اسلام آوردن ایرانیان 1
ارائه شده توسط استاد مختار ثقفی
ارائه شده در کانال رسمی استاد مختار ثقفی و بصورت همزمان در بسیاری از ابرگروههای شیعی
سلام و شب بخیر عرض میکنم خدمت همگی همراهان عزیز در ابر گروههای شیعی.
بار دیگر توفیق حاصل شد تا در خدمت شما همراهان باشیم با یک کنفرانس دیگر.
امشب به امید خدا با هم موضوع دلایل اسلام آوردن ایرانیان را بررسی می کنیم.
روش کار در این تحقیق بدین گون می باشد که ابتدا نظریات دکتر عبدالحسین زرین کوب در کتابهای
دو قرن سکوت و کارنامه اسلام را مورد بررسی قرار داده و سپس با در نظر گرفتن نظریات دانشمندان و مورخان
خارجی و ایرانی دیگر در این زمینه، بررسی مسئله را پی می گیریم.
پیشاپیش بابت حجم بالای مطالب عذرخواهی میکنم
هدف ما در این تحقیق)مانند دیگر تحقیقاتمان(، جامع و شامل بودن محتوای تحقیق می باشد.
نظر مرحوم دکتر زرین کوب درباره علل اسلام آوردن ایرانیان
)کتاب دو قرن سکوت- چاپ 2536 شاهنشاهی یا 1356 خورشیدی( -
قسمت اول :
__ دولت ساسانی به رغم شکوه و عظمت ظاهری که داشت، به سختی روی به پستی و پریشانی میرفت…..سپاه
یاغی بود و روحانیت فاسد )فسادی که از قدرت و نفوذ موبدان برمیخواست(. تشتُّت و اختلاف در عقاید و آراء
2
پدید آمد. موبدان در ریا و تعصب و دروغ و رشوه غرق بودند. مزدک و مانی هم برای تحول در اوضاع روحانی و
معنوی نتیجه ای نگرفتن. )کار مزدک با مقاومت روحانیون و سپاهیان مواجه شد(
رای و تدبیر انوشیروان که با خشونتی بی اندازه توأم بود به ظاهر این فتنه را فرونشاند، اما عدالتی که در افسانه
ها به او نسبت میدادند )!( نتوانست ریشه ظلم و فساد رو از بین ببرد. )صفحه 37 )
__ پرویز نیز از اشتغال به عشرت و هوس فرصت آنرا نیافت که نظمی به کارهای پریشان بدهد. جنگهای
بیهوده او نیز با ان همه تجملی که جمع آورده بود، جز خالی کردن خزانه دولت نتیجه ای نداد…
پیشه وران و کشاورزان نیز، که بار سنگین مخارج آنان را بر دوش داشتند در حفظ این اوضاع سودی گمان
نمیبردند. )صفحه 38 )
__ مردم که از جور فرمانروایان و فساد روحانیان به ستوه بودند، آیین تازه را نویدی و بشارتی یافتند و از این
رو بسا که به پیشواز آن میشتافتند.)صفحه 64 )
این حادثه )سقوط ساسانیان( فقط سقوط دولتی باعظمت نبود، سقوط دستگاهی فاسد و تباه بود. زیرا در پایان
کار ساسانیان از پریشانی و بی سرانجامی در همه کارها فساد و تباهی راه داشت. جور و استبداد خسروان آسایش
و امنیت مردم را عرضه ی خطر میکرد و کژخویی و سست رأیی موبدان اختلاف دینی را می افزود.
از یک سو سخنان مانی و مزدک در عقاید عامه رخنه می انداخت و از دیگر سوی نفوذ دین ترسایان)مسیحی(
در غرب و پیشرفت آیین بودا در شرق، قدرت آیین زرتشت رو می کاست. روحانیون نیز چنان در اوهام و
تقلیدهای کهن فرورفته بودند که جز پروای آتشگاه ها و عوائد و فواید آنرا نمی داشتند و از عهده دفاع از آیین
خویش هم بر نمی آمدند.
وحدت دینی دراین روزگار تزلزلی تمام یافته بود و از فسادی که در اخلاق موبدان بود هوشمندان قوم از آیین
زرتشت سرخورده بودند و آیین تازه ای را می جستند که جنبه اخلاقی و روحانی آن از دین زرتشت قوی تر
باشد و رسم و آیین طبقاتی کهن را هم در هم فرو ریزد.
نفوذی که آیین ترسا در این ایام )پیش از اسلام( در ایران یافته بود از همین جا بود….
باری، از این روی بود که در این ایام زمینه ی افکار از هرجهت برای پذیرفتن دینی تازه آماده بود. )ص 63 )
* * _ سروش خدایی، بیابان نوردان عرب را از جاده کفر و نفاق به راه هدایت و نجات میخواند….. پیام تازه ای
که محمد خود را حامل آن میدانست همه جهان را به برابری و نیکی و برادری میخواند. و از شرک و نفاق و جور
نهی میکرد. نه همان اعراب که زندگیشان یکسره در جور و شرک و فساد میگذشت، بلکه ایران و روم نیز که
رسم و آیین دیرینشان دستخوش اختلاف و تعصب روحانیون گشته بود، در آن روزگار به چنین پیام دلنشینی
احتیاج داشتند وآنرا مژده رهایی و نجات تلقی میکردند…..
3
بر وی )محمد( روشن بود که راه وی، راه کامیابی و یکرنگی است. )صفحه 41 : پیام محمد(
نبردی که ایرانیان در طی این دو قرن با مهاجمان عرب کردند همه در تاریکی خشم و تعصب نبود. در روشنی
دانش و خرد نیز این نبرد دوام داشت و بازار مشاجرات و گفتگوهای دینی و فلسفی گرم بود
. بسیاری از ایرانیان، از همان آغاز کار دین مسلمانی را با شور و شوق پذیره شدند. دین تازهای را که عربان آورده
بودند، از آیین دیرین نیاکان خویش برتر مییافتند و ثنویت مبهم و تاریک زرتشتی را در برابر توحید محض و
بی شایبه اسلام، شرک و کفر میشناختند. آن شور حماسی نیز که در طبایع تند و سرکش هست و آنان را وا
میدارد که هر چه را پاک و نیک و درست است، ایرانی بشمارند و هر چه را زشت و پلید و نادرست است غیر
ایرانی بدانند، در دلهای آنها نبود. از این رو آیین مسلمانی را دینی پاک و آسان و درست یافتند و با شوق و مهر
بدان گرویدند. با این همه در عین آنکه دین اعراب را پذیرفتند، آنان را تحت نفوذ و تأثیر فرهنگ و تربیت
خویش گرفتند و به تمدن و فرهنگ خویش برآوردند.
اما ایرانیان همه از این گونه نبودند. بعضی دیگر، همان گونه که از هر چیز تازهای بیم و وحشت دارند، از دین
عرب هم روی برتافتند و آن را تنها از این رو، که چیزی ناآشنا و تازه و ناشناس بود نپذیرفتند. بهتر دیدند که
دل از یار و دیار برکنند و در گوشه و کنار جهان آواره باشند و دین تازه را که برایشان ناشناس و نامأنوس بود
نپذیرند. حتی سرانجام پس از سالها دربه دری در کوه و بیابان، رنج هجران بر دل نهادند و به سند و سنجان
رفتند تا دینی را که از نیاکان آموخته بودند و بدان سخت دل بسته بودند ترک نکنند و از دست ندهند. اگر هم
طاقتدرد و رنج دربه دری و هجران را نداشتند، رنج تحقیر و آزار مسلمانان را احتمال کردند و ماندند و جزیه
پرداختند و از کیش ……. )صفحه 243 )
رستم فرخ هرمزد و سرداران و سپاهیانش در هر واقعه یی)مقدمات نبرد قادسیه( به این نکته برمیخوردند که
دیگر نوبت دولت و حشمت ساسانی گذشته است و اکنون نوبت سادگی و بندگی است.)صفحه 47 )
_ مردم که از جور فرمانروایان و فساد روحانیان بستوه بودند، آیین تازه را نویدی و بشارتی یافتند و از این رو بسا
که به پیشواز آن میشتافتند.)صفحه 64 )
__ حتی از سواران فاذوسبان)مرزبان اصفهان که قصد شورش برعلیه اعراب رو داشت( بعضی به طیب خاطر
مسلمان شدند و به بنی تمیم پیوستند، چنانکه “سیاه اسواری” با عده ای از یارانش که همه از بزرگان سپاه
یزدگرد بودند، چون کر و فر تازیان بدیدند و از یزدگرد نومید شدند به آیین مسلمانی گرویدند و حتی در بسط و
نشر اسلام نیز اهتمام کردند! )صفحه 65 )
__ این شورش ها و مقاومتها برای بازگشت دولت ساسانی نبود، برای آن بود که مردم به عربان سرفرود نیاورند
و جزیه سنگین را که به آنها تحمیل میشد نپذیرفتند. )صفحه 68 )
اما به رغم کسانی که نمیتوانستند این موالی)ایرانیان( را در رأس کارهای حکومتی ببینند)امویان( ، دیری نپایید
که ایرانیان در قلمرو دین و علم جایگاه شایسته ای برای خود بدست اوردند.چنانکه در پایان دوره ی اموی بیشتر
فقها، بیشتر قضاء و حتی عده زیادی از عمال از موالی)ایرانیان( بودند…
4
اما عرب بدون کشمکشهای شدید حاضر نشد بفزونی و برتری بندگان دوم نخریده ی خویش)!( تسلیم شود. در
این کشمکش ها ایرانیان مجالی یافتند که برتری معنوی و مادی خود را بر فاتحان تحمیل کنند. ) صفحه 74 )
در بخش بعدی به نظریات ایشان در کتاب کارنامه اسلا خواهیم پرداخت.
“کارنامه اسلام” ، اثر دکتر “عبدالحسین زرین کوب".
چاپ بیست و یکم- 1393
] تسامح، مادر تمدن انسانی اسلام [
__ آنچه مایه ترقیات علمی و پیشرفتهای مادی را برای مسلمین میسر ساخت در حقیقت همان اسلام بود که با
تشویق مسلمین به علم و ترویج نشاط حیاتی، روح معاضدت و تساهل را جانشین تعصبات دنیای باستانی کرد و
در مقابل رهبانیت کلیسا که ترک و انزوا رو توصیه میکرد با توصیهء مسلمین به “راه وسط” توسعه و تکامل
صنعت و علم انسانی را تسهیل کرد.
در دنیایی که اسلام به آن وارد شد )روم و ایران( این روح تساهل و اعتدال در حال زوال بود… )فصل
دوم،صفحه 22 )
__ در چنین دنیایی که اسیر تعصبات دینی و قومی بود، اسلام نفحه ی تازه ای دمید. چنانکه با ایجاد
دارالاسلام که مرکز واقعی آن قرآن بود_نه شام و نه عراق_ تعصبات قومی و نژادی را با یک نوع “جهان وطنی”
چاره کرد، و در مقابل تعصبات دینی نصارا و مجوس، تسامح و تساهل با اهل کتاب را توصیه کرد و علاقه به علم
و حیات را.
ثمره ی این درخت شگرف_که نه شرقی بود و نه غربی_ بعد از بسط فتوح اسلامی حاصل شد.)همان صفحه(
_ این تسامح نسبت به اهل کتاب مبتنی بر یک نوع “همزیستی مسالمت آمیز” بود که اروپای قرون وسطا به
هیچ وجه آن را نمیشناخت.) 1 )
در واقع با وجود محدودیتی که اهل کتاب در دارالاسلام داشتند، اسلام آزادی و آسایش آنها را تا حد ممکن
تضمین میکرد و بندرت پیش می آمد بدون نقص عهدی مورد تعقیب باشند. ” پیامبر درباره ی آنها توصیه کرده
بود به رفق و مدارا".
“حدیثی هم نقل میشد که پیغمبر فرمود هرکس بر معاهدی)اهل کتاب( ستم کند یا بر وی بیش از طاقت
تکلیف نهد، در روز قیامت من با او داوری خواهم داشت” ) 2 ( )فصل دوم،صفحه 23 )
__ این تسامح با اهل کتاب سبب می شد که آنها در قلمرو اسلام غالبا در امنیت و آسایش باشند.
منابع ایشان
1 . متز، الحضارة الاسلامیه، 1 \ 57
2 . منظلم معاهدأ و کلفه فوق طاقته فانا حجیجه یوم القیامه"، فتوح البلدان، 162
5
“قراین بسیار حاکی است که نسطوریها ظهور مسلمین و اعراب را بمنزله ی نجات از یوغ کلیسای ملکائی تلقی
میکردند” )همان صفحه(
این سعه صدر و تسامح مسلمین نه فقط مناظرات دینی و کلامی را در قلمرو اسلام ممکن ساخت، بلکه سبب
عمده یی شد در تعاون اهل کتاب با مسلمین، در قلمرو اسلام…
در قلمرو اسلام مثلا احوال یهود و نصارای شرقی بهتر از احوال آنها بود در قلمرو کلیسا… )فصل دوم، صفحه
23،24 )
__ در حقیقت اسلام، در غیر مورد اهل کتاب نیز آن خشونت را که سایر ادیان آن اعصار داشته اند نداشت… بعد
از پیامبر نیز اسلام نه تشکیلات انکیزیسیون اروپا را بوجود آورد و نه سیاهچالهای آن.
__ “کنت دو گوبینو” راجع به رفعت مسلمین میگوید:
اگر اعتقاد مذهبی را از ضرورت سیاسی جدا کنند هیچ دیانتی تسامح جوی تر و شاید بی تعصب تر از اسلام
وجود ندارد.) 3 ( )فصل دوم،صفحه 25 )
برخی از دلایل چگونگی گسترش اسلام در ایران، از زبان مورخین خارجی:
ادوارد_برون عقیده دارد که مسلمانان به آیین ایرانیان تجاوز نکردند. او مى نویسد:
چه بسا تصور کنند که جنگ جویان اسلام، اقوام و ملل مفتوحه را در انتخاب یکى از دو راه، مخیّر مى ساختند:
اول، قرآن، دوم، شمشیر. ولى این تصور صحیح نیست، زیرا گبر و ترسا و یهود اجازه داشتند آیین خود را نگاه
دارند و فقط مجبور به دادن جزیه بودند، و این ترتیب کاملا عادلانه بود، زیرا اتباع غیر مُسلِم خلفا از شرکت در
غزوات و دادن خمس و زکات که بر امت پیامبر فرض بود، معافیت داشتند.
)ادوارد برون، تاریخ ادبى ایرانى از قدیمى ترین روزگار تا زمان فردوسى، ج 1 ، ص 297 )
1 - ادوارد_براون در جلد اول تاریخ ادبیات ایران می گوید:
این مسئله )که آیا اسلام به زور به ایران تحمیل شده است یا ایرانیان به رغبت اسلام را پذیرفته اند( را
پروفسور_آرنولد استاد دارالفنون علیگر در کتاب نفیس خود درباره تعلیمات اسلام به وجه بسیار خوبی ثابت
نموده است، او می گوید: موبدان بی گذشت زرتشتی نه تنها نسبت به علمای سایر ادیان بلکه در برابر کلیه فرق
مخالف ایران یعنی مانویان، مزدکیان و عرفای مسیحی و امثال آن تعصب نشان می دادند و به همین دلیل به
شدت مورد بی مهری و نفرت جماعات زیادی قرار گرفته بودند و رفتار ستمگرانه ایشان مورد حمایت پادشاهان
نیز قرار می گرفت و همین دلیل سبب شد حس بغض و کینه شدید در دل بسیاری از اتباع ایران برانگیخته شود
و استیلای عرب به منزله نجات و رهایی ایران از چنگال ظلم تلقی گردد، مسلم است که قسمت اعظم کسانیکه
تغییر مذهب دادند به طیب خاطر و به اختیار و اراده خودشان بود.)همان منبع(
3 .Gobineau, Religions et philosophi
6
به گفته برنارد_لوئیس اعراب مهاجرت کرده به ایران در گرویدن ایرانیان به اسلام نقش داشتند. به عنوان مثال
جمعیت کوچکی از اعراب که در اطراف قم ساکن شده بودند و در این شهر تبلیغ میکردند آن ناحیه را به یک
پایگاه شیعه تبدیل کردند.
(Bernard Lewis, The Jews of Islam, p. 17)
به گفته برنارد لوئیس دلیل افول دین زرتشتی این بود که روحانیت زرتشتی از نزدیک با ساختار قدرت در ایران
باستان در ارتباط بودهاند. از دست دادن این پایگاه و نداشتن دوستانی در خارج از ایران و همچنین نداشتن
مهارتهای خیلی قوی بقا همانند یهودیان باعث دلسردی و کاهش تعداد آنها شد. زرتشتیان پس از این نقش
کمرنگی در احیای فرهنگی و یا سیاسی ایران بازی کردند.
(Bernard Lewis, The Jews of Islam, p. 17)
به گفته آمورتی، اینکه اعراب دین خود را بر ایرانیان تحمیل نکردند و به آنها آزادی عمل دادند ویژگی
دموکراتیکی است، اما این را نباید فراموش کرد که اعراب با دادن مشوقهای اقتصادی و حقوقی مشخص به
نتیجه مورد نظرشان رسیدند.
(B. S. Amoretti, The Cambrdige History of Iran, p. 483 )
به گفته سیدحسین_نصر، بوجود آمدن تعداد زیاد محققان ایرانی بزرگ مسلمان نشان از تحول درونی، و نه زور
و فشار اجتماعی است، زیرا با فشار نمیتوان مشارکت خلاقانه و برجسته را انتظار داشت.
(The Cambridge History of Iran, p. 464)
گوستاولوبون در تاریخ تمدن اسلام و عرب میگوید: شریعت و آیین اسلام در اقوامی که آن را قبول نموده
تأثیری به سزا بخشیده است. در دنیا خیلی کمتر مذهبی پیدا شده که به قدر اسلام در قلوب پیروانش نفوذ و
اقتدار داشته بلکه غیر از اسلام شاید مذهبی یافت نشود که تا این قدر حکومت و اقتدارش دوام کرده باشد، چه،
قرآن کریم که مرکز اصلی است اثرش در تمام افعال و عادات مسلمین از کلی و جزئی ظاهر و آشکار میباشد. و
از طرف دیگر مردم ایران در میان همه مللی که اسلام را پذیرفتند از یک امتیاز خاص برخوردارند و آن اینکه
هیچ ملتی مانند ایران به این سهولت نظام فکری پیشین خود را رها نکرد و آنچنان با جدیت و عشق و علاقه در
دل خود را به روی افکار و عقائد دین جدید باز نکرد و به قول دوزی مستشرق معروف: مهمترین قومی که تغییر
مذهب داد ایرانیان بودند، زیرا آنها اسلام را نیرومند و استوار نمودند نه عرب.
(مرتضی مطهری- خدمات متقابل ایران و اسلام- صفحه 151 )
7
تاثیر گذاری « و » چپاول مادی و معنوی ایرانیان توسط اعراب « تپنینت حقیقت را چیزی میان دو قرائت متضاد
میداند و معتقد است که موارد خشن که در هر جنگی اتفاق میافتند نباید اغراق » اسلام و برخورد ملایم اعراب
شده تا حدی که ملایمت نسبی اعراب نادیده گرفته شود.
( Marietta Stepaniants, The Encounter of Zoroastrianism with Islam, Philosophy East and West, University of Hawai’i Press, Vol. 52, No. 2 (Apr. , 2002), pp. 162-163
کلود_کائن مینویسد که تحت تاثیر جنبشهای ملی گرایانه دوران مدرن، تمایل به سمت نمایش ایرانیان و
اعراب به عنوان دو گروه متخاصم رفتهاست در حالی که این دیدگاه با حقایق تاریخی سازگار نیست.
( ۳۰۹-۴۰۰Claude Cahen, The Cambridge History of Iran, Vol. 4, pp.
چیز_رابینسون نیز خشونت های نظام مند دوران فتوحات علیه غیرمسلمانان تا پیش از مروانیان را مطالب
تحریف شده می داند.
(Robinson, The New Cambridge History of Islam, 198. )
ریچارد_فراى مى نویسد:
طبقه دبیرانِ ساسانیان بى درنگ به سوى پیروزمندان رفتند، ولى اسلام آوردن ایشان ضرورت نداشت و بسیارى
هم مسلمان شدند.
) ریچارد فراى، عصر زرین فرهنگ ایران، ص 143 )
“اسلام گرایی قلبی ایرانیان و عوامل آن )قسمت اول(”
هر چند اسلام گرایی قلبی ایرانیان به اسلام، بخاطر عواملی به تأخیر افتاد امّا دیری نپایید که ایرانیان به تدریج)
شهید مطهری معتقد است ایرانیان به تدریج در طی قرون پس از فتح ایران مسلمان شدند( از پیشتازان عرصه
دینداری گشتند و قلب هایشان را تسلیم اسلام کردند. البته این تغییر و دگرگونی در اعتقاد ایرانیان، مرهون و
متاثّر از عواملی بود که عبارتند از:
1 - آشنایی با سیره و روش حکومت داری ائمه)ع(
ایرانیان برای اوّلین بار همزمان با عصر پیامبر اسلام)صل الله علیه وآله( در یمن که در آن زمان از ممالک ایران
بود، با امیرالمومنین)علیه السلام( آشنا شدند و رفتار و سیره پسندیده ایشان را از نزدیک مشاهده کردند.
8
وقتی پیامبر اسلام)صل الله علیه وآله( نامه ای به خسرو پرویز) 1 ( مبنی بر دعوت به اسلام فرستاد، او با گستاخی
بود موضوع را اطّلاع داد. بازان نیز دو » بازان « نامه را پاره کرد و به دست نشانده خود در یمن، که شخصی به نام
تن از ایرانیان را مأمور کرد تا به نزد پیامبر رفته و پیام خسرو پرویز را ابلاغ کنند. هنگامی که نمایندگان ایرانی
نزد پیامبر اسلام)صل الله علیه وآله( حاضر می شوند، پیامبر آنان را از قتل خسرو پرویز به دست پسرش شیرویه
و دیگر بزرگان یمن به اسلام متمایل شده و ضمن » بازان « با خبر می سازد. این خبر غیبی، سبب می شود تا
گرویدن به مسلمین، از پیامبر)صل الله علیه وآله( در خواست ارسال فرمانروای مسلمانی کنند تا علاوه بر
فرمانروایی به تعلیم معارف اسلامی بپردازد. پیامبر)صل الله علیه وآله( نیز امیرالمومنین علی)علیه السلام( را به
را به فرمانروایی یمن ابقا کرد. » بازان « عنوان مربّی به یمن فرستاد و در حکمی شخص
آشنایی مردم یمن با امیر المومنین)علیه السلام( نیز سبب شد تا آشنایی و عشق و علاقه آنها نسبت به اسلام
مضاعف شود. مردم بحرین نیز که آن زمان تحت حاکمیّت امپراطوری ایران بودند با مسلمان شدن فرمانروایشان
به اسلام روی آوردند.) 2 )
البته آشنایی ایرانیان بیشتر به دوران خلافت حضرت)علیه السلام( مربوط می شود.
انتقال مرکز خلافت از مدینه به کوفه در زمان خلافت امیرالمومنین)علیه السلام(، مه مّ ترین نقش را در آشنایی
ایرانیان با آن حضرت داشت. چرا که در آن زمان ایرانیان زیادی در کوفه و بصره حضور داشتند: از آن جمله :
1 . افرادی که به دست فاتحان مسلمان اسیر شده و به عنوان برده به کوفه آورده شده بودند که اکثر آنها اسلام
آورده و آزاد شدند، ولی هم پیمان و نانخور اعراب باقی ماندند.
2 . کسانی که پس از جنگ، کوفه را مناسب ترین شهر برای فرصت های شغلی خویش یافتند و به آنجا هجرت
کردند.
3 . شماری از زندانیان ایرانی آزاد شده در جنگ نهاوند و زنانی که نصیب فاتحان مسلمان شده بودند و به ازدواج
اسیر گیرندگان خود در آمده بودند.
4 . همچنین چهار هزار دیالمه ای که در آغاز تأسیس کوفه بدانجا رفته بودند،) 3 )
اینها جمعیّت زیادی از ایرانیانی بودند که در کوفه حضور داشتند.
از سویی حضور ایرانیان در کوفه، و از سوی دیگر رفتار عدالت محور امیرالمومنین)علیه السلام( کم کم موجبات
علاقه ایرانیان به اسلام و حضرت را فراهم کرد تا جایی که عدّه زیادی از موالی، امام علی)علیه السلام( را در
جنگ صفّین و جمل یاری کردند. طوایفی موسوم به زط و سیابجه که از سواران دوران ساسانیان به حساب می
آمدند، در جریان جنگ جمل در اطراف بصره با سپاهیان اصحاب جمل مقابله کردند و کار را بر عایشه، طلحه و
زبیر سخت نمودند) 4 .)
علاوه بر این، افرادی نیز بودند که در سفرهایشان دیدارهایی با حضرت)علیه السلام( داشته اند مثل یک ایرانی
اصفهانی به نام داوود بن سلیمان) 5 .)
9
از جمله مواردی که در این دوران، سبب علاقه ایرانیان به امیرالمومنین)علیه السلام( شد عبارتند از:
1 - مبارزه با عصبیّت عربی و برتری عرب بر عجم.
2 - مهرورزی نسبت به ایرانیان. در سفینة البحار آمده است: مغیره همیشه در مقایسه میان على و عمر مىگفت:
(.» على مهربانى و تمایلش نسبت به موالى )ایرانیان( بیشتر بود؛ و عمر بر عکس از آنها خوشش نمىآمد « 6 )
3 - اجرای عدالت در تقسیم بیت المال میان عرب و عجم.
4 - برخورداری ایرانیان از حقوق و عطایا، مانند دیگر مسلمانان که موجب اعتراض برخی از سران و اشراف کوفه
از جمله اشعث بن قیس کندی شد، و به حضرت گفت: از چه روی ما را مغلوب این حمراء )سرخ رویان( ساخته
(.» لماذا غلبتنا هذه الحمراء « ؟ ای 7 )
5 - خونخواهی آن حضرت از هرمزان ایرانی،) 8 ( که در پی مرگ عمر بن خطّاب توسّط عبیدالله بدون هیچ دلیل
شرعی و عرفی همراه با ابولوءلوء و همسر و دخترش به قتل رسید. عثمان نیز با اینکه از قتل بی دلیل یک
مسلمان ایرانی آگاه بود، به وظیفه خود عمل نکرد. امام علی)علیه السلام( ضمن نکوهش عثمان به عبیدالله بن
و عبیدالله بن .» ای فاسق، اگر روزی بر تو دست یابم، تو را به خونخواهی هرمزان خواهم کشت «: عمر چنین گفت
عمر سرانجام در جنگ صفّین کشته شد.) 9 )
حضور ایرانیان در کوفه از یک سو و عدالت امیرالمومنین)علیه السلام( از سوی دیگر، سبب شد ایرانیانی که
تاکنون اظهار مسلمانی می کردند، با اسلام حقیقی آشنا شده و حتّی محبّ اهل بیت)علیهم السلام( گردند.
مبارزه امام)علیه السلام( با تبعیضات ناروای خلفا و امویان نسبت به موالی، و دوری از روحیّه عصبیّت عربی،
سبب شد تا ایرانیان به اسلام بدبین نشده و حساب اسلام را از حساب خلفای جور جدا کنند و به اسلام حقیقی،
ایمان بیاورند.
به خوبی بیان شده است: » ملک الشعراى بهار « این مطلب در سروده
“گر چه عرب، زد چو حرامى به ما
داد یکى دین گرامى، به ما
گر چه ز جور خلفا، سوختیم
زآل على)علیه السلام( تربیت آموختیم”
آری، رفتار ائمه)علیهم السلام( چیزی جز عمل به همان اسلام نابی که فطرت هر انسان خداجویی پذیرای آن
است، نبوده است. ایرانیان نیز به همین سبب، از طریق ائمه)علیهم السلام( با اسلام حقیقی آشنا شده و آن را
پذیرفتند.
10
منابع:
( 1( . خدمات متقابل اسلام و ایران، مرتضی مطهری، صفحه 82 .
( 2( . مکاتیب الرسول، جلد 1 ، صفحه 92 و 93 .
( 3( . خاکرند ، شکرالله، علل شکل گیری خوارج ، انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی ، 1372 ، صفحه 88 .
( 4(. تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی، محمدی ملایری، دکتر محمد،
تهران، انتشارات توس، چاپ اول، 1379 ش، جلد 3 ، صفحه 211 و 212 ، به نقل از تاریخ طبری .
( 5( . طبقات المحدثین جلد 1 ، صفحه 371 .
( 6( . الغارات، جلد 2 ، صفحه 499 و بحار الانوار، جلد 34 ، صفحه 320 و مستدرک سفینه البحار، جلد 10 ،
صفحه 465 .
( 7(. رجوع کنید به: تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی ، دکتر ملایری، جلد
3 ، صفحه 211 به بعد و جلد 2 صفحه 422 و نیز، لسان العرب، ابن منظور، ذیل واژه ی حمراء و الموالی و نظام
الولاء، دکتر مقداد.
( 8( . علی )علیه السلام( و ایرانیان، دکتر محسن حیدرنیا، مجله صحیفه مبین، شماره 25 .
( 9(. تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی، محمدی ملایری، دکتر محمد،
جلد 3 ، دل ایرانشهر، بخش دوم، تهران، انتشارات توس، چاپ اول، 1379 ش، صفحه 242 .
11
“اسلام گرایی قلبی ایرانیان و عوامل آن )قسمت دوم(”
2 _ سیره و روش پیامبر)ص( در برخورد با ایرانیان و تمجید از شأن و جایگاهشان
یکی از عوامل گرایش ایرانیان به اسلام، اخبار و گزارشاتی بود که از منش و رفتار پیامبر)صل الله علیه وآله( در
زمان حیات پر برکت ایشان به آنها می رسید؛ نحوه رفتار پیامبر)صل الله علیه وآله( با ایرانیان، سخنان
پیامبر)صل الله علیه وآله( در مورد ایرانیان و جایگاه ممتاز اشخاصی مثل سلمان فارسی در نزد پیامبر؛ خود نقش
بسزایی در افزایش علاقه مندی ایرانیان به آئین اسلام داشته است.
إِنَّ سَلْمَانَ مِنِّی، مَ نْ « و » سَلمانُ مِنّا اَهلَ البَی تِ « : تعبیرات پیامبر)صل الله علیه وآله( در مورد سلمان مثل
(» جَفَاهُ فَقَدْ جَفَانِی وَ مَ نْ آذَاهُ فَقَدْ آذَانِی 3 ( همه دلالت بر مقام ممتاز سلمان فارسی دارد. شخصیّت ممتاز
سلمان فارسی عامل موثّری می شود تا اسلام گرایی ایرانیان را تقویت بخشد، به خصوص در دوران بیست ساله
فرمانرواییش بر مدائن.
ظاهراً حقیقت جویی ایرانیان سبب شده پیامبر)صل الله علیه وآله( بارها آنان را مورد لطف و تمجید قرار دهد. در
نام ایرانیان را به زشتی یاد نکنید زیرا آنها از یاران ما هستند و از ما حمایت می « : جایی حضرت می فرماید
(». کنند 4 )
و )حضرت محمّد)ص(( پیامبر است ؛» وَ آخَرِینَ مِنْهُ مْ لَمّا یَلْحَقُوا بِهِمْ « در حدیثی آمده است که پیامبر)ص( آیه
(». بر گروه دیگرى که هنوز ملحق نشده اند 5 آخَرِینَ « ( را تلاوت می کرد، که حاضران پرسیدند: منظور از این
گروه دیگر( کیست؟ ( ؛» مِنْهُمْ
اگر ایمان در ستاره ثریّا قرار « : پیامبر)صل الله علیه وآله( در پاسخ آنها، دست بر شانه ی سلمان گذاشت و فرمود
(.» گیرد، مردانی از این گروه )ایرانیان( به آن دست مییابند 6 )
در سوره محمّد)ص( نیز میخوانیم:
وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا یَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُمْ ثُ مَّ لایَکُونُوا أَمْثالَکُم : هرگاه سرپیچى کنید، خداوند گروه دیگرى را به جاى «
اکثر مفسّران شیعه و اهل سنّت، در ذیل این آیه گفته اند که .» شما مى آورد، پس آنها مانند شما نخواهند بود
این گروهی که خداوند در این آیه به آنها اشاره می کند، چه « : پس از نزول این آیه، جمعی از اصحاب پرسیدند
پیامبر)صل الله علیه وآله( به سلمان که در نزدیکش بود، نگاه کرد و دست به زانوی او زد و .»؟ کسانی هستند
منظور خداوند، این مرد و قوم اوست. سوگند به آن که جانم در اختیار اوست، اگر ایمان به ثریّا بسته « : فرمود
(.» باشد، گروهی از مردان فارس، آن را به چنگ می آورند 7 )
علاوه بر این، در سوره مائده آیه 54 یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَ دَّ مِنْکُ مْ عَنْ دینِهِ فَسَوْ فَ « : چنین آمده است که
یَأْتِی ا للهُ بِقَوْ م یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّ ة عَلَى الْمُؤْمِنینَ أَعِزَّ ة عَلَى الْکافِرینَ یُجاهِدُونَ فی سَبیلِ اللهِ وَ لا یَخافُو نَ لَوْمَ ةَ
12
اى کسانى که ایمان آورده اید! هر کس از شما، از آیین ( ؛» لَآئِ م ذالِ کَ فَضْلُ ا للهِ یُؤْتیهِ مَ نْ یَشاءُ وَ ا للهُ واسِ ع عَلی م
خود بازگردد، )به خدا زیانى نمى رساند( خداوند گروهى را مى آورد که آنها را دوست دارد و آنان )نیز( او را
دوست دارند; در برابر مؤمنان متواضع، و در برابر کافران سرسخت و نیرومندند، در راه خدا جهاد مى کنند، و از
سرزنش هیچ ملامتگرى هراسى ندارند. این، فضل خداست که آن را به هر کس بخواهد ) و شایسته ببیند( مى
.» دهد و فضل و احسان خداوند، گسترده و )او به همه چیز( داناست
روایت شده است که شخصی درباره این آیه از پیامبر)صل الله علیه وآله( پرسید. ایشان نیز با اشاره به سلمان
اگر دین در ثریّا باشد و در آسمانها « : آن گاه فرمود .» منظور از این آیه، این شخص و قوم او هستند « : فرمود
قرار گیرد، مردانی از فارس، آن را به دست خواهند آورد(.) 8 )
آری، سخنان لطف آمیز پیامبر اسلام)صل الله علیه وآله( در مورد ایرانیان و بیان شأن و جایگاه ایشان در آینده
اسلام را نیز، می توان عامل دیگری دانست که ایرانیان را به اسلام مشتاق کرده است. این گونه بود که برخی از
ایرانیان در عصر پیامبر)صل الله علیه وآله( به اسلام علاقه مند شدند و با عشق و علاقه اسلام را پذیرفتند.
منابع:
( 3) . مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، بیروت - لبنان، مؤسسة الوفاء، 1404 ه ق، جلد 22 ، صفحه 347 .
( 4) . صحیح البخاری و صحیح مسلم و صحیح الترمذی )مطابق نقل جامع الاُصول ،جلد 10 ، صفحه 149 .)
( 5). سوره جمعه، آیه 3 .
( 6) . تفاسیر مجمع البیان، المیزان، الدُرّ المنثور، الکشّاف، قرطبی، مراغی و فی ظلال القرآن، ذیل ایه مذکور.
( 7) . الغارات، جلد 1 ، صفحه 70 و تاریخ یعقوبی،جلد 2 ، صفحه 183 .
( 8) . بحارالأنوار، جلد 41 ، صفحه 137 .
مختار ثقفی:
جالبه که بدونین درست صد سال بعد از حمله اعراب ،قیام ابومسلم شکل گرفت و پیروز شد، ولی چرا دین اسلام
و اعتقاداتش رو از ایران حذف نکرد، و خلفای عباسی رو روی کار آورد؟
و بعد از اون حکومتهای ایرانی الاصل طاهریان، صفاریان، سامانیان، علویان، آل زیار، آل بویه و … اومدن سرکار، و
برخی هاشون اونقدر قدرت داشتن که خلفای عباسی هم حریفشون نمیشد. ولی هیچکدوم به فکر تغییر دین
نیوفتادن.
جالبتر اینکه کدام عقلی میپذیره که آدم به زور شمشیر دانشمند و محقق و فقیه و عالم و نویسنده بشه!!!
و بزرگترین محققین و علما و رهبران دینی و فقها ، ایرانی بودن.
و بیشترین خدمت رو به اسلام کردن.
غیر از اینه که یه تعامل قوی بین فرهنگ و اعتقادات ایرانیان و اسلام بوده؟
13
از اون جالبتر اینکه پس چطور مرکز و شرق آسیا که اعراب به اونجا حمله نکردن مسلمون شدن؟!
دوستان و همراهان عزیز بحث امشب رو اینجا به پایان می رسونیم.
در جلسه بعد ان شاءالله ادامه این بحث رو با مبانی گسترده تر و منابع گسترده ادامه خواهیم داد.
ادامه دارد…..