مدرسه علمیه الزهرا (س)  نصر تهران

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

نه دی

رهبر انقلاب: روزهای سال، به طور طبیعی و به خودی خود همه مثل همند؛ این انسانها هستند، این اراده‌‌‌‌‌ها و مجاهدتهاست که یک روزی را از میان روزهای دیگر برمیکشد و آن را مشخص میکند، متمایز میکند، متفاوت میکند و مثل یک پرچمی نگه میدارد تا راهنمای دیگران باشد. روز عاشورا - دهم محرم - فی نفسه با روزهای دیگر فرقی ندارد؛ این حسین بن علی (علیه السّلام) است که به این روز جان میدهد، معنا میدهد. روز نهم دىِ امسال هم از همین قبیل است. این مردمند که ناگهان با یک حرکت روز نهم دی را هم متمایز میکنند. ١٣٨٨/١٠/١٩

‌‌

مرغ آمین

18 اردیبهشت 1392 توسط الزهرا (س) نصر

حدود نه سال پیش، محل رفت و آمدمان از چهارراهی بود به نام چهارراه کاوه. چهارراه کاوه یک چهارراه بزرگ و پررفت و آمد است با چراغ قرمزهای طولانی. سر این چهارراه چند تا پسربچه گل می فروختند؛ گل رز قرمز. یک روز یکیشان آمد دم ماشین و خواست گلش را بفروشد. دوازده سیزده ساله به نظر می آمد. موهایش فرفری بود و صورتش گرد. لپ هایش هم قرمزِ قرمز بودند.  “کناردستی” ام محلی به پسرک گل فروش نداد. پسر اصرار کرد. فایده ای نداشت. گل نمی خواستیم. پسر التماس کرد. گفت که از صبح دشت نکرده. محل ندادیم و “کنار دستی” ام برای خلاص شدن از دستش، شیشه را کشید بالا. باز اصرار کرد و باز ما رویمان را کردیم آن طرف.  پسر که نا امید شده بود ضربه ای به شیشه زد و موقع رفتن گفت: “الهی بمیری!”

اخلاق “کناردستی” ام تند است. زود جوش می آورد. هنوز همینطور است. آن روز هم بلافاصله جوش آورد و شیشه را پایین کشید و فریاد زد: “الهی بابات بمیره!”

آن روز دلم لرزید. ترسیدم مرغ آمین در راه باشد؛ از مستجاب شدن دعای پسرک ترسیدم نه از دعای “کناردستی” ام!

چندروزی پسرک غیبش زد. بقیه ی دوستانش بودند ولی او نبود.

چند روز بعد آمد. لباس مشکی به تن داشت. پرس و جو کردیم و فهمیدیم که پدرش مرده. از آن روز به بعد پسرک را جز با لباس مشکی ندیدم.

دیروز بعد از نه سال سر همان چهارراه، پسر را دیدم؛ پسر که نه، مردی شده بود برای خودش. صورتش دیگر به گردی سابق نبود و لپ هایش کمرنگ تر شده بودند. قدش بلند شده بود و چهره اش مردانه. هنوز گل رز قرمز می فروخت و لباس مشکی تنش بود.


پ.ن: برای تو محمد؛ برای همان چیزی که گفتمت و نوشتنی نیست!

 1 نظر

زنان شاغل مردان مهربان می خواهند

17 اردیبهشت 1392 توسط الزهرا (س) نصر

یک ؛ به نظرم زن های شاغل دو دسته اند . یا در خانه داری و روابط با همسر و فرزند موفق اند و یا نه. اگر موفق نیستند که هیچ اما موفق ها باز دو دسته اند. یا تمام بار روی دوش خودشان است و در حقیقت سنگ زیرین آسیاب هستند و یا از داشتن مردی مهربان و کمک حال شان بهره مندند.
دو ؛ زن های شاغلی که موفق نیستند و شغل شان مانع طراوت خانه شان است و زن های شاغلی که تنهایی این بار را می کشند تا خللی در جو صمیمی و خانوادگی ایجاد نشود حتی اگر خودشان له شوند ؛ چه بهتر که کار را با تمام مزایایش کنار بگذارند . حتی اگر مجبور باشند در اقتصاد خانواده قناعت پیشه کنند.
سه ؛ به دسته ی سوم تبریک می گویم به خاطر داشتن همسران قدرشناس و مهربان و کمک حال شان!
مردهایی که از نظافت خانه گرفته تا اطوی لباس های شسته و مهمان داری ….از خرید مایحتاج گرفته تا خانه تکانی و آشپزی و حتی نگهداری از فرزندان، با محبت و مهر خالصانه در کنار زنان شان هستند…آقای دکتری می شناسم که شب ها شستن لباس های نوزاد و نگهداری او را بر عهده می گرفت تا همسر معلم اش کمی بیشتر بخوابد . یا مرد مهربان دیگری که شب ها ساعت می گذاشت تا دو ساعت بعد برای بیدار ماندن در کنار فرزند بیمارش بیدار شود و همسرش کمی استراحت کند و این روند ماه ها طول کشید.مردهایی که اگر بعد از همسر شاغل شان از خانه بیرون بروند یا اگر زودتر برگردند حتما باقی کارهای مانده را با رضایت مندی انجام می دهند چه اینکه خود را در کار های خانه سهیم می دانند همانطور که همسرشان کمک حال آنهاست.
خدا کند تمام زنان شاغل دلشان گرم مهربانی مردهای شان باشد.
چهار ؛ اعتراف می کنم که مردهای زنان خانه دار کمی تا قسمتی خوش به حال شان می شود که همیشه همه چیز آماده و مهیاست و زن مربوطه هم چون شاغل نیست لابد نه خسته می شود و نه حق دارد که بشود :))
پ ن ؛ البته یک سری خانه دارهای امروزی هم هستند که از صد تا شاغل کمتر در خانه تشریف دارند.یا سالن آرایش هستند و یا بازار و کلاس فلان و بهمان !
این آخری را اگر نمی گفتم حتما حُنّاق می گرفتم! بس که این روزها از این زن های بی کار می بینم که معلوم نیست کی به زندگی شان می رسند.

بقلم م.سادات . یکی از طلاب

 3 نظر

برای روز مادر با اندکی تاخیر

16 اردیبهشت 1392 توسط الزهرا (س) نصر

نمی شود که امرزو باشد و از شما نگفت ! امروز یعنی همین ساعت های بیستم جمادی الثانی ، یعنی همین لحظات شیرین آمدن شما به دنیا ، یعنی همین روز مادرداشتن جهان….

نمی شود که سرمان را بیاندازیم  پایین و کنج دل مان که مملو از عشق به شماست ، باز غم گرفته باشد ، هر سال بساط غم های بی پایان فاطمیه را ، و رخت عزای روزهای اندوه و جانگداز غم شما را ، فقط شادی روز ولادت تان جمع می کند…هر چند شادی حقیقی جز با ظهور فرزند دلبندتان مهیا نخواهد شد.

.

.

.

در میان کنیه های حضرت زهرا سلام الله علیها ، خیلی هاشان با کلمه ای آغاز می شوند که دنیای معنی ست. “اُمّ” …"آم العلوم ” ، “ام الفضائل ” ، “ام الکتاب ”  و کنیه ی معروف و متبرک “ام ابیها". در معنای کلمه ی ام چند نکته باید متذکر شد تا غایت و اساس این نامگذاری بیشتر و بهتر درک شود.

آُم در فارسی به معنای مادر و در بیانی دیگر اصل هر چیزی گفته شده و در لغت به معنای قصد است .مثلا امام از ” ام”  وام گرفته شده و به معنی آن کس است که مقصود مردم است.

در نامگذاری حضرت صدیقه ی طاهره سلام الله علیها  شش وجه نام برده شده ؛

وجه اول /حضرت زهرا سلام الله علیها ثمره ی نبوت و حاصل عمر نبی صلوات الله علیه هستند.یعنی حضرت زهرا (س) اصل پیامبر (ص) هستند.

وجه دوم / ایشان را از شدت محبت اُم ابیها نامیدند.انگار که یک پدر به پسرش می گوید : پدر جان یا کسی را در مجاز خواهر یا برادر خود می خواند که از مجاز است نه حقیقت و از روی محبت است.

وجه سوم / ایشان از روی احترام خانم را به این کنیه می خواندندو به یاد حضرت خدیجه سلام الله علیها و یا فاطمه ی بنت اسد _ که ایشان را مادر خود می خواندند _

وجه چهارم/ مادر اصلی پیامبر حضرت آمنه سلام الله علیها بودند. مادر شرافتی ایشان حضرت فاطمه بنت اسد سلام الله علیها بودند و مادر محبتی ایشان حضرت زهرا سلام الله علیها بودند و در ناملایمات و سختی ها فقط حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها برای ایشان مادری کردند.

وجه پنجم / پیامبر فرمدند : اولاد هر زنی رجوع به پدرش می کند و اولاد زهرا سلام الله علیها رجوع به من می کند.” یعنی جدّ مادری بنی فاطمه (س) پدرشان است و فاطمه با این کنیه اصل اصیل ایشان و مادرِ پدرِ سادات است.این نشان دهنده ی شرافت فاطمه سلام الله علیها و اولاد اوست.

وجه ششم / با نزول آیه ای که زنان پیامبر را “اُم المومنین ” می خواند ، پیامبر (ص) حضرت زهرا سلام الله علیها را در آغوش گرفته و شرافت برگتری از آن به ایشان عنایت کردند و فرمودند : تو ام ابیها هستی.و قدراً و  رُتبتاً  از زن های من بالاتری.و فرزندان فاطمه سلام الله علیها را فرزندان خود و علی علیه السلام را نفس نفیس خود خواندند.

پ ن : کتابی که این روزها می خوانم برایم خیلی شیرین است .یک پست مجزا برایش نوشته ام ولی این گزیده را برای امروز از باب تبرک نوشتم.خصائص فاطمیه را بخوانید….

 

 1 نظر

به افتخار جانستان کابلستان

16 اردیبهشت 1392 توسط الزهرا (س) نصر


خواندمش
جانستان کابلستان را
بعد از دو ماه خاک خوردن در قفسه ی اطاقمان
با همه ی انتقادهایی که کردند باز هم می ارزید به خواندنش
کلاً لجم میگیره از کسایی که نخونده نقد میکنند و احساس می کنند با همون چند پارگرافی که در سایتها راجع به این کتاب { و خیلی مسایل دیگر حتی … } خوندند ، دیگه باید نظر بدهند حتماً و مسلط هستند و … ؛
 انتقاد اصلی هم این بود که چرا توی شرایط حساس  بعد انتخابات 88 ، ایشون رفته به فتح قله ی دماوند و بعد هم سفر به افغانستان . که البته به نظر بنده اگه بود هم کار خاصی نمی تونست بکنه  خوب شد رفت و حداقلش این کتاب را نوشت تا ما بخوانیم
مثل بیشتر شریفی ها از اعتماد به نفس عجیبی برخوردار هست و فکر میکنه که در همه ی امور اطلاعت کافی داره حتی راجع به همه ی مسایل افغانستان،اون هم در سفری چند روزه … ؛
اما باز هم می ارزید به خوندنش
به قول هم شهری ما جوان مرد نویسنده ای است این رضا امیرخانی

 

 نظر دهید »

من یک کدبانو هستم

15 اردیبهشت 1392 توسط الزهرا (س) نصر

امروز برای نهار دلمه با برگ مو آماده کرده ایم! بوی دلمه به معنای واقعی کلمه مستمان کرد! خصوصا که برگ ها تازه و لطیف بوده و از درخت انگور حیاطمان چیده شده اند! لذت خاصی دارد کدبانوی منزل با آرامش خاطر و بدون دغدغه های خودساخته به «تدبیر منزل» بپردازد.

«تدبیر منزل» اصطلاحی است که جناب ارسطو به عنوان یکی از اقسام عملی فلسفه از آن نام می برد! اگر بخواهیم عبارت مذکور را کمی علمی­تر مطرح کنیم باید عرض کنیم خدمتتان که ارسطو فلسفه ی نظری را شامل« متافیزیک»،« ریاضیات» و « طبیعیات» و فلسفه ی عملی را شامل«تدبیر منزل»،« سیاست مدن» و « اخلاق» می­دانند و تدبیر منزل یا کدبانوگری مقام والاییست که بر عهده ی زن گذاشته شده. همسر داری، بچه داری و خانه داری هریک به تنهایی «هنر» هستند و رسما هنرمند بانوئیست کدبانوی منزل!

و چقدر غصه­ام می گیرد وقتی میبینم که بعضی زنان به اصطلاح روشنفکر جامعه، با نام آزادی و حقوق بشر و …  هنر به این با ارزشی و موافق طبع زنانه را سرکوب می کنند .

خانومی را می­شناسم که در مطب دکتری منشی­گری می کند. این خانوم دوماه است که مادر شده ولی بعد از یک ماه مرخصی به مطب بازگشته. کودک معصوم که چند صباحی شیرمادر را خورده بود، در نبود مادر به شیرخشک عادت کرده و این خانوم هم به دوری از نوزادش! و اکنون دنبال مهدکودکیست تا نوزادش را روانه مهد کند! مادر محترم! اشتغال در مطب به چه قیمتی؟!

 


 

پ.ن۱: فرازی از صحبت های رهبری عزیز در خصوص مقام زن: مادر ميتواند فرزندان را به بهترين وجهى تربيت كند. تربيت فرزند به وسيله‌ى مادر، مثل تربيت در كلاس درس نيست؛ با رفتار است، با گفتار است، با عاطفه است، با نوازش است، با لالائى خواندن است؛ با زندگى كردن است. مادران با زندگى كردن، فرزند تربيت ميكنند. هرچه زن صالح‌تر، عاقل‌تر و هوشمندتر باشد، اين تربيت بهتر خواهد شد. بنابراين براى بالا رفتن سطح ايمان، سطح سواد، سطح هوش بانوان، در كشور بايد برنامه‌ريزى شود.

 يكى از مهمترين وظائف زن، خانه‌دارى است. همه ميدانند؛ بنده عقيده ندارم به اين كه زنها نبايد در مشاغل اجتماعى و سياسى كار كنند؛ نه، اشكالى ندارد؛ اما اگر چنانچه اين به معناى اين باشد كه ما به خانه‌دارى به چشم حقارت نگاه كنيم، اين ميشود گناه. خانه‌دارى يك شغل است؛ شغل بزرگ، شغل مهم، شغل حساس، شغل آينده‌ساز. فرزندآورى يك مجاهدت بزرگ است. ما با خطاهائى كه داشتيم، با عدم دقتهائى كه از ماها سر زده، يك برهه‌اى در كشور ما متأسفانه اين مسئله مورد غفلت قرار گرفت و ما امروز خطراتش را داريم مى‌بينيم؛ كه من بارها اين را به مردم عرض كرده‌ام: پير شدن كشور، كم شدن نسل جوان در چندين سال بعد، از همان چيزهائى است كه اثرش بعداً ظاهر خواهد شد؛ وقتى هم اثرش ظاهر شد، آن روز ديگر قابل علاج نيست؛ اما امروز چرا، امروز قابل علاج است.

 فرزندآورى يكى از مهمترين مجاهدتهاى زنان و وظائف زنان است؛ چون فرزندآورى در حقيقت هنر زن است؛ اوست كه زحماتش را تحمل ميكند، اوست كه رنجهايش را ميبرد، اوست كه خداى متعال ابزار پرورش فرزند را به او داده است. خداى متعال ابزار پرورش فرزند را به مردها نداده، در اختيار بانوان قرار داده؛ صبرش را به آنها داده، عاطفه‌اش را به آنها داده، احساساتش را به آنها داده، اندامهاى جسمانى‌اش را به آنها داده؛ در واقع اين هنر زنها است. اگر چنانچه ما اينها را در جامعه به دست فراموشى نسپريم، آن وقت پيشرفت خواهيم كرد.

بقیه صحبت های رهبری عزیز به صورت کامل تر در اینجا

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 478
  • 479
  • 480
  • ...
  • 481
  • ...
  • 482
  • 483
  • 484
  • ...
  • 485
  • ...
  • 486
  • 487
  • 488
  • ...
  • 734

.

ذکر روزهای هفته

مدرسه علمیه الزهرا (س) نصر تهران

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اهل بيت عليهم السلام
    • امام اولمان را بشناسیم
  • توصيه هاي تربيتي
    • در محضر استاد
    • نکات تفسیری
  • اسماء الله الحسنی
  • فاطمیه
  • نکته های قرآنی
  • دعا و نیایش
  • سبک زندگی
    • شهدا
    • امام خمینی (ره)
    • شناخت پیامبران
      • سفرنامه مکه
    • زندگی به سبک شهدا
    • فرهنگی
  • در محضر استاد
    • بیانات امام خامنه ای
      • اخبار مدرسه
    • در محضر رهبری
    • سلسله مباحث حیا در بُعد تربیتی
  • نکات خانه داری
  • نکته های ناب
  • در محضر اهل بیت
  • کلام امام
  • احکام
  • سلامتی
  • ماه خدا
  • اخبار
    • معرفی امامزاده های ایران
      • محرم نوشت ها
        • دلنوشت های طلاب
          • آموزش آشپزی
          • ویژه نوشته های دهه فجر
          • خوش نوشته
        • توصیه های سلامتی
      • نکته های جالب
  • محرم
  • پژوهش
    • مستوره آفرینش ( بیانات رهبری در باره زن و خانواده )
    • فناوری اطلاعات
    • پژوهش ها و تحقیقات پایانی طلاب
    • مقاله نویسی
    • مقالات مفید
  • مسابقات پژوهشی

جستجو

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس