اين بار برايت تحفهاي از امام زمان را آوردهام.
آن عزيز ميفرمايد: هرگاه خواستي حسين عليه السلام را زيارت كني، بايست و بگو… (زيارت ناحيه مقدسه).
اما من ميخواهم در اين مجموعه، در هر شماره قطعهاي از اين زيارت را كه دريايي از نور و معرفت است برايت بياورم و البته من چند خطي از نكتهاي كه به ذهنم آمده براي تو خواهم نوشت و تو نيز همين كار را بكن. هرگاه كه خواندي بيمعطلي آنچه برايت پر رنگ شد، از من دريغ نكن. تو نيز براي من بنويسيد.
____________________________
قسمت سوم
أَلسَّلامُ عَلى مُحَمَّد حَبيبِ اللهِ وَ صِفْوَتِهِ ، سلام بر محمّد محبوبِ خدا و يار مخلص او،
أَلسَّلامُ عَلى أَميرِالْمُؤْمِنينَ عَلِىِّ بْنِ أَبي طالِب الْمَخْصُوصِ بِاُخُوَّتِهِ ، درود بر فرمانرواى مؤمنان على بن ابيطالب، كه برادرىِ رسول خدا به وى اختصاص يافت،
أَلسَّلامُ عَلى فاطِمَةَِ الزَّهْرآءِ ابْنَتِهِ ، سلام بر فاطمه زهراء دختر رسول الله،
أَلسَّلامُ عَلى أَبي مُحَمَّد الْحَسَنِ وَصِىِّ أَبيهِ وَ خَليفَتِهِ ، درود بر حسن بن على وصىّ و جانشين پدرش،
أَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ ، سلام بر حسين كه جانش را تقديم نمود،
أَلسَّلامُ عَلى مَنْ أَطاعَ اللهَ في سِـرِّهِ وَ عَلانِـيَـتِـهِ ، سلام بر آن كسى كه در نهان و آشكار خدا را اطاعت نمود،
أَلسَّلامُ عَلى مَنْ جَعَلَ اللهُ الشّـِفآءَ في تُرْبَتِهِ ، سلام بر آن كسى كه خداوند شفا را در خاكِ قبرِ او قرار داد،
أَلسَّلامُ عَلى مَنِ الاِْ جابَـةُ تَحْتَ قُـبَّـتِهِ ، سلام بر آن كسى كه (محلِّ) اجابتِ دعا در زيرِ بارگاه اوست،
أَلسَّلامُ عَلى مَنِ الاَْ ئِـمَّـةُ مِنْ ذُرِّيَّـتِـهِ ، سلام بر آن كسى كه امامان از نسل اويند،
أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ خاتَِمِ الاَْ نْبِيآءِ ، سلام بر فرزندِ خاتم پيامبران،
أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ سَيِّدِ الاَْوْصِيآءِ ، سلام بر فرزند سرور جانشينان،
أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ فاطِمَةَِ الزَّهْرآءِ ، سلام بر فرزند فاطمه زهراء،
أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ خَديجَةَ الْكُبْرى ، سلام بر فرزند خديجه كبرى،
أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ سِدْرَةِ الْمُنْتَهى ، سلام بر فرزند سدرة المنتهى،
أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ جَنَّةِ الْـمَـأْوى ، سلام بر فرزند جنّة المأوى،
أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ زَمْـزَمَ وَ الصَّـفا ، سلام بر فرزند زمزم و صفا،
أَلسَّلامُ عَلَى الْمُرَمَّلِ بِالدِّمآءِ ، سلام بر آن آغشته به خون،
أَلسَّلامُ عَلَى الْمَهْتُوكِ الْخِبآءِ ، سلام بر آنكه (حُرمَتِ) خيمه گاهش دريده شد.
با آنكه خوردن خاك حرام است:
اما حتما ديدهايد كه كام نوزاد را به تربت حسين عليه السلام باز ميكنند.
و شنيدهايد كه به بيمار، ذرهاي خاك حسين عليه السلام را خوراندن خوب است.
آري، خاك حسين با همهي خاكها تفاوت دارد، حتي زمين كعبه نيز به كربلا نميرسد.
ميداني چرا؟
چون آن خاك، روزي به روح حسين عليه السلام تن بود
و مگر ميشود از خون خدا رنگين نشده باشد؟
و مگر ميشود شميم آن را به خود نگرفته باشد؟
درست فهميدهاي، وقتي نام خدا شفا ميدهد،
آنگاه كه صدا ميزني “يا من اسمه دوي"؛ چگونه خون او شفا ندهد؟
درست فهميدهاي حسين خون خداست.
و من ميگويم، حسين را خدا براي شفاي جانها فرستاد، او طبيب دل است،
حيف است اين اكسير را خرج مداواي تن كنيم.
پس، من اين لحظه برميخيزم و ميگويم أَلسَّلامُ عَلى مَنْ جَعَلَ اللهُ الشّـِفآءَ في تُرْبَتِهِ.
و براي شفاي دلم كمي از تربت حسين را به كام ميگيرم.
سلام من به تو اي آنكه دواي من به نام تو، و به خاك توست!
دلم را براي خودت خوب كن!
راستي تو نيز، اگر سينهات تنگ است، برخيز و اين اكسير را نوش كن.
خاطرت تخت كه فردا خوبي!
مهتاب ابیان