یا سلام
.
.
.
+ یکی از مسائل مهمی که از دوران کودکی در خانواده و مدرسه و رسانه بر زشتی و پرهیز از اون تاکید می شه مسئله ی زشتِ ” دروغ” هست که البته با این همه تاکید و تبلیغ اکثر ما به نوعی درگیرش هستیم.
یعنی حتّی اگر هم نخوایم یه وقتایی بدون اینکه متوجه باشیم دروغ می گیم … حتی آدم هایی که روی نفس شون مراقبت دارن و واقعا براشون مهمه این رذیلت اخلاقی روحشون رو فاسد نکنه ، بازهم یه وقتایی دروغ می گن! نهایتا نه با زبون…با رفتارشون…
اما من نمی خوام درباره ی دروغ حرف بزنم!
یه رذیلت اخلاقیِ موذیِ دیگه ای هم هست که در نهایتِ زرنگی خودش رو از دیدِ خانواده ها و مدارس و رسانه ها مخفی نگه داشته و به طرزِ عجیبی تویِ وجودِ خیلی از ما رشد کرده و ما بدونِ اینکه حتّی متوجه باشیم روزانه باهاش سر و کلّه می زنیم و گاهی هم اصلا متوجه نیستیم درگیرِ چه غدّه یِ سرطانیِ روحیِ وحشتناکی هستیم!
و
این رذیلتِ اخلاقی چیزی نیست جز ” فریب”
اگر در نهایتِ صداقت در خلوتِمون ابتدا خودمون و بعد اطرافیانمون رو آنالیز کنیم می بینیم یه روباه مکار توی نفس مون نشسته و فریب دادن جزوِ جداناپذیری از زندگی مون شده …
و براش توجیه هایِ زیادی هم داریم!
مثلا همون هایی از ما که خیلی هم سعی می کنیم دروغ نگیم ، فریب می دیم!
و این فریب دادن معمولا به این صورت هست که :
حقیقتِ مهمی رو بیان نمی کنیم و خودمون رو هم اینگونه توجیه می کنیم که ” ما در دین به نگفتنِ دروغ سفارش شدیم و نه نگفتنِ راست! “
خب این درست هست ولی نه همیشه…
یعنی یه وقتایی ما قسمت هایی از یه حقیقت رو مخفی می کنیم و فقط قسمت هایی ازش رو که دوست داریم ، بیان می کنیم و با این کار داریم به نوعی اطرافیانمون رو فریب می دیم.
چیزی که به نظر من خیلی مهمه این هست که ما باید به نتیجه یِ رفتارمون نگاه کنیم.
اگر نتیجه رو مدام به خودمون گوشزد کنیم ان شالله می تونیم تصمیماتِ درست تری بگیریم.
یعنی چی؟
یعنی وقتی داریم رفتاری رو انجام می دیم یا حرفی می زنیم که خیلی گلچین شده از یه حقیقتِ دیگه است، به این توجه کنیم که در ذهنِ مخاطبمون چه چیزی رو داریم ایجاد می کنیم؟
اگر نتیجه یِ رفتار و حرفِ ما این بشه که طرافیانمون برداشتِ دیگه ای از اصلِ یه مقوله داشته باشن یعنی ما مشغولِ فریب دادن هستیم!
حالا با خودتون رو راست باشید و رفتارها و حرف هایِ چند روزه یِ اخیر یا چند روزِ آینده تون رو بررسی کنید!
به احتمال زیاد شما هم به نتیجه یِ من می رسید!
.
.
.
+ مراقبــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ باشیمـــ
+ جان فدای یار دل رنجان من….!
بقلم مهدیه ع