احتجاج های انکارناپذیر تاریخ بر واقعه غدیر
از اولین احتجاج های صورت گرفته به این حدیث شریف ٓکه توسط خود امام علی علیه السلام بود- تا مواردی که حتی دشمنان اهل بیت علیهم السلام به آن استناد می کنند، همگی بیانگر این نکته اند که این حدیث در بین جامعه اسلامی از جایگاهی مهم و غیرقابل انکار برخوردار بوده است. همچنین با دقت در این مناظرات، می توان به فهم صحیحی از این کلمات دست یافت و تفسیر واقعی کلام پیامبر صلی الله علیه و آله را از میان تفسیرهای گوناگون کشف کرد.
بررسی واقعه غدیر خم از زاویه های گوناگون، ما را کمک می کند تا فهم صحیح و دقیقی از این رویداد تاریخی داشته باشیم. نگاهی به تاریخ غدیر، بررسی سندی و متنی حدیث غدیر، جایگاه این واقعه در سخنان و اشعار مردم آن دوره و دوره های بعد و نیز نگاه قرآن به این اتفاق، نگاه های مختلفی است که به یک رویداد تاریخی می توان داشت. این بررسی ها به صورت علمی و دقیق و با جامعیت مناسب، توسط مرحوم علامه امینی در کتاب «الغدیر» صورت گرفته است. کتابی که در 11 جلد، سعی دارد تا ابعاد گوناگون این واقعه را بررسی کرده و حقیقت را برای مخاطبان حق طلب و منصف آشکار نماید.
احتجاج نخست
اولین احتجاج به حدیث غدیر توسط امیر مومنان علیه السلام صورت گرفته. تنها چند روز پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله این مناظره رخ داده و حضرت؛ حدیث غدیر را برای اتمام حجت استفاده نموده است.-1- مرحوم علامه امینی 6 مورد از احتجاج های امیرالمومنین علیه السلام به این حدیث را در کتاب خود ذکر می کند.-2- از جمله این موارد، گفتگویی است که بین امام و طلحه در ماجرای جنگ جمل رخ داده است. امام برای پیشگیری از وقوع جنگ، طلحه را احضار کرده و از وی می پرسد:
«هَل سَمِعتَ رَسولَ اللهِ یقول : مَن کنت مَولاه فَعَلیٌّ مَولاه ؟ آیا نشنیدی که رسول خدا فرمود: هرکس من سرپرست او هستم، علی سرپرست اوست؟»
طلحه پس از تایید کلام حضرت از جنگ با ایشان منصرف می گردد.-3- هرچند که در نهایت او عاقبت به خیر نگشته و در زمره دشمان امام علیه السلام جای گرفت.
احتجاج دوم
نمونه دیگر، زمانی رخ می دهد که امام علی علیه السلام لشکری را برای جنگ با معاویه آماده کرده است. پیش از آغاز جنگ در صفین، حضرت در بین یاران خود بر منبر رفته و جایگاه خود را برای ایشان بیان می کند. ایشان در بین سخنان طولانی خود، اشاره ای به واقعه غدیر کرده و این سخنان را از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل می کند:
«اَیّ ها الناس! اِنّ اللهَ مولایَ وا َنا مَولی المومِنینَ واَولی بِهِم مِن اَنفسِهِم. مَن کنت مَولاه فَعَلیٌّ مَولاه…، ای مردم! خدا سرپرست من است و من سرپرست مومنین هستم و بر ایشان از خودشان مقدم ترم. هر که من مولای اویم، پس علی مولای اوست …»
امیر مومنان علیه السلام می فرماید:سخنان پیامبر صلی الله علیه و آله که به اینجا رسید سلمان فارسی بلند شد و پرسید: «ای رسول خدا ولایت علی چگونه است؟»
پیامبر صلی الله علیه و آله در پاسخ سلمان فرمود:«وِلاءٌ کَوِلائی، ولایتی مانند ولایت من».
بعد از ذکر این واقعه توسط فرزند ابوطالب، تعدادی از یاران ایشان شهادت دادند که ما نیز این سخنان را از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیده ایم.-4-
احتجاج سوم
از دیگر موارد جالبی که تاریخ برای ما ذکر می کند، محتوای نامه ای است که بین عمرو عاص و معاویه رد و بدل گشتهاست. عمرو عاص در جواب نامه معاویه که در آن به امیر مومنان علیه السلام توهین کرده بود- می نویسد:
«وقالَ رسول اللهِ فی یَومِ غَدیرِ خمٍّ: اَلا مَن کنت مَولاه فَعَلیٌّ مَولاه …، پیامبر در مورد علی در روز غدیر فرمود: بدانید هر کسی که من مولایش هستم، پس علی مولای اوست
مورد دیگری که در تاریخ نقل شده است، احتجاجی است که دختر پیامبر صلی الله علیه و آله به این حدیث نمود. فاطمه علیهاالسلام که بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله عمر چندانی نداشت، همواره به دفاع از حریم ولایت پرداخت تا سرانجام در این راه به شهادت رسید. این بانوی بزرگ اسلام در مناظره ای که با غاصبین خلافت دارد می فرماید:
«اَنَسیتم قَولَ رَسولِ اللهِ یَومَ غَدیرِ خمٍّ: مَن کنت مَولاه فَعلیٌّ مَولاه …، آیا سخن پیامبر در روز غدیر خم را فراموش کرده اید که فرمود: هرکس من مولای اویم، علی مولای اوست» -5-
احتجاج چهارم
مورد دیگری که تاریخ برای ما نقل می کند مربوط به امام حسن مجتبی علیه السلام است. ایشان که مجبور به صلح با معاویه گردید، بعد از آن پیمان تلخ بر منبر رفته و در ضمن سخنانی حقانیت خود و کوتاهی مردم را یادآور می شود. سبط پیامبر اسلام در میان سخنان خود می فرماید:
«وَقَد رَأَوه وَ سَمِعوه حینَ اَخَذَ بِیَدِ اَبی بِغَدیرِ خمٍّ وقالَ لَهم: مَن کنت مَولاه فَعَلیٌّ مَولاه …، دیدند و شنیدند آن لحظه ای را که پیامبر دست پدرم علی را در غدیر خم گرفت و به مردم فرمود: هرکس که من مولای اویم، پس علی مولای اوست …» -6-
احتجاج پنجم
از دیگر موارد جالبی که تاریخ برای ما ذکر می کند، محتوای نامه ای است که بین عمرو عاص و معاویه رد و بدل گشته است. عمرو عاص در جواب نامه معاویه ٓکه در آن به امیر مومنان علیه السلام توهین کرده بود- می نویسد:
«وقالَ رسول اللهِ فی یَومِ غَدیرِ خمٍّ: اَلا مَن کنت مَولاه فَعَلیٌّ مَولاه …، پیامبر در مورد علی در روز غدیر فرمود: بدانید هر کسی که من مولایش هستم، پس علی مولای اوست.»
نقل این کلام از شخصی چون عمرو عاص از آن جهت اهمیت ویژه داره که کمتر کسی در تاریخ، به اندازه او با امام علی علیه السلام دشمنی داشته است. -7-
معنای حقیقی کلام رسول وحی
این موارد، تنها نمونه هایی از احتجاج و مناظراتی است که به وسیله این حدیث صورت گرفته است. نمونه هایی که خود گواه بر جایگاه مقبول و غیرقابل انکار این واقعه در میان مردم مسلمان است. علاوه بر این موراد -همانطور که گفته شد- بررسی این واقعه از جهات دیگر نیز، به قدری ماجرا را واضح می کند که کسی توان انکار آن را نخواهد داشت.
همچنین با دقت در مضامین این نقل های تاریخی، معلوم می شود که معنای حقیقی کلام پیامبر صلی الله علیه و آله چیست. آیا پیامبر صلی الله علیه و آله فقط می خواسته اند دوست خود را معرفی کنند و به مردم بگویند امام علی علیه السلام را دوست بدارید؟ یا اینکه ایشان برای جامعه بعد خود از سرپرستی انتخاب کرده اند همانگونه خود ایشان سرپرستیِ جامعه نوپای اسلامی را بر عهده داشته است تا به وسیله او جامعه از تفرقه و نابودی حفظ گردد؟
پی نوشت:
1-الغدیر، نشر مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه/1/327 و كتاب سلیم بن قیس الهلالی، چاپ الهادى ، جلد 2، صفحه 644.
2-ایشان اولین مورد از احتجاج ها را فقط ذکر نموده ولی بررسی نکرده است.
3-الغدیر، نشر مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه/1/379.
4-همان/1/3396
5-همان/1/396
6-همان/1/398
7-همان/1/403