم دار صلح، محمد روشن نفس، حجت (238 صفحه).
- حسن بن علی بن أبی طالب(ع) ، سید مصطفی حسینی دشتی، قم، اسماعیلیان، 1369ش.
- حسن بن علی(ع)، جواد فاضل، علی اکبر علمی، 1336 ش، 228ص.
- حیات حسن بن علی(ع)، محمدجعفر شاملی شیرازی، شیراز، بی تا، 1348 ش (90 صفحه، رقعی).
- داستان زندکی امام حسن(ع) ، امیر مهدی مراد حاصل، تهران، انتشارات پیام نور، 1374، رقعی، 32 ص (ویژه نوجوانان)
- در مکتب کریم اهل بیت(ع)؛ امام حسن مجتبی(ع) ، علی قائمی امیری، تهران، انتشارات میری، 1374، وزیری، 464 ص.
- دریا، طوفان، تلاطم، پنجره¬ای به آفاق شخصیت شگفت انگیز امام حسن مجتبی(ع) ، محبوبه زارع، قم، پوستان کتاب، 1381 ش.
- راویان مشترک فریقین از امام حسن(ع)، یدالله مقدسی، کتابخانه آیت الله مرعشی ، اول، تهران، هشتمین کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی، 1416ق.
- زمامداری امام مجتبی(ع)، احمد مطهری(ره)، دار الکتاب، قم، بی تا (254 صفحه، رقعی).
- زندگانی امام دوم؛ حضرت امام حسن مجتبی(ع)، نوشته هیات تحریریه مؤسسه در راه حق، ساده نویسی: دفتر تحقیق و تألیف کتب درسی، چاپ سوم، تهران، سازمان نهضت سواد آموزی، 1375، رقعی ، 28 ص.
- زندگانی امام حسن بن علی(ع) و اسرار صلح او با معاویه، حسین وجدانی، آستان مقدس رضوی (228 صفحه).
- زندگانی حسن بن علی (ع)، باقر شریف قرشی(ره)، ترجمه: فخر الدین حجازی، چاپ دوم، تهران، انتشارات بعثت، 1353، رقعی، 2ج، 621+406ص.
- زندگانی حسن بن علی(ع)، محمدعلی خلیلی، تهران، چاپخانه ملی، 1319، وزیری، 355ص.
- زندگانی حضرت امام حسن(ع)، سید جعفر غضبان، چاپ سوم، تهران، انتشارات اردیبهشت، رقعی، 264 ص.
- زندگانی امام حسن مجتبی (ع)، حسین حماسیان (صابر کرمانی) ، تهران، انتشارات اقبال، 1344، رقعی، 45 ص، (ویژه جوانان).
- زندگانی حضرت مجتبی(ع) ، حسین عماد زاده اصفهانی (1325 ـ 1410 هـ ) چاپ دوم، تهران، انتشارات اسوه، 1371، وزیری، 630 ص.
- زندگی و سیمای حضرت امام حسن مجتبی(ع) ، سید محمدتقی مدرسی، ترجمه: محمد صادق شریعت، تهران مؤسسه انصار الحسین(ع)، 1370، وزیری، 80ص.
- زندگانی امام حسن مجتبی(ع)، سید هاشم رسولی محلاتی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران (484 صفحه، وزیری).
- زندگانی امام حسن مجتبی(ع)، علامه مولی محمدباقر مجلسی(ره)، ترجمه محمدجواد نجفی، کتابفروشی اسلامیه، تهران 1355 هـ . ش. (453 صفحه.