مدرسه علمیه الزهرا (س)  نصر تهران

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

اسرائیل: یک موشک بزنیم ایران 15 هزار موشک میزند

14 آبان 1390 توسط الزهرا (س) نصر

روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت در گزارشی تصریح کرد: اولین موشکی که از «تل آویو» به ایران اصابت کند، اسرائیل باید خود را برای دریافت بیش از 15 هزار موشک در عرض چند دقیقه آماده کند و یک رژیم فلج باقی میماند که غرب برای جابه‌جا کردن آن باید از ویلچر استفاده کند.

        

روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه امروز شنبه خود نوشت:

* گویا نیوز: تعارف چرا؟ جنبش سبز واقعاً آمریکایی بود

دو پایگاه اینترنتی وابسته به اپوزیسیون صراحتا اعلام کردند که اپوزیسیون از حمایت‌های علنی آمریکا و غرب حمایت می‌کند و ادعای تکذیب این موضوع خود یک دروغ آشکار است.

گویانیوز در این باره به قلم یکی از اعضای سابق گروهک تحکیم که نوچگی نهضت آزادی را می‌کند، نوشت: سران جنبش سبز اگر محبوبیتی در میان اپوزیسیون پیدا کردند، نه به دلیل ثبات در مواضعشان که برعکس، به این دلیل بود که مواضعشان تغییر کرده است، کسانی مثل آقای امیرارجمند باید از خود بپرسند که چرا در طول جنبش سبز حتی یک بار شعار علیه آمریکا داده نشد و شعار نه غزه نه لبنان یا جمهوری ایرانی مطرح شد؟ آیا معنای شعار «اوباما یا با اونا یا با ما» جز طلب حمایت‌های خارجی و کسب حمایت آمریکا بود؟ مگر نه اینکه شیخ مهدی کروبی شجاعانه و با صراحت در مصاحبه با مجله آمریکایی نیویورکر از حمایت غرب و آمریکا استقبال کرد و در زمانی که رئیس مجلس ششم بود با هیئتی آمریکایی دیدار کرده بود؟

از سوی دیگر سایت روزنت در مطلبی به قلم «ا ـ ن» طنزنویس فراری که در محافل ضدانقلاب از او به عنوان عامل پروژه افتضاح «درازگوش تروا» یاد می‌شود، خطاب به هیلاری کلینتون نوشت: خانم کلینتون! اخیرا گفته‌اید سران جنبش به شما پیام داده‌اند که ما نیاز به کمک نداریم… اما پیام، این تعارف است، شما خود را دوست ما می‌دانید و ما هم مطمئنیم که شما دوست ما هستید و شما نباید به حرف ما گوش کنید و باید اصرار کنید، بعد ما می‌گوییم نه، بعد کم کم قبول می‌کنیم. این یک راز است [!]

روزنت هم شعارهایی چون نه غزه نه لبنان و اوباما یا با اونا یا باما را نشانه روشن استقبال محافل ضدانقلاب از حمایت‌های آمریکا دانسته و تصریح کرده که آمریکا طبیعتا نباید در ایران دنبال سران لائیک برای اپوزیسیون بگردد بلکه باید به دنبال افرادی مثل موسوی و کروبی برای حمایت باشد.

«ا ـ ن» در پایان می‌نویسد: مطمئنم بعد از انتشار این نوشته توسط همه دوستانم متهم به هزار اتهام سخت خواهم شد ولی جنبش سبز و جنبش سکولار به طور جدی به حمایت دولت آمریکا نیازمند است، ما متاسفانه کمک‌های مالی خارجی را نگرفته‌ایم. [!!!]

بنابر اخبار موثق، چنین نوشته‌هایی اصالتا به قصد فاکتور کردن برای نهادهای مسئول توزیع دلارهای آمریکا تهیه می‌شود و افراد کلاهبردار به قصد سرکیسه کردن طرف‌های مستأصل در واشنگتن حاضر می‌شوند به ترویج علنی «مزدوری» بپردازند.


* اسرائیل: یک موشک بزنیم ایران 15 هزار موشک می‌زند

محافل دولتی آمریکا، اسرائیل و انگلیس در اقدامی به ظاهر هماهنگ اما در واقع طبق تقسیم کار قبلی، سناریوی جدی‌تر شدن فشار و تهدید علیه ایران را از سر گرفته‌اند.

براساس این سناریو، ابتدا و تعمداً ـ به اصطلاح ـ خبری! توسط هاآرتص درز داده شد مبنی بر اینکه موضوع حمله اسرائیل به ایران جدی شده است، همزمان برخی سخنگویان دولتی آمریکا با تظاهر به اینکه دراین باره نمی‌توانند موضع صریحی اتخاذ کنند، مدعی شدند فشارها و تحریم‌ها را علیه ایران شدیدتر می‌کنند و همزمان گاردین ابعاد دیگری از این سناریو را تا حدفاصل تحریم و تهدید نظامی پیش برد، ماحصل این پروژه چند لایه جنگ روانی، القای این نکته به مخاطبان ایرانی بود که تهدیدها را باید جدی بگیرند و به پای میز مذاکره بیایند.

باراک اوباما پنج شنبه در حاشیه اجلاس گروه 20 گفت: من و سارکوزی هر دو توافق داریم که باید فشار بی‌سابقه‌ای به ایران وارد شود و یکی از مسائل امنیتی مهم که ما گفت‌وگو کردیم، موضوع تهدید مداوم برنامه هسته‌ای ایران است.

همزمان با این اظهارات، روزنامه صهیونیستی هاآرتص نوشت: نتانیاهو و باراک نخست وزیر و وزیر جنگ اسرائیل در تصمیم حمله به ایران جدی هستند و می‌کوشند موافقت همه اعضای کابینه برای حمله به تاسیسات اتمی ایران را کسب کنند.

جی کارنی سخنگوی کاخ سفید، از اظهارنظر درباره این خبر خودداری کرد و گفت: تحریم‌ها ایران را منزوی کرده و آمریکا در حال حاضر به دیپلماسی تمرکز دارد، همزمان، گاردین این طور القا کرد که آمریکا و انگلیس برای حمله به تأسیسات اتمی ایران برنامه‌ریزی کرده‌اند.

اما از لایه‌های علنی این رویکرد چندگانه سیاسی ـ رسانه‌ای برای سر پا نشان دادن تهدیدهای اقتصادی و سیاسی و نظامی غرب که بگذریم، ابعاد واقعی تر در تحلیل‌های منتشره جلب توجه می‌کند.

نوشته اخیر گاردین بر خلاف ادعای دولتمردان آمریکا مبنی بر انزوای ایران و اثرگذاری تحریم‌ها، تصریح می‌کند: «تحریم‌ها و حملات ویروسی به تأسیسات هسته‌ای ایران مانع از آن نشده‌اند که ایران از گسترش اورانیوم غنی شده باز بماند.

یک مقام ارشد وایت هال در انگلیس می‌گوید ایران به شکل شگفت‌آوری در مقابل فشارهای تحریمی و دیگر فشارها مقاومت کرده است، این مقام می‌گوید ایران مجددا رویکرد تهاجمی در پیش گرفته است و ایران توانسته حمله ویروس استاکس نت به برنامه هسته‌ای‌اش را محدود و سپس جبران کند، سرویس‌های اطلاعاتی غربی به این جمع‌بندی رسیده‌اند که ایران ظرفیت برنامه غنی‌سازی اورانیوم خود را به طور کامل احیا کرده است.»

به نوشته گاردین «اکنون به نظر می‌رسد ایران از صدمات استاکس نت عبور کرده و حتی توانسته بر ظرفیت برنامه غنی‌سازی خود بیفزاید، سازمان‌های اطلاعاتی غربی معتقدند که ایران با جابه‌جایی امکانات هسته‌ای‌اش و فعال‌تر کردن مرکز هسته‌ای فردو در نزدیکی استان قم به شدت بر اقدامات حفاظتی از تأسیسات خود افزوده است».

هر چند گاردین سعی کرده تهدید نظامی را برجسته کند اما پشت پرده این تهدیدنمایی را در یک عبارت لو می‌دهد آنجا که می‌نویسد «یک مقام وزارت دفاع انگلیس می‌گوید ما معتقد به پیگیری رویکرد دوگانه هستیم که اعمال فشار و دیپلماسی را با هم داشته باشد، ما خواهان یک راه حل مبتنی بر مذاکره هستیم اما باید تمام گزینه‌ها روی میز باشد» و معنای این عبارت این است که آمریکا و انگلیس و غرب، دستان خود را در پشت میز مذاکره کاملا خالی می‌بینند و بنابراین مایلند با جنگ روانی و شعبده‌بازی هاله‌ای از تهدید و فشار را تصویرسازی کنند.

در همین حال روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت در گزارشی تصریح کرد: اولین موشکی که از «تل آویو» به ایران اصابت کند، اسرائیل باید خود را برای دریافت بیش از 15 هزار موشک در عرض چند دقیقه آماده کند و یک رژیم فلج باقی می‌ماند که غرب برای جابه‌جا کردن آن باید از ویلچر استفاده کند.

این روزنامه افزود: مقامات اسرائیل از پایان دولتشان به دست ایرانی‌ها در صورت کوچک‌ترین تعرض تأسیسات هسته‌ای این کشور وحشت دارند و واکنش ایران را ویرانگر می‌دانند.

این روزنامه می‌افزاید: فرمانده ستاد ارتش اسرائیل، «بنی گانتس» و رئیس موساد «تمیر باردو» و رئیس سازمان اطلاعات ارتش سرلشکر «افیف کوخافی» و «یورام کوهین» رئیس دستگاه امنیتی اسرائیل (شاباک)، با ایده حمله به ایران کاملا مخالف هستند، تنها دو نفر از مسئولان سیاسی ـ نظامی اسرائیل یعنی «بنیامین نتانیاهو» و «ایهود باراک» طرح حمله به تأسیسات هسته ای ایران را تأیید می‌کنند آن هم بدون در نظر گرفتن عواقب چنین حمله‌ای و پاسخ متقابل ایران.

یدیعوت آحارونوت مقامات اسرائیلی را به چند دسته تقسیم کرده است:

1ـ آنها که می‌گویند تاثیر اقدام نظامی علیه ایران کم است و در عین حال پاسخ ایران بسیار وحشتناک خواهد بود این گروه معتقد است به راه انداختن یک جنگ منطقه‌ای سبب ویران شدن اسرائیل می‌شود
 
2ـ گروه دوم بر این عقیده است که باید خویشتندار بود، زیرا برنامه هسته‌ای ایران تا دو یا دو سال و نیم دیگر تمام نخواهد شد.

3ـ جبهه‌گیری سوم از سوی فرماندهان دستگاه‌های امنیتی اسرائیل همچون رئیس ستاد ارتش «بنی گانتس» و رئیس موساد «تمیر باردو» و رئیس سازمان اطلاعات ارتش سرلشکر «افیف کوخافی» و «یورام کوهین» رئیس دستگاه امنیتی اسرائیل (شاباک) اتخاذ شده است که تمام آنها با طرح حمله به ایران مخالف هستند، موضعی که با موضع سران سابق دستگاه‌های امنیتی اسرائیل همچون «گابی اشکنازی» و «مئیر داگان» و «عاموس یدلین» و «یوفال دیسکین» که با برخورد نظامی با ایران به شدت مخالف بودند، مطابق است.
 
4ـ اما گروه چهارم که «نتانیاهو» و «باراک» تشکیل دهنده آن هستند طرفدار اقدام نظامی علیه ایران هستند،
خاطرنشان می‌شود حتی کسانی چون ایهود باراک نیز پیش از این تصریح کرده‌اند در صورت درگیری با ایران، جمهوری اسلامی برای آنها جهنم برپا خواهد کرد و «اسرائیل کوچک‌تر از آن است که بخواهد با ایران درگیر شود و ما در این باره دچار اشتباه نمی‌شویم».


* 30 درصد افزایش آمریکایی‌های زیر خط فقر

شمار شهروندان آمریکایی که دچار فقر مفرط هستند طی 10سال گذشته بیش از 30 درصد افزایش یافته است.

به گزارش رادیو فردا به نقل از بنیاد برو کینگ، شمار آمریکائیانی که در زیر خط فقر زندگی می‌کنند به میزان یک سوم افزایش یافته است.

بر اساس این گزارش با افزایش 12میلیون نفر به فقرای آمریکا، شمار آمریکائیانی که از این پس زیر خط فقر زندگی می‌کنند به 46 میلیون نفر می‌رسد و این رقم برابر 15درصد از جمعیت کل ایالات متحده است.

یادآور می‌شود انتشار چنین آماری توأم با تحریف و دست‌کاری و تقلیل عمق فاجعه در آمریکاست.


* موسوی خوئینی‌ها: به این دلیل بازداشت نشدم که…

موسوی خوئینی‌ها علت عدم بازداشت خود با وجود اعمال محدودیت برای برخی دست‌اندرکاران فتنه را توضیح داد.

وی در پاسخ به این سؤال که «چرا در دوران بعد انتخابات سال 88، نیروهای امنیتی که به بازداشت سران اصلاح‌طلبان می‌پرداختند و به نوعی شما را پدر معنوی اصلاح‌طلبان و مرد پشت پرده می‌دانستند، مبادرت به بازداشت شما نکردند؟ آیا توصیه‌ای شده بود و یا جرئت این کار را نداشتند؟! نوشت: «هیچکدام؛ نه بحث توصیه است، نه بحث جرئت» و افزود: ولی علت اینکه بنده را بازداشت نکرده‌اند این است که خود آنها می‌دانند من نه مزاحمتی برای آنها دارم و نه قدرت آن را دارم.

خاطرنشان می‌شود به تازگی موسوی خوئینی‌ها دبیر مجمع روحانیون، با وجود حمایت‌های صریح خود و تشکل متبوعش از فتنه‌گران و با علم به اینکه فتنه سبز احیاشدنی نیست، اقدام به موضع‌گیری علیه برخی شعارها کرده و شعار جمهوری ایرانی در برابر جمهوری اسلامی را محکوم کرده بود.


* کاش اسناد وابستگی نهضت آزادی به آمریکا را فاش نکرده بودیم!

دبیرکل حزب منحله مشارکت به اقتضای انفعال و انحلال این حزب در مقابل گروهک نهضت آزادی گفت افشاگری دانشجویان پیرو خط امام درباره افراد به استناد اسناد لانه جاسوسی، اشتباه مهمی بود.

در حالی که به تازگی نامه مشترکی به امضای برخی اعضای مرکزیت حزب مشارکت و نهضت آزادی و با محوریت تحریم انتخابات منتشر شده، میردامادی به حمایت تلویحی از اعضای این گروهک در برابر اقدام دانشجویان پرداخت.

به گزارش «کلمه»، میردامادی با تحریف واقعیات تاریخی گفت: اقدام دیگری که برای مدتی به صورت تبلیغاتی انجام شد و به «افشاگری‌ها» معروف شد، انتشار اسناد و گزارش‌های مربوط به افراد بود، فشارهایی از طرف برخی از گروه‌های سیاسی اعمال می‌شد که دانشجویان باید همه اسناد موجود در سفارت را منتشر کنند و مردم باید از همه اسناد سفارت مطلع شوند و عدم انتشار یا حتی تأخیر در انتشار آنها را مخفی کردن مطالب و نامحرم دانستن مردم تفسیر و تبلیغ می‌کردند، یکی از شعارهای ثابت جمعیت‌های قابل توجهی که هر روز در اطراف سفارت اجتماع می‌کردند هم شعار «دانشجوی خط امام افشا کن افشا کن» بود.

ولی اینک با نگاهی نقادانه و منصفانه [!؟] به آن مسئله، به نظر من افشاگری‌ها در مورد افراد، اشتباهی مهم از طرف دانشجویان بود، به دو دلیل، اول اینکه اشغال سفارت اقدامی در مقابل یک تهدید خارجی بود و نباید وارد دسته‌بندی‌ها و رقابت‌های سیاسی داخلی می‌شد و افشاگری‌ها عملا ورود به چنین عرصه‌ای بود، دوم اینکه دانشجویان پس از اشغال سفارت و به ویژه پس از حمایت حضرت امام از آنها مقبولیتی فوق‌العاده در میان مردم پیدا کرده و به مرجعی معتبر و مورد توجه مردم تبدیل شده بودند، این جایگاه و موقعیت به نحوی بود که کافی بود از سوی دانشجویان تنها اعلام شود نام فردی در اسناد سفارت بوده یا سندی مربوط به فردی در آنجا پیدا شده است. در این رابطه می توان به برخورد غیردقیق نوع افراد و حتی نخبگان به ارزش یک سند یا گزارش سفارتخانه ـ اینکه تا چه حد می‌تواند ارزش قضایی یا سیاسی داشته باشد ـ اشاره کرد، به عنوان نمونه، به نظر من برخوردی که در قبال افشاگری‌های اخیر ویکی لیکس شد و عملا هیچ کس ارزش سیاسی و قضایی برای آنها قائل نشد برخوردی صحیح بود.

اظهارات میردامادی از چند جهت مغالطه‌آمیز است، اولا اینکه انتشار اسناد سری جاسوسخانه آمریکا برای آشنایی عمق پروژه‌های براندازی انقلاب در همان یک سال اول، اقدامی کاملا منطقی و ضروری و مستند بود و معلوم نیست چگونه می‌توان مهره‌های میدانی سفارت آمریکا برای اجرای پروژه‌های براندازی را «ورود در دسته‌بندهای سیاسی و رقابت‌های سیاسی داخلی» توصیف کرد، یعنی رژیم مستکبر آمریکا که برای 25 سال از استیلا و غلبه ظالمانه رژیم خودکامه پهلوی در ایران حمایت کرده بود، جزو دسته‌بندی‌ها و رقابت‌های داخلی سیاسی محسوب می‌شد؟

ثانیا سندهای صریحی که از هماهنگی برخی چهره‌های سیاسی و گروهک‌های نفاق با لانه جاسوسی در جهت ضربه به امام و روحانیت و انقلاب با برپایی غائله و اغتشاش علیه جمهوری اسلامی حکایت می‌کند، چرا باید بی‌ارزش تلقی شود، اینکه جماعتی به دیپلمات‌های آمریکایی یا مأموران سازمان سیا در تهران بگویند ما درصدد مهار انقلاب و تجدید مراودات گذشته با آمریکا هستیم اما مردم در وسط میدان هستند و نمی‌گذارند، آیا نباید به اطلاع مردم می‌رسید؟

ثالثا این اسناد ویکی لیکس که معلوم نیست کدامش سند است و کدام سند واقعی نیست و به چه شکلی به دست آمده و چگونه گزینش و منتشر می‌شود، آیا قابل قیاس با عین اسناد لانه جاسوسی است که توسط دانشجویان مورد اعتماد مردم و امام بدون تحریف منتشر شدند، است.

رابعا چرا دبیر حزب منحله مشارکت، به طور خلاصه درد اصلی خود و دوستانش را نمی‌گوید که براساس اتفاق تسخیر لانه جاسوسی (به تعبیر حضرت امام خمینی، «انقلاب دوم و بزرگ تر از انقلاب اول»)، رفتار امروز مشارکتی و طیفی از اصلاح‌طلبان در تسلیم شدن مقابل نهضت آزادی را تا حد «ارتکاب خیانت به کشور و ملت» زیر سؤال می‌برد و بنابراین حضرات مجبورند تمامیت یک تاریخ را تحریف کنند و راه را بیراهه نشان دهند تا آنگاه بتوانند مسیر انحرافی خود را ادامه راه و مسیر قبلی بنمایانند؟!

شایان ذکر است، اخیرا به گزارش «تاریخ ایرانی»، باری روزن وابسته مطبوعاتی سفارت وقت آمریکا در مصاحبه‌ای تصریح کرده که «هیچ مقام جمهوری اسلامی تاکنون از ما عذرخواهی نکرده اما عباس عبدی در پاریس از من عذرخواهی کرد و گفت آن ماجرا اشتباه بود و من متاسفم».

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

.

ذکر روزهای هفته

مدرسه علمیه الزهرا (س) نصر تهران

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اهل بيت عليهم السلام
    • امام اولمان را بشناسیم
  • توصيه هاي تربيتي
    • در محضر استاد
    • نکات تفسیری
  • اسماء الله الحسنی
  • فاطمیه
  • نکته های قرآنی
  • دعا و نیایش
  • سبک زندگی
    • شهدا
    • امام خمینی (ره)
    • شناخت پیامبران
      • سفرنامه مکه
    • زندگی به سبک شهدا
    • فرهنگی
  • در محضر استاد
    • بیانات امام خامنه ای
      • اخبار مدرسه
    • در محضر رهبری
    • سلسله مباحث حیا در بُعد تربیتی
  • نکات خانه داری
  • نکته های ناب
  • در محضر اهل بیت
  • کلام امام
  • احکام
  • سلامتی
  • ماه خدا
  • اخبار
    • معرفی امامزاده های ایران
      • محرم نوشت ها
        • دلنوشت های طلاب
          • آموزش آشپزی
          • ویژه نوشته های دهه فجر
          • خوش نوشته
        • توصیه های سلامتی
      • نکته های جالب
  • محرم
  • پژوهش
    • مستوره آفرینش ( بیانات رهبری در باره زن و خانواده )
    • فناوری اطلاعات
    • پژوهش ها و تحقیقات پایانی طلاب
    • مقاله نویسی
    • مقالات مفید
  • مسابقات پژوهشی

جستجو

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس