در اسلام بر خلاف مارکسیسم و کمونیسم برای مالکیت خصوصی اهمیتی ویژه در نظر گرفته شده است چرا که انگیزه کار و تلاش در دنیا کسب روزی و بهره مندی از مطامع دنیوی است اما بر خلاف رویه سرمایه داری که در غرب حکم فرماست مالکیت در اسلام به معنای مسئولیت و وظیفه است. مالک موظف است املاک خود را اداره کند. باید با اشتیاق از آن نگهداری کند، زیرا او بر اساس احکام الهی در قبال امانتی که خدا به او سپرده است باید سرانجام در مقام پاسخگویی به خالق متعال حاضر شود. پس برخلاف آن چه که در سرمایه داری قانونی محسوب می شود، احتکار در اسلام حرام است، رباخواری تضمین کننده نابودی اموال است و یک مسلمان حق ندارد اموال اش را آتش بزند و یا به طور مثال سگ اش را به عنوان وارث دارایی اش معرفی کند!
پس اگر فردی با درآمدی که از راه حلال کسب کرده اتوموبیل پورشه یک میلیارد تومانی بخرد و تنها برای ترویج تجمل گرایی و نهادینه کردن فرهنگ سرمایه داری از آن استفاده کند در واقع مقابل نظام ایستاده و فریاد می زند قوانین اقتصادی شما کشک است!
در اسلام پورشه سوار شدن جرم نیست اما قطعا وقتی جمعیت زیادی از انسان ها از گرسنگی رنج می برند اسراف است. شکی نیست که چنین خرج هایی موجب بلوکه شدن ثروت در یک جیب می شود و تولید را بی رونق می کند. در خارج از کشور هم پورشه خریدن برابر است با کمک به دولت چرا که مالیات بر لوازم لوکس بسیار سنگین است. وضعیت فعلی کشور نشان می دهد قانون بالا بردن حق گمرکی تنها موجب بی حمیتی بیشتر سرمایه داران شده و از بازدارندگی کافی برخوردار نبوده است.
اتفاقا موافقان و بانیان نظام سرمایه داری هم به این موضوع مهم پی برده اند به همین جهت است که طبقه سرمایه دار شهره - به عنوان الگوهای ویترینی نظام- را ترغیب می کنند دست به کارهای عام المنفعه با سر و صدای زیاد بزنند تا به ماندگاری سیستم کمک کرده باشند که البته با ظهور جنبش ضد سرمایه داری ظاهرا ناکام مانده اند.
یک علت دیگر ورود همه نیروهای وابسته به سرمایه داری در فعالیت های خیریه استفاده از قانون های بخشودگی مالیاتی است. چرا که در غرب برخلاف ایران مالیات، ناموس جامعه به حساب می آید و مدیریت فرهنگ و اقتصاد جامعه به افراد واگزار نشده است! به همین جهت از انباشتگی ثروت در اقشار غیر الیت ابدا استقبال نمی شود تا فرآیند تولید و کارآفرینی متوقف نشود. به طور مثال اگر فردی در آمریکا هر سال منزل مسکونی اش را گسترش دهد یا اقدام به نوسازی آن نماید مالیاتی مشمول طرح های وی نخواهد شد اما اگر هر سال اتوموبیل خود را ارتقاء دهد مشمول پرداخت مالیات سنگین 40% خواهد شد. چون اتوموبیل یک وسیله مصرفی است و در پایان عمر کوتاهش ارزش افزوده ای برای سیستم نخواهد داشت.
جالب اینجاست که ما در تقلید از سیستم سرمایه داری نیز عقب ماندگی مان مشهود است. ما مفتخریم که سرمایه دار پروری را تبدیل به انباشتگی ثروت در بانک کرده ایم. توقف 6 ماهه حجمی بیشتر از ده هزار دلار در بانک در آمریکا و اروپا برابری می کند با حذف 30 درصد اصل پول توسط بانک چرا که غرب پذیرفته است توقف سرمایه برابر فساد است یعنی آن چه که در دین ما بسیار مورد نکوهش قرار گرفته در غرب با وضع قوانین اجرایی شده است!
اسلام توصیه می کند ثروتمند متقی باشد و از نعمات الهی به بهترین شکل ممکن استفاده کند اما مبارزه با فساد اقتصادی را به جد در همین دنیا پیگیری می کند و مثل مسیحیت تحریف شده به فقرا نمی آموزد دنیا همین است که می بینی! اینجا محل زجر کشیدن است شاید در آخرت عدالتی در کار باشد! اسلام در برابر خطاها و انحرافات منفعل نیست و از انفعال مومنین در برابر فساد به هر شکلی بیزار است تا آنجا که شرط مسلمانی را فریادرسی و دستگیری از مظلوم می داند. رباخواری و نزول دهی را طبق سنت الهی مستوجب عذاب دنیا و آخرت می داند و به جد مسلمین را از حفظ توپ ثروت در دست عده ای برحذر می دارد.
رواج تجمل گرایی و اشرافی گری به عنوان یك فرهنگ عمومی، عمدتاً ناشی از رفتار گروه هایی است که به عنوان الگو در جامعه مطرح هستند و البته نوع تبلیغات و فرهنگ سازی رسانه ها نیز در این زمینه موثر است.
مهمترین اثر رواج فرهنگ تجمل گرایی و اشرافی گری، احساس حسرت و كمبود در میان افراد و طبقات فرو دست جامعه است. احساسی كه سرمایه اجتماعی را به شدت کاهش می دهد و می تواند سرچشمه انواع انحرافات و ناهنجاری های فردی و اجتماعی باشد. افزایش جرائم اقتصادی، تخلفات اداری و نهادینه شدن فرهنگ ” باید دزدید تا باقی ماند” به بهانه این که اختلاسی در حوزه بانکی صورت گرفته نتیجه تعامل اجتماعی با طبقاتی است که از جمعیت کلانی برخوردار نیستند اما رفتارهای شان چشمگیر است.
علاوه بر این، گسترش روحیه چشم و هم چشمی و رفتارهای تجملاتی ، آن هم در مسایلی نظیر ازدواج، شرایط و امكان تشکیل خانواده را سخت تر كرده، باعث افزایش سن متوسط ازدواج می شود و بروز ناهنجاری های روانی ـ اخلاقی را در جامعه گسترش می دهد.
رواج اشرافی گری و اسراف و تبذیر آن هم در جوامعی كه از نظر اقتصادی دچار تنگناها و مشكلات جدی هستند و اقتصادشان بر پایه كار و تولید نمی چرخد، فقر عمومی را تشدید می كند. چرا كه اسراف و پر مصرفی، نتیجه ای جز کاهش پس انداز، رباخواری، نزول و تخلفات مالی نخواهد داشت و جامعه ای كه كمتر پس انداز می كند، كمتر سرمایه گذاری کرده و به جای تولید حداکثری به مصرف بیش از نیاز وابسته می شود. این همان چرخه فقری است که اکنون گریبانگیر اقتصاد اروپا و امریکا شده است.
یکی دیگر از قوانین مهم اقتصادی اسلامی که در غرب اجرایی شده مبارزه با کسب مال نامشروع با وضع قوانین دقیق ضد پولشویی است. جالب اینجاست! افرادی که از طریق دریافت هدیه های 25 هزار دلاری پذیرفته بودند در مناصب و مجالس مختلف از حقوق(!) گروهک تروریستی منافقین حمایت کنند از طریق همین قوانین مالی شناسایی شدند.
هدف ما قطعا نباید الگو برداری صریح از سیستم های مالی غرب باشد چرا که با ظهور بحران های اقتصادی سرمایه داری در امتحان مردم سالاری و حق مداری مردود شده است اما اگر بناست به جای تلاش مضاعف و استخراج قوانین اقتصادی اسلام، از سیستم غربی رونویسی کنیم چرا نصفه و نیمه؟! این بدترین شکل سرمایه داری است که در کشور اسلامی ما در حال اجراست. سیستمی که در آن چند سرمایه دار ضد نظام به راحتی با معیشت مردم بازی می کنند و دولت توانایی شناسایی یا اداره آنها را هم ندارد! مقداری از این مشکلات از بی کفایتی و بی مسئولیتی مدیران اقتصادی دولت است اما قطعا بخشی از آن هم معلول بی قانونی گسترده فعلی در نظام شترمرغیسم اقتصادی ماست. اقتصاد ما نه سرطانی است و نه بیمار است؛ تنها مشکل آن خلاء های قانونی بی شمار و بی فکری قانون گزار و بی توجهی به شرایط روز است. سال هاست ما با پدیده فرار مالیاتی روبرو هستیم اما دولت به خود زحمت نمی دهد طرح ها و لوایح مناسبی تهیه کرده و با این معضل که اکنون به جد می توان مدعی شد تنها در ایران منقرض نشده، مبارزه کند.
اشکال کار کجاست؟ شکی نیست که کانون های قدرت و ثروت که این و آن به خرج آنها نماینده مجلس و وکیل و وزیر می شوند کارشکنی می کنند و خیرخواهان و خدمت گزاران را ناکام می گذارند اما کدام قدرت می تواند مقابل عزم یک ملت مقاومت کند؟ جنبش 99 درصدی اسلامی سازی اقتصاد ایران در راه است! همه باید بپاخیزیم تا آینده متفاوت با امروز باشد.
بقلم زهرا طباخی